۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

فصل یکم از نمایشگاههای موزه ای دیوید دین




فصل یکم
رویکردهای برنامه ریزی
موسسات و سازمانهائی چون موزه ها به کوه یخ آن ضرب المثل مشهور می مانند.   بیشتر موادشان زیر سطح  و از دیده نهان می مانند.  کمابیش همه موزه ها در توجیه جایگاه خود در اجتماع متکی بر استفاده مردم و تأیید آنانند و از همین رو نیازی راستین به نمایش غنای آن ژرفا های پنهان وجود دارد.  نمایشگاهها و برنامه ها مهم ترین تجلیات قلب هر موزه، یعنی مجموعه های آنند. 
درک مردم از نمایشگاهها از ساز و کار درونی پیش نیاز تشکیل و ارائه نمایشگاهها بی خبر و است و ارزش آنرا در نمی یابد.  سادگی کار تشکیل نمایشگاهها در دید مردم به آتنه[1] اساطیری می ماند که بشکلی بی کم و کاست از سر زئوس بیرون جهید.  هرچند واقعیت این است که برگزاری نمایشگاه مثل بیشتر طرح  ها نیازمند بسی برنامه ریزی تا رسیدن به محصول نهائی است.  در گذر زمان سلسله رویداد ها و تلاشهائی که به تولید نمایشگاه عمومی می انجامد جا افتاده است.  اجزای روشهای برنامه ریزی و اجرای تمامی طرح  ها همواره یکسان است و ربطی به محصول پایانی ندارد.  مهم ترین تفاوت تشکیل نمایشگاه و تنظیم راهبرد فروش یا ساخت خودرو رسالت سازمانی است که عهده دار اجرای طرح  می شود. 
در امور بازرگانی نیل به اهداف از راه عملیاتی بس سازمان یافته صورت می گیرد.  استفاده از روش های نظام یافته ای که در مدیریت طرح  های بازرگانی بکار می گیرند در برگزاری نمایشگاهها هم می تواند بس ارزشمند باشد.  علت این است که هر مسیر اقدام که تولید محصولی را هدف می گیرد یک طرح  بشمار می آید.  از آنجا که سودمندی روشهای کار گرفته شده در تولید محصولات تجاری به اثبات رسیده موزه ها نه تنها از روشها، که از اصطلاحات بازرگانی نیز، در نامیدن اقدامات مشابهی که در امر برگزاری نمایشگاه صورت می دهند استفاده می کنند.  درک هر فرایند وقتی که به صورت مجموعه ای از گام ها و مراحل فرعی باشد آسان تر است.
تمامی طرح  ها، صرف نظر از چگونگی آغاز و مراد از برگزاری ویژگی مشترکی دارند که همانا محدودیت در زمان برنامه ریزی، برپائی و اجراست.  طرح  ها حالت دوری داشته دوباره به نقطه آغاز باز می گردند.  آغازی زاده ایده های برخاسته از کارهای پیشین دارند، و پس از طی دوره خود مادرِ رویکردها و ایده های نو برای طرح  های آینده می گردند. 
همانطور که ش. 1.1 نشان می دهد طرح  ها را می توان بصورت مجموعه رویدادهائی در طول زمان نشان داد.  نتیجه را الگوی طرح [2] می نامند.  چگونگی انطباق مراحل برپائی نمایشگاه با چنین الگوئی ساده است.
                                                                      



 



هنگام[3] (مرحله) شکل گیری ایده  هنگام برپائی  هنگام فعالیت نمایشگاه  هنگام ارزیابی
گردآوری ایده ها  گام[4] برنامه ریزی  گام تولید  گام فعالیت  گام پایانی  گام ارزیابی گردآوری ایده ها 
ش. 1.1  الگوی طرح  نمایشگاه    
ماهیت گام به گام و زنجیره ای الگوی طرح  بخوبی با اجرای ایده برگزاری نمایشگاه موزه ای می خواند.  می توان برای تسهیل درک انواع کارها و نوع فعالیت ها ترتیب زنجیره ای هنگام ها و گام ها را بیاری این الگو نمایش داد.  در سراسر هنگام برپائی و در هر یک از گام ها سه حیطه اصلی تعین کار بشرح زیر وجود دارد:
·         فعالیت های معطوف به محصول – تلاشهای متمرکز بر گرد آوری اشیا و شرح و تفصیل آنها.
·         فعالیت های معطوف به مدیریت – کارهائی که بر تأمین منابع کارکنان مورد نیاز تکمیل طرح  تمرکز می کند.
·         فعالیت های معطوف به هماهنگی – همراستا نگاهداشتن دو دسته فعالیت های بالا در جهت رسیدن به هدف.
طرح کلی برپائی نمایشگاه
هنگام شکل گیری ایده                
  • فعالیت های معطوف به محصول:
    گرد آوری ایده ها
    مقایسه ایده ها با نیازهای مخاطبان و رسالت موزه
    گزینش طرح  ها برای برپائی
  • فعالیت های مدیریتی:
    ارزیابی منابع موجود برای اجرای طرح
  • نتایج:
    برنامه زمانی نمایشگاهها
    شناسائی منابع موجود و بالقوه
هنگام برپائی
گام برنامه ریزی
  • فعالیت های معطوف به محصول:
    تعین اهداف نمایشگاه
    نگارش روایت نمایشگاه
    طراحی چینش نمایشگاه
    تدوین طرح آموزشی
    یافتن راهبردهای ترویجی
  • فعالیت های مدیریتی:
    برآورد هزینه
    یافتن منابع اعتبار و درخواست از آنها
    تخصیص بودجه برپایه منابع
    تقسیم کار
  • نتایج کارهای این هنگام:
    طرح نمایشگاه
    طرح آموزش
    طرح ترویج

گام تولید
·         فعالیت های معطوف به محصول
آمادن اجزاء تشکیل دهنده نمایشگاه
سوار کردن و نصب اشیا مجموعه
تکمیل برنامه های آموزشی و آموزش راهنمایان موزه
اجرای طرح ترویج
·         فعالیت های مدیریت:
نظارت بر دسترسی به منابع و کارگیری آنها
پیگیری پیشرفت کارها و هماهنگی فعالیت ها
·         نتایج:
ارائه نمایشگاه به مردم
اجرای برنامه های آموزشی با بهره گیری از نمایشگاه
هنگام فعالیت نمایشگاه
گام عملیات
  • فعالیت های معطوف به تولید
    ارائه منظم نمایشگاه به مردم
    اجرای برنامه های آموزشی
    ارزیابی بازدیدکنندگان
    داشت[5] (نگهداری) نمایشگاه
  • کارهای مدیریتی
    رسیدگی به دخل و خرج (تعین حسابها و رسیدگی به آنها)
    مدیریت کارکنان و خدمات
  • نتایج:
    تحقق اهداف نمایشگاه
    پیشگیری از آسیب دیدگی مجموعه ها
گام برچیدن
  • کارهای معطوف به محصول:
    پیاده کردن نمایشگاه
    بازگرداندن اشیا مجموعه به انبار
    مستند سازی چگونگی استفاده از مجموعه
  • کارهای مدیریت
    تسویه حساب ها[6]
  • نتایج:
    نمایشگاه پایان می یابد
    مجموعه ها برگردانده می شود
    گالری تمیز و تعمیر می شود
هنگام ارزیابی
  • کارهای معطوف به محصول
    ارزیابی نمایشگاه
    ارزیابی فرآیند برپائی
  • کارهای مدیریت
    نگارش گزارش ارزیابی
  • نتایج:
    گزارش ارزیابی
    پیشنهادی های اصلاحی برای نمایشگاه و فرآیند برگزاری آن
چنانچه هر یک از بخش ها جداگانه بررسی شود کاربستن الگوها و طرح کلی در برگزاری نمایشگاه روشن تر خواهد شد.  نباید از یاد برد گرچه تفکیک فرایند کمک هی مفیدی به درک ایده ها می کند کارهای واقعی همیشه بدین روشنی از یکدیگر متمایز نیستند.  در بیشتر طرح ها جریان کارها همراه و تنیده در هم پیش می رود.
هنگام شکل گیری ایده
بهر آغاز سنجیده و متکی بر جزئیات برپائی نمایشگاه باید کار را با تجسم ایده آن در ذهن شروع کرد.  نمایشگاهها بصورت ایده هائی که از منابع بسیار دریافت می شود آغاز می گردد.  برخی از آنها که بیشتر دیده می شود چنین است:
  • پیشنهادهای مخاطبان
  • اعضای هیئت مدیره یا امنا
  • کارکنان مدیریت مجموعه ها
  • رهبران جامعه
  • موزه داران
  • رویدادهای جاری
  • مدیر
  • فرهیختاران[7]
  • کارکنان و داوطلبان
ایده های نمایشگاهها همیشه بشکلی منظم شکل نمی گیرد و اغلب با برنامه هائی که پیوست آن شده بدست می رسد.  بسا که یکی از حامیان، کارکنان یا اعضای هیئت مدیره نمایشگاهی را در موزه ای دیگر ببیند، برنامه ای را در تلویزیون ببیند یا مجله ای بخواند و به طرح پیشنهاد برگزاری نمایشگاه بر انگیخته شود.  تجارب افراد، برآورد های نیازهای جامعه، یا تهیه مجموعه تازه ای برای موزه می توانند انگیزه برگزاری نمایشگاه تازه گردند.  برخی موارد نیاز به جایگزینی نمایشگاههای دیگر محرک جستجوی ایده ها و مضامین تازه می شوند.
در همه موارد می بایست انگیزه نمایش برخاسته از تمایلِ غالبِ خدمت به مردم برخیزد.  موزه های می بایست در جوامع خود همچون ظروف نشت دار یا اسفنج باشند.  باید ایده ها را از همه سو جذب کرده پیوسته پالایند تا آنهائی را بیابند که از معیار خدمت و آموزش و فرهیزش به مردم برخوردار باشند.  برازنده نمایشگاهها نیست که صرفا وسیله خودستائی کارکنان یا اعضا هیئت مدیره باشند.  اغلب شیفتگی بیش از حد مبتکر نمایشگاه به ایده خود بر بررسی اندیشمندانه و برنامه ریزی درست پیشی می گیرد.  اگر شور و شوق مبتکر برگزاری نمایشگاه به مسیر فرایند همکاری سازمانی هدایت نشود می تواند به اهدافی مغشوش و درهم جوشی نا امید کننده از ایده های ناساز گردد.  نتیجه نبود تمرکز، بیعلاقگی، نارضائی و نمایشگاهی پست خواهد بود.
برای پرهیز از چنین وضعیت ناگوار مدیریت می بایست نقش و کارکرد موزه را برتر از هر چیز نهد.  دقت مسئولانه در مجموعه سازی و ارزیابی درست نیازهای جامعه استفاده کننده از موزه در کانون برگزاری نمایشگاههای آگاهانه و برنامه های روشنگرانه جای دارد.  صرفنظر از اینکه ایده های برگزاری نمایشگاه چگونه و از کجا آمده باشند برنامه زمان بندی شده به تمامی دست اندرکاران امکان می دهد نقش خود در فرایند برگزاری نمایشگاه را بروشنی ببینند. 
گرچه ایده ها به شیوه های پرشمار از بسیاری منابع می آیند نیاز به گزینش یا کنار گذاردن آنها وجود دارد.  سازمانها روشهائی برای تصمیم گیری ایجاد می کنند که در این گونه موارد دستشان گیرد.  این روشها از چنان تنوعی برخوردارند که یک مجموعه ساده از معیارها را که زیاده دست و پا گیر است مفید به حال بیشتر سازمانها می کند.  با این همه حیاتی است که تصمیم ها برپایه زیر مجموعه ای از استانده های مردم گرایانه گرفته شود تا علاقه شخصی.
شرایط آرمانی این است که برنامه های کوتاه و بلند مدت که رسالت موزه، نیاز های شهروندان، اهداف آموزشی، اندازه مجموعه ها و منابع موجود را در هم می آمیزد بخشی از مجموعه اسناد بخشی از آرشیو اسناد موزه باشد.  استانده های ماندگار تضمین گزینش های مسئولانه اند.  در سطح مدیریت داشتن شیوه نامه[8] مکتوب نمایشگاه گزاری که همواره بازبینی می شود باید اولویت داشته باشد.  تعین کمیته مطالعات مقدماتی و اندرز گوئی نیز به همین اندازه سودمند تواند بود.  تنظیم راهبردهای نمایشگاهی با کارگیری ابزارهای اساسنامه موزه نیازهای جامعه موزه را بر می آورد.  نبود تعاریف روشن در برنامه ریزی نمایشگاهها موزه ای می سازد که محرکش بیشتر پر کردن فضاست تا آماجی اخلاقی و طرحی آموزشی. 
اجماع جاری بر سر نقش موزه ها در جوامع خود متکی بر دو پایه است: پاسخگوئی در برابر جامعه موزه و پایبندی به استانده های حرفه ای پذیرفته شده موزه ای.  انتخابهای خودسرانه و یکجانبه موضوع نمایشگاهها برای جامعه ای که گزینه های دیگری برای گذران اوقات فراغت خویش دارند پذیرفتنی نیست.  ترجیحات فردی کارکنان و اعضا هیئت مدیره مبانی مکفی طراحی برنامه نمایشگاههای موزه ها نیست.  حتی در موزه های کوچک با کارکنانی انگشت شمار که بیشتر داوطلب اند می بایست فرایند تصمیم گیری بروشنی تنظیم شده و تدوین برنامه برگزاری نمایشگاهها مبتنی بر شناخت نیازهای جامعه و در نگر داشتن اصول حرفه ای باشد. 
درک نیازها و انتظارات جامعه از راه ارزیابی مخاطبان موزه شدنی است.  اشتباه بزرگ و رایج  همانا تصمیم گیری درباره نمایشگاهها بر پایه استنباط های درون موزه از نیازهای جامعه است، نه اتکا بر اطلاعاتی است که از خود جامعه بدست می آید. پیش نیاز بدست آوردن چنین اطلاعاتی صرف وقت ، برخورداری از مهارت و نیروهائی است که گردآوری و بروز نگهداری آنها را شدنی می کند.  رایزنان متخصص یا کارکنان موزه که دستی در فنون و روشهای ارزیابی جامعه داشته باشند صلاحیت تدوین و کاربرد معیارهای ارزیابی نمایشگاههای موزه ای را دارند.  در بسیاری جوامع اطاق های بازرگانی پیشتر از موزه ها ارزیابی های بازدیدکنندگان و مطالعات جمعیت شناسی و روانشناسی با انجام داده اند.  معمولا اینگونه اطلاعات را مشتاقانه در اختیار موسساتی که در خدمت عموم مردم اند می گذارند. 
پس از بدست آوردن اطلاعاتی بدرد خور از نیازها و انتظارات جامعه و مجهز به بیانیه رسالت موزه و سیاست نمایشگاهی آن کارِ سرِ دست چیزی نیست جز ارزیابی نمایشگاههای پیشنهادی.  با کارگیری این اطلاعات بعنوان صافی و راهنما


[1] - آتنا (به یونانی: Άθηνά, Athēnâ، یا θήνη, Athénē)، در اسطوره‌های یونان، الههٔ نگهبان آتن و ایزدبانوی خرد، فرزانگی و جنگ است. او ایزدبانویی باکره، دختر زئوس و متیس (تیتان تامل) است.  ویکی پدیا.
[2] - Project model.
[3] - Phase.
[4] - Stage.
[5] - Maintaining, maintenance.
[6] - Balancing accounts.
[7] -  Educators.
[8]- Policy.