۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

الک دولک

الک دولک
پل جفتک
چلیک ماره کا

از انواع بازی های بومی است. ابزار این بازی چوبی كوتاه حدود بیست سانتی متر(چلیك cheik)و چوبی بزرگتر به طول یك متر(چلیك ماره cheik maare) و همچنین دو سنگ به اندازه ی آجر است تعداد بازیكنان هر دسته چهار تا ده نفرند. دراین بازی پس از یارگیری و بعد از انتخاب اولین دسته ی شروع كننده ی بازی (آفتاب وضو) دسته ی اول به محل بازی یا (سرsar) آمده و دو سنگ را در كنارهم و به فاصله كمتر از چلیك قرار دهند. اولین بازیكن با چلیك مار به چلیك ضربه زده و آن را به وسط میدان یعنی جای كه یاران دسته دوم در آن پراكنده اند،پرتاب می كند. اگر چلیك در هوا به وسیله ی بازیكان مقابل با دست گرفته شود،جای دسته ها عوض می شود. در غیر اینصورت یكی از بازیكنان دسته ی دوم آن را برداشته یك قدم جلوتر از محل افتادن چلیك آمده و آن را به سمت چلیك مار كه یك سرش به یكی از دو سنگ تكیه داده شده پرت می كند. اگر به چلیك مار برخورد نمود،بازیكن از دور بازی كنار می رود وچلیك های خود را به دیگری می دهد. در غیر این صورت بازی از سوی همان بازیكن ادامه پیدا می كند. بازیكن،چلیك را بر بالای دو سنگ قرار داده چلیك مار را محكم گرفته ودر حال بازی می گوید:درانه دوبندون(اولین دور بازی را بك بندون به حساب می آورند)درانه سه بندون،درانه چهار بندون،درانه قنبر،درانه جهاز،درانه خرجی بار،درانه عاروس و به این ترتیب بازی ادامه می یابد. هنگامی كه بازی تا این قسمت با موفقیت انجام گرفت،بار دیگر یكی از افراد دسته دوم چلیك را به قصد زدن چلیك مار پرتاب می كند. اگر چلیك به هدف اصابت نكند او به عنوان عاروس(عروس) به محل بازی می آید و به یكی از یاران دسته ی اول سواری داده و در آنجا می ایستد و منتظر ادامه ی بازی می ماند. بازیكنی كه هنوز نسوخته به چلیك ضربه می زند و می گوید:درانه علی عاروس – درانه تقی ی آروس و درانه به این ترتیب تا زمانی كه چلیكش به وسیله ی بازیكنان وسط میدان،به چلیك ماری كه روی یكی از دو سنگ تكیه داده شده برخورد نكند،یاران دسته ی دوم به یاران دسته ی اول سواری داده و تا زمانی كه چلیك در هوا،با دست گرفته نشده و یا بازیكن نسوخته باشد،سواره ها از كول سواری دهندگان پایین نمی آیند.


الک دولک بازی
الک دولک بازی که تا این اواخر هم به وسیله کودکان محلات تهران بازی می شد، ‌بازی جالبی بود که بچه های محل و حتی بزرگسالان خود را به آن مشغول می داشتند. این بازی چنین بود ،که طبق قرعه انداختن، شخص چوب کلفتی را به دست می گرفت و چندین چوب کوتاه را بر روی دو آجر یا دو سنگ قرار می داد و به وسیله چوب ضخیم و بلند، چوب کوچک را به فضا پرتاب کرده و ضربه شدیدی بر آن وارد می آورد و بازیکنان که با فاصله قرار داشتند اگر چوب کوتاه را می گرفتند برنده شده و به جای بازیکن نخست می رفتند و این دور تسلسل همچنان ادامه می یافت.


الک دولک - [ hg n g ] - [ ]

آوا : اَ ل َ دُ ل َ
نوع لغت : اِ مرکب
فینگلیش :
شرح : یا الک دلک ، دو پاره چوب است که بدان بازی کنند یکی دراز و دیگری کوتاه . چوب دراز را دولک و کوتاه را الک نامند. (از فرهنگ جهانگیری ذیل چالیک ). بازی الک دولک بدین ترتیب است که طفلی چوبی قریب یک ذرع را که دولک نام دارد به الک میزند تا دور برود و بعد دولک را به زمین میگذارد و طفل دیگر الک را برداشته از دور پرتاب میکند تابه دولک بخورد. (از فرهنگ نظام). در مجله یادگار (سال چهارم شماره 9 و 10) چنین آمده : اساس بازی الک دولک بر روی دو چوب است یکی بلندتر تقریباً بطول 75 سانتیمتر و دیگری کوچک و سبک تقریباً 12 الی 15 سانتیمتر، که اولی را دولک و دومی را الک می نامند و ترتیب بازی بچند قسم است : یکی الک دولک سرسنگی است و آن چنین است که دو سنگ به ارتفاع و فاصله معین از زمین انتخاب کرده یا قرار میدهند و الک را روی آن گذاشته ،سر دولک را به اندازه یک سوم یا یک چهارم (نسبت به طول قامت و دست بازی کن ) زیر الک میگذارند و آن را با نوک دولک به هوا پرتاب میکنند و پس از پایین آمدن آن با دولک هرچه محکمتر به آن زده به طرف دسته بازیکنان مقابل میفرستند، و پس از آنکه الک بزمین افتاد یکی از دسته مقابل ، آن را به طرف دولک که در این هنگام از سنگ بطرف بازیکن بر روی زمین بطور مستقیم قرار دارد پرتاب میکند و میکوشد تا بدان برخورد نماید و در صورت اصابت یک نفر از حق بازی کردن محروم و بازنده محسوب میشود. قسم دیگر الک دولک سردستی است که مخصوص اطفال و کودکان است در این بازی الک را با دست به هوا پرتاب کرده ، با دولک به آن میزنند. (برای تفصیل بیشتر و اطلاع از اقسام این بازی رجوع به همین مجله شود). این بازی در شهرها و نواحی مختلف به نامهای گوناگون نامیده میشود بقرار زیر: الک دولک (طهران )، چلک مسته (شیراز) ، لگدار (لار)، پل جفتک (اصفهان ) ، چفته بازی (کرمان )، ارچه خلوف (مازندران )، اله چو (بروجرد و همدان )، لوچنبه (مشهد)، گال چوب (نیشابور)، پتیماربازی (گیلان) ، الک بازی (بیرجند)، الوکان (کردستان ، سنندج )، پیل دسته (تبریز)، اَمِی بی (بهبهان )، هلاکوته (سمنان )، الاچنبش (قزوین )، الکان چوچکان (کابل )، گال چنبه (هرات )، چیلی . چالک . چیله بازی (در ممالک آسیای مرکزی تاشکند و بخارا و خجند و سمرقند). (از مجله یادگار سال چهارم شماره 9 و 10 ص 71 تا 80 به اختصار) این کلمات نیز از نامهای بازی الک دولک اند: لاو. لاوه . لاوبازی . دوداله . دودله . دُداله . کال چنبه . پله . پله چوب . الک جنبش . دسته پل . دیمین . دیمین چوب . چلک . چلک بازی . چالیک . دَندَه کِلَک . گلی دندا. غوک چوب . دسته چلک . قُلَة. مِقلی .مِقلاء. رجوع به مجله یادگار سال 4 شماره 9 و 10 و مجله سخن سال چهارم (از بازیهای محلی ) بقلم پروین گنابادی و هر یک از کلمات مذکور در این لغت نامه شود.

هیچ نظری موجود نیست: