۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه

نمونه ای دیگر از زبان "رسمی" و ادبیات عامیانه افغانستان امروز

تحليل بن مايه هاي پايداري درترانه هاي عاميانه افغانستان

« سنت ادبي افغانستان در دو سبك و شيوه كاملا متفاوت شكل يافته و سامان گرفته است ؛ يكي ادبيات عاميانه كه متضمن روح و روحيه قبايل و قانون قبيله اي است و ديگر ادبيات فارسي(رسمي) كه مختص طبقات تحصيل كرده است».‌1مقصود از ادبيات عاميانه در عبارت فوق آن بخش از ادبيات يك قوم يا ملت است كه روايت گفتاري رسالت نگهباني اش را به عهده مي گيرد و كاربرد عمومي ماندگارش مي سازد .
همچنان كه محتواي ادبيات رسمي ، شامل انواعي از قبيل حماسه ، تراژدي ، كمدي ، شعر غنايي و نظاير آن است . تــرانه هاي عاميانه (folk songs) نيز مضمونهاي متنوعي دارند . شرح درگيري قهرمانان يا مرثيه هايي كه در مرگ پهلـوانان محبوب ملي و قومي سروده شده اند از جمله مضامين عمده اين بخش از ادبيات هستند كه در قالب تصنيف ها ، مثل ها ، لالايي ها و ... در ميان مردم معمول و متداولند.
در خصوص رابطه عنصر پـايداري و ادبيات عاميانه نظريات مختلفي وجود دارد . غالي شكري در اين خصوص مي نويسد : « آنچه مسلم است اين است كه تا چندي پيش مصداق راستين شعر پايداري را ـ از يك ديدگاه بنيادي ـ شعر توده اي يا به ديگر سخن ، شعر عاميانه مي دانستند»2 در مقابل اين نظريه افراطي عده اي عقيده دارند كه ادبيات پايداري با شكل عــاميانه ادبيات كه مخصوص اقوام ، قبايل و ملتهاي مختلف است سازگاري ندارد؛ چرا كه ادبيات پايداري حتماً بايد جنبه فراملي و انساني داشته باشد ، اما به نظر ميرسد جنبه انسـاني ادبيات مقاومت، لزوماً با شكل قومي و ملي آن تعارضي ندارد . آثار برجسته ادبي فراواني در حوزه مقاومت و پايداري وجود دارد كه در عين برخورداري از جنبه هاي ملي ، ميهني ، قومي و حتي نژادي به شهرت جهـاني دست يافته اند و در خـارج از قلمرو جغرافيايی خود منشـأ اثر بوده اند .3
كهن ترين نمونه هاي ادبيات پايداري عاميانه كه از يونان باستان بر جاي مانده ، اشعاري است متعلق به طوايف «دوريان» است كه با الهام از جنگهـاي «يونان»و«ايران» و جنگهـاي «مديك» سروده شده اند.4 در ايران باستان نيز ترانه هايي از اين نوع درباره مرگ «سياوش» وجود داشته كه شكل خاصي از آن هنوز هم در «كهكيلويه» خوانده مي شود و به «‌سوسيوش»‌ معروف است.5
از سده هاي آغازين پس از اسلام نيز دو شعر به زبان عاميانه بر جاي مانده كه مضامين پايداري در آنها مشاهده مي شود. يكي از اين اشعار را «يزيد بن مفرغ» در هجو و مذمت «عبيدالله بن زياد» سروده و ديگري را «عباس بن طرخان» در تأسف بر خرابي سمرقند. «ذبيح الله صفا» ماجراي شعر نخست را به صورت زير نقل كرده است؛
« يزيد بن مفرغ ، برادرِ عبيدالله بن زياد را هجو كرد لذا عبيدالله او را به زندان انداخت و فرمود تا به او نبيذ شيرين و شبرم نوشانيدند و خوك و گربه اي به او بستند و در بصره گردانيدند. چند كودك فارس زبان به دنبال او راه افتادند و مي گفتند: «اين چيست؟ اين چيست؟»‌و او مي گفت:
آب است و نبيذ است
عصارات زبيب است

سميه روسپيذ است6


شعر عباس بن طرخان هم ازقرار زير است :
سمرقند كندمند
بذينت كي افكند
از چاچ ته بهي
هميشه ته خهي7


كهن ترين شعر مقاومت عاميانه كه در قلمرو افغانستان كنوني سروده شده و به دست ما رسيده به دنبال يك واقعه تاريخي و توسط مردم بلخ ساخته شده است. توضيح آنكه اسد بن عبد الله حاكم خراسان در سال 108 ه‍ . ق براي جنگ با امير ختلان و خاقان ترك بدان سامان رفت و شكست خورده به بلخ باز گشت. بلخيان او را در شعري با لهجه دري هجو كردند كه كودكان بلخ آن را مي خواندند:
از ختلان آمذيه
به روي تباه آمذيه
آواره باز آمذيه
بيدل فـراز آمذيه8


در ميان اعراب هم روايت افسانه اي از زندگي «عنتره بن شداد»، شاعر سلحشور دوران جاهليت و صاحب يكي از معلقات سبع، به عنوان كهن ترين نمونه اين قسم از ادبيات معرفي شده است. «غـالي شكري» درباره آن مي نويسد:‌« سرگذشت عنتره كهن ترين حماسه توده اي(= مردمي / عاميانه) است كه نمودگار پايداري قهرماني مردم اين منطقه از جهان را در قالبي همساز با تكامل داستاني به معناي قديمي آن طرح ريزي مي كند … سرگذشت عنتره قصه زندگي برده اي است كه زنجير بردگي بشكست و آنگاه قبيله خود و سپس تمامي امت عرب را آزاد ساخت … نبرد بر ضد بردگي و جدايي نژادي مضمون سرگذشت است و اين مضموني سياسي است كه وجدان انسان را از نخستين فرياد بر ضد نابرابري لبريز مي سازد. اين فرياد مي گويد: آدميان اعضاي يك پيكرند و ريشه نژاد يا رنگ پوست نمي تواند ايشان را بر يكديگر برتري بخشد». 9
در افغانستان نيز ادب عاميانه حضوري گسترده و چشم گير دارد. به طوري كه « بخش اعظم ادبيات واقعي اين كشور نامكتوب است و از طريق آوازهـا و ترانه هـاي عاميانه اي كه شاعران حرفه اي و آواز خوانان دوره گرد مي خوانند از جايي به جايي و از نسـلي به نسـل ديگر منتقـل مي شود».10علاوه بر اين ، حضور اقوام و زبانهاي گوناگون و متعدد در افغانستان موجب شده است كه ادبيات عاميانه اين كشور از تنوع و غناي كم نظيري برخوردار گردد. چنانكه قوميتهاي «ازبك» ، «تاجيك»،«تركمن»، «پشتون»، «هزاره»، «بلوچ» و … هر كدام از ميراث ادب عاميانه مخصوص به خود برخوردارند. در ميان ازبكها ترانه هايي به زبان تركي جغتايي مشهور است كه تعدادي از آنها به «امير عليشير نوايي» ، نقاش ، مورخ سيــاستمدار و شــاعر بزرگ قرن نهم هجري منسوب شده است.11 در«ديوان لغات الترك» ‌ هم شعري به اين زبــان نقل شده كه از هجـوم چنگيز به خطه ماوراء النهر خبر مي دهد .12 نوعي از ترانه هاي عاميانه با وزنهاي كوتاه نيز درميان تاجيكان افغانستـان رواج دارد كه به آنها «ميد ه » ‌مي گويند .13 در قلمرو زبـان و فـرهنگ «پشتو» نيز « لَنْدي» يكي از مظــاهر ادب شفــاهي و از جمله قديميترين اشكال شعر در اين زبان است .14 اما «شِيْر»‌ در فرهنگ بلوچي و «مَخْتِه»‌ در ميان طوايف هزاره ـ بر خلاف لندي ، ميده و ترانه هاي ازبكي كه درون مايه هايي غنايي و عاشقانه دارند ـ واجد مضامين ادب پايداري هستند. شير‌ نوعي شعر فلكلوريك حمـاسي در ادب شفـاهي بلــوچي است كه داستــانهاي مقاومت مردم بلوچ در برابر مهـاجمان عرب ، مغول ، هندي و انگليسي را روايت مي¬كند.15«مخته»، نيز نوعي آيين سوگواري در طوايف هزاره است كه از نمايش ، شعر و موسيقي تلفيق شده است.16«مخته»‌ درون مايه اي حماسي و تراژيك دارد و به اين صورت اجرا مي شود كه« وقتي جنازه مبارز ناموري را از ميدان نبرد به روستا يا قبيله اش مي آورند مردم بر گرد آن حلقه مي زنند و زني كه معمولا مادر يا خواهر مقتول است بر مي خيزد و گوشه چادر را زير لبه كلاه خود مي گذارد و بقيه چادر را از پشت سر مي آويزد و نوحه خواني مي كند. توصيف دلاوري هاي جنگاور، چگونگي كشته شدن وي، وضعيت خانواده و آنچه از او به جاي مانده، موضوعـات اصلي مخته هــا هستند. در اين آيين ، زن مخته خوان با شيون هاي آهنگين و كلام حماسي خود كه برخاسته از تاريخ پر از جنگ افغانستان است ، مردان ايل را كه اينـك خـسته و افـسرده¬اند به پـايـداري در بـرابـر دشمن بر مي انگيزد».16ويژگي اصلي اين سنت، ابداع و ابتكار شخصي در آن است؛ چرا كه كيفيت اجراي مخته، بستگي تام و تمام به اطلاعات ادبي و توانايي هاي هنري مخته¬گر دارد. مهمترين مخته هاي برجاي مانده عبارتند از: مخته «فيضوخان»، قهرماني از قره باغ غزني كه در سال 1297ق در جنگ با انگليسي ها به شهادت رسيد، مخته« نجف بيگ شيرو» ‌از مردان بزرگ هــزارجات كه در يك تهاجم ناگهاني از سوي كوچيهــا ( عشـاير پشتون ) ـ با تحريك و پشتيباني نادر خان ـ به شهادت رسيد و مخته «گل محمد خــان»‌ كه در سال 1308 ش در نبرد با بچه سقا كشته شد. مخته ها در وزنهـا و قالبهاي مختلفي سروده شده¬اند. مثلا در مخته گل محمدخان، هر سه مصراع از يك رديف و قافيه متابعت مي كنند و بعد از آن سه مصرع ديگر به عنوان ترجيع مي آيد و اين قاعده تا پايان ادامه مي يابد و در نهايت مخته قالب ترجيع بند به خود مي گيرد.17
در اينجا بايد يادآوري كنيم كه ادبيـات عـاميانه قوم هزاره ـ نسبت به ساير اقوام افغانستان ـ از درونمايه ها و موضوعات مربوط به پايداري و مقاومت بهره بيشتري دارد. طوايف هزاره كه عموما شيعه هستند علاوه بر اختلاف نژاد و زبان از نظر مذهب نيز با ساير قوميت ها اختلاف دارند. لذا همواره از سوي حكومت ها و اقوام ديگر مورد هجوم و آزار واقع شده اند. اين مسأله رنگ حماسي غليظي به ادبيات شفاهي اين قوم بخشيده است. به گونه¬اي كه حتي در لالايي هايي كه براي كودكان خردسال خوانده مي¬شود. سخن از جنگ، نبرد، خونخواهي، انتقام و … است درحاليكه درونمايه لالايي هاي ساير ملل را عموماً مضامين غنايي تشكيل مي دهد.

كته شوه ميدو موره kota Šova meydu mora /
د جنگ كافرو موره da jange kaferu mora /
خونخوايي آته¬ي خو موره / xun xayi atey xu mora 

يعني :
(فرزندم ) اگر بزرگ شود به ميدان مي رود / به جنگ كافران مي رود / به خونخواهي پدر خود مي رود.18

البته در گويش هزاره اي كه شاخه اي از زبان فارسي است اشعاري با مضامين غنايي هم ديده مي شود.19 از جمله اين اشعار دوبيتي هايي هستند كه به آنها «بايت» گفته مي شود. در لهجه هراتي نيز دو بيتي هايي موسوم به «چار بيتي»‌ وجود دارد كه اغلب مضامين عاشقانه دارند.20 مشهورترين اين دو بيتي ها مربوط به «سياه مو»‌ و «جلالي»‌ دو دلداده پر شور ولايت غور است كه داستان عشق خود را به شعر در آورده اند.21
اصولا ادبيات پايداري عاميانه را به دو دسته مي توان تقسيم كرد. يك دسته اشعار عاميانه كه شاعر مشخصي ندارند و ذوق جمعي مردم آنها را پديد آورده است و دسته ديگر اشعاري كه شاعران به منظور نفوذ و تأثير بيشتر در مخاطب عام به زبان مردم كوچه و بازار سروده اند.
قديمترين نمونه اشعار دسته اول در افغانستان، مفردي است مربوط به زمان شاه شجاع الملك فرزند تيمور شاه كه سجع سكه او اين بيت بود :
سكه زد بر سيم و زر ، روشن تر از خورشيد و ماه
نــور چشم دُرّ دُرّان شـــه شجـــاع الملك شـاه


اما مردم مفرد زير را به حال اين پادشاه مزدور مناسب تر يافته بودند :
سكــه بر سيم و طلا زد ، شـه شجــاع ارمــني
نـور چشم «‌لارد»‌ و«‌برنس»22، خاك پاي كمپني23


شعر ديگري كه در اين خصوص مي توان ذكر كرد به دوره تسلط مجدد انگليسي ها بر كابل باز مي¬گردد. روز دوازدهم اكتبر 1789 م ، ژنرال «رابرتس»‌ با تعدادي از سپاهيان انگليس به منظور سخنراني و تشريح خط و مشي سياست خويش به سوي بالاحصار، كه مردم را در آنجا جمع كرده بودند روانه شد. در ميان مردم فروشندگان دوره گرد هم با زنبيل¬هاي ميوه و آجيل حضور داشتند. يكي از اين فروشندگان كه زنبيل بزرگي از انگور روي سر داشت راه مي رفت و فرياد مي زد :
محمد جان خان مرد ميدان است
ايوب خان شير غران است
مير بچه خــان رس رسـان است
آزادي فخـــر افغـان است
رايــت كـل لات كـلان است
بيــا برادر انگــور بخر24


«محمدجان خان»، « ايوب خان» و «ميربچه خان» از سرداران دومين نبرد افغان و انگليس بودند كه نامشان در شعر فوق ذكر شده است.
پس از سقوط دولت كمونيستي در سال1371 ش و ورود مجاهدين به كابل نيز ذوق انتقادي مردم نمونه ديگري از اين اشعار را خلق كرد. رفتار نامناسب مجاهدين سر مست از پيروزي با مردم كابل و قدرت طلبي فرماندهان نظامي و سياسي كه اين شهر را به صحنه برادركشي و جنگ¬هاي خونين بدل ساخته بود، موجب يأس و سرخوردگـي مردم از آنهـا شد. در چنين روزگـاري بود كه كودكان كوچه هاي كابل ترانه معروف «قو قو برگ چنار»‌ را مناسب شرايط تحريف كرده و در حين بازي مي خواندند. اصل سرود كه به صورت دسته جمعي و همراه با نشستن و برخاستن بچه ها خوانده مي شود چنين است ؛
قو قو ، برگ چنار
دخترا نشسته قطار
مي چينن دانه انار
كاشكي كفتر مي بودم
به هوا پر مي زدم
ريگ دريا مي چيدم
آب زمزم مي خوردم
شير گفت آلا آلا
مه گفتم درد و بلا. 


قريحه انتقادي كودكان شعر فوق را به صورت زير تغيير داده بود :

قو قو برگ چنار
رهبرا نشسته قطار
مي چينن پوند و كلدار
كارشان قتل و كشتار
كاشكي رهبر مي بودم
به هوا پر مي زدم
آب زمزم مي خوردم
كاشكي «صبغت»‌ مي بودم
سر قدرت مي بودم
كــاشكي «ربـاني»‌ مي بودم
سر چوكي مي بودم
كاشكي « سياف »‌ مي بودم
دبين لحاف مي بودم
كاشكي « گيلاني »‌ مي بودم
دالر داني‌ مي بودم
«‌گلو»‌ گفت آلا آلا
«‌مسعود»‌ گفت درد و بلا.25


اما دسته دوم از ادبيات مقاومت عاميانه كه توسط شاعران و سخنوران پديد مي آيد در افغانستان نماينده برجسته اي ندارد. در صورتي كه «علي اكبر دهخدا» و «سيد اشرف الدين گيلاني» دو آفريننده شاخص اين گونه آثار در ايران معاصر به شمار مي روند.26 اين دو شاعر محبوب و مردمي كساني هستند كه شكل، زبان و وزن ترانه¬هاي عاميانه را با مايه هايي از طنز و هجو براي بيان مضمونهاي سياسي ، اجتماعي و انتقادي بكار برده اند. در جهان معاصر عرب «بيرم التونسي»‌ را به عنوان نماينده اين دسته از شاعران مي شناسند. غالي شكري درباره او مي نويسد : «در اين زمينه سخنوري بزرگ و توانا مانند بيرم التونسي توانسته است مصر را به شكل چراغي فروزان در دل دوستان و تيري جانشكار در سينه جهانخواران گنجبردرآورد . . . بيرم التنوسي را مي توان از اين ديدگاه بنيانگـذار و پرورنده جنبش سخن سرايي توده اي (= مردمي/ عاميانه) هم روزگار مصر دانست كه پس از وي «صلاح جاهين»‌ «‌عبدالرحمن الانبودي» و «‌سيد حجاب»‌ آن را دنبال كردند».27
با آنكه در ميان شاعران افغانستان كسي را هم طراز با بيرم التونسي يا حتي نسيم شمال نمي توان يافت، از بعضي دو بيتي هاي «فضل احمد پيمان» هم نمي توان صرف نظر كرد. اين دوبيتي سراي افغانستان كه به «سوگوار» مشهور است نمونه هاي بعضاً جالب توجهي را در اين زمينه عرضه كرده است.

الهي روس را رنجــور بينم
اسيـر لانه ، زنبـور بينم
مثال كنده پاچال قصـاب
سرش را بر دم ساطور بينم
***
الهي شهر مسكو در بگيـره28
تزار كهنه و نـودر بگيره
به هرجا هست آثار كمونيزم
بسان تيل مندو29در بگيره30

در اينجا بايد ياد آوري كنيم كه اغلب شـاعران افغانستــان ـ علي رغم آنكه به زبان عوام سخن نگفته اند ـ به صورتي گسترده ازكنايات ، اشارات ، ضرب المثلها و عقايد عامه براي مضمون پردازي هاي شاعرانه استفاده كرده اند. براي رعايت اختصار تنها به ذكر چند نمونه اكتفا مي كنيم.
«ريگ در كفش كسي گذاشتن»‌ را كه كنايه از آزار و اذيت كردن است. محمد كاظم كاظمي در بيت زير به كار برده است.
گفت جنگ و جدل از مرد دعا مپسنديد
ريگ در كفش فروهشته ما مپسنديد31


درگرفتن (=آتش گرفتن ) پوستين و پريدن كيك ، كنايه از اين است كه شخصي در زمان قدرت و امنيت خود به آزار و اذيت ديگران مبادرت نمايد و به محض اينكه احساس خطر نمود از معركه بگريزد. تعبير فوق در بيت زير دستمايه مضمون پردازي شده است.

اكنون كه پوستين وطن در گرفته است
مانند كيك در پي پرواز و جستن است 32


پس از كاري به دو زانو نشستن نيز كنايه از آن است كه كسي عمل نادرستي را انجام دهد و با تغيير حالت وانمود كند كه كار ، كار او نبوده است.
اين آتشي كه بار ندامت به دوش اوست
از بعد خجلتي به دو زانو نشستن است33


كاربرد كنايات و مثلهاي عاميانه در شعر افغانستان حديث مفصلي است كه بحث پيرامون آن نيازمند پژوهشي.
+ نوشته شده در  جمعه چهاردهم اسفند 1388ساعت 23:25  توسط هیلی چخانسوری 

بن مایه تم موضوع درون مایه فرهشت بالاخره کی به کی و چی به چیه

Theme, a conceptual distillation of the story, is often listed as one of the fundamental elements of fiction. It is the central idea or insight serving as a unifying element, creating cohesion and is an answer to the question, 'What did you learn from the piece of fiction?' In some cases a story's theme is a prominent element and somewhat unmistakable (Morrell 2006, p. 263). wiki.

Themes are the fundamental and often universal ideas explored in a literary work. 
Motifs are recurring structures, contrasts, and literary devices that can help to develop and inform the text’s major themes.
Symbols are objects, characters, figures, and colors used to represent abstract ideas or concepts.
 http://www.sparknotes.com/sparknotes/


در داستان نویسی  عنصر وحدت بخشی  راگویند که اجزاء یا عناصر داستان را به نحوی به هم پیوند می‌دهد و درونمایه (یا «تم») داستان را تقویت می‌کند.  «بُن‌مایه» دارای کاربردهای زیر نیز می‌باشد.




عنوان  :  درونمايه(Theme)
نویسنده :  سمیه شیخ‌زاده
كلمات كليدي  :  ادبيات داستاني، عناصر داستان، درونمايه، موضوع، مضمون، نثر، ادبيات فارسي.
در هر اثر داستاني، عناصري وجود دارد كه قرار گرفتن آنها در كنار هم منجر به آفرينش يك اثر واحد مي‌گردد. اين عناصر عبارتند از شخصيت‌ها، فضا و مكان، هسته­ی داستاني، موضوع، توصيف، درونمايه... هر اندازه اين عناصر بهتر در كنار هم قرار بگيرند و پيوند محكم‌تري ميان آنها برقرار گردد، اثر نهايي از ارزش بيشتري برخوردار خواهد بود. در داستان اين وظيفه­ی مهم يعني هماهنگ كردن اجزاي داستان، برعهده­ی عنصر درونمايه است. در واقع، درونمايه ديگر عناصر داستاني را انتخاب مي‌كند و ميان آنها هماهنگي ايجاد مي‌نمايد.
درونمايه كه در زبان انگليسي به صورت Theme كاربرد دارد، در زبان فارسي به شكل‌هاي ديگري مانند مضمون و تم  هم ديده مي‌شود. درونمايه از دو بخش "درون" به معناي داخل و ميان و "مايه" به معناي اصل و بن هر چيز تشكيل شده است كه در مجموع به معني "اصل دروني هر چيز" است "مضمون" نيز در لغت به معني در ميان گرفته شده و آنچه از كلام و عبارت فهميده مي‌شود، آمده است.[1]
در تعريف درونمايه آمده است: "درونمايه، مضمون يا تم، فكر اصلي و مسلط هر اثر ادبي است. خط يا رشته‌اي كه در خلال اثر كشيده مي‌شود و وضعيت و موقعيت‌هاي داستان را به هم پيوند مي‌دهد. به بياني ديگر، درونمايه را به عنوان فكر و انديشه حاكمي تعريف كرده‌اند كه نويسنده در داستان اعمال مي‌كند. و به همين جهت است كه مي‌گويند درونمايه هر اثري جهت فكري و ادراكي نويسنده‌اش را نشان مي‌دهد."[2]
همان گونه كه گفته شد، درونمايه فكر حاكم بر داستان است. بنابراين به طور مستقيم نتيجه­ی تفكر و انديشه­ی نويسنده در مورد موضوع خاصي است. ايدئولوژي و نگاه نويسنده به جهان هستي سبب مي‌شود كه درونمايه اصلي داستان شكل بگيرد. ذكر اين نكته ضروري است كه بايد به تفاوت دو عنصر درونمايه و موضوع(subject) توجه كرد. موضوع و مضمون دو عنصر جداگانه هستند كه اگرچه بر يكديگر مؤثرند، اما نبايد آنها را يكي دانست. در تعريف موضوع آمده است: "موضوع شامل پديده‌ها و حادثه‌هايي است كه داستان را مي‌آفريند و درونمايه را تصوير مي‌كند. به عبارت ديگر موضوع قلمرويي است كه در آن خلاقيت مي‌تواند درونمايه­ی خود را به نمايش بگذارد."[3]
موضوع، يك انديشه­ی كلي و زيربنايي است كه با توجه به مناسبات ملموس و وقايع داستان توصيف مي‌شود، اما درونمايه داراي بياني انتزاعي است.[4]معمولا موضوع داستان، در يك كلمه قابل بيان است: عشق، انتقام، حسادت، مرگ، نبرد خوبي و بدي و تمام انديشه‌هاي اساسي انسان درباره زندگي. درونمايه­ی يك اثر نيز معمولا در يك جمله خلاصه مي‌شود. در واقع، درونمايه نگاه نويسنده به هر يك از موضوعات است. به اين ترتيب، مي توان نتيجه گرفت كه به تعداد نويسندگان، درباره يك موضوع خاص، درونمايه وجود دارد، زيرا درونمايه مطابق تعريف، دريافت و تجربه شخصي نويسنده به يك موضوع است. براي مثال موضوع عشق را در نظر بگيريم. عشق يك موضوع اصلي و شايد زيربنايي‌ترين موضوع داستاني است كه از آغاز مورد توجه نويسندگان در سراسر دنيا واقع شده است. تاكنون هزاران داستان كوتاه و بلند با اين موضوع به رشته تحرير درآمده است، اما هيچ يك از اين داستان‌ها به يكديگر شباهت كامل ندارند. حتي داستان‌هايي كه به تقليد از يك اثر نوشته شده‌اند، باز هم به طور كامل بر هم منطبق نيستند. اين تفاوت، همان درونمايه است كه تجربيات و ديدگاه نويسنده در شكل گيري آن نقش مستقيم دارد.
"نويسنده، ممكن است زندگي را زيبا، زشت، ترسناك، يأس‌آور، منسجم، آشفته، پراميد، معنادار، پوچ، باشكوه، بي‌اهميت، تصادفي، هدفمند، زودگذر، جاودانه و يا هزاران گونه ديگر ببيند. در هر حال، اين نگاه و ادراك نويسنده از هستي در تلقي او از موضوع داستانش تأثير مي‌گذارد و در سراسر اجزاي آن ريزش مي‌كند. بدين گونه داستان هر نويسنده –مثل تلقي هر كس از هستي- از نويسنده­ی ديگر متمايز و منحصر به فرد مي‌شود."[5]
براي روشن شدن مطلب، موضوع و درونمايه­ی داستان مشهور "داش آكل" نوشته­ی صادق هدايت را بررسي مي‌كنيم. داش آكل، داستان مردي است لوطي مسلك كه يكي از همشهريانش هنگام مرگ سرپرستي خانواده‌اش را به او مي‌سپارد. پس از رفت و آمد با اين خانواده، داش آكل عاشق دختر اين مرد، به نام مرجان مي‌شود، اما وفاي به عهد و مردانگي مانع از آن مي‌شود كه او علاقه‌اش را به مرجان ابراز كند.
موضوع اين داستان عشق است و درونمايه­ی آن در يك جمله چنين است: وفاي به عهد و مردانگي، سبب مي‌شود كه انسان از خواسته‌هاي خود بگذرد.
تشخيص درونمايه هميشه به اين سادگي نيست. نويسندگان غالبا ترجيح مي‌دهند كه درونمايه را به طور مشخص و واضع در اختيار خواننده قرار ندهند و خواننده بايد با خواندن كل متن به اين دريافت، دست پيدا كند، گاهي فكر حاكم و مسلط بر اثر، در قالب سخنان شخصيت‌هاي داستان به ويژه قهرمان ارائه مي‌شود. پي­رنگ، زاويه­ی ديد، توصيف‌ها، عنوان داستان، لحظات كليدي و تأكيدهاي نمادين معمولا شواهد خوبي براي يافتن معناي داستان به شمار مي‌رود.[6]
درونمايه را با پيام داستان نيز نبايد يكي دانست. ممكن است پيام و دورنمايه­ی يك داستان يكي باشد، اما اين مطلب به معناي ضرورت اين اتفاق نيست. پيام، يك مطلب اخلاقي و آموزنده است، اما درونمايه ممكن است اين ويژگي‌ها را نداشته باشد و حتي گاهي خصوصيتي ضد اخلاقي داشته باشد.[7]
اگر چه درونمايه، يكي از عناصر اصلي داستان است، اما برخي از داستان‌ها فاقد اين عنصر هستند، مانند داستان‌هاي جنايي و پليسي يا داستان‌هاي ترسناك كه هدف آنها صرفا سرگرمي مخاطب است.
به طور خلاصه مي‌توان گفت: وظيفه­ی درونمايه، ايجاد هماهنگي و انسجام اجزا و عناصر داستاني ديگر است. چون زماني كه نويسنده فكر خاصي را بر اثر خود مسلط مي‌كند، بر اساس آن به چينش ساير عناصر دست مي‌زند. از سوي ديگر، ساير عناصر نيز مي‌توانند در روند شكل­گيري و تكامل درونمايه مؤثر باشند.
 


[1] . نك: داد، سيما؛ فرهنگ اصطلاحات ادبي، تهران، مرواريد، 1375، چاپ دوم، ص 131.
[2] . ميرصادقي، جمال؛ عناصر داستان، تهران، سخن، 1385، چاپ پنجم، ص 174.
[3] . نك: همان، ص 217.
[4] . نك: انوشه، حسن (به سرپرستي)؛ فرهنگنامه ادبي فارسي (دانشنامه ادب فارسي 2)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1376، چاپ اول، ص 588.
[5] . مستور، مصطفي؛ مباني داستان كوتاه، تهران، مركز، 1379، چاپ اول، ص 30.
[6] . نك: همان، ص 32 و اسكوكز، رابرت؛ عناصر داستان، ترجمه فرزانه طاهري، تهران، مركز، 1377، چاپ اول، ص 22.
[7] . نك: ميرصادقي، جمال؛ عناصر داستان، صص 176 و 177.

فصل هشتم رایانه در محیط نمایشگاه... باز ترجمه واپسین دفتر از نمایشگاههای موزه ای دیوید دین همراه با تصویر ضمائم و واژه نامه

فصل هشتم
رایانه در محیط نمایشگاه

در گذشته مدیریت، برنامه ریزی و تولید نمایشگاهها بدست افرادی بسیار فرهیخته و کاردیده و فنّانی صورت می گرفت که از هر انگشتشان هنری می ریخت.  برای بسیاری از کسانی که در زمینه نمایشگاه موزه ای پژوهش می کنند توانائی های مورد نیاز بر نخیل و بدور از دستانِ کوتاه بوده است.  در بسیاری از موسسات کوچک تر، بویژه آنها که درکار حفظ و نمایش میراث محلی یا منطقه ای اند، تنها راه چاره برگزاری نمایشگاههای تخصصی و کامل واگذاری کار به دیگران از راه عقد قرارداد است.  در حالی که بسیاری شرکت های ارزنده وجود دارد که می توانند به برگزاری نمایشگاه کمک کنند، اغلب حتی همان بهای معقولی که طلب می کنند خارج از توان و استطاعت منابع این دست موسسات کوچک است.  پس کار این رقم موسسات به علی می ماند و حوض کوچکش، و باید با آنچه دارند هر آن کنند که توانند.  مردمان متعهد که می کوشند برای جامعه استفاده کننده نمایشگاه های با کیفیتی برگزار کنند همواره مترصد فرصتی هستند تا مهارتهای مورد نیاز را به بهائی که در استطاعتشان است کسب کنند.  رایانه دقیقا همان ابزار مورد نیاز این افراد در تحقق اهدافشان است. 
رایانه شخصی [که روز بروز کوچک تر و توانا تر می شند و از سوی دیگر جای به لپ تاپ و تبلت و حتی اسمارت فون می پردازد] ابزار فنی عمده ای است که به مجموعه ابزارهای در اختیار موزه ها افزوده شده است.  رایانه برای موسسات کوچک و بزرگ موهبتی است عظیم.  رایانه عصای دست مدیران می شود تا برنامه ریزی و مدیریت خویش را سریعتر انجام دهند و به طراحان و موزه آرایان اجازه می دهد به سرعت به شرح و بسط افکار و ایده ها پرداخته مدلهای بصری ساخته به آزمایش ایده ها پردازند.  دقت و تنوع توانائی های رایانه توام با انواع وسائل جانبی مرتبط با آن به برگزارکنندگان نمایشگاه کمک کرده متون خود را سهل تر تولید کنند، عناصر بصری را در سطحی چون متخصصان خلق و اجرا کنند و به هنگام نیاز علائم و نشانه را بسازند.
کنترل کیفیت محصولات و صرفه جوئی در هزینه ها دو عامل مهم موثر بر بخش های تولید است.  اینک فناوری آنقدر پیشرفت کرده است که بتوان متون و اشکال نمایشگاهها را در داخل موزه تولید کرد. حتی اگر تولید این مواد بدست شرکت های بازرگانی صورت گیرد زمام آفرینش و اجرا عمدتا بدست طراح/موزه آراست.  همین باعث بسی صرفه جوئی در وقت و هزینه های تولید می شود. 
می توان پیش بینی کرد سیستم های تولید رایانه ای[1] تولید بیواسطه، از ذهن طراح تا رسیدن عملی به محصول کامل شده را، میسر می سازد.  رایانه نه تنها می تواند در وقت و مصالح صرفه جوئی کند بلکه از فرسودگی کارکنان نیز می کاهد.  اگر چه هنوز رایانه ها آن حلال مشکلات و داروی همه درد برگزارکنندگان نمایشگاهها نشده اند هم اینک می توانند به برخی طرق بسیار عملی و مفید یاریگر و ارتقاء بخش نمایشگاههای موزه ای باشند. 
گرچه ممکن است برای بسیاری از موزه  های کوچک خرید رایانه بس گران و نشدنی باشد نباید فراموش کرد هزینه خرید اینگونه تجهیزات و برنامه های رایانه ای پیوسته مناسب و مناسب تر می شود.  آنچه پنج سال پیش یکسره فراتر از قدرت خرید بود امروز کاملا مقرون به صرفه و قابل خریداری شده است.  صرف وقت و بذل مال در خرید رایانه، حتی در سطحی محدود، غالبا بصورت توانائی هائی که ارزانی کارکنان موزه می کند، ثمرات فراوان دارد.  محدودیت واقعی اشتیاق افراد در شروع به یادگیری استفاده از این فناوری جدید است.  به احتمال زیاد پیش از پایان قرن [بیستم!] بیشتر موزه ها به نوعی "رایانه ای" می شوند.  گرچه این احتمال هست که در آغاز برخی از آنها از رایانه استفاده ای فراتر از واژه پردازی در تولید برچسب ها و تابلو نوشته ها نکنند ماهیت اغواگر توانائی هائی که خودکار سازی/اتوماسیون در اختیار می گذارد، توأم با سهولت کسب این توانائی ها، نهایتا به استفاده بیشتر و گسترده تر منتهی خواهد شد. 
این فصل تنها به چند توانائی که رایانه ارزانی نمایشگاهها می دارد (نه همه آنها) نگاهی می اندازد.  همچنین به آنچه احتمالا در آتیه رخ می دهد می پردازیم.  هرچند مثل بیشتر پیش بینی های آنچه در عمل اتفاق می افتد فراتر از حد انتظار خواه بود.

توانائی ها و کاربردهای رایانه

مردم به صور بسیار به اطلاعات نیاز داشته آنرا بکار می برند.  عامل کلیدی در تعین سودمندی اطلاعات شیوه ذخیره سازی و سهولت بازیابی آن است.  رایانه دستگاه/ماشینی است که به شیوه ای مفید به حال ذخیره و مدیریت اطلاعات بدرد بخور برای مردم طراحی شده است.  دانستن این که چه نوع ابزارهای رایانه هائی برای مدیریت اطلاعات موجود است برای گزینش درست رایانه هائی که توانائی بر آوردن نیازهای مطرح را داشته باشد مهم است. 
برنامه/نرم افزارهای رایانه ای بسی اشکال، توانائی ها و کاربردها دارند.  هزاران برنامه موجود دل تازه واردان به این عرصه را خالی کرده می تواند در نظرشان مانعی گذر ناپذیر از هراس جلوه کند.  هیچ کس دوست ندارد ناتوان و نا کارآمد دیده شود و این تمایل به پرهیز از سر افکندگی و کنف شدگی می تواند مانع از آن شود که مردم ابزارهائی را که عصای دستشان توانند بود تهیه کرده کار گیرند.  شمار بزرگی از هزاران برنامه موجود بسیار تخصصی و برای کارهائی مشخص اند و نیازی نیست در استفاده های موزه ای که حالتی کلی دارد مورد بحث قرار گیرند.  برنامه های باقیمانده به سه رده عمده زیر تقسیم پذیرند:
  • واژه پردازها
  • پایگاههای داده ها
  • برنامه های ترسیم و نقاشی
واژه پردازها برای تولید اسناد/دبیزه هائی چون نامه، برچسب/تابلو نوشته، خبرنامه و دیگر مواد و مطالب چاپی بکار می رود.  پایگاه های داده ها برنامه هائی است که به آرایش و ذخیره قطعات اطلاعات چون اعداد، واژه ها و تصاویر می پردازند.  اطلاعات بصورت دسته بندی شده ذخیره می شود و می تواند با دستکاری/برازش به طرق و صور بسیار عملی بکار گرفته شود.  انواعی از پایگاههای داده ها با توانائی های خاص وجود دارد.  برنامه های ترسیم و نقاشی به رایانه اجازه می دهد بصورت ابزاری برای رسم و نقاشی و نقشه کشی بکار رود.  تصاویری که در این برنامه ها ایجاد می شود می تواند به اشکال گوناگون چون مصور سازی، تزئین و ثبت اطلاعات بصری بکار گرفته شود.

رایانه بعنوان یکی از ارکان نمایشگاه

رایانه وارد حیطه شرح و تفسیر هم شده است.  رایانه می تواند در ساده ترین شکل استفاده بصورتی منفعلانه چون برچسب/تابلو نوشته و جهت نمای الکترونیک عمل کند.  در برخی کاربردهای پیچیده می توانند نقش مربی/آموزگار تعاملی/تفاعلی/ اندرکنشی داشته باشد.  یکی از معیارهای موفقیت در تولید علائم و نشانه ها و برچسب/تابلو نوشته ها جالب توجه بودن آنهاست.  پایانه/ترمینال نمایش ویدئوئی، همچون دیگر وسائل تصویری چون تلویزیون، ذاتا جاذبه بصری دارد.   با افزوده شدن عناصر رنگ و حرکت صفحه نمایش رایانه مبدل به ضمیمه ای جذاب برای دکوراسیون کلی گالری می شود. 
جنبه مهم دیگر تصویر ویدئوئی این است که طیف تصویری/ترسیمی گسترده ای دارد.  ترکیب نمایش تصویری، اطلاعات کلامی و پاسخ های تفاعلی/تعاملی محرک مشارکت و مولد علاقه می شود.  این گفته که " یک تصویر ارزش هزار کلمه دارد[2]" بخوبی در مورد نمایش رایانه ای صدق می کند.  تابلو نوشته رایانه ای شده می توانند با توانائی پویا نمائی خود ایده های بسیار پیچیده را به شکلی که درک آن ساده تر باشد نشان دهند.  بیننده می تواند رابطه میان سامانه/سیستمهائی چون انتقال انرژی، یا زنجیره های غذائی یا آب شناسی را به شیوه جذاب برای هر دو نیمکره مغز نمایش دهد.  این تقویت متقابل موجب می شود مدت تمرکز حواس افزایش یافته  مطالب بیشتر در حافظه بماند (نک. فصل دوم، صص 30-1).  
گرچه بیش از چند سالی از دسترسی به رایانه نمی گذرد اما امروزه استفاده از آن بعنوان وسیله نمایش در داخل گالری عملی شده است.  سامانه های اطلاع رسانی روز بروز بهتر و خطا ناپذیر تر می شود.  سیستم/سامانه های تعاملی/تفاعلی/اندرکنشی به بازدید کننده اجازه دسترسی به اطلاعاتی را می دهد که در گذشته تنها از کتابخانه ها و تحقیق شخصی بدست می آمد، یا از طریق ایراد سخنرانی یا توضیحات راهنما در دسترس قرار می گرفت.  این ماشینها با شیوه تعاملی خود موجب می شوند مطالب یاد گرفته شده بیشتر در حافظه بازدید کننده بماند  ضمن اینکه همزمان کار دستگاه ها را به نشان دادن محدود می کند.  با نسل های امروزی کودکانی که عملکرد و شیوه کار با رایانه را یاد می گیرند طبیعی است که رایانه به همان نسبت بخشی از موزه باشد که در مدرسه، خانه و کسب و کار است.  استفاده از کامپیوتر در محیط نمایشگاه افزایش خواهد یافت و مبدل به یکی از ابزارهای رساندن پیام آنها خواهد شد. 
تکمیل وسائل ورود اطلاعات موسوم به اینترفیس/میانجی و میانا، چون صفحات لمسی، دغدغه های تعمیر و نگهداری را به شدت کاهش و بطور همزمان مشارکت مخاطبان نمایشگاهها را افزایش داده است.  معمولا حذف صفحه کلید ترجیح دارد مگر اینکه عهده دار نقشی اساسی باشد.  هنوز استفاده از اهرمک/جوی استیک بعنوان ابزار کار محبوبیت دارد ولی اشکال در این است که معمولا شکست و بست آنها بالاست.  "ماوس" شیوه تازه ای از استفاده از رایانه را میسر ساخته، رابطه ای کاربر پسند میان بازدید کننده و ماشین برقرار ساخته است.  ماوس توپک دار[3]، که توپی در آن تعبیه شده که حرکت مکان نما/کورسر روی صفحه نمایش را نشان می دهد، استفاده از رایانه را آسان تر و احتمال آسیب دیدگی آن را کمتر ساخته است.  امروزه تمامی این گزینه ها و شماری از دیگر وسائل ورود اطلاعات به اشکال دیگر وجود دارد.  ساز و کارهای صوتی که در واکنش به صدای کاربر عمل می کند در دست آزمایش است و احتمالا راه حل بهتری برای مشارکت بازدید کننده در اختیار خواهد گذارد. 
در حال حاضر احتمالا بهترین وسیله تعاملی برای استفاده از رایانه نمایشگاه صفحه نمایش لمسی است.  این قسم صفحه نمایش با نفوذ ناپذیر نگاه داشتن کلیه وسائل دیگر ترکیب دوام با سهولت استفاده را میسر ساخته است.  صفحه نمایش های لمسی در بسیاری از فعالیت های زندگی روزمره چون بانکداری، مسیر یابی و آموزش محبوبیت [و الخ.]  بیشتری می یابند.  فناوری صفحه نمایشهای لمسی چند گزینه پیش روی موزه ها می گذارد.  از جمله مطالب پیشاپیش تهیه شده و آماده شده ای که کارکنان موزه در تدارکشان بشدت درگیرند.
تعامل میان رایانه و بازدید کننده یک جنبه از آموزش موزه ای را که از پیش هم اهمیت داشته ارتقا می دهد.  یاد گیری با آهنگی خود خواسته یکی از مهم ترین امتیازهای محیط آموزشی موزه بوده است.  رایانه باعث می شود اختیار کاربر در نحوه و آهنگ فراگیری خود فزونتر از پیش شود.  امکانات ارائه اطلاعات به بیننده کنجکاو عملا حد و مرزی ندارد ضمن اینکه تعین سرعت یادگیری منحصرا با کار بر است.
رایانه از نظر توانا سازی کاربر به انجام فعالیت های پژوهشی خود فرصت هائی عظیم در اختیار می گذارد.  به همان شکل که بسیاری از کتابخانه ها و آرشیوها پیشینه ها/مدارک و مطالب پژوهشی را از طریق میاناهای رایانه در دسترس می گذارند، موزه ها نیز شروع به تشکیل بانک های اطلاعات مشابه کرده اند. 
فکر قادر ساختن بازدید کننده به پیگیری و تعقیب مجموعه ها (البته در حد و حدودی معین)، دسترسی به اسناد/دبیزه های ، و حتی وارسی تصاویر اشیاء مجموعه، معنا و کاربرد موزه ها بعنوان موسساتی آموزشی و پژوهشی را ارتقاء می دهد.  بعنوان مثال بازدید کننده از موزه می تواند پس از دیدن نمایشگاه سفال و سفالگری بومیان آمریکا به اطلاعاتی بیشتر در باره جنوب غرب آمریکا و نمادگان/سمبولیزم بومیان آمریکا، به آشنائی با فن سفالگری برّ جدید/ینگی[4] دنیا دست یابد.  حتی می تواند  سر فرصت در سطحی گسترده تر به پژوهش سفالینه های جهان، تاریخ و تاریخ طبیعی شمال آمریکا، یا هر تعداد دیگر از موضوعاتی پردازد که بازدید از نمایشگاه محرک علاقه بدانها می شود.  در عصر اطلاعات و اطلاع رسانی در نتیجه تغییر و تحول فناوری نقش موزه ها ارتقا خواهد یافت.  البته جاذبه خود اشیاء بعنوان "اصل" کاهش نمی یابد اما آن کنجکاوی که نمایشگاهها ایجاد می کنند خوراک خود را در فناوری اطلاعات خواهد یافت.

رایانه در نمایشگاه سازی

رایانه تغییر شگرفی در محصول نهائی، نمایشگاه، ایجاد کرده است.  این ادعا به طرق گوناگون حقیقت دارد.  یکی از نخستین و ساده ترین امتیازات استفاده از این فناوری نو در سهولت تولید متن و تصویر است.  برنامه های نرم افزاری که به کاربر اجازه دخل و تصرف/دستکاری/برازش[5] متن را می دهند فتّ و فراوانند.  قلم های بسیاری موجود است و همه روزه قلمهای جدید روانه بازار می شود.  توانائی بشر در خواندن نوشته ها حد و مرزی برای پیچیده ساختن بصری متن در عین حفظ خوانائی تعین می کند.  با این همه می توان با استفاده از قلمهای موجود در اندازه ها و اشکال گوناگون تصاویری نوشتاری ایجاد کرد که چشم نواز و دلنشین باشد.  این سنخ توانائی های هنری گزینه های  طراح/موزه آرا در خلق "تصاویر" نوشتاری چون تابلو های عنوان و جهت نما ها را می فزاید. 
از متون که بگذریم به حیطه کامل طراحی تصاویر دو بعدی می رسیم.  خلقِ آرم/نشان احتصاصی/شارة/لوگو، تصاویر موضوعی/صور مواضیعیه، و اشکال جهت نما به یاری برنامه های ترسیم رایانه ای ساده تر و مهیج تر شده است.   حد دقت و صحت تصاویر تولید شده بر صفحه رایانه را تنها نوع چاپگرها تعین می کند.  قیمت چاپگرهائی که برای بیشتر مقاصد نمایشگاه رضایت بخش است روز بروز مناسب تر می شود.  وضوح استانده/استاندارد/معیار/متعارف/مرسوم بسیاری از چاپگرهای لیزری 300 نقطه در اینچ[6]است[7].  این بدان معناست که چاپگر قادر است  در هر اینچ از سطح چاپ شده تا 300 نقطه از جوهر یا تونر بگذارد.  معمولا این حد از وضوح تصویر برای بیشتر تصاویر و متونی که در موزه تولید می شود کفایت می کند.  معمولا تصویری با وضوح 300 دی پی آی برای بزرگ نمائی تا سه برابر (300%) مناسب است.  برای بزرگ نمائی فراتر از این حد بهتر است تصویر را روی دیسک [یا دیگر انواع حافظه های جانبی مثل فلش مموری،کول دیسک،رم و ...] کشیده [یا از طریق پست الکترونی به صورت فایل/پرونده] به چاپخانه های دارای چاپگرهائی با قدرتی فراتر از 1200 دی پی آی فرستاد (نک فصل هفتم، ص 130).
بسیاری از موزه ها توان/استطاعت خرید چاپگرهای دارای توانائی چاپ تصاویر با 1200 دی پی آی و بالاتر را ندارند اما بیشتر چاپخانه ها به ماشین هایئ مجهزند که این توانی ها و فزون تر آن را هم دارد.  در واقع بسیاری چاپخانه ها رایانه خود را دارند و کارهائی را که عهده دار شده اند از این طریق به چاپ می زنند.  همین ماشین ها قادرند داده های ارائه شده  توسط مشتری یا دریافت شده از مبادی و طرق دیگر را هم چاپ کنند.  بهتر است از توانائی های رایانه ای در منطقه پرس و جو شود با این هدف که بلکه روزی لازم شود در چاپ ایده های شکل گرفته در موزه کار آیند. 
در موزه های دارای کارگاه چاپ سیلک تصاویر رایانه ای بسیار مفیدند.  توانائی در تولید تصویر زمان لازم برای آمادن تصاویر را بشدت می کاهد.  همچنین بسیاری از برنامه های نگارش و ترسیم این امکان را می دهد که تصویر بصورت نگاتیو یا پوزیتو چاپ شود.  در تولید استنسیل/مرسام/الگو/نقشه/شابلون[8] که چاپ سیلک با آن صوت می گیرد این توانائی امتیازی است بس مغتنم.  در عین حال این توانائی برای تولید متون و تصاویر مناسب نور پردازی از پشت مفید است.  با استفاده از چاپگر لیزی چاپ روی ورق های استات [سلولز][9]، لوح ها/ پانل های مورد استفاده در نمایش به روش اورهد، صفحاتی که از پشت روشن می شود و شماری کار کردهای دیگر میسر می گردد. 
یکی از مهم ترین شیوه های سودمندی فناوری رایانه برای موزه ها توانائی آن در نمایش ایده هاست.  این مهم بسرعت روی صفحه نمایش رایانه صورت می گیرد با این امتیاز که می توان براحتی در تصاویر دخل و تصرف کرد و به  آرایش ها و ترتیباتی تازه رسید.  آنچه ترسیم و صفحه آرائی اش روی تخته رسم با استفاده از قلم، خط کش، گونیا، خط کش تی،[10]و کاتر قلمی/ایگس-اکتو[11]ساعتها و روزها زمان می برد اینک می تواند در کسری از آن زمان ترسیم شود.  این توانائی به صرفه جوئی در دو تا از مهم ترین منابع مورد نیاز می شود: پول و زمان.
صفحه آرائی و بریدن و چسباندن از کارهائی است که کارکنان برگزار کننده نمایشگاهها همواره با آنه دست به گریبانند.  برنامه های صفحه آرائی طراح/موزه آرا را قادر می سازد اشکال را با استفاده از یک برنامه و متون را از برنامه دیگر گرفته با هم تلفیق کرده بصورت تصویری واحد روی صفحه نمایش آرد.  سپس می توان آرایش این اجزاء متشکله را بارها تغییر داد، اندازه حروف و را کاست و افزود  و قلمهائی برگزید که اهداف مورد نظر را به بهترین نحو تأمین می کند.  در محیط رایانه ای کار بریدن و چسباندن و صفحه آرائی سرعتی عظیم بخود گرفته است. 
سرعت بالای ترسیم شکل و نقشه از هزینه ساعت-کار بشدت کاسته و شمار و دامنه کارهائی را که می توان انجام داد بس افزوده است.  همچنین با امکانات ارتباطی که به همین زودی در دسترس قرار گرفته تسهیم و مقایسه/مقارنه ایده ها میان گروههای دست اندرکار پروژه/مشروع/طرح ها ساده تر و مثمر/ثمربخش تر شده است.  فناوری نوین اطلاع رسانی/اطلاعات می تواند به طرق بسیار طراحان/موزه آرایان را این آزادی/فراغ خاطر دهد که بیشتر بر طراحی متمرکز شوند تا آن نمایش های بصری که خریداری بیابد.
در عمل تمامی عمده سازندگان رایانه نرم افزارها و سخت افزارهائی دارند که به طراح/موزه آرا اجازه/امکان می دهد ایده های خود را  به تصویر کشیده ارائه دارند.  رایانه ها قادرند در هر مرحله از طراحی از شماری برنامه استفاده کنند، از اسکن/مسح/فحص دقیق تصاویر گرفته تا ترسیم های بی ابزار[12]تا تولید تصاویر سه بعدی که بیننده را به گشت [مجازی] گالری می برد.  می توان شکل و متن را در دبیزه/سندی واحد در آمیخت و اثر هنری پرداخت شده در حد آماده برای دوربین تولید کرد. 
بیاری برنامه ها و سخت افزارهای موجود، حیطه کاملی از امکانات تازه بروی طراح/موزه آرائی که با زمان پیش می رود گشوده می گردد.  برای همه مارکهای مهم رایانه برنامه های که قادرند تقریبا هر کاری را به انجام رسانند موجود است.  تقریبا سالی یکبار نسخه های تازه برنامه ها تولید می گردد و با هر بار بروز رسانی/روزآمد کردن توانائی های تازه ای محقق می گردد.  بی شک پنج تا ده سال آینده بسیاری امکانات بدیع و مهیج به ارمغان خواهد آورد.  در واقع رایانه بصورتی که اینک می شناسیم بسیار فراتر آز حد تصور ما در شکل و کارکرد متحول خواهد شد.  با این همه مدتی طول می کشد تا ماشین هائی که امروز بکار می گیریم بکلی منسوخ شود و تا از راه رسیدن رایانه های آینده بعنوان ابزارهائی نیرومند تولید در خدمت ما خواهند ماند. 
برای کسی که استعداد یا علاقه چندانی به رسم و نقاشی ندارد و با استفاده از رایانه آشنا نیست مقادیر معتنابهی از متون آماده مصرف و کلیپ آرت[13] موجود است.  حتی اگر آثار هنری آماده مصرف رضایت بخش نباشد می توان با استفاده از اسکنر تصاویر را وارد محیط رایانه ساخت.  اسکنر دستگاهی است با طرز کار مشابه دستگاه فتوکپی.  این دستگاه تصویری چون عکس یا طرح [و نوشته و تقریبا همه چیز!] را سطر به سطر "پوئیده"  عکس حاصل را تبدیل به اطلاعات رقومی/دیجیتالی قابل استفاده رایانه می کند.  اسکنرها جهانی کامل از تصاویر را بروی استفاده کنندگان و علاقمندان می گشایند.  باید در مورد رعایت حقوق پدید آورندگان آثار محتاط و حساس بود، هر چند در غالب موارد هر تصویری که بتوان گرفت یا کشید برای رایانه قابل استفاده است.  برخی اسکنرها تصاویر رنگی هم می گیرند.  می توان با استفاده از رایانه و چاپگرهای رنگی بسیاری اشکال و طرح های مهیج کشید.
امروزه برنامه های طراحی به کمک رایانه (کد)[14]برای بیشتر انواع رایانه موجود است.  این برنامه ها به طراح/موزه آرا اجازه می دهد طرح های کاری را در اندازه های مقیاس دار بکشد.  در برخی چاپخانه ها برنامه های کد مستقیما از صفحه رایانه به چاپ اوزالید می انجامد.  با این همه یک قید احتیاط هم هست.  طراح باید آگاه تر و توانا تر از پیش باشد چرا که ایده ها به صورتی که نشان داده شده کار می کنند.  از سوی دیگر، رایانه بطور خودکار بسیاری از مهارتهای درست ترسیم کردن، نقشه های معماری قابل استفاده را در اختیار می گذارند. 
برخی رایانه ها تخصصی است و طراحی شده برای مقاصدی معین.  ماشین های واژه پرداز برای تولید متن و تابلو نوشته/برچسب مفیدند اما بیشترشان توانائی های تصویری خارق العاده ای ندارند.  ماشین های دیگر می توانند حروف ونیل و متون و مطالب منقور/کنده کاری شده تولید کنند.  اینها شکلی از سیستمهای تولید به مدد رایانه[15]اند.  پیش بینی می شود که آینده نزدیک این قبیل سیستمها بخش اعظم کارهای تولید فیزیکی نمایشگاه را انجام دهند.  سیاهه سخت افزارها و نرم افزارها بلند است و یکسره بلند تر هم می شود و همراه با اصلاحات توانائی های دخل و تصرف و جرح و تعدیل اشیاء مادی هم فراهم می شود.  
صنعت خودرو سازی، بموازات بسیاری صنایع دیگر بشدت در گیر سیستمهای تولید به یاری رایانه اند.  اینها سیستمهای تولیدی رایانه ای است.  این امکان هست که بخش اعظم کارهای تولید نمایشگاههای آتی به یاری ابزارهائی مشابه صورت گیرد.

رایانه بعنوان ابزار مدیریت

یکی از کمکهای بزرگی که انقلاب کامپیوتری در اختیار مدیران نمایشگاهها گذارده عنصر کنترل است.  رایانه به عنوان وسیله ای سازمان دهی و پیگیری که می تواند از نرم افزار متناسب با هدف استفاده کند همتا ندارد.  توانائی پردازش سریع اطلاعات ابزار مدیریتی ارزشمندی در اختیار می گذارد.  واژه پردازی یکی از توانائی های مقدماتی رایانه است.  توانائی حروفچینی و بازبینی پیش از چاپ موجب صرفه جوئی در وقت و مصالح لازم برای تولید یک گزارش متوسط پیشرفت کار، ورقه ثبت ساعات کار، یا توافقنامه شده است.  با افزوده شدن امکانات غلط گیر املاء، واژه نامه و الگوی سبک/نمط/استایل شیت[16] برنامه واژه پرداز فراتر از "ابر ماشین تحریر" رفته مبدل به ابزار تولید هر گونه مطالب چاپی در محیط نمایشگاه می شود، از یادداشها/ملاحظات گالری گرفته تا کاتالوگ های تمام رنگی.  امتیاز این کار در این است که کارکنان موزه می توانند کنترل کامل کلیه مراحل، از شکل گیری ایده تا تولید را بدست گرفته از این طریق هم تأخیر ها را کاهش داده هم از نمونه خوانی های بی پایان و سپردن زمام اختیار به وقت و برنامه های چاپخانه ها پرهیز کنند. 
رایانه توانائی مهم دیگری را هم ارزانی بشر کرده آنهم ذخیره و مرتب سازی مقادیر کلان اطلاعات در پایگاههای داده هاست.  ساخت پایگاه های داده ها از مدتها پیش آغاز شده و برای مقاصد گرد آوری اطلاعات، بایگانی و مدیریت ادامه و گسترش می یابد. در برخی موزه ها و کتابخانه ها می توان پژوهش هائی گسترده در مورد موجودی کرد بدون مشوش کردن خود اشیاء.  از دیدگاههای مدیریت آرشیوها و مجموعه ها این امتیازی است بزرگ که در عین حال بر وقت کارکنان و نیاز به استفاده از فضا تأثیر می گذارد.  افزون بر این رایانه ظرفیت اکتشاف/کاوش/بحث و فحص ارتباطات/تداعی های نو و نا نگاشته میان اطلاعات را بشدت افزایش داده است.  اینک می توان روابطی را که هیچگاه در گذشته میان اشیاء، رویدادها و دبیزه ها/اسناد قابل تصور نبود ایجاد کرده گسترش داد.  در حالی که جامعه استفاده کننده موزه بسمت روزی می رود که همگان در سطح عالم در استفاده از پایگاههای داده ها سهیم می شوند توانائی های پژوهش رایانه ها روز بروز بالاتر می رود و تقاضای آن فزونتر می شود. 
در سطح عملی تر و در استفاده های عادی، استفاده از پایگاههای داده ها برای دنبال کردن/پیگیری/پی جوئی اشیاء، اطلاعات راجع به آنها، پول، وقت و کارکنان، یکی از نیازهای بنیادی برگزاری نمایشگاهها را بر می آورد که همان مدیریت منابع است (نک. فصل یک، ص. 14).  برنامه های کاربرپسند[17] که طرز کاری بسیار ساده دارند می توانند در این سطح بسیار مفید و تأثیر گذار باشند.  معمولا مقدار اطلاعاتی که مدیریت می شود به نسبت اندک و نیاز ها سرراست است و از همین رو هیچ نیازی به سخت و افزار و نرم افزار گران قیمت و پیچیده نیست.  بعنوان مثال یک پایگاه تخت داده ها[18] چون فایل میکر پرو[19] ویژه رایانه اپل مکینتاش را می توان برای ثبت، جور کردن/دسته بندی، گزارش گیری و پیگیری سیاهه موجودی، جابجائی اشیاء مجموعه و امور زمان بندی بکار گرفت. همینطور برای تقریبا همه انواع رایانه های شخصی برنامه های قادر به انجام مدیریت پروژه ها موجود است که می توان به قیمت اولیه[20] تولید کننده خریداری کرد.  تولید اسناد آسان و است و فضای کمی از حافظه دیسک را اشغال می کند و آنقدر انعطاف دارند که حسب نیازهای فردی کاربر بتوان جرح و تعدیل هائی در آنها ایجاد کرد.  بدیهی است که پس از رفع نیاز و نبود ضرورتی به بایگانی می توان این دست دبیزه ها/اسناد را حذف کرد. 
هنگام بررسی امکان تهیه نرم افزار پایگاه داده ها باید دو عامل را در نظر داشت.  پایگاه برای چه طراحی شده و انجام چه کاری را از آن می خواهیم.  چند رقم متفاوت از پایگاههای داده ها وجود دارد: تخت، مرتبط، جدولی[21] و برخی انواع دیگر که ترکیب یا پیوندی از اشکال متفاوت است و در اصطلاح برنامه هبریدی[22] نامیده می شود.  پایگاههای داده ها برنامه هائی است حاوی بلوکهائی از اطلاعات موسوم به "فیلد".  فیلد می تواند حاوی نام خانوادگی هر یک از هنرمندان در یک مجموعه از آثار هنری، یا نام گونه ها در مجموعه های تاریخ طبیعی باشد.  معمولا برای هر یک از اشیاء و اقلام شماری فیلد در نظر گرفته می شود.  این فیلدها می توانند اطلاعاتی چون شماره مسلسل/شماره بازیابی و شماره شیئ در کاتالوگ را در خود جای داده، حاوی تاریخ پذیرش شیئ در موزه، نام اهداء کننده و اطلاعاتی از این دست باشد.  این فیلدها را در یک مجموعه اطلاعات راجع به شیئ موسوم به پیشینه/رکورد می ریزند و ترکیب این پیشینه ها تشکیل "فایل/پرونده" می دهد. در بیشتر برنامه های پایگاه داده ها کاربر می تواند فیلد های مورد نیاز را تعین کند، خواه بصورت ایجاد و جرح و تعدیل خود فایلها، خواه مطلع کردن عرضه کننده نرم افزار از خواسته های خود.  افزون بر این کاربر می تواند شکل و شمایل رکوردها، شیوه چاپ و دیگر جنبه های بصری آنها را تعین کند.
پایگاه داده های تخت ترکیب/تألیفی/مجموعه ای از رکوردها/پیشینه هاست که در آن هر رکورد شماری یکسان از فیلدها دارد، اعم از اینکه پر شود یا خالی بماند.  پایگاههای داده های تخت برای تنظیم گروههای اطلاعاتی که مقادیر زیادی اطلاعات مشترک یا مشابه دارند بسیار مفیدند.  به عنوان مثال در یک فهرست آدرس/نشانی یا مجموعه ای از برچسب های نمایشگاه، هر رکود تقریبا به یک اندازه اطلاعات، آنهم از یک نوع، دارد.  از آنجا که بیشتر فیلد ها برای هر پیشینه/رکورد بکار می رود پایگاه داده های تخت بسیار خوب کار می کند و اتلاف فضای الکترونیک در آن ناچیز است.  در یک پایگاه داده های تخت هر فیلد اعم از اینکه پر شده باشد یا نباشد یک اندازه از حافظه و فضای ذخیره سازی را اشغال می کند.  در آن پایگاههای داده ها که فیلد های بسیاری از رکوردها خالی می ماند حافظه رایانه و دیسک بدون ذخیره کردن چیزی تلف می شود.  در مواردی چون رکوردهایِ چند مجموعه ای انواعی بس متنوع  از اقسام اطلاعات برای هر شیئ وجود دارد.  احتمالا پایگاه داده های مرتبط برای این سنخ اطلاعات مناسب تر است.   
پایگاه داده های مرتبط مجموعه هائی از پایگاههای داده های کوچک است که توسط عنصری مشترک بهم "مرتبط" شده است.  پایگاههای داده های تخت کوچک را اغلب "جدول" گویند.  هر جدول حاوی فیلدهائی است که متناسب با نوع خاص رکوردهای موجود در آن جدول است.  برای مجموعه های اطلاعات که مختص انواعی از مجموعه هاست جداول دیگری نیاز است.  به عنوان مثال داده های راجع به اثاث/رختِ خانه/مبلمان بسیار متفاوت با داده های مربوط به گونه های خاص پرندگان است.  برای مدیریت و استفاده از اطلاعاتی چنین متفاوت به دو نوع جدول متفاوت نیاز است.  با این روش فضا برای نگهداری فیلد های خالی هدر نمی رود.
هر جدول یا پایگاه کوچک داده ها فیلدی دارد که در تمامی جداول موجود در پایگاه بزرگتر  هم هست.  وجود این فیلد مشترک اجازه می دهد که جداول با "رشته" ای مشترک بهم متصل شوند.  در بسیاری از موزه ها شماره مسلسل[23]یا شماره ثبت[24]بعنوان عامل اتصال بکار می رود.  جداول اطلاعاتی چون خاستگاه/منشاء/مصدر/منبع[25]، مستندات پژوهش/وثائق البحوث،[26] پیشینه/تاریخچه حفاظتی شیئ و شماری از دیگر انواع اطلاعات را در خود جای می دهند.  برنامه رایانه ای مرتبط به کاربر اجازه می دهد ارتباطاتی برقرار کرده اطلاعات را از تمامی جداول گرد آورده بصورت مجموعه ای از اطلاعات در مورد یک شیئ یا گروهی از اشیاء [موضوعات، مفاهیم و ...] مرتب کند.  یک نمونه یافتن تمامی اشیاء و نمونه های موزه است که توسط شخصی معین گرد آوری شده یا توسط اهدا کننده ای خاص به موزه بخشیده شده یا نمایانگر یک  بازه زمانی معین و الخ. است.  در واقع امکانات گرد آوری و آرایش اطلاعات را پایانی نیست. 
ایجاد پایگاههای مرتبط کاری است پیچیده و وقت گیر.  معمولا بهتر است ایجاد و نگهداری چنین سیستمها/سامانه ها به کارشناس امر واگذار شود.  چند برنامه پایگاههای مرتبط برای موزه ها در بازار موجود است که بیشترشان برای مدیریت مجموعه ها یا گرد آوری کمک های مالی/جمع التبرعات[27] است.  مزیت پایگاههای مرتبط به پایگاههای تخت صرفه جوئی در حافظه ضروری برای مدرک/پیشینه است. 
برنامه های پایگاه داده ها بصورت اسپرد شیت[28] بیشتر برای پیشینه ها/مدارک عددی چون اطلاعات بودجه ای است.  اینها در مدیریت مالی مفیدند و معمولا همراه با انواعی از خدمات عرضه می شوند.  اینها قادرند به احصاء/محاسبه پیشینه ها/مدارک/رکوردهای عددی پرداخته، نمودار/ جدول و نمایش هندسی جهت نمایش اطلاعات موجود تولید کرده گزارش هائی ارائه کنند که در پیگیری اطلاعات مفید است. 
در جستجوی یافتن برنامه مناسب بهتر است مشخصات آنچه مطلوب و ضروری است نگاشته شود و بعد در این مورد که کدام یک از مجموعه های موجود بهترین بر آورنده آن نیازهاست تصمیم گیری شود.  خوب است با کسی که با این رقم برنامه ها آشناست رایزنی/مشورت شود.  دست اندرکاران فروش نرم افزارها و سخت افزارهای رایانه ای می توانند کمک کنند.  بعضی اوقات، بویژه در مواقع تصمیم گیری در مورد امر پیچیده ای چون پایگاه داده های مرتبط استفاده از کارشناس در ازاء پرداخت حق مشاوره ایده خوبی است.  خوب است کسی را پیدا کنید که در برنامه هائی خاص مورد بررسی منافع تجاری نداشته باشد.  آنچه نیاز است تهیه چیزی است که بهترین کارکرد را داشته باشد نه ضرورتا آنچه  آن شخص می فروشد.

نتیجه گیری

ایده خودکار سازی فرآیند برگزاری نمایشگاه  در حال شکل گیری است.  بسیاری از موسسات به همین زودی گامهائی در این جهت برداشته اند و برخی دیگر صبر و انتظار در پیش گرفته اند.  بسا کسان که بی اعتمادی بنیادی به ماشین دارند.  احساس ترس و رعب مانع مشارکت فعالانه بسیاری از نمایشگاه سازان در انقلاب رایانه ای می شود. 
بسیاری از دانشگاهها، دانشکده ها و برنامه های علمی-کاربردی/پودمانی/مدولار/فوق دیپلم، با دوره های کوتاه مدت آموزشی، استفاده از رایانه و نرم افزارهای خاص را به تازه واردان تعلیم می دهند.  این دوره ها می توانند نورسیدگان را از بی سوادی/جهل رایانه ای رهانده به تخصص رساند.  این تصور که تنها برنامه نویسان یارای تسلط بر استفاده از رایانه را دارند توهمی بیش نیست.  برای رانندگی درک شیوه کار موتور های درون سوز/احتراق داخلی ضرورتی ندارد.  نیازی نیست بدانیم چگونه ساعت یا ماشین حسابی را پیاده و سوار کنیم تا بتوانیم آنها را بکار بریم.  بسیار کسان بی وقفه تلاش می کنند برنامه هائی نویسند تا استفاده از رایانه برای کاربر آسان شود.  جز در صورت علاقه فردی به برنامه نویسی، برای استفاده رضایت بخش از رایانه کوچک ترین نیازی به طرح این مبحث نیست.
ممکن است برخی این احساس را داشته باشند که ماشین جای آنها را خواهد گرفت و سودمندی شان بعنوان آفرینش گر/خلاق به پایان می رسد.  این یکی از زمینه های بنیادی مقاومت در برابر استفاده از کامپیوتر است.  اما تا زمانی که ماشینی متفکر ساخته نشده انسانها باید فرمان دهند و رایانه هیچگاه در اموری که مستلزم نو آوری/ابداع/ابتکار/نبوغ، بصیرت/کشف و شهود/حدس/بداهة و الهام است جانشین انسان نخواهد شد.
یک تصور دیگر هم بازدارنده برخی در خرید و استفاده از رایانه است- اینکه رایانه هنوز در حال تطور/تحول/تکامل است و بهتر است تا زمانی که تثبیت نشده اند سرمایه گذاری نکرد.  این بدان می ماند که کسانی تا اختراع گوشی های همراه/الهاتف الخلیوی، در خرید تلفن ثابت/زمینی دست نگه داشته این پا و آن پا کرده باشند.  رشد و توسعه فناوری ادامه خواهد یافت. هرگز روزی نخواهد آمد که سخت افزار و نرم افزار یکسان و ایستا شود.  هیچ زمان بهتر از امروز برای پریدن در آب و فراگیری فن شنا/آشنا نیست.  هرچه زودتر سواد و توانائی استفاده از رایانه تحصیل شود احساس سردرگمی و حیرت در برابر سرعت تغیرات رایانه ای و احساس غربت و واپس ماندگی زود تر متوقف می شود.
حتی اگر فکر و ایده استفاده از رایانه در کارگاه/استودیو/آتلیه خالی کننده دل و ناخوشایند/مکروه بنظر رسد راه آینده همین است و جز این نیست.[29]  به وضوح به مصلحت و احتمالا بس لازم است که طراحان نمایشگاهها به انتقال به نسبت ساده از فناوری مداد و کاغذ به آنچه موجب ارتقاء نو آوری و سودمندی شان می شود روی آرند.  حفظ وضع موجودی که مدتهاست تاریخ مصرفش سر آمده از طریق مقاومت در برابر انتقال به آینده مصداق این گفته رالف والدو امرسون است که، " استقامت/جمودِ احمقانه، غولی است ذهن های کوچک را." 

         به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
             شنبه هشتم تیرماه یکهزار و سیصد و نود و سه









پیوست یکم

نمونه گزارش آفت زدگی






پیوست دوم

نمونه فرم درخواست نمایشگاه































پیوست سوم

نمونه چک لیست/فهرست مقابله/قائمه مرجعیة[30] پیشرفت کار نمایشگاه



































فرهنگ لغات فنی/واژه نامه/قاموس اصطلاحات


Glossary

Terminology is one of the areas in communication where people often encounter difficulties. The glossary presented here is not meant as an absolute definition of the terms included, rather it is to help the reader understand what the author is intending to say.


Accession the process of transferring title o r owner-
ship from the providing source (field work,
purchase, gift, transfer, etc.) to the museum
Acid-free a term generally referring to ether paper
or paper-board that has been treated (buffered)
or made from fibers free of organic acids
Acquisition the act of gaining physical possession
of an object, specimen, or sample
Acrylic paint a term referring to a number of
plastic, water-based paint products
Affective learning based upon emotional
response to stimuli; emotional learning
Angle iron a metal construction material with a
cross-section in the form of the letter "L"
Anodized metal a metal which has bren coated
with another material through the process of
electrolysis
Application software that allows the computer to
perform specific tasks; software program
Appraisal the assigning of a monetary value to an
object
Architect's rule or scale a graduated device used
to make scaled measurements
Artifact an object, either two- or three-dimensional,
that has been selected, altered, used, or made by
human effort.
Audience all or a specially identified segment of a
museum constituency
Audiovisual devices machines that produce sound
and images
Blockbuster a term derived from the popular
name of the huge German bombs used in World
War II to blast large sections of a city; in the
museum sense, it refers to a revolutionary,
powerful exhibition
Board foot a USA standard length measurement
of sawn wood by which the purchase prtce is
figured
Box-in-a-box configuration a frame of reference
that views micro-environments as existing in and
dependent upon their surrounding microenvironment
Buffer a material or condition interposed between
two other materials or conditions to reduce or
slow the interaction between them
CAD (computer-aided design system): a hardware
+ software system that allows the operator
to accomplish design and layout tasks on a
computer
Case furniture structures used within cases, vitrines.
or on bases that serve as supporting surfaces for
objects/graphics
Cataloging assigning an object to an established
Classification system and initiating a record of the
nomenclature, provenance, number, and location
of that object in the collection storage area
Ceiling grid generally refers to the metal support
structure for drop ceilings
Central processing unit see "CPU"
Coating paint, stain, or plaster used to finish a
surface
Cognitive learning knowledge based upon reasoned
thought; rational learning
Collection an identifiable selection of objects
having some significant commonality
Collection manager a person charged with the
Care of a particular collection, normally working
under the direction of a curator
Collective medium a particular means of expression
used by more than one person in a collective
effort, and for predetermined and agreed upon
goals
Comfort freedom from stress or the fear of failure
communication "the transfer of information and
ideas with the deliberate intention to achieve
certain changes, deemed desirable by the sender,
in the knowledge, opinions, attitudes and/or
behavior of the receiver [sic]"'
Composite board any material made of wood
chips or sawdust bonded into sheets with adhesives;
this includes materials such as particle
board, chip board, and masonite
Computer-aided design system see "CAD"
Computer program see "application"
Computer system the internal software that directs
the computer's primary operations such as opening
applications, finding stored data, and similar
functional requirements
Concept-oriented exhibition a presentation that is
focused upon the transmission of information
and in which collection objects may or may not
be used to support the story rather than being the
main emphasis
Conflict of interest those acts or activities that
may be construed to be contrary to ethical
museum practices based on knowledge, experience,
and contracts gained through conditions of
employment
Conservation the processes of preserving and
protecting objects from loss, decay, damage, or
other forms of deterioration
Conservator a person with the appropriate scientific
training to examine museum objects, work
to prevent their deterioration, and provide the
necessary treatment and repairs
Controlled environment surroundings in which temperature,
relative humidity, direct sunlight, pollution,
and other atmospheric conditions are regulated
Coordinating activities efforts aimed at keeping
every task moving toward the same goal
Copy written material from which text, labels,
titles, sub-titles, etc. may be derived
Cove base material used along the base of a wall
CPU (central processing unit): the machine that
contains the processors and other circuitry and
acts as the "brain" of a computer
Cultural heritage a tradition, habit, skill, art form,
or institution that is passed from one generation
to the next.
Cultural property the material manifestation of
the concepts, habits, skills, art, or institutions of
a specific people in a defined period of time
Curator a museum staff member or consultanr
who is a specialist in a particular field of study
and who provides information, does research,
and oversees the maintenance, use, and enhancement
of collections
Cursor an image on the computer monitor that
indicates the location for information input or
activity
Deaccession the process of removing objects from
a museum's collections
Deed of gift a document with the signature of the
Donor transferring title of an object to a museum
Designer a museum staff member or consultant who
Designs the exhibition, does working drawings, and
coordinates fabrication and installation activities
Director the person providing conceptual leadership
of the museum and charged with the responsibility
for policy-making, funding, planning,
organizing, staffing, supervising, and coordinating
activities through the staff; the director is also
responsible for the professional practices of the
museum
Display a presentation of objects for public view
without significant interpretation added, relying
solely upon the intrinsic merit of that which is
presented. In the UK and Europe this word is
used by choice instead of exhibition (q.v.)
Distributed materials printed pamphlets, booklets,
catalogs, gallery notes, and other materials
that are distributed as part of the presentation of
an exhibition
Drive a device that receives and operates a disk
for the computer's use
Dry mount a method of bonding two surfaces together
using heat-sensitive tissue and a heating instrument;
normally used for mounting m-dimensional
objects such as photographs or drawings
Drywall see "sheetrock"
Drywall screw a specialized screw used for
attaching sheetrock to the studs
Educator a museum staff person or consultant
who specializes in museum education and
who produces instructional materials, advises
about educational content for exhibitions, and
oversees the implementation of educational
programs
Electrical the term for any construction elements
concerned with supplying or controlling
Electricity
Endowment a funding process in which a stated
part of a money gift (corpus) is held to generate
income and only that income may be spent
Ethics the process of establishing principles of
right behavior that may serve as action guides for
individuals or groups
Ethnic used in the museum community as a nondiscriminatory
term referring to a division or
group of people distinguishable by language,
custom, or some special characteristic
Evaluation report a document that sets down
Evaluation findings assessing an exhibition from
the standpoints of meeting goals and successful
development
Exhibit (noun) a grouping of objects and interpretive
materials that form a unit for presentation;
the localized grouping of objects and
I interpretive materials that form a cohesive unit
within a gallery
Exhibit (verb) to present or expose to view, show,
or display
Exhibit case a closed, internally lit piece of
Exhibit furniture within which objects and/or
graphics are exhibited
Exhibit panel a vertical surface upon which
objects/graphics or support devices are attached
for exhibit purposes, or for use as a spatial
divider
Exhibition (noun) a comprehensive grouping of
all the elements (including exhibits and displays)
that form a complete public presentation of
collections and information for the public use;
"An exhibition is a means of communication
aiming at large groups of the public with the
purpose of conveying information, ideas, and
emotions relating to the material evidence of
man and his surrounding, with the aid of chiefly
visual and dimensional methods
Exhibition (verb) the act or fact of exhibiting
collections, objects, or information to the public
for the purpose of education, enlightenment, and
Enjoyment
Exhibition policy a written document that states a
museum's philosophy and Intent toward public
exhibitions
Expansion joint a joint between structural elements
which employs a flexible separator that
allows expansion and contraction of materials to
occur without damage
Extermination the acts of either preventing the
invasion of harmful organisms or ridding a
collection or collection items of an existing infestation
through the use of chemical or mechanical
means not considered dangerous to humans in
the dosages needed to kill the pests
Fabrication the work of creating the physical
elements needed for the presentation of collection
objects in an exhibition; the process of constructing
props, preparing graphics, building
cases, etc.
Facility the physical components that comprise
the buildings and grounds of an institution; the
physical plant
Fire rating a rating system developed to indicate
the relative resistance a material has to burning
through and its ability to prevent the spread of
fire; usually measured In time units
Floppy disk a portable, plastic disk coated with a
material sensitive to magnetic fields that can be
used to store information generated by a computer
Fluorescent lighting light sources in which electric
current is passed through gases in a glass
tube causing them to fluoresce and produce
illumination
Foot-candle a unit for measuring illumination equal
to the amount of lighrte aching a surface 1 ft sq.
produced by a candle 1 ft away
Formica ™ a brand name that has become the
generic term for numerous types of commercially
produced, high-density plastic laminates
Framing the method of creating a stable opening
into which a window or doorway can he built
Fumigation the use of a highly toxic chemical gas
to kill any organisms existing in the target area
or item; the chemicals utilized in fumigation are
highly dangerous to humans and their use is
controlled by law
Furring the method of covering an I-beam or other
construction element with another material to
disguise it
Gallery a room specifically designated for exhibitions
Gallery guides a form of distributed material;
written documents, usually brief and easy to
carry, that are available for visitors to have
and use to gain more information about an
exhibition subject
"Gee Whiz!" factor the tendency of humans
to react strongly, positively or in awe toward
something presented that is large, colorful,
famous, or in some other way out of the ordinary
- hence the reaction, "Gee \Whiz!" or "Oh!
Wow!"
Graphic a two-dimensional depiction such as a
photograph, painted design, drawing, silkscreen,
etc. used to impart information, draw attention,
or illustrate
Grout material used to fill spaces between ceramic
tiles
Hard copy a printed document from a computer
Hard disk a computer device that is more durable
and stable, usually contains more memory
space, and possesses greater speed than a floppy
disk
Hardware electronic machinery; used to refer to a
computer and its peripheral machines such as
printers, plotters, monitors, etc.
Hardwood any wood from deciduous trees usually
having a rather fine grain and resistance to chipping
and splintering. Often used for framing and
finishing surfaces
Historic site a location with important historic
connections usually relating to an important
person or event
HVAC heating, ventilation, and air conditioning
system
Hydrated salts chemicals that are hydrophilic and
can be used to control relative humidity in
enclosed spaces; among these are sodium chloride,
zinc sulfate, magnesium nitrate, magnesium
chloride, and lithium chloride
Hydrophilic substances materials that readily
absorb atmospheric water and are used as
humidity buffers
I-beam a steel beam with a cross-section that is
the shape of the letter "I"
ICCROM (International Center for the Study of
the Preservation and the Restoration of Cultural
Property): an intergovernmental organization
created by UNESCO in 1969. whose statutory ,
functions are to collect and disseminate documentation
of scientific problems of conservation:
to promote research in this field; to provide
advice on technical questions; and to assist in
training technicians and raising the standard of
restoration work. Address: Via di San Michele,
13, 00153 Rome, Italy
ICOM (International Council of Museums): the
international non-governmental organization of
museum and professional museum workers
established to advance the interests of museology
and other disciplines concerned with museum
management and operations. Address: Maison
de I'Unesco, 1 rue Miollis, 75732 Paris Cedex
15, France1
ICOM Statutes adopted by the 16th General
Assembly of ICOM in The Hague, 5 September,
1989, the ICOM Statutes describe and define the
ICOM organization, its role, membership,
method, and objectives
ICTOP (International Committee for Training of
Personnel): one of the standing committees of
ICOM
Incandescent lighting light sources in which an
electric current causes a filament to glow or
Incandesce, producing illumination
Inert products made of non-reactive, chemically
balanced materials with special attention given to
acidic neutrality
Infestation a population of living organisms that
exists in collections or collection items: the
organisms may be as large as rats and mice, or as
small as moths or fungi
Infrared radiation (IR): the part of the electromagnetic
spectrum below visible light that
humans interpret as heat
Input information or data that is typed,,,scanned,
or otherwise digitized into the memory of a
computer
Interactive a device that invites and accommodates
Interaction between the viewer and itself
International Center for the Study of the Preservation
and the Restoration of Cultural Property see
"ICCROM"
International Committee for Training and Personnel
see "ICTOP"

International Council of Museums see "ICOM
Interpretation the act or process of explaining or
clarifying, translating, or presenting a personal
understanding about a subject or object
Inventory an itemized list of the objects included
in a museum's collections
IR see "infrared radiation"
Keyboard the device that allows a person to input
data and direct the activities of the computer
label a textual graphic that provides information
Latex paint a term referring to a number of plastic,
water-based paint products
Lathe thin strips of material, generally wood,
used to form a matrix over which some other
material may be applied; for example, lathe
might be used between a concrete wall and
plywood panels, or a lathe matrix might be used
on a ceiling before plaster is applied
Layout a composition using graphic design
elements placed in relation to each other
Left brain the left hemisphere of the human brain;
the center for analytical thought, language,
reasoning, reading, writing, and counting
Leisure activities activities that people engage
in when they are not involved in a professional
pursuit
Lux a unit of illumination equal to the illumination
of a 1 m sq. surface uniformly 1 m away
from a candle; equal to 5 foot-candles
Macro-environments the totality of the surrounding
conditions and circumstances present in
spaces generally room-size and larger
management-oriented activities tasks that focus
on providing the resources and personnel needed
to realize a product
Maslow's Hierarchy a behavioral construction by
Abraham H. Maslow that relates the sequential
and consecutive nature of human needs to
motivations'
Masonry refers to construction elements Formed
of brick, concrete blocks, or other similar
materials
Mechanical a term referring to any construction
elements concerned with HVAC
Micro-environments the totality of the surrounding
conditions and circumstances present in
small, often enclosed spaces
Mildew microscopic fungi that attack organic
materials that are exposed to high humidity and
dampness
Mission statement a written document that states
a museum's institutional philosophy, scope, and
responsibility
Model a three-dimensional representation of an
object or space usually uslng scaled measurements
Monitor a video device on which the computer
displays information
Mounting the attachment of an object graphic to
a supporting surface; the device used to attach an
object
Mouse an input device that moves a cursor on
the computer monitor and activates various
functions of the computer
Mud thinned plaster used to fill cracks and seams
in a plaster or drywall surface
Museology the branch of knowledge concerned
with the study of the theories, procedures,
concepts, and organization of museums
Museum a non-profit-making, permanent institution
that is in the service of society and is open to
the public; it acquires, conserves, researches, communicates,
and exhibits, for purposes of study,
education and enjoyment, material evidence of
people and their environment
Natural buffering the interaction between collection
objects and their surroundings in an enclosed
space that reduces or slows fluctuations in relative
humidity and temperature
Natural light the light produced by the sun that
penetrates the Earth's atmosphere
Nomenclature a system of names used to describe
museum objects
Object file a careful listing of all actions or activities
impacting a particular object in the museum's
collections including all conservation, restoration,
exhibition, loan, or other uses of the object
Object-oriented exhibition a presentation of collection
objects with a primary goal of providing
their exposure to public view with limited interpretation
Open storage the practice of placing stored
collections on public view without interpretation
or planned educational content
Particulate matter any materials capable of being
airborne; dust
Patrimony cultural property, both intellectual
and real, passed from one generation ro the next
Pattern recognition a visual-mental process that
seeks and recognizes familiar things or patterns
PH-balanced a neutral balance of acid and
alkaline
Plate the horizontal structural members in a wall
(i.e., floor h late, header or top plate) to which the
vertical members are attached
Plenum the space above ceilings between floors or
roofs
Plexiglas™ a brand name for formed, solid acrylic
that has become a generic term used to refer to
many commercially produced products;
clear sheet acrylic is often used as a substitute for
glass
Plywood a building material made of thin sheets
of sawn wood, laminated with adhesives to form
larger sheets
Pollutants gases and airborne particulate matter
usually resulting from combustion or venting of
chemicals associated with human, industrial, or
other activities
Polyvinyl acetate see "PVA"
Preparation arranging, attaching, supporting, and
other such activities that prepare an object/
graphic for exhibit
Presentation an oral communication of ideas
using textual, graphic, and/or three-dimensional
representations as aids to understanding;
specifically for exhibits, the presentation of
the design to the client for their consideration
Preventive conservation collection care to minimize
conditions that may cause damage
Printer a mechanical device that receives information
from a computer and prints it on to a
tangible surface
product-oriented activities exhibition development
efforts concerned with collection objects
and interpretive aims
Production the combined activities of fabrication,
preparation, facilities renovation, and installation
of exhibitions
Project manager a staff person who oversees
the whole process of exhibition development
by facilitating communication and assisting
in providing resources, with the goal of seeing
the project through to its predetermined
objectives
Props exhibit properties; those items such as case
furniture, exhibit cases, vitrines, panels, etc. that
serve as the environmental elements for the presentation
of the exhibits
Psychrometer a device for measuring relative
humidity using the differences in the measurements
from dry- and wet-bulb thermometers in
moving air
PVA (polyvinyl acetate): a thermoplastic with
good aging characteristics sometimes used as a
fixative or sealing agent
100 percent rag a term referring to the material
content of paper or board indicating a fiber comp
position other than wood - usually cotton or
linen
RAM (random access memory): the amount of
memory indigenous to the computer with which
it carries out its functions
Random access memory see "RAM"
Read only memory see "ROM
Recording hygrothermograph a device for measuring
and recording on a paper chart both
temperature and humidity over time
registrar the person charged with registering
objects accessioned into a museum's collections,
maintaining the registration records, and assigning
the accession number
Registration assigning a permanent number to an
object entering a museum's collections for the
purpose of identification and collection management
Relative humidity see "RH"
Relic a non-specific term used to describe things
from the past, sometimes applied to ethnographic
or historic objects
RH (relative humidity): the amount of water in a
given volume of air compared to the amount of
water vapor the same volume of air will hold at saturation
(100 per cent RH) at a given temperature
Right brain the right hemisphere of the human
brain; the center for intuitive thought, emotional
or affective learning, and visualization
ROM (read only memory): memory that the
computer uses to store information and from
which it draws data into the RAM to carry out
specific functions
Scale a system of measurement ratios in which real
world data are converted to fractional equivalents
while retaining proportional relationships
Scaled drawing a graphic representation using
Scaled measurements
Scanner an electronic device that 'reads" images
from documents and transforms them into
digital information that the computer can
manipulate
Sheetrock a construction material made of
gypsum powder bonded with an adhesive and
sandwiched between layers of paper; also known
as gypboard or drywall
Silica gel a commonly used hydrophilic substance
composed of a silicon + oxygen bond, neutral
toward other substances, that can he used to control
relative humidity within closed containers
Software application, computer program; programmed
information which instructs the computer
as to its tasks
Softwood any wood from an evergreen such as
pine, fir, hemlock or cypress
Specimen an example of a particular class of
objects normally used when referring to natural
Science collections
Strategic planning sometimes called fonvard or
long-range planning - the process integrates the
physical, educational, fiscal, and personnel goals
of the museum or a particular collection area
Stud a primary construction member of either
wood or metal
Stud wall a wall construction method using
vertical and horizontal members (wood or metal)
over which a "skin" of paneling is applied
study collection objects collected and organized
for research or instructional use rather than for
exhibition
Sub-title an intermediate level of written information
graphic, usually larger in typesize than a text
block, and used to differentiate or emphasize
Sub-groupings within an exhibition
Tactile exhibits exhibits that are designed to be
touched
Tamper-proof requiring a specialized instrument
to operate
Target audience any sub-group within a population
that can be identified by some common
factor or factors, and that is specifically chosen
as a group to be attracted
Text or text block a written graphic that aids in
the interpretation of groups of objects or exhibition
sections
Thematic exhibitions exhibitions based upon a
connecting theme that directs the choice of
collection objects and information content
Thermohygrometer a device for measuring temperature
and humidity levels
Tiles finishing elements made from a variety of
different materials and usually held in place with
an adhesive; ceramic, vinyl, and acoustic are a
few of the materials used
Title sign a graphic, often combining both text
and pictorial design elements, usually placed at
the entry to a gallery to attract attention and to
announce the title of the exhibition
Traffic flow refers to the movement of people
through a specified area, usually a gallery
two-by-four a USA standard for pre-cut wood
which actually measures about 1X in. (4.45 cm)
by 3!4 in. (9.52 cm)
UBC (universal building code): a standardized
set of specifications used as requirements
for materials and the design of building in the
USA
ultraviolet light see "W light"
UNESCO United Nations Educational, Scientific,
and Cultural Organization
UNESCO Convention this Convention on the
Means of Prohibiting and Preventing the Illicit
Import, Export, and Transfer of Ownership of
Cultural Property aims to provide a process
among nations for regulating international trade
in cultural property
universal building code see "UBC"
UV light (ultraviolet light): the part of the electromagnetic
spectrum immediately above the visible
range; black light
VALS (Values and Lifestyles Segments): a generalized
socio-economic structure by Arnold
Mitchell that helps identify population segments,
interests, and motivations by their collective
Values and lifestyles'
Values and Lifestyles Segments see "VALS"
Vinyl adhesive glue used to adhere wallpapers and
Vinyl wall coverings to surfaces
Visible light spectrum see "VLS"
Vitrine a closed, externally lit piece of exhibit
furniture, typically consisting of a base or pedestal
with a clear enclosure for displaying objects1
graphics

VLS (visible light spectrum): those frequencies
the electromagnetic spectrum to which the human
eye is visually sensitive: radiation that is perceived
as light

Way finder any visual, tactile, or auditory clues or
reality; one's mental picture of the world con-
devices that assist visitors in orienting themselves
within a museum's facilities and surroundings,
inform the audience of their options, and help
them locate destinations

Wet mount the process of attaching a photograph
other flat object to a surface using water-based
adhesives

World view an individual's rational model of
reality; one's mental picture of the world con-
sistinig of facts, raw perceptual data, concepts,
suppositions, theories, and generalizations.








[1]- Computer-aided manufacturing systems (CAM).
[2] - آنچه یک دیدن کند ادراک آن   سالها نتوان نمودن با بیان (مولوی).  اما این گفته در مورد تأثیر گذاری تصویر را روزنامه نگاران آمریکائی اوائل قرن بیستم جعل کرده برای تأثیر گذاری بیشتر رنگ و لعابش افزودند تا بدان پایه که نخست ضرب المثلی چینی اش نموده و سپس برای موثق تر جلوه دادن به کنفوسیوس نسبت دادند.
[3][3] - Trackball mouse.
[4] - ینگی . [ ی ِ ] (ترکی ، ص ) ینی . در ترکی به معنی تازه و نو است و «ینگی دنیا» که به امریکا اطلاق می شود و به معنی «جهان نو» یا «دنیای نو» است ، از آن می باشد.   همنیطور است در ترکیب ینی چری: ینی چری.  [ ی ِ چ ِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) ینگی چریک . ینگی چری . سرباز نو غیر منظم .  دهخدا.
[5][5] - Manipulate.
[6][6] - Dpi.
[7] - اخیرا گروهی از پژ وهشگران در سنگاپور  اعلام کرده‌اند که به پرینتر لیزری رنگی با بالاترین میزان وضوح ممکن دست یافته‌اند که تصویر متداول لنا برای آزمایش را با وضوح 100هزار دی.پی.آی چاپ می‌کند که فراتر از محدودیت چشم انسان در تشخیص وضوح است.  به گفته پژوهشگران اگر قرار باشد هر کدام از پیکسل‌ها عملا از نقاط نوری کوچک تشکیل شده باشند به راحتی روی هم تاثیر می‌گذارند و باعث انکسار نور می‌شوند که  نتیجه رسیدن به تصویری با تعداد پیکسل‌هایی است که حتی به متوسط تعداد واقعی هم نمی‌رسد. بنابراین تصویر نه تنها واضح‌تر نمی‌شود،‌ بلکه تار هم می‌شود و وضوح خود را از دست می‌دهد.  اما در روش جدید، هر کدام از این پیکسل‌ها صفحه  ای است در ابعاد نانو، ساخته شده از طلا و یا نقره که بر یک پایه کوچک ثابت شده‌اند. رنگ‌ها به واسطه تنظیم قطر این صفحه‌ها و نیز فضای بین هر صفحه با صفحه کناری خلق می‌شوند. در این حالت، اثری به نام تشدید پلاسمون به وجود می‌آید که توسط چشم مانند سایه‌های متفاوت دریافت و ادراک می‌شود.

[8] - استنسیل Stencil:با الگو و نقشه رو انداختن با)شابلون از زبان سوئدی :  schablon) و میموگراف به معنی تکثیر کردن و ماشین تکثیر ارتباطی نزدیک دارد، اما چاپ سیلک Silk Screening  که نامی قدیمی تر است برای سری گرافی  Serigraphy که امروز هم متداول است بکار می رود. ریشه سری گرافی به دورانی بر می گردد که براستی از ابریشم استفاده می‌کردند اما امروزه استفاده از موادی چون پلی استر و نایلون مرسوم است.  سری ریشه لاتین دارد که به معنای ابریشم است. این روش به کار گیری ابریشم 25 سده پیش از میلاد در یونان و مصر نیز سابقه داشته است.
[9] - اَسِتات (به انگلیسی: (acetate‏ یکی از موادی است که می‌توان از اسید استیک بدست آورد و  می‌تواند دربرگیرندهٔ سه ماده باشدنمک‌ها، اِسترها و آنیونی که در یک محلول می‌توان پیدا کرد. سالانه ۵ میلیارد کیلوگرم اسید استیک تولید می‌شود که بیشتر آن صرف تولید استات‌ها می‌گردد. از استات‌ها نیز در تولید پلیمرها استفاده می‌شود. از استات‌ها در طبیعت، در زیست‌شیمی هم استفاده شده‌است. برای نمونه اسیدهای چرب از ارتباط میان واحدهای C۲ گرفته شده از استات تولید می‌شود.
[10] - T-square.
[11] - کاتر قلمی دقیقی که در مهندسی و نقشه کشی معمول است با نامهای X-facto® و OLFA® و جز آن در بازار عرضه می شود. 
[12] - Free hand drawing.
[13] - واژه نامه ها معانی گوناگونی برای کلیپ آرت آورده اند، از جمله:  مجموعه ای از آثار هنری که در قالب عکس، حروف یا تصویر سازی در  فرمت های گوناگون چون wmf, eps, jpg, gif عرضه می شود.  معمولا این مجموعه ها روی کاغذ، لوح فشرده یا در وب سایت ها ارائه می گردد، اما آنچه مد نظر ماست و یکی از معانی کلیپ آرت را پوشش می دهد همان  است که بسیاری از طراحان گرافیک با آن آشنایند و هر روزه در کارهای مختلف طراحی خود از آن استفاده می کنند.  شاید بتوان کلیپ آرت را تصاویر گرفته شده و گاه بسیار ساده و خطی از یک موضوع شمرد.   بدین ترتیب کلیپ آرت موضوعات مختلف از حروف، اشکال، حیوانات، آثار و بناهای معماری پوشاک و علائم و نشانه ها، لوازم، خوراکیها ، پرچم، نقشه، گل و گیاه و بسیار اشیاء و سوژه های دیگر را در خود جای می دهد.

[14] - Computer-aided design (CAD).
[15] - Computer-aided manufacturing (CAM).
[16] - استایل شیت (style sheet)یکی از مفید ترین عناصر مورد استفاده در شیکه جهانی رایانه/وب است و یکی از مزایایش ساخت فایل و الگوئی است مشترک و استفاده آن در کلیه صفحات سایت. همین امر که از تکرار یک سری کد جلوگیری میکند باعث محبوبیتش نزد طراحان وب شده است. با استایل شیت میتوان مدل، اندازه، رنگ و نوع آرایش متن ، رنگ زمینه و حاشیه صفحات و جدولها ، تنظیمات لیستها و همچنین عکسها را کنترل مدیریت کرد.

[17] - User friendly.
[18] - پایگاه داده ها در مدل تخت از   یک صفحه یا جدولی تشکیل شده مرکب از یک آرایه دو بعدی با عناصر داده‌ای که همه اجزای یک ستون به صورت داده‌های مشابه فرض می‌شود و همه عناصر یک سطر با هم در ارتباط هستند. برای نمونه در ستون هایی که برای نام کاربری و رمز عبور در جزئی از سیستم‌های پایگاه داده‌ای امنیتی مورد استفاده قرار می‌گیرد هر سطر شامل رمز عبوری است که مخصوص یک کاربر خاص است. ستون‌های جدول که با آن در ارتباط هستند به صورت داده کاراکتری، اطلاعات زمانی، عدد صحیح یا اعداد ممیز شناور تعریف می‌شوند. این مدل پایه برنامه‌های محاسباتی است. پایگاه داده ه با فایل‌های تخت به سادگی توسط فایل‌های متنی تعریف می‌شوند. هر رکورد یک خط است و فیلدها به کمک جدا کننده‌هایی از هم مجزا می‌شوند.  ویکی پدیا
[19] - FileMaker Pro TM (Claris).
[20] - Nominal price.
[21] - Spreadsheet.
[22] - Hybrid program.
[23] - Accession number.
[24] - Registration number.
[25] - Provenance.
[26]- Research documentation.
[27] - Fundraising.
[28] - اسپرد شیت نرم افزاری کاربردی/برمیجات تطبیقیه (اپلیکیشن:application) چون اگسل، اوپن آفیس، کالک یا اسپرد شیت گوگل داکس است.  در این نرم افزار کاربردی شماری بخش های متمایز و ابزار ها، چون عمل/کارکرد/فانکش، دستور/قاعده، نمودار و ابزارهای تحلیل اطلاعات تعبیه شده که کار با مقادیر کلان اطلاعات را ساده تر می کند. 

این اصطلاح همچنین در اشاره به فایل/پرونده رایانه ای که با برنامه های بالا تولید می شود بکار می رود. 

اسپرد شیت در این معنا فایل/پرونده ای است که برای ذخیره سازی انواع متنوعی از داده ها بکار می رود.

واحد بنیادی فایل اسپرد شیت جدول (table) است. 

در جدول، داده ها در ردیف و ستون مرتب می شود تا ذخیره سازی، سازماندهی و تحلیل اطلاعات آسان تر باشد.

در اگسل، تک فایل اسپرد شیت را ورک بوک گویند.

اصطلاح مرتبط با ورک بوک ورک شیت است که در اگسل به تک صفحه موجود در ورک بوک گفته می شود.  پیش فرض اگسل وجود سه ورک شیت در هر ورک بوک است.


پس مخلص کلام این است که برنامه اسپرد شیت نظیر اگسل برای تولید فایل های ورک بوک بکار می رود که هر ورک بوک یک یا چند ورک شیت حاوی اطلاعات دارد.  م.

[29] -  [گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را].
[30] - Checklist.