۱۳۹۶ آبان ۹, سه‌شنبه

نیم

نیم.  (ا.  ه.).  بکسر نون و سکون یا و میم لغت هندی است کویند اصل آن نینب بوده که بنا بر قاعدۀ مقرره در الفاظ فارسیه هر جا که نون با باء موحدۀ ساکنه جمع شود با را با میم بدل می کنند مانند دنب و سنب که با را با میم بدل کرده و برای تخفیف نون را حذف کرده دم و سم شده در آنجا نیز همین عمل نموده نیم کشته
ماهیت آن
درختی است عظیم هندی معروف و مشهور برک آن باریک و مشرف و نازک و اندک از برک انار بزرکتر و تشریف آن زیاده و کل آن در خوشه و وسط کلها زرد و اندک با عطریت و خوش منظر و ثمر آن بقدر سنجد بسیار کوچکی یعنی مدور اندک طولانی و رسیدۀ پختهای آن زردرنک و تلخ با اندک شیرینی یحتمل که آنچه حکیم میر محمد مؤمن رح تع در تحفه نوشته اند که آن را در اصفهان سنجد کرخی و در مازندران کنار نامند و در بعضی بلاد معروف بدرخت توز است چندان اصلی نداشته باشد زیرا که نیم در غیر بلاد هند نمی شود و مستعمل اکثر برک تازۀ آنست
طبیعت آن
نزد اهل هند سرد در اول و خشک در دوم و نزد بعضی در اول کرم و تر و نزد بعضی معتدل
افعال و خواص آن
محلل و منضج اعضاء الراس بخور برک مطبوخ آن در آب جهت درد کوش و اوجاع مفاصل و قطور عصارۀ برک تازۀ آن به تنهائی و یا با عسل در بینی مسکن صداع و در کوش مسکن وجع و مصلح جراحات و مانع آب رفتن از ان و مضمضه به آب برک تازۀ آن و یا به آب مطبوج آن جهت تقویت لثه و درد دندان نافع اعضاء النفض آشامیدن آب برک تازۀ مطبوخ آن و یا آنکه برک آن را سائیده و کردۀ با نی پخته در آب اندازند و آب آن را سه شبانروز بیاشامند جهت تحلیل ریاح و رطوبات معده و التیام مجاری بول و تصفیۀ آنها و آشامیدن آب مطبوخ پوست بیخ آن بقدر دوازده مثقال مدر حیض بسته شده و آشامیدن ثمر آن یک مثقال حابس اسهال مزمن و حکیم میر محمد افضل در مجربات خود نوشته که ثمر آن کرم و تر و ملین بطن و رافع جذام است الاورام و البثور و الدمامیل ضماد برک کوبیدۀ کرم نمودۀ آن و بدستور ضماد پختۀ آن بدین نحو که در ظرف سفالی کرده و ظرف دیکر بر سر آن کذاشته و اطراف آن را بسته بر آتش کمی کذارند که ببخار طبخ یابد و یا آنکه در برک بید انجیر و یا برک موز بسته در زیر خاکستر کرم طبخ نمایند جهت تحلیل اورام حارۀ رطبه و بارده و نضج دمامیل و تنقیۀ قروح و التیام آنها و تسکین اوجاع و امثال اینها نافع و ضماد سائیدۀ آن با اندک نمک منقی قروح خبیثه و خورندۀ کوشت فاسد و بدستور باکرکه شکر سرخ تیره مائل بسیاهی است اکال قروح و جروح است و چون بفتیله آلوده در دهن زخم کذارند کشاده کرداند و چون در جوف آن فرستند تنقیۀ آن نماید خصوص که بر بالای آن زخم برک سائیده کرم کرده و یا مطبوخ بنحو مذکور بسته باشند و چون قروح و جروح تنقیۀ تام یافتند و خواهند ملتئم سازند باید که بی نمک استعمال نمایند و مرهم و دهن آن نیز جهت اکثر قروح و جروح و سوختکی آتش نافع و بعضی روغن آن را نائب مناب روغن شیخ صنعان دانسته اند و صنعت آن هر دو و حلوای برک آن در قرابادین کبیر ذکر یافت و عرق پوست درخت بسیار کهنۀ آنکه نیم کوفته هر مقدار که خواهند و با ربع وزن آن شکر سرخ که بهندکر نامند اما صاف خالص باشد و ده وزن آن آب بخیسانند و روزها بآفتاب و شبها در سایه کذارند تا بیست و یک روز پس عرق کشند بدستور مقرر و روزی دو توله تا چهار توله آن را بیاشامند و از عقب آن بفاصله یکدو ساعت نان با روغن کاو تازه بخورند تا بیست و یک روز یا زیاده بحسب حاجت و مرض و از نمک و ترشی و ماهی و بادی پرهیز نمایند جهت اکثر امراض مانند لقوه و فالج و استرخا و اوجاع مفاصل و غیرها و استسقا و نزول آب در هر عضوی که باشد و قروح مجاری بول و جذام و قروح خبیثه و ساعیه و جرب متقرح و قوبا و امثال اینها نافع و بدستور آشامیدن نقوع مذکور جهت امراض مزبوره روزی دو توله بدستور و مراعات پرهیز
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
/////////////
چریش
اشاره
به فارسی در بندرعباس و چاه‌بهار با نامهای محلی «چریش»، «سریش» و «چریشک» نامیده می‌شود. به فرانسوی‌Margousier وFaux sycomore و به انگلیسی‌Neem وNim tree وMargosa گفته می‌شود. گیاهی است از خانواده‌Meliaceae نام علمی آن:Azadirachta indica A .Juss . و مترادف آن‌Melia azadirachta L . وMelia indica Boiss . وMelia fraxinifolia Salisl . می‌باشد. روغنی که از دانه‌های گیاه می‌گیرند در بازرگانی به‌Nimoil معروف است.
مشخصات
چریش درختی است با قامت متوسط برگهای آن سبز، کناره برگ دارای بریدگی و شبیه دندانه نامنظم است، برگهای آن شبیه برگ زبان گنجشک می‌باشد. نوک برگها خیلی تیز و کشیده‌تر از برگهای زیتون تلخ می‌باشد ولی شکل کلی درخت شبیه درخت زیتون تلخ است، به همین جهت اغلب اشتباها یا عمدا برگها و ریشه آن را به جای و یا مخلوط با برگها و پوست و ریشه زیتون تلخ در بازار عرضه می‌نمایند.
درخت چریش بومی هند شرقی است و تا مغرب چین و شرق جاوه انتشار دارد و در بعضی مناطق کاشته می‌شود. به ایران وارد شده و کاشته می‌شود و از گیاهان بومی شده است. در حال حاضر در چاه‌بهار، بندرعباس و سایر نقاط جنوب کشور می‌روید.
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 2
چریش
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی چریش دارای یک روغن تلخ و مارگوزیک اسید[1] است. روغنی که از دانه‌های آن گرفته می‌شود، دارای دو نوع ماده تلخ است. در دانه‌های آن در حدود 45 درصد روغن وجود دارد. مواد تلخی که از روغن چریش جدا شده است عبارت‌اند از: نیمبین 2] و
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 3
نیمبی‌نین 3] و نیم‌بیدین 4] که ماده عامل عمده آن را تشکیل می‌دهد شامل سولفور می‌باشد. از شکوفه‌های چریش یک گلوکوزید به نام نیم‌بوسترین 5] در حدود 005/ 0 درصد و اسانس روغنی فرّار با بویی نامطبوع (در حدود 5/ 0 درصد) و نیم بوسترول 6] و نیم بستین 7] و اسیدهای چرب جدا شده است. در گلهای آن یک ماده تلخ و اسانس تلخ و تحریک‌کننده وجود دارد. در میوه‌های آن ماده تلخ باکایانین 8] یافت می‌شود.
از پوست تنه درخت در حدود 04/ 0 درصد ماده نیمبین و در حدود 01/ 0 درصد ماده نیمبینین و در حدود 4/ 0 درصد ماده نیم‌بیدین و در حدود 02/ 0 درصد اسانس جدا شده است G .I .M .P[ .
در گزارش دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی گیاه چریش چنین آمده است:
در پوست درخت نیمبین، نیم‌بیدین، نیمبی‌نین، نیم‌بوسترول [باتاچارچی 9]] و سوجیول 10] و نمبیول 11] [سنگوپتا[12]] یافت می‌شود. در روغن تصفیه شده آن پالمیتیک اسید[13]، استئاریک اسید[14] اولئیک اسید[15]، لینولئیک اسید[16]، آراشیدیک اسید[17] و مقدار کمی میریستیک اسید[18] وجود دارد. روغن دانه‌های آن منبع غنی از
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 4
اولئین 19] و استئارین است [پتلو[20]]. مهمترین عامل مؤثر اصلی روغن آن نیم‌بیدین است که مقداری سولفور در آن یافت می‌شود. [صدیقی 21]]. در برگهای آن مارگوزین 22] وجود دارد [گوسوامی و دوت 634].
خواص- کاربرد
در هند: پوست درخت چریش تلخ مقوی و تونیک است و قابض و تب‌بر می‌باشد. همچنین پوست ریشه و میوه‌های نارس آن نیز تونیک و مقوی و تب‌بر است.
برگهای له‌شده آن را به صورت ضماد برای فروکش کردن جوش و کورک روی محل مبتلا می‌گذارند. جوشانده برگهای آن را به عنوان ضدعفونی‌کننده برای ضد عفونی کردن زخمها و اکزما به کار می‌برند. گلهای خشک آن تونیک و مقوی بخصوص مقوی معده است. روغن آن محرک، ضدعفونی‌کننده و به عنوان پادزهر برای مارگزیدگی و عقرب‌زدگی مصرف می‌شود. میوه‌های آن مسهل است. و برای کشتن کرم معده به کار می‌رود، ضمنا نرم‌کننده نیز می‌باشد.
در برمه: پوست درخت به عنوان مقوی و تونیک و برگ، گل و روغن آن به عنوان محرّک موضعی و حشره‌کش مصرف می‌شود [راجر[23]]. صمغ آن نرم‌کننده و مقوی و گلهای آن برای تقویت معده مفید است. برگهای له‌شده آن را به صورت ضماد روی جرب و تاولهای تر برای التیام می‌گذارند [تئوبالد[24]].
در هند و چین: تنطور پوست درخت برای اشخاص مبتلا به مالاریای مزمن یا یرقان و خستگی عمومی تجویز می‌شود و بعلاوه برای اشخاصی که پس از جراحتهایی تب کرده‌اند نیز توصیه می‌شود. از تنطور برگ درخت به عنوان محرّک اشتها و با ریواس به عنوان تونیک (ولی یبوست‌زا) استفاده می‌شود. به علاوه از این تنطور به صورت مالش روی اعضای شکسته و یا از جا در رفته و برای تسکین دردهای عضلات به کار می‌برند. از روغن برگهای آن برای معالجه دردهای روماتیسمی و مالیدن آن برای رفع
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 5
اکزمای مزمن استفاده می‌شود. همچنین اهالی کامبوج برای برگهای جوان و گلهای درخت خاصیت تصفیه خون و خونسازی قایل‌اند. از له شده برگها و گلهای آن ضمادی درست کرده و با انداختن روی پیشانی برای معالجه هذیان تب استفاده می‌شود. جوشانده رقیق ریشه گیاه با اجزای دیگری به عنوان ضد صفراوی و تونیک برای معالجه سل و ناراحتی‌های کبد مصرف می‌شود [می‌نات 25]]. جوشانده پوست و گل و برگ آن به صورت کمپرس برای التیام زخمها و جراحتها کاربرد دارد [پتلو]. در اندونزی از جوشانده برگها و یا از روغن دانه آن به عنوان ضدعفونی‌کننده، روی زخمها می‌مالند [هین 26]]. روغن دانه آن به عنوان ضد انگل و پارازیت برای معالجه بیماری‌های پارازیتی پوست نظیر بیماری اسکابیز[27] مالیده می‌شود [وان‌استی‌نیس- کروزمان 28]].
توضیح: بیماری اسکابیز یا نوعی جرب، بیماری پوستی است که شدیدا مسری می‌باشد و عامل آن یک آراکنید[29] به نام‌Sarcoptes scabiei است که موجب خارش پوست می‌شود.
درخت چریش در هند درختی مقدس است و در تشریفات مذهبی هندوها به کار می‌رود. له‌شده پوست آن بوی ملایم می‌دهد و صمغ درخت شبیه صمغ عربی است.
معارف گیاهی، ج‌4، ص: 6
//////////
چریش درختی است زودرشد از تیره سنجدتلخیان (Meliaceae)، افراسانان(Sapindales).
چریش یکی از دو گونه در جنس آزاددرخت‌ها (Azadirachta) است. نام این سرده (جنس) یعنی Azadirachta در زبان‌های اروپایی از واژه فارسی «آزاددرخت» گرفته شده است.
چریش بومی شبه قاره هند و میانمار است و در نواحی گرمسیری و نیمه‌گرمسیری می‌روید. همچنین این گیاه در جنوب شرق بلوچستان هم به کثرت یافت میشود.
نام چریش در زبان سواحلی (در خاور آفریقا) مواروبائینی (Mwarobaini) است که «درخت ۴۰» معنی می‌دهد زیرا به باور عوام این درخت ۴۰ بیماری مختلف را درمان می‌کند.
////////////
قس نیم شائع در عربی:
النيم الشائع أو النيم الهندي أو الأزدرخت الهندي أو شجرة النيم (الاسم العلمي:Azadirachta indica) هي شجرة (نوع) يتبع جنس النيم منالفصيلة الأزدرختية[3]. يطلق عليها في الهند اسم (صيدلية القرية) فهي شجرة معروفة هناك منذ فترة طويلة جدًا. تتميز بقدرتها على تنقية التربة من الأملاح. وهي شجرة معمرة يصل عمرها إلى 180 عاماً، وقد يمتد عمرها في الغابة إلى 200 سنة.
محتويات
  [أظهر]
موطن الشجرة[عدل]
الموطن الأصلي لها مناطق الغابات والأخشاب في الهند وسيرلانكا وتعرف بالهند باسم (المرجوسا). أول مكان وجدت فيه أشجار النِّيم هو شمال الهند، وخاصة منطقة تعرف باسم كازناتاكا. وتنتشر شجرة النِّيم كذلك في المناطق الإستوائية وتحت الإستوائية مثل إندونيسيا والسودان. وأدخلها المستوطنون الهنود إلى إفريقيا في أواخر القرن 19. ولقد ذكر عالم النبات الألماني د."شموترر" في كتابه عن نبات النِّيم أن هذه الأشجار تُزرع في السودان منذ عام 1921؛ حيث تنتشر حول مجري نهر النيل الأزرق والنيل الأبيض. وفي الفترة الأخيرة تمت زراعة ما يقرب من 4000 شجرة نيم في مصر وخاصة في منطقة الدلتا، وتنمو بنجاح في المناطق الحارة. وتنتشر زراعته في شمال السودان ووسطه، وقد نجحت زراعته في جنوب المملكة العربية السعودية، وأدخل إلى منطقة مكة المكرمة ونجحت زراعته في جبل الرحمة ومنطقة عرفات وفي منطقة جازان.
///////////
قس میمبا در باسای اندونزی:
Mimba atau Daun Mimba atau Azadirachta indica A. Juss. adalah daun-daun yang tergolong dalam tanaman perdu/terna yang pertama kali ditemukan didaerah Hindustani, di Madhya Pradesh, India. Mimba datang atau tersebar ke Indonesia diperkirakan sejak tahun 1.500 dengan daerah penanaman utama adalah di Pulau Jawa.
Tumbuh di daerah tropis, pada dataran rendah. Tanaman ini tumbuh di daerah Jawa Barat, Jawa Timur, dan Madura pada ketinggian sampai dengan 300 m dpl, tumbuh di tempat kering berkala, sering ditemukan di tepi jalan atau di hutan terang.
/////////
قس در عبری:
אזדרכת הודית (ידוע גם כעץ הנים; שם מדעי: Azadirachta indica) הוא עץ ממשפחת האזדרכתיים. מוצאו מהודו ובורמה, גדל באזורים טרופיים וטרופיים למחצה.
///////////
قس ماروباینی در سواحلی:
Mwarobaini (Azadirachta indica) ni mti unaofahamika kwa uwezo wake wa kutibu magonjwa ya aina mbalimbali. Inaaminika kuwa mti huu umetoka huko India na Burma. Mwarobaini hushamiri zaidi katika nchi za tropiki na una uwezo mkubwa wa kuhimili ukame.
///////////
قس ماونا هیندی در کوردی:
Maûna hindî, dara nîm, Margoz (Azadirachta indica, navên din: Melia azadirachta L., Antelaea azadirachta (L.) Adelb.) yek ji du cinsên Azadirachta ye ku ya din jî Azadirachta excelsa ye. Di famîleya maûnan (Meliaceae) de cih digire. Ji rûnê vê darê di bijîşkiya hindî de hin derman tên çêkirin. 15-20 m (heya 40 m jî) bilind dibin. Heya 200 salan dijî.
////////////
قس نِم در پنجابی:
نم نم ٹبر دا اک رکھ اے جیہڑا پاکستان تے ہندستان وج اگدا اے۔ ایہدے پھل وچوں نم دا تیل نکلدا اے۔
//////////
قس نِم در سندی:
نم (انگريزي ٻولي: Neem Tree) گهاٽي ڇانوَ ڏيندڙ وڻ آهي. هن کي هندي (اردوءَ) ۾ نيم چون ٿا. هن کي بنگالي ٻولي ۾ پڻ سنڌي ٻوليءَ وانگر (নিম) نم ئي چيو وڃي ٿو. هن کي ملئي ٻولي ممبو (Mambu) ۽ سومالي ٻوليءَ (Geed Hindi) سڏيو وڃي ٿو. هن جو ناباتاتي نالو Azadirachta indica آهي. [1]
//////////
قس نیم در اردو:
نیم
آزاد دائرۃ المعارف، ویکیپیڈیا سے
نیم

Azadirachta indica

Azadirachta indica flowers & leaves
صنف بندی

مملکت: نباتات

تقسیم: پھولدار پودے

درجہ: Sapindales

خاندان: Meliaceae

جنس: Azadirachta

نوع: A. indica
سائنسی نام

Azadirachta indica
بکائن کی طرح کا درخت ۔ بکائن کی طرح گھنا سایہ رکھتا ہے ، تاہم اس پر کرم بہت ہوتے ہیں۔ یہ درخت بکائن کی طرح محض سایہ کی خاطر ہر دلعزیز نہیں ہے بلکہ اس کے فوائد اور بھی ہیں۔ نیم کا پھل بھی بکائن کی طرح ہوتا ہے ۔ اور اس کو نمولی کہتے ہیں۔ جب یہ پکنے پر اآتا ہے تو اس میں قدرے مٹھاس سی آجاتی ہے ۔ اس لیے پرندے اس پر ٹوٹ پڑتے ہیں۔ یہ درخت ، بڑ کی مانند چاروں طرف پھیلتا ہے۔ اس کا تنا بھی موٹا ہوتا ہے ۔ جب یہ درخت پرانا ہو جاتا ہے تو اس میں سے ایک قسم کی رطوبت خارج ہونا شروع ہو جاتی ہے۔ جو نہایت شیریں ہوتی ہے۔ چنانچہ لوگ اس کو جمع کرکے بطور خوراک استعمال کرتے ہیں۔ اس کے پتے بھی طبی خواص رکھتے ہیں۔ اس کے جوشاندے میں نہانے سے خارش دور ہو جاتی ہے ۔ زخموں پر بھی باندھے جاتے ہیں۔ یہ بہترین جراثیم کش درخت ہے ۔ اور جراثیم کشی میں استعمال ہوتا ہے۔ جوشاندہ معدے کو بھی درست کرتا ہے ۔ خون کو صاف کرتا ہے ۔لیکن کڑوا ضرور ہوتا ہے اس کی لکڑی بکائن سے مضبوط ہوتی ہے۔ اگر تختوں سے صندق بنا کر کپڑے رکھے جائیں تو ان کو کیڑا نہیں لگتا۔
//////////
Azadirachta indica
From Wikipedia, the free encyclopedia
Neem

Flowers and leaves
Scientific classification

Kingdom: Plantae

(unranked): Angiosperms

(unranked): Eudicots

(unranked): Rosids

Order: Sapindales

Family: Meliaceae

Genus: Azadirachta

Species: A. indica
Binomial name

Azadirachta indica
A.Juss., 1830[1]

Synonyms[1][2]

Azadirachta indica var. minorValeton
Azadirachta indica var. siamensis Valeton
Azadirachta indica subsp. vartakii Kothari, Londhe & N.P.Singh
Melia azadirachta L.
Melia indica (A. Juss.) Brandis
Azadirachta indica (commonly known as neem, nimtree and Indian lilac[2]) is a tree in the mahogany family Meliaceae. It is one of two species in the genus Azadirachta, and is native to the Indian subcontinent, i.e. India, Nepal, Pakistan, Bangladesh, Sri Lanka, and Maldives. It typically is grown in tropical and semi-tropical regions. Neem trees now also grow in islands located in the southern part of Iran. Its fruits and seeds are the source of neem oil.
https://en.wikipedia.org/wiki/Azadirachta_indica

۱۳۹۶ آبان ۸, دوشنبه

نیطافلی

نیطافلی
بکسر نون و سکون یا و فتح طاء مهمله و الف و فتح فا و کسر لام و یا
ماهیت آن
صاحب مغنی کفته از جملۀ یتوعات و غیر بنطافلن* است و بر شاخهای آن پنج عدد برک می باشد و برک آن شیردار و بغایت مجفف بی لذع و بی حدت
افعال و خواص آن
طبیخ آن جهت درد جکر و اسهال بواسیری و ضماد آن جهت خنازیر و عرق النسا و مفاصل و تحلیل صلابات و داخس مفید و عصارۀ بیخ آن سم قاتل مقدار شربت آن تا سه ابو الوسات است
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* بنطافلّن:
معناه ذو الخمسة أوراق، و من النّاس من یسمّیه بنطاطومن[1187] و معناه المنقسم لخمسة أقسام، و منهم من یسمّیه بنطابیطوس[1188] و معناه ذو الخمسة أجنحة، و منهم/ من یسمّیه بنطادقطولن[1189] و معناه ذو الخمسة أصابع[1190]، و هو دواء یستعمل منه أصوله، و هو من أدویة التّریاق الفاروق، أکثر نباته علی شطوط الأنهار و الجداول، و أهل بلاد الأندلس تسمّیه کفّ مریم، و هو اسم مشترک[1191].
و ذکره الفاضل جالینوس فی المقالة الثّامنة.
تفسیر کتاب دیاسقوریدوس، ص: 285
///////////
بنطافلن . [ ب َ ف ِ ل ُ ](معرب ، اِ) پنج انگشت . ذوخمسة اوراق . رجوع به بنطاباطیس و بنطابلون ، بنطاطوس ، بنطاطوس و بنطافلون شود.
////////////
آغنس . [ ن ُ ] از یونانی ویتکس آگنوس . پنج انگشت . فنجنکشت . بنطافلن . بنطاباطیس . بنطاطومن . بنطادقطولن . ذو خمسة اوراق . ذو خمسة اصابع. دل آشوب . سکسنبویه . فقد. فقده . سیسبان . اثلق . فنطافلون . و آغلیس و آغیش مصحف این کلمه است .
///////////////
پنج انگشت (نام علمی: Vitex agnus-castus) درختچه زیبایی به ارتفاع یک متر و نیم است که به علت گل‌های زیبایی که دارد گاه به عنوان گیاه تزئینی کاشته می‌شود. بدین علت به آن پنج انگشت گویند که برگ‌های آن پنجه‌ای و پنج تایی است. گل‌های آن به رنگ آبی و شبیه سنبله‌ای دراز است که سپس تبدیل به گل می‌شود. این گیاه را فلفل بیابانی نیز می‌نامند و در بسیاری از مناطق ایران می‌روید.[۱]
محتویات [نمایش]
تاریخچه[ویرایش]
در گذشته اعتقاد داشتند که این گیاه باعث کاهش میل جنسی می‌شود و به همین دلیل در قرون وسطی راهبان روی برگهای این گیاه تفکر می‌کردند و به همن دلیل نام دیگر این گیاه به پاکدامنی(chasteberry)مربوط می‌شود. با این وجود امروزه مشخص شده است که این گیاه اثری بر میل جنسی ندارد. b[۲]
خواص دارویی[ویرایش]
میوه این گیاه قابض است و به بهبود عملکرد دستگاه گوارش کمک می‌کند. افرادی که دچار بواسیر یا شقاق باشند می‌توانند از اثرات درمانی آن سود بجویند و در جوشانده این گیاه بنشینند تا عارضه برطرف شود. ضماد میوه و برگ آن ادرار را افزایش می‌دهد و مقدار زیاد آن برای کلیه مضر است. این گیاه در درمان سر درد هم مفید است. این دارو جهت رفع اختلالات قاعدگی و یائسگی به کار می‌رود. پنج انگشت، گیاه بسیار مؤثری برای درمان اختلالات قاعدگی است. از گیاه پنج انگشت، داروهایی به نامهای ویتاگنوس (VITAGNUS)، فمودین(Femodin) با مقدار ماده موثره ۲۰ میلی‌گرم در هر قرص و آگنوگل (Agnugol) تهیه کرده‌اند که عصاره خشک این گیاه می‌باشد. میوه این گیاه اثرات درمانی زیادی برای رحم دارد. قاعدگی را تنظیم می‌کند و برگ این گیاه ورم‌های رحمی را بهبود می‌بخشد و عفونت را پاک می‌سازد. فواید آن به قدری زیاد است که از این گیاه در قرص‌های گیاهی مورد استفاده برای تنظیم قاعدگی و کاهش خونریزی استفاده می‌شود.[۱]
داروشناسی[ویرایش]
مکانیسم دقیق اثر این گیاه مشخص نیست ولی مطالعات نشان داده است که این گیاه تحریک کننده(agonist) گیرنده‌های دوپامین نوع دوم(D2) است و باعث کاهش ترشح پرولاکتین می‌شود.[۳][۴] به نظر می‌رسد گیاه پنج انگشت با اثر بر محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز اثر خود را اعمال می‌کند. این گیاه باعث کاهش آزاد شدن FSH* و افزایش آزاد شدن LH** و پرولاکتین از هیپوفیز می‌گردد. هورمون‌های FSH و LH در تولید استروژن (هورمون جنسی زنانه) از تخمدان‌ها و دوره تخمک گذاری در خانم‌ها مؤثرند. مطالعات نشان داده است که گیاه پنج‌انگشت حاوی ترکیبات استروژنیک نمی‌باشد و مستقیماً بر روی تخمدان‌ها تأثیر نمی‌گذارد.[۱] برخی مطالعات هم اثر این گیاه بر گیرنده‌های اوپیوئیدی را نشان داده‌اند.[۵][۶]
منابع[ویرایش]
پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ "گیاه پنج انگشت". سایت تبیان.
پرش به بالا "Chasteberry: Benefits and Side Effects".
پرش به بالا "Pharmacological activities of Vitex agnus-castus extracts in vitro.".
پرش به بالا "Chaste tree (Vitex agnus-castus)--pharmacology and clinical indications.".
پرش به بالا "Vitex agnus-castus (Chaste Tree): Pharmacological and Clinical Data".
پرش به بالا "Activation of the μ-opiate receptor by Vitex agnus-castus methanol extracts: Implication for its use in PMS".
////////////

كف مريم ( الاسم العلمي:Vitex agnus-castus)، هي شجيرة يصل طولها من 2الى 4 أمتار سريعة النمو، كثيرة التفرع من القاعدة.أورقها كفية متساقطة رمادية فضية وريقاتها 5-7 وريقات. أما أزهرها قمية متجمعة صغيرة جدا بيضاء. ثمارها سوداء صغيرة بقطر نصف سم.
تستطيع الشجيرة أن تتحمل حرارة قدرها 40 -45 درجة مئوية، تتحمل الصقيع والتعرض لأشعة الشمس المباشرة. كما أنها جيدة التحمل للجفاف والرياح.تحتاج إلى تربة رطبة عميقة جيدة الصرف وتتحمل الملوحة حتى 5.000-6.500جزء في المليون. تزرع للزينة في الحدائق والمنتزهات والشوارع وتصلح لعمل الاسيجة يستخلص من هذا النبات مادة فعالة لأمراض العيون وأمراض المعدة. ويكون تكاثرها بواسطة العقل والبذور.
محتويات
  [أظهر]
الموسم[عدل]
فصل الصيف
الخواص[عدل]
رائحته مقبوله طعمه مر حار يابس
الاستخدام الطبي[عدل]
يستخدم لادرار الطمث و علاح الصرع و الصداع و هو كابح لجماح الشهوة الجنسية [بحاجة لمصدر]
مراجع[عدل]
1.       ^ تعدى إلى الأعلى ل:أ ب مذكور في : الأنواع النباتية، الإصدار الأول، المجلد 2 معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358659 المؤلف: كارولوس لينيوس العنوان : Species Plantarum المجلد: 2 الصفحة: 638
الاشجار والشجيرات د.طارق القيعي
///////////////
قس اِرکوده در آذری:
Ərküdə (lat. Vitex agnus-castus)[1] — viteks, ərküdə cinsinə aid bitki növü.[2]
//////////
قس سیاواخاواهام ماتسوئی در عبری:
שיח-אברהם מצוי (שם מדעיVitex agnus-castus), הוא מין השייך לסוג שיח אברהם הגדל בארצות הגובלות עם הים התיכון ובהןישראל. בישראל קיים מין נוסף בשם שיח-אברהם קיפח.*
/////////
قس هائیت در ترکی استانبولی:
Hayıt (Vitex agnus-castus), mine çiçeğigiller (Verbenaceae) familyasından çok yıllık tıbbi bitki türü.
1–3 m yükseklikte, çalı görünümünde, soluk pembe ya da mavi çiçeklidir
//////////////
Vitex agnus-castus
From Wikipedia, the free encyclopedia
Vitex agnus-castus
Vitex agnus-castus 1.JPG
General form of a blossoming adult Vitex agnus-castus
Kingdom:
Clade:
Clade:
Clade:
Order:
Family:
Genus:
Species:
V. agnus-castus
Vitex agnus-castus
L.
Vitex agnus-castus, also called vitexchaste treechasteberryAbraham's balm,[1] lilac chastetree,[2] or monk's pepper, is a native of the Mediterranean region. It is one of the few temperate-zone species of Vitex, which is on the whole a genus of tropical and sub-tropical flowering plants.[3] Theophrastus mentioned the shrub several times, as agnos (άγνος) in Enquiry into Plants.[4] It has been long believed to be an anaphrodisiac but its effectiveness remains controversial. This is a cross-pollinating plant. However self-pollination may also occur now and then.[5]

۱۳۹۶ آبان ۶, شنبه

نوارس

نوارس
بفتح نون و واو و الف و کسر را و سین مهملتین لغت یونانی است و بعربی آن را شجره القدس و مسواک العباس و مسواک المسیح نامند
ماهیت آن
نوعی از قنا* است شاخهای آن باریک و بلند تا بسه ذرع و برک آن ریزه مستدیر و جمیع اجزای آن مزغب با زغب شبیه به پشم و کل آن زرد و خوش بو و طعم آن تند و خار آن تیز مانند سوزن و صمغ آن ما بین سفیدی و سرخی و در روم و حلب کثیر الوجود منابت آن آجام
طبیعت تخم آن
در دوم کرم و خشک و بیخ آن در سوم و این قوی ترین اجزای آنست
افعال و خواص آن مجفف و قابض اعضاء الصدر آشامیدن عصارۀ آن جهت قرحۀ رئه و ذات الجنب بیعدیل السموم تخم آن رافع سموم قتاله و مقاوم آنها مضر کرده مصلح آن قند و کفته اند مصلح آن بندق است مقدار شربت آن یک مثقال الاعصاب ضماد بیخ آن در التیام جراحات اعصاب مجرب دانسته اند و لهذا آن را شجره العصب نامند و طبیخ شکوفۀ سائیده جرم آن و همچنین صمغ آن در التیام عصب ضعیف تر از بیخ آن و آشامیدن و ضماد کردن آن نیز جهت درد عصب و کوفتکی اعضا و از جای بیرون رفتن و شکستن آن و قطع نزف الدم مؤثر و طبیخ نبات و کل آن قائم مقام صمغ آنست
مخزن الادویه عقیلی خراسانی
* قثاء. [ ق ِ / ق ُث ْ ثا ] (ع اِ) خیارتره که خیار دراز باشد. || خیار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم عربی خیار زه است که خیار دراز و خیار چنبر گویند و در بعضی امکنه طول او بقدر ذرعی میشود. در اواخر دوم سرد و جوف او مسکن حرارت و تشنگی و مدر سنگ گُرده و مثانه و جهت التهاب معده و جگر مفید و لطیف تر از قثد و سریع الهضم تر از او و تخم او مدر بول و مفتح و جالی و قوی تر از تخم قثد و پوست و گوشت او مولد ریاح و قولنج و دیرهضم و خلطی که از او بهم رسد مستعد عفونت و دراکثر افعال مانند قثد است و مصلحش عسل و مویز و رازیانه و شرب برگ او جهت سگ دیوانه گزیده و خشک کرده  او جهت اسهال صفراوی مفید است . (تحفه  حکیم مومن ).
//////////////
//////////
نوارس .[ ن ُ رِ ] (اِ) خیار دراز. (برهان قاطع). نوعی از خیار دراز. (ناظم الاطباء). خیارچنبر. (فرهنگ فارسی معین ). || اسم یونانی نوعی از قتاد است ، شاخ های او دراز و باریک و تا به قدر سه ذرع و برگش ریزه و مستدیر و بر جمیع اجزای او زغب شبیه به پشم ، و گلش زرد و خوشبو و طعمش تند، و خار او مانند سوزن و صمغ او مابین سفیدی و سرخی ، و در روم و حلب کثیرالوجود است ... و در التیام عصب از مجربات [ است ] و از این جهت او را شجرةالعصب* نامند. (از تحفه  حکیم مومن ). و آن را شجرةالقدس خوانند و مسواک العباسی و مسواک المسیح گویند. رجوع به تذکره  ضریر انطاکی ص 352 شود.
/////////////
خیار چنبر یا چمبر یا خیارشنگ [خیار زه، خیار ارمنی، نوارس] میوه‌ای است شبیه خیار که در واقع از گونهٔ خربزه تخم‌قند (با نام علمیC. melo) از خانوادهٔ طالبی است. طالبی و خیار هر دو از یک سرده هستند.
///////////
قس قثا و قفوس در عربی:
القِثَّاء أو الفقّوس[1] نوع نباتي ينتمي إلى جنس القثد (باللاتينية: Cucumis) الذي يتبع الفصيلة القرعية ويسمى بالعراقية خيار طعروزي. يستعمل في الطبخ ولعمل المخلل ويمكن أكله طازجاً كالخيار.
محتويات
  [أظهر] 
الموئل والانتشار[عدل]
موطنه الأصلي حوض البحر الأبيض المتوسط.
ذكره في القرآن الكريم والسنة النبوية[عدل]
ذكر القِثَّاء في القرآن الكريم Ra bracket.png وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ٱهْبِطُواْ مِصْراً فٙإِنّٙ لٙكُم مّٙاسٙأٙلْتُم وٙضُرِبٙتْ عٙلٙيْهِمُ ٱلذِّلّٙةُ وٙٱلْمٙسْكٙنٙةُ وٙبٙاؤُوا بِغٙضٙبٍ مِنٙ ٱللّٙهِ ذٙلِكٙ بِأٙنّٙهُمْ كٙانُواْ يٙكْفُرُونٙ بِآيٙاتِ ٱللّٙهِ وٙيٙقْتُلُونٙ ٱلنّٙبِيِّينٙ بِغٙيْرِ ٱلحٙقِّ ذٙلِكٙ بِمٙا عٙصٙواْ وّٙكٙانُواْ يٙعْتٙدُونٙ  Aya-61.png La bracket.png - سورة البقرة
كما ذكر في بعض الأحاديث منها ما ورد عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه كان يأكل الرطب بالقثاء وروي عن عائشة رضي الله عنها قولها: « سمنوني بكل شيء فلم أسمن، فسمنوني بالقثاء والرطب فسمنت ».
الوصف[عدل]
القثاء نبات عشبي حولي زاحف زراعي أوراقه مفصصة وأزهاره صفراء صغيرة وثماره طويلة تشبه إلى حد ما الخيار. تعرف القثاء بعدة أسماء فيعرف في اللغة العربية "القُشْعُر" وتعرف في بلاد الشام باسم "المقتي والقِـتِّي والقِـتِّة"، ولذلك تعرف باسم القث. يعرف القثاء علمياً باسم Cucumis melo flexuosus من الفصيلة القرعية.
وتغنى الشعراء العرب بوصفه من ذلك ما قاله الشاعر ابن المعتز:
أنظر إليه أنابيباً مُنَضَّدةً
من الزمرد خُضْراً ما لها وَرَقُ

إذا قلبتَ اسمه بانت ملاحتُهُ
وصار مقلوبُـهُ أني بكم "أثِقُ"
وقال فيه الشاعر السري الرفاء:
وعقفاء مثل هلال السماء ولكنها لبست سندسا * عراقية لم يذُبْ جسمها هزالاً ولم تَـجْسُ فيما جَسَا
زبرجدة حسنت منظر اً وكافورة بردت ملمسا * على رأسها زهرة غضة كنجم الظلام إذا عسعسا
في الطب القديم[عدل]
قال ابن البيطار في القِـثَّاء أنه أخف من الخيار وأسرع هضماً وهو يبرد ويرطب، والقثاء والخيار والقرع من أغذية المحرورين ويضر المبرددين وينبغي الا يكثروا منه. وقال ابن جزلة: "القِثَّاء يسكن الحرارة والصفراء ويوافق المثانة ويدر البول ويسكن العطش وشمه ينعش المغمى عليه من حرارته وورقة مع العسل على الشرى البلغمي، وأكله ينفع من عضة الكلب".
وقال ابن سينا: "القِثَّاء ألطفه النضيج، فيه إدرار وتليين وينفع من أوجاع المذاكير وهو موافق للمثانة".
وقال الرازي: "القِثَّاء أخف من الخيار وأسرع نزولاً ولا يسخن البدن".أما ما قاله الطب الحديث عن القثاء: وصف الطب الحديث خواص القثاء فقال إن خواصه مثل خواص الخيار فهو مرطب منظف للدم مذيب للأحماض البولية وأملاحه مدر للبول. وتستعمل القثاء من الداخل لخفض درجة الحرارة وضد التسمم ولمغص الإمعاء وتهيجها، وضد زيادة الصفراء ونزف الدم ولداء المفاصل والعصيات القولونية.
الإستعمال[عدل]
الجزء المستعمل من القثاء هو الثمار محتويات القثاء الكيميائية: تحتوي القثاء على فيتامينات (أ، ب، ج) وكالسيوم وفسفور والحديد والكبريت ومنجنيز. وهو قلوي مبرد.
ويستعمل القِـثَّاء خارجياً ضد الحكة الشديدة والقوبا والعناية ببشرة الجلد. ويستعمل القثاء لعلاج النمش والكلف حيث يمزج عصير القثاء مع حليب طازج ويغسل به مكان النمش والكلف. كما يستعمل للجلد الدهني وبالأخص الوجه حيث يطبخ القثاء في ماء بلا ملح ويغسل به الوجه. كما يستعمل القثاء لغضون الوجه وذلك بعمل شرائح من القثة وتوضع على الوجه بضع دقائق يومياً.
الأضرار[عدل]
لا توجد أضرار جانبية للقثاء عدا أن أصحاب المعدة الضعيفة يتعبون عند تناول القثاء نيئة، ولكن بإمكانهم استعمال القثاء كل 24 ساعة مرة واحدة بعد أن يضيفوا لها ملحا بحريا (ملح بلدي).
مراجع[عدل]
1.      ^ المعاني


نباتات ذكرت في القرآن الكريم
/////////////
قس در کوردی:
Xite yan tirozî sebzeyekî wek xeyar û encûran e. Rengî xwe gewr an jî keskî tarî dibe. Ji xeyaran ziravtir û dirêjtir e. Ku gir dibe koveloşkî dibe. Xite li Kurdistanê ter pir ji bo tirşiyê tên bikaranîn.
////////////
Armenian cucumber
From Wikipedia, the free encyclopedia
Not to be confused with Cucumber.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/en/thumb/9/99/Question_book-new.svg/50px-Question_book-new.svg.png
This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (March 2013) (Learn how and when to remove this template message)

Armenian cucumber
Cucumis melo flexuosus.jpg
Kingdom:
(unranked):
(unranked):
(unranked):
Order:
Family:
Genus:
Species:
Variety:
C. m. var. flexuosus
Cucumis melo var. flexuosus
(L.) Naudin.
The Armenian cucumberCucumis melo var. flexuosus, is a type of long, slender fruit which tastes like a cucumber and looks somewhat like a cucumber inside. It is actually a variety of muskmelon (C. melo), a species closely related to the cucumber (C. sativus). It is also known as the yard-long cucumbersnake cucumbersnake melon, and uri in Japan. It should not be confused with the snake gourds (Trichosanthes spp.). The skin is very thin, light green, and bumpless. It has no bitterness and the fruit is almost always used without peeling. It is also sometimes called a "gutah".[1]
·         Several Armenian cucumbers in a fabric-covered box.
Armenian cucumbers for sale

·         https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/5/52/Armenian_cucumber_cross-section.JPG/120px-Armenian_cucumber_cross-section.JPG
Cross section of a fruit
Contents
  [hide] 
·         1Description
·         2History
·         3References
·         4External links
Description[edit]
The Armenian cucumber grows approximately 30 to 36 inches long. It grows equally well on the ground or on a trellis. Armenian cucumber plants prefer to grow in full sun for most of the day. The fruit is most flavorful when it is 12-15 inches long. Pickled Armenian cucumber is sold in Middle Eastern markets as "Pickled Wild Cucumber".[2]
History[edit]
Fredric Hasselquist, in his travels in Asia MinorEgyptCyprus and Palestine in the 18th century, came across the "Egyptian or hairy cucumber, Cucumis chate", which is today included in the Armenian variety. It is said by Hasselquist to be the “queen of cucumbers, refreshing, sweet, solid, and wholesome.” He also states “they still form a great part of the food of the lower-class people in Egypt serving them for meat, drink and physic.” George E. Post, in Hastings' Dictionary of the Bible, states, “It is longer and more slender than the common cucumber, being often more than a foot long, and sometimes less than an inch thick, and pointed at both ends.”
References[edit]
2.    Jump up^ [1] Wild Cucumbers Got You In a Pickle?
External links[edit]
·         [2]: Plants for a Future database
Stub icon
This Cucurbitales article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.

Stub icon
This vegetable-related article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
·         Cucurbitaceae

·         Fruit vegetables
·         Flora of Armenia
·         Flora of Azerbaijan
·         Flora of Turkey
·         Cucurbitales stubs
·         Vegetable stubs