۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

ساعت تیری: خوشی، تفریح و خوشگذرانی

ساعت تیری: به معنای خوشی، تفریح و خوشگذرانی در زبان افغانی: دین و سنت ها می گویند زنها را نمی شود همه جا برد پس؟؟؟؟؟؟ پس پس پس
از یاد نبریم دور و بر همین منطقه از دیر باز صدور کنیز و غلام صورت می گرفته است!!؟


بچه های رقاص شمال
مردان ثروتمند و با نفوذ، بچه های نوجوان را برای ساعت تیری و عمل سکس استخدام می کنند، درحالی که مقامات محلی چیزی از دست شان برای متوقف کردن این کار بر نمی آید.
گزارش سید یعقوب ابراهیمی در مزارشریف (10 اکتوبر 2007)
الله داد يکى از قوماندان اسبق مجاهدين در ولایت شمال افغانستان، کندز گفت: "برخی مردان از بازی با سگان لذت می برند، برخی از بازی با زنان. من از بازی با بچه ها لذت می برم."

او یکی از افرادی است که تعداد شان رو به افزایش است و در "بچه بازی" دخیل اند. بچه بازی یک سنت دیرینه است که مورد نکوهش فعالان حقوق بشر و ملایان قرار گرفته، اما در شمال نسبتاً پر امن افغانستان، در حال گسترش است.

مردان سن و سالدار و قدرتمند، این بچه ها را نگاه می کنند تا در مهمانی های خاص انها را برقصانند و معمولاً پس از مهمانی مورد سوء استفاده جنسی نيز انها راقرار ميدهند . این بچه ها را "بچه بی ریش" می خوانند و زیر هجده سال اند، اما مناسب ترین سن شان 14 سال است.

الله داد 44 ساله گفت: "وقتی جوان بودم، یک بچه بی ریش داشتم که در تمام منطقه نام داشت . مثل یک کبوتر در حال پرواز می رقصید. تا اکنون هيچ کس نتوانست جاى اورا پر کند او را برای سه سال پیش خود نگاه کردم، وقتی جوان شد، رهایش کردم."

الله داد چندین بچه را در طول سال ها نگاه کرده است و می گوید که از این "تفریح" خوشش می آید. او گفت: "من عروسی کرده ام، اما بچه ها را نسبت به زنان ترجیح می دهم. کسی نمی تواند درین منطقه زنان را با خود به مهمانی ببرد و نمی توانید آنان را برقصاند. این بچه ها نشانه ای از حیثیت ماست."

سالون های کلان که "قوش خانه" نامیده می شود، محل مهمانی بچه بازان است و جایی است که "مالکان" بچه ها یا "کاته" دوستان شان را به تماشای رقص بچه ها دعوت می کنند. ناوقت شب وقتی رقص به پایان می رسد، بچه ها به منظور سوء استفاده جنسی در اختیار دوستان نزدیک قرار داده می شوند.

الله داد تشریح کرد که چگونه پای بچه ها به بچه بازی کشانده می شود. او گفت: "اول ما بچه ها را در قریه خوش می کنیم و پس از آن می کوشیم آنان را به طرف خود بکشانیم. بعضی از آنان با ما برای دريافت پول می مانند. معاش ماهانه می گیرند و در بدل، ما می توانیم هر وقت که خواسته باشیم، در اختیار ما باشند. آنان تمام وقت با ما نمی مانند. آنان می توانند کار خود را به پیش ببرند و تنها با ما به مهمانی بروند."

اگر یک بچه نخواهد بچه بی ریش شود، کسی او را بچه بی ریش ساخته نمی تواند. او تأکید کرد: "ما آنان را به زور وادار کرده نمی توانیم. تنها زورمندان می توانند برای تمام وقت، "بچه" در اختیار داشته باشند.

مالک، بچه را با خود به مهمانی می برد تا به رخ دیگران بکشد.

الله داد ادامه داد: "وقتی مهمانی شروع می شود، بچه ها لباس مخصوص دارند که "جامن" نام دارد. زنگ رقص مزاری به پای شان بسته می شود و یک به یک با موسیقی رقص می کنند.

او تشریح کرد که انواع مختلف رقص شهرت دارد و هر یک ضرب خود را دارد. اگر بچه نخواهد برقصد یا خراب برقصد، مالک اش او را با چوب دراز می زند.

الله داد گفت: "ما مجبوریم چنین کنیم، سر این بچه ها پول مصرف می کنیم تا برقصند."

بچه بی ریش فعلی الله داد که 16 ساله است، نخواست مصاحبه کند.

یک مالک دیگر بچه بی ریش 16 ساله اش را مجبور کرد، گپ بزند، اما او نامش را نگفت.

او که خسته به نظر می رسید، گفت: "دیشب رقص کردم. از پارسال چنین می کنم. چاره ندارم. فقیر هستم. پدرم مرده و این تنها راه درآمد برای من و خانواده ام است. کوشش می کنم به خصوص در مهمانی های کلان خوب برقصم. مردان بالایم پول می ریزند و من آن را جمع می کنم. یگان وقت مرا به بازار می برند و کالای مقبول برایم می خرند."

سنت نگهداری جوانان در دست مردان سن و سالدار به هیچوجه به شمال افغانستان منحصر نیست، اما این سنت در جنوب که طالبان و اصول سختگیرانه اخلاقی شان به عنوان یک بازدارنده عمل می کند، با وقفه روبرو شده است.

در شمال چنین مخالفت هایی وجود ندارد و بچه بازی بطور گسترده در چند سال اخیر احیا شده است.

بازگل از باشندگان کندز گفت: "بچه بازی درین اواخر به پیمانۀ گسترده افزایش یافته و افزایش آن هنوز هم ادامه دارد. در گذشته مردم از آن شرم داشتند و می کوشیدند آن را پنهان کنند. اکنون هیچ کس از آن شرم ندارد و به طور علنی در همچو مهمانی ها شرکت می کنند."

او شرح داد که بچه بازی به دلایل متعدد گسترش یافته که در میان آنها تأثیر فزایندۀ مردان قدرتمند محلی است که بچه بازی را نشانه ای از اقتدار شان می دانند.

قرار بود این ملیشه ها، نیروهای شان را خلع سلاح و اسلحۀ شان را تحویل دهند، اما طوری که آی دبلیو پی آر گزارش داده، بسیاری از آنان تا هنوز دارای قدرت اند تا مردم محلی از آنان بهراسند.

بازگل گفت که فقر عامل دیگر است که بچه ها را به دام می اندازد، چون حکومت درین زمینه در حل این مشکل ناکام مانده و پولیس هم از اعتماد ناچیز مردم برخوردار است.

او گفت: "در گذشته تعداد اندک، بچه نگاه می کردند. اکنون هر کس بچه نگاه می کند و مقامات هم به فکر آن نیستند. گپ به جایی رسیده که اکنون کمتر مهمانی بدون رقص بچه ها برگزار می شود. و اگر در مراسم عروسی، بچه های رقاص نباشد، نشانه ای از رسوایی است. و این کار منجر به افزایش رفتارهای غیراخلاقی میان بچه ها شده و اگر مقداری کار صورت نگیرد، این کار ادامه خواهد یافت."

برای برخی، بچه بی ریش سمبولی از موقف اجتماعی است.

نصرالدین که به نصرو بای مشهور است و در ولایت بغلان زندگی می کند، گفت: "من چندان پولدار نیستم، اما زیاد فقیر هم نیستم. من می خواهم تا حد ممکن، بچه بی ریش داشته باشم، چون وقتی به مهمانی ها می روم، نمی خواهم از دیگران چیزی کم داشته باشم."

نصرو بای تأکید کرد که سنت داشتن بچه های رقاص چیز خوبی است.

او گفت: "این یک کار خوب است. ما فرهنگ خود را داریم. در کشورهای خارجی، زنان می رقصند. ما رقص خود را داریم که در هیچ جای دنیا پیدا نمی شود."

قوماندانان ملیشه ها و دیگر مردم پولدار، بچه های مقبول را خریدوفروش می کنند و از مهمانی های بچه بازی به حیث بازار استفاده می کنند.

نیک محمد باشندۀ ولسوالی اندراب ولایت بغلان که اکثراً در مهمانی های رقص شرکت می کنند، اما خودش بچه بی ریش ندارد، گفت: "قوماندانان و ثروتمندان، مهمانی ها را به منظور انتخاب بچه بی ریش دعوت می کنند. بسیاری از این مردان، بچه های شان را درین مهمانی ها وادار به رقص می کنند و دیگران بچه ها را انتخاب و پول او را می پردازند. در پایان مهمانی، بچه صاحب مالک جدید است."

او گفت مبلغ قابل ملاحظۀ پول درین معاملات دست به دست می شود.

نیک محمد هم مثل نصرو بای، جلوه نمایی را یکی از عوامل سنت بچه بازی می داند.

او گفت: "قوماندانان اکثر اوقات بچه های شان را به بازار می برند و برای شان کالاهای مقبول می خرند تا بدینوسیله قوماندانان دیگر را به مصاف طلبیده باشند. گاهی اوقات برای شان حتی موتر هم می دهد و این مایۀ مزد شان می شود."

علمای مذهبی این کار را تقبیح می کنند و آن را یکی از گناه های کبیره می دانند.

مولوی غلام ربانی در تخار گفت: "رقصاندن و سوء استفادۀ جنسی از بچه ها در اسلام به شدت منع قرار داده شده است. کسانی که دست به آن می زنند، باید مجازات شوند. آنان باید از کوهی به پایین پرتاب شوند یا سنگسار شوند."

مقامات محلی می پذیرند که این کار، عام شده است، اما نمی دانند که چگونه با آن مبارزه کنند.

حفیظ الله خالقیار رییس حارنوالی ولایت بغلان گفت: "بلی، بچه بازی امر معمول است به خصوص در ولسوالی های خوست و فرنگ و اندراب بچه ها رقصانده می شوند، مورد سوء استفادۀ جنسی قرار می گیرند و حتی خریدوفروش می شوند. سر این بچه های بی ریش جنگ می شود. این کار روز به روز افزایش می یابد و فاجعه بار است."

خالقیار گفت که چیزی از دست حارنوال بر نمی آید. او شکوه کرد: "پولیس و ولسوالان با ما همکاری نخواهند کرد. دوسیه های شان را به ما ارسال نمی کنند، لذا ما نمی توانیم اقدام کنیم."

او گفت که قوماندانان ملیشه که درین کار دست دارند، چنان قدرتمند اند که حتی پولیس هم به آنان چیزی گفته نمی تواند.

او گفت: "قوماندانان محلی درین کار دخیل اند و از آن حمایت می کنند. آنان پول، قدرت و اسلحه دارند. نه ولسوالان و نه هم مردم محل جرئت می کنند که از آنان به ما شکایت کنند."

با اینهم خالقیار گفت که مصمم است با این کار مبارزه کند و درین راه دستاوردهایی هم داشته است.

او گفت: "ما با این مسئله جدی برخورد می کنیم. این کار خلاف قانون است و مجرمان باید مجازات شوند."

پولیس درین اواخر در پلخمری، مرکز ولایت بغلان بر یک سالون بچه بازی یورش برد و 30 مرد را دستگیر کرد. خالقیار گفت: "دوسیۀ آنان در حال حاضر در ستره محکمه است. افراد زیادی را به این جرم روانۀ زندانى کرده ایم."

جنرال سید احمد سمیع، از مقامات امنیتی ولایت تخار هم از نبود همکارى مردم شکایت کرد.

او گفت: "ما هر مرکز بچه بازی را که دیده ایم، بسته ایم.ا مسال هفت دوسیه را به دفتر حارنوال فرستاده ایم."

اما پولیس تنها همینقدر از دست اش بر می آید. سمیع گفت: "این کار تاریخ طولانی درین ولایت دارد تا حدی که مردم آن را یک سنت شرافتمندانه می دانند و با ما همکاری نخواهند کرد. این یک مانع جدی برای کار ما است."

جنرال اسدالله امرخیل قوماندان امنیه کندز موافق است که همکاری مردم برای متوقف کردن این کار، مورد نیاز است. هر چند که تا حال 27 نفر درین ولایت توقیف شده اند.

محمد ظاهر ظفری، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر در شمال افغانستان، از ناتوانی حکومت برای اقدام در برابر این عمل اظهار نارضایتی کرد.

او گفت: "متأسفانه باید بگویم که این نوع رقصاندن، سوءاستفادۀ جنسی و خرید بچه ها سالهاست که ادامه دارد. این یک فرهنگ زشت است. بچه هایی که از آنان استفاده می شود، اکثراً فقیر، خردسال یا یتیم اند و بنابر وضعیت اقتصادی شان مجبور به این کار می شوند. این کار از هر دو جهت انسانی و قانونی، تکاندهنده است. بچه هایی که چنین می کنند، آیندۀ تاریک در پیش دارند. آنان همیشه خجالت خواهند کشید و انسان های افسرده به بار خواهند آمد و تهدیدی برای جامعه خواهند بود. حکومت درین باره هیچ اقدامی نکرده است و سوءاستفاده از کودکان همچنان ادامه دارد."

خالقیار هم دربارۀ بچه بی ریشان عین نظر را دارد و می گوید که بچه بازی هویت آنان را تباه می کند.

او گفت: "اگر سازمان ملل و حکومت این موضوع را به اندازۀ قاچاق اطفال و مواد مخدر جدی نگیرد و مجرمان را مجازات نکند، جلوگیری از آن نزدیک به ناممکن خواهد بود."

سید یعقوب ابراهیمی گزارشگر آی دبلیو پی آر در مزارشریف است.

هیچ نظری موجود نیست: