خط (نوشتار)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
برای دیگر کاربردها، خط (ابهامزدایی) را ببینید.
دبیره و یا خَط هنر یا وسیلهای برای ثبت و نوشتن ذهنیات و تفکرات با استفاده از علائمی است که به چشم آشنا باشد و دیده شود. جاحظ میگوید: خط زبان دست است و حافظ افکار و آثار.[۱] در واقع، بشر از زمانی که خواست آنچه را میاندیشد نقش کند، در حقیقت قدم به دنیای خط و نگارش نهاد.[۲][۳]
واژهٔ خط واژهای عربی است. واژهٔ «دبیره» در پارسی میانه برای همین معنی به کار میرفتهاست. این واژه در پارسی باستان و در سنگنوشتههای هخامنشی به شکل «دیپی» آمدهاست. داریوش بزرگ در سنگنبشته بیستون چنین مینویسد:
تو که زین پس این «دیپی» بخوانی، کردهٔ من تو را باور شود، آن را دروغ مپندار» باز میگوید: «باخواست اهورامزدا مرا کردههای دیگری است که در این «دیپی» نوشته نشد، از این رو نوشته نشد که آن که این «دیپی» پس از این بخواند، او را کردهٔ من گزاف ننماید.
محتویات[نهفتن] |
پیرامون خط و زبان [ویرایش]
تاریخ خط [ویرایش]
در قدیم یک سلسله اعمال و علایمی وجود داشت که تا حدی به حفظ خاطرهها و اموری که باید حفظ شوند، کمک میکرد، نظیر: چوبخطهایکوچک آلمانیهای قدیم و یا ریسمانهای گرهخوردهٔ مردمان پرو از زمان اینکاها و یا گردن بندهای صدفی قوم ایروکوا به نام وامپون و بالاخره چوبخطهای استرالیاییها.
خط تصویری [ویرایش]
خط تصویری (به انگلیسی: Pictogram) مرحله دوم از مراحل اساسی خط است در این مرحله برای اظهار یک فکر، صورت آنرا میکشیدند، مثلاً برای نوشتن یک حیوان، شکل آنرا میکشیدند.[۴] شاید احتیاج به حفظ خاطرهها و ثبت اندیشهها، نخستین محرک پیدایش خط در بین اقوام ابتدایی بودهاست. چراکه انسان اولیه برای حفظ اموری که میخواست سالهای دراز باقی بماند، ابتدا به رسم شکل و صور آنها پرداخت و تصویرهای واقعی را برای ارتباط کتبی ترسیم کردو از این تصویرنگاری، خط تصویری آغاز شد. تعداد فراوان تصویرها وعدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.
خط اندیشه نگار [ویرایش]
روش تصویرنگاری در ابتدا به رسم صورت اشیاء میپرداخت، اما بعدها کمکم تصویرها شکل ساده تر و نمادین تری به خود گرفتند و برای مفاهیم عاطفی نیز، علائمی قراردادی وضع شد. بدین ترتیب، بشر توانست با تصویر اشیایی شبیه به اندیشهها، به نمایش اندیشه نیز اقدام کند، مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود. این طریق نمایش اندیشه، در تاریخ خطوط، خط اندیشه نگار (به انگلیسی: Ideogram) نام دارد.
خط واژهنگار[۵] [ویرایش]
نارسایی روش اندیشهنگاری موجب شد که در کار نگارش طریق دیگری پیش آید که بستگی بیشتر با زبان داشته باشد، یعنی بستگی با اصواتی که چون گوش آنها را شنید، معانی آنها را درک کند. در این روش، واژهها با علایمی نمایش داده میشوند که ربطی با اصوات مزبور نداشتند، ولی در عوض این ویژگی را داشتند که وقتی چشم آنها را میدید، زبان الفاظی را قرین این علامات کند.
خط آوانگار[۶] [ویرایش]
با بکار بستن علایمی که شکل واژههای آن جناس لفظی با واژههای بیانگر معانی آنها دارد، خط به مرحلهٔ هجایی کشانیده شد. در این مرحله، هر هجا با علامتی ویژه همراه است.
خط الفبایی[۷] [ویرایش]
با پیشرفت نمایش هجایی خط کمکم روش الفبایی خط بوجود آمد. در روش سیلابی، با تجزیهٔ هجاها و نمایش مجزای هر یک از آنها، مطلب شکل تحریری به خود میگیرد.
در دنیای قدیم ما به چهار نوع خط اندیشه نگار بر میخوریم به شرح زیر:
خط گرجی [ویرایش]
خط گرجی یکی از قدیمی ترین سیستم های نوشتاری جهان است . بر اساس روایات تاریخی که در کتاب باستانی سرگذشت کارتیل آمده است ، خط گرجی در دوره ی استقرار دولتگرجستان شرقی یا همان ایبریا در ۴ قرن پیش از میلاد حضرت عیسی (ع) اختراع شده است و گفته می شود که پارناواز اولین پادشاه کارتیل (گرجستان شرقی) الفبا را اختراع کرد . ولی با استناد به آثار مکتوب گرجی که در دست پژوهشگران قرار دارد ، تاریخ موثق نوشتار گرجی به قرن ۴ میلادی باز می گردد. [۸]
Letters | ||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
ა | ბ | გ | დ | ე | ვ | ზ | ჱ | თ | ი | კ | ლ | მ | ნ | |
ჲ | ო | პ | ჟ | რ | ს | ტ | ჳ | უ | ფ | ქ | ღ | ყ | შ | |
ჩ | ც | ძ | წ | ჭ | ხ | ჴ | ჯ | ჰ | ჵ | ჶ | ჷ | ჺ | ჸ | ჹ |
قدیمی ترین سنگنبشته ی گرجی به وسیله ی کوربو باستان شناس ایتالیایی در فلسطین کشف شد و تاریخ کتابت آن در حدود سال ۴۳۳ میلادی تعیین گردیده است . در سرزمین گرجستان قدیمی ترین اثر خطی سنگنبشته ای است که بر دیوار کلیسای بولنیسی واقع در جنوب گرجستان وجود دارد و تاریخ کتابت آن به سال ۴۹۲ میلادی تخمین زده شده است . باید در نظر داشت که در اکتشافات اخیردر ایالت کاختی گرجستان اشیایی به دست آمده است که درحدود ۱ قرن پیش از میلاد حضرت عیسی (ع) بر روی آن ها جملات کوتاهی به زبان گرجی نوشته شده است .[۹]
الفبای گرجی چه درقرون گذشته و چه در عصر حاضر تنها الفبایی است که توسط گرجیها مورد استفاده قرار گرفتهاست ولی حوزه استعمال آن دربعضی موارد از مرزهای گرجستان هم فراتر رفتهاست. غیر از خود گرجیها الفبای گرجی در قرون وسطی مور استفاده بعضی از ساکنان شمال قفقاز قرار گرفتهاست مثلاً در داغستان، چچن و اینگوشتیا، سنگ مقبرهها و کتیبههای متعددی وجود دارد که به زبان گرجی نوشته شدهاست. [۱۰]
خط چینی [ویرایش]
چینیها ابتدا با رسم اشکالی آغاز نگارش کردند، به علت نارسایی علامات موجب شد که بعدها ترکیباتی بسازند و با آن ترکیبات به بیان اندیشههای خود بپردازند. این ترکیبات گرچه تصویرکنندهٔ اندیشههای آنان بود، ولی در انتقال مقاصد آنها کاملا موفق نبود. تا آنکه چینیها با پدیدآوردن علاماتی که بیشتر تکیه بر اصوات میکرد، بنوعی خط صوت نگار دست یافتند. این خط صوت نگار گرچه از حیث آنکه با زبان بستگی داشت و در مرحلهای جلوتراز خط قدیم بود، ولی از آنجا که هر حرف میتوانست نمایشگر اصوات مختلف چندی باشد دارای نقص بسیار بود. چینیها برای رهایی از این نقص، یعنی نمایش معنی حقیقی هر علامت از علائمی اندیشه نگار بنام کلید استفاده کردند و هر کلید مبین یک نوع اندیشه بود. دانشوران چینی بعدها بیک نوع خط تندنویسی دست یافتند که نمونه خط ژاپنی شد.
چند نمونه از سیر تحول خط تصویرنگار چینی:[۱۱]
خط هیروگلیف مصری [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط هیروگلیف مصری
خط هیروگلیف مصری، در ادامه خط اندیشه نگار، وارد عرصه نگارش شد. گستره انتشار آن بیشتر در مصر و در دست کاهنان بود. یونانیان این نام را بدان بخشیدند که در زبان یونانی به معنی «نوشته نشانههای مقدس» است، آنها، این خط را اعجاب آور و پر از رمز و راز پنهانی کاهنان مصر میدانستند.
سابقه خط هیروگلیف را تا هزاره چهارم پیش از میلاد نیز میتوان پیش برد. خط هیروگلیف را بر پاپیروس مینوشتند. پاپیروس از ساقههای فشرده نوعی نی بهمین نام به دست میآمد و از اجداد کاغذ است، بهنظر میرسد کلمات paper و papier در زبانهای غربی از این واژه گرفته شدهاند.
مصریان نخستین مصرف کنندگان پاپیروس بودند و نوشت افزار آنها نیز نوعی قلم از نی بود که آن را در مرکب سیاه یا قرمز فرو میبردند. این خط معمولاً افقی و از راست به چپ نوشته میشد و به ندرت از چپ به راست و گاهی نیز از بالا به پایین نوشته میشد. هیروگلیف، خط اندیشه نگار کامل نیست و درآن عناصر صوتی و الفبائی بیشتر وجود دارد. همچنین تصویرانسانها و حیوانات در این خط احتمالا مربوط به آغاز خط است.[۱۲]
با پیدایش پاپیروس، خط هیروگلیف در مصر تحول مییابد و به سادگی میگراید و خط هیراتیک (دینی، باصلابت) از آن پدید آمد که با بهم ریختگی آن نوعی خط تندنویسی بنام خط دموتیک یا خط عامیانه از آن بوجود میآید. مرحله بعدی خط، خط میخی است.
خط میخی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط میخی
خط میخی[۱۳]، اصلی اندیشه نگار داشت و در همه کشورهای آسیای غربی بکار میرفت. اکثر صاحبنظران خط و زبانهای باستانی بر این باورند که منشاء پیدایش خط از غرب ایران یعنی جنوب بینالنهرین و سرزمین سومر بودهاست و کهنترین اقوامی که در بینالنهرین خط میخی را بکار بردهاند، سومریان هستند. سومریان چون مصریها و چینیها، از نخستین اقوامی هستند که تمایل به ضبط گفتار و اندیشههایشان داشتند. کاتبان سومری با ابداع خط میخی تصویری جامعه بشری را از دوران مجهول و تاریک ماقبل تاریخ وارد مرحله تاریخی کردند. آنها با ابداع خط میخی دورهای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد.
گرچه پیدایش خط و کتابت نخستین بار در نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد، در جنوب بینالنهرین و توسط کاتبان و دبیران سومری محقق شد، اما گسترش و تکامل آن به آغاز هزاره سوم پیش از میلاد برمیگردد. برخی حتی بر این نظرند که خط هیروگلیف مصری، همزمان و برگرفته از خط تصویری سومری به وجود آمدهاست. [۱۴]
سومریان، کهنترین ساکنان شناخته شده جنوب بینالنهرین - قومی متمدن و پیشرفته بودند. آنان از نژاد سامی نبودند و با عنوان ساکنان غیرسامی بینالنهرین از ایشان یاد میکنند. برخی این احتمال را میدهند که از کنار دریا به این منطقه مهاجرت کرده باشند. رد پای آنها از اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد در میانرودان دیده میشود. علم نجوم، تقسیم ساعت به ۶۰ دقیقه و دقیقه به ۶۰ ثانیه، مسائل هندسی و اوزان، میراثهای گرانبهایی هستند که این قوم برای آشوریها و بابلیها بر جای گذاشتند. سومریها چون پیوندی با همسایگانشان نداشتند از میان رفتند یا جذب اقوام سامی شدند. [۱۲]
خط میخی و خط هیروگلیف علاوه بر تفاوتهای ظاهری، در ابزار و نحوه نوشتن نیز با هم تفاوت داشتند. خط هیروگلیف با قلم نی و مرکب بر روی پاپیروس نگاشته میشد، درحالی که برای نوشتن خطوط میخی نیاز به لوحههای گلی نرمی بود که با قلم چوبی برآن مینگاشتند و سپس لوحه را میپختند. اولین یافتههای نگارشی بشر که به صورت الواح گلین برجای مانده متعلق به تمدنهای بینالنهرین است.
همزمان با پیشرفت خط سعی دیگری نیز بعمل آمد و آن توسعه محل و مواد نوشتن بود. قبل از پیدایی کاغذ از سنگ و فلزات استفاده میکردند و غیر از سنگ و فلزات از پوست درختان و جانوران نیز استفاده میشد، ولی گرانی قیمت این دو پوست موجب شد که در مصرف آن اقتصاد بورزند و نتیجه این صرفهجویی اقتصادی، یکی فشردگی در نوشتن بود و دیگر استفاده از علائم اختصاری و همچنین تراش پوست و استفاده مجدد از آن بود.
از خط میخی سومری نخستین خط میخی ایلامی منشعب میشود که برای نگارش زبان ایلامی به کار میرود که جزو زبانهای منفرد است. در واقع کمی بعد از پیدایش خط میخی تصویری سومری و بابلی، ساکنان منطقه شمالی دشت خوزستان و کوهپایههای زاگرس نوع دیگری از خط میخی تصویری را بکار بردند که به خط ماقبل عیلامی (پروتوعیلامی)[۱۶] مشهور شد. پروفسور «والتر هینتس» مینویسد:
در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد وقتی که سومریها خط تصویری را به عنوان بهترین وسیله برای مکاتبات خود اختراع کردند این ابداع به سرعت به همسایگان عیلامی آنها رسید. صرفنظر از اختلاف در جزئیات، تردید نباید کرد که خط تصویری عیلامی بر مبنای سرمشق سومری تدوین شدهاست. این خط به سرعت گسترش یافت و تقریباً همزمان در شمال شرق کاشان (میان تهران و اصفهان) و در شرق دور و جنوب در کرمان ظاهر شد.[۱۴]
خط میخی اکدی (بابلی) نیز از شاخههای خط سومری است. خط میخی نه تنها در میانرودان که درگستره وسیعی رواج یافت. در آسیای صغیر و میانرودان شمالی و در میان هیتیها، هوریها، اورارتورها، لولوبیها و کاسیها وغیره.[۱۲]
خط میخی کتیبههای فارسی باستان دوره هخامنشی[۱۹] از روی خط میخی بابلی و ایلامی درست شدهاست که نسبت به آنها علائم ساده تر و کمتری دارد. خط میخی زبان فارسی را میتوانیم صورت تکامل یافته خطوط میخی دیگر بدانیم که حروف هجایی در آن هستند (یعنی مصوت به همراهصامت). بهمین دلیل بسیاری آن را بسیار نزدیک به خطوط هجایی میدانند. این خط از چپ به راست نوشته میشد.
خط فنیقی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط فنیقی
هم زمان با تکامل تدریجی خطوط میخی و در هزاره دوم پیش از میلاد خط دیگری در سرزمین فنیقیه پا به عرصه وجود میگذارد و آن خط هیروکلیف هیتیتی است که به خط فنیقی شهرت دارد. قدیمیترین نمونه این خط در کاوشهای شهر گوبله، از شهرهای فنیقیه باستان (حوالی سوریه کنونی) که یونانیان آن را بیبلوس مینامیدند، به دست آمدهاست. شهر بیبلوس در میان یونانیان، به عنوان داشتن بهترین پاپیروسها، شهرت داشت و مرکز مهم بازرگانی مصر و یونان بود. چون یونانیان وسایل نوشتن خود را از این شهر بدست میآورند نام بیبلوس در نزد آنها به معنی کتاب گرفته شده که بعدها «Bible» مفهوم کتاب دینی تورات و انجیل را یافت.[۲۰]
الفبای فنیقی با ۲۲ علامت خطی که تنها صامتها را نشان میداد، از راست به چپ نوشته میشد. بهنظر خط شناسان، نشانههایی از خط مصری باستان و خطوط تصویری را در الفبای فنیقی میتوان یافت. این خط برخلاف خط هیروگلیف که در انحصار کاهنان بود و یا خط میخی که تنها طبقه دبیران با آن سرو کار داشتند، براحتی در دسترس عامه قرار گرفت. فراگرفتن این خط آسان بود و کتابت و نوشتن با آن نیز بسیار آسان بود، بنابراین استفاده از آن گسترش زیادی یافت.
میتوان گفت که فنیقیها نخستین کسانی بودند که افتخار کشف الفبای حقیقی را دارند. با پیدایش این خط سایر خطوط جز خط چینی، از قلمرو نویسندگی خارج شدند. این خط در آسیای غربی نفوذ یافت و جایگزین خط میخی شد. از طریق قوم آرامی، الفبای فنیقی در مصر و عرب و میانرودانتا هند بسط یافت و همچنین به غرب (اروپای امروز) که هنوز دارای خط و کتابت نبود راه یافت. این کار از طریق یونان انجام گرفت که با فنیقیها ارتباط بازرگانی داشتند. الفبای یونانی و رومی از الفبای فنیقی پدید آمدهاست و از آنجا که الفبای سایر کشورهای اروپایی مشتق از این دو الفباء میباشد، میتوان گفت که مبداء خطوط ملل اروپایی، فنیقی است. اصول این خط بعدها با اختراع علائمی برای نشان دادن حروف مصوت بوسیله یونانیهاکامل شد. یونانیان این علائم را با اسم سامی آن که نماینده دو حرف اول آن بود، «آلفا بتا» نامیدند و برای استفاده خود تغییراتی در آن دادند. مصوتها را وارد خط ساختند و خط صامت نگار را به آوانگار تبدیل کردند. جهت نگارش را نیز تغییر دادند و از چپ به راست نوشتند. گونهای از خط یونانی را، یونانیان مهاجر با خود به روم بردند و در آنجا بر این مبنا، الفبای لاتینی به وجود آمد که زبانهای گوناگون اروپا بدان خط نوشته شد. بخشی از اروپای شرقی که به کلیسای دوم وابسته بودند، الفبای لاتینی را برای نگارش برگزیدند، مانند لهستانیها، چکها و کرواتها.
در سده نهم میلادی کشیشی از کلیسای بیزانس به نام سیریل با ترکیبی از الفبای یونانی و رومی خطی را برای نگارش زبان اسلاوی به وجود آورد. گونهای تعدیل شده از این الفبا که سیریلیک نامیده میشود برای نگارش زبان روسی و دیگر زبانهای هم جوار به کارمی رود.
الفبای فنیقی به نوعی شبه قاره هند را نیز در نوردید. دانشمندان، خط برهمایی هند را از فرزندان همین خط میدانند که زبان سنسکریت و دیگر زبانهای هندی با آن نوشته میشود. متون دینی بودایی به زبان خُتَنی (سکایی) که یکی از زبانهای ایرانی شرقی دوره میانه است به خط برهمایی نوشته شدهاست.
خط آرامی [ویرایش]
یکی دیگر از فرزندان خط فنیقی خط آرامی است که به سرعت در خاورمیانه پخش شد.[۲۱] آرامیها اقوامی بودند که از صحرای شمالی عربستان به سوی خاورمیانه مهاجرت کردند و دربین النهرین مستقر شدند. دراوایل هزاره اول پیش از میلاد، حکومتهایی برای خود برپا کردند ولی به زودی مقهور و خراج گزار آشوریها گشتند. اما از آنجا که بازرگانان موفقی بودند نفوذ ریشه داری در منطقه کردند و محل استقرار خود را در بابل و نینوا قرار دادند و بر جمعیتشان نیز افزوده شد و زبان این قوم زمانی دراز در این منطقه ماندگار شد و مهمتر این که بر مبنای الفبای فنیقی، خط آرامی به وجود آمد که به سرعت رواج یافت و تبدیل به خط بین المللی منطقه شد و زبان آرامی نیز که چندان دور از زبانهای سامی آن نواحی نبود، تبدیل به زبان ارتباطی خاورمیانه گشت.
ملک الشعرای بهار در سبکشناسی مینویسد:
اصل خط آرامی که از کجا شاخه گرفتهاست درست محقق نیست، برخی تصور کردهاند که خط مذکور از روی خط هیریوغلف مصر تقلید شدهاست زیرا هر چند خط نامبرده خط الفبایی است معذلک حروفی در آن خط هست که حاکی از صورتی است که خود آن حرف هم به معنی همان صورت است مانند الف «عَلفّیا» به معنی «گاو» که در اصل به شکل سر گاو بوده و بعد که از حال نگاری به حال صوتی افتاده صدای «آو» یافته و بعد حرف الف و صدای«اَ اِ اُ» پیدا کردهاست. دیگر «ب» که نام او «بیت» است و در اصل به صورت خانهٔ مسقف بودهاست. همچنین «جیم» که نامش «گمیل» است و در اصل صورت جَمل (شتر) بوده و «طِطْ» که نام و صورت افعی است و «عین» که به شکل چشم است و «لامد» که به شکل عصا است و «هی» که به صورت شبکهاست و غیره... و گروهی گویند که خط آرامی از مخترعات یکی از ملل سامی است و جمعی آن را ماْخوذ از خط فنیقی دانند. چنان که گذشت و جماعتی گویند خط فنیقی از خط آرامی اخذ شدهاست زیرا خط آرامی از دو هزار سال قبل از میلاد وجود داشتهاست.[۲۲]
پدید آمدن دولت هخامنشی که سرزمینی گسترده از ماوراءالنهر تا بینالنهرین را در برمیگرفت و نیاز به یک زبان واحد داشت، بر گسترش خط و زبان آرامی در این امپراطوری افزود. خط میخی برای نقر و نقش کتیبه به کار میرفتهاست و از برای نامهها و دیگر نیازمندیهای عمومی مناسب نبودهاست از این رو خط ساده و الفبائی «آرامی» که از عهد کلدانیان در آسیای صغیر معروف بود به تدریج اهمیت پیدا کرد. ابتدا به مناسبت سهولت هر جا به خط میخی چیزی نوشته میشد نام صاحب خط یا اگر آن چیز ظرف سفالی یا جنس دیگری بود نام خریدار یا فروشنده را در کنار آن به خط آرامی مینوشتند، ولی بعدها وسعتِ استعمال این خط به جایی رسید که در تمام قلمرو ایران، عراق، آسیای صغیر و مصر عمومیت یافت و مکاتیب حکام، پادشاهان، روابط ملل، روزنامههای دولتی، فرمانها و نوشتههای عادی همه با خط آرامی انجام میگرفت. ترقی روز افزون این خط با حمایت و تقویت شهنشاهان هخامنشی حاصل آمد که در شاهنشاهی خود متعرض آئین، رسمها، خط و زبان ملل تابعه نمیشدند.[۲۲]
خط و زبان آرامی در دولت هخامنشی تبدیل به زبان دیوانی شد و دبیران آرامینژاد و آرامیزبان دردستگاههای دیوانی ایالتهای مختلف سرزمین هخامنشی به خدمت مشغول شدند و زبان و خط آرامی با عنوان «آرامی رسمی» یا «آرامی امپراطوری» پا به پای زبان فارسی باستان و خط میخی که تنها در کتیبههای هخامنشی به کار میرفت، در ارسال مراسلات به کار گرفته شد. بدین صورت که هرگاه نامهای به ایالتی نوشته میشد، دبیر آرامیزبان آن را به زبان و الفبای آرامی مینوشت و نامه به ایالتهای دیگر فرستاده میشد و در آنجا دبیرهایی از همین نوع، آن را به زبان آن ایالت برمیگرداندند و برمیخواندند.
خط پهلوی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط پهلوی
پس از دوران هخامنشی، در دوره کوتاه مدت اسکندر و سلوکیها، زبان و خط یونانی در مراسلات رسمی و اداری به کار رفت تا این که در زماناشکانیان، خط پهلوی اشکانی برای نوشتن زبان پهلوی اشکانی، بر مبنای خط آرامی پایه ریزی شد و سپس خط پهلوی ساسانی در همین راستا به وجود آمد که هرکدام گونههای کتیبهای و تحریری دارند. این خطوط صامت نگار هستند وحتی تعداد علامتها نسبت به الفبای آرامی نیز کمتر است و همین موضوع مشکلاتی را برای خواندن زبان پهلوی ایجاد میکند. این خطوط از راست به چپ نوشته میشوند.
خط اوستایی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط اوستایی
خط اوستایی، برای نگارش کتاب دینی زرتشتیان به کار رفتهاست و یکی از کاملترین خطوط دنیاست، و برمبنای خط پهلوی ساسانی اختراع شدهاست. این خط آوانگار هست و با ۵۳ یا ۵۸ علامت صامت و مصوت از قابلیت نگارش بسیار بالایی برخوردار است. از راست به چپ نوشته میشود و به نامهای دین دبیره و دین دبیریه، دین دفیره و... هم نامیده میشود. از نخستین سدههای اسلامی چون زبان و خط پهلوی حالت رسمی خود را از دست داد مشکلات آن بیشتر عیان شد و برای سهولت در خواندن متون پهلوی آن را به الفبای اوستایی برگرداندند و این نحوه نگارش پازند نامیده میشود. در دوره زبانهای ایرانی میانه خطی که مانی در آثار خود به کار بردهاست نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مانی خط را بر مبنای خط سریانی ابداع کرد که نسبت به خط پهلوی از امتیازات بهتری برخوردار است و در آن موازین زیبا شناختی خطی مراعات شدهاست.
خط سریانی [ویرایش]
زبانهای سریانی یکی از زبانهای گروه شرقی زبان آرامی است که در دوران گذشته زبان علم بود. بسیاری از آثار علمی یونانی و پهلوی و عبری به این زبان برگردانده شدهاست. خط سریانی از فرزندان خط آرامی به شمار میآید. سریانیهای مقیم عراق خط خود را با چند قلم مینوشتند که از آن جمله، خط مشهور به سطرنجیلی مخصوص کتابت تورات و انجیل بودهاست.عربها در قرن اول پس از اسلام این خط (سطرنجیلی) را از سریانی اقتباس کردند و یکی از وسائل پیشرفت آنان همین خط بودهاست. بعدها خط کوفی از همان خط پدید آمد و هر دو خط از هر جهت بهم شبیه نیستند.
خط سغدی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط سغدی
نوشته هایی که به زبان سغدی، یکی از زبانهای شرقی ایران به دست ما رسیدهاست با خطهای سغدی مانوی، سغدی مسیحی و سغدی بودایی نوشته شدهاست که خط اخیر در حقیقت خط سغدی را نشان میدهد. این خط نیز از فرزندان شاخه دیگر آرامی است.
خط اورخون [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط اورخون
خط اورخون خطی است که پیش از اسلام در دوره حکومت گؤکترکان برای نگارش زبان ترکی کهن مورد استفاده قرار میگرفته است.
خط عبری [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط عبری
خط عبری نیز که سابقه زبانی آن به سده چهارم پیش از میلاد میرسد از اصل آرامی نشات گرفتهاست. عموم یهودیان جهان خط عبری را برای نگارش آثار خود به کار میگیرند.
خط نبطی [ویرایش]
نبطیان قومی از نژاد عرب بودند که در نبطیه زندگی میکردند، از حدود ۱۵۰ سال پیش از میلاد گونه ای از خط و زبان آرامی درمیان ایشان رایج بود، از این خط، خطی موسوم به خط سینایی نو به وجود آمد که از سده اول پیش از میلاد تا سده چهارم میلادی در شبه جزیره سینا رواج داشت.[تحقیق دستاول؟]
خط کوفی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط کوفی
خط کوفی از سریانی پدید آمدهاست و به خط کتابت اولیه قرآن مشهور است. این شبهه که در زمان کتابت وحی، خطی بنام کوفی وجود نداشته، چندان بی دلیل نیست، چراکه خط کوفی در ابتداء به خط حیری مشهور بود و بعدها که مسلمانان کوفه را در زمان عمرخلیفه دوم، نزدیک شهر حیره و انبار بنا نمودند، این خط نام کوفی گرفت. در روایتی از ابن عباس نقل شدهاست که: «مردم انبار از مردم حیره خط آموختهاند، و یکی از آنها خط را بهعبدالله بن جدعان و او به حرب بن امیه آموخته و خط حجازی قریشیان از این راه پدید آمده.»[۲۳]
عربها در سفرهای بازرگانی که بشام میرفتند خط نبطی را از مردم حوران و خط حیری (کوفی) را از عراق آوردهاند و همانطور که تورات به خط «سطرنجیلی» تحریر مییافت، آنها نیز قرآن را با خط کوفی نوشتند. در خط کوفی و خط سطرنجیلی چنین رسم است که اگرالف ممدود در وسط کلمه واقع میشد، در کتابت از قلم میافتاد. چنانکه در اوایل اسلام، مخصوصاً در تحریر قرآن این قاعده کاملاً مراعات میشد و بجای «کِتاب» مینوشتند «کِتب»، یا بجای «ظالمین»، «ظلمین» مینوشتند.
خط عربی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط عربی
میتوان گفت خط عربی نیز با واسطه خط نبطی از خط آرامی به وجود آمدهاست. خط عربی به اجمال بنابر گفته جرجی زیدان چنین است.[۲۴]
اعراب حجاز مدرکی دال بر خط و سواد داشتن خود ندارند، ولی از اعراب شمال و جنوب حجاز آثار کتابت بسیاری بدست آمدهاست که معروفترین ایشان، مردمان یمن هستند که با حروف مسند مینوشتند و دیگر نبطیهای شمال، که خطشان نبطی است. مردم حجاز که بر اثرصحرانشینی از کتابت و خط بی بهره ماندند، کمی پیش از اسلام به عراق و شام میرفتند و بطور عاریت از خط عراقیان و شامیان استفاده میکردند و وقتی به حجاز میآمدند، عربی خود را با حروف نبطی یا سریانی و عبرانیمینوشتند.
خط سریانی و نبطی بعد از فتوحات اسلام نیز میان اعراب باقی ماند. خط کوفی در کوفه و حیره سریانی و خط نسخ، در مکه ومدینه از خط نبطی اقتباس شدهاند. گونهای از خط نسخ برای نوشتن آثار زبان خوارزمی که یکی از زبانهای ایرانی شرقی است به کار رفتهاست. ایرانیان نیز در سدههای نخستین پس از اسلام با افزودن حروف فارسی به الفبای عربی، خط فارسی را بر مبنای نسخ پایه گذاری کردند و سپس خط نستعلیق و خط شکسته و دیگر خطوط ایرانی ابداع شد.
مورخین درباره شهری که خط از آنجا به حجاز آمده، اختلاف نظر دارند وبقول مشهور خط سریانی از شهر قدیمی انبار به حجاز آمدهاست. برخی نیز میگویند مردی بنام بشربن عبدالملک کندیبرادر اکیدربن عبدالملک فرمانروای دومةالجندل، آن خط رادر شهر انبار آموخت و از آنجا به مکهآمده صهباء دختر حرب بن امیه، یعنی خواهر ابوسفیان (پدر معاویه) را به زنی گرفت و عدهای از مردم قریش نوشتن خط سریانی رااز بشربن عبدالملک آموختند. هنگامی که اسلام پدید آمد، بسیاری از قریش که در مکه بودند، خواندن و نوشتن میدانستند تا آنجا که پارهای گمان کردندحرب بن امیه اول کسی بود که خط سریانی را به حجاز آورد.
بدین ترتیب، پس از آمدن اسلام، عربهای حجاز با نوشتن آشنا بودند، ولی عده کمی از آنها نوشتن میدانستند که برخی از آنان، از بزرگان صحابه شدند. علی بن ابیطالب، عمربن خطاب وطلحةبن عبیداللّه از این گروه بودند. پس از اسلام، تاریخ خط عربی را میتوان کاملا وابسته به کتابت قرآن دانست. در زمان خلفا و پس از آن در زمان بنی امیه، قرآن را بخط کوفی مینوشتند و مشهورترین قرآن نویس بنی امیه، مردی بود بنام قطبه که بسیار خوشخط بود. او خط کوفی را با چهار قلم مینگاشت.
در اوائل حکومت عباسیان، خطاط دیگری بنام ضحاک بن عجلان بود که چند قلم بر چهار خط قطبه افزود و پس از او اسحاق بن حماد و دیگران نیز چیزهایی اضافه کردند تا آنکه در اوایل دولت عباسی دوازده قلم خط بشرح زیر معمول بود: ۱- قلم جلیل ۲- قلم سجلات ۳- قلم دیباج ۴- قلم اسطور مار کبیر ۵- ثلاثین ۶- قلم زنبد ۷- قلم مفتح ۸- قلم حرم ۹- قلم مد مرات ۱۰- قلم عمود ۱۱- قلم قصص ۱۲- قلم حرفاج.
در زمان مامون نویسندگی اهمیت پیدا کرد و نویسندگان در نیکو ساختن خط به مسابقه پرداختند و چندین قلم دیگر بنام قلم مرصع، قلم نساخ، قلم رقاع، قلم غبارالحلیه، قلم ریاسی [۲۵] پدید آمدند. درنتیجه، خط کوفی به بیست شکل درآمد.
اما خط نبطی یا نسخ، بهمان شکل سابق در میان مردم و برای تحریرات غیررسمی معمول بود تا آنکه ابن مقله (م ۳۲۸ ه.ق.) خطاط مشهور با نبوغ خود خط نسخ را بصورت نیکویی درآورد و آنرا جزو خطوط رسمی دولتی قرار داد و خطی که امروز معمول است، همان خط اصلی ابن مقله میباشد. او اقلام ستّه (شش قلم) شامل ثلث، نسخ، محقق، توقیع، رقاع و ریحان را وضع نمود. این اقلام به خطوط اصول نیز مشهورند. برخی میگویند، ابن مقله خط نسخ را از خط کوفی استخراج کردهاست، ولی واقع آنست که خط کوفی و نبطی هر دو از اوایل اسلام معمول بوده و چنانکه گفته شد، کوفی را برای کتابت قرآن و امثال آن بکار میبردند و نبطی در مکاتبات رسمی استعمال میشد. با اصلاحاتی که ابن مقله در خط نسخ نمود، آن را برای نوشتن قرآن شایسته و مناسب ساخت.
در نمایشگاه خط قدیمی عربی در کتابخانه سلطنتی سابق، قباله نکاحی موجود بود که به تاریخ ۲۶۴ ه. ق. روی پوست درازاندامی تحریر شده بود و صورت عقدنامه را به خط کوفی مرتبی نوشته بودند و گواهان با خط نسخ بسیار مغشوش زیر عقدنامه را امضا کرده بودند و همین دلیل است که ابن مقله در خط نسخ اصلاحاتی نمود، بقسمی که برای تحریر مصحف قرآن شایسته شد.
به مرور زمان، خط نسخ نیز فروعی پیدا کرد. در قرن هفتم یاقوت مستعصمی در مورد اقلام خط، ابتکاراتی بخرج داد و مخصوصا ثلث را به زیباترین شکل درآورد در واقع این خطوط توسط وی ظهور کرد. و بطور کلی دو خط نسخ و کوفی در کتابت عربی معمول گشت . این دو خط ریشه تمام خطهای اسلامی هستند. خط محقق از کوفی استخراج شد و نزدیکترین خط به کوفی است. محقق را پدر خطوط و ثلث را مادر خطوط مینامند.
همینطور خطاطان بسیاری بوجود آمدند و کتابها و رسالههایی درباره خط و خطاطی پرداختند.
همینطور خطاطان بسیاری بوجود آمدند و کتابها و رسالههایی درباره خط و خطاطی پرداختند.
خط فارسی [ویرایش]
نوشتار اصلی: خط فارسی
اگرچه برخی معتقدند که خط حیری (کوفی) که بنیان خط عربی را میسازد، برگرفته و آموخته دبیران عربی است که در مراکز دیوانی شاهان ساسانی در شهرهای انبار و حیره مشغول بکار بودهاند و این اثرگذاری حتی در دوران پس از اسلام نیز بچشم میخورد. توسط ایرانیانی چون هرمزان سردار مشهور ایرانی، که پس از شکست و اسارت، به مدینه اعزام گردید، جزو مسلمانان سرشناس شد و حتی در زمره مشاوران عمر خلیفه دوم درآمده بود.[۲۶] و یا مردی بنام جفینة که از مسیحیان حیره بود و بمدینه برده شد تا درآنجا خط و کتابت به مردم بیاموزد.[۲۷] با اینحال اما بهنظر بسیاری، پس از اسلام، تاریخ خط فارسی امروزی همان تاریخ خط عربی است.
اما درباره تاریخ خط فارسی در تذکره مرآت الخیال آمدهاست: انواع خطوط فارسی،ثلث، نسخ، ریحان، توقیع، محقق و رقاع است و خط هفتم تعلیق، که از رقاع و توقیع پدید آمدهاست. نویسنده پس از آن میآورد: «گویند که از متقدمین، خواجهتاج سلمان این خطها را خوب مینوشت و خط هشتم که نستعلیق باشد میر علی تبریزی در زمان امیر تیمور صاحبقران از نسخ و تعلیق استنباط نمود».[۲۸]
خط فارسی در حال حاضر اقلامی دارد از جمله: اجازت، تعلیق، توقیع، ثلث، جلی، جلی دیوانی، دیوانی، رقاع (رقعه)، ریحانی، سنبلی، سیاقت،شجری، نستعلیق، شکسته، شکسته نستعلیق و کوفی یا نسخ ،خط معلی ، خط سبحان نیز توسط هنرمند تبریزی سبحان مهرداد محمدپور ابداع و بنیانگذاری گردیده است که قابلیت های خوبی را برای خط فارسی ارائه داده است.
انواع خط امروزی [ویرایش]
امروز انواع اصلی خطوط عبارتند از: چینی، عربی (خط جمیع ملل مسلمان جز ترکیه)، هندی، یونانی، روسی، آلمانی، لاتین (خط لاتین بوسیله آمریکائیها و استرالیائیها نیز اخذ شدهاست).
جهت نگارش انواع خط [ویرایش]
- از چپ به راست: خط مصری، سانسکریت، یونانی، لاتینی وخطوط مشتق از آن، ارمنی، اتیوپی، گرجی و اسلاوی همه از چپ براست نوشته میشود.
- از راست به چپ: عبری، عربی، کلدانی، آسوری، فارسی، ترک، تاتار، از راست بچپ نوشته میشوند.
- چینی، ژاپونی سطور از بالا بپائین و حروف از راست بچپ تحریر میگردد.
- مکزیکیها از پائین ببالا مینویسند.
- لازم به یادآوری هست که کهنترین نوشتهها معمولاً از «راست به چپ» و سپس از «چپ به راست» نوشته شدهاست. حتی درآغاز نوعی روش شیار گونه نیز متداول بودهاست.[۳] در یونان قدیم، نوعی نگارش بوده که ابتداء از راست بچپ مینوشتند و چون به انتهای سطر میرسیدند از چپ براست مینوشتند و باهمین ترتیب تا آخر پیش میرفتند.[۲]
جستارهای وابسته [ویرایش]
پانویس [ویرایش]
- ↑ قال الجاحظ: «الخط، لسان الید و سفیرالضمیر و مستودع الاسرار و مستنبط الاخبار و حافظ الاثار.» (لغتنامه دهخدا بنقل از نفایس الفنون)
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ لغتنامه دهخدا؛ مدخل خط، تاریخ خط
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ دکتر ژاله آموزگار. «تاریخچهای از نگارش و خط». وبگاه زبان فارسی. بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
- ↑ لغتنامه دهخدا، مدخل خط تصویری، نقل از تاریخ ایران باستان؛ ج ۱، ص ۱۵
- ↑ Logogram
- ↑ Syllabic
- ↑ Alphabetic
- ↑ گگوچادزه،زبان گرجی برای فارسی زبانان.
- ↑ گگوچادزه،زبان گرجی برای فارسی زبانان.
- ↑ گگوچادزه،زبان گرجی برای فارسی زبانان.
- ↑ Evolution of Chinese Pictograms
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ فریدریش، یوهان. زبانهای خاموش. ترجمهٔ دکتر یدالله ثمره، دکتر بدرالزمان قریب. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ ۱۳۶۵. ص ۵. (نقل از مقاله دکتر آموزگار)
- ↑ cuneiform
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ محمود موسوی. «پیدایش خط». وبگاه رسمی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
- ↑ Elamite Cuneiform
- ↑ proto-Elamite
- ↑ Akkadian
- ↑ Old Persian Cuneiform
- ↑ Achaemenid
- ↑ پورداود. فرهنگ ایران باستان. ۱۳۲۶. ۱۳۶-۱۳۲.(نقل از مقاله دکتر آموزگار)
- ↑ احمد تفضلی. «زبان آرامی». وبگاه رسمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی (دبا). بازبینیشده در خرداد۱۳۸۷.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ سبک شناسی؛ محمدتقی بهار. «تاریخ خط فارسی». وبگاه رسمی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی. بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
- ↑ جایگاه حیره و انبار در خط دوران جاهلی
- ↑ تاریخ تمدن اسلام تالیف جرجی زیدان، ترجمه و نگارش: علی جواهر کلام؛ چ ۲ ج ۳ ص ۷۶ - ۸۲
- ↑ قلم ریاسی را بدان جهت ریاسی میگفتند که مخترع آن فضل بن سهل ذوالریاستین بود (دهخدا)
- ↑ پس از قتل عمر بدست فیروز یا ابو لوءلوء، هرمزان از جمله ایرانیانی بود که توسط عبیدالله بن عمر به قتل رسید.
- ↑ حیره و انبار
- ↑ از تذکره مرآت الخیال ص ۱۵، ۱۶؛ نقل از لغتنامه دهخدا
منابع [ویرایش]
- گگوچادزه، لیلا. دستور زبان گرجی برای فارسی زبانان. ترجمه فردین کمایی. رشت: دانشگاه گیلان، ۱۳۸۲.
- در نگارش این مقاله از دو منبع (۱) و (۲) بیشترین استفاده شدهاست. همچنین سعی شدهاست بعضی منابع اولیه این دو منبع بصورت پانویس در مقاله منعکس گردند.
۱- لغتنامه دهخدا؛ مدخل خط، تاریخ خط
-
- کتاب «تاریخ ایران باستان»؛ مشیرالدوله
- رساله «تاریخ خط و نقاشی» نسخه خطی کتابخانه ملی ایران بشماره ۶۱۹۷رف
- کتاب «خط و تحول آن در شرق باستان» نوشته علی سامی
- کتاب «خط معمول در دنیا و میزان تکامل خط فارسی» تالیف حسین رضاعی
- مقاله خط در دائرةالمعارف اسلامی متن فرانسوی چ ۱۹۲۷ ج ۲ ص ۹۸۵
- «تذکرةالخطاطین» نسخه خطی کتابخانه ملی بشماره ۶۰۳ رف
- «رساله خط» حاج میرزا لطفعلی بن احمد مانی تبریزی
- «رساله خط» تالیف محمد آقاشاه تخستکی مدیر روزنامه شرح روس
- «تذکرةالخطاطین» محمودبن حاج نجف بروجردی
- «تذکرةالخطاطین» میرزای سنگلاخ
۲- دکتر ژاله آموزگار. «تاریخچهای از نگارش و خط». وبگاه زبان فارسی. بازبینیشده در خرداد ۱۳۸۷.
-
- احمد تفضلی. «آرامی». وبگاه رسمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی (دبا). بازبینیشده در خرداد۱۳۸۷.
- آذرتاش آذرنوش. «ابجد». وبگاه رسمی دایرة المعارف بزرگ اسلامی (دبا). بازبینیشده در خرداد۱۳۸۷.
- ناتل خانلری، پرویز، تاریخ زبان فارسی، جلد اول، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ص ۱۳۴.
- گاور، البرئتن، تاریخ خط، ترجمه عباس ئخبر و دکتر کوروش صفوی، تهران، ۱۳۶۷، ص ۱۳۳ به بعد.
- آموزگار، ژاله، تفضلی، احمد، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، انتشارات معین، چاپ سوم ۱۳۸۰، ص ۴۴ تا ۵۴.
- آموزگار، ژاله، «گزارشی از پازند»، مجله دانشکده ادبیات تهران، سال بیست وسوم، شماره چهارم۱۳۵۵، ص ۱۴ تا ۱۹.
- ابوالقاسمی، محسن، تاریخ زبان فارسی، انتشارات سمت، ۱۳۷۳، ص ۱۵۴
- قریب، بدرالزمان، فرهنگ سعدی تهران ۱۳۷۴ص ۲۴ تا ۲۹.
- ابوالقاسمی، تاریخ زبان فارسی، ص ۱۵۵.
- The Alphabets of Europe
- Taffazzoli, A.”Dabire, Encyclopaedia Iranica IV, ۵٬۱۹۹۳٬۵۴۰-۴۱
|
قس انگلیسی
Writing system
From Wikipedia, the free encyclopedia
Writing systems |
---|
Types |
Related topics |
A writing system is an organized regular method (typically standardized) of informationstorage and transfer for thecommunication of messages(expressing thoughts or ideas) in alanguage by visually (or possiblytactilely) encoding and decoding(known as writing and reading) with a set of signs or symbols, both known generally as characters (with the set collective referred to as a 'script'). These characters, often including letters and numbers, are usually recorded onto a durable medium such as paper orelectronic storage/display, although non-durable methods may also be used, such as writing in sand orskywriting.
The general attributes of writing systems can be placed into broad categories such as alphabets,syllabaries, or logographies. Any particular system can have attributes of more than one category. In the alphabetic category, there is a standard set ofletters (basic written symbols orgraphemes) of consonants andvowels that encode based on the general principle that the letters (or letter pair/groups) representphonemes (basic significant sounds) of the spoken language. A syllabary typically correlates a symbol to a syllable (which can be a pairing or group of phonemes, and are considered the building blocks of words). In a logography, each character represents a word,morpheme or semantic unit (which themselves can be pairings or groups of syllables). Other categories include abjads (which is an alphabet where vowels are not indicated at all) and abugidas, also called alphasyllabaries (where vowels are shown by diacritics or other modification of consonants). A system's category can often be determined just by identifying the number of symbols used within the system. Alphabets typically use a set of 20-to-35 symbols to fully express a language, whereas syllabaries can have 80-to-100, and logographies can have several hundreds of symbols.
Most systems will typically have an ordering of its symbol elements so that groups of them can be coded into larger clusters like words or acronyms (generally lexemes), giving rise to many more possibilities (permutations) in meanings than the symbols can convey by themselves. Systems will also enable the concatenation (a "stringing together") of these smaller groupings (sometimes referred to by the generic term 'character strings') in order to enable a full expression of the language. The reading step can be accomplished by the reader purely in the mind as an internal process, or expressed verbally (typically, 'reading aloud'). Historically, writing systems have developed after a spoken language has been established, although the individual symbols used (typically an ideogram) may have preceded the spoken word. A special set of symbols known as punctuation is used to aid in structure and organization of many writing systems and can be used to help capture nuances and variations in the message's meaning that are communicated verbally by cues in timing, tone, accent,inflection or intonation.
A writing system will also typically have a method for formatting recorded messages that follows the spoken version's rules like itsgrammar and syntax so that the reader will have the meaning of the intended message accurately preserved. Writing systems were preceded by proto-writing, which used pictograms, ideograms and other mnemonic symbols. Proto-writing lacked the ability to capture and express a full range of thoughts and ideas. The invention of writing systems, which dates back to the beginning of theBronze Age in the late Neolithic Era of the late 4th millennium BCE, enabled the accurate durable recording of human history in a manner that was not prone to the same types of error to which oral history is vulnerable. Soon after, it provided a reliable form of long distance communication. And with the advent of publishing, it provided the medium for an early form of mass communication. Secure written communications were also made more reliable with the invention of encryption.
Contents[hide] |
General properties [edit]
Writing systems are distinguished from other possible symbolic communication systems in that a writing system is always associated with at least a spoken language. In contrast, visual representations such as drawings, paintings, and non-verbal items on maps, such as contour lines, are not language-related. Some symbols on information signs, such as the symbols for male and female, are also not language related, but can grow to become part of language if they are often used in conjunction with other language elements. Some other symbols, such as numerals and the ampersand, are not directly linked to any specific language, but are often used in writing and thus must be considered part of writing systems.
Every human community possesses language, which many regard as an innate and defining condition of mankind. However, the development of writing systems, and the process by which they have supplanted traditional oral systems of communication, have been sporadic, uneven and slow. Once established, writing systems generally change more slowly than their spoken counterparts. Thus they often preserve features and expressions which are no longer current in the spoken language. One of the great benefits of writing systems is that they can preserve a permanent record of information expressed in a language.
All writing systems require:
- at least one set of defined base elements or symbols, individually termed characters and collectively called a script;
- at least one set of rules and conventions (orthography) understood and shared by a community, which assigns meaning to the base elements (graphemes), their ordering and relations to one another;
- at least one language (generally spoken) whose constructions are represented and can be recalled by the interpretation of these elements and rules;
- some physical means of distinctly representing the symbols by application to a permanent or semi-permanent medium, so they may be interpreted (usually visually, but tactile systems have also been devised).
Basic terminology [edit]
In the examination of individual scripts, the study of writing systems has developed along partially independent lines. Thus, the terminology employed differs somewhat from field to field.
The generic term text refers to an instance of written material. The act of composing and recording a text may be referred to as writing, and the act of viewing and interpreting the text asreading. Orthography refers to the method and rules of observed writing structure (literal meaning, "correct writing"), and particularly for alphabetic systems, includes the concept ofspelling.
A grapheme is a specific base unit of a writing system. Graphemes are the minimally significant elements which taken together comprise the set of "building blocks" out of which texts made up of one or more writing systems may be constructed, along with rules of correspondence and use. The concept is similar to that of the phoneme used in the study of spoken languages. For example, in the Latin-based writing system of standard contemporary English, examples of graphemes include the majuscule and minuscule forms of the twenty-six letters of the alphabet (corresponding to various phonemes), marks of punctuation (mostly non-phonemic), and a few other symbols such as those for numerals (logograms for numbers).
An individual grapheme may be represented in a wide variety of ways, where each variation is visually distinct in some regard, but all are interpreted as representing the "same" grapheme. These individual variations are known as allographs of a grapheme (compare with the term allophone used in linguistic study). For example, the minuscule letter a has different allographs when written as a cursive, block, or typed letter. The choice of a particular allograph may be influenced by the medium used, the writing instrument, the stylistic choice of the writer, the preceding and following graphemes in the text, the time available for writing, the intended audience, and the largely unconscious features of an individual's handwriting.
The terms glyph, sign and character are sometimes used to refer to a grapheme. Common usage varies from discipline to discipline; compare cuneiform sign, Maya glyph, Chinese character. The glyphs of most writing systems are made up of lines (or strokes) and are therefore called linear, but there are glyphs in non-linear writing systems made up of other types of marks, such as Cuneiform and Braille.
Writing systems are conceptual systems, as are the languages to which they refer. Writing systems may be regarded as completeaccording to the extent to which they are able to represent all that may be expressed in the spoken language.
History of writing systems [edit]
Main article: History of writing
Writing systems were preceded by proto-writing, systems ofideographic and/or early mnemonic symbols. The best known examples are:
- Jiahu symbols, carved on tortoise shells in Jiahu, ca. 6600 BC
- Vinča signs (Tărtăria tablets), ca. 5300 BC
- Early Indus script, ca. 3500 BC.
- Nsibidi script, ca. before 500 AD
The invention of the first writing systems is roughly contemporary with the beginning of the Bronze Age in the lateNeolithic of the late 4th millennium BC. The Sumerian archaiccuneiform script and the Egyptian hieroglyphs are generally considered the earliest writing systems, both emerging out of their ancestral proto-literate symbol systems from 3400–3200 BC with earliest coherent texts from about 2600 BC. It is generally agreed that Sumerian writing was an independent invention; however, it is debated whether Egyptian writing was developed completely independently of Sumerian, or was a case of cultural diffusion.
A similar debate exists for the Chinese script, which developed around 1200 BC.
The pre-Columbian Mesoamerican writing systems (including among others Olmec and Maya scripts) are generally believed to have had independent origins.
It is thought that the first consonantal alphabetic writing appeared before 2000 BC, as a representation of language developed by Semitic tribes in the Sinai-peninsula (see History of the alphabet). Most other alphabets in the world today either descended from this one innovation, many via the Phoenician alphabet, or were directly inspired by its design.
The first true alphabet is the Greek script which consistently represents vowels since 800 BC.[1][2] The Latin alphabet, a direct descendant, is by far the most common writing system in use.[3]
Functional classification of writing systems [edit]
For lists of writing systems by type, see List of writing systems.
Several approaches have been taken to classify writing systems, the most common and basic one is a broad division into three categories: logographic, syllabic, andalphabetic (or segmental); however, all three may be found in any given writing system in varying proportions, often making it difficult to categorise a system uniquely. The term complex system is sometimes used to describe those where the admixture makes classification problematic. Modern linguists regard such approaches, including Diringer's[4]
- pictographic script
- ideographic script
- analytic transitional script
- phonetic script
- alphabetic script
as too simplistic, often considering the categories to be incomparable. Hill[5] splitwriting into three major categories of linguistic analysis, one of which covers discourses and is not usually considered writing proper:
- discourse system
- iconic discourse system, e.g. Amerindian[disambiguation needed]
- conventional discourse system, e.g. Quipu
- morphemic writing system, e.g. Egyptian, Sumerian, Maya, Chinese
- phonemic writing system
- partial phonemic writing system, e.g. Egyptian, Hebrew, Arabic
- poly-phonemic writing system, e.g. Linear B, Kana, Cherokee
- mono-phonemic writing system
- phonemic writing system, e.g. Ancient Greek, Old English
- morpho-phonemic writing system, e.g. German, Modern English
DeFrancis,[6] criticizing Sampson's[7] introduction of semasiographic writing and featural alphabets stresses the phonographic quality of writing proper
- pictures
- nonwriting
- writing
- rebus
- syllabic systems
- pure syllabic, e.g. Linear B, Yi, Kana, Cherokee
- morpho-syllabic, e.g. Sumerian, Chinese, Mayan
- consonantal
- morpho-consonantal, e.g. Egyptian
- pure consonantal, e.g. Phoenician
- alphabetic
- pure phonemic, e.g. Greek
- morpho-phonemic, e.g. English
- syllabic systems
- rebus
Faber[8] categorizes phonographic writing by two levels, linearity and coding:
- logographic, e.g. Chinese, Ancient Egyptian
- phonographic
- syllabically linear
- segmentally linear
- complete (alphabet), e.g. Greco-Latin, Cyrillic
- defective, e.g. Ugaritic, Phoenician, Aramaic, Old South Arabian, Old Hebrew
Type | Each symbol represents | Example |
---|---|---|
Logographic | morpheme | Chinese characters |
Syllabic | syllable or mora | Japanese kana |
Alphabetic | phoneme (consonant or vowel) | Latin alphabet |
Abugida | phoneme (consonant+vowel) | Indian Devanāgarī |
Abjad | phoneme (consonant) | Arabic alphabet |
Featural | phonetic feature | Korean hangul |
Logographic writing systems [edit]
Main article: Logogram
A logogram is a single written character which represents a complete grammatical word. MostChinese characters are classified as logograms.
As each character represents a single word (or, more precisely, a morpheme), many logograms are required to write all the words of language. The vast array of logograms and the memorization of what they mean are the major disadvantage of the logographic systems over alphabetic systems. However, since the meaning is inherent to the symbol, the same logographic system can theoretically be used to represent different languages. In practice, this is only true for closely related languages, like the Chinese languages, as syntactical constraints reduce the portability of a given logographic system. Japanese uses Chinese logograms extensively in its writing systems, with most of the symbols carrying the same or similar meanings. However, the semantics, and especially the grammar, are different enough that a long Chinese text is not readily understandable to a Japanese reader without any knowledge of basic Chinese grammar, though short and concise phrases such as those on signs and newspaper headlines are much easier to comprehend.
While most languages do not use wholly logographic writing systems many languages use some logograms. A good example of modern western logograms are the Hindu-Arabic numerals — everyone who uses those symbols understands what 1 means whether he or she calls it one, eins,uno, yi, ichi, ehad, ena or jedan. Other western logograms include the ampersand &, used for and, the at sign @, used in many contexts for at, the percent sign % and the many signs representing units of currency ($, ¢, €, £, ¥ and so on.)
Logograms are sometimes called ideograms, a word that refers to symbols which graphically represent abstract ideas, but linguists avoid this use, as Chinese characters are oftensemantic–phonetic compounds, symbols which include an element that represents the meaning and a phonetic complement element that represents the pronunciation. Some nonlinguists distinguish between lexigraphy and ideography, where symbols in lexigraphies represent words and symbols in ideographies represent words or morphemes.
The most important (and, to a degree, the only surviving) modern logographic writing system is the Chinese one, whose characters are or were used, with varying degrees of modification, in Chinese, Japanese, Korean, Vietnamese, and other east Asian languages. Ancient Egyptian hieroglyphs and the Mayan writing system are also systems with certain logographic features, although they have marked phonetic features as well and are no longer in current use.
Syllabic writing systems [edit]
Main article: Syllabary
As logographic writing systems use a single symbol for an entire word, a syllabary is a set of written symbols that represent (or approximate) syllables, which make up words. A symbol in a syllabary typically represents a consonant sound followed by a vowelsound, or just a vowel alone.
In a "true syllabary", there is no systematic graphic similarity between phonetically related characters (though some do have graphic similarity for the vowels). That is, the characters for /ke/, /ka/ and /ko/ have no similarity to indicate their common "k" sound (voiceless velar plosive). More recent creations such as the Cree syllabary embody a system of varying signs, which can best be seen when arranging the syllabogram set in an onset–coda or onset–rime table.
Another type of writing system with systematic syllabic linear symbols, the abugidas, is discussed below.
Syllabaries are best suited to languages with relatively simple syllable structure, such as Japanese. The English language, on the other hand, allows complex syllable structures, with a relatively large inventory of vowels and complex consonant clusters, making it cumbersome to write English words with a syllabary. To write English using a syllabary, every possible syllable in English would have to have a separate symbol, and whereas the number of possible syllables in Japanese is around 100, in English there are many thousands.
However, syllabaries with much larger inventories do exist. The Yi script, for example, contains 756 different symbols (or 1,164, if symbols with a particular tone diacritic are counted as separate syllables, as in Unicode). The Chinese script, when used to writeMiddle Chinese and the modern Chinese languages, also represents syllables, and includes separate glyphs for nearly all of the many thousand syllables in Middle Chinese; however, because it primarily represents morphemes, and includes different characters to represent homophonous morphemes with different meanings, it is normally considered a logographic script rather than a syllabary.
Other languages that use true syllabaries include Mycenaean Greek (Linear B) and Native American languages such as Cherokee. Several languages of the Ancient Near East used forms of cuneiform, which is a syllabary with some non-syllabic elements.
Segmental writing systems: Alphabets [edit]
Main article: Alphabet
An alphabet is a small set of letters — basic written symbols — each of which roughly represents or represented historically aphoneme of a spoken language. The word alphabet is derived from alpha and beta, the first two symbols of the Greek alphabet.
Consonantal writing systems: Abjads [edit]
Main article: Abjad
The first type of alphabet that was developed was the abjad. An abjad is an alphabetic writing system where there is one symbol per consonant. Abjads differ from other alphabets in that they have characters only for consonantal sounds. Vowels are not usually marked in abjads.
All known abjads (except maybe Tifinagh) belong to the Semitic family of scripts, and derive from the original Northern Linear Abjad. The reason for this is that Semitic languages and the related Berber languages have a morphemic structure which makes the denotation of vowels redundant in most cases.
Some abjads (such as Arabic and Hebrew) have markings for vowels as well, but use them only in special contexts, such as for teaching. Many scripts derived from abjads have been extended with vowel symbols to become full alphabets, the most famous case being the derivation of the Greek alphabet from the Phoenician abjad. This has mostly happened when the script was adapted to a non-Semitic language.
The term abjad takes its name from the old order of the Arabic alphabet's consonants 'alif, bā', jīm, dāl, though the word may have earlier roots in Phoenician or Ugaritic.
Abjad is still the word for alphabet in Arabic, Malay and Indonesian.
Inherent-vowel writing systems: Abugidas [edit]
Main article: Abugida
An abugida is an alphabetic writing system whose basic signs denote consonants with an inherent vowel and where consistent modifications of the basic sign indicate other following vowels than the inherent one.
Thus, in an abugida there may or may not be a sign for "k" with no vowel, but also one for "ka" (if "a" is the inherent vowel), and "ke" is written by modifying the "ka" sign in a way that is consistent with how one would modify "la" to get "le". In many abugidas the modification is the addition of a vowel sign, but other possibilities are imaginable (and used), such as rotation of the basic sign, addition of diacritical marks and so on.
The contrast with "true syllabaries" is that the latter have one distinct symbol per possible syllable, and the signs for each syllable have no systematic graphic similarity. The graphic similarity of most abugidas comes from the fact that they are derived from abjads, and the consonants make up the symbols with the inherent vowel and the new vowel symbols are markings added on to the base symbol.
In the Ge'ez script, for which the linguistic term abugida was named, the vowel modifications do not always appear systematic, although they originally were more so. Canadian Aboriginal syllabics can be considered abugidas, although they are rarely thought of in those terms. The largest single group of abugidas is the Brahmic family of scripts, however, which includes nearly all the scripts used in India andSoutheast Asia.
The name abugida is derived from the first four characters of an order of the Ge'ez script used in some contexts. It was borrowed from Ethiopian languages as a linguistic term by Peter T. Daniels.
Featural writing systems [edit]
A featural script represents finer detail than an alphabet. Here symbols do not represent whole phonemes, but rather the elements (features) that make up the phonemes, such as voicing or its place of articulation. Theoretically, each feature could be written with a separate letter; and abjads or abugidas, or indeed syllabaries, could be featural, but the only prominent system of this sort is Korean hangul. In hangul, the featural symbols are combined into alphabetic letters, and these letters are in turn joined into syllabic blocks, so that the system combines three levels of phonological representation.
Many scholars, e.g. John DeFrancis, reject this class or at least labeling hangul as such.[citation needed] The Korean script is a conscious script creation by literate experts, which Daniels calls a "sophisticated grammatogeny".[citation needed] These includestenographies and constructed scripts of hobbyists and fiction writers (such as Tengwar), many of which feature advanced graphic designs corresponding to phonologic properties. The basic unit of writing in these systems can map to anything from phonemes to words. It has been shown that even the Latin script has sub-character "features".[9]
Ambiguous writing systems [edit]
Most writing systems are not purely one type. The English writing system, for example, includes numerals and other logograms such as #, $, and &, and the phonemic letter clusters are a complex match to sound[clarification needed]. As mentioned above, all logographic systems have phonetic components as well, whether along the lines of a syllabary, such as Chinese ("logo-syllabic"), or an abjad, as in Egyptian ("logo-consonantal").
Some scripts, however, are truly ambiguous. The semi-syllabaries of ancient Spain were syllabic for plosives such as p, t, k, but alphabetic for other consonants. In some versions, vowels were written redundantly after syllabic letters, conforming to an alphabetic orthography. Old Persian cuneiform was similar. Of 23 consonants (including null), seven were fully syllabic, thirteen were purely alphabetic, and for the other three, there was one letter for /Cu/ and another for both /Ca/ and /Ci/. However, all vowels were written overtly regardless; as in the Brahmic abugidas, the /Ca/ letter was used for a bare consonant.
The zhuyin phonetic glossing script for Chinese divides syllables in two or three, but into onset, medial, and rime rather than consonant and vowel. Pahawh Hmong is similar, but can be considered to divide syllables into either onset-rime or consonant-vowel (all consonant clusters and diphthongs are written with single letters); as the latter, it is equivalent to an abugida but with the roles of consonant and vowel reversed. Other scripts are intermediate between the categories of alphabet, abjad and abugida, so there may be disagreement on how they should be classified.
Graphic classification of writing systems [edit]
Perhaps the primary graphic distinction made in classifications is that of linearity. Linear writing systems are those in which the characters are composed of lines, such as the Latin alphabet and Chinese characters. Chinese characters are considered linear whether they are written with a ball-point pen or a calligraphic brush, or cast in bronze. Similarly, Egyptian hieroglyphs and Maya glyphs were often painted in linear outline form, but in formal contexts they were carved in bas-relief. The earliest examples of writing are linear: the Sumerian script of c. 3300 BC was linear, though its cuneiform descendants were not. Non-linear systems, on the other hand, such as braille, are not composed of lines, no matter what instrument is used to write them.
Cuneiform was probably the earliest non-linear writing. Its glyphs were formed by pressing the end of a reed stylus into moist clay, not by tracing lines in the clay with the stylus as had been done previously. The result was a radical transformation of the appearance of the script.
Braille is a non-linear adaptation of the Latin alphabet that completely abandoned the Latin forms. The letters are composed of raised bumps on the writing substrate, which can be leather (Louis Braille's original material), stiff paper, plastic or metal.
There are also transient non-linear adaptations of the Latin alphabet, including Morse code, the manual alphabets of various sign languages, and semaphore, in which flags or bars are positioned at prescribed angles. However, if "writing" is defined as a potentially permanent means of recording information, then these systems do not qualify as writing at all, since the symbols disappear as soon as they are used.
Directionality [edit]
See also: Right-to-left, Horizontal and vertical writing in East Asian scripts, Bi-directional text, and Mirror writing
Scripts are also graphically characterized by the direction in which they are written. Egyptian hieroglyphs were written either left to right or right to left, with the animal and human glyphs turned to face the beginning of the line. The early alphabet could be written in multiple directions,[10] horizontally (left-to-right or right-to-left) or vertically (up or down). It was commonly written boustrophedonically: starting in one (horizontal) direction, then turning at the end of the line and reversing direction.
The Greek alphabet and its successors settled on a left-to-right pattern, from the top to the bottom of the page. Other scripts, such as Arabic and Hebrew, came to be written right-to-left. Scripts that incorporate Chinese characters have traditionally been written vertically (top-to-bottom), from the right to the left of the page, but nowadays are frequently written left-to-right, top-to-bottom, due to Western influence, a growing need to accommodate terms in the Latin script, and technical limitations in popular electronic document formats. The Old Uyghur alphabet and its descendants are unique in being written top-to-bottom, left-to-right; this direction originated from an ancestral Semitic direction by rotating the page 90° counter-clockwise to conform to the appearance of vertical Chinese writing. Several scripts used in the Philippines and Indonesia, such as Hanunó'o, are traditionally written with lines moving away from the writer, from bottom to top, but are read horizontally left to right.
Writing systems on computers [edit]
In computers and telecommunication systems, writing systems are generally not codified as such, but graphemes and other grapheme-like units that are required for text processing are represented by "characters" that typically manifest in encoded form. There are many different character encoding standards and related technologies, such as ISO/IEC 8859-1 (a character repertoire and encoding scheme oriented toward the Latin script), CJK (Chinese, Japanese, Korean) and bi-directional text. Today, many such standards are re-defined in a collective standard, the ISO/IEC 10646 "Universal Character Set", and a parallel, closely related expanded work, The Unicode Standard. Both are generally encompassed by the term Unicode. In Unicode, each character, in every language's writing system, is (simplifying slightly) given a unique identification number, known as its code point. Computeroperating systems use code points to look up characters in the font file, so the characters can be displayed on the page or screen.
A keyboard is the device most commonly used for writing via computer. Each key is associated with a standard code which the keyboard sends to the computer when it is pressed. By using a combination of alphabetic keys with modifier keys such as Ctrl, Alt,Shift and AltGr, various character codes are generated and sent to the CPU. The operating system intercepts and converts those signals to the appropriate characters based on the keyboard layout and input method, and then delivers those converted codes and characters to the running application software, which in turn looks up the appropriate glyph in the currently used font file, and requests the operating system to draw these on the screen.
See also [edit]
- History of writing
- Artificial script
- Asemic writing
- Calligraphy
- Digraphia
- Dyslexia
- Font
- Formal language
- History of writing numbers
- ISO 15924 — codes for the representation of names of scripts
- List of inventors of writing systems
- List of writing systems
- Lower case
- Majuscule
- Nü Shu
- Official script
- Orthography
- Pasigraphy
- Penmanship
- Shorthand
- Spelling
- Transliteration
- Written language
Notes [edit]
- ^ Coulmas, Florian (1996). The Blackwell Encyclopedia of Writing Systems. Oxford: Blackwell Publishers Ltd. ISBN 0-631-21481-X.
- ^ Millard 1986, p. 396
- ^ Haarmann 2004, p. 96
- ^ David Diringer (1962): Writing. London.
- ^ Archibald Hill (1967): The typology of Writing systems. In: William A. Austin (ed.), Papers in Linguistics in Honor of Leon Dostert. The Hague, 92–99.
- ^ John DeFrancis (1989): Visible speech. The diverse oneness of writing systems. Honolulu
- ^ Geoffrey Sampson (1986): Writing Systems. A Linguistic Approach. London
- ^ Alice Faber (1992): Phonemic segmentation as an epiphenomenon. Evidence from the history of alphabetic writing. In: Pamela Downing et al. (ed.): The Linguistics of Literacy. Amsterdam. 111–134.
- ^ Primus, Beatrice. 2004. A featural analysis of the Modern Roman Alphabet. Written Language and Literacy, 7.2, 235–274
- ^ Threatte, Leslie (1980). The grammar of Attic inscriptions. W. de Gruyter. pp. 54–55. ISBN 3-11-007344-7.
References [edit]
- Cisse, Mamadou. 2006. "Ecrits et écritures en Afrique de l'Ouest". Sudlangues n°6, http://www.sudlangues.sn/spip.php?article101
- Coulmas, Florian. 1996. The Blackwell encyclopedia of writing systems. Oxford: Blackwell.
- Daniels, Peter T., and William Bright, eds. 1996. The World's Writing Systems. Oxford University Press. ISBN 0-19-507993-0.
- DeFrancis, John. 1990. The Chinese Language: Fact and Fantasy. Honolulu: University of Hawaii Press. ISBN 0-8248-1068-6
- Haarmann, Harald (2004), Geschichte der Schrift (2nd ed.), München: C. H. Beck, ISBN 3-406-47998-7
- Hannas, William. C. 1997. Asia's Orthographic Dilemma. University of Hawaii Press. ISBN 0-8248-1892-X (paperback); ISBN 0-8248-1842-3 (hardcover)
- Millard, A. R. (1986), "The Infancy of the Alphabet", World Archaeology 17 (3): 390–398,doi:10.1080/00438243.1986.9979978
- Nishiyama, Yutaka. 2010. The Mathematics of Direction in Writing. International Journal of Pure and Applied Mathematics,Vol.61, No.3, 347-356.
- Rogers, Henry. 2005. Writing Systems: A Linguistic Approach. Oxford: Blackwell. ISBN 0-631-23463-2 (hardcover); ISBN 0-631-23464-0 (paperback)
- Sampson, Geoffrey. 1985. Writing Systems. Stanford, California: Stanford University Press. ISBN 0-8047-1756-7 (paper), ISBN 0-8047-1254-9 (cloth).
- Smalley, W. A. (ed.) 1964. Orthography studies: articles on new writing systems. London: United Bible Society.
External links [edit]
- Writing Systems Research Free first issue of a journal devoted to research on writing systems
- Arch Chinese (Traditional & Simplified) Chinese character writing animations and native speaker pronunciations
- decodeunicode Unicode Wiki with all 98,884 Unicode 5.0 characters as gifs in three sizes
- African writing systems
- Omniglot A concise guide to the writing systems and languages of the world.
- (Hungarian) Ultraweb.hu - főoldal
- Ancient Scripts Introduction to different writing systems
- Michael Everson's Alphabets of Europe
- The Unicode Consortium
- Elian script a writing system that combines the linearity of spelling with the free-form aspects of drawing.
- (Russian) Written of the World
|
|
|
قس عربی
نظام كتابة
من ويكيبيديا، الموسوعة الحرة
نظام الكتابة (اصطلاحا الكتابة والقلم والخط) هو أحد أنماط الأنظمة الرمزية المستعملة لتمثيل عناصر أو عبارات ضمن لغة معينة.
نظام الكتابة هو نوع من نظام الرموز التي تدلل إلى عبارات وعناصر موجودة في اللغة.
تنقسم أنظمة الكتابة إلى:
- ألفبائية: فيه يكتب الحرف ثمَّ يحرك بواسطة أحد حروف المد، مثل الألفبائية اللاتينية.
- أبجدية: فيه يكتب الحرف ثم يحرّك بواسطة إحدى العلامات الفرعية، مثل الأبجدية العبرية.
- مقطعية: فيه يكتب الحرف الصامت وحرف المد في حرف واحد، مثل نظام الكانا فياليابانية.
- أبوغيدا: فيه إذا أتى حرف مد بعد حرف صامت يدمج الحرف الصامت وحرف المد في حرف واحد مثل أبوجيدا التانا.
- إيدوغرام: فيه يعبر عن الكلمة بأحد الرسوم، ويعد أصعب أنظمة الكتابة في العالم، مثل إيدوغرفيا الصينية المبسطة والصينية التقليدية.
أنظر أيضا [عدل]
وصلات خارجية [عدل]
- decodeunicode Unicode Wiki with all 98,884 Unicode 5.0 characters as gifs in three sizes
- About African writing systems by the John Henrik Clarke Africana Library at Cornell University:
- General about writing systems
- Omniglot(e.g. Alphabetic Writing Systems, with many free script fonts)
- Ancient Scripts: Home(Site with some introduction to different writing systems and group them intoorigins/types/families/regions/timeline/A to Z)
- Michael Everson's Alphabets of Europe
- The Unicode Consortium
- Scriptorium Bulletin Board — A forum devoted to writing systems
- Omniglot.com - موقع يعرض أنواع أنظمة الكتابة المختلفة.
|