۱۳۹۶ فروردین ۳۱, پنجشنبه

معمای غاغالس

غاغالس


بفتح دو غین معجمه و دو الف بعد از هریک و ضم لام و سین مهمله و غالسینس بفتح غین و الف و لام و کسر سین مهمله و سکون یاء مثناه تحتانیه و ضم نون و سین نیز امده و بیونانی بمعنی منتن الرائحه است و غالونیس نیز آمده و نزد اهل مصر مشهور بقس الکلاب و در طبرستان پلیهیم نامند


ماهیت آن


نباتی است املس و برک آن نرم و بدبو چون بدست بمالند تلخ و بیلذع و کل آن بنفش باریک و حکیم میر محمد مؤمن نوشته نبات آن بقدر نبات انجره و برک آن املس و بدبو و کل آن چتری و سفید مانند کل شبت و ثمر آن بقدر عنب الثعلب و بعد از رسیدن سیاه و پر آب می کردد و در دار المرز سرکه را بآن رنکین می سازند و بیخ آن سفید و با تجویف منبت آن خرابها و شوره زارها و اطراف بساتین و در کرما بهم می رسد


طبیعت آن


در اول کرم و در دوم خشک و کرم و خشک در دوم نیز کفته اند و بعضی در سوم


افعال و خواص آن


الاذن ضماد برک و شاخ آن با سرکه جهت ورم کوش اعضاء الصدر خوردن ساق تر و تازه خام آن مانند سبزیهای دیکر جهت سرفۀ کهنه و بهر و ضیق النفس هر نوع که باشد و ربو و درد سینه بیعدیل به حدی که قائم مقام آن چیزی دیکر ندانسته اند اعضاء النفض مفتح سدد و مغتت حصاه و مدر بول و حیض و محلل ریاح الجرب و الحکه و الاورام و القروح جهت جرب و حکه و تحلیل خنازیر و اورام صلبه و سرطان و قروح خبیثه و ورم صلب انثیان خصوصا چون برک و شاخ آن را با سرکه روزی دو سه مرتبه ضماد نمایند و بدستور اغتسال بطبیخ آن روزی چند مرتبه و بالخاصیه جهت علل صفراوی مفید مقدار شربت آن تا پنج درهم و آشامیدن طبیخ بیخ آن بقدر ده درم مسهل قوی بلغم و سودای رقیق و سریع العمل است


مخزن الادویه عقیلی خراسانی


//////////


غاغالس . [ ] (معرب ، اِ) نام دیگر آن غالیوس و کلمه ای است یونانی که معنی آن بدبوست و مردم مصر آن را فسا الکلاب* می نامند. گیاهی است املس که برگهای آن در طرف گلش درشت است و سفید کبود می نماید. بدبو و تلخ مزه است . در خرابه ها و اطراف بوستانها میروید و در مجاری آب بسیار است . گرم در اول و خشک در دوم . گویند دارویی مانند آن در علاج درد سینه و ربو و سعال و تنگی نفس و گشودن سده ها یافت نشود و حکه و جرب و امراضی را که از صفرا باشد سود دهد و سنگ مثانه را می شکند و مدر و گشاینده بادهاست . شربت آن تا 5 درم است و آب آن اگر در برج حمل گرفته شده و با روغن زیتون آمیخته شود جهت پاک کردن چرک معادن موثر است . (از تذکره ضریر انطاکی ص 249). و در تحفه حکیم مومن آرد: غالیسس به لغت یونانی به معنی منتن الرائحه است و غالوسیس نیز آمده و در طبرستان پلهیم نامند و در بستانها و خرابه ها بسیار میروید و بقدر نبات انجره و برگش با ملاست و بدبویی و گلش سفید و چتری مانند گل شبت و ثمرش بقدر عنب الثعلب و بعد از رسیدن سیاه و پرآب میشود و در دارالمرز سرکه را با آن رنگین میسازند و بیخ او سفید و با تجویف ، در سیم گرم و خشک و محلل خنازیر و اورام صلبه و سرطان و قروح خبیثه و ورم مزمن انثیان خصوصاً چون برگ و شاخ او را با سرکه روزی دو بار ضماد کنند و خوردن ساق او بجای سبزی جهت سرفه کهنه و بهق و ضیق النفس و ربو و درد سینه بی عدیل و چیزی دیگر قایم مقام او ندانسته اند و مفتح سدد ومفتت حصاة و مدرّ بول و حیض و محلل ریاح و جهت جرب و حکه و بالخاصیة جهت علل صفراوی مفید و شربتش تا پنج درهم و آب او با روغن زیتون جهت پاک کردن چرک معادن موثر است و نقیع بیخ او بقدر ده درهم مسهل قوی بلغم و سودای رقیق و سریع العمل است . (تحفه حکیم مومن ). در مفردات ابن البیطار آرد: غالسیفس ، عامتنا بالاندلس تسمیه بالحملج و اهل مصر تسمیه بالمنتنة و هو کثیر بالبساتین ینبت نفسه من غیر ان یزرع یشبه نباته نبات القریص الا انه املس لا یلذع التبة. دیسقوریدوس فی الرابعة هو نبات یشبه افالیقی و هو الابخرة فی جمیعالاشیاء الا ان ورقه اشد ملاسة من ورق افالیقی و اذا فرک ورقه فاحت منه رائحة منتنه جداً و له زهر دقاق لونه الی الفرفیریة و ینبت فی السیاجات و فی الطرق و الخربات و قوة الورق و القضبان محللة للجسا، و الاورام السرطانیة و الخنازیر و الاورام التی یقال لها قوحثلاو الاورام العارضة فی اصول الاذان فینبغی اذ احتیج الی ضماد و دق هذا النبات او قضبانه ان یدق الورق والقضبان و نحیط المستعمل منها بالخل و یعمل منها ضماد وتضمد به هذه الاورام و هو فاتر مرتین فی النهار و قدینتفع بطبیخ الورق والقضبان فی هذه الاورام التی ینتفع بالضماد فیها اذا حب علیها و الورق و القضبان اذاتضمد به مع الملح کانا صالحین للقروح الخبیثة و الاکلة. الشریف قوته حارةٌ یابسة فی الثالثة اذا اکل ورقه رعیاً نفع من السعال المزمن و النهش و التضایق و لایوجد دواء یعدله فی ذلک . (مفردات ابن بیطار ص 146).


|| پلهیم . [ ] (اِ) به لغت طبری غالیسس است که به یونانی بمعنی منتن الرایحه است و در قانون در حرف عین آمده است . (تحفه حکیم مومن در لفظ پلهیم و غالیسس ). در مفردات قانون این کلمه را نیافتیم.


|| غالیس . (معرب ، اِ) حملج . منتنه . بلهیم . پلیهیم . غالوسیس . عالوسیس . غالسیفس . غالس . غالسیس . غالونیس . قس الکلاب . غالیوبسیس . حکیم مومن آرد: در لغت یونانی بمعنی منتن الرایحه است و در قانون در حرف عین ذکر یافته و غالوسیس به واو نیز آمده و در طبرستان بلهیم نامند. و در بستانها و خرابه ها بسیار میروید و بقدر نبات انجره و برگش با ملاست و بدبوئی و گلش سفید و چتری مانند گل شبت و ثمرش بقدر عنب الثعلب و بعد از رسیدن سیاه و پرآب میشود و در دارالمرز سرکه را به آن رنگین سازند، و بیخ او سفید و با تجویف در سیم گرم و خشک و محلل خنازیر و اورام صلبه و سرطان و قروح خبیثه و ورم مزمن انثیان خصوصاً چون برگ و شاخ او را با سرکه روزی دو بار ضماد کنند، و خوردن ساق او بجای سبزی جهت سرفه کهنه و بهق و ضیق النفس و ربوو درد سینه بیعدیل و چیز دیگر را قائم مقام او ندانسته اند و مفتح سدد و مفتت حصاة و مدر بول و حیض و محلل ریاح و جهت جرب و حکه و بالخاصیة جهت علل صفراوی مفید و شربتش تا پنج درهم و آب او با روغن زیتون جهت پاک کردن چرک معادن موثر است و نقیع بیخ او بقدر ده درهم مسهل قوی بلغم و سودای رقیق و سریع العمل است .(تحفه حکیم مومن ). و در مفردات ابن البیطار ذیل غالسیفس آرد: عامه مردم اندلس آن را حملج و مصریان آن را منتنه نامند. گیاهی خودرو شبیه بقریص لیکن برگ آن املس باشد و گزنده نیست و چون آن را در دست بمالند بوئی ناخوش آرد. و آن را گلهای باریک باشد که به فرفیری زند و ضماد آن محلل جساء و اورام سرطانی و خنازیر و اورام بن گوش - انتهی . و در مخزن الادویه ذیل غاغالس آمده است . و رجوع به غاغالس و غالیوبسیس شود.


|| سرمق . [ س َ م َ ] (معرب ، اِ) معرب سرمه ، نام تره که آن را به هندی بتهوا گویند. (غیاث ) (آنندراج ). شرنگ و آن گیاهی است پهن برگ ، خوردن دو درهم تخم سائیده متن‌ داروخانه ‌طوبا آن سه هفته تریاق است مر استسقا را و اکثار آن مورث هلاکت . (منتهی الارب ). معرب از سرمج فارسی و آن قطف است . (تحفه متن‌ داروخانه ‌طوبا حکیم مومتن‌ داروخانه ‌طوبامن ). تعریب سرمک است . (شرفنامه متن‌ داروخانه ‌طوبا منیری ). اسپاناخ . (الفاظ الادویه ). سرنگ . (مهذب الاسماء) :


به دفع زهر به دانا نموده ای تریاق


به نفع طبع به بیمار داده ای سرمق .


انوری .


/////////////


سلمه تره . [ س َ م َ ت َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیاهی است ۞ دو پایه از تیره متن‌ داروخانه ‌طوبا فرفیونیان که گیاهان مضر است . رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 240 و سلمی تره شود.


|| سلمی تره . [ س َ ت َ رَ ] (اِ مرکب ) گیاهی است و چنان نماید که تاج خروس بری باشد. (یادداشت بخط مومتن‌ داروخانه ‌طوبالف ). رجوع به سلمه تره شود.


//////////


* غازیاغى chenopodium






اسامى گوناگون غازیاغى
به گیاه غازیاغى پاکلاغى نیز مى گویند . قازایاقى ، غازایاقى ، غازایاغى ، قازپا، پاقازه و کلاغ پا از اسامى دیگر این گیاه است .ایـن گـیـاه در زبـان عـربى به رجل الاوز، در زبان لاتین به chenopodium در زبان انـگـلیـسـى بـه foot _ goos، در زبان فرانسه بهanserine و در زبان آلمانى به gansefussشهرت دارد .گونه هاى مختلف غازیاغى 1- قـازایـاقـى سـفـیـد، سـلمـه سـفـیـد، آق پـازى ، فـسـا الکـلاب ، زربـیـح album chenopodium2- قازایاقى قرمز rubrum chenopodium3- قازایاقى کاذب hybridum chenopodium4- قره پازى halimus chenopodium5- اسفناج بیابانى henricus bonus chenopodium6- زربیح mural chenopodium7- جربوز (تیره اسفناج) blitum chenopodiumمشخصات کلى غازیاغى
اسـت عـلفـى که در چمنها و باغها به حالت خودرو مى روید . ارتفاع آن حدود 20 تا 30 سـانـتـیـمـتـر اسـت و بـرگهاى آن سه قسمت است و به صورت پاى زاغ و کلاغ است . قـسـمـتـهـاى مـورد اسـتـفـاده دارویى و خوراکى آن برگ گیاه است . طعم برگها کمى تند، قـابـض و کـمـى شـیـریـن مـزه بـوده و مختصرى رنگ زرد دارد و ریشه آن تقریبا دایره اى شـکـل و گـره دار اسـت و گـره هـا نـیـز دایـره اى شـکـل هـسـتـنـد . رنـگ ظـاهـر ریـشـه گـیاه مـایل به زردى است ولى چنانچه ساییده شود بسیار سفید رنگ مى گردد . طبیعت غازیاغى گرم است.


http://ghafase.blogsky.com/1390/06/12/post-1218/


/////////////////


قس سلمک در ویکی پارسی:


سلمک (سلمه تره) (نام علمی Chenopodium album) گیاهی از خانواده‌ای به نامChenopodiaceae که گیاهی دو لپه، یکساله، دو جنسی، ایستا و به ارتفاع ۳۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر می‌باشد.این گیاه نوعی علف هرز میباشد وشبیه بای غاز است برگ های این گیاه خوراکی است.


//////////


قس سرمق ابیض، زربیج ابیض، رجل الاوز در عربی:


السرمق الأبيض[2] أو الزربيح الأبيض أو رجل الإوز[3] أو ركب الحمل (بالإنجليزية: Lamb's quarters) نوع من النباتات البرية العشبية الحولية يتبع جنس السرمق. كان قديماً يصنف ضمن الفصيلة الرمرامية (باللاتينية:Chenopodiaceae) التي ضمت حديثاً كأسرة إلى الفصيلة القُطَيفية (باللاتينية:Amaranthaceae)، من ذوات الفلقتين.






الموئل والانتشار[عدل]


يعتقد أن أصله من أوروبا، ولكنه اليوم موجود أيضًا في إفريقيا وجنوب شرق أسيا وأستراليا والأمريكتين. يزرع هذا النبات ويستعمل في شمال الهند كمحصول غذائي.






المصادر[عدل]


^ تعدى إلى الأعلى ل: أ ب مذكور في :Species Plantarum. 1st Edition, Volume 1 — معرف مكتبة تراث التنوع البيولوجي: http://biodiversitylibrary.org/page/358238 — المؤلف: كارولوس لينيوس — العنوان : Species Plantarum— المجلد: 1 — الصفحة: 219


^ نظام معلومات النباتات السامة في سورية. السرمق الأبيض. تاريخ الولوج 29 نيسان 2013.


^ موقع أغروفوك. رجل الإوز تاريخ الولوج 26 نيسان 2013.










مشاريع شقيقة في كومنز صور وملفات عن: سرمق أبيض


أيقونة بوابةبوابة علم النبات أيقونة بوابةبوابة زراعة


Ferns02.jpg هذه بذرة مقالة عن نبات بحاجة للتوسيع. شارك في تحريرها.


معرفات الأصنوفة


TAXREF ID: 90681 Wildflowers of Israel ID: 1578 FNA: 200006809 iNaturalist taxon ID: 58127 IPNI plant ID: 55993-2 USDA PLANTS ID: CHAL7 ARKive ID eol: 587522 GRIN Taxonomy ID NBN: NHMSYS0000457251 Plantarium ID: 10145 APDB: 26527 Tropicos taxon name ID: 7200019 NCBI: 3559 Flora of China ID: 200006809 PlantList-ID: kew-2716945 Plazi ID: DB996552-2014-A6EB-86CE-7106A21023EF FloraBase ID: 2483 Dyntaxa ID: 220704 VASCAN ID: 4493 TaiBNET ID: 202725 GBIF: 3083838 NZOR ID Nederlands Soortenregister ID: 120090 ITIS: 20592


تصنيفات: حشائش خضراوات ورقية سرمقاوية قطيفية مكسرات نباتات نيبال نباتات وصفت في 1753


///////////


قس آجیمتیل تره در آذری:


Ağımtıl tərə (lat. Chenopodium album)[1] - tərə cinsinə aid bitki növü.[2]


/////////


قس  أوزة بيضاء؟( 'awzat bayda' ) در عبری

כף אווז לבנה (שם מדעיChenopodium album, באנגלית Goosefoot או Fat-Hen) היא מין של כף האווזעשב שוטה הצומח במהירות יחסית.

//////////////


قس باتهوا در پنجابی:


باتھو اک عام ہون والی بوٹی اے۔ اتریہندستان وچ ایہنوں اگایا جاندا اے۔ پاکستان وچ ایہ کنک نال آپ ہوندی اے۔ ایہ ہن ساری دنیا وچ ہوندی اے۔ ایہ پہلے تے سدھی اگدی اے تے 10–150 سینٹی میٹر تک اچی جاندی اے پر فیر بیاں تے پتیاں باہجوںڈگن لگدی اے۔ پہلے ہونوالے پتے چوڑےتے ہیرے ورگے ہوندے نیں ت مگروںہونوالے نیزے وانگوں تکھے ہوندے نیں۔


//////////


Chenopodium album


From Wikipedia, the free encyclopedia





Chenopodium album







Scientific classification



Kingdom:


Plantae



(unranked):


Angiosperms



(unranked):


Eudicots



(unranked):


Core eudicots



Order:


Caryophyllales



Family:


Amaranthaceae



Genus:


Chenopodium



Species:


C. album



Binomial name



Chenopodium album
L.



Chenopodium album is a fast-growing weedy annual plant in the genus Chenopodium.


Though cultivated in some regions, the plant is elsewhere considered a weed. Common names include lamb's quarters, melde, goosefoot and fat-hen, though the latter two are also applied to other species of the genus Chenopodium, for which reason it is often distinguished as white goosefoot.[1][2][3][4] It is sometimes also called pigweed, however, pigweed is also a name for a few weeds in the family Amaranthaceae,:[4] it is for example used for the redroot pigweed (Amaranthus retroflexus).


Chenopodium album is extensively cultivated and consumed in Northern India as a food crop,[5] and in English texts it may be called by its Hindi name bathua or bathuwa (बथुआ) (Marathi:चाकवत).[6] It is called Pappukura in Telugu, Paruppukkirai in Tamil, Kaduoma in Kannada, Vastuccira in Malayalam, and Chakvit in Konkani.


https://en.wikipedia.org/wiki/Chenopodium_album


/////////


همچنین:


گل میمونی (نام علمی: Scrophularia) نام سردهی از تیره گل‌میمونیان است.


منابع[ویرایش]


مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Scrophularia»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامه آزاد (بازیابی در ۸ ژوئن ۲۰۱۶).


//////////


قس غدب در عربی:


الغُدَب (باللاتينية: Scrophularia) (بالإنجليزية: figworts) هو جنس نباتي يتبع الفصيلة الغدبية من رتبة الشفويات. يضم الجنس أنواعا عديدة.


أنواع نبات الغدب[عدل]
غدب عقدي (باللاتينية: Scrophularia nodosa)
غدب أذني (باللاتينية: Scrophularia auriculata)
غدب باميري (باللاتينية: Scrophularia pamirica)
غدب برزفالسكي (باللاتينية: Scrophularia przewalskii)
غدب برغري (باللاتينية: Scrophularia buergeriana)
غدب بسيط (باللاتينية: Scrophularia modesta)
غدب ثنائي الأسنان (باللاتينية: Scrophularia diplodonta)
غدب ثنائي اللون (





Download entire message