۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه
نمایشگاههای موزه: درآمد... دیوید دین: Museum exhibition: theory and practice David Dean
Museum exhibition: theory and practice
David Dean
0 Reviews
Routledge, Dec 26, 1996 - Art - 177 pages
This comprehensive study covers a wide range of exhibitions, care of exhibits, exhibition evaluation and administration. This title available in eBook format. Click here for more information . Visit our eBookstore at: www.ebookstore.tandf.co.uk .
Contents
List of illustrations ix
Acknowledgments xi
Introduction 1
The museum exhibition mission 2
Types of exhibits 3
The role of interpretation 5
Conclusions 7
1 The exhibition development process 8
Approaches to planning 8
Conceptual phase 11
Development phase 14
Functional phase 17
Assessment phase 18
2 Audiences and learning 19
People and museums 19
Targeting audiences 20
Motivations 23
Learning and museum exhibitions 25
Conclusions 30
3 Designing exhibitions 32
Value 32
Color 33
Texture 35
Balance 36
Line 37
Shape 39
Human factors in exhibition design 39
Behavioral tendencies 51
-vii-
نمایشگاههای موزه
نظر و عمل
دیوید دین
برگردان: مهرداد وحدتی دانشمند
در آمد*
موزه کار خود را در جایگاهی همچون بانک اطلاعات فرهنگی جامعه بشری آغاز کرد و با دگرسانی در گذر سالها اینک چیزی بس مهم تر شده است. گرچه مهم ترین رسانه موزه اشیا ملموس است برترین ارزش مجموعه ها اطلاعات موجود در آنها و قدر و قیمتی است که برای جامه جهانی دارند. موسسات دیگر هم با اطلاعات سر و کار داشته به استفاده از آنها می پردازند اما تنها موزه ها هستند که به گردآوری، حفاظت و پژوهش و نمایش اشیا به عموم به عنوان مهم ترین نقش وجودی خود می پردازند.
در نیمه دوم سده بیستم موزه ها موسساتی چند وجهی، چند منظوره و چند بعدی شده اند. امروزه روز دوران اوج کاربر پسندی و عصر اطلاع رسانی است. موزه ها در رقابت با آنچه در اصطلاح فعالیت های "اوقات فراغت" نامیده شده ناچار بوده اند خود را با جهانی که گرایش به جلب مصرف کننده دارد تطبیق دهند. اینکه آوردن مردم برای بازدید از موزه که "معبد یادگیری" شمرده می شد در زمره فعالیت های اوقات فراغت کار درستی است یا خیر به آرا و عقاید افراد بر می گردد. صرفنظر از ی گوناگون موزه ها و بازدید از آنها یکی از گزینه های زندگی روزانه اکثریت مردم بشمار می روند و می بایست بعنوان یک گزینه ثابت کنند در خور توجه و صرف وقت بازدیدکننده اند.
طی چند دهه گذشته موزه ها شاهد اصلاحاتی مهم در حفاظت از مجموعه ها و استفاده از آنها و نیز عرضه نمایشگاهها و برنامه ریزی برای استفاده عموم بوده اند. سطح دانش در اکثریت قریب به اتفاق جنبه های فنی کارهای موزه پیوسته در ارتقا است و رشته های نو در حال پیدایش و تکامل اند. بسا که موزه های سده آینده بسیار متفاوت از چیزی که امروز موزه می دانیم باشند. با این همه یک جنبه از کار موزه ها هست که هماره برای هویت و چیستی موزه جنبه بنیادی داشته، دارد و احتمالا در آتیه هم خواهد داشت که چیزی نیست جز برگزاری نمایشگاه برای عموم.
رشته برگزاری نمایشگاهها در موزه و تهیه مقدمات آنها پیچیده است و طاقت فرسا. بسیاری از علوم و مباحث در این کار دخیل اند که باید بر آنها مسلط بود و از اصطلاحات شان آگاه. طراحان نمایشگاههای موزه ای نیازمند دیدگاهی مثبت نسبت به توانائی خلاقانه حل مسائلند. باید مشتاق در میان گذاردن ایده ها با دیگران بوده حس زیبا شناسی قوی و مهارت فراوان در نویسندگی، مدیریت، کار با رایانه و قدرت تفسیر بالا داشته باند. روز به روز اطلاع از مخاطبان، مدیریت حمل و نقل و اهداف آموزشی اهمیتی بیشتر می یابد.
پرپیداست که همه کسانی که وارد حرفه ای مرتبط با موزه می شوند از آموزش و استعداد لازم در کلیه جنبه های برگزاری نمایشگاه برخوردار نیستند و تمایلی هم ندارند که این کار را پیشه خود کنند. با این همه کمتر نمایشگاهی هست که کار یک نفر باشد. برگزاری نمایشگاه نیازمند کار گروهی تمامی متخصصان موزه است. در موزه هائی که یکی دو تن تمامی کار طراحی و منابع تولید نمایشگاه را به دوش می گیرند دانش ابزار بُرّای رسیدن به موفقیت است. داشتن اطلاعات عمومی از نظریه های برگزاری نمایشگاه، روشها و کارهای لازم، بهترین ابزارهائی است که اعضا گروه مسئول برگزاری نمایشگاه در سازمانهای کوچک و بزرگ می توانند بدست آورند. آماج کتاب پیش رو ارائه نگاهی اجمالی به حیطه های دانش مورد نیاز در برآوردن اهداف موسسات به علاقمندان این فن است.
رسالت نمایشگاه موزه
گرچه ممکن است سود آوری تنها انگیزه موزه ها در برگزاری نمایشگاهها نباشد بیگمان در این پهنه پای علاقه به "فروش" موسسه، تغییر نگرشها، اصلاح رفتارها و افزایش همنوائی (در دانش) در میان است که جملگی اهدافی درست و منطقی برای موزه ها توانند بود.
مهم ترین تفاوت میان نمایشگاههای تجاری با آنها که در راستای خدمت به مردم برگزار می شود و نمایشگاههای موزه ای در انگیزه ها و رسالت های هر یک از این موسسات است. اصطلاح نمایشگاه تجاری خود گویاست و آماجی جز فروش کالا یا خدمات برای بدست آوردن سود ندارند. نمایشگاهی هم که در جهت خدمت به مردم برگزار می شود به همین شکل معنائی روشن دارد: آگاه کردن مردم و تغییر دیدگاهها و رفتار (فرهیزش). با این همه می توان پرسید آیا اصطلاح نمایشگاه موزه ای به همین اندازه روشن است؟ چنانچه واژه "موزه" در نظر گرفته شود چنین است. موزه به معنای سرای موزها - جایگاه پژوهیدن، اندیشیدن و یاد گرفتن است. پس لفظ نمایشگاه موزه ای نیز خود گویاست و کارش فراهم آوری جایگاهی بهر آموزش و اندیشیدن است.
انگیزه موزه ها در برگزاری نمایشگاه پیش گذاری اشیا و اطلاعات مورد نیازِ یاد گیری است. نمایشگاههای موزه تا حدودی به ایفای رسالت موزه از راه نشان دادن اشیا پرداخته بدین شیوه بر اعتماد عمومی به موزه به عنوان نگاهبان پیشینه اجتماع تاکید می کنند. نمایشگاههای موزه ای همزمان به تحقق چندین هدف دیگر یاری رسانند:
• حفاظت از منافع مردم با ارائه فعالیتی جایگزین برای پرکردن اوقات فراغت عموم تا افراد و گروهها مجال پرداختن به کاری ارزنده را بیابند.
• پشتیبانی مالی از موزه: برگزاری نمایشگاه به موزه کمک می کند علت وجودی و چشمداشت خود به حمایت دائمی را توجیه کند. وقتی موزه ای فعالانه به برپائی نمایشگاه مردم پسند می پردازد احتمال اینکه دهشگران، شخصی یا دولتی به اهدا بدان پردازند بالا می گیرد
• اثبات استفاده مسئولانه از مجموعه ها در صورت تمایل دهشگران به اهدا اشیا به موزه. نمایشگاههایی که بدرستی ارائه شوند موجب افزایش اعتماد عمومی به موزه بعنوان سرای امن نگهداری و حفاظت دقیق اشیا می شود. گرایش دهشگران بالقوه اشیا یا مجموعه ها به گذاردن گنجینه های خود در موسسه ای که بدرستی از اشیا مراقبت کرده به معرفی سنجیده و آگاهی بخش آنها به مردم می پردازد بس بیشتر می شود. رویهم رفته آن برنامه های برگزاری نمایشگاههای عمومی که درست باشد و بخوبی ارائه گردد اعتبار موسسه را نزد جامعه ای که حمایتش می کند، و جامعه موزه ها افزایش می دهد. آماج نمایشگاهها اجرای رسالت موسسه با گذاردن اشیا در برابر دیدگان مردم، آموزش و روشن کردن جامعه و اثبات اعتماد عمومی است. گذشته از این، از جمله اهداف خاص برگزاری نمایشگاههای موزه ای علاقه به تغییر دیدگاهها، اصلاح رفتارها و افزایش دسترسی به دانش است.
انواع نموده ها
بهتر است برای روشن شدن بحث نخست تعریف الفاظی را که در کتاب پیش رو کار می گیریم بدست دهیم. الفاظ نموده (شیء)، نمایشگاه و نمایش جملگی معانی بس جوراجور دارند که اشخاص و موسسات به تفاوت بکار می برند. از آنجا که واژه نامه ها کمک چندانی به حل مسئله تفاوت معانی نمی کند ادامه رویه استفاده از الفاظ در معانی گوناگونشان ضروری است. در کتاب پیش رو "نمایش" عموما اشاره به ارائه "نموده ها" برای بازدید عموم بدون افزودن شرح و تفصیل عمده بدانهاست. "نموده" معمولا اشاره به گروهی از اشیا جای گرفته در محلی معین، همراه با شرح و تفصیل دارد که تشکیل واحدی منسجم در گالری (تالار، نگارخانه) را می دهد. لفظ "نمایشکاه" را برای دسته بزرگی از همه گونه عناصر (مشتمل بر نموده و نمایش) بکار می بریم که نمایشگاه جامع مجموعه ها و اطلاعات به مردم را تشکیل می دهد.
بطور کلی فرض بر این است که نمایشگاههای موزه ای به گردآوری و نمایش مجموعه هائی از اشیا یا بازنمودهای آنها بعنوان مجاری عمده ارتباطی می پردازند. هر چند این گزاره همیشه درست نیست. بسا که برخی نمایشگاههای مرتبط با موزه اشیائی انگشت شمار را گرد آورند یا یکسره فاقد شیء باشند. این گونه نمایش ها در غایت و محتوا جنبه آگاهی بخش دارند. کاربردها و دلائل موجهی برای اینگونه نمایش وجود دارد، هرچند بطور کلی بیتائی نمایشگاههای موزه ای بخاطر استفاده آنها از "اشیا واقعی" است.
غرض و غایت برگزاری نمایشگاه به برگزارکننده بستگی دارد. نمایشگاهها می توانند "شیء گرا" یا "محتوی گرا" باشند بدین معنا که یا شیء برتری دارد یا پیام. جدول ش 0.1 برگرفته از نمودار 9 کتابِ فرهار و می تر، طراحی نمایشگاههای موزه ای این معنا را بخوبی نشان می دهد:
نمایش اشیا نمایش اطلاعات
100./. 0./.
ش 0.1 جدول نمایانگر محتوی نموده
• در یک انتهای جدول نمایش شیئ جای دارد. این عمل به معنای نمایش شیئ صرفا بخاطر خود شیئ است و هیچ نوع اطلاعات تفصیلی ارائه نمی شود. این کار به چیدن مجموعه ای از گلدانها یا پیکره های سفالی روی قفسه می ماند. غرض تنها چیدن اشیا به شکلی جالب است تا خود سخن گویند.
• در انتهای دیگر جدول نمایش اطلاعات را می بینیم که در آن اشیا یا نمایش داده نمی شود و یا اهمیتی ناچیز دارند. این نوع نمایش برای رساندن پیام خود بر متن و شکل تکیه می کند، بهمان شکل که پیام کتاب رسانده می شود. مقصود رساندن ایده یا ایده هائی است که نمایش دهنده دانستنشان را به نفع بیننده تشخیص داده است.
بیشتر نمایشگاه ها در موازات خط اریب نمودار دیده می شوند. سلطه نسبی این یا آن جنبه تعین می کند که نمایشگاه بیشتر شیئی گراست یا ایده گرا. ترکیبات احتمالی رایج این دو جنبه چنین است:
• نمایشگاه شیئ گرا که اشیا در آنها نقش محوری دارد. اطلاعات آموزشی اندک است. رابطه ها، ارزشها و معانی پنهان یا تلویحی چندان بررسی نمی شود. نمایشگاه ساز در نمایش بر رویکرد هنری یا رده بندی کننده ای متمرکز می شود که سرراست و بری از پیچیدگی است- آثار هنری را اغلب به همین شیوه به نمایش می گذارند.
• نمایشگاه ایده گرا آن است که توجهش را بجای مجموعه ها بر پیام و انتقال اطلاعات متمرکز کند. هدف رساندن پیام است، خواه مجموعه ها برای کمک به تفسیر و توضیح موجود باشد یا نباشد. متن، شکل، عکس و دیگر مواد آموزشی دست بالا را دارند. مهم ترین امتیاز این شیوه نمایش شباهتش به کتابی به بزرگی نمایشگاه و نمایش است.
در میانه این دو نمایشگاههایی جای می گیرد که رسالت دوگانه موزه ها در گرد آوری اشیا و استفاده از آنها برای آموزش را می پذیرند.
• نمایشگاههای موضوعی که به انتهای شیئ گرای جدول نزدیک ترند به استفاده از مجموعه هائی می پردازند که در موضوعی خاص گرد آوری شده و اطلاعات بنیادین چون تابلوی عنوان و برچسب های شناسائی و زیرنویس را ارائه می کنند. به عنوان مثال در نمایشگاهی که به معرفی آثار پابلو پیکاسو می پردازد ممکن است با تکیه بر شهرت و مطالبی که در قالب کاتالوگ و امثال آن برای انتقال آن نوع اطلاعات توصیفی که مطلوب دانسته می شود توزیع می شود اشیا را تنها با ارائه اطلاعاتی بنیادی به نمایش گذارند.
• نمایشگاههای "آموزشی" که از 60 درصد اطلاعات و 40 درصد شیئ تشکیل می شود (نک ش. 1) به انتهای ایده گرای جدول نزدیکند. برای رساندن پیام نمایشگاه بشدت بر اطلاعاتی که بصورت متن در اختیار قرار می گیرد تکیه می شود.
توجه به این نکته مهم است که هیچ خط فاصل روشنی میان دو انتهای جدول وجود ندارد و هیچ یک از ترکیب ها در ذات خود درست یا نادرست نیست. در برنامه ریزی نمایشگاه تصمیم گیری درباره نوع نمایشگاه می بایست مبتنی بر نوع پیامی باشد که قرار است برسانند و اینکه چه ترکیبی از اشیا و اطلاعات بهتر از همه پیام را می رساند. این دست گزینش ها می بایست سنجیده و مبتنی بر اهداف موسسه و اطلاعات طراح نمایشگاه از مخاطبانِ هدف باشد.
گرچه درست است که چون مهم ترین حیطه موزه از آنِ "شیئ واقعی" است می توان به این نتیجه رسید که تنها کار لازم این است که شیئ را در برابر دیدگان مردم نهاد تا خود به سخن آید. وقتی شرح و تفصیل در کمترین حد بوده اجازه دهند نموده ها دست بالا را داشته باشد نتیجه چیزی است که "انباردن درگشوده" نامیده می شود. این شیوه نمایش گوش پیروی به روشهای نمایش دیرین که عمدتا منسوخ شده دارد. در مواردی معین و برای مقاصدی خاص هنوز هم روش "انباردن درگشوده" به عنوان یکی از راهبردهای نمایش آبرو و اعتباری دارد.
بهر روی این پرسش همچنان باقی است که یک تابلو، استخوان یا سنگ یارای رساندن چه چیز را بخودی خود و درباره خود دارد؟ آیا سرگذشت پنهان در ورای شیئ هماره نکته اصلی است یا تأثیر گذاری عاطفی مهم ترین آماج است؟ اینها مسائلی است که هنگام تصمیم گیری در باره نوع برگزاری نمایشگاه می بایست در نگر داشت.
نقش شرح و تفصیل
از زمانی که موزه ها در سده فعلی (بیستم، زمان انتشار کتاب، نخست 1994 و دو دیگر، 1996! برو تو بحر خیلی چیزها!، از سرعت چاپ و انتشار شگرف در این کهن بوم و تردستی رندان!) به موضع باز آفرینی واقعیت برای جامعه حامی خود رسیده اند رسالت آموزشی مهم ترین غایت در کانون توجه نمایشگاهها شده است. این یعنی نمایشگاههای گذشته که به لحاظ اجتماعی ایستا بودند جای به تلاشهای فعالانه در زمینه رسانش اطلاعات موجود در مجموعه ها به مردم باخته اند. بدون شرح و تفصیل چه مایه از معنا و اطلاعات مستتر در یک تابلو از پرده برون جسته نمایان خواهد شد؟ لازم است اطلاعات مکنون در شیئ به یاری شرح و تفصیلی هدفمند و هدایت شده به بیننده رسانده شود.
آنچه نمایش دهندگان موزه ای برای در میان گذاردن با بازدیدکنندگان دارند در موزه به موزه و نمایشگاه تا نمایشگاه و جامعه به جامعه فرق می کند. با این همه پر پیداست که رساندن برخی پیامها در بیشتر تلاشهای نمایشگاه گذاری موزه ها مشترک است.
یکی از آن میان این است که موزه جای روبرو شدن با خود شیئ، "شیئ واقعی"، است. نمایشگاهها به مردم اجازه می دهند دست کم به نزدیکی مجموعه ها برسند. نتیجه، انگیزش کنجکاوی و علاقمندی است. ارزش روبرو شدن با مونا لیزای داوینچی یا بقایای اسکلت تیرانوسور چون و چرا نمی پذیرد، گرچه سنجش پذیر هم نیست. نتایج منتَظَر می تواند افزایش آگاهی نسبت به هنر یا علم و یاد گیری به عنوان حیطه ای کامل از تجربه بشری باشد. اینگونه انتظارات چگونه با نمایش وسائل کشاورزی و ابزار های عصر حجر ارتباط می یابد؟ نتایج مطلوب تفاوتی ندارد: ایجاد علاقه و کنجکاوی که به غنا و رشد بلند مدت شخصی می انجامد.
فزون بر نتایج به نسبت نا ملموسی که نمایشگاهها در سطح فردی فراهم می کنند نتایج گسترده تری برای نهادهای مورد استفاده مردم و خود موزه ها نیز متصور است. موزه ها بعنوان یکی از شرکائی که می توانند برای کمک به مدارس برگزیده شوند بی همتایند و بس ارزشمند. هماهنگی میان اهداف نمایشگاه و برنامه های درسی مدارس می تواند بی نهایت سودمند باشد. زنده کردن موضوع به شکلی ملموس همان کاری است که موزه ها آنرا به بهترین شکل انجام می دهند. بازدید از موزه می تواند علاقه ای نسبت به موضوع در دانش آموز بر انگیزد که همه عمر با او باشد.
نمایشگاههای موزه ای شیوه ای دلپذیر برای جذب اطلاعاتی که گاه بس پیچیده اند در اختیار می گذارند. نفس دیدن خود شیئ، شیئ واقعی، به بسیاری از مردم لذت فکری می دهد. فرصت دیدن اشیا در محیطی آرام و آسوده، جائی که اندر کنش (تعامل) میان بیننده و شیئ، دانش آموز و آموزگار، بازدیدکننده و راهنما ، شاگرد و استاد می تواند محقق شود، به حفظ و ملکه شدن موضوعی که در غیر این صورت موضوعی مَدرِسی باقی می ماند می شود. دیدن هیکل واقعی بومیان آمریکائی پیش از ورود کریستف کلمب به آمریکا بسیار جالب تر از خواندن صرف در باره آنان و دیدن تصویرشان در کتاب است. وقتی هر دو کار با هم انجام شود تاثیرات ماندگار تر و حفظ دانش کسب شده طولانی تر است.
ارزش سرگرم کننده نمایشگاهها نیز نباید نادیده ماند. بازهم پیامی که در محیطی آسوده و آرام و دلپذیر رسانده شود علاقه به یادگیری و استمرار در آن را فزون تر کند. عامل بر آمدن ندایِ "خدایِ من!" نیز بخشی از جنبه سرگرم کنندگی نمایشگاهها است. اشیائی که به یک معنا بزرگ، نامی، واقعی یا گیرایند درجا و مشتاقانه مورد کند و کاو بسیاری از مردم قرار می گیرند. یادگیری وقتی اتفاق می افتد که توجه جلب شده باشد. وقتی برچسب ها یا راهنمائی های گیرا و فهم پذیر هادی یادگیری باشد فراگیری بدون زحمت و سختی صورت می گیرد.
نتایج
رسالت آموزشی موزه دارانه عمدتا از راه برگزاری نمایشگاه برای مردم به انجام می رسد. اطلاعاتی که به شیوه های برانگیزنده کنجکاوی و محرک اشتیاق به یادگیری عرضه می شود باعث واکنش مثبت مردم به یادگیری می شود. وقتی حامی موزه با این حس از نمایشگاه خارج می شود که با تلاشی که در بازدید از موزه کرده بر غنای خود افزوده، در آنصورت، در مورد آن فرد خاص، موزه به هدف زده است؛ زیرا نه تنها دیدگاهی مثبت نسبت به یادگیری پیدا کرده بلکه به کسب دانش و شناخت بیشتر نیز نائل آمده است.
موزه ها موسساتی هستند برای روشنگری مَدرِسی و اجتماعی. موزه محیط هائی متنوع ، رام و آرام و آسوده برای بیان آراء و دیدگاههائی فراهم می کند که بعضا خود بحث انگیزند. نمایشگاههای موزه جایگاههایی آرمانی برای طرح آزادانه دیدگاهها و آراء وعقاید اند. این نمایشگاهها مبتنی بر شواهد ملموس پیشرفت علمی و فرهنگی بشرند. نمایشگاههای موزه ای در محیطی ارائه می شوند که به بیننده امکان یادگیری، اندیشیدن و جذب جهان نمایش داده شده با آهنگ خودش را داده یارای آنش دهد که مجموعه تعصبات و پیشداوری های خود را کنار زده دیدگاههای نوین روشن رایانه را به جای آن نشاند.
برخلاف آموزش رسمی عمومی، موزه ها همیشه در دسترسند. هیچگونه شرط سنی و ذهنی در میان نیست. همه را گرامی داشته و در واقع از سهیم کردن مردم در برخورداری از غنای دستاوردهای بشری موجود در مجموعه های موزه ها استقبال می شود. تمامی موزه ها، خواه متشکل از گروه کوچکی از یادمان های میراث محلی، خواه مجموعه های گسترده هنر ساخته ها (مصنوعات) نیازمند مجرای خروجی نمایشگاهها هستند تا گنجینه های خود را ارزانی مردمانی دارند که پشتیبان موزه بوده از آن بر می خورند.
15/1/1391 تهران
___________________________
- نخستین بر گردان این کتاب که تنها دست نویس آن در واپسین سالهای دهه یکهزار و سیصد و هفتاد شمسی برای چاپ به اداره انتشارات مدیریت موزه ها و نمایشگاههای سازمان میراث فرهنگی سپرده شده بود بی دلیل ور پرید و تا امروز، نهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و نود و یک شمسی که پس از پایان گرفتن کار بر گردان موزه و دانش بشر باری دیگر دست به برگردان آن می برم همچنان ناپیدا ست. خدا همه را آگاهی دهد!
- سرا. [ س َ ] (اِ) سرای . از پارسی باستان «سراده » ، اوستا «سراذه » ، ارمنی عاریتی و دخیل «سرهک »، «سره » . عربی عاریتی و دخیل سرادق (خانه و بیت ، کوشک و قصر، بنای عالی ). بارگاه . منزلگاه . اندرون و حرم . رجوع کنید به سرای . (حاشیه برهان قاطع چ معین ). خانه . (غیاث ). رشیدی گوید آنکه فقط لفظ سرای بمعنی مسافرخانه در پیش مردم مستعمل است ظاهراً درست نباشد، بجای آن مهمانسرای باید گفت . (آنندراج ). خانه سپنجی . (شرفنامه):
بهشت آئین سرایی را بپرداخت
ز هر گونه در او تمثالها ساخت .
رودکی .
بگفت این و رفت آنگهی در قفاش
به ارگ اندر آمد بشد در سراش .
فردوسی .
سرایی دیدم چون بهشت آراسته . (تاریخ بیهقی(.
سرا آن جهان نردبان این جهانست
بسر برشدت باید این نردبان را.
ناصرخسرو. از لغت نامه دهخدا.
- موز. )اِخ ( نام هر یک از نُه ربةالنوع موسیقی یونان باستان . (یادداشت مولف ). موزها نه ربةالنوع بودند که هر یک صنعتی را مانند شعر و موسیقی و نمایش و غیره حمایت می کردند. مهمترین صنایع، شعر و فصاحت بود. (از ایران باستان ج 1 ص 67). دهخدا.
در اساطیر یونانی دختران زئوس، خدای خدایان، میوز نامیده میشدند. در افسانههای اولیه آنها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده میشدند. چنانچه این دخترها به مردی ابراز عشق میکردند، آن مرد از هر نوع تشویش دور میشد و آرامش مییافت و از تمام مردان مقدس جایگاهی بالاتر مییافت. در زبان امروز به شخص الهامدهنده هنرمند میوز میگویند.
اسطورهشناسی
اواخر قرن دوم پیش از میلاد ۳ میوز اصلی به نامهای Aoede (به معنای صدا و نغمه و موسیقی)، Melete (به معنای ممارست کردن و ورزیدن) و Mneme (به معنای حافظه) شناخته میشدند، این سه پیشتر از آنهم در معبد دلفی پرستیده میشدند اما نامهای متفاوتی داشتند. در اساطیر اولیه میوزها در مجموع الهههای هنر و شاعرانهگی بودند و تفکیکی در شاخههای مختلف وجود نداشت اما در قرون بعدی به تدریج فردیت یافته و هر یک الهه یکی از سبکهای هنری شدند. جدول زیر این تقسیمبندی را نشان میدهد.
نام یونانی معنی تصویر الههی...
Calliope سخنوری میوز مهتر و الهه شعر حماسی
Clio با شکوه، خیلی خوب تاریخ
اراتو (Erato) عاشق، شیفته شعر عاشقانه و شهوانی و آوازهای ازدواج و زناشویی
ائوترپه (Euterpe) کامیابی و لذت شعر ازدواج و زناشویی
Melpomene سرود خوان، مناجاتکننده تراژدی
Polyhymnia یا Polymnia خواننده سرود مذهبی آهنگ و نغمه روحانی
Terpsichore شوق رقص رقص و آواز
Thalia باطراوت و شادابکننده اشعار روستایی و خندهدار
اورانیا (Urania) آسمانی طالعبینی و ستارهشناسی
- Exhibit.
- Exhibition.
- Display.
- Verhaar and Meeter's Project Model Exhibitions;
Project model exhibitions / / Jan Verhaar, Han Meeter.
Leiden, Holland: Reinhardt Academie, c1989.
80 p.: ill. ; 21 x 30 cm.
- Tyrannosaurus Rex.
- Sensitivity.
- Docent.
- Gee whiz!
- Eclectic.
- Artifact, from artifact, from Latin phrase arte factum (something) made with skill.