مؤلف: دكتر صفدر صانعى
• فهرست مطالب
• پیش گفتار
• نسخه درمان بیمارى گناه
• مزاج
• تقویت كننده ها
• منضج خون اضافى
• رژیم خوراکی
• ایمنی و آلرژى
• درد
• التهاب و عكس العمل بدن
• بیمارى چیست
• علائم عمومى بیماری ها:
• سرگیجه
• سرگیجه از نظر مزاجهاى
چهارگونه
• سردرد
• زكام یا گریپ (سینوزیت)
• بیخوابى
• نسیان یا فراموشى
• مالیخولیا
• صرع
• سكته
• رعشه یا لرزش
• داروهاى مؤثر بر اعصاب
(داروهاى بالا)
• براى رفع غم و اندوه و خوش
بو شدن دهان
• معجون ضد اعتیاد
• داروهاى نشاط آور و ضد درد
استخوانى
• امراض چشم
• گوش
• بینى
• بیماری هاى دندان
• بیماری هاى معمولى زبان و
دهان
• ورم لوزه ها
• خناق یا خروسك
• امراضى ریوى (سینه دردها)
• قلب
• بیماری هاى معده
• كبد
• یرقان یا زردى
• گیاهان مؤثر بر كرمهاى روده
را مجددا با دستورات بهترى تكرار مى كنیم
• بیماری هاى مقعد
• ترك خوردگى یا شقاق مقعد
• كلیه
• بیماری هاى مثانه
• بیمارى قند
• نازائى
• درد ستون فقرات
• نقرس
• ورم
• داروهاى ضد سرطانى بطور
عموم
• بیماری هاى پوستى
• بیماری هاى چهره (صورت)
• برص یا لكه هاى سفید صورت یا
بدن
• عرق بدن
• ناخن
• لاغرى
• بررسی داروهاى گیاهى از نظر علمى (ماده شیمیائى یا ماده مؤثر)
نام كتاب: نسخه شفا
مؤلف: دكتر صفدر صانعى
پیشگفتار
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سپاس و ستایش خدائى را كه همه ى موجودات هستى (انسان، نبات، جماد) را
از چهار رکن اصلى آب، هوا، خاك و آتش آفریده است.
سپاس و ستایش حضرت علیمى را كه نسخه ى بى زبان الذى أنزل الدوأ از
كلمات حكمت بالغه او به مزاج تمام بیماران سازش داشته و از داورى شفابخش ما هو شفأ
و رحمة للمؤمنین و رهبرى او به سوى گسترش بهتر الذى خلقتنى و هو یهدین (1) و تغذیه
صحیح تر و خوراک نیروبخش هو یطعمنى و یسقین (2) و شفاى حكیمانه و اذا مرضت و هو یشفین
و نیروى حیات بخش و الذى یمیتنى ثم یحیین (3) و نیز سپاس به پیشگاه یكتائى كه همه
ى عاصیان چشم طمع به لطف و كرمش دوخته و الذى اطمع ان یغفرلى خطیئتى یوم الدین
(4) كه اى پروردگار یكتا هب لى حكما و الحقنى بالصالحین (5).
و الحمد اللّه كما هو اهله ایزد یكتائى را كه به حضرت موسى (علیه
السلام) چنین فرمود:(6)
اتریدان یبطل حكمتى بتوكلك علما من اودع منافع فى هذه العقافیر فبعزتى
و جلالى ما اشفیك حتى تستمل مما عینوا و درود بر آخرین پیامبرانش محمد (صلى الله
علیه و آله) كه فرمود لكل دأ دوأ هر دردى
را درماند است اما افسوس كه آدمى نه سپاس تندرستى و سلامتى را به جاى مى آورد و نه
درود زندگى و حیات را. پس از مرگ ناله مى
كند كه اى كاش دوباره به زندگى دنیا برمى گشتم كه مى دانستم چه باید كرد، غافل از
اینكه هر روز كه از خواب بیدار مى شود، آنچنان است كه به این جهان برگشته است این
رفت و برگشت هزاران مرتبه تكرار مى شود، اما آدمى هنوز در خواب غفلت است كه نه در
كردار و نه در گفتار و نه در خوراك و پوشاكش تغییرى مى دهد هر روز مریض تر از روز
پیش و عاصى تر از روز نخست.
نسخه درمان بیمارى گناه
حضرت امیر على (علیه السلام) خدایت رحمت كند آیا براى درد گناه داروئى آورده
اى ؟ طبیب مگر، گناه درد یا بیمارى است.
حضرت امیر (علیه السلام) آرى
گناه بیمارى است و مردم را به زحمت انداخته است.
بلى از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو چون وارد شدى مقدارى از ریشه
درخت نیت و دانه هاى پشیمانى و قدرى از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از
شاخه هاى یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد
و مقدارى هم از ساقه هاى انابه و زهر برگردان تواضع گرفته همه را با حواس جمع و با
دلى متوجه و فهمى سرشار، با انگشتان تصدیق و كف توفیق میان طشت تحقیق مى ریزى و با
آب چشمانت شستشو مى دهى و آنگاه تمام را در میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق
مى جوشانى، آنقدر تا مواد زائد در جوش جدا شده و عصاره و خامه حكمت بدست آید،
سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن مى
دمى تا بیشتر از آنكه فاسد شده، خنك شود و این برایت گوارا مى شود آنگاه در جائى
كه آدمى نباشد و جز خدا كسى ترا نبیند مى نوشى این است داروئى كه درد گناهان را
ساكت و جراحات معصیت را التیام مى بخشد چنانچه اثرى از آن باقى نمى ماند (یافعى در
روض الریاض ص 42)
مزاج
قدما معتقدند كه در آفرینش اجسام عنصرى خالص یافت نمى شود و تمام
موجودات، اشیأ و آنچه دیده مى شود مخلوط یا ممزوجى از عناصر به نسبتهاى مختلف است،
خواص مختلفى كه در اجسام دیده مى شود به علت همین اختلاف تركیبى آنها است، تغییر
شكل، اندازه، حجم، وزن، قد و همه اختلافاتى كه در عالم آفرینش دیده مى شود مربوط
به اختلاف یا كم و زیادى عناصر سازنده آنها است این اختلاف ساختمانى از نظر علمى
مورد بحث همه محافل جهان است. اختلافات
بالا از زندگى ذره اى حیات سرچشمه مى گیرد كه همه مربوط به اسید دزوكسى ریبونوكلئیك
Acid DESOXY RIBONUOCLIQUE یا A.
D. N و دزوكسی ریبونوكلئیك DESOXY RIBONUOCLIQUE
یا D. N. A
مى باشد.
پس مى توان مزاج را چنین تعریف كرد كه:
مزاج عبارت است از حالتى كه در اثر واكنش متقابل اجزاى ریز مواد به
وجود مى آید در این واكنش تقابل، قسمت زیادى از یك یا چند ماده با بخش زیادى از
ماده با مواد متخالف با هم مى آمیزند (بر هم تأثیر مى كنند) و از این آمیزش یا تأثیر،
كیفیت متشابهى حاصل مى شود (بنام مزاج) لذا مى توان چنین گفت كه مزاج حالت فعالیت كل
بدن یا اجزاى بدن است.
باید دانست كه هر فردى داراى مزاجى است مربوط به خود كه با مزاجهاى دیگر
افراد متفاوت است و مزاج هر كس مخصوص به خود اوست دانشمندان طب گیاهى معتقدند:
همانطوریكه افراد بشر از حیث شكل، اندام، قد، وزن، و بالاخره صورت
ظاهرى تفاوت دارند از حیث حالت وضعیت بدنى نیز مختلف اند. و این اختلاف به علت موادى است كه بدن آنها را
مى سازد، ورود روزانه اجزأ و مواد مختلف به بدن باعث به وجود آمدن مزاج مى شود لذا
مزاج ممزوجى از تركیبى از تركیبات مختلف است:
حالت و وضع بدنى هر فرد را مزاج گویند.
براى اینكه معنى كاملى از مزاج در ذهن روشن شود باید دانست كه هر كسى
استعداد پذیرش بعضى از بیماری ها را دارد و در مقابل بعضى مقاوم است. با علم به این كیفیت، مزاج عبارت است از طرز
واكنش شخصى در مقابل عوامل مرضى، در طرز واكنش اشخاص، بعضى واكنشها ثابت است و بیشتر
مشاهده مى شود و برخى واكنشها متغیر است از این واكنشها مزاج فرد را مى توان شناخت.
براى تعریف مزاج، بیشتر عمل فیزیولوژى را مورد نظر قرار مى دهند، زیرا
وضع دینامیك یعنى طرز عمل احشأ و اعضأ در تغییر مزاج موثر است با وجود اینكه اعمال
حیاتى را نمى توان از هم جدا دانست و اگر عضوى نسبت به سایر اعضأ بیشتر كار كند و یا
عملى در دستگاه بدن انسان از سایر اعمال بیشتر انجام پذیرد آن عضو از نظر تشریحى و
آن عمل از نظر فیزیولوژى، مى تواند معرف نوع مزاج شمرده شود، در میان اعمالى كه حیات
انسان به آنها متكى است، اعمال شیمیائى بیشتر از اعمال فیزیكى مورد اهمیت است بنابراین
مزاجها روى اعمال شیمیائى بدن از هم متمایز مى گردند اعمال شیمیائى بر چهار گونه
است كه متابولیسم بدن را تشكیل مى دهند.
اول آنابولیسم، یعنى اعمالى كه توسط آن مواد خوراکی به انسان زنده تبدیل
مى گردد.
دوم و سوم كاتابولیسم یعنى اعمالى كه توسط آن انساج زنده تولید نیرو
مى كنند، عمل كاتابولیسم مربوط به اعضاى تنفس است كه عمل تهویه به بدن به آن مربوط
مى باشد. كبد كه تهیه مواد قندى و دفع
مواد سمى را به عهده دارد در عمل كاتابولیسم شركت مى نماید.
چهارم عمل دفع مواد مضره و خروج آنها از بدن است.
تفوق یكى از این اعمال چهارگانه كه از راه وراثت در بدن انسان ثابت
شده باشد، انسان را داراى صفات و واكنشهاى ثابتى مى نماید كه آن را سرشت مى نامند.
مزاج عبارتست از وضع فیزیولوژى فعلى و طرز واكنش آن كه قابل تغییر نیز
مى باشد به این جهت فقط با علائم فیزیولوژى كه آن هم قابل تغییر است شناخته مى شود
لذا براى شناخت ارزش هر كس و معرفت به احوال و اوضاع او، باید قبلا شكل خارجى او
كه حاكى از سرشت و ساختمان اوست در نظر گرفته شود مثل قد، اندام شكل، سر و گردن،
چاقى و لاغرى، سپس مزاج او كه به وضع كنونى دلالت دارد مورد توجه قرار گیرد. و براى اینكار علاوه بر علائم ظاهرى بایستى از
تجزیه خون - ادرار و رادیوگرافى و غیره نیز استمداد طلبید.
تغییرات مزاج در طب با رژیم خوراکی، بهداشت، كار و مسكن، آب و هوا
متوافق است لذا با رعایت آنها انحراف مزاج از سلامت به سوى بیمارى را مى توان پیشگیرى
نمود.
مزاج ممكن است گرم، سرد، خشك، و رطوبتى باشد كه گرمى را به علت وجود
انرژى و سردى را به علت تفرق و ضعف و رطوبت را به علت جمع شدن مایعات در سلولهاى
بدن و خشكى را بیانگر حالاتى از ماده مى دانند.
مى دانیم كه فعل و انفعالات شیمیائى بدن تحت نظر مستقیم سلسله اعصاب
نباتى و غدد مترشحه داخلى انجام مى گیرد، هر اختلاف و نارسائى كه در بدن پیدا مى
شود مربوط به كم یا زیاد كار كردن این دو دستگاه مى باشد.
ارمونهاى متعددى كه این دستگاهها ترشح مى كنند بدن را به كار مربوطه
وادار مى سازند پس بروز هر عمل حیاتى توأم با یك سلسله فعل و انفعال شیمیائى است و
تقریبا كلیه فعل و انفعالات شیمیائى در داخل بدن ایجاد حرارت مى كند. هر قدر فعل و انفعالات شیمیائى بدن سریع تر
انجام شود حرارت ایجاد شده زیاد است و اندازه گیرى این انرژى ایجاد شده به وسیله
متابولیسم بازال انجام مى گیرد و نیز مى دانیم كه متابولیسم بازال مربوط به كار
غده تیروئید است حال اگر صاحب مزاجى داراى متابولیسم بازال بالاتر از طبیعى باشد
آن را گرم مزاج و اگر فردى داراى متابولیسم بازال پائین باشد سرد مزاج و حد واسط
باشد آن را مزاج معتدل گویند. هر دارو یا
غذا و نیز هر واكنشى كه باعث بالا رفتن كار غده تیروئید باشد آن را گرم و اگر باعث
پائین آمدن كار غده تیروئید باشد آن را سرد گویند. مزاجى را رطوبتى نامند كه، مقدار زیادى آب در
سلولهاى بدن آن فرد جمع شده باشد و به اصطلاح رطوبت بر مزاج غلبه كرده باشد.
اگر مقدار مواد كانى و املاح در مزاجى زیاد تر از معمول جمع شده باشد
آن را مزاج خشك گویند. پیدایش مزاجهاى
مختلف در حقیقت عبارت است از عكس العمل بدن نسبت به عوامل خارجى، این جمله (عكس
العمل بدن نسبت به عوامل خارجى) همان مبحث
بزرگ، حساسیت مصونیت، آنافیلاكسى و آلرژى و غیره است. دانشمندان قدیم معتقد بودند كه، هر كس به واسطه
حالت و وضع بدنى خود یعنى مزاجى كه در اختیار دارد، آماده پذیرش یا دفع بیمارى
مخصوص به خود مى باشد و براى معالجه آن فرد لازم است كه (مزاج او شناخته شود).
شناخت مزاجها روى هم رفته به قرار زیر است:
1- مزاج گرم، مزاج سرد، مزاج
تر، مزاج خشك، كه این چهار مزاج را مزاجهاى ساده و منفرد گویند.
- 2 مزاجهاى ساده و مركب، كه عبارتند از مزاج گرم و تر گرم و خشك، سرد
و تر و مزاج سرد و خشك.
-3 مزاج دموى یا (ریوى) یا
مزاج صفراوى یا (كبدى) مزاج بلغمى یا (هاضمه اى) مزاج سوداوى یا (عصبى) این چهار
مزاج را مزاجهاى مادى گویند و یك مزاج معتدل نیز شناخته شده است كه با این توصیف
جمعا 13 مزاج وجود دارد.
مزاجهاى مادى مانند مزاجهاى ساده، مركب هم مى باشند از این رو مزاج
بلغمى خونى و مزاج صفراوى عصبى مزاج خود به دو قسمت تقسیم مى شود، عصبى ضعیف و
عصبى قوى نیز گفته اند.
علائم مزاجها
مزاج صفراوى: شخصى كه مزاجش
صفراوى باشد علائمى مثل گرمى و خشكى پوست، زردى رنگ چهره یا زیتونى داشته و خون اینگونه
افراد داراى املاح صفراوى است. نسوج بدن
آنها آغشته از ترشحات كبدى است و داراى نسوجى سفت و سخت و لاغر و رشته هاى عضلانى
آنها واضح و پیدا است استخوانهاى بدنشان برجسته و خطوط چهره اشان نمودار است، تنفس
و نبض آنها سریع، خوابشان كوتاه و همراه با آشفتگى است حركات آنها سریع و تند و
عجول در كارها و حسود و خشمگین در امور مى باشد.
علائم مزاجى بلغمى( لنفاوى)
صاحبان مزاج لنفاوى عموما داراى چربى زیاد، پوستشان سرخ، بدن آنها سرد
و نرم، عضلاتشان مثل اعمالشان عموما كند و افراد تنبلى هستند. خواب آنها سنگین و عمیق و حركاتشان آهسته و
آرام، دستها و اندامشان مثل دست مرده، كوشش و فعالیت آنها كم و با بى قیدى همراه
است.
علائم مزاج دموى (پرخونى)
در این اشخاص گردش خون خیلى تند و سریع، پوست بدنشان سرخ و رنگین و
گرم است، مخاطهاى آنها قرمز (مثل چشمان و زبان) عروق بدنشان باز و متسع نبض كامل و پر، اشتها
فراوان خواب عمیق و راحت حركاتشان وسیع، دستها چاق و كف دستهایشان گرم است.
علائم مزاج سوداوى) عصبى) همچنان كه گذشت این مزاج به سوداوى قوى و سوداوى
ضعیف تقسیم مى شود علائم سوداوى ضعیف عبارت است از كندى عكس العمل (به علت ضعف
اعصاب) و كندى كار قلب و ریه، پریدگى رنگ
چهره و افتادگى خطوط صورت، غمگین و غصه دار بودن، خودخور، متنفر و فرارى از كار و
كوشش اما در نهاد افرادى ثابت قدم و پابرجا هستند.
علائم سوداوى قوى
تندى و با فشار عصبى یعنى عكس العمل شدید حركات سریع و خشن، قلب و ریه
تند و سریع چشمها درخشان براق، فعالیت خیلى زیاد و افرادى بى ثبات و قابل تحریك و
خیالاتى و تحت سریع عوامل قرار مى گیرند و با خوابهاى ناراحت كننده و مهیج و مضطرب
هم آغوشند.
دو گونه مزاج دیگر تشخیص داده شده است كه به نام مزاج رطب و یا تر و دیگرى
مزاج یابس یا خشك نامیده مى شوند، در اینجا گرمى و سردى مزاج در كار نیست اینگونه
مزاجها را سازج رطب یعنى ساده تر و سازج یابس یعنى ساده خشك گویند. براى آشنا شدن به این دو مزاج بایستى به مثال زیر
توجه نمود اگر به دو شخص سالم كه هیچگونه ضایعات و اختلافى در اعضاى بدن خود
نداشته و از نظر سن، وزن، قد و سایر مشخصات ظاهرى با هم یكسان بوده و تفاوتى
نداشته باشند، ادرنالین به مقدار كم تزریق كنیم یا بخورانیم یكى از این دو نفر
ادرنالین را به خوبى تحمل كرده و دیگرى ممكن است به طپش قلب و ناراحتى مبتلا گردد،
شخصى كه حساسیت نشان داده است داراى اعصاب حساس در مقابل ادرنالین است در صورتى كه
دومى این حساسیت را ندارد. حال اگر به همین
دو نفر ازرین به مقدار كم تزریق كنیم یا بخورانیم یكى از آنها حساسیت نشان داده در
صورتى كه دیگرى از ازرین در امان است. نمونه
این اشخاص در هر محیطى زیاد دیده مى شود (مثل تفاوت ویار در خانمهاى آبستن، همه
آبستنند اما در یكى یا چند نفر آنها ویار دیده مى شود)
حكماى قدیم از جمله ابو على سینا، آنها را كه تحریك پذیرند، داراى
مزاج رطب یا تر و دسته اى كه حساس نیستند داراى مزاجهاى یابس یا خشك مى دانند.
تقویت كننده ها
گرمى و سردى
چنانچه قبلا اشاره شده است هر دارو یا غذا و یا هر عاملى كه بتواند
سوخت و ساز بدن را زیاد كرده یعنى متابولیسم بازال را بالا برد آنرا گرم مى نامند.
گرمى بخش هاى جسم آدمى عبارتند از:
1 - خوراکها ئى كه از لحاظ مقدار در حد اعتدال باشد.
2 - حركات معتدل، ورزش معتدل.
-3ماساژ اندامهاى بدن در حد
اعتدال.
- 4 حركت و جنبش حتى اگر خارج از اعتدال باشد ولى نه در حد افراط و
تفریط.
5 - خوراکها و خوراكیها و
داروهاى گرم.
6 - استحمام در حد اعتدال.
7 - كارهاى شغلى كه با حركت و جنب و جوش توأم باشد.
8 - ماساژ بدن با گرم كننده هاى معتدل مثل هوا، ضماد، مرهم و غیره.
9 - حالت خشم چه در حد اعتدال و چه در حال افراط.
10 - غم و اندوه كه خیلى بیشتر از حد طاقت نباشد زیرا زیاد شدن آن
باعث سردى بدن است.
- 12 عفونت از انواعى كه گرمى غیر طبیعى به وجود آورد.
- 13 تراكم در سطح بدن كه موجب تجمع و توقف بخار مى شود.
- 14گشادى عروق كه در درون بدن موجب گسترش بخار(7) در بدن مى گردد.
سست كننده هاى بدن
آنچه باعث كم شدن متابولیسم بازال باشد یعنى بتواند كار غده تیروئید
را كمتر از معمول نماید سردى نامیده مى شود.
سردى بخشها عبارتند از:
- 1 هر گونه جنبش و حركات شدید زیرا باعث كم شدن حرارت غریزى و تحلیل
رفتن آن مى گردد.
2 - آرامش در حد افراط زیرا حرارت غریزى بر اثر افراط در آرامش خفه مى
شود.
- 3 امساك در خوردن و نوشیدن.
- 4- غذا و داروهاى سرد، كم انرژى.
- 5 تخلخل (دیلاتسیون یا گشاد شدن عروق) زیاد در بدن كه در حرارت غریزى
ایجاد آشفتگى مى نماید.
- 6 برخورد به چیزهائى كه از كنش آنها سردى حاصل مى شود.
- 7 زیاده روى در احتباس یعنى نگهداشتن مواد بیرونى راندنى از جسم كه
بر اثر آن حرارت غریزى جمع و متوقف مى شود.
- 8تخلیه در حد افراط زیرا نیروى بدن به دنبال تخلیه كم مى شود (مثل
اسهال) .
9- - اندوه زیاد و ترس مفرط.
- 10 شادى بیش از حد.
- 11 شغلهائى كه سردى بخش هستند مثل كسانى كه در آب كار مى كنند.
رطوبت بخشها (زیاد شدن مایعات بدن)
عوامل رطوبت بخش عبارتند از:
آرامش، خواب، ماندگارى موادى كه باید تخلیه شوند، صرف زیاد مایعات،
پرخورى، خوراک رطوبت بخش، داروى رطوبت بخش، تماس با مواد رطوبت زا به ویژه استحمام
با شكم سیر، تماس با سردى دهنده ها كه رطوبت را متوقف و جمع مى كند.
خشكى دهنده ها (زیاد شدن املاح بدن).
عوامل زیر باعث خشكى مزاج مى گردد.
جنبش، شب زنده دارى زیاد، تخلیه زیاد، زیاده روى در نیروى جنسى، كمى
غذا و خوراک خشك داروهاى خشكى دهنده حركات زیاد نفسانى از هر نوع بطور متوالى و به
حد افراط، تماس با خشكى دهنده ها شستشو با آبهاى قابض، سردى یخ زننده كه نمى
گذارد غذا به اندام برسد تماس با هر چیز بسیار گرم زیرا تحلیل رفتن بیش از حد مى
دهد، شستشوى زیاد بدن.
منضج یا حل كننده یا پزنده چیست
براى خارج شدن ماده اى كه باعث بیمارى در هر قسمتى از بدن شده است
داروهائى به كار مى رود كه باعث نضج یا حل شدن آن مى گردد مثلا موقعى كه زیادى
صفرا باعث بیمارى شده باشد (مثل زیادى صفراى خون در بیماری هاى كبدى و غیره) داروهاى حل كننده اى بكار مى برند مثل (نضج) كه با تجویز آن ها ناراحتى بیمار مرتفع مى گردد
داروهاى حل كننده یا منضج را برحسب مزاج بیمار انتخاب مى نمایند مثلا اگر در اثر
گرمى بیمارى به وجود آمده باشد، منضج یا حل كننده یا داروى پاكسازى سردى به كار مى
برند. در اینجا به چند منضج یا پاك كننده
اشاره مى شود.
منضج خون اضافى
نسخه:
عناب 15 گرم، گل بنفشه 15 گرم، ریشه كاسنى 15 گرم، آلوچه خشكه 100
گرم، تمرهندى 50 گرم، گل نیلوفر 10 گرم، زرشگ 50 گرم، تخمه خیار 50 گرم، تخمه
خربزه 50 گرم، ترنجبین 50 گرم، قره قات 50 گرم، داروهاى فوق را غیر از تخم خیار و
ترنجبین بقیه را نیمكوب كرده و جوشانده آب آنرا با تخمه خیار (8) و ترنجبین كه شیره
كش شده باشد مخلوط كرده روزانه با عرق بیدمشگ میل نمایند (روزى 15 گرم از جمع
داروهاى فوق را مى توان به كار برد.)
منضج یا حل كننده صفرا
ریشه كاسنى، گل نیلوفر، آلوچه خشكه، ریشه شیرین بیان، گل خطمى، گل
بنفشه، عناب تمرهندى، تخم كاسنى، به دانه، تخم كشوث، گل حلوا (بستان افرزو)،
اسپرزه، شربت نارنج، شربت به، شربت توت سیاه یك یا چند تاى آنها را انتخاب كرده
مصرف نمایند (روزانه 15 گرم از هر یك از گیاهان را مى توان مصرف نمود (اگر چند تاى
آن را انتخاب كرده باشند از همه آنها مى توان 10 گرم روزانه مصرف نمود).
حل كننده بلغم
بادیان و ریشه آن، مویز، دارچین، زنجبیل، انیسون، گاوزبان، ریشه شیرین
بیان، عودالصل یب، تخم كتان، تخم كرفس، ریشه اذخر، افسنطین، زعفران، تاجریزى، گل
زوفا، ایرسا، تخم شنبلیله، باد آورد(كنگر)، صمغ عربى، پرسیاوشان، انجیر، سكنجبین و
شربت اسطوخودوس و گل قند با فرمول زیر 10 گرم گل سرخ را كوبیده در 250 گرم شكر مى
ریزند تا پخته یا مربا شود پس از پختن، نصف لیوان گلاب روى آن ریخته روزى چهار
قاشق غذا خورى میل نمایند.
حل كننده سودا
بادرنجبو یه، گاوزبان، سه پستان، بسفایج، قرنفل، ریشه كاسنى، ریشه بادیان،
شاه تره، ریشه شیرین بیان، انجیر، كشمش، اسطوخودوس، افتیمون، لعاب تخم مرو، زرشگ،
ریشه خطمى و شربت بنفشه.
نسخه مسهل
25 گرم افتیمون را در 250 گرم عسل پس از كوبیدن حل كرده روزى 4 قاشق
مرباخورى یا گل سرخ، گل بنفشه، غاریقون، تخم كشوث، مصطكى، افسنطین، صبر زرد، خربق
سیاه.
مسهل صفرا
افسنطین صبر زرد، خربق (سیاه) سقمونیا، هندوانه ابوجهل، غاریقون، ریوند، ایرسا،
گل گندم (قنطریون) هلیله، بسفایج، آب
انار، پر سیاوشان، كشمش كولیان، گل سرخ، مغز فلوس، ترنجبین، شیرخشت، آلوچه خشكه، گل گاوزبان،
اسپرزه، تمرهندى، آب كدو (هر یك به تنهائى یا چند عدد توأم) .
نسخه مسهل
سقمونیا 5 گرم نرم كوبیده در 250 گرم عسل حل كرده روزى چهار قاشق
غذاخورى.
مسهل بلغم
میعه سائله، عاقرقرحا، خیاردشتى (كمبیزه كور، یا قثأالحمار) مقل، روغن
كرچك، تربد، غاریقون، سورنجان، فرفیون، مغز تخم كاوشه، زنجبیل، آنزروت، ایرسا، شحم حنظل،
تخم نیلوفر، دانه اسفند، بسفایج.
شربت مسهل بلغم
تربد 25 گرم گلاب 250 گرم قند 200 گرم تربد را نرم كوبیده در گلاب و
قند ریخته جوشانده تا سفت شود روزى چهار قاشق غذاخورى.
مسهل براى مزاج بلغمى: مغز دانه كاوشه 25 گرم سركه 200 گرم عسل 250 گرم مغز
را كوبیده در سركه و عسل حل كرده روزى
چهار قاشق غذاخورى. دارو و خوراکها ى زیر
نیز براى مزاج بلغمى نافع است.
سیاه دانه، انغوره، پیاز سفید، انجره شنبلیله، سقمونیا، جاوشیر، ریوند
عشبه.
شربت مسهل سودا
اویشن، شحم حنظل بسفایج، اسطوخودوس، تخم كشوث، هلیله، غافث، فلفل سفید،
كاوشه و عشبه افتیمون، سنا، پودینه كوهى.
مسهل همه اخلاط به طور عموم
تخم نیلوفر 10 گرم، گل گندم 10 گرم، خربق سیاه و سفید 5 گرم، بابونه
10 گرم، شاه تره 10 گرم روزى ده گرم از همه آنها براى صبح و عصر به صورت جوشانده.
مسهل براى همه مزاجها
سه پستان 25 گرم، گل سرخ 15 گرم، گل بنفشه و نیلوفر 10 گرم، تخم خیارین
25 گرم، ریشه كاسنى 50 گرم، عناب 200 گرم، زرشك 200 گرم، آلوچه خشك 200 گرم، لیمو
25 گرم، سنا 25 گرم همه را مخلوط كرده نیم كوب نمائید روزى 10 گرم در 2 لیوان آب
جوشانده صبح و عصر میل نمائید.
خوراکها ى مناسب براى دموى مزاج (پرخونى)
زرشگ، تمرهندى، آلو، آب انار، اسفناج، گوشت مرغ كه بایستى همه را به
صورت سوپ تهیه نمائید. و جو و برنج را خیسانده
به نسبت مساوى براى جلوگیرى از چاق شدن با هم بپزند مثل كته یا چلو
خوراکها ى مناسب براى مزاج صفراوى (براى جلوگیرى از چاق شدن مثل بالا
برنج و جو را باهم بپزند)
سوپ ماش، سوپ اسفناج، سوپ جو، با گشنیز و كدو و آب غوره و اسفناج،
بادام شیرین، آب لیمو و زرشگ و گوشت مرغ.
خوراکها ى مناسب براى بلغمى مزاج
گوشت مرغ، سوپ سبزى، نخودآب، شیره و تخم كاوشه و غیره.
اغذیه مناسب براى سوداوى مزاج
سوپهائى كه از مواد گرم و پرانرژى تهیه شده باشد نخودآب، تخم كاوشه،
سوپ جوجه، زرده تخم مرغ، سوپ گوشت و كباب.
شربت مسهل براى سوداوى و مؤثر براى كار معده
گل سرخ، سنا، از هر كدام 15 گرم، گل بنفشه 15 گرم، تربد و افسنطین و
غاریقون از هر كدام 5 گرم، مصطكى، تخم كشوث، اسطوخودوس، از هر كدام 10 گرم، سه
پستان و عناب از هر كدام 20 دانه همه را نیم كوب كرده 7 روز صبح ناشتا و عصر پس از
جوشانیدن و صاف نمودن میل نمایند.
مسهل براى همه ى مزاج ها
ترنجبین 50 گرم، سقمونیا 5 گرم، ترنجبین را شیره كش كرده سمقونیا را
به آن اضافه كرده صبح و عصر میل نمایند.
مسهل انتخابى با شرایط زیر
عسل 40 گرم سركه 40 گرم هر دو را در هم آمیخته خوب بهم بزنند سپس
سمقونیا 5 گرم به آن اضافه كرده قبل از هر غذا 2 قاشق غذاخورى میل نمایند این
فرمول مسهل صفرا مى باشد اگر در فرمول بالا 15 گرم مغز كاوشه بجاى سمقونیا بكار برند این فرمول براى
زدودن بلغم نافع است حال اگر به عوض كاوشه افتیمون 10 گرم اضافه كنند مسهل سودا به
دست مى آید.
مسهل
فرمول زیر بهترین مسهل براى مزاجهاى معتدل است و در هنگام تب نیز مى
توان از آن استفاده نمود این نسخه مسهل صفرا و بلغم و سودا نیز مى باشد و براى بیماری
هاى روانى مفید و با وجود اینكه مسهل است مقوى قلب نیز مى باشد.
فرمول
سنا 25 گرم، گل سرخ، گل بنفشه، گل گاوزبان، گل نیلوفر از هر كدام 10
گرم ریشه كاسنى 15 گرم تخم خیار 50 گرم تخم خربزه 50 گرم، ترنجبین 100 گرم، عناب
150 سه پستان 20 دانه داروهاى فوق را (غیر از تخم خیار و ترنجبین) همه را مخلوط كرده و به هفت قسمت تقسیم كرده هر
قسمت را جوشانده و با تخم خیار و ترنجبین كه بایستى قبلا شیره كش شده باشد باهم بیامیزند
و صبح و عصر میل نمایند. ناگفته نماند كه
ترنجبین و تخمه ها را بایستى نرم كوبیده 7 قسمت كرده و هر قسمت را جداگانه در آب
جوش شیره كش نموده آب آنرا به جوشانده فوق اضافه نمایند یا اینكه مستقیما در
قورى جوشانده شیره كش نمایند.
مسهل بلغم
این نسخه ساده را مسهل ملطف نامند.
تربد ده گرم نرم كوبیده در یك لیوان گلاب حل كرده ملایم روى آتش قرار
دهند لكن نبایستى به جوش آید و یك لیوان آب نیز به آن افزوده دو روز صبح ناشتا و
شب موقع خواب میل نمایند.
نسخه شربت آلو براى گرم مزاجان و حالات صفرائى و بلغمى
آلوچه خشکه 200 گرم، تمرهندى 100 گرم، تربد 15 گرم، گل بنفشه 15 گرم،
همه را جوشانده صاف كرده در جائى خنك نگهدارى نموده روزانه 25 گرم با 5 گرم ترنجبین
شیره كش شده میل نمایند.
شربت مسهل براى گرم مزاجان و صاحبان عطش
آلوچه خشکه 200 گرم، تمرهندى 100 گرم، عناب و سه پستان از هر كدام 20
دانه، مویز 200 گرم پوست هلیله زرد، تخم كشوث، افسنطین و گل بنفشه از هر كدام 10
گرم گل سرخ 25 گرم، گل خطمى و گل پنیرك و بادیان و صندل زرد از هر كدام 5 گرم همه
را مخلوط كرده ده قسمت نمایند هر قسمت را جوشانده صبح و عصر با 10 گرم ترنجبین شیره
كش شده میل كنند.
معجون مسهل
براى دردهاى مفصلى كه از بلغم و رطوبت به وجود آمده باشد.
ایارج فى قرا (9) و افتیمون از هر كدام 15 گرم، غاریقون 10 گرم،
هندوانه ابوجهل 5 گرم عسل 250 گرم همه را نرم كوبیده با عسل مخلوط كرده روزى سه
قاشق مربا خورى.
معجون حیات بخش
این معجون پاك كننده، صفرا و بلغم و نیز تصفیه كننده رنگ صورت است.
قرنفل، هیل قرابى، زرنباد از هر كدام 5 گرم سنا 25 گرم پوست هلیله زرد
10 گرم، هلیله سیاه 5 گرم قند یا شكر 100 گرم همه را نرم كوبیده در یك كیلو عسل حل
كرده روزى سه قاشق مربا خورى.
مسهل خلط غالب
در دردهاى مفصلى تغییراتى به علت عامل بیمارى زا در مفصل به وجود مى آید
مثل جمع شدن اسید اوریك در بیمارى نقرس، هر داروئى كه بتواند رسوبات اسید اوریك را
از مفصل جدا سازد آنرا مسهل و اسید اوریك بیمارى زا را خلط غالب و عمل دارو را
پاكسازى یا تنقیه نامند.
هر داروئى مناسب خلط غالبى است و در اثر تركیباتى كه با خلط غالب به
وجود مى آورد باعث تجزیه و تحلیل و از بین بردن آن مى شود مثل تركیب كولشى سین
ماده مؤثره سورنجان با اسید اوریك و غیره بعضى از داروهاى گیاهى مى توانند با چند
خلط تركیب شده آنها را خنثى كرد و باعث بهبودى مرض شوند مثل تربد كه از بین برنده
بلغم و صفرا و نیز مسهل روده ها است و سقمونیا كه زایل كننده صفرا و نیز مسهل روده
ها و حجر ارمنى كه پاك كننده سودا و غیره است.
رژیم خوراکی
كسى كه مایل است بهداشت را رعایت كند، نبایستى سبزى زیاد (بقول) و میوه جات و نظائر آنرا خوراک اصلى خود قرار
دهد، زیرا خوراکها ى نرم كننده، خون را كم كرده و مى سوزاند و خوراکها ى سنگین نیز
بلغم آور بوده بدن را سنگین مى كند.
بهترین خوراکها براى تندرستى
عبارتند از:
1 - گوشت به ویژه ماهى و مرغ، گوشت بزغاله گوشت گوساله و گوشت بره بى
چربى.
2 - گندم كه خوب پاك و تمیز شده باشد و هیچگونه تخم علف و غیره در آن
نباشد تا نان خوب دهد و نیز میوه جات و سبزیجات كه منبع ویتامینهاى مورد نیاز بدن
می باشند.
3 - شیرینى هائی كه با مزاج هر فرد سازش داشته باشد، یعنى متناسب با
مزاج كنونى او باشد (به ویژه شیرینى هاى طبیعى - عسل، خرما، كشمش). .
. .
4 - نوشابه ها كه باید خوشبو، خوش طعم و تازه باشند.
در خوراک روزانه نبایستى خوراک دیگرى غیر از چهار نوع بالا قرار گیرد،
مگر براى رژیم بیمارى یا در دست نبودن یكى از آنها.
در بین میوه ها آنهائی كه مشابه غذا هستند عبارتند از:
انجیر، انگور، مشروط بر اینكه این میوه ها كاملا رسیده و شیرین بوده
و از هر گونه كرم زدگى، از قارچها و سایر عوامل انگلى در امان باشند و نیز خرما در
سرزمین هائی كه به خوردن آن عادت دارند، اینها كه گفته شد به نوبت خود خوب و مفید
است.
خوراکها
غذا را نباید بدون اشتها خورد و تا اشتهاى حقیقى پیدا نشود تناول
ننمائید. در زمستان خوراکی بهتر است كه
گرمى و نیرو دهد برعكس در تابستان خوراکی مناسب است كه اندكى سردى بخشد و یا گرمى
آن اندك باشد مثلا خوردن كره در زمستان خوب و تابستان سودمند نیست.
گرمى و سردى غذا هرگز نباید خارج از توان شخص باشد و بایستى در حد
تحمل، هر خوراکی را مصرف نمود بر حسب عادت روزانه بایستى غذا مصرف شود نه در
فراوانى اسراف و نه در كمبود امساك زیرا هر دو زیان آور است.
اگر مقدارى از خوراک داروئى مصرف شده باشد باید سعى كرد و صبر نمود تا
كاملا حل و جذب شود سپس خوراک بعدى را صرف نمایند و چیزى كه ضد آن باشد مصرف ننمایند.
اگر خوراک سنگین و امتلأ آور مصرف شود باید در تعقیب آن خوراک سبك و
لطیف مصرف نمود زیان بخش ترین نوع، خوراکها ئى است كه قبل از هضم خوراک اولى خورده
شود بدین ترتیب بد ترین كارها پر كردن شكم و پرخورى است به ویژه اگر خوراک ناپسند
باشد.
دردهائی که به علت پرخورى و خوردن خوراکها ى غلیظ (چرب سرخ كرده پرحجم)
مثل دردهاى مفاصل به وجود آمده باشد در
هنگام خوردن اینگونه خوراکها آن دردها زیاد
تر خواهد شد و پرخورى باعث ابتلا به بیماری هاى تنگ نفس، برونشیت، نقرس، و دردهاى
كبدى و بیماری هاى بلغمى (سنگین و سخت شدن بدن) و سودائى خواهد شد.
پرخورى خوراکها ى لطیف بیماری هائى از قبیل ورم، تبهاى نامنظم، و لختى
و شلى به بار خواهد آورد. عوارض خوردن
خوراکها ى چرب و سنگین و دیرهضم را مى توان با كم خورى و خوراکها ى لطیف و ساده
جبران نمود. هیچگاه نمى توان عوارض خوردن
خوراکها ى سنگین را با خوراکها ى سنگین تر جبران نمود.
موضوع تناسب خوراکی و رعایت سرد و گرم و ضد و نقیض بودن آنها در بیشتر
كشورها معمول و مرسوم است مثلا آشامیدنی هاى مختلفى براى خوراکها ى مختلف در نظر
گرفته اند چنانچه چلوكباب را با دوغ، كله پاچه را با آب انار، حلیم و روغن را با
آب انگور و نیز ادویه هائى براى خوراکها
بدین طریق در نظر گرفته اند كه سماق و ترشى را با چلوكباب، دارچین را با حلیم
و روغن و كدو و نعناع را با پنیر و مشگ طرامشیع یا كاكوتى را با ماست و گلاب را با
هندوانه مصرف نمایند.
بایستى بعد از خوردن خوراکها ى سنگین اندكى راه رفت و هیچگاه نباید
بعد خوراکها ى سنگین بلافاصله خوابید و پس از خوردن خوراکها ى سنگین نبایستى
عصبانى شد و حركات شدیدى را انجام داد هرگز نباید آنقدر غذا خورده شود كه جائى در
معده نباشد باید قبل از سیر شدن و باقى ماندن اشتها دست از طعام كشید زیرا این باقیمانده
اشتها خود پس از ساعتى از بین مى رود. مسئله
خوراك مسئله زنده بودن است و باید به مقدارى عادت كرد كه لازمه بدن است و هیچگاه
نباید از آن مقدار پا را فراتر نهاد.
بد ترین خوراکها آن است كه بر
معده سنگینى كند و بد ترین نوشابه ها آن است كه زیاد مصرف شود كسى كه امروز بیش از
حد طبیعى خورده است براى جبران آن بایستى فردا خود را گرسنه نگهدارد و اگر بتواند
در آن روز بیشتر كار كند و اگر نتوانست اندكى بیشتر راه رود و راه رفتن را ادامه
دهد. یكى از دانشمندان معتق(مُسِن،
سالخورده، ناصح) می گوید"من پیاده روى را بعد از نهار دوست مى دارم زیرا بدن
را براى شام مساعد مى سازد"
مقدار خوراک
مقدار غذا روزانه بایستى بر مبناى عادت باشد. شخص تندرست باید آنقدر بخورد كه احساس سنگینى
نكند، شكمش نفخ نكند، خوراک در گلویش نیاید
و حالت تهوع و استفراغ پیدا ننماید و بى خوابى بر او غلبه نكند.
هر خوراکى كه طعمش دیر احساس شود یعنى دیرچش باشد ناپسند و هر خوراکی
كه نبض را تند و نفس را كوتاه نماید، آن خوراک از حد اعتدال بیشتر مصرف شده است.
اگر كسى بر اثر خوردن خوراکی مزاجش بیشتر به سردى یا به گرمى گراید باید
در مصرف آن تأمل كند. كسى كه خوراکش در یك
وعده هضم نمى شود باید بتدریج خوراک را تناول كند و از آن بكاهد. خوراک سودا مزاجان بایستى اندكى خنك و كمتر گرم
باشد، و خوراک صفراوى مزاجان بایستى رطوبتى و خنك كننده باشد كسى كه خونش گرم است
به خوراکها ى سرد و كم انرژى و كسى كه خونش بلغمى است باید خوراكش اندك و كمى گرم
و لطیف باشد طالبان سلامتى و پیروان بهداشت بایستى نكات زیر را رعایت نمایند.
اگر خوراک سرد و دیرهضم مصرف كرده باشند نباید به دنبال آن خوراک زود
هضم و رقیق مصرف نمایند زیرا این خوراک رقیق دنباله رو، زودتر از خوراک قبلى هضم
شده و خوراک دیرهضم باقى مى ماند لذا فاسد و متعفن مى گردد و هر چه با آن غذا بیامیزد
آن هم تباه مى گردد، مگر در حالتى كه بعدا ذكر خواهد شد و شایسته نیست كه عكس این
رژیم برقرار شود (خوردن خوراك غلیظ به دنبال خوراک رقیق).
كسانى كه از خوراکها ى نامطلوب لذت مى برند خود را فریب مى دهند زیرا
این خوراکها به مرور ایام، خلطهاى ناپسند
و بیمار كننده به وجود مى آورند.
كسى كه در بدنش خلطهاى بد وجود داشته باشد رواست كه از خوراکها ى خوب
استفاده كند تا بتدریج خلط غالب ناپدید شود.
كسى كه زیاد گوشت مصرف كند باید هر چند وقت مقدارى خون بدهد به این
نكته باید توجه داشت كه بهترین خوراک مطلوب آن است كه آدمى از خوردن آن لذت مى برد
لیكن خوراک لذیذ در شرایطى خوب است كه اندامهاى اصلى همه سالم باشند و گرنه لذت
بردن دلیل بر خوبى نمى شود و باید دانست خوردن خوراک بیش از حد طبیعى خود زیان آور
است. وعده هاى غذا بهترین دستور در مورد
صرف طعام است و بایستى اعتیاد را مراعات كرد كه اگر روزى 2 وعده غذا خورده مى شود
همچنان اكتفا شود زیرا كم كردن آن مساوى است با لاغر شدن و زیادى آن برابر است با
چاق شدن.
اگر خوراک وعده قبلى هضم نشده باشد، و بخواهند غذا میل كنند باعث نفخ،
ترش كردن، بد طعمى دهان، تلخى دهان و لینت شكم خواهد شد.
افراد چاق و فربه نبایستى بلافاصله كه از حمام خارج شده اند غذا تناول
كنند و اینگونه اشخاص چاق و فربه بهتر است روزانه یك وعده غذا را كم نمایند و نبایستى
در هنگام صرف غذا آب زیادى بنوشند.
كسانى كه بیماری هاى صفراوى دارند اگر مدت زیادى گرسنه بمانند صفرا در
معده آنها راه یافته خوراک بعدى را فاسد خواهد كرد. افرادى كه داراى بدنى مرطوب و مزاج رطوبتى
باشند نمى توانند مانند خشك بدنها تحمل گرسنگى داشته باشند، نوشیدن آب در موقع غذا
خوردن و بلافاصله بعد از غذا آب خوردن زیان آور است زیرا آب چون سریع الهضم است خوراکی كه با آن مصرف شود نیز زود هضم شده و
گذشتن آن از معده بدون واقع شدن تحت اعمال شیمیائى مخصوص باعث ناراحتیهاى گوارشى
است. دو ساعت بعد از غذا خوردن آب مفید
است.
كسانى كه داراى طبع گرم هستند بعد از خوردن خوراک غلیظ دچار كشیدگى
معده و افتادگى آن مى گردند.
كسى كه معده اش خالى است چنانچه خوراک لطیف بخورد معده اش را سلامت
نگهداشته است.
باید دانست كه مبتلایان به پرى معده و امتلأ آن همیشه دچار سستى و خمیازه
مى باشند كسى كه پیر شده و سالیان درازى از عمرش گذشته است باید بداند كه معده اش
نیز پیر شده است و باید مطابق پیرى با آن رفتار كند والا خوراک خورده شده تبدیل به
مواد زائد گردیده در بدنش جمع مى شود.
كسى كه عادت به خوردن خوراک غلیظ دارد (چرب و پرحجم) اگر بخواهد یك دفعه به خوراک رقیق رو آورد صلاح
نیست و بایستى بتدریج این كار را شروع كند و عكس آن نیز صادق است.
مصرف خوراکها ى غلیظ در پیران بیشتر باعث جمع شدن مواد اضافى در
دستگاههاى گوارش و عروق آنها خواهد شد و دردهاى مفصلى را تشدید خواهد كرد.
زیانهائى كه خوردن خوراک گرم روى مى دهد با خوردن سكنجبین جبران خواهد
شد. كسى كه از خوراک غلیظ ناراحت شود و
مزاجش گرم باشد چاره اش با سكنجبین و اگر مزاجش سرد باشد با خوردن مقدارى فلفل و
پودینه آسایش خواهد یافت. خوراکها ى لطیف
براى سلامتى بدن بهتر، لیكن نیرو دهندگى آن كمتر است كسى كه مایل است تنى چابك و
چالاك داشته باشد باید از خوراکها ى غلیظ و پرحجم به اندازه اعتدال استفاده كند
ورزشكاران و كسانى كه داراى كارهاى سنگین و خسته كننده هستند مى توانند از خوراکها
ى غلیظ استفاده كنند. خوابهاى دراز باعث
هضم خوراک غلیظ است و خوردن میوه جات در تابستان قبل از خوراکها لازم است لیكن در اثر رقیق شدن خون، بدن را
آماده پذیرش بیمارى مى نماید.
روش مطلوب این است كه افرادى كه میوه زیاد مصرف مى كنند بایستى پیاده
روى بیشتر داشته باشند زیاده روى در خوراکها ى خشك اشتها را كم، رنگ و رو را زشت و
مزاج را خشك مى كند زیاده روى در خوراکها ى ترش پیرى را زودتر مى رساند با خوردن
خوراک تند و شور و تندى غذا، معده را آسیب زده و شورى بیحد چشم را ضعیف مى نماید.
هضم غذا
خوراک چسبنده دیرتر هضم مى شود، خیار پوست نكنده از پوست كنده زودتر
هضم مى گردد نان سبوس دار زودتر از معده مى گذرد، كسى كه خسته شده و به خوراک لطیف
عادت داشته باشد اگر خوراک غلیظ خورد برایش
ناگوار است همچنان براى شخص خشمگین خوراکها ى مزدوج ممكن است دیرتر هضم
شوند زیرا هر یك زمانى را براى هضم لازم دارند پس خوراک ساده بهتر است، شخصى كه
خوراک مزدوج مصرف مى كند بایستى چند گونه غذا را هضم كند در این صورت كار
دستگاههاى او همزمان نخواهد بود و این باعث اختلال است. سلحشور
قدیم از خوردن چندین غذا باهم امتناع مى كردند مثلا ظهر گوشت تنها و شب نان ساده و
صبحانه نیز از یك غذا استفاده مى كرده اند.
براى مزاج دموى، تمرهندى، آلوچه خشكه و آلو، انار، سوپ جو سبزی هاى
خشك، سكنجبین، زرشك و عناب براى مزاج صفراوى، سوپ یا مرق ماش (شوربای ماش)، سوپ جو
با سبزيهاى خشك، آش جو و آب غوره و گشنیز، اسفناج، آب آلو و غیره مفید است و:
براى مزاج بلغمى، سوپ مرغ، نخودآب، شیره تخم كاوشه مطلوب تر است.
براى مزاج سوداوى، سوپ مرغ و سبزى، نخود آب، كاوشه، زرده تخم مرغ،
اسفناج، آب گوشت ساده و سوپ گوشت نافع است.
ایمنى و آلرژى
سیستم رتیكولوآندوتلیال و لوكوسیتهاى[1] خون
(گلبولهاى سفید) اعظم مقاومت طبیعى بدن را در مقابل عفونت و مسمومیت ها تأمین مى
نمایند بعضى از پروتئین هاى بدن مى توانند مانع حساسیت یا آلرژى شوند و در بدن
بطور طبیعى وجود دارند این مقاومت طبیعى را كه در مقابل سموم و عفونت ها وجود
دارند ایمنى طبیعى گویند.
بعد از تولد به علت وجود این پروتئین ها بعضى از میكروبها نمى توانند
به بدن حمله كنند، ماده اى به نام پروپردین properdine از پلاسما جدا كرده اند كه تقریبا دو برابر
وزن ملكولى گاماگلوبولین مى باشد از بین بردن این ماده به وسیله اشعه حساسیت بدن
را در مقابل بعضى از بیماری ها زیاد مى كند یعنى مقاومت بدن كم مى شود. گرچه پروپردین تنها عاملى است كه به عنوان عامل
ایجاد كننده ایمنى طبیعى شناخته شده است، معهذا امكان دارد كه علاوه بر گاماگلوبولین
هاى طبیعى پلاسما، موارد مشابهى وجود داشته باشد كه بتواند این ایمنى را تأمین نمایند. پدیده ایمنى طبیعى كم كم در مقابل تهاجم میكروبها
در بدن به وجود مى آید و بعدا بدن در مقابل همان میكروب مقاومت از خود نشان مى دهد
عامل مهمى كه باعث پیدا شدن مقاومت بدن مى شود آنتى ژن و ماده مخصوصى كه بر ضد آن
مهاجم در بدن تشكیل مى شود، آنتى كور گویند واكنشى كه بدن در مقابل آنتى ژن و آنتى
ور به وجود مى آورد واكنش ایمنى گویند.
آنتى ژنها
عوامل مهاجمى كه بدن را دستخوش بیماری ها قرار مى دهند اغلب تركیب
پروتئینى دارند، عموما سموم ترشح شده از میكروبها و ویروسها و نیز خود میكروبها و
ویروسها از جنس پروتئین ها مى باشند و اصولا پروتئین بكار رفته در آنها داراى وزن
ملكولى زیاد است باید دانست كه موادى مانند چربى ها و قندها كه وزن ملكولى زیاد
دارند تاكنون توانسته اند واكنش ایمنى در بدن به وجود آورند یعنى مى توانند خاصیت
آنتى ژن داشته باشند اما با قدرت كمتر.
پروتئین هاى خود بدن قادر به
ساختن آنتى ژن نیستند اما اگر از شخصى به شخص دیگر وارد شدند، این خاصیت را پیدا
مى كنند مثل تزریق خون ناسازگار یا مثلا در پیوند نسجى از یك فرد به فرد دیگر ممكن
است حساسیت نشان داده شود و پیوند نگیرد، اما در دوقلوها كه خونشان یكى است این
عمل انجام پذیر است.
آنتى كورها
موادى كه بر علیه سم وارد شده میكروبها و یا مواد وارد شده دیگر در
بدن، بوجود مى آید آنتى كور نامیده مى شود.
آنتى كور اغلب از ملكولهاى گاماگلوبولین مى باشند و بعضى از آنها از
نوع آلفا یا بتاگلوبولین هستند اما از نظر نیرو مثل یكدیگرند، واكنش آنتى كورى بدن
بیشتر در مقابل همان آنتى ژن اختصاصى است یعنى هر آنتى ژنى كه آنتى كور به وجود
آورد، آن آنتى كور ضد همان آنتى ژن رقیب خود مى باشد برابر آنتى ژنهاى دیگر نمى
تواند عرض اندام كند.
آنتى كور مى تواند در هر قسمت از سیستم بافت رتیكولوآندوتلیال (بافت
هم بند) به ویژه در گره هاى لنفى مغز استخوان و حتى در بافت لنفى، دیواره دستگاه
گوارشى و معده و روده ها ساخته شود، محلى كه آنتى كور ساخته مى شود با محلى كه
آنتى ژن یا عامل بیمارى زا وارد شده است ارتباط نسبى دارد، مثلا اگر آنتى ژن در
پوست وارد شد، آنتى كور در گره هاى لنفى مى باشد كه آن را (پشك) نامند این موضوع
در امر معالجه و پاكسازى بدن خیلى مؤثر است زیرا:
هر عضوى كه بیمار شده است بایستى داروى ضد درد همان عضو را به كار
برند، براى اینكه بیمارى در محل برخورد آنتى ژن به عضو به وجود مى آید لذا مى توان
گفت كه داروها عامل كمك دهنده به سلولهاى سازند آنتى كور مى باشند.
تعداد آنتى كورهاى به وجود آمده به چه چیز بستگى دارد؟
بدن یك فرد مى تواند در هر آن مقدار زیادى آنتى كور بسازد و به آنتى
ژنهاى وارد شده جواب مثبت دهد این در صورتى است كه تعداد آنتى ژنهاى وارد شده یكسان
باشند، اما اگر یكى از این آنتى ژنها قویتر باشد پاسخ آنتى كورها فقط به همان نوع
قویتر است.
از این مسئله باز نتیجه گرفته مى شود كه: عوامل بیمارى زا آنكه قدرت بیشترى دارد خود را
نشان مى دهد مثلا در موقع خوردن خوراکها ى متعدد، یا داروهاى متنوع آنكه قدرت اثرش
بیشتر باشد خود را نشان مى دهد تغییراتى را كه بدن آدمى در مقابل بعضى از عوامل
نشان مى دهد اصطلاحا آلرژى و حساسیت مى نامند كه این تغییرات در افراد متفاوت است،
یعنى همه موادى كه باعث آلرژى مى شوند نزد افراد یكسان نیست. از این جهت آثار حاصله براى افراد برابر و مثل
هم نیست لذا مشاهده مى شود كه هر كس در مقابل چیز بخصوصى حساس است.
ساز و کار پیدایش حساسیت یا
آلرژى را چنین بیان مى كنند كه:
برخورد آنتى ژن یا حساس كننده اولیه با آنتى كور یا ضد سمى كه قبلا در
بدن وجود داشتته و به سلولها چسبیده است، باعث پیدایش آلرژى خواهد شد و همین
برخورد آنتى ژن به آنتى كور باعث ورم و فساد سلولها خواهد شد كه نتیجتا سلول پاره
شده ماده سمى در خون مى ریزد، این ماده سمى باعث عوارضى خواهد شد كه برحسب مزاجها
و انسانها عكس العمل متفاوتى به وجود مى آورد.
مواد سمى كه بوسیله سلولهاى آزرده در خلال واكنش آلرژیك بوجود مى آید
چیست ؟
مواد متعدد و مختلفى كه در دنباله واكنش آلرژیك به وجود مى آید از
سلولها خارج شده و این مواد شامل هیستامین و مواد شبیه به هیستامین، استیل كولین،
آوتوزین، لیتزوسیتین، هپارین، لكوتاكسین و حداقل یك آنزیم پروتئولیتیك مى باشد.
مسلم است كه مقدارى از این مواد به هر نقطه اى از بدن (به وسیله جریان
خون) برسد، ضایعه اى ایجاد خواهد كرد، بنابراین
ضایعه آلرژیك مى تواند در نقاط دیگرى غیر از كانون واكنش بین آنتى ژن و آنتى كور
حالت غیر طبیعى به وجود آورد.
بیشتر رنجها و دردهای پراكنده ی بدن ممكن است داراى یك مبدأ باشد كه
از آنجا به جاى دیگر سرایت كرده است و با معالجه آن عضو سایر اعضأ بهبودى خواهند یافت
لذا خاطر نشان مى سازد كه در صفحات آینده بحث زیادى در این باره مى شود كه مثلا
سردرد با علت معده اى یا سردرد به علت رحمى یا پا درد به علت ورم روده و غیره اینها
همه پایه و اساس علمى دارد و بایستى مورد توجه قرار گیرد.
حساسیت افراد نسبت به آلرژى ها
بعضى از افراد ممكن است به چند ماده شیمیائى حساسیت از خود نشان دهند
و زمینه مساعدى براى ابتلا به بیمارى هاى مختلف داشته باشند.
آلرژن ها چند نوع مى باشند از آنجمله:
آلرژن هائى که از راه تنفس وارد مى شوند مثل گرده گیاهان، قارچ ها،
گرد و غبار با منشأ گیاهى، ذرات پوست و پشم، بخارهاى مختلف، داروى آرایشى، عطرها و
بوهاى تند.
آلرژن ها یا حساسیت دهنده هاى خوراكى
بیشتر خوراکها ممكن است باعث
حساسیت شوند، لاكن گندم، شیر، ماهى، آجیلها، شكلات، گوشت و توت فرنگى و غیره بیمارى
زاترند.
حساسیت دهنده هاى داروئى
همه داروها مى تواند حساسیت ایجاد كنند، اما تركیبات آسپرین و مسكن ها
و سولفامیدها شایع ترند.
آلرژى از عوامل عفونت زا
مثل باكتریها، انگلها، قارچها، و انواع ویروسها و انواع باسیلها و غیره
كه نوع حساسیت نسجى ایجاد مى كنند. مثل
توبركولهاى سلى گومهاى سیفلیسى و سایر گرانولوم ها.
آلرژن هاى فیزیكى
مثل گرما، سرما، نور و سایر اشعه ها، فشار و غیره.
آلرژن هاى تماسى
این دسته از مواد حساسیت دهنده بر روى پوست و مخاط اثر كرده و سبب
بروز درماتیت یا ورم مى گردد. متداول ترین
حساسیت دهنده هاى پوستى یا تماسى عبارتند از گلها، مواد رنگى، لاستیك، فلزات مواد
حشره كش، پشم، پوست حیوانات مختلف، چرم، جواهرات، مواد آرایشى، بسیارى از مواد
صنعتى، شیمیائى، سیمان و براى خانمها بخصوص پودر رختشوئى و مواد پاك كننده مثل مایعات
ظرفشوئى و غیره.
ورم ملتحمه بهاره
یك نوع آلرژى فصلى است كه داراى عامل آلرژن یا حساسیت دهنده اى مقاوم
مى باشد كه بیمار را سالها مبتلا به خارش چشم و ورم، قرمزى و سوزش مى نماید كه
گرده هاى گیاهى، اسپور قارچها گردوغبار گوناگون، پر، كرك حیوانات و یا
خوراکها مى توانند عامل این بیمارى باشند.
كهیر (خیز عصبى عروقى)
كهیر عبارت است از لكه هاى آلرژى موضعى كه در لابلاى جلد (پوست) به وجود مى آید، در خیز عروقى بثورات مشابه كهیر
است اما وسعت ناحیه خیز بیشتر است و بثورات عمقى تر قرار مى گیرند در هر صورت باید
دانست كه بین این دو فرق مهمى وجود ندارد و این دو كیفیت را نمى توان از هم جدا به
حساب آورد، علت بیشترین این بیمارى ها همانا خوراکها هستند.
مهمترین عامل كهیر حاد را ممكن است خوردن میوه جات و سبزیجات فصلى
دانست، آجیلها نیز مى توانند عامل بیدار كننده اى باشند، در كهیر مزمن بیشترین
عامل را مى توان تخم مرغ، گندم، گوشت، پیاز، داروها مثل آسپرین، پنیسیلین، داروهاى
خواب آور، فیناستین پرومورها، گزش حشرات، تزریق سرمهاى حیوانى، هورمونها یا هر چیزى
كه داراى مواد فوق باشد باید دانست كه به محض ورود به بدن حساس، كهیر ظاهر مى نمایند.
درمان كهیر
كهیرهاى حاد را با دادن ضد حساسیت ها مى توان خاموش كرد، پرهیز خوراکی
خیلى لازم است زیرا ممكن است عامل بیماری زائى در خوراکها باشد دادن مسهل خیلى مفید است (20 تا 30 گرم
سولفات دومنیزى صبح ناشتا)
گیاه درمانى به پاكسازى خلط غالب اهمیت مى دهد زیرا معتقد است كه بیشتر
بیماری ها از طریق گوارش است.
رینیت آلرژیك
(یا تب یونجه آتوپیك یا رینیت آلرژیك دائمى)
این بیمارى نوعى آماس مخاطى است و علائمى چون عطسه فراوان، آبریزش از
بینى احتقان بینى كه معمولا با ورم پلك چشم و حلق همراه است، این عارضه گاهى در
فصول معینى از سال پیدا شده و زمانى دائمى مى باشد.
تب یونجه (یا بیمارى پولن)
تب یونجه كه نوع فصلى رینیت آلرژیک مى باشد معمولا در اثر گردهها یا
قارچهائى كه به وسیله باد در فضا پراكنده مى شود به وجود مى آید، نوع بهاره این
مرض حساسیتى است كه در مقابل گرده گیاهى به وجود مى آید كه این گیاهان حساسیت
دهنده عبارتند از:
درخت بلوط نارون، افرا، درخت گل و غیره.
نوع تابستانى این مرض بیشتر از جنس حساسیت در مقابل گرده علفها، نظیر
زنگ گندم و ذرت و برخى كفكها یا اسپور قارچها و غیره است.
نوع پائیزه آن بیشتر در پائیز شدت كرده و مربوط به گیاهانى كه برگ ریزى
دارند مى باشد.
درمان:
دادن داروهاى ضد حساسیت، دادن كورتكوستروئیدها بكار بردن ضد هیستامین،
تجویز داورهاى مقلد سمپاتیك از طریق خوراكى كه باعث انقباض عروق و باز شدن مجارى بینى
مى شود مثل پروپانولامین یا فنیل افرین و در بعضى از موارد اترپین، مى تواند
ترشحات بینى را كم نماید درمان گیاهى این بیمارى در مبحث زكام آمده است.
درد
درد یك ساز و کار محافظ بدن است.
زیرا موقعى تولید مى شود كه ضایعه اى بافتى ایجاد شده باشد، بدین ترتیب
باعث مى شود كه شخص درصدد دفع عامل آن بر آید مثلا نشستن مدت زیادى روى پاها یا
تحت فشار چیزى قرار گرفتن به علت قطع جریان موقتى خون و تحریك عصب مربوطه، درد ایجاد
مى شود.
محل اصلى درد به علت پیچیدگى شاخه هاى عصبى و زیادى آنها بطور دقیق تعیین
نمى شود مگر جائى كه از رشته هاى عصبى كمترى برخوردارند مثل دستها و نوك انگشتان،
این گونه دردها ممكن است در محل اصلى خود حس نشود و در جاى دیگرى محسوس شوند، مثل
دردهاى انتقالى معده به سینه و قفسه صدرى یا انتقال دردهاى سیاتیكى در اثر آسیب
مهره هاى كمرى به پاها و زیر رانها (در صورتى كه مهره كمترى آسیب ببیند درد در زیر
رانها حس مى شود)
محرك گیرنده حس درد
معتقدند كه نسوج، هیستامین آزاد مى كند و این ماده باعث تحریك گیرنده
هاى حس درد مى شود؛ این ماده حساس كننده در هر ضایعه بافتى به وجود مى آید و اگر این
ماده از خارج هم به بدن تزریق شود درد شدیدى را ایجاد مى نماید. بعضى از داروها اثر خنثى كننده گى روى ماده درد
زا دارند كه با خوردن آنها باعث تسكین درد مى شود. (علت تسكین دردها، خنثى شدن این
ماده است) .
محل دریافت حس درد
دردهاى بدن پس از اینكه وارد نخاع شدند از آنجا به طرف مغز رفته به ناحیه خاكسترى قشر مغز ى مى رسند پس از
گذشتن از این مسیر درد حس مى شود.
طاقت افراد نسبت به درد
طاقت افراد نسبت به درد خیلى متفاوت است طورى كه برخی كوهى را
کاه و گروهی کاه را كوه مى کنند، لذا
واكنشهاى روانى كه نسبت به درد ایجاد مى شود نمى تواند ملاك كاملى براى شدت درد
باشد. این واكنشها عبارتند از، اضطراب، گریه و ناله،
افسردگى، تهوع و تحریك پذیرى هاى دیگرى كه هیچكدام براى طبیب ملاك كاملى براى وجود
و عدم شدت درد نیست این تظاهرات مربوط به زمینه روحى بیمار است.
درد منتشره
بیشتر دردها دورتر از محل حقیقى خود حس مى شوند، گاهى دردهاى سطحى
نقطه اى از بدن در جاى دیگرى خود را نشان مى دهند و زمانى دردهاى داخلى به سطح بدن
مى رسند یا درد، احشایى، داخل شكم بر احشأ دیگر داخل شكم سرایت مى كند.
بطور كلى مى توان گفت كه دردها گرچه ممكن است از یك عضو باشند لیكن مى
توانند بیشتر اعضاى دیگر را تحت قلمرو ناراحتیهاى خود قرار دهند. براى تسكین این دردها اگر داروئى باشد كه داراى
خاصیت تسكینى روى بیشتر اعضأ را داشته باشد داراى اهمیت زیادى است كه خوشبختانه این
خاصیت در داروهاى گیاهى موجود است و یك داروى تجویز شده گیاهى علاوه بر این كه زیانى
براى بدن ندارد مى تواند بیشتر اعضاى بیمار را تحت درمان و بهبودى قرار دهد.
دردهاى احشایى اعضأ مختلف
درد قلبى، چون قلب نسبت به ضربه هاى مستقیم حساس نیست و درون قفسه سینه
قرار گرفته لذا بیشتر دردهاى قلبى بایستى مربوط به كم خونى عضله قلب دانست این
دردها بیشتر به قاعده، گردن، عضلات سینه و در امتداد بازوها مخصوصا بازوى چپ از
طرف بالا به پائین منتقل میشوند و این دردها بیشتر در طرف چپ سینه نیز احساس مى
شود، درد كم خونى عضله قلب ممكن است در اثر تنگ شدن عروق كرونر به علت اسپاسم یا
انقباض باشد در اسكلروزیا سخت شدن عروق غذا دهنده قلب، این عروق به علت فوق همیشه
تنگ بوده كه درد پیوسته جلو قلبى را سبب خواهد شد.
وجود لخته خون یا چربى در این عروق، درد جلو قلبى دائم خواهد داد. یكى دیگر
از علل مهم این دردها و سكته هاى ناگهانى، چاقى و زیاد بودن چربى خون و زیادى وزن
بدن است، در اثر استرس و هیجانات و حرص و جوش خوردنهاى اضافى دردهاى جلوقلبى
فراوانى دیده مى شود.
اضطراب و نگرانى براى چاقها، چرب خونها و پرخورها عامل بسیار بدى
خواهد بود، زیرا این عوامل، موجب سكته است.
دردهاى مربوط به مرى
دردهاى مرى معمولا در حلق، قاعده گردن، بازوها و ناحیه میانه سینه خود
را نشان مى دهند قسمتى از مرى كه به معده وصل مى شود بدون اینكه ارتباطى با قلب
داشته باشد، درد آن به قسمت جلوى قلب منتشر مى شود، این دردها در اثر گشادى ته مرى
یا التهاب معده یا مسمومیت ها به علل میكروبى پیدا مى شوند.
دردهاى معده
دردهائى هستند كه ارته معده شروع مى شوند، اصولا مربوط به التهاب معده
مى باشند در قسمت بالا یا اندكى در پائین قلب حس مى شوند و این دردها بیشتر شباهت
به سوزش دارند و به سوزش قلبى معروف هستند، دردهاى زخم معده بیشتر در زیر استخوان
جناق سینه و بالاى ناف خود را آشكار مى سازند و تقریبا نقطه اى شكل هستند و بیشتر
مبدأ شیمیائى دارند، كه به علت زیادى اسیدهاى معده مى باشند.
دردهاى مربوط به مجارى كیسه صفرا
این دردها در قسمت میانى اپى گاستر (معده) احساس مى شوند و محل آنها تقریبا منطبق بر محل
درد زخمهاى معده است و داراى سوزش هستند از این رو شبیه به دردهاى زخم معده مى
باشند اما رابطه آنها با غذا مثل رابطه زخم معده با غذا نیست، دردهاى مربوطه به كیسه
صفرا بیشتر در نقطه اى از شانه راست حس مى شوند كه با خوردن خوراک چرب و سرخ كرده
و پرحجم بیشتر مى گردند.
دردهاى مربوط به لوزالمعده
در اینجا دردهاى بسیار شدیدى در جلو و عقب لوزالمعده حس مى شود كه به
دردهاى كشنده معروف است.
دردهاى كلیوى
كلیه، لگنچه و حالبها همگى در پشت صفاق قرار دارند و بیشتر درد در پشت
عضو رنجور حس مى شود، گاهى هم به زیر شكم منتقل مى شوند، درد مربوط به مثانه مستقیما
روى خود مثانه احساس مى شود گاهى درد مثانه به كشاله ران و بیضه ها تیر میكشد درد
سنگ كلیه در ناحیه كلیه و سنگ حالب در ناحیه مثانه و جلو شكم و سنگ داخل مثانه به
سر آلت و تنه آلت و به كشاله ران تیر مى كشد.
دردهاى مربوط به زهدان
در زیر شكم احساس مى شود اگر تخمدانها و جسم رحم آزرده شده باشد
معمولا در دور دیواره شكم، قسمت تحتانى تنه یا به پشت كشیده مى شود.
تیك دردناك
پدیده تیك دردناك به دردهائى گفته مى شود كه شبیه به فرو رفتن خنجر
باشد و در بعضى از اشخاص در یك طرف صورت پیدا مى شود و دردى شبیه برق گرفتگى ایجاد
مى كند كه بسیار طاقت فرسا است و بیشتر در مسیر اعصاب سوم و پنجم انتشار مى یابد و
هر بار ممكن است چند ثانیه طول بكشد و گاهى بیشتر و معمولا تحریك نقاط حساس صورت
مثل پوست سر یا دهان یا بینى یا گوشه هاى لب باعث شروع ناگهانى درد مى شود این
نواحى را نواحى انفجار مى نامند گاهى هنگام فرو رفتن لقمه غذا و تماس آن با لوزه
ها درد شروع مى شود.
بطور كلى این بیمارى را نورالژى تیرى ژومو گویند كه درد آن شدید و بسیار
مزاحم بیمار است.
درمان:
داروهائى كه براى میگرن تجویز مى شود همگى و همه دستورات آن در این جا
مؤثر مى باشد مخصوصا مالیدن سركه و گلاب و داروى مربوط به آن - یعنى داروئى كه بایستى
در گلاب سركه ریخته شود كه در مبحث میگرن گفته مى شود اگر مرتبا به محل درد مالیده
شود در تسكین آن مؤثر است.
مقاومت بدن در مقابل عفونت ها
بدن به طور دائم با میكروبها، انگلها، سموم و همه عوامل بیمارى زا در
تماس است، بعضى از این عوامل بیمارى زا مثل میكروبها و انگل ها در دهان، روده ها،
دستگاه ادرارى تناسلى و زیر بغل، پشت گوش، زیر پستان، كشاله ران، دست ها وجود
دارند كه به محض زخم شدن بدن یا ضعف بدن در اثر سرماخوردگى و یا با ورود مواد
خوراکی مى توانند موجب بیمارى شوند، با این طریق بدن آدمى همیشه در معرض تهاجم بیماری
هاى مختلف خواهد بود.
گروهى از نسوج بدن كه سیستم رتیكولوآندوتلیال نامیده مى شوند (بافت هم
بند) بطور دائم در حال مبارزه با این مهاجمین مى باشند این قسمت از بافت هم بند به
دو طریق در اضمحلال بیماری ها عمل مى كند.
-1 از بین بردن عوامل مهاجم به وسیله عمل بیگانه خوارىphagocytosis
2 - به وسیله ساختن عوامل ضد بیمارى (آنتى كور) یا مواد ایمنى بخش (anticor) سیستم بافت هم بند قادر است كه به وسیله
بلع ماده بیمارى زا، آنها را از بین ببرد و یا موادى ترشح كند كه آن ماده باعث
كشته شدن عوامل بیمارى زا گردد.
این سیستم شامل سلولهاى بیگانه خوار مغز استخوان، طحال، كبد، گره هاى لنفاوى، گلبولهاى
سفید خون و سلولهاى بیگانه خوار سیارى كه در بدن مرتبا در جستجوى عوامل مهاجم
هستند، مى باشد.
كلیه این سلولها باهم در ارتباط نزدیك مى باشند و از حال یكدیگر
آگاهند مانند سربازانى كه با بى سیم در میدان مبارزه، از حال یكدیگر باخبرند.
چون دفاع بدن به وسیله عوامل بیگانه خوار (كبد، طحال، مغز استخوان، خون، نسوج، و غیره) انجام مى شود لذا بخصوص در زمان بیمارى بایستى
نكات بهداشتى رعایت شود كه كار آنها زیاد تر از زمان طبیعى آنها نشود. براى رعایت این امر، لازم است استراحت، آسایش و
مخصوصا به غذا توجه كامل شود و از خوردن خوراکهائى كه باعث كار بیشتر دستگاههاى
فوق مى گردد، خوددارى شود و هر چه غذا لطیف تر، سبك تر و زودهضم تر باشد به عمل
مبارزاتى بدن كمك مى گردد.
التهاب و عكس العمل بدن
التهاب عبارتست از تغییرات بافتى كه در مقابل آسیب هاى وارده ایجاد مى
گردد.
هنگامى كه جائى از بدن در اثر هجوم باكتریها، میكروبها، ضربه، ریختن
مواد شیمیائى، سوختگى و یا با هر پدیده دیگرى ضایعه ببیند، سلولهاى آسیب دیده ماده
اى به نام نكروزین necrosin
در مایعات اطراف ترشح مى كند، كه این سم نیز سلولهاى دیگرى را مضمحل كرده قابلیت
نفوذ موئینه ها را افزایش داده و سبب مى شود تعداد زیادى مایع و پروتئین به انضمام
فیبرینوژن به درون نسج آسیب دیده راه یابد.
كه نتیجه آن خیز موضعى خارج سلولى است و مایع خارج و لنف هر دو به علت اثر
انعقادى نكروزین روى فیبرینوژن كه نشت كرده منعقد مى گردد، بدین ترتیب خیز سفتى در
فضاهاى اطراف سلولهاى آسیب دیده، پیدا مى شود.
هر داروئى كه بتواند سم حاصله و التهاب موجود را برطرف نماید باعث
بهبودى محل تورم مى گردد كه داروهاى گیاهى نیز این عمل را به خوبى انجام داده باعث
از بین رفتن تورم حاصله مى گردند.
تشكیل چرك
بیشتر بیماران مى خواهند بدانند كه چرك چیست و از كجا مى آید یا از چه
ساخته مى شود، هر جائى از بدن كه مورد حمله میكروب یا انگلها یا مورد ایراد ضرب و
جرح قرار گرفت و زخم شد، میكروبها مى توانند وارد شوند، به محض ورود میكروبها،
سربازان بدن و محافظین جسم آدمى به آن محل براى از بین بردن دشمن هجوم مى آورند. این
سربازان فداكار از دسته سلولهاى سفید یا گلبولهاى سفید خون مى باشند به نامهاى
نوتروفیل و ماكروفاژ و عده اى دیگر، اینها مقدار زیادى از باكتریها و میكروبهاى
وارد شده به بدن را بلعیده و نیز مقدارى از نسج له شده و نكروزه را نیز مى خورند،
موقعى كه این دو كار را انجام دادند، عده اى در اثر سم میكروبها مى میرند. پس از چند روز حفره اى در محل نسج ملتهب ایجاد
مى شود كه شامل مقادیر زیادى از نسج نكروزه، نوتروفیل هاى منهدم شده و بالاخره
ماكروفاژهاى مرده مى باشد كه: یك چنین
مخلوطى را معمولا چرك گویند.
این چرك یا ادامه مى یابد یا متوقف مى شود یا در جاى دیگر سر باز مى
كند و گاهى بسته باقى مى ماند. اگر چرك در
محل خود باقى بماند ممكن است نسوج مرده اطراف ورم از بین رفته و چرك بتدریج در اثر
آنولیز در ظرف چند روز تجزیه شده و مواد حاصل از آن به وسیله نسوج مجاور جذب گردد،
طورى كه پس از چندى آثارى از ورم دیده نشود.
اثر موضعى داروى گیاهى چنین است كه:
اطراف حفره چرك را پوشانده و با نفوذ خود مانع پراكنده شدن آن مى شوند
و از طرفى به علت نفوذى كه دارد نمى گذارد تغذیه سلولهاى چرك زا و زندگى میكروبها
به خوبى انجام گیرد، در نتیجه محل بیمارى زودتر محاصره مى شود و چون راه تغذیه
بسته مى شود محتوى تومور یا تورم پژمرده و پلاسیده شده از بین مى رود این یك طریق
معالجه است، طریق دیگرى كه به وسیله داروهاى مخصوص بخود انجام مى شود این است كه
تورم را به علت تند شدن جریان خون و گرم نگاهداشتن آن محل زودتر حل مى كند، راه دیگرى
براى مبارزه چرك یا ورم یا تومورها این است كه داروى منفجر شونده داده شود كه با این
طریق تومور سر باز كرده و چرك محتوى آن خارج مى گردد.
داروهاى ضد التهاب گیاهى به سه دسته تقسیم مى شوند 1- داروهاى جمع
كننده و كوچك كننده تومور یا تورم 2- داروهاى حل كننده 3- داروهاى منفجر كننده.
بیمارى چیست
هر عاملى كه بتواند نظم داخلى بدن را برهم بزند یا تند كند یا بى حركت
نماید مى تواند عامل بیمارى زا باشد، این عوامل مى توانند:
غذا، دارو، ضربه، میكروب، باكترى، سرما، گرما، غم و اندوه. .
. باشند.
دخالت یك یا چند تاى این عوامل تغییراتى در مایعات داخلى سلول، مایع خارجى
سلول و خود سلول به وجود مى آورند كه واكنش بدن در مقابل امور تهاجمى، موجب پیدایش
مرض خواهد شد و هر بیمارى نشانه های مخصوص به خود داشته كه عامل بیمارى زا در آن
مؤثر است مثلا كم شدن مایعات بدن خشكى (10) و ضعف عمومى و زیاد شدن مایعات بدن ترى
(11) و پر آبى و سنگینى وزن را به وجود مى آورد، این عدم تعادل باعث پیدایش مرضى
خواهد شد كه بستگى به عامل به وجود آورنده خود دارد باز براى مثال:
60 درصد از وزن بدن را مایعاتى تشكیل مى دهند كه این مایعات داخل و
خارج سلولهاى بدن را پر كرده اند و در همین مایعات است كه مواد خوراکی مورد نیاز
سلولهاى بدن وجود دارد. باز هم
كمی یا زیادى این مواد خوراکی خود مى تواند موجب بیمارى و رنج و الم گردد.
مایعات خارج سلولى در سراسر بدن دائما در حال حركت و اختلاط است، مایع
خارج سلولى را محیط داخلى نیز گویند تا زمانی كه اكسیژن، گلوكز، الكترولیت ها،
اسیدهاى آمینه، چربیها، ویتامینها و مواد لازم زندگى در دسترس سلولها به اندازه
كافى قرار گیرد قادر به ادامه حیات مى باشند.
كم و زیاد شدن یكى از این مواد
خوراكى حیات بخش، بدن را به سمت نامنظمى و بیمارى مى كشد. مایعات
داخل سلول شامل املاح، ویتامینها و مواد خوراکی لازم زندگى یاخته اى است كه اگر
اختلالى در این مایعات به وجود آید زندگى سلولى را مختل مى نماید.
تعادل محیط داخلى بدن
اصولا دستگاههاى مختلف و یاخته هاى بدن طورى انجام وظیفه مى نمایند كه
به حفظ وضعیت ثابت محیط داخلى بدن كمك كنند.
مثلا ریه ها اكسیژن لازم را از
خارج گرفته به گلبولهاى قرمز مى دهند، گلبولهاى قرمز اكسیژن گرفته شده را به بافت
ها و از بافتها مواد زائد را گرفته به ریه ها مى آورند.
كلیه ها غلظت الكترولیت ها را ثابت نگه مى دارند، دستگاه گوارش غذا را
از لوله گوارشى جذب كرده و به خون مى دهد.
قلب خون را به تمام نقاط بدن میرساند
و سلسله اعصاب ارتباط موجود را با داخل و خارج از بدن برقرار مى سازد.
حال اگر اختلالى در یكى از وظایف اعضأ فوق به وجود آید موجب رنج، درد،
الم و ضعف و ناتوانى و عدم كارآئى بدن مى گردد.
برقرارى نظم مجدد به این دستگاهها، به وسیله خوراکها داروها و استراحت و رعایت بهداشت بدن، انجام مى
پذیرد.
موقعى كه تمام دستگاههاى بدن تحت شرایط خاص و سلامتى كامل به سر برند
تعادل بدن برقرار است و مى توان گفت كه مزاج و طبع آدمى سالم است، عدم تعادل محیط
داخلى طبع آدمى را به سوى بیمارى مى كشد كه ظهور علائم حاصله باعث پیدایش مزاجهاى
مختلف است.
علائم عمومى بیماری ها:
تب
درجه حرارت طبیعى بدن حدود 37 درجه سانتى گراد است كه از راه دهان (زیر
زبان) بین 2/37 تا 9/35 و از راه ركتوم یا
مهبل حدود نیم درجه بیشتر از جاى دیگر است اما زیر بغل اندكى كمتر از این است، شب
ها درجه حرارت بیشتر از روزهاست و درجه
حرارت افراد سالم هم با یكدیگر تفاوت دارد.
در اكثر موارد تب یك علامت بیمارى عفونى است كه با كمك سایر علائم و
تست هاى آزمایشگاهى تشخیص داده مى شود لیكن در بیشتر موارد شناخت علت تب نامشخص و
دشوار مى گردد، در این صورت باید با ثبت دقیق علائم بیمارى، كمك گیری از تشخیص
آزمایشگاهى، پرتونگارى، ژرفکاوی در سوابق بیمار مخصوصا بیمار آلوده از مسافرت
برگشته یا مسافر، مصرف داروها و یا خوراکها ى بكار برده شده به وسیله بیمار و گاهى
با اكتشافات عمل جراحى مى توان پى به علت تب برد.
در حدود 40 نوع از تب ها را بسختى مى توان تشخیص داد كه اینها بیشتر
مربوط به عامل عفونى است. 20 نوع از تب ها مربوط به سرطانها و 15 نوع
مربوط به بافت هم بند و بقیه مربوط به علل مختلف است. شمار
كمى از تب ها (حدود پنج درصد) هم تشخیص داده نمى شوند گاهى تب هاى خفیف ممكن است
عامل روانى داشته باشد.
رده بندى عوامل تب ها
1 - عفونت، مثل ویروسها، میكروبها، انگلها، قارچها، ریكت زیائى، اینها
عموما تب زا هستند ممكن است این تب ها بدون علائم موضعى مثل گند (عفونت) خون، یا
علائم موضعى مثل گلودردها و غیره همراه باشد.
- 2 بیماری هاى كلاژن - مثل لوپوس ارتیماتوز، پلى آرتریت گره اى،
درماتومیوزیت، آرتریت روماتیسمى (آرتریت روماتوئید) و تب روماتیسمى.
- 3 بیماری هاى سلسله اعصاب مركزى: حوادث عروقى مغز، آسیب ها و جراحات
مغز ى، تومورهاى مغز و نخاع، بیماری هاى
استحاله اى سلسله اعصاب مركزى (اسكلروزمولتیبل) و جراحات و آسیب هاى نخاعى.
- 4 بیماری هاى سرطانى: سرطان تیروئید، ریه، كبد، لوزالمعده، دستگاه
ادرارى تناسلى، و سرطانهاى ثانوى.
- 5 بیمارى خونى، لنفوم ها، لوسمى، میلوم مولتیبل، آنمى پرنیسوز، كم
خونى همولیزى - بیماری هاى خون ریزى دهنده مثل، هموفیلى.
6 - بیماری هاى قلب و عروق: انفاركتوس میوكارد، بیماری هاى
ترومبوآمبولیك، آندوكاردیتهاى باكتریال، نارسائى احتباس قلب تاكیكاردى حمله اى.
- 7 بیماری هاى گوارشى: التهاب روده، سیروز كبد، در مرحله نكروز و آسیت
كبدى.
- 8 بیماری هاى غدد مترشحه داخلى: پركارى تیروئید، فئوكروموسیتوم.
9 - بیماری هاى ناشى از عوامل فیزیكى: گرمازدگى، ضربه ها، اعمال
جراحى، بیماری هاى اشعه اى.
- 10 بیماری هاى ناشى از عوامل شیمیائى: واكنش داروئى، واكنشهاى
ناسازگارى، مسمومیت ها، بیمارى صرع.
- 11 اختلال در تعادل مایعات بدن مثل كم آبى، اسید وز
- 12 علل متفرقه - ساركوئیدوز آمیلیوز
- 13 تب روانى
- 14 تب كاذب
- 15 علل مجهول
سرگیجه
اصطلاح سرگیجه به حالتى اطلاق مى شود كه بیمار احساس مى كند كه اشیا
به دور او مى چرخد و بالعكس چشمش سیاهى مى رود و گاهى بیمار نمى تواند یك حالت جهت
یابى بین خود و اشیأ را بیابد. سرگیجه
اكثر در بیماری هاى لابیرنت گوشى، شاخه دهلیزى عصب هشتم یا هسته مركزى این عصب یا
ارتباطات آن دیده مى شود، شایع ترین علل سرگیجه سندروم مى نییر است لابیرنتیت حاد
و آسیب هاى عضوى، مغز ى، حالات امتلائى و فشار خون و بسیارى از عوامل دیگر مى
تواند عامل سرگیجه باشد مثل كم شدن ناگهانى فشار خون و غیره.
تابلو زیر كمك به تشخیص سرگیجه مى كند
اگر سرگیجه بطور ناگهانى ایجاد شده باشد، سرگیجه مركزى كه ورم لابیرنت
گوش داخلى، اختلال عروق گوش داخلى مى تواند عامل آن باشد.
اگر سرگیجه بطور مزمن و كهنه باشد و نیز زودگذر باشد باید دید كه
علائم گوشى در بیمار وجود دارد یا خیر كه اگر وجود داشته باشد استوئیت ماستوئیدیت،
بیمارى منیر، نورینوم اكوستیك ممكن است بوده باشد.
اگر علائم گوشى وجود ندارد باید دید كه آیا با وضعیت بیمار ارتباط
دارد یا خیر كه اگر ارتباط دارد ممكن است مربوط به، سرگیجه وضعى یا استوفیت هاى
مهره اى باشد.
اگر با وضعیت بیمار مربوط نباشد ممكن است عامل آن داروها هیپر وانتىلاسیون
(زیاد نفس كشیدن) آسیبهاى گردن و یا میگرن
باشد.
اگر سرگیجه مدام باشد باید دید علائم گوشى وجود دارد یا خیر اگر وجود
داشته باشد مربوط به نورینوم اكوستیك و سایر تومورهاى زاویه جمجمه و پل دماغى است. اگر
علائم گوشى وجود نداشته باشد باید دید كه با حالت غش همراه است یا نه اگر با غش
همراه باشد باید به فكر عدم تكافوى گردش خون، بیمارى قلبى بازیلر، آرتریواسكلروز
كاروتید، حساسیت سینوس كاروتید افتاد. اگر
با حالت غشى همراه نباشد، بیماری هاى پسیكونوروز، بالا بودن فشار خون، كم خونى،
مرض قند (دیابت) پركارى تیروئید و
ناسازگارى خونى مطرح مى شود.
سرگیجه از نظر مزاجهاى چهارگونه
سرگیجه در نزد كسانیكه خون زیادى دارند
علائم:
سرخى صورت و چشمها، برآمدگى عروق پیشانى و شقیقه و به سرعت رفع شدن
سرگیجه.
درمان:
خون گیرى لازم است و پاكسازى بدن را با جوشاندن هلیله و سكنجبین و
شربت عناب و لعاب اسپرزه و آب انار و آب غوره و آب گشنیز و پرهیز از خوراکها ى گرم
یا شور و سرشویه با جوشانده گل سرخ، بابونه و سبوس گندم و ضماد صندل و گلاب و روغن
گل با روغن مورد و سركه بر سر و آنچه در سردرد دموى مزاج یا پرخونى آمده است در اینجا
نافع است.
سرگیجه در صفراوى مزاج
علائم:
زردى صورت و تلخى دهان حالت چرت زدن، سرعت نبض، بهبودى از خنكی ها و
زود از بین رفتن سرگیجه.
درمان:
جوشانده شاه تره، پوست هلیله زرد، فلوس و ترنجبین، یا شیرخشت. آب انار، آب خرقه، آب تمرهندى، سكنجبین و شربت
لیمو، مغز فندق و گشنیز و مویز و اسپرزه
با شكر و آب انار ترش و آب غوره مؤثر است، سیب و به و سوپ جو و مرغ و آب غوره و
تمرهندى مفید است گل بنفشه و صندل بو كنند و دستورات سردرد صفراوى نیز در اینجا
حاكم است.
نسخه:
هلیله زرد 15 گرم تمرهندى 50 گرم، شاه تره 10 گرم، آلو 100 گرم، سه
پستان 15 گرم، آب دو بطر، همه را جوشانده صاف كرده شیرخشت 25 گرم اضافه نموده روزى
چهار استكان میل نمایند این نسخه براى امراض صفراوى مفید است و براى بیمارى هاى
خارش دار و جرب نیز مؤثر است و روزانه به جاى آب مى توان از عرق كاسنى استفاده
نمود و ضماد گل خطمى و آرد باقلا و اسپرزه به ناحیه سر مفید است پاشویه گل خطمى و
جو و بنفشه و همچنان سرشویه به وسیله آنها براى اینگونه بیماران توصیه مى شود. پاشویه فوق را مى توان با جوشانیده كاه جو نیز
انجام داد.
سرگیجه در بلغمى مزاج
علائم:
سنگینى سر، كمبود عطش، سستى، لعاب فراوان دهن، تندى نبض، سفیدى بدن.
درمان:
دادن ایارج فیقرا و بوئیدن مرزنجوش مفید است.
از جوشانده بابونه 10 گرم، برنجاسف 5 گرم، مغز ناخنك 5 گرم، شبت 10
گرم سر را ماساژ دهید و بقیه معالجات مانند سردرد بلغمى است.
سرگیجه در سوداوى مزاج
علائم:
كثرت فكر، خاموشى، تخیل چیزهاى فاسد، ضعف و سفتى نبض.
درمان:
پاك سازى سودا از بدن، مالیدن روغن شبت، روغن بابونه و یا ماساژ سر با
آب جوشیده آنها، بقیه دستورات مانند سردرد سوداوى است.
سرگیجه با علت معدى در حالت صفراوى
غلبه بیمارى وقت خالى بودن معده و سكونش در سیرى، حالت خفقان، قى،
كمبود اشتها، درد بالاى معده، تلخى دهان، سرعت نبض، زودرنجى یا تیزى حواس.
درمان:
نخست سكنجبین با آب گرم و قدرى نمك داده تا بیمار استفراغ كند سپس
آلوچه خشکه 100 گرم تمرهندى 50 گرم هر دو را جوشانیده 50 گرم ترنجبین شیره كش كرده
به آن اضافه كرده 5 روز صبح ناشتا میل نماید آب غوره، آب انار ترش مفید بوده و سوپ
گشنیز و آنچه در سرگیجه صفراوى گذشت در اینجا نافع است.
سرگیجه با شركت معدى در حالت بلغمى
در اینجا از جوشانده تخم ترب و نمك و سكنجبین معده را خالى نمایند
(شستشوى معده) مسهل بلغم دهند بعد از
پاكسازى معده براى تقویت آن نخود هندى 5 گرم، مصطكى 10 گرم، گل قند نصف لیوان به
مدت چهار روز این مقدار داده مى شود، جوشانده 5 گرم برنجاسف با عسل به مدت 15 تا
20 روز مفید است.
دادن اطریفل صغیر مفید است.
فرمول اطریفل صغیر: هر سه هلیله را با آمله برابر سائیده در روغن
بادام یا روغن گاو ریخته عسل یا مویز یا كشمش سه چندان همه مخلوط كرده روزى سه
قاشق مربا خورى بخورند. این شربت مقوى
دماغ مصفاى ذهن و رنگ صورت و از بین برنده ناراحتى هاى مقعد و بواسیر نیز مى باشد،
سرگیجه با علل و عوامل دیگرى به وجود مى آید كه با بررسیهاى دقیق علل آن معلوم
خواهد شد.
سردرد
سردرد یكى از بغرنج ترین مسائل طب داخلى به شمار مى رود، زیرا بین
انواع گوناگون آن فقط علت قطعى چند نوع را شناخته اند. سردردها در واقع علل داخلى دارند كه به قسمتهاى
بالاى بدن سرایت مى كنند و عده معدودى از آنها مربوط به خود جمجمه مى باشد.
سردردهائى كه مبدأ آنها درون جمجمه است
خود مغز فاقد حس درد است حتى
بریدن قسمتى از آن دردى ایجاد نمى كند از این رو بیشتر سردردها علتى غیر از آزردگى
خود مغز را به عهده دارند.
كشش جیبهاى وریدى، آزردگى چادرینه مخچه یا كشیده شدن سخت شامه در
قاعده مخ، همگى مى توانند سردردهاى شدیدى ایجاد نمایند. تقریبا تمام ضربه ها و ضغته ها و كشش هائى كه
به عروق خونى سخت شامه وارد مى شوند: مى توانند سردرد ایجاد كنند، یكى از شرائین
بسیار حساس درون مغز، شریان مننژه میانى است كه حتى در جراحى از دست زدن به آن
خوددارى مى شود.
اگر سردرد مربوط به خود جمجمه باشد درد آن به كجا تیر مى كشد؟
اگر آسیب و رنج در بالاى چادرینه مخچه باشد، درد در مسیر عصب پنجم ایجاد
مى شود كه بیشتر در حوالى قسمت فوقانى سر در جلوى گوش بوده، لذا دردهاى مربوط به
مخچه و چادرینه آن، به ناحیه پیشانى منتشر مى گردد.
حال اگر درد در زیر چادرینه مخچه باشد از راه دومین عصب گردنى به
دستگاه مركزى اعصاب وارد مى شود و چون پوست سر در ناحیه پشت گوش جزء قلمرو این عصب
است لذا درد در پشت سر خواهد بود.
اقسام سردردهاى درون جمجمه
1- - سردرد مربوط به مننژیت، مننژیت یكى از شدیدترین سردردها را ایجاد
مى كند، این بیمارى موجب التهاب تمام قسمتهاى مننژ یا پرده مغز از جمله مناطق حساس سخت شامه و نواحى حساس اطراف
جیبهاى وریدى مى شود، در این هنگام درد آن تمام كاسه سر را فرا مى گیرد.
2- - سردردهائی که در اثر ضربه به پرده مغز ایجاد مى شود.
در اثر جراحى مغز بیمار، به
علت دستكارى پرده مغز روزها حتى هفته ها
سردرد ممكن است پیش آید.
3- - تومورهایى كه به پرده مغز فشار وارد مى آوردند موجب سردرد شدید مى گردند،
این سردردها معمولا مربوط به منطقه خود تومور هستند یعنى هر جایى كه تومور یا غده باشد
همانجا درد ایجاد مى شود و این درد موقعى مربوط به تحت فشار قرار گرفتن ناحیه اى
از پرده مغز است كه تومور در مجاورت آن
قرار گرفته باشد، اگر بخاطر داشته باشیم كه تومورهاى بالاى چادرینه مخچه دردى بطرف
جلو سر و تومورهاى زیر چادرینه مخچه دردى به طرف عقب سر ایجاد مى كند به آسانى جاى
تومورهاى دیگر مغز را خواهیم شناخت.
4-
- سردرد به علت كم شدن مایع نخاع: اگر
تنها بیست سى سى از مایع نخاع گرفته شود
درد شدیدى در سر ایجاد خواهد شد مخصوصا اگر بیمار ایستاده باشد این درد به علت
فشار منفى است كه در مغز به وجود مى آید،
زیرا فشار مایع نخاع در ازأ هر 20 سى سى
مایه كشیده شده حدود 200 میلى لیتر آب تنزل مى نماید كه این كاهش باعث كشیده شدن
سطوح مختلف سخت شامه مى شود و درد ایجاد مى شود، مى دانیم كه مغز در مایعى كه درون جمجمه قرار گرفته است وجود
دارد مثل پرتقالى كه در ظرف آبى قرار گرفته باشد، كم شدن مایع درون ظرف باعث مى
شود كه پرتقال بتواند به سطح ظرف برخورد كند یكى از موهبت هاى آفرینش همین وجود مایه
درون جمجمه است والا در هر ضربه یا تكان تصادفى كه براى آدمى پیش مى آمد در اثر
اصطكاك مغز با استخوان جمجمه درد شدیدى به
وجود مى آمد.
سردردهاى میگرنى
گرچه هنوز علت اصلى میگرن شناخته نشده لیكن آن را به یك پدیده عروقى
نسبت مى دهند، معمولا احساسهائى نظیر تهوع، كاهش بینائى در قسمتى از میدان بینائى
(اوراى بینائى یا عامل خبر دهنده) یا سایر
اقسام توهمات حسى فرا رسیدن سردرد میگرنى را اعلام مى دارند.
از این رو بیشتر بیماران خود مى فهمند كه سردردشان فرا خواهد رسید و
آماده پذیرائى این مهمان دردناك خواهند شد این علائم معمولا پیش درآمد شروع درد
است.
یكى از نظریات دانشمندان درباره میگرن این است كه:
هیجانات و فشارهاى روحى طویل المدت از طریق رفلكس باعث انقباض بعضى
از سرخ رگهاى سر از جمله آنهائى كه به مغز خون مى دهند مى گردد. این انقباضات باعث كم شدن خون قسمتى از مغز شده كه این كم خونى را معرف عامل خبر دهنده یا
علائم پیش رس سردرد مى دانند.
این كم خونى كم كم شدید تر شده باعث تغییراتى در دیواره رگها مى گردد،
این تغییرات موجب شل شدن دیواره عروقى خون شده، این عروق حدود 24 تا 48 ساعت تونوس
(سفتى) خود را از دست مى دهند فشار موجود
در این رگها موجب گشادى آنها شده ضرباتى شدید به صورت كلنگ زدن یا ضربه زدن براى بیمار
به وجود مى آورد و به نظر مى رسد گسترش بیش از حد جدار عروق باعث پیدایش میگرن
باشد.
اثرات ثانوى كم خونى نیز خود عامل دیگرى در تشدید سردرد است.
اگر سندرم میگرن در مراحل اولیه و پیش رس به وسیله تركیبات تارترات
ارگوتامین (سد) شود، سردرد شدیدى به وجود نمى آید، این تركیبات مى توانند از ایسكمى
یا كم خونى اولیه عروق جلوگیرى كرده مانع به وجود آمدن سردرد شوند ساز و کار بروز حمله میگرنى را مى توان بدین طریق شرح داد
كه طى سه مرحله این درد به وجود مى آید.
1- - مرحله احتباس آب و نمك در بدن كه این بیشتر در نزد زنان بلند قدى
كه مبتلا به حالت عصبانى و زودرنجى و تحریك پذیرى هستند دیده مى شود، در روزهاى
اول قاعدگى كه الدسترون خون و ادرار زیاد مى شوند، این سردرد شدت مى یابد.
2- - مرحله انقباض و سوم مرحله انبساط عروق است كه در این مرحله اطراف
عروق مایعات پولى پپتیدى شبیه به برادى كینین یافت مى شود كه علت پیدایش آن معلوم
نیست، شاید آشفتگى سوخت و ساز سروتونین در ایجاد میگرن مؤثر باشد كه داروهاى ضد
سروتونین بر روى آن مؤثر است.
سردرد در اثر فشار خون
بیشتر مبتلایان به فشار خون دچار سردرد هستند، افرادى كه مبتلا به
فشار خون متغیر هستند زمانى كه فشار پائین است از سردرد اثرى نیست، علت سردرد در
بالا بودن فشار خون انقباض یا پارگى عروق كوچك و یا تراوش مایع به درون فضاى
جمجمه است و این خطر همیشه موجود است كه رگهاى بزرگ پاره شده و منجر به فلج قسمتى یا
همه بدن گردد.
سردرد هیستامینى
این سردرد را به وسیله تزریق هیستامین در حیوانات مكرر به وجود آورده
اند كه در نتیجه تزریق هیستامین سرخ رگهاى داخل و خارج جمجمه گشاد شده ابتدا فشار
خون پائین آمده پس از چند دقیقه بالا مى رود پس از این سرخ رگهاى سر، بخصوص سرخ
رگهاى گیجگاهى در حالت اتساع و ضربان شدید باقى مى مانند.
سردرد به علت یبوست
در بیشتر افرادى كه مبتلا به یبوست هستند سردرد كهنه اى دیده مى شود
علت این سردرد را جذب مواد سمى روده ها به وسیله كبد مى دانند گاهى همه سموم جذب
شده خنثى نمى شود و ایجاد سردرد مى كند نظریه دیگرى وجود دارد و آن این است كه در
زمان یبوست گاهى مقدارى از پلاسماى خون وارد جگر مى شود كه این خود باعث كم شدن
گردش خون در جمجمه شده سردرد به وجود مى آید.
سردردهاى خارج جمجمه اى
در بسیارى از سردردها از جمله سردرد هیستامینى، سردرد توكسیك (سردرد
سمى) و سردرد میگرنى همزمان با اتساع سرخ
رگهاى درون جمجمه سرخ رگهاى بیرون جمجمه نیز متسع مى شود اما مواردى دیده مى شود
كه با وجود اینكه فقط سرخ رگهاى خارج جمجمه متسع شده اند سردرد وجود دارد، در این
موارد اگر فشارى (12) بر قاعده رگ متسع شده وارد شود سردرد تسكین مى یابد، گرچه
وجود اتساع عروقى را در این گونه موارد به علت وجود هیستامین مى دانند اما هنوز
عامل اصلى اینگونه سردردها شناخته نشده است.
سردرد در اثر انقباض عضلانى
در بیشتر اوقات اضطراب و نگرانى و خشم و غضب عضلات سر و گردن را منقبض
مى نماید. كه این انقباض و گرفتگى عضلانى
باعث سردرد مى شود این درد بیشتر در جائى كه عضله سفت شده است احساس مى شود و
كاملا شبیه به سردردهاى آسیب درون جمجمه اى مى باشد.
سردرد در اثر نسوج بینى و عوامل وابسته به آن
مخاط بینى و سینوسهاى صورت و پیشانى خیلى حساس به درد هستند با اینكه
این سردرد خیلى حساس نیست اما اگر عفونتى به آن ضمیمه شود سردرد شدیدى پیدا مى شود
و این سردردها بیشتر در عقب كره چشم و در ریشه بینى احساس مى شوند، اگر سینوسهاى پیشانى
عفونى شوند سردرد در قسمت جلو سر و بالاى پیشانى تظاهر مى كند اما سردرد مربوط به
سینوسهاى صورت یعنى سینوسهاى فكى در محل خود سینوس یعنى زیر چشمها احساس مى گردد.
سردرد در اثر اختلال دید چشمها
هرگاه اشكالى در تمركز دید موجود باشد، براى حصول دید واضح و روشن،
عضلات مژگانى چشم بیش از اندازه منقبض مى شوند با وجود اینكه این عضلات خیلى كوچك
هستند باز انقباض آنها مى تواند سردرد ایجاد كند این سردردها در پشت كاسه چشمها حس
مى شود از این گذشته در كم سوئى چشمها به علت انقباض عضلات صورت و عضلات خارجى چشم
سردرد به وجود مى آید نامساوى بودن دید هر دو چشم، عدم تعادل بین عضلات خارجى چشم،
خیره شدن به نور شدید زیاد شدن نور به طور ناگهانى مثل جوشكارى و غیره، همه مى
توانند عامل سردرد باشند.
سندرم منى یر (منییر)
علت اصلى پیدایش این بیمارى هنوز به خوبى معلوم نیست، عده اى اتساع
قسمت غشایى گوش داخلى را كه شامل لابیرنت و قسمت حلزونى است عامل آن مى دانند و
درد آن را به علت وجود افزایش فشار مایع درون آندولف داخل مجارى گوش به حساب مى
آورند.
در این بیمارى علائمى از قبیل سرگیجه واقعى، به صورت احساس و توهم،
حركت در محیط اطراف به بیمار دست مى دهد و بیمار قادر به حركت نیست و اگر حركت كند
به زمین مى افتد و دچار حالت تهوع و استفراغ و صدا كردن گوش و اختلال شنوائى میگردد،
در فواصل حمله بیمار سالم به نظر مى رسد ولى بتدریج دچار ضعف شنوائى مى گردد.
درمان این بیمارى نیز با داروهاى ضد هیستامین شروع مى شود. اسید نیكوتینیك در درمان آن مؤثر است، رژیم
بدون نمك و داروهاى پیشاب آور خیلى مفیدند.
نسخه هاى مؤثر بر میگرن براى درمان این بیمارى مفید است و با تجربیاتى كه
انجام شده است، داروى ضد میگرن گیاهى روى این نوع سردردها مؤثر بوده است.
تذكر این نكته لازم است كه چرا نسخه هاى متعددى براى درمان هر بیمارى
پیشنهاد شده است:
-1 به علت در دست نبودن همه
داروها در یك محل
-2 به علت نشناختن و یا
نامهاى مختلف محلى
-3 براى امكان استفاده از هر
كدام كه موجود است
4 - استفاده از تنوع داروئى، براى عدم اعتیاد
5 - براى استفاده از گسترش خاصیت داروئى
درمان سردردها بطور عموم
بطور كلى داروهاى لینت بخش در كلیه سردردها مؤثر مى باشد. لذا دادن مرباى هلیله و مرباى آمله مفید واقع
مى شود. مطابق معمول پاك سازى بدن از خلط
غالب یا عامل بیمار كننده لازم است. در
معالجه سردردها رعایت نكات زیر در بهبودى سردرد كمك بیشترى مى نماید.
هوا، غذا، سالم كردن مزاج، تقلیل خوراكیها بخصوص آشامیدنیها و مایعات،
و برقرارى آرامش و سكون.
در سردردهائی که با آب ریزش بینى همراه است شستن سر و روغن مالى به سر
خیلى مفید نیست و خوددارى از آن بهتر است.
در سردردهائی که توأم با بالا بودن فشار خون است و نیز بیمار چاق مى
باشد كم كردن خون یكى از راههاى مفید درمان است.
نظریه جوان كوردو درباره درمان سردردها
پاكسازى مربوط به خلط غالب در هر سردردى لازم است و بیمار بایستى در
جایگاه معتدلى كه در آنجا بوهاى مختلف وجود نداشته باشد استراحت كند، تقلیل غذا
نموده و تكثیر خواب نماید و داروهاى لازم بر سر و پیشانى قرار دهد، سائیده سنگ
مرمر و حل كردن آن در سركه بطور مالیدنى به محل درد براى كسانیكه سردرد آنها از
پشت سر و گردن شروع مى شود مؤثر است.
)سائیده سنگ مرمر 25 گرم، سركه 2 استكان، به محل درد روزى چهار مرتبه
بمالند).
گِل ارمنى 15 گرم، سركه یك
استكان، این محلول نیز براى مالیدن به وسط سر، در اینگونه سردردها مؤثر است. خمیر آرد گندم و ریشه بارهنگ به صورت ضماد به
پشت گردن مؤثر و بستن كوبیده گیاه مقدس بر شقیقه مفید است.
سردرد در اثر سرماخوردگى و سرمازدگى
راه رفتن در برف و هواى بسیار سرد و خوردن چیزهاى خیلى سرد و یخ مثل
برف و یخ، آب خیلى سرد و غیره گاهى باعث سردردهاى بسیار شدیدى مى شود كه بایستى از
روغن یاسمین یا روغن مرزنجوش یا روغن سداب نیم گرم بر سر بمالند، اگر سردرد بسیار
شدید باشد مى توان بقدر كمى فرفیون به روغنهاى بالا افزود.
ارزن كوبیده یا سیاه دانه كوبیده یا سبوس گندم را در پارچه اى نازك ریخته
بر وسط سر در ناحیه ملاج ببندند و مرتبا سر را با آب گرم بشویند و آن را خشك كرده
ببندند.
اگر سردرد ساكت نشود میتوان بیمار را در حمام گرم برده و مرتبا سر او
را با جوشانیده زیر بشویند.
گل بنفشه 15 گرم
مغز ناخنك 15 گرم
اسطوخدوس 20 گرم
بابونه 30 گرم
مرزنجوش 15 گرم
آویشن 5 گرم
داروها را نیم كوب كرده در یك ظرف بزرگ جوشانده پس از صاف كردن با آب
آن سر را شسته و خوب ماساژ دهند مقدارى از محلول فوق را خیلى رقیق كرده استنشاق
نمایند.
براى تسكین درد هر یك از گلهاى زیر را كه در دسترس باشد مى توان بوئید. یاسمین، گل نرگس، گل سوسن، عنبر، عود و غیره.
ضماد یكى از این داروها به محل شدت درد، در تسكین و آرام بودن آن مفید
است:
حب الغار، قُسط، كبابه چینى، سداب، یكى از این داروها را به مقدار 10
گرم انتخاب كرده با 2 استكان گلاب ممزوج نموده به كار برند، كوبیده و نرم سائیده یكى
از این داروها را نیز به پیشانى بمالند و سر را محكم با دستمالى ببندند.
قرنفل (میخك) یا دارچین یك
مثقال در گلاب و سركه حل كرده بمالند.
نسخه:
گل بنفشه 15 گرم
سه پستان 15 گرم
گل خطمى 10 گرم
تخم كتان 10 گرم
انجیر 100 گرم
پس از نیم كوب كردن به پنج قسمت مساوى تقسیم کرده شب ها هر قسمت را در
دو لیوان آب جوش ریخته، پس از جوشاندن صبح و عصر بخورند. اگر به
هر جوشانده اى پنج گرم ترنجبین شیره كش شده اضافه كنند بهتر است.
پرهیز از چیزهاى سرد و یخ و كم كردن غذا و خوددارى از مصرف ترشى
ها لازم است. مالیدن كندر و مسطكى بر شقیقه مفید و دادن برگ
اشترغار (خارشتر) و پوست و ریشه درخت گردو و گل سرخ از هر كدام 5 گرم براى 4 روز
توصیه مى شود (این مقدار براى چهار روز به صورت جوشانده.)
سائیدن 5 گرم پودینه و 5 گرم مرزنجوش در 2 استكان سركه یا حل كردن آنها
در روغن كرچك به صورت مالیدنى بر پیشانى و شقیقه نتیجه خوبى داده است.
بخور كور یا خیار دشتی به گوش و بینى و سر نیز یكى از طرق تسكین درد
است، مالیدن سیر جوشیده و روغن گل (5 گرم سیر، یك استكان روغن گل) بر وسط سر و ملاج در اینگونه سردردهاى حاصل از
سرماخوردگى و سرمازدگى رضایت بخش بوده است.
این سردردها اگر در كسانیكه داراى مزاج بلغمى هستند پیدا شود علائمى
از قبیل سنگینى سر و چشم و حالت فراموشى، آب ریزش دهان و بینى و سفیدى ادرار، كندى
نبض و كمبود شدت درد در آنها دیده مى شود.
اینگونه بیماران از خوراکها ى گرم بهبودى حاصل كرده و از خوراکها ى
سرد و یخ و هواى سرد و محیط كار و زندگى سرد زیان مى بینند، این حالت بیشتر در پیران
و اهل راحت به وجود مى آید.
درمان این حالت
شیرین بیان 100 گرم نیم كوب در 10 روز صبح و شب پس از جوشاندن ناشتا میل
نمایند.
بادیان یا ریشه كاسنى یا تاجریزى را مى توان روزى 10 گرم جوشانده در
دو نوبت 5 گرم صبح 5 گرم شب به كار برد و از گل قند(13) نیز میتوان استفاده نمود.
در روز چهارم استقرار بیمارى دادن روزانه 5 گرم ایارج فیقرا(14) خیلى
مؤثر و مفید واقع مى شود.
غرغره مرزنجوش (5 گرم در یك لیوان بزرگ) و شستن سر با فرمول زیر نتایج خوبى داده است.
بابونه 20 گرم
مرزنجوش 20 گرم
پودینه 20 گرم
شوید 10 گرم
مغز ناخنك 10 گرم
سداب 20 گرم
همه را مخلوط كرده نیم كوب نموده و سه قسمت كرده هر قسمت را در سه لیوان
آب جوشانده پس از صاف كردن سه مرتبه سر را به خوبى ماساژ دهند (صبح، ظهر، شب) براى سه روز
مالیدن روغنهاى ذكر شده به محل درد و نیز مالیدن روغن فرفیون یا روغن
گل به پیش سر و بوئیدن بسباسه كه در روغن بنفشه حل شده باشد بیمارى فوق را تسكین
مى دهد.
استنشاق آب مرزنجوش 5 گرم در یك بطر چند نوبت در روز كمك بزرگى به
درمان بیمارى است.
سردردهائى كه از پشت سر شروع مى شوند
علت اینگونه سردردها در اثر زیادى مایعات بدن است كه بایستى آب ترب و
سكنجبین را مخلوط كرده یا جوشانده شوید تنها بدهند تا بیمار استفراغ كند و بدین
سبب معده بیمار از امتلأ پاك مى شود كه این خود در بهبودى بیمارى مؤثر واقعى مى
گردد. دادن مرباى هلیله یا مرباى آمله و
سائیده 5 گرم ریوند چینى براى پاكسازى دستگاه گوارشى از امتلأ سودمند است، 5 گرم
زراوند گرد بو داده در دو قاشق غذاخورى عسل ریخته میل نمائید و زنجبیل را در روغن
(گل شب بو) سائیده بر سر بمالند و اگر قدرى زعفران به این دستور اضافه كنند بهتر
است براى پاكسازى مزاج این بیماران از جوشانده سنا، تربد، بنفشه، بادیان ریشه شیرین
بیان، سه پستان از هر یك 10 گرم كه در گل قند حل كرده باشند به مدت 5 روز صبح
ناشتا مفید است. حفض سائیده بسیار نرم
كرده را در بینى بكشند یا اینكه تخم مورد را جوشانده استنشاق یا كوبیده در بینى
بكشند، انداختن آجر داغ در سركه و مالیدن آب آن بر سر و مسكن دردهاى اینگونه بیماری
ها است: مالیدن روغن گل ارونه به سر، در
تسكین این گونه دردها خیلى مؤثر است مرزنجوش، مغز ناخنك گل زوفا بابونه، سیاه
دانه، از هر یك برابر انتخاب كرده پس از نرم كوبیدن قدرى از آن را در آب حل كرده
به صورت خمیر به قسمت جلو سر ضماد نمایند مالیدن سائیده كبابه چینى حل شده در گلاب
یا آب نیز به میان سر نافع است. كشیدن
پودر قرنفل، صبر زرد، وج یا اگیر تركى در بینى توصیه مى شود در سردردهاى مزمن كوبیده
صبر زرد در آب را اگر بر بناگوش بمالند و یك قطعه پنبه در آن خیس كرده و در گوشها
گذارند در تسكین درد به تجربه رسیده است. خوردن
10 گرم ریشه شیرین بیان و 5/2 گرم بادیان به مدت 20 روز صبح ناشتا در تسكین اینگونه
دردها به كار برده مى شود. و یا میتوان آن
را روزانه سه قاشق غذاخورى به مدت 30 روز میل نمایند این دستور علاوه بر تسكین
سردردهاى مزمن براى صرع یا غشى و تنگ نفسى و سرفه هاى كهنه خلط دار و اختلالات
روانى و وسواس و فراموشى و نیز براى اعاده حمل زنانى كه قبلا بچه دار مى شدند و
مدتى نشده اند مفید مى باشد.
نسخه دیگر
اسارون، سنبل، مصطكى، زعفران، طباشیر، دارچینى، اذخر، قسط شیرین، تخم
كشوث، تخم كرفس، تخم كاسنى، زراوند طویل قرنفل جب بلسان و عود بلسان، هیل، عود از هر یك به نسبت مساوى
گل سرخ برابر تمام آنها عسل چهار برابر تمام آنها، همه را كوبیده در عسل حل كرده
روزى سه قاشق مرباخورى این نسخه براى انواع سردردها و سرگیجه هاى بدون علل و صدا
كردن گوش و ضعف معده و كبد و نیز براى كم شدن ورمهاى قسمتهاى مختلف بدن نافع مى
باشد. این دارو براى سرد مزاجان بهتر است.
نسخه دیگر
انیسون 20 گرم
تخم كرفس 30 گرم
مر (مر) 2 گرم
اذخر 10 گرم
زراوند 5 گرم
قسط 5 گرم
دارچین 10 گرم
ریوند 10 گرم
زعفران 6 نخود
عسل 250 گرم
همه را نرم كوبیده باهم بیامیزند و روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند
این دارو علاوه بر معالجه سردردهاى كهنه و درد شقیقه و آب ریزش بینى و دردهاى قفسه
صدرى براى ضعف معده و از بین بردن كلیت ها و قولنجهاى گوارشى نافع است.
سردردهاى پس از حمام (پس از خروج از حمام)
درمان:
با جوشانده بابونه و غیره به صورت نیم گرم سر را بشویند مشگ و عنبر بو
كنند و شربتى از عرق گاوزبان و گلاب با عسل میل نمایند یا تخم ریحان را (5 گرم) نرم كوبیده در نصف استكان عسل حل كرده بكار
بردند. عرق گشنیز یا جوشانده 5 گرم تخم
گشنیز در یك لیوان آب براى یك روز مفید است.
این مقدار را تا بهبودى بیمارى مى توان ادامه داد.
سردرد به علت خشكى بینى
این سردرد با علائمى چون حالت گرسنگى چرت زدن و احساس غم و اندوه و
سابقه واقع شدن در بادهاى گرم سمى و خوردن چیزهاى خشك كننده بزاق و كم كننده
ترشحات بدن و لاغرى و خشكى پوست همراه است.
درمان:
لعاب خرفه، لعاب بهدانه، لعاب اسپرزه یكى از این داروها را انتخاب
كرده روزى 5 گرم در آب جوش حل كرده لعاب آن را میل نمایند.
روغن بادام یا روغن كدو، یا روغن بنفشه در بینى بچكانید و بر كف پا نیز
بمالند تقریبا حمام یا دوش آب گرم بگیرند یا آب گرم بر سر بریزند و آرد جو و آرد
گندم را در روغن بادام حل كرده بر سر بمالند.
سردرد به علت خوردن خوراکها ى چربى دار، غلیظ و دیرهضم
كه در اینجا درد بیشتر متوجه كاسه چشمها شده و سرگیجه و خیالات واهى و
هذیان پیش مى آید و نیز سیاهى رفتن جلو چشم آشكار مى گردد.
درمان:
ایارج قیقرا 10 گرم
شحم حنضل 5/2 گرم
تربد 5/2 گرم
افتیمون 5 گرم
مقل 5/2 گرم
همه را نرم كوبیده با آب كرفس حل كرده قرصهائى به اندازه نخود بسازند
هر دفعه دو عدد میل نمایند و سیاهدانه و مرزنجوش را نرم كوبیده از هر كدام 10 گرم
بو كنند.
روغن بادام تلخ در بینى بكشند بخور بادیان دهند. بابونه و شوید را جوشانده از هر كدام 5/2 گرم
استنشاق نمایند یا كوبیده سداب و مرزنجوش بو كنند (از هر كدام 5/2 گرم) و سر را با جوشانده آن بشویند و یا آب آن را در
بینى بكشند (10 گرم براى 2 مرتبه هر قسمت را در یك بطر آب بجوشانند).
سردرد در مزاجهاى سوداوى
اینگونه سردردها در تعقیب خوردن خوراکها ى سوداوى مثل بادنجان و عدس و
كلم و گوشت گاو و گوشت شكار و غیره به وجود مى آید كه علائمى چون سنگینى، سر تیرگى
صورت، بى حالى، چرت زدن كندى نبض، خشکى چشمها و بینى، وسواس و افكار نامنظمى براى
بیمار پیدا مى شود و همچنین سفیدى ادرار و غیره ظاهر مى گردد.
درمان:
جوشانده بسفایج، اسطوخدوس، گل گاوزبان، بادرنجبویه، مویز، آلوچه خشکه
و ترنجبین مفید است. غیر از آلوچه از بقیه هر یك 15 گرم ترنجبین شیره
كش شده 25 گرم آلوچه و 200 گرم به مدت 10 روز به صورت جوشانده صبح و عصر.
به هر جوشانده 2 گرم افتیمون كوبیده اگر اضافه نمایند بهتر است، عرق
كاسنى روزى 2 استكان مفید است اگر روزانه سر را با جوشانده بابونه، مغز ناخنك، آوشن، برگ چغندر یا جوشانده گل بنفشه و
گل نیلوفر و بادرنجبویه و بابونه و قرنفل بشویند در بهبودى بیمارى موثر است. و یا یكى از روغنهاى زیر را به سر بمالند. روغن بابونه، روغن سداب، و یا بابونه 10 گرم، مغز
ناخنك 10 گرم، مرزنجوش 15 گرم همه را خوب سائیده در یك استكان روغن گل حل كرده به
سر بمالند.
سردرد به علت حرارت زیاد مثل گرما و مكانهاى خیلى داغ و قرار گرفتن زیر
آفتاب و نزد آتش و تكلم به آواز بلند و نیز در تعقیب خشم و غضب و خوردن چیزهاى گرم
و تاخیر غذا از وقت اعتیاد.
در اینجا علائمى از قبیل خشکى چشمها و بینى، تغییر حواس و غلبه عطش و
حال چرت زدن، صدا كردن گوشها سستى اندامها بخصوص
سستى در حواس پنچگانه براى بیمار ظاهر مى شود.
درمان:
بیمار بایستى در مكانى خنك كه با صندل و گل بنفشه و كافور و گلاب
آراسته شده باشد قرار گیرد و مرتبا صندل، گلاب، كافور، سیب، گشنیز تر، بنفشه و
سركه بو كند. اگر درد ساكت نشود گلاب را
سرد كرده بر سر بریزند و شربت لیمو، شربت انار ترش و شیرین، شربت تمرهندى، لعاب
اسپرزه، شربت (آب غوره بدون نمك را بایستى در شكر پخته تا شربت آن به دست آید)
شربت آلو، شیر خشت و دوغ سرد و لعاب اسپرزه را در عرق كاسنى یا عرق نیلوفر ریخته
بكار برند. اگر در این بیماران حرارت زیاد زیان رسانده
باشد باید آب جو را با لعاب اسپرزه و آرد جو و كدوى رنده شده را مخلوط نموده و بر
سر ضماد كنند و از جوشانده گل خطمى، گل پنیرك ،، گل نیلوفر، سبوس گندم، پاشویه نمایند،
صندل، آب گشنیز، روغن گلاب را مخلوط كرده و قدرى سركه به آن آمیخته به قسمت جلو سر
ضماد نمایند.
بطور كلى براى لینت مزاج اینگونه بیماران و تسكین درد سر آنها از نسخه
زیر استفاده مى شود.
نسخه:
عناب 30 گرم
سه پستان 5 گرم
شاه تره 5 گرم
آلوچه خشکه 100 گرم
تمرهندى 40 گرم
پوست هلیله زرد 10 گرم
همه را جوشانده در جاى سردى نگاهدارى نموده 7 روز صبح ناشتا و عصر میل
نمایند اگر 25 گرم شیرخشت به این محلول اضافه نمایند بهتر است یا میتوان روزانه
داروهاى فوق را جوشانده صبح و عصر مصرف نمایند.
سردرد به علت ناراحتى هاى معدى
با علائمى از قبیل استفراغ تلخى دهان، قى تلخ، زردى چشم، تشنگى و عطش،
پیچش سر دل و ساكت شدن سردرد پس از استفراغ كردن همراه است.
درمان:
سكنجبین را در آب خیلى گرم حل كرده میل نمایند تا محتویات معده خارج
گردد داروهاى ضد صفراوى تجویز نمایند تقویت معده و تسكین دردهاى آن باعث آرامش اینگونه
سردردها مى گردد شربت غوره، رب انار، رب سیب، طباشیر، گل سرخ مفید است و یا طباشیر
5 گرم گل سرخ 10 گرم گِل ارمنى 5 گرم همه
را خوب سائیده در شربت غوره ریخته روزى سه قاشق غذاخورى میل نمایند.
سردرد با ناراحتیهاى معدى در اثر وجود بلغم
علائم:
ترش كردن، وجود گاز و نفخ زیاد در معده، آروغ ترش زدن وجود لعاب زیاد
در دهان حالت تهوع و راحت شدن بیمار در اثر استفراغ.
درمان:
از جوشانده شبت، ترب، ریشه شیرین بیان، سكنجبین براى خارج شدن محتویات
معده استفاده مى شود زیرا این امر باعث تسكین درد است بعد از این باید به تقویت
معده پرداخت بیشتر دردهائى كه مبدأ گوارشى دارند درد آنها در وسط سر است كه بایستى
در اینجا نیز به تقویت معده و دستگاه گوارش پرداخت.
نسخه براى تقویت معده
انیسون 20 گرم
زیره سبز 20 گرم
مصطكى 10 گرم
همه را نرم كوبیده در 100 گرم گل قند حل كرده به مدت پنج روز صبح و
عصر میل نمایند این دستور را مى توان تا بهبودى دستگاه گوارش ادامه داد.
سردرد با مبدأ كبدى
درد طرف راست سر وجود آفت و آسیب در كبد مثل سنگ كیسه صفرا، تورم كیسه
صفرا، عفونتهاى مجارى صفراوى، یرقانها و بیماری هاى دیگر كبدى.
درمان:
رب انار، آب انار، آب آلو، آب غوره، عرق كاسنى، آب سرد و اگر بتوانند
نان را در سركه خورد كرده میل نمایند.
سردرد با مبدأ بیماری هاى طحال
علائم:
درد سر بیشتر در طرف چپ خود نمائى مى كند و ضعف و درد در طرف چپ شكم زیر
آخرین دنده ها.
درمان:
در اینجا نیز نان و سركه مفید است خیار دشتى یا كمبیزه كبر و عرق پودینه
به صورت مخلوط روزى 2 استكان صبح و عصر میل نمایند و معالجه بیماری هاى كبد را
دنبال كنند.
سردرد با مبدأ بیماری هاى رحمى، كلیه، حجاب حاجز و روده ها كه در بیماری
هاى رحمى كمبود خون حیض و درد وسط و جلو سر و كلیوی ها دردشان در پشت سر و در حجاب
حاجز (دیافراگم) درد در وسط سر مایل به
جلو و در مبتلایان به بیماری هاى روده اى درد در قدام نزدیك پیشانى است.
درمان:
درمان اینگونه سردردها را بایستى به از بین بردن مبدأ اصلى آن پرداخت
و در درمان عضو معیوب كوشید.
سردرد با مبدأ ضعف دماغى
در اینجا علائمى مانند كدورت حواس ظهور آفت در رفتار و اعمال دماغى و
اختلال در تخیل افكار، وجود هیجان و نا آرامى و پیدایش سردرد به هنگام تحریك و تهییج
براى صاحب آن، مانند شنیدن صداهاى شدید بوئیدن بوى هاى مختلف.
درمان:
تقویت دماغ نمایند گوشت پرندگان با نخود پخته و كمى زعفران و دارچین و
گلاب اضافه نموده میل نمایند كمپوت میوه ها و شربت صندل بكار ببرند روغن گل یا
گلاب و كمى سركه بر سر بمالند قرنفل را نرم كوبیده در گلاب حل كرده به سر بمالند. سیب، عنبر، و گلاب بویند در بهبودى مزاج و
پاكسازى آن بكوشند و نسخه زیر را به كار ببرند.
نسخه:
مغز بادام 50 گرم
مغز گردو 50 گرم
مغز پسته 50 گرم
مغز فندق 20 گرم
گل گاوزبان 5 گرم
گل بنفشه 5 گرم
تخم گشنیز 5 گرم
گل سرخ 5 گرم
شكر 250 گرم
همه را نرم كوبیده روزى سه قاشق غذاخورى میل نمایند.
(به صورت قائوت)
نسخه دیگر
مغز بادام 60 گرم
خشخاش 5 گرم
شاهدانه 5 گرم
گل سرخ 10 گرم
نبات 250 گرم
همه را نرم كوبیده روزى سه قاشق مربا خورى کفلمه نمایند.
سردرد پس از بیدار شدن از خواب
در اینجا بایستى پاكسازى خلط غالب را نمایند و خاكستر را در سركه حل
كرده و بر شقیقه و پیشانى بمالند و خاكستر چوب انجیر را در سركه حل كرده به كار
برند. مانند دستور فوق به صورت مالیدنى
(در این جا منظور استفاده از املاح خاكستر است)
سردرد به دنبال بیماری هاى زیر
بعد از استفراغ كردن زیاد، بعد از خونگیرى و ادرار زیاد، بعد از خونریزیهاى
زیاد زنانگى و نفاس و بواسیرى و بعد از بیدارى هاى مفرط و بى خوابى هاى شدید و پس
از پیدایش غم و اندوه زیاد و بعد از زیادى و شدت زكام و نزله و خون ریزیهاى بینى و
نیز پس از گرسنگى.
درمان:
در اینجا بایستى از خوراکها ى رقیق و مایعات استفاده شود آب جو یا ماءالشعیر
مفید است گوشت پرندگان فربه سوپ مرغ و جو و آبگوشتهائى كه از گردن بزغاله شیرخواره
تهیه شده باشد و نیز حریره نشاسته میل نمایند و روغن بادام و روغن كنجد و روغن قلم
گاو و پیه مرغ بر سر و بدن بمالند و با آب گرم سر را بشویند و سر را ببندند.
سردرد به دنبال عمل زناشوئى
اینگونه سردردها در افراد ضعیف و زیاده رو دیده مى شود.
درمان:
شیر گاو جوشانده مرتبا بنوشند روغن بنفشه در بینى چكانند مرتبا دوش
آب نیم گرم گیرند زرده تخم مرغ عسلى شده و گوشت ماهى و اغذیه رقیق و مایعات خورند.
نسخه:
ثعلب 15 گرم
شقاقل 15 گرم
بهمن سرخ 10 گرم
بهمن سفید 10 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته روزى سه قاشق مرباخورى میل
نمایند.
اگر مزاج بیمار گرم باشد از كمپوت به و سیب استفاده نمایند.
سردرد به علت وجود تب
اینگونه دردها در هنگام تب پیدا شده و در وقت قطع تب بهبودى مى یابد.
درمان
سركه و گلاب و روغن گل را مخلوط كرده به پیش سر بمالند اگر هوا گرم
باشد پاها را با آب سرد و اگر هوا سرد باشد پاها را با آب گرم پاشویه كنند.
صندل، آب خرفه، و بارهنگ بر سر ضماد نمایند اگر بیحالى شدید باشد شیر
زن بر سر دوشند و اگر در اثر بدى كار معده و غیره تب عارض شده باشد تنقیه معده نمایند. سپس تقویت معده به گل قند و آب تمرهندى كنند،
اگر سردرد به علت تب عفونى و عفونت كلى خون باشد در این جا سنگینى سر شدت بیشترى
داشته و زانوها درد دارد و دانه هاى قرمز رنگى روى پوست پیدا مى شود زبان بسیار
خشك، چشمها فرو رفته و تب در حد اعلاى درجه مى باشد كه باید تنقیه و پاكسازى خلط
غالب نمایند.
عرق كاسنى، عرق گاوزبان، عرق بیدمشگ دهند، گلاب و قند به كار برند
سركه و گلاب آمیخته بو كنند سوپ مرغ، سوپ ماش، سوپ جو و مرغ، گشنیز، كدو، اسفناج
دهند ریشه كرچك و زنیان را كوبیده بر سر ضماد مى نمایند.
سردرد در تعقیب ضربه و سقطه
علائم: وجود حادثه یا تصادم و
یا عامل ضربه و سقطه و آثار آن
در ضربه هاى سر و تصادفات اگر شكستگى در كار نباشد و ترس از شدت درد و
ورم در میان باشد اگر بیمار داراى فشار خون و زیادى خون باشد مقدارى از آن را مى
توان گرفت تا از فشار و قدرت آن كاسته شود و درد بیمار كمى آرام گیرد و فشار درون
جمجمه كمتر شود.
مورد، گل رس، آرد جو، آرد عدس، مامیثا، حضض، اقاقیا، صندل و روغن گل
را مخلوط كرده به محل ضربه ضماد نمایند تا از هماتون و خونریزى زیر جلدى جلوگیرى
شود. و جمجمه محكم تر گردد.
روغن گل و سركه نیز مفید است، اگر بیمار دچار تب، ورم و قرمزى شدید
محل ضربه باشد باید از صندل سرخ گِل ارمنى
به صورت نرم كوبیده كه در آب تاج ریزى حل شده باشد به محل درد ضماد نمایند. اگر ورم و درد كمتر نشد آنها را در سركه پخته
به محل ضماد كنند.
اگر اختلالات حواس به وجود آمد و تب نیز پیدا شود آثار ورم مغز خون ریزى داخلى مشهود است از چوب درخت گز، پوست
انار و میوه كاج و كندر و گل سرخ كه همه را درهم كوبیده و نرم كرده باشند مى توان
به صورت ضماد استفاده نمود و آرد جو گل زوفا، برگ بید، و روغن گل به محل ضربه ضماد
نمایند گل بنفشه، سیب، گلاب براى بوئیدن این گونه بیماران مفید است.
داروهاى زیر به صورت پاشویه بر تمام سردردهاى مزمن مؤثر مى باشد:
گل خطمى، بابونه، مغز ناخنك،
گل زوفا، تاج ریزى، خردل سبوس گندم كه بایستى همه را جوشانده به كار برند (از هر
كدام به مقدار كافى براى سه روز).
نسخه دیگر
گل بنفشه، گل خطمى، از هر یك 25 گرم سبوس گندم 75 گرم آب 4 بطرى
جوشانده به صورت پاشویه. نسخه زیر براى
تسكین سردردهاى كهنه و پاكسازى مغز از ژرم
بیمارى زا و گریپ هاى فصلى و مقاوم نافع است.
صبر زرد 5 گرم، عصاره ریشه شیرین بیان 25 گرم شوید 5 گرم، مصطكى 5/2
گرم صبر زرد را باید با آب بادیان یا آب كاسنى یا گلاب حل كرده و سپس بقیه داروها
را به آن آمیخته روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند.
نسخه مسكن دیگر
ایارج فیقرا 15 گرم، شحم خنظل (15) 5 گرم، تربد 5/2 گرم، افتیمون 5
گرم، سقمونیا (یا محموده) 5 گرم، مقل 5
گرم همه را كوبیده در آب كرفس حل كرده روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند.
نسخه دیگر
تخم اسفند كوبیده 25 گرم آب انگور یك بطر درهم جوشانده تا نصف شود، مغز
گوسفند بكار برند و یا مغز مرغ را با آب انار مخلوط كرده به بیمار
بخورانند، جوشانده آب اسطوخودوس را در شربت عسل حل كرده تجویز نمایند (اسطوخودوس
10 گرم در یك لیوان آب جوشانده صاف شده آن را با 250 گرم عسل مخلوط كرده بتدریج
مصرف نمایند(.
زعفران، مومیائى، و كندر را سائیده در سفید تخم مرغ حل كرده به قسمت
ضرب دیده ضماد نمایند یا برگ كلم، مورد، مرزنجوش را كوبیده ضماد كنند، در تعقیب
ضربه هائی که مغز تكان خورده و باعث سردرد
شده باشد پنج گرم اسطوخودوس را جوشانده در سه نوبت صاف شده آب آنرا با عسل میل نمایند.
پیدایش سردرد در تعقیب بوهاى زننده
بعضى از افراد به محض بوئیدن چیزى دچار سردرد شدیدى مى گردند كه این
نوع خود باعث زحمت زیاد بیمار است زیرا كمتر وقتى و زمانى است كه آدمى دچار اینگونه
بوها نشود چه در گذرگاهها و چه در محل كار و غیره، همیشه ممكن است بوئى خوش یا
ناخوش در هوا پراكنده شده باشد. درمان:
بر حسب بوى پراكنده شده در هوا بایستى داروى آن انتخاب شود مثلا اگر
از بوهاى گرمى جات باشد كافور، بنفشه، گل نیلوفر، سیب درختى، گشنیز تر بو كنند و
روغن بنفشه یا نیلوفر یا بادام در بینى بمالند اگر از بوهاى بد و ناراحت كننده
باشد بایستى بیمار دوش آب گرم گرفته سر را بشوید و قدرى گلاب و سركه در بینى بمالد.
سردرد در تعقیب تبهاى زیاد و یا ناراحتیهاى شدید روحى
در اینجا بایستى مزاج بیمار را پاك سازى كرده از امتلأ و پرى دستگاه
گوارش جلوگیرى به عمل آورد عرق كاسنى روزانه میل نمایند، روغن بنفشه در بینى
بچكانند از اشیاى خوشبو استفاده كنند سر را با گلاب و صندل بشویند یا حضض و یا
روغن گل بر سر بمالند و پنج گرم اسطوخودوس را جوشانده آب آنرا در نصف لیوان گلاب ریخته
بتدریج بدهند.
سردرد در تعقیب مشروبات الكلى
در كشورهائى كه مشروبات الكلى مصرف مى شود اینگونه سردردها دیده مى
شود درمان آن را با سكنجبین و جوشانده شبت آغاز مى كنند تا بیمار استفراغ كند تا
معده از امتلأ و مسمومیت الكل پاك گردد اگر مزاج بیمار گرم باشد 5/2 گرم سقمونیا را
در نصف لیوان آب انار حل كرده یا شیر خشت را در آب آلو یا در آب تمر ریخته كمى
گلاب اضافه نموده تجویز نمایند در سردمزاجان از ایارج فیقرا استفاده مى شود شربت
انار، شربت سیب، شربت به، شربت آب غوره، شربت صندل را با آب سرد آمیخته به كار
برند. اگر بیمار داراى مزاجى بسیار گرم
باشد شیره خرفه با چهار عرق خنك (عرق كاسنى، عرق تمشك، عرق شاه تره، عرق بیدمشك (
تجویز كنند در ابتدا با سركه و روغن گل و گلاب سر را بشویند و در انتها یا بعدا
روغن بابونه یا روغن سوسن را نیم گرم كرده به سر بمالند و سعى كنند كه بیمار
بخوابد اگر بیمار داراى التهابات داخلى یعنى حالت گریه و داد كشیدن باشد از دوغ
ترش مى توان استفاده كرد و پاهاى او را در آب سرد مى توان قرار داد یا روغن بنفشه
را با قدرى نمك ممزوج كرده بر كف پاها بمالند یا با جوشانده گل بنفشه بابونه و نمك
پاشویه نمایند.
سردرد به علل متعدد دیگر
مثل سردردى كه در تعقیب خوردن خوراکها ى فاسد و چرب و غلیظ و مسموم
كننده و یا هر عامل دیگرى كه باعث بالا رفتن فشار داخل جمجمه باشد چه خوراکی چه
ضربه اى، چه روحى و هیجانى و یا بوئى حتى گاهى در اثر مشاهده اشیأ و گاهى به علت
شنیدن یك خبر ممكن است سردردهائى به وجود آید زمانى در اثر شنیدن صداهائى ممكن است
به شدت سردرد افزوده گردد، اینگونه سردردها در تمام سر خود را نشان مى دهد و در
اثر كوچكترین عامل تحریكى به شدت سردرد افزوده مى شود حتى گاهى بیمار از دیدن
روشنائى تنفر دارد و در تاریكى و تنهائى احساس آرامش و سكون مى نماید اینگونه بیماران
دوست دارند كه در وقت سردرد چشم خود را بسته نگاه دارند و گاهى احساس مى كنند كه
سرشان میخواهد بتركد این اصطلاح از زبان خود بیماران است.
درمان:
در بالا بودن و ازدیاد خون، فصد و كم كردن خون مؤثر است اگر بیمار چاق
پرخون و داراى مزاجى گرم باشد شربت انار تجویز نمایند در سودامزاجها شربت افتیمون
دهند و عرق گل گاوزبان را در قند حل كرده با تخم ریحان بكار برند در صفراوى مزاجها
آب تمرهندى و چهار عرق هاى خنك دستور دهند.
نسخه هاى زیر براى اینگونه سردردها مؤثر است
نسخه:
سنا 15 گرم
هلیله كابلى 15 گرم
آمله 15 گرم
شیر گاو یك لیوان
عسل 200 گرم
همه داروها را نرم كوبیده در شیر و شربت عسل حل كرده روزى سه استكان میل
نمایند.
نسخه:
هلیله كابلى 10 گرم
هلیله سیاه 10 گرم
پوست هلیله زرد 10 گرم
آمله 10 گرم
مصطكى 5 گرم
بادیان 10 گرم
اسطوخودوس 5 گرم
داروها را نرم كوبیده و سائیده در شربت عسل حل كرده و یا جوشانده آنها
را پس از صاف كردن در عسل ریخته روزانه سه استكان میل نمایند.
نسخه:
هلیله كابلى 10 گرم
پوست هلیله زرد 10 گرم
گل سرخ 10 گرم
اسطوخودوس 10 گرم
تخم گشنیز 10 گرم
ترنجبین 50 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته روزى سه قاشق مرباخورى میل
نمایند.
سردردهاى نیمه سر یا سردردهاى میگرنى
این دردها بیشتر یك طرفه و دل زننده توأم با حالت تهوع و تیركشنده، در
زنان شروع آن همزمان با درد قاعدگى گاهى، ارثى بودن و چند عوامل دیگر را مى توان
به علل فوق افزود. بحث علمى اینگونه
سردردها در اول كتاب آمده است.
درمان:
مطابق دستورات گذشته خلط غالب بدن را بایستى از بین برد در دموى
مزاجهائى كه پرخونى زیاد آنها را آزار مى دهد باید خون گیرى به عمل آید در صفراوى
مزاجها پاكسازى صفرا از بدن و دادن شربت گشنیز و بوئیدن كافور و خوردن شیر و شكر و
گل بنفشه گل و نیلوفر و گل خطمى مؤثر است و برگ خطمى، برگ كاهو، گل سرخ را جوشانده
آب آنرا به موضع درد بمالند و یا كوبیده تخم كاهو و پوست خشخاش به محل درد گذراند
در بلغمى مزاجها پاكسازى بدن را به وسیله ایارج فیقرا كرده و از جوشانده بابونه
درمنه تركى آویشن شیرازى و شبت سر را بشویند و بابونه مغز ناخنك و شبت و شنبلیله و
كتان را كوبیده ضماد نمایند و یا از ضماد حنا با قدرى نمك یا ضماد صمغ عربى و سداب
یا پوست ریشه كبر یا خیاردشتى و یا پیاز عنصل و فرفیون استفاده نمایند اگر درد
ساكت نشود كوبیده 10 گرم تخم كاهو پنج گرم مر پنج گرم پوست خشخاش پنج گرم، كتیرا و
بذرالنبج را در گلاب حل كرده به محل درد ضماد نمایند و حتى المقدور مخدرات ندهند:
ضماد زیر در تسكین این گونه دردها نیز مؤثر است:
صمغ عربى 10 گرم
زعفران 6 نخود
مر 5 گرم
خون سیاوشان 5 گرم
پوست خشخاش 5 گرم
همه را نرم كوبیده در سفیده تخم مرغ حل كرده به محل درد ضماد نمایند.
نسخه:
سنا10 گرم
قرنفل یا میخك 10 گرم
بسباسه 10 گرم
انیسون 10 گرم
زعفران 1 گرم
گل سرخ و مر از هر كدام 5 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته مخلوط كنند روزى سه قاشق
مرباخورى میل کنند
نسخه:
ایارج فیقرا 5 گرم
تخم گشنیز 5 گرم
پس از كوبیدن و نرم كردن سه شب به صورت کفلمه میل نمایند.
نسخه:
غاریقون 10 گرم
اسطوخودوس 15 گرم
ایارج فیقرا 30 گرم
سقمونیا 5/2 گرم
شحم حنظل 5/2 گرم
انیسون 10 گرم
مصطكى 10 گرم
هلیله زرد 10 گرم
هلیله سیاه 10 گرم
آمله 10 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته روزى سه مرباخورى
نسخه بنام مفرح جالینوسى
آمله مقشر 25 گرم 7 روز در شیر خیسانده و پس از خارج كردن از شیر سه
روز در گلاب نگهدارى كرده و پس از خارج كردن از گلاب با گل گاوزبان، تخم خرفه، از
هر كدام 25 گرم، صندل سرخ و سفید، بادیان، سنبل از هر كدام 10 گرم، تخم گشنیز،
بهمن سرخ و سفید، دارچین، طباشیر، پوست نارنج، ابریشم مقرض، كهربا از هر كدام 5
گرم، مروارید و بسد یا ریشه مرجان از هر كدام 5/2 گرم همه داروها را نرم سائیده در
شربت سیب یا شربت به یا عسل به اندازه نیم كیلو حل كرده روزى سه قاشق مرباخورى میل
کنند.
معجون فوق براى گرفتگى جلو قلبى و اختلالات فكرى و سرگیجه و بیمارى
صرع و دردهاى شقیقه اى و بیمارى مالیخولیا مؤثر است.
نسخه:
قثأالحمار یا خیار دشتى و افسنطین را در آب و روغن زیتون ریخته كمى
جوشانده تا سفت شود از این رو براى تسكین درد به محل بیمارى مالیده مى شود و با آب
آن دو جوشانده (بدون روغن) سر را مى توان
شست.
نسخه بوئیدنى
سائیده فلفل سیاه یا دارشیشعان یك گرم زنیان یك گرم میخك 5 دانه همه
را بسیار نرم سائیده بو كنند یا تنباكو سائیده بو نمایند.
نسخه:
مرزنجوش 20 گرم
بابونه 20 گرم
قسط 5 گرم
مغز ناخنك 5 گرم
همه را نرم كوبیده در لعاب تخم شنبلیله ریخته به محل درد ضماد نمایند
این دارو براى دردهاى سایر بدن به صورت ضماد به كار برده مى شود. نسخه:
صمغ عربى 5 گرم
سداب 5 گرم
زعفران 5/2 گرم
همه را در گلاب سائیده به محل درد بمالند
نسخه:
بطور كلى براى میگرن میتوان از دستورهاى زیر استفاده نمود. و این نسخه ها به تجربه رسیده و خیلى مؤثرتر از
دستورات قبلى براى میگرنی ها است.
مرزنجوش 10 گرم
بادرنجبویه 10 گرم
اسطوخودوس 20 گرم
اوشن شیرازى 5 گرم
بابونه شیرازى 5 گرم
تخم گشنیز 5 گرم
مغز ناخنك 5 گرم
گل آروانه 10 گرم
گل نیلوفر 5 گرم
پرسیاوشان 5 گرم
سداب 10 گرم
مریم گلى 10 گرم
هر روز صبح یك قاشق غذاخورى از داروى مخلوط شده فوق را در 2 لیوان ریخته
كمى بجوشانند قبل از هر غذا 2 فنجان میل كنند.
نسخه براى سرشویه
بادرنجبویه 10 گرم
گل خطمى 10 گرم
گل نیلوفر 5 گرم
گل بنفشه 10 گرم
بابونه 20 گرم
تخم شوید 10 گرم
سداب 20 گرم
تخم گشنیز 15 گرم
روزانه جوشانده و به مدت 15 روز سر را بشویند.
نسخه براى استنشاق
مرزنجوش 10 گرم
بابونه 5 گرم
گل بنفشه 10 گرم
یك قاشق مرباخورى در 2 لیوان آب كمى بجوشانند گرم گرم در كف دست ریخته
استنشاق نمایند
نسخه بو كردنى
مرزنجوش 5 گرم
سیاهدانه 5 گرم
بابونه 5 گرم
انیسون 5 گرم
گل نیلوفر 5 گرم
همه را نرم كوبیده در یك استكان گلاب و یك استكان سركه ریخته روزانه
بو كنند و این دارو را مى توان در گوشها و به محل درد مالید داروى مؤثر مالیدنى دیگر،
سداب است كه میتوان 5 گرم از آن را كوبیده حل كرده بو كنند و در بینى و گوش و بر
محل درد بمالند
نسخه براى كشیدن دارو در بینى (انفیه)
تنباكو یك گرم، هیل یك گرم خوب نرم سائیده هر دفعه مقدار بسیار كمى از
آن را با یك نى در بینى بكشند.
نسخه براى پاشویه
گل خطمى 15 گرم
مغز ناخنك 15 گرم
گل زوفا 3 گرم
تاجریزى 3 گرم
سبوس برنج 20 گرم
گل پنیرك 15 گرم
گل بنفشه 15 گرم
همه را مخلوط نموده جوشانده به مدت 15 روز پاشویه نمایند.
نسخه براى ضماد به محل درد
بابونه شیرازى 15 گرم
شبت 15 گرم
سداب 10 گرم
مورد 15 گرم
بذرالنبج 5 گرم
تخم گشنیز 10 گرم
همه را نرم كوبیده هر شب یك قاشق غذاخورى از آن را مثل حنا خیس كرده
به محل درد ضماد نمایند.
نسخه دیگر براى (انفیه)
سیاهدانه 5 گرم
بادرنجبویه 5 گرم
انیسون 5 گرم
همه را نرم كوبیده در یك كیسه نازك ریخته مرتبا بو كنند.
نسخه:
انیسون را جوشانده بخور دهند و آب آن را نیز استنشاق نمایند و كبابه چینى
را نرم كوبیده با گلاب خمیر كرده به قسمت جلوى سر بمالند (فونتانل)
زكام یا گریپ (سینوزیت)
در اصطلاح گیاه درمانى اگر آبریزش از بینى به طرف خارج باشد زكام و
اگر به طرف حلق و سینه رهسپار گردد نزله نامند كه این خود زمینه را براى برونشیت و
ورم ریه و سایر بیماری هاى ریوى مستعد مى سازد چه مزاج بیمار گرم و چه سرد باشد باید
تا سه روز بجز آش جو هیچ طعام و آشامیدنى ندهند.
عناب، سه پستان، گل اروانه، بنفشه به صورت جوشانده بكار برند و از
خوراکها ى سرخ كرده و ترش بسیار سرد و محرك بپرهیزند و نیز از ماش، اسفناج، سبوس
گندم، نشاسته به صورت حریره و روغن بادام و شكر استفاده نمایند اگر بیمارى كه
مبتلا به زكام است بر روى شكم بخوابد و صورت را روى بالش گذارد تا ماده بتواند
بهتر جارى شود در بهبودى بیمار مؤثر است زیرا در این صورت مایعات از حلق به طرف
پائین سرازیر نمى شود. مبتلایان به زكام
باید حتما سر را پوشیده دارند و از هواى سرد و شمالى بپرهیزند - هر چند عطش داشته
باشند نباید آب سرد بنوشند. اینگونه بیماران
كمتر بخوابند زیرا ماده بیمارى زا بیشتر مى تواند به سوى حلق سرازیر شود و بیشتر
به حالت نیمه نشسته بسر برند و استراحت كامل كنند.
نسخه:
براى مزكوم یا صاحب زكام (زکام گرفته/مبتلا به زکام)
ریشه ایرسا 10 گرم
كتیرا 5/2 گرم
ریشه شیرین بیان 10 گرم
همه را نرم كوبیده خوب سائیده خمیر كرده به صورت قرصهائى به اندازه مغز
پسته تهیه كرده و مدام در دهان قرار دهند.
و در وقت خواب گشنیز، كتیرا و گل بنفشه را كوبیده با نبات سائیده یك
قاشق مرباخورى میل نمایند.
گفتار بقراط (اگر ماده نزله به سوى ریه ریزش كند پس از چندى به چرك
مبدل خواهد شد) این نیز پایه اولیه بیماری هاى ریوى به علت سینوزیت ها، مى باشد. جویدن یخ و آب خیلى سرد همه مولد نزله اند.
درمان زكام در هواى گرم
گل بنفشه 30 گرم
عناب 30 گرم
سه پستان 10 گرم
ریشه خطمى 15 گرم
تخم خطمى 15 گرم
همه را نرم كوبیده 7 روز جوشانده صبح و عصر میل نمایند
از شیر خشت مى توان در اینجا استفاده نمود شربت بنفشه، نیلوفر و
مأالشعیر مفید است مالیدن روغن بنفشه در بینى مؤثر است. صندل، گل سرخ، كافور، گلاب و سركه، را مدام بویند
اگر گلو دردى بدون چرك همراه زكام باشد از پخته عدس و پوست انار و پوست بلوط مى
توان غرغره نمود براى اینكه زكام به ریه ها آسیبى نرسانند مى توان از فرمول زیر
استفاده كرد. گل گاوزبان 20 گرم
شاه تره 10 گرم
برگ كاسنى 20 گرم
غافث 20 گرم
بارهنگ 20 گرم
بسفایج 10 گرم
ریشه شیرین بیان 20 گرم
كشمش 30 گرم
این مقدار را نیم كوب كرده روزانه 15 گرم از آن را جوشانیده با شیره
كدو و تخم خربزه آمیخته صبح ناشتا و عصر میل نمایند.
زكام در هواى سرد
كه علت آن هواى بسیار سرد باشد، نوشیدن و بر سر و رو ریختن آب خیلى
سرد خوب نیست این سردردها با سنگینى سر، كدورت حواس و كسالت روان و روحى و خروج
رطوبت غلیظ و سفید یا كبود رنگى از بینى و حلق همراه است.
درمان:
جوشانده بابونه، گل بنفشه، مغز ناخنك، مرزنجوش، و شبت را انتخاب كرده سر را بشویند
و سیاهدانه بو داده و انیسون بو كنند و از جوشانده انجیر 10 دانه مویز 30 دانه در
عسل ریخته صبح و ظهر و شب میل نمایند. و یا
10 گرم تخم كتان را بو داده در یك استكان عسل ریخته سه مرتبه میل نمایند. اگر آب ریزش بینى زیاد باشد از جوشانده انیسون
بخور دهند و اگر عطسه زیاد باشد از آب بادروج در بینى كنند (بادروج گیاهى است كه
به آن ریحان كوهى نیز گویند و تخم آن بسیار كوچك و سیاه رنگ بوده كه به آن تخم
شربتى گویند و در فارس زیاد دیده مى شود) یا اینكه پودر تنباكو بو كنند.
نسخه:
جوز هندى 5 گرم
مصطكى 10 گرم
صمغ عربى 10 گرم
همه را نرم كوبیده با گلاب خمیر كرده قرصهائى به اندازه نخود تهیه و
مرتبا در دهان گذارند و آب آنرا بلع نمایند.
نسخه براى زكام هاى مزمن و كهنه
زعفران 5/2 گرم
مامیران 1 گرم
جوز هندى 5 گرم
مامیثا 1 گرم
صمغ عربى 5 گرم
حضض 10 گرم
صندل سرخ 5 گرم
صندل سفید 5 گرم
حنأ 5 گرم
عدس 1 گرم
همه را نرم كوبیده در سفیده تخم مرغ حل كرده و شب به شب اندكى از آنرا با گلاب مخلوط
نموده وقت خواب بر سر بمالند و صبح حمام كنند.
زكام در افراد پرخون و فشار خونى و چاقها
كه علائمى چون سرخى صورت و چشم ها و سنگینى سر و كدورت حواس و شیرینى
دهن مایل به بوى بد خروج مایعات سفت مایل به سرخ از بینى و غیره همراه است.
درمان:
این بیماران بایستى فصد شوند تا مقدارى از خون آنها كم شود و سپس از
شربت بنفشه و عناب و سه پستان و غیره بدن را پاكسازى نمایند مأالشعیر نوشند اگر
لازم شود كه آب ریزش بینى را بند آورند از شربت عناب و شربت گل بنفشه و اگر سَیلان
و رقیق شدن مایعات بینى لازم باشد از جوشانده بابونه و مرزنجوش و مغز ناخنك و غیره
استفاده نمایند این جوشانده را بایستى از طریق سرشویه هم بكار ببرند.
تبخیر عود یا سندورس یا مرزنجوش براى اینگونه بیماران مفید است كه مى
توان مقدارى از این داروها را جوشانده به صورت بخور در فضاى اطراف بیمار قرار داد.
اگر آب ریزش بینى خیلى رقیق باشد شربت گل بنفشه خورند كه منضج است اگر
لازم باشد كه ماده مرتبا خارج شود از دادن شربتهاى سفت كننده ماده خوددارى شود اگر
ماده غلیظ باشد و باعث درد شدیدى شده باشد بایستى براى رقیق شدن و سیلان و جارى
شدن آن از تبخیر كاغذ و عنبر و كنجد استفاده نمایند یا سنگ داغ را در سركه اندوخته
با سبوس در سركه گرم ریخته بخور دهند، مأالشعیر نیز مفید است یا اینكه مأالشعیر را
در روغن بادام و نبات و گلاب و آب انار ریخته میل نمایند.
نسخه هاى ریز هم براى گریپ و هم براى برونشیت حاصله در تعقیب زكام
مؤثر است
شربت بنفشه با تركیب زیر
گل بنفشه 30 گرم
پرسیاوشان 20 گرم
خارخسك[1]
50 گرم
روزى 10 گرم از آن را جوشانده صبح و عصر میل نمایند (هر قسمت را با 2
لیوان آب بجوشانند)
شربت زیر نیز براى سردردهاى سخت، ذات الریه، دردهاى قولنجى و دردهاى
كلیوى و سرفه نافع است كه به نام شربت فریادرس معروف است.
گل گاوزبان 5 گرم
صندل سفید 5 گرم
پرسیاوشان 5 گرم
عود الصلیب 5 گرم
ریشه شیرین بیان 50 گرم
بادیان 10 گرم
گلسرخ 10 گرم
تخم گل خطمى 30 گرم
مویز 100 گرم
همه را پس از نیم كوب كردن ده قسمت كرده هر قسمت را شب در 2 لیوان آب
جوش خیس نموده صبح ناشتا پس از جوشانیدن یك لیوان میل نمایند و بقیه را عصر بكار
برند (مویزها را مى توان بهر قسمت مقدارى اضافه نمود زیرا آنها را بایستى كوبید)
زكام در مزاج صفراوى
علائمى چون سوزش چشم، و سر، سیلان اشك، تلخى دهان، عطش، خروج رطوبت از
دهان و بینى.
درمان:
فلوس یا خیار شنبر را در آب میوه ها یا سكنجبین ریخته میل نمایند
(5/2 گرم فلوس در یك لیوان آب سكنجبین) شربت سه پستان نوشند از جوشانده گل بنفشه گل
خطمى و برگ كاهو و پوست خشخاش سر را بشویند با گلاب و مأالشعیر غرغره نمایند.
زكام در مزاج بلغمى
این بیمارى در این مزاج آسیب فراوانى نمى رساند زیرا مزاج هر دو یكى
است.
درمان:
از جوشانده گل زوفا، ریشه شیرین بیان، انجیر، گل قند و ترنجبین تلیین
مزاج نمایند عوض آب، گلاب بنوشند حریره از سبوس گندم و مغز بادام مفید است اگر لازم باشد كه ماده یا مایع
خروجى بینى رقیق شود از جوشانده بابونه شبت مغز ناخنك، و آویشن سر را بشویند، اگر سیلان تمام
شود مى توان از تبخیر شكر سرخ یا كاغذ یا سنبل یا دانه اسفند، سندروس، كندر، مر، میعه
سایله، و یا از قسط استفاده نمود.
زكام در مزاج سوداوى
مزاجهاى سوداوى كمتر گریپ مى شوند و اگر مبتلا شدند آسیب بیشتر مى بینند
زیرا خشکى چشمها، سنگینى سر و خشكى بینى، سردرد شدید، در اینجا بیشتر دیده مى شود،
دهان بوى چیز سوخته مى دهد و بوى دود از بینى و دهان احساس مى شود و زود تبدیل به
عفونت سینوسها مى گردد.
درمان:
با جوشانیده برگ خطمى، گل بنفشه، برگ كاهو، كدو، سر را بشویند، مأالشعیر
خشخاش و حریره از شكر و نشاسته مفید است اگر سده یا ماده بیمارى زا تمام شد مى
توان از تبخیر سندروس استفاده نمود.
برونشیت در تعقیب گریپ
در نزله[2]
هاى سخت كه با سوزش حلق و سینه همراه است مى توان از لعاب به دانه با عرق گل لاله
استفاده كرد اگر شربت بنفشه به آن اضافه شود بهتر است و ریشه كاسنى را نیز جوشانده
روزى سه لیوان میل نمایند) 10 گرم براى هر لیوان) كه باعث باز شدن صدا و صاف شدن آن مى گردد اگر
صداى بیمار گرفت كه آن نشانه ورم حلق و طنابهاى [تارهای] صوتى مى باشد بایستى از
نسخه زیر استفاده نمود.
كتیرا 5 گرم
نبات 40 گرم
مرمكى 5 گرم
عصاره شیرین بیان 5 گرم
همه را درهم آمیخته روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند اگر از این هم
صداى بیمار باز نشد از چوب چینى و عشبه و غیره مى توان استفاده نمود. براى باز شدن صدا باز دستوراتى در مبحث سینه
دردها وجود دارد.
آب ریزش و عطسه زیاد فصلى (رینیت آلرژیك)
قبلا درباره علت این بیمارى در مبحث آلرژى بحث شده است، در اینجا به
درمان آن از طریق گیاه درمانى اشاره مى شود، لازم به توصیه است كه بیماران مبتلا
بایستى تا پایان آخرین علائم بیمارى درمان را ادامه داده و بیماران زیادى با درمان
زیر بهبودى حاصل كرده اند.
درمان:
مرزنجوش 5 گرم چهار قسمت كرده هر قسمت را در 2 لیوان آب جوشانده صاف
نموده در محل خنكى نگهدارى كنند روزى شش مرتبه مقدارى از آن را استنشاق نمایند. (آب آن را در بینى كشند)
مرزنجوش 20 گرم
بادرنجبویه 20 گرم
اسطوخودوس 20 گرم
تخم گشنیز 5 گرم
مغز ناخنك 10 گرم
گل بنفشه 10 گرم
پرسیاوشان 40 گرم
آویش شیرازى 5 گرم
بابونه شیرازى 5 گرم
داروهاى زیر را پس از نیم كوب كردن 12 قسمت كرده هر قسمت را پس از
شستن در یك لیوان آب جوش ریخته پس از 5 دقیقه جوشانیدن میل نمایند. هنگامى كه داروها مى جوشد مى توان سر را روى
بخور آن گرفت و بخور داد.
اگر بیمارى آلرژیك یا گریپ فصلى سخت باشد بایستى 5 گرم سیاهدانه را نیم
كوب كرده در نصف استكان آب جوشانده تا به نصف برسد. سپس آن را صاف كرده و در یك قاشق روغن زیتون
تازه بى بو ریخته كمى گرم نمایند تا آبها تبخیر شود سپس 3 مرتبه در روز در بینى
بچكانید.
براى استنشاق، آب داروى جوشیده شده كه در زیر به آن اشاره شده است مفید
است از آن براى غرغره نیز مى توان استفاده كرد.
گل بنفشه 10 گرم
بابونه شیرازى 5 گرم
مرزنجوش 10 گرم
این مقدار را در سه نوبت و هر نوبت با یك بطر آب جوشانده شود، سپس
سه مرتبه یا بیشتر در بینى بكشید - در عفونت سینوسها نیز این فرمول مورد استفاده
قرار مى گیرد و بسیار مؤثر است.
توجه فرمائید:
داروى سینوزیت، همان داروى زكام یا گریپ است، داروى استنشاقى بالا،
هنگام استنشاق (در بینى كشیدن) همه ى
چركهاى سینوسها را به خوبى تخلیه مى كند. طرز
عمل بدینطریق است كه یك قاشق مرباخورى از داروى استنشاقى را در 2 لیوان آب كمى
جوشانده سپس گرم گرم در بینى بكشند و هواى بینى را خالى كنند، این عمل را سه مرتبه
در روز صبح - ظهر - شب، انجام دهند.
بیخوابى
این بیمارى فكر و خیال را زایل و كم اشتهائى و كورى ذهن و حافظه مى
آورد و باعث ضعف و سستى روزانه مى گردد.
این مرض بیشتر مربوط به گرفتاریهاى روزانه است كه شبها خود را نشان مى
دهد و كمتر علل بیمارى دارد.
درمان:
بیمار را در جائى كوچك كمى تاریك و كم نور استراحت دهند و كمى گلاب در
آن محل بپاشند سر و صداى اطراف را كم كرده آرامش را برقرار سازند و خوراکها ئى مثل
آش جو، آش كدو و كاهو و هویج تجویز كنند، زعفران، دارچین، و پوست خشخاش را كوبیده
بر پیشانى او بمالند تخم كاهو 5 گرم تخم خرفه 5 گرم هر دو را نرم كوبیده در شربت
قند حل كرده سه مرتبه در روز بدهند شوید 5/2 گرم، گل بنفشه 5/2 گرم كوبیده هر سه
ساعت در بینى به صورت انفیه بكشند و یك روز در میان حمام كنند.
بیخوابى در مزاجهاى گرم
علائم سبكى سر، كمى حواس، وجود عطش، خشكى چشم ها و بینى و زبان و
دهان، گرمى سر، غمگینى، طنین در سر و گوشها، طویل بودن مدت بیخوابى.
درمان این حالت
شربت نیلوفر بدهند. یا یكى از
روغنهاى بنفشه یا بادام شیرین، كدو و یا گل سرخ را بر سر بمالند.
نسخه:
گل بنفشه 10 گرم
برگ كاهو 10 گرم
برگ گشنیز 20 گرم
گل نیلوفر 10 گرم
گل سرخ 10گرم
همه را نیم كوب كرده 7 قسمت نمایند.
هر قسمت را در 3 لیوان آب جوش ریخته پس از خیس خوردن جوشانده صاف نمایند
صبح، ظهر و شب میل كنند با كمى گلاب روزى چند نوبت سر را ماساژ دهند و گل بنفشه و
گل نیلوفر را مرتبا بو كنند.
خوردن كاهو، كدو، مرزنجوش، گشنیز تر، خیار، ماش و جوجه مرغ یا كبوتر
مؤثر مى باشد پس از هضم غذا حمام مفید است و از خوردن خوراکهائی كه یبوست مى آورد
بپرهیزند.
در حمام از آب جوشیده برگ سیر یا برگ گشنیز تر، بذرالنج، بادرنجبویه، مغز
ناخنك بر بدن بمالند از یك یا چند تاى آنها مى توان مقدار لازم را به كار برد.
مالیدن 10 گرم بذرالنج در شیره گشنیز تر بر سر مؤثر است، هر روز صبح
از پاشویه زیر استفاده كنند برگ كاهو، برگ بذرالنج، گل نیلوفر، گشنیز تر، از هر
كدام 20 گرم جوشانده پاشویه كنند. درمان
همه بیخوابیها برقرارى تعادل مزاج است و سپس ضد علت بیخوابى را باید تجویز نمود. مثلا از مزاجهاى صفراوى دفع آن و در مزاجهاى
سوداوى معالجه ضد آن و در غم و اندوه چاره آن را باید نمود.
بطور كلى براى رفع بى خوابى دستور زیر نافع است.
جوشانده برگ گشنیز، و كاهو و یا زعفران و برگ شقایق، به صورت ماساژ سر
توصیه مى شود بوئیدن گل نیلوفر و زعفران، و نیز مالیدن جوشانده گل بنفشه بر سر و
بر شقیقه ها مفید بوده و جوشانده گل بنفشه، گل نیلوفر، و برگ كاهو خرفه و گل بنفشه
براى سر شویى نیز لازم است.
براى خواب آلودگى و خواب زیاد دستورات زیر مفید است.
1 - سالم كردن مزاج بخصوص مبتلایان به زیادى صفرا و بلغم.
2 - پاك سازى بدن از خلط غالب
3 - كم كردن مواد گوشتى بخصوص در نزد آنهائی که اوره خونشان زیاد است.
4 - كم كردن خوراکها ى پخته و خوردن خوراکها ى حاضرى و سالم و كم
انرژى.
5 - كم كردن وزن در نزد چاقها و فشار خونیها
نسیان یا فراموشى
اگر فرد سالمى یك باره دچار فراموشى گردد این امر مربوط به محتویات
جمجمه بوده و بیشتر یك نوع صرع است كه فساد در فكر یا ذكر یا تخیل پیدا مى شود.
بیمارى كه دچار فراموشى است درست مى شنود درست مى بیند اما مطالب را
زود فراموش مى كند و اگر به علت گرفتارى مركز تخیلات و محل حفظیات باشد، بیمار
دچار احساس خواب رفتگى، سنگین در پشت سر و دچار خروج رطوبت دائم از دهان و بینى
است، وجود كسالت عمومى و بدتر شدن در اثر خوردن میوه هاى سرد و تر از نشانه هاى
بارز بیمارى است.
این نمونه مرض در پیران زیاد تر از جوانان دیده مى شود.
درمان:
در صورتیكه عوارض مغز ى یا جمجه اى و بیماری هاى دیگر در كار نباشد
درمان زیر مفید است و پاكسازى بدن به وسیله ایارج فیقرا مؤثر مى باشد.
شحم حنظل 5 گرم
تربد 5 گرم
افتیمون 10 گرم
سقمونیا 5 گرم
مقل ارزق 5 گرم
همه را نرم كوبیده و در شیشه ای ریخته روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند.
نسخه:
1- خردل 5 گرم، سیاهدانه 5 گرم نرم كوبیده، در عسل حل كرده غرغره نمایند.
2 - سیاهدانه یا فلفل یا خردل را كوبیده به صورت گرد در بینى بكشند تا
عطسه زیاد كنند.
3 - مشگ، عنبر، پودینه، جوز هندى، بسباسه، قرنقل و یا مرزنجوش بو كنند.
4 - با جوشانیده بابونه و مغز ناخنك سر را بشویند.
نسخه:
زنجبیل 5 گرم
فلفل سیاه 5 گرم
دار فلفل 5 گرم
سعد كوفى 5 گرم
اگیر تركى 5 گرم
نرم كوبیده در سه برابر هم عمل حل كرده روزى 3 قاشق مرباخورى میل کنند.
از فرمول گذشته مى توان فردا یا مركبا یعنى یك یا چند تاى آنها را نرم
كوبیده در 200 گرم عسل حل كرده روزى سه قاشق مرباخورى میل نمایند.
مثلا اگر مزاج بیمار گرم باشد با تجویز داروهاى بالا كه خیلى گرم است
حالت بیمار بدتر خواهد شد. شربت گل زوفا و
یا شربت اسطوخودوس هر كدام مفید است كه براى تهیه آنها 10 گرم از دارو را مى توان
جوشانیده و در شربت قند حل كرده سه مرتبه در روز به بیمار بدهند.
كندر ذكر 5 گرم
فلفل 5 گرم
عنبر 5 گرم
عود هندى 5 گرم
گل زوفا 10 گرم
همه را نرم كوبیده در شیشه ای ریخته شب یك قاشق مرباخورى میل کنند.
نسخه ضد فراموشى
جوز هندى 5 گرم
میخك 5 گرم
دارچین 5 گرم
مصطكى 10 گرم
زنجبیل 5 گرم
دارفلفل 5 گرم
صبر زرد 3 گرم
عصاره شیرین بیان 65 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته روزى سه قاشق مرباخورى میل
کنند، این نسخه براى مبتلایان به صرع و مزاجهاى خنك نافع است و براى شب شاشى [شب
ادراری] بچه ها و لكنت زبان نیز مفید است.
نسخه دیگر
تخم كاوشه 20 گرم
افتیمون 5 گرم
سنا 5 گرم
غاریقون 5 گرم
همه را نرم كوبیده در 250 گرم عسل ریخته روزى سه قاشق مرباخورى میل
کنند
آب كرفس، مرزنجوش، غازیاقى/اطریلال یا پنجه غاز، قرنفل و جوز هندى را
جوشانده آب آن را بر پیشانى و شقیقه بمالند.
مالیدن روغن انیسون مفید است.
میخك 5 گرم
كبابه چینى 10 گرم
هل قرابى 5 گرم
دارچین 5 گرم
مصطكى 10 گرم
زنجبیل 5 گرم
نرم سائیده با 250 گرم عسل روزى سه قاشق مرباخورى میل کنند
اختلال در فكر
گاهى آدمى دچار ضعف فكر شده نمى تواند درباره چیزى فكر كند و قدرت
تفكر درباره اشیا را از دست مى دهد این بیشتر در اثر اختلال در مركز حافظه به علت
جمع شدن مواد غیر طبیعى یا تغییر مزاج آن محل به علت جذب نامطلوب یا به علل فشار و
یا هر عامل دیگرى كه بتواند روح نفسانى را مشوش گرداند به وجود مى آید.
مثلا: اگر غلبه بر رطوبت بدن باشد سنگینى در وسط سر حس مى شود كه با
اختلال فكر توأم است.
درمان:
بر حسب علت پیش آمده درمان را باید شروع كرد تا تعادل بدن برقرار شده
بیمار بهبود یابد داروهاى مرخى (شل كننده) را بر وسط سر ضماد كردن مفید است.
نسخه:
فلفل گرد 5 گرم
وج 5 گرم
دارچین 5 گرم
خرفه 5 گرم
سنبل 5 گرم
آمله مقشر 10 گرم
جوز هندى 5 گرم
زعفران 2 گرم
همه را نرم سائیده در 250 گرم عسل، روزى سه قاشق مرباخورى میل کنند.
اختلال در تخیلات
در این بیمارى ضعف یا نقض یا بطلان در قوه تخلیه به وجود مى آید. عمل تخیلات بدین طریق است كه ادراك و حس مشتركى
كه در صورتهاى مختلف به دست آمده است، اگر چه از نظر غائب باشد بتواند به خاطر
آورد و در انبار تخیلات تجسم نماید، آثار ضعف تخیلات بدینگونه است كه بیمار خواب
كمتر مى بیند و اگر هم به بیند كمتر به خاطرش سپرده مى شود اما بطلان و زایل شدن یا
از دست دادن تخیلات آن است كه خواب اصلا نمى بیند و اگر هم دیده شود هیچگونه خاطره
اى از آن باقى نخواهد ماند اینگونه افراد تا كسى را مى بینند مى شناسند پس از اینكه
آن شخص از دیدگانشان پنهان شد دیگر نمى توانند او را به خاطر آورند: یا مثلا چه
كارى را انجام داده اند و فراموش مى كنند كه چه كرده اند.
درمان:
آنچه در اختلال فكر كردن گذشت در اینجا مفید است.
نوع دیگر اختلال در تخیلات چنین است كه آنچه وجود ندارد در خاطر مى
آورد مثلا فكر مى كند كه یك آدم دو سر یا یك اسب كه نصف آن آدم و نصف دیگرش اسب
است مى بیند و یا خیال مى كند آدمى برومند است و یا سر شیرى در صندوق خانه اش پنهان
است یا میخ در خوراکهایش ریخته اند و امثال اینها.
این حالت بیشتر در مزاجهاى صفراوى و یا مزاجهاى گرم شدید پدید مى آید.
درمان:
شربت بنفشه، شربت نیلوفر، عرق بید، و یا گلاب را با آب سرد مخلوط كرده
روزانه سه قاشق غذاخورى میل نمایند و پنج نسخه زیرا هم زمان بایستى شروع نمایند و
به ترتیب با هم به كار برند.
نسخه 1
آلوچه خشکه نیم كیلو
عناب 50 گرم
سه پستان 15 گرم
ترنجبین 100 گرم
شیرخشت 15 گرم
همه را جوشانده و صاف كرده، سپس ترنجبین و شیرخشت را شیره كش كرده
به آنها اضافه نمایند روزى سه نصف استكان میل نمایند.
نسخه 2
پوست هلیله زرد 10 گرم
ریشه شیرین بیان 50 گرم
عناب 20 گرم
سه پستان 15 گرم
آلوچه خشكه 200 گرم
تمرهندى نصف بسته
مرزنجوش 20 گرم
بادرنجبویه 25 گرم
همه را نیم كوب كرده 15 قسمت نموده هر قسمت را شب در لیوان آب جوش خیسانده
صبح پس از جوشاندن دو مرتبه میل كنند (صبح و عصر)
نسخه 3
گل خطمى 50 گرم
بابونه شیرازى 50 گرم
گل زوفا 50 گرم
در 10 روز جوشانده آب آنرا پاشویه نمایند.
نسخه 4
سداب 30 گرم
مغز ناخنك 30 گرم
بابونه شیرازى 10 گرم
گل بنفشه 30 گرم
همه را نیم كوب كرده ده قسمت نموده هر قسمت را در 2 لیوان آب جوشانده
صاف كرده با گلاب سر را ماساژ دهند.
نسخه 5
جوز هندى 5 گرم
بسباسه 5 گرم
قرنفل 5 گرم
پودینه 10 گرم
مرزنجوش 10 گرم
همه را نرم سائیده در یك كیسه نازك ریخته مرتبا جلوى بینى گرفته بو
كنند بایستى كیسه از پارچه نازكى باشد كه داروها از آن به صورت گرد و غبار خارج
شوند. بسیارى از بیمارانى كه ناراحتى روحى
داشته و رنج مى برده اند از این دستور بهبودى یافته اند و این دستورات در بیشتر بیماری
هاى روانى مؤثر بوده است.
مالیخولیا
این بیمارى داراى علائمى متغیر و نا ثابت كه با تغییر افكار و گمانهاى
فاسد و زمانى با ترس و وحشت همراه است و از حالت درندگى و بى قرارى تا مرز آدمكشى
پیش مى رود.
در نزد مزاجهاى سوداوى بیشتر خودنمائى مى كند بعضى ها دیدن شئى
وحشتناك و عده اى احساس چیزى در گلو و دسته اى با وحشت و اضطراب بیمارى را نشان مى
دهند.
[1] - خارخسک (tribulus terrestris)
از جمله گیاهان دارویی است که نام عجیبی دارد. براساس ترجمه هندی آن، گیاهی است که
وقتی در پای فیل فرو میرود، فیل فریاد میزند؛ یعنی خاری که اثر گزندگی زیادی دارد.
در زبان فارسی به این گیاه، خارخاسک هم میگویند. در شیراز به آن "خارسوهک"،
در اصفهان "هرواد" و در شهرهای دیگر به اسامی خارسهگوش، خارسه کوهک، شکر
خنج و شکوهنج معروف میباشد. اعراب برای خارخسک از نامهای خسک، صمغ الجوز و حمص الامیر
استفاده میکنند. خوب است بدانید که میوه خارخسک به اسامی خسک دانه، تخم کافشه و تخم
کاجیره معروف است.
گیاه شناسی: خارخسک گیاهی علفی است. برگهای
خارخسک متقابل، گلهای آن زردرنگ و کوچک و میوه آن سبز مایل به زرد، بدون بو، مدور
و شامل 5 قسمت جداشدنی و خاردار است. قسمتهای مورد استفاده این گیاه میوه، دانه، برگ،
ریشه و گاهی کلیه اعضای گیاه است ولی بیش از همه میوه آن مورد استفاده قرار می
گیرد.
ترکیبات شیمیایی: ترکیبات شیمیایی گیاه خارخسک شامل
یک نوع آلکالوئید، مقدار کمی اسانس روغن فرار، مقداری روغن ثابت رزین، تانن، استرولهای
گیاهی، مواد معدنی شامل کلسیم، فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، گوگرد، ازت و کلر، 25 نوع
فلاونوئید (مانند کوئرستین)، ساپونین ها (مانند دایوزژنین و فوروستانول)، گلوکز و گالاکتوز
و در دانه آن هرمین است.
خواص درمانی خارخسک:
گیاهی موثر در کاهش قند خون بیماران دیابتی:
میوه گیاه خارخسک در کاهش قند خون مبتلایان به دیابت موثر است. به گزارش سلامت نیوز
به نقل از شبکه خبر، دکتر"عطاالله بنکداران"، عضو هیئت علمی پژوهشکده گیاهان
دارویی جهاد دانشگاهی، با بررسی تعدادی از موشهای صحرایی دریافته است که مصرف عصاره
میوه گیاه خارخسک باعث کاهش قند خون موش های دیابتی میشود. شایان ذکر است که در طب
سنتی، از میوه این گیاه، برای درمان دیابت استفاده میشود.
خارخسک و ناتوانی جنسی: این ماده از زمانهای
قدیم در اروپا و آسیا قبل از اینکه پیشرفتهای علمی، داروهای شیمیایی و درمانهای پزشکی
برای این عارضه پیدا شود و ماده اصلی آن که "پروتودیوسین" نامیده میشود
کشف شود، برای درمان ناتوانیهای جنسی و ناباروری استفاده میشده است. شش دانشگاه و
بیمارستان آکادمیک، بیش از نه تحقیق روی این گیاه انجام دادهاند که آثار آن را روی
ناتوانی جنسی به اثبات میرساند. این تحقیقات نشان داده است خارخسک در مواقعی کاربرد
دارد که هورمونهای جنسی فرد نامتوازن بوده یا تستوسترون کاهش یافته باشد. در این حالت
ماده فعال موجود در خارخسک می تواند با استفاده از آنزیمهای طبیعی بدن فرد این کمبود
را جبران کند. همچنین، تحقیقات دیگری نشان داده است که خارخسک می تواند DGEA که مادهای
موثر برای برقراری یک رابطه جنسی سالم و کامل میباشد را در بدن فرد بالا ببرد. این
ماده برای درمان ناتوانیهای جنسی و بالابردن کیفیت عملکرد فرد بسیار خوب عمل میکند
و اگر به طور مرتب مورد استفاده قرار گیرد می تواند این مشکل را درمان کند.
خارخسک برای کاهش فشارخون مفید است: این
گیاه در گذشته برای کاهش چربی خون و کلسترول، رفع تصلب شرایین، انسداد و سخت شدن سرخرگها
مورد استفاده قرار میگرفته است. ترکیبات این گیاه در کاهش مقدار سدیم موجود در خون
که باعث کاهش میزان مایعات میشود موثر است. خارخسک با کاهش تحریک عصبی، افزایش فعالیت
عضله قلب و از بین بردن هورمونهای مازاد از جریان خون، برای برطرف کردن فشار خون مفید
است. این گیاه بین ورزشکاران به خصوص بدنسازان به همراه مکملهای غذایی برای تقویت
توده عضلانی و افزایش قدرت مصرف میشود و در داروهای سنتی چینیها و هندیها برای درمان
بیماری های کبد، کلیه و بیماری های قلبی – عروقی مورد استفاده قرار می گیرد.
سایر خواص درمان خارخسک: خارخسک گیاهی مدر
است، موجب دفع سنگهای مجاری ادراری میشود و عفونت و التهاب لثه را درمان میکند.
میوه این گیاه در درمان زخم و آبسه مفید است و باعث تقویت کبد و کلیه میشود. همچنین
در کودکان دارای التهاب و برفک دهان می توان از خارخسک به عنوان یک داروی مفید استفاده
کرد.
طرز استفاده:
دم کرده: سه نوبت در روز و در هر نوبت
1 قاشق مرباخوری سرخالی (2 تا 4 گرم) از میوه گیاه را در یک لیوان آب جوش بریزید پس
از مدت 15 دقیقه آن را صاف کرده و قبل از غذا استفاده کنید.
عرق خارخسک: صبح یک فنجان به صورت ناشتا
و یک فنجان نیز عصر میل شود.
فرآوردههای آماده: از فرآوردههای موجود
در بازار می توان قطره پروستاتان، قطره سنکل و قطره آفرودیت را نام برد.
موارد منع مصرف: خارخسک، قابض است و مصرف
آن باعث افزایش ترشح شیر در مادران میشود اما در عین حال باید توجه داشت که زیادهروی
در مصرف این گیاه، می تواند خطر سقط جنین را افزایش دهد. درباره مصرف در دوران شیردهی
مورد خاصی ذکر نشده است اما باید حتما مصرف آن با مشورت پزشک صورت گیرد.
قس
خارخَسَک یک گیاه بوتهای است.
میوه ی خارخسک چهار بخشی و نرم است اما
خارهای تیزی دارد.
خارخسک در آب و هوای گرم و حتی در کویرها
دیده میشود.
خارخاسک گیاهی است علفی، یک ساله، دارای
ساقه های خوابیده با انشعابات گسترده بر سطح خاک و پوشیده از تار که برگ و ساقه های
جوان آن را تارهای ظریف ابریشمی می پوشاند. برگ های آن متقابل غالباً نامساوی و مرکب
از برگچه های کوچک و ریزی است که به تعداد ۶-۳ زوج در طرفین دمبرگ اصلی جای دارند.
گل ها زرد کوچک و منفرد هستند. میوه آن شیزوکارپ ناشکوفا که در موقع رسیدن قسمت های
پنجگانه آن از هم جدا و پراکنده می شوند.هر یک از این قسمت های پنج گانه در سطح بیرونی
خاردار است. قسمت های مورد استفاده این گیاه، میوه، دانه، برگ، ریشه و گاهی کلیه اعضای
گیاه است ولی بیش از همه میوه آن مورد استفاده قرار می گیرد. رنگ میوه های آن سبز مایل
به زرد، بدون بو و با طعم مشخص است.
kharkhasak
میوه های این گیاه را در اواخر تابستان
و اوایل پاییز جمع آوری می نمایند. این گیاه پراکندگی وسیعی در نواحی مختلف کره زمین
دارد. به طوری که می توان آن را در غالب نواحی دنیا مشاهده کرد. ترکیبات شیمیایی گیاه
خارخاسک شامل رزین، تاش، روغن ثابت، آلکالوئید، پلی فنل ها و مواد معدنی شامل کلسیم،
فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، گوگرد، ازت و کلر است. پنج نوع ماده گلیکوزیدی نیز دارد که
همه آنها دارای گلوکز است و علاوه بر گلوکز قندهای رامنوز، آرابینوز را هم شامل می
شود. خارخاسک به عنوان مدر، دفع کننده سنگ های مجاری ادراری و تقویت کننده قوای جنسی
به کار می رود. در طب گذشته برای خارخاسک اثر مدر و دفع کننده سنگ های مجاری ادراری
و تقویت کننده قوای جنسی قائل بوده و از آن به عنوان درمان کننده عفونت و التهاب لثه
استفاده می شده است. از فراورده های موجود در بازار می توان قطره پروستاتان، قطره سنکل
و قطره آفرودیت را نام برد. ویکی
قس
Tribulus terrestris is a flowering
plant in the family Zygophyllaceae, native to warm temperate and tropical
regions of the Old World in southern Europe, southern Asia, throughout Africa,
and Australia.[2] It can thrive even in desert climates and poor soil. Like
many weedy species, this plant has many common names, including bindii,[3]
bullhead,[4] burra gokharu, caltrop,[1] cat's head,[1][3] devil's eyelashes,[5]
devil's thorn,[1][5] devil's weed,[1] goathead,[1] puncturevine,[1] and
tackweed.[6]
Contents [show]
Growth[edit]
"Goathead"
fruit
Thumbtack-like Tribulus
terrestris nutlets are a hazard to bicycle tires.
Tribulus terrestris is a
taprooted herbaceous perennial plant that grows as a summer annual in colder
climates. The stems radiate from the crown to a diameter of about 10 cm to over
1 m, often branching. They are usually prostrate, forming flat patches, though
they may grow more upwards in shade or among taller plants. The leaves are
pinnately compound with leaflets less than 6 mm (a quarter-inch) long. The
flowers are 4–10 mm wide, with five lemon-yellow petals. A week after each
flower blooms, it is followed by a fruit that easily falls apart into four or
five single-seeded nutlets. The nutlets or "seeds" are hard and bear
two to three sharp spines, 10 mm long and 4–6 mm broad point-to-point. These
nutlets strikingly resemble goats' or bulls' heads; the "horns" are
sharp enough to puncture bicycle tires and lawn mower tires and to cause
painful injury to bare feet.[7]
Tribulus terrestris nutlets in
foot, Marfa, Texas
Etymology[edit]
The Greek word, τρίβολος meaning
'water-chestnut',[8] translated into Latin as tribulos. The Latin name tribulus
originally meant the caltrop (a spiky weapon), but in Classical times already
the word meant this plant as well.[9]
Cultivation and uses[edit]
The plant is widely naturalised
in the Americas and also in Australia south of its native range. In some states
in the United States, it is considered a noxious weed and an invasive
species.[1]
It has been reported that the
seeds or nutlets have been used in homicidal weapons smeared with the juice of
Acokanthera venenata in southern Africa.[7]
Dietary supplement[edit]
Some body builders use T.
terrestris as post cycle therapy or "PCT".[citation needed] After
they have completed an anabolic-steroid cycle, they use it under the assumption
that it will restore the body's natural testosterone levels.
The extract is claimed to
increase the body's natural testosterone levels and thereby improve male sexual
performance and help build muscle. Its purported muscle-building potential was
popularized by American IFBB bodybuilding champion Jeffrey Petermann in the
early 1970s. However, T. terrestris has failed to increase testosterone levels
in controlled studies.[10][11][12] It has also failed to demonstrate
strength-enhancing properties,[13] a finding indicating that the anabolic
steroid effects of Tribulus terrestris may be untrue. Some users report an
upset stomach, which can usually be counteracted by taking it with
food.[citation needed]
Traditional medicine[edit]
In traditional Chinese medicine
Tribulus terrestris is known under the name bai ji li (白蒺藜). According to Bensky and Clavey, 2004 (Materia medica 3rd edition,
pp. 975–976) Tribulus terrestris is ci ji li (刺蒺藜). "Confusion with Astragali complanati Semen (sha yuan zi)
originally known as white ji li (白蒺藜 bai ji li), led some
writers to attribute tonifying properties to this herb..."
T. terrestris has long been a
constituent in tonics in Indian Ayurveda practice, where it is known by its
Sanskrit name, "gokshura/ sarrata"[14] It is also used in Unani,
another medical system of India.
Usage in Indian Ayurveda
practice[edit]
Tribulus terrestris is known in
Sanskrit as Goksura. The word, Gokshura, comes from two Sanskrit words: Go (cow) and Kshura (hoof). This is because
the small fruits look very much like the hooves of cows, with several big
thorns and lots of little spines on them. It supports overall physical, as well
as sexual, strength by building all the tissues, especially shukra dhatu
(reproductive tissue). It is mainly useful in kidney, bladder, urinary tract
and uro-genital related conditions, where it acts as a diuretic.[15]
Research in animals[edit]
T. terrestris has been shown to
enhance sexual behavior in an animal model.[16] It appears to do so by
stimulating androgen receptors in the brain.T. terrestris is now being promoted
as a booster for the purpose of increasing sex drive. Its use for this purpose
originated from a Bulgarian study conducted in the 1970s, which found effects
on free testosterone and luteinizing hormone in men belonging to infertile
couples.[citation needed] A research review conducted in 2000 stated that the
lack of data outside of this study prevents generalizing to healthy individuals
[17]
Animal studies in rats, rabbits
and primates have demonstrated that administration of Tribulus terrestris
extract can produce statistically significant increases in levels of
testosterone, dihydrotestosterone and dehydroepiandrosterone,[18] and produces
effects suggestive of aphrodisiac activity.[16] On the other hand, one recent
study found that T. terrestris caused no increase in testosterone or LH in
young men,[19] and another found that a commercial supplement containing
androstenedione and herbal extracts, including T. terrestris, was no more
effective at raising testosterone levels than androstenedione alone.[20]
The active chemical in T.
terrestris is likely to be protodioscin (PTN).[21] In a study with mice, T.
terrestris was shown to enhance mounting activity and erection better than
testosterone cypionate;[citation needed] however, testosterone cypionate is a
synthetic ester of testosterone engineered for its longer activity, rather than
an immediate effect. Testosterone cypionate has a half-life of 8 days and is
administered every 2–4 weeks in humans for testosterone replacement.[22] The
proerectile aphrodisiac properties were concluded to likely be due to the
release of nitric oxide from the nerve endings innervating the corpus
cavernosum penis.[citation needed] Also, T. terrestris was shown to have strong
inhibitory activity on COX-2.[23]
Eradication[edit]
Typical habitat of Tribulus
terrestris
Where this is a non-indigenous
species, eradication methods are often sought. There are both biological and
herbicidal solutions to the problem, but none of them provide a solution that
is both quick and long-lasting, because T. terrestris seeds remain viable for
up to 7 years on average.
Physical[edit]
In smaller areas, T. terrestris
is best controlled with manual removal, using a hoe to cut the plant off at its
taproot. While this is effective, removing the entire plant by gripping the
taproot, stem or trunk and pulling upward to remove the taproot is far more
effective. This requires monitoring the area and removing the weed throughout
the preseeding time (late spring and early summer in many temperate areas).
This will greatly reduce the prevalence of the weed the following year. Mowing
is not an effective method of eradication, because the plant grows flat against
the ground.
Another avenue of physical
eradication is to crowd out the opportunistic weed by providing good
competition from favorable plants. Aerating compacted sites and planting
competitive desirable plants, including broad-leaved grasses such as St. Augustine,
can reduce the affect of T. terrestris by reducing resources available to the
weed.
Chemical[edit]
Chemical control is generally
recommended for home control of T. terrestris. There are few pre-emergent
herbicides that are effective. Products containing oryzalin, benefin, or
trifluralin will provide partial control of germinating seeds. These must be
applied prior to germination (late winter to midspring).
After plants have emerged from
the soil (postemergent), products containing 2,4-dichlorophenoxyacetic acid
("2,4-D"), glyphosate, and dicamba are effective on T. terrestris.
Like most postemergents, they are more effectively maintained when caught small
and young. Dicamba and 2,4-D will cause harm to most broad-leaved plants, so
the user should take care to avoid over-application. They can be applied to
lawns without injuring the desired grass. Glyphosate will kill or injure most
plants, so it should only be used as a spot treatment or on solid stands of the
weed.
A product from DuPont called Pastora
is highly effective but expensive and not for lawn use.
Biological[edit]
Two weevils, Microlarinus
lareynii and M. lypriformis, native to India, France, and Italy, were
introduced into the United States as biocontrol agents in 1961. Both species of
weevils are available for purchase from biological suppliers, but purchase and
release is not often recommended because weevils collected from other areas may
not survive at the purchaser's location.
Microlarinus lareynii is a seed
weevil that deposits its eggs in the young burr or flower bud. The larvae feed
on and destroy the seeds before they pupate, emerge, disperse, and start the
cycle over again. Its life cycle time is 19 to 24 days. Microlarinus
lypriformis is a stem weevil that has a similar life cycle, excepting the
location of the eggs, which includes the undersides of stems, branches, and the
root crown. The larvae tunnel in the pith where they feed and pupate. Adults of
both species overwinter in plant debris. Although the stem weevil is slightly more
effective than the seed weevil when each is used alone, the weevils are most
effective if used together and the T. terrestris plant is moisture-stressed.
Phytochemistry[edit]
Two alkaloids that seem to cause
limb paresis (staggers) in sheep that eat Tribulus terrestulis are the
beta-carboline alkaloids harman (harmane) and norharman (norharmane).[24] The
alkaloid content of dried foliage is about 44 mg/kg.[24]
References[edit]
^ Jump up to: a
b c d e f g h "Tribulus terrestris information from NPGS/GRIN".
www.ars-grin.gov. Retrieved 2008-03-18.
Jump up ^
"Zygophyllaceae". Council of Heads of Australasian Herbaria.
Retrieved 2010-03-13.
^ Jump
up to: a b "Caltrop - Tribulus terrestris". Weeds Australia. National
Weeds Management Facilitator. Retrieved 2009-03-10.
Jump up ^ USDA PLANTS database
^ Jump
up to: a b Hyde, M.A. & Wursten, B. (2011). Flora of Mozambique
Jump up ^ North Dakota
Department of Agriculture (no date). "Puncturevine (Tribulus
terrestris)". Retrieved 2 Sep 2011.
^ Jump
up to: a b Tribulus terrestris in BoDD – Botanical Dermatology Database
Jump up ^ "Greek Word Study
Tool: τρίβολος". perseus.tufts.edu. Retrieved 11 August 2012.
Jump up ^ Charlton T. Lewis,
Charles Short, A Latin Dictionary
Jump up ^ Brown GA, Vukovich MD,
Reifenrath TA, Uhl NL, Parsons KA, Sharp RL, King DS (2000). "Effects of
anabolic precursors on serum testosterone concentrations and adaptations to
resistance training in young men". International Journal of Sport
Nutrition and Exercise Metabolism 10 (3): 340–59. PMID 10997957.
Jump up ^ Brown GA, Vukovich MD,
Martini ER, Kohut ML, Franke WD, Jackson DA, King DS (2001). "Endocrine
and lipid responses to chronic androstenediol-herbal supplementation in 30 to
58 year old men". J Am Coll Nutr 20 (5): 520–8. PMID 11601567.
Jump up ^ Neychev VK, &
Mitev VI. (2005). "The aphrodisiac herb Tribulus terrestris does not
influence the androgen production in young men". Journal of
Ethnopharmacology 101 (1–3): 319–23. doi:10.1016/j.jep.2005.05.017. PMID
15994038.
Jump up ^ Rogerson S, Riches CJ,
Jennings C, Weatherby RP, Meir RA, Marshall-Gradisnik SM. (2007). "The
Effect of Five Weeks of Tribulus terrestris Supplementation on Muscle Strength
and Body Composition During Preseason Training in Elite Rugby League Players".
The Journal of Strength & Conditioning Research 21 (2): 348–53.
doi:10.1519/R-18395.1. PMID 17530942.
Jump up ^ (2001). The Ayurvedic
Pharmacopoeia of India, Ministry of Health & Family Welfare, Government of
India, Department of Indian System of Medicine & Homoeopathy. Vol 1, Part
1: 260.
Jump up ^ National R & D
Facility for Rasayana
^ Jump
up to: a b Gauthaman K, Adaikan PG, Prasad RN. (2002). "Aphrodisiac
properties of Tribulus Terrestris extract (Protodioscin) in normal and
castrated rats". Life Sciences 71 (12): 1385–96.
doi:10.1016/S0024-3205(02)01858-1. PMID 12127159.
Jump up ^ Bucci LR (2000).
"Selected herbals and human exercise performance". The American
journal of clinical nutrition 72 (2 Suppl): 624S–36S. PMID 10919969.
Jump up ^ Gauthaman K, Ganesan
AP (Jan 2008). "The hormonal effects of Tribulus terrestris and its role
in the management of male erectile dysfunction—an evaluation using primates,
rabbit and rat". Phytomedicine 15 (1–2): 44–54.
doi:10.1016/j.phymed.2007.11.011. PMID 18068966.
Jump up ^ Neychev VK, Mitev VI
(Oct 2005). "The aphrodisiac herb Tribulus terrestris does not influence
the androgen production in young men". Journal of Ethnopharmacology 101
(1–3): 319–23. doi:10.1016/j.jep.2005.05.017. PMID 15994038.
Jump up ^ Brown GA, Vukovich MD,
Reifenrath TA, et al. (Sep 2000). "Effects of anabolic precursors on serum
testosterone concentrations and adaptations to resistance training in young
men". International Journal of Sport Nutrition and Exercise Metabolism 10
(3): 340–59. PMID 10997957.
Jump up ^ Gauthaman K, Ganesan
AP, Prasad RN (2003). "Sexual effects of puncturevine (Tribulus
terrestris) extract (protodioscin): an evaluation using a rat model".
Journal of Alternative and Complementary Medicine 9 (2): 257–65.
doi:10.1089/10755530360623374. PMID 12804079.
Jump up ^ "National
Institutes of Health". Retrieved April 24, 2010
Jump up ^ Hong CH, Hur SK, Oh
OJ, Kim SS, Nam KA, Lee SK (2002). "Evaluation of natural products on
inhibition of inducible cyclooxygenase (COX-2) and nitric oxide synthase (iNOS)
in cultured mouse macrophage cells". J. Ethnopharmacol 83 (1–2): 153–159.
doi:10.1016/S0378-8741(02)00205-2. PMID 12413723.
^ Jump
up to: a b Bourke CA, Stevens GR, Carrigan MJ (Jul 1992). "Locomotor
effects in sheep of alkaloids identified in Australian Tribulus
terrestris". Australian Veterinary Journal 69 (7): 163–165.
doi:10.1111/j.1751-0813.1992.tb07502.x. PMID 1445080.
External links[edit]
Wikimedia Commons has media related to Tribulus terrestris.
Germplasm Resources Information
Network: Tribulus terrestris
Flora Europaea: native
distribution in Europe
Page on T. terrestris at the
Global Compendium of Weeds
Page from the U.S. Department of
Agriculture's PLANTS database
Tribulus terrestris List of
Chemicals (Dr. Duke's Databases)
Tribulus terrestris in West
African plants – A Photo Guide.
Categories: TribulusBodybuilding
supplementsInvasive plant speciesMedicinal plantsPlants used in AyurvedaPlants
used in traditional Chinese medicinePlants described in 1753
[2] - در اصطلاح گیاه درمانى اگر آبریزش از بینى به طرف خارج باشد زکام و اگر
به طرف حلق و سینه رهسپار گردد نزله نامند که این خود زمینه را براى برونشیت و ورم
ریه و سایر بیماری هاى ریوى مستعد مى سازد چه مزاج بیمار گرم و چه سرد باشد باید تا
سه روز بجز آش جو هیچ طعامى و آشامیدنى ندهند.
عناب، سه پستان، گل اروانه، بنفشه به صورت
جوشانده بکار برند و از غذاهاى سرخ کرده و ترش بسیار سرد و محرک بپرهیزند و نیز از
ماش، اسفناج، سبوس گندم، نشاسته به صورت حریره و روغن بادام و شکر استفاده نمایند اگر
بیمارى که مبتلا به زکام است بر روى شکم بخوابد و صورت را روى بالش گذارد تا ماده بتواند
بهتر جارى شود در بهبودى بیمار مؤثر است زیرا در این صورت مایعات از حلق به طرف پائین
سرازیر نمى شود.
مبتلایان به زکام باید حتما سر را پوشیده
دارند و از هواى سرد و شمالى بپرهیزند – هر چند عطش داشته باشند نباید آب سرد بنوشند.
اینگونه بیماران کمتر بخوابند زیرا ماده بیمارى زا بیشتر مى تواند به سوى حلق سرازیر
شود و بیشتر به حالت نیمه نشسته بسر برند و استراحت کامل کنند.
نسخه:
براى مزکوم یا صاحب زکام
ریشه ایرسا ۱۰ گرم
کتیرا ۵/۲ گرم
ریشه شیرین بیان ۱۰ گرم
همه را نرم کوبیده خوب سائیده خمیر کرده
به صورت قرصهائى به اندازه مغز پسته تهیه کرده و مدام در دهان قرار دهند.
و در وقت خواب گشنیز، کتیرا و گل بنفشه
را کوبیده با نبات سائیده یک قاشق مرباخورى میل نمایند.
گفتار بقراط (اگر ماده نزله به سوى ریه
ریزش کند پس از چندى به چرک مبدل خواهد شد) این نیز پایه اولیه بیماری هاى ریوى به
علت سینوزیت ها، مى باشد. جویدن یخ و آب خیلى سرد همه مولد نزله اند.درمان زکام در
هواى گرمگل بنفشه ۳۰ گرم
عناب ۳۰ گرم
سه پستان ۱۰ گرم
ریشه خطمى ۱۵ گرم
تخم خطمى ۱۵ گرم
همه را نرم کوبیده ۷ روز جوشانده صبح و
عصر میل نمایند
از شیر خشت مى توان در اینجا استفاده نمود
شربت بنفشه، نیلوفر و ماءالشعیر مفید است مالیدن روغن بنفشه در بینى مؤثر است . صندل،
گل سرخ، کافور، گلاب و سرکه، را مدام بویند اگر گلو دردى بدون چرک همراه زکام باشد
از پخته عدس و پوست انار و پوست بلوط مى توان غرغره نمود براى اینکه زکام به ریه ها
آسیبى نرسانند مى توان از فرمول زیر استفاده کرد. گل گاوزبان ۲۰ گرم
شاه تره ۱۰ گرم
برگ کاسنى ۲۰ گرم
غافث ۲۰ گرم
بارهنگ ۲۰ گرم
بسفایج ۱۰ گرم
ریشه شیرین بیان ۲۰ گرم
کشمش ۳۰ گرم
این مقدار را نیم کوب کرده روزانه ۱۵ گرم
از آن را جوشانیده با شیره کدو و تخم خربزه آمیخته صبح ناشتا و عصر میل نمایند.زکام
در هواى سردکه علت آن هواى بسیار سرد باشد، نوشیدن و بر سر و رو ریختن آب خیلى سرد
خوب نیست این سردردها با سنگینى سر، کدورت حواس و کسالت روان و روحى و خروج رطوبت غلیظ
و سفید یا کبود رنگى از بینى و حلق همراه است .
درمان:
جوشانده بابونه، گل بنفشه، مغز ناخنک، مرزنجوش،
و شبت را انتخاب کرده سر را بشویند و سیاهدانه بو داده و انیسون بو کنند و از جوشانده
انجیر ۱۰ دانه مویز ۳۰ دانه در عسل ریخته صبح و ظهر و شب میل نمایند. و یا ۱۰ گرم تخم
کتان را بو داده در یک استکان عسل ریخته سه مرتبه میل نمایند. اگر آب ریزش بینى زیاد
باشد از جوشانده انیسون بخور دهند و اگر عطسه زیاد باشد از آب بادروج در بینى کنند
(بادروج گیاهى است که به آن ریحان کوهى نیز گویند و تخم آن بسیار کوچک و سیاه رنگ بوده
که به آن تخم شربتى گویند و در فارس زیاد دیده مى شود) یا اینکه پودر تنباکو بو کنند.
نسخه:
جوز هندى ۵ گرم
مصطکى ۱۰ گرم
صمغ عربى ۱۰ گرم
همه را نرم کوبیده با گلاب خمیر کرده قرصهائى
به اندازه نخود تهیه و مرتبا در دهان گذارند و آب آنرا بلع نمایند.نسخه براى زکامهاى
مزمن و کهنهزعفران ۵/۲ گرم
مامیران ۱ گرم
جوز هندى ۵ گرم
مامیثا ۱ گرم
صمغ عربى ۵ گرم
حضض ۱۰ گرم
صندل سرخ ۵ گرم
صندل سفید ۵ گرم
حناء ۵ گرم
عدس ۱ گرم
همه را نرم کوبیده در سپیده تخم مرغ حل
کرده و شب به شب اندکى از آنرا با گلاب مخلوط نموده وقت خواب بر سر بمالند و صبح حمام
کنند.
زکام در افراد پرخون و فشار خونى و چاقهاکه
علائمى چون سرخى صورت و چشم ها و سنگینى سر و کدورت حواس و شیرینى دهن مایل به بوى
بد خروج مایعات سفت مایل به سرخ از بینى و غیره همراه است .
درمان:
این بیماران بایستى فصد شوند تا مقدارى
از خون آنها کم شود و سپس از شربت بنفشه و عناب و سه پستان و غیره بدن را پاکسازى نمایند
ماءالشعیر نوشند اگر لازم شود که آب ریزش بینى را بند آورند از شربت عناب و شربت گل
بنفشه و اگر سیلان و رقیق شدن مایعات بینى لازم باشد از جوشانده بابونه و مرزنجوش و
مغز ناخنک و غیره استفاده نمیاند این جوشانده را بایستى از طریق سرشویه هم بکار ببرند.
تبخیر عود یا سندورس یا مرزنجوش براى اینگونه
بیماران مفید است که مى توان مقدارى از این داروها را جوشانده به صورت بخور در فضاى
اطراف بیمار قرار داد.
اگر آب ریزش بینى خیلى رقیق باشد شربت گل
بنفشه خورند که منضج است اگر لازم باشد که ماده مرتبا خارج شود از دادن شربتهاى سفت
کننده ماده خوددارى شود اگر ماده غلیظ باشد و باعث درد شدیدى شده باشد بایستى براى
رقیق شدن و سیلان و جارى شدن آن از تبخیر کاغذ و عنبر و کنجد استفاده نمایند یا سنگ
داغ را در سرکه اندوخته با سبوس در سرکه گرم ریخته بخور دهند، ماءالشعیر نیز مفید است
یا اینکه ماءالشعیر را در روغن بادام و نبات و گلاب و آب انار ریخته میل نمایند.نسخه
هاى ریز هم براى گریپ و هم براى برونشیت حاصله در تعقیب زکام مؤثر استشربت بنفشه با
ترکیب زیر
گل بنفشه ۳۰ گرم
پرسیاوشان ۲۰ گرم
خارخشک ۵۰ گرم
روزى ۱۰ گرم از آن را جوشانده صبح و عصر
میل نمایند (هر قسمت را با ۲ لیوان آب بجوشانند)
شربت زیر نیز براى سردردهاى سخت، ذات الریه،
دردهاى قولنجى و دردهاى کلیوى و سرفه نافع است که به نام شربت فریادرس معروف است .
گل گاوزبان ۵ گرم
صندل سفید ۵ گرم
پرسیاوشان ۵ گرم
عود الصلیب ۵ گرم
ریشه شیرین بیان ۵۰ گرم
بادیان ۱۰ گرم
گلسرخ ۱۰ گرم
تخم گل خطمى ۳۰ گرم
مویز ۱۰۰ گرم
همه را پس از نیم کوب کردن ده قسمت کرده
هر قسمت را شب در ۲ لیوان آب جوش خیس نموده صبح ناشتا پس از جوشانیدن یک لیوان میل
نمایند و بقیه را عصر بکار برند (مویزها را مى توان بهر قسمت مقدارى اضافه نمود زیرا
آنها را بایستى کوبید)زکام در مزاج صفراوىعلائمى چون سوزش چشم، و سر، سیلان اشک، تلخى
دهان، عطش، خروج رطوبت از دهان و بینى .
درمان:
فلوس یا خیار شنبر را در آب میوه ها
یا سکنجبین ریخته میل نمایند (۵/۲ گرم فلوس در یک لیوان آب سکنجبین) شربت سه پستان نوشند از جوشانده گل بنفشه گل خطمى
و برگ کاهو و پوست خشخاش سر را بشویند با گلاب و ماءالشعیر غرغره نمایند.زکام در مزاج
بلغمىاین بیمارى در این مزاج آسیب فراوانى نمى رساند زیرا مزاج هر دو یکى است .
درمان:
از جوشانده گل زوفا، ریشه شیرین بیان، انجیر،
گل قند و ترنجبین تلیین مزاج نمایند عوض آب، گلاب بنوشند حریره از سبوس گندم و مغز
بادام مفید است اگر لازم باشد که ماده یا مایع خروجى بینى رقیق شود از جوشانده بابونه
شبت مغز ناخنک، و آویشن سر را بشویند، اگر سیلان تمام شود مى توان از تبخیر شکر سرخ
یا کاغذ یا سنبل یا دانه اسفند، سندروس، کندر، مر، میعه سایله، و یا از قسط استفاده
نمود.زکام در مزاج سوداوىمزاجهاى سوداوى کمتر گریپ مى شوند و اگر مبتلا شدند آسیب بیشتر
مى بینند زیرا خشگى چشمها، سنگینى سر و خشکى بینى، سردرد شدید، در اینجا بیشتر دیده
مى شود، دهان بوى چیز سوخته مى دهد و بوى دود از بینى و دهان احساس مى شود و زود تبدیل
به عفونت سینوسها مى گردد.
درمان:
با جوشانیده برگ خطمى، گل بنفشه، برگ کاهو،
کدو، سر را بشویند، ماءالشعیر خشخاش و حریره از شکر و نشاسته مفید است اگر سده یا ماده
بیمارى زا تمام شد مى توان از تبخیر سندروس استفاده نمود.برونشیت در تعقیب گریپدر نزله
هاى سخت که با سوزش حلق و سینه همراه است مى توان از لعاب به دانه با عرق گل لاله استفاده
کرد اگر شربت بنفشه به آن اضافه شود بهتر است و ریشه کاسنى را نیز جوشانده روزى سه
لیوان میل نمایند (۱۰ گرم براى هر لیوان) که
باعث باز شدن صدا و صاف شدن آن مى گردد اگر صداى بیمار گرفت که آن نشانه ورم حلق و
طنابهاى صوتى مى باشد بایستى از نسخه زیر استفاده نمود.
کتیرا ۵ گرم
نبات ۴۰ گرم
مرمکى ۵ گرم
عصاره شیرین بیان ۵ گرم
همه را درهم آمیخته روزى سه قاشق مرباخورى
میل نمایند اگر از این هم صداى بیمار باز نشد از چوب چینى و عشبه و غیره مى توان استفاده
نمود. براى باز شدن صدا باز دستوراتى در مبحث سینه دردها وجود دارد.آب ریزش و عطسه
زیاد فصلى (رینیت آلرژیک) قبلا درباره علت این بیمارى در مبحث آلرژى بحث شده است، در
اینجا به درمان آن از طریق گیاه درمانى اشاره مى شود، لازم به توصیه است که بیماران
مبتلا بایستى تا پایان آخرین علائم بیمارى درمان را ادامه داده و بیماران زیادى با
درمان زیر بهبودى حاصل کرده اند.
درمان:
مرزنجوش ۵ گرم چهار قسمت کرده هر قسمت را
در ۲ لیوان آب جوشانده صاف نموده در محل خنکى نگهدارى کنند روزى شش مرتبه مقدارى از
آن را استنشاق نمایند. (آب آن را در بینى کشند)
مرزنجوش ۲۰ گرم
بادرنجویه ۲۰ گرم
اسطوخدوس ۲۰ گرم
تخم گشنیز ۵ گرم
مغز ناخنک ۱۰ گرم
گل بنفشه ۱۰ گرم
پرسیاوشان ۴۰ گرم
آویش شیرازى ۵ گرم
بابونه شیرازى ۵ گرم
داروهاى زیر را پس از نیم کوب کردن ۱۲ قسمت
کرده هر قسمت را پس از شستن در یک لیوان آب جوش ریخته پس از ۵ دقیقه جوشانیدن میل نمایند.
هنگامى که داروها مى جوشد مى توان سر را روى بخور آن گرفت و بخور داد.
اگر بیمارى آلرژیک یا گریپ فصلى سخت باشد
بایستى ۵ گرم سیاهدانه را نیم کوب کرده در نصف استکان آب جوشانده تا به نصف برسد. سپس
آن را صاف کرده و در یک قاشق روغن زیتون تازه بى بو ریخته کمى گرم نمایند تا آبها تبخیر
شود سپس ۳ مرتبه در روز در بینى بچکانید.
براى استنشاق، آب داروى جوشیده شده که در
زیر به آن اشاره شده است مفید است از آن براى غرغره نیز مى توان استفاده کرد.
گل بنفشه ۱۰ گرم
بابونه شیرازى ۵ گرم
مرزنجوش ۱۰ گرم
این مقدار را در سه نوبت و هر نوبت با یک
بطر آب جوشانده شود، سپس سه مرتبه یا بیشتر در بینى بکشید – در عفونت سینوسها نیز
این فرمول مورد استفاده قرار مى گیرد و بسیار مؤثر است .
توجه فرمائید:
داروى سینوزیت، همان داروى زکام یا گریپ
است، داروى استنشاقى بالا، هنگام استنشاق (در بینى کشیدن) همه ى چرکهاى سینوسها را به خوبى تخلیه مى کند.
طرز عمل بدینطریق است که یک قاشق مرباخورى از داروى استنشاقى را در ۲ لیوان آب کمى
جوشانده سپس گرم گرم در بینى بکشند و هواى بینى را خالى کنند، این عمل را سه مرتبه
در روز صبح – ظهر – شب، انجام دهند.
[1] - بیگانه خوارها، فاگوسیتها، یا ذره خوارها سلولهایی هستند که بخشی از
دستگاه ایمنی بدن را تشکیل می دهند. این سلولها توانایی بیگانه خواری دارند؛ یعنی
میتوانند پاتوژن ها یا سایر سلولها و مولکولهای بیگانه، و نیز اجزای سلولی فرسوده را
بلعیده و سپس هضم کرده و از بین ببرند. بیگانه خوارها در عفونتها و پاسخ التهابی بدن
نقش اساسی دارند.
بیگانه خوارها میتوانند با تغییر شکل در
غشاء سلولی خود پای کاذب ایجاد کنند، و به این ترتیب دور سلولهای بیگانه را احاطه کرده
و آنها را در واکوئول سیتوپلاسم خود محبوس کنند. آنگاه، لیزوزوم های آن آنزیمهای لازم
برای هضم سلول بیگانه را ترشح کرده و آن را از بین میبرند.
بیگانه خوارها عبارت اند از درشت خوارها،
مونوسیت ها، نوتروفیل ها و ماستوسیتها. بلع و هضم میکروارگانیسم ها توسط دو گروه اصلی
از سلولها تحت عنوان میکروفاژها و ماکروفاژها ] Microphage
& [Macrophage انجام
می گیرد. میکروفاژها نوتروفیل های چند هسته ای هستند که قابل تقسیم شدن نبوده و دارای
عمر کوتاهی هستند. این سلولها دارای گرانولهایی هستند که حاوی تعداد زیادی از فاکتورهای
Bactericidal (کشنده باکتری) و ذخیره گلیکوژن می باشند. گلیکوژن
تحت شرایط بی هوازی در مسیر گلیکولیز به مصرف می رسد و انرژی لازم جهت فعالیت بیگانه
خوار فراهم میکند. ماکروفاژها از منوسیتهای مغز استخوان حاصل می شوند و تحت عنوان سیستم
رتیکولواندوتلیال در بافتهای مختلف جایگزین می گردند. برخلاف سلولهای پلی مورف، ماکروفاژها،
دارای عمر طولانی هستند و دفاع اصلی را در برابر باکتریهای چرک زا(pyogenic)
برعهده دارند. ویکی