۱۳۹۸ شهریور ۱۸, دوشنبه

درخت استرکنین ویراست پنج 5



 

51.  درخت استریكنین اِستریکنوس ناکس-وامیکا (Strychnos nux-vomica) در پن تس'ائو کان مو Pen ts‛ao kan mu  [Bencao Gangmu or Pen-tsao Kang-mu)] با نام  فا مو-پی  2853  fan mu-pie  (مو-پی خارجی  "foreign mu-pie "  Momordica cochinchinensis، [گاک/کدو خاری، گیاهی از تیره خیاریان( همراه با مرادف­های ماتسیِن تسه   2854 ma ts‛ien-tse ("سکه اسب " در اشاره به سكه‌های روی افسار اسب، كه واژه ژاپنی mačin هم از همان است)، ک'او شی پا-تو 2856  2855  k‛u ši pa tou ("پا-توی تلخ میوه/کروتون تیگلیوم Croton tiglium/ دند، بید انجیر ختائی[)1 و هو-شی-ک'او پا-تو 2857   hwo-ši-k‛o pa-tu آمده.  نام دوم، كه بی‌ چون و چرا  خاستگاه  بیگانه دارد، هنوز شناسایی نشده؛ اگر هم چنین تلاشی بشود بیهوده است زیرا آوانگاری اش درست نیست.  فرونگاشت درست این واژه كه در Čo ken lu2، از سال 1366، ارائه شده هو-شی لا  hwo-ši-la است كه آشكارا آوانگاشت کچوله kučla یا kučula  فارسی (درخت استریكنین) است كه در كشور هند (و در نتیجه در هندوستانی) (نیزهمین نام رایج  است و در بنگالی هم به صورت کوچلا  kučila  [कुचला] به كار می‌رود).  جزء دوم یعنی pa-tu نه فارسی است و نه عربی و بنظرم باید آن را بر پایه  واژه چینی pa-tou (Croton tiglium) توضیح داد. 
در Čo ken lu چنین آمده؛ "و اما هو-شی لا پا-تو  hwo-ši-la pa-tu گیاهی دارویی است كه در كشورهای اسلامی [عجبا که نام لاتین آنرا به کوچینچین/ویتنام می بندد و گویا جائی خرخیار کوچینچینی دیده ام!]  ‌روید.  از نظر ظاهر به mu-pie-tse ] Momordica cochinchinensis) مورمودیکا کوچِینِسِس/ گاک/کدو خاری [) می‌ماند، اما كوچكتر از آن است.  درمان یكسد وبیست درد است؛ برای هر درد تركیب و دستوری ویژه دارد." کهن ‌ترین اشاره به این گیاه دارویی كه در چینی یافته‌ام همین است؛ و از آنجا كه حتی در Čen lei pen ts‛ao از سال 1108، كتاب مرجع مفردات دارویی دوره سونگ، نیامده شاید این نتیجه گیری درست باشد که تازه در دوره مغولان در طی سده چهاردهم وارد چین شده.  شكل آوانگاشت نیز گواه دیگری است تأیید این نتیجه‌گیری را، زیرا با قواعد جاری آن روزگار برای آوانگاری واژه‌‌های بیگانه می خواند.  Kwan k’ün fan p‛u3 منبعی جز Pen ts‛ao kan mu در این مورد نام نبرده و در واقع گویا نخستین و تنها گیاهنامه‌ای است كه از این گیاه یاد كرده.  تاكید شده این دارو را در سگ کشی کار گیرند.  این گیاه اینک  در سه‌ـ‌ چوان می‌روید. 
در سنسكریت درخت استریكنین را کوپیلو، कपिलु Kapilu نامند كه نام­های تبتی go-byi-la یا go-bye-la1 بر گرفته از آن است.  دومی آوایش  go-ji-la دارد و از همین رو مغولان آن را به شكل گوجیله gojila اقتباس كرده‌اند.  نمی‌توان با بی گمانی گفت كه نام سنسكریت ارتباطی با کچوله  kučla  فارسی [در مازندران و تنکابن کلاج دارو]  دارد یا نه. 
به گفته فلوكیگر و هانبری2، این درخت بومی بیشتر  نقاط هند بویژه دریابارهاست  و در برمه، سیام، كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China  و شمال استرالیا یافت می‌شود. 
به هر روی، کار گیری این دارو نباید پیشینه درازدامنیی داشته باشد و بسا که مسلمانان کار برد آن را را به هندیان آموخته باشند.  در دارونامه فارسی ابومنصور (مطلع  113) زیر نام عربی جوزالقی، Jauz-ul-qei  آمده.3 شلیمر نام­های ازارقی/اذارقی azaragi  و قاتل الكلبgatel el-kelbe  را نیز ضبط کرده ‌گوید:
"Son emploi dans la paralysie est d'ancienne date, car Pauteur du Mexzen el-Edviyeh en parle deja, a j out ant en outre que la noix vo- mique est un remède qui change le tempérament froid en tempérament chaud; le merae auteur recommande les cataplasmes avec sa poudre dans la coxalgie et dans les maladies articulaires."
"از دیرباز در درمان فلج بکار می رفته زیرا صاحب مخزن الادویه از آن یاد کرده و افزوده دانه اش مزاج سرد را گرم کند و گرد دانه را برای درمان ورم مفاصل و بیماری های مفصلی تجویز کرده."
اعراب كه ‌گویند این درخت تنها در صفحات داخلی یمن می‌روید، بخوبی با خواص دارویی اش آشنا بودند.5 درخت استریكنین در هندو‌چین نیز شناخته است (salain وphun akam در چامی، slê  در خِمِری؛ ku-či  در آنامی.  شاید آخری آوانگاشت kučila ]كوچلا [باشد6. 
در خبر‌نامه كیو از سال 1917 (ص 341) شرح زیر درباره Strychnos nux-vomica در كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China آمده: " در خبرنامه كیو‌، 1917 (صص 184، 185)، شواهدی  نمایانگر وجود این‌گونه به صورت خودرو در كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  Chinaارائه شده.  پس از انتشار این گزارش، نامه‌ای همراه با یك بسته حاوی دانه‌هایی كه بی‌ چون و چرا دانه درخت استریكنین است از مدیر امور زراعی و بازرگانی كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China دریافت شد، همراه با این اطلاعات كه دانه‌های ارسالی از درختانی به دست آمده‌اند كه در آن كشور خودروست.  كنسول بریتانیای كبیر در سایگون نیز اطلاعات زیر را درباره درخت استریكنین در كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China فرستاده؛ ایشان این اطلاعات را از آقای مورانژ، مدیر امور زراعی و بازرگانی كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China دریافت كرده و نمونه‌ای از دانه آن را نیز از یك صادر‌كننده چینی گرفته است.  این درخت دراستان های خاوری كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China [ویتنام] و بیشتر در جنگل­های با'ریا Bà Rịa می‌روید.  چینی‌ها دانه‌های درخت را از قبایل وحشی بنام موآ mọi می‌خرند؛ این افراد دانه این درختان را در جنگل گرد آورده به چین فرستاده یا به شركت­های صادر‌كننده به اروپا م‌فروشند.  در ماه­های نوامبر و دسامبر میوه آورد.  به نظر آقای مورانژ، بی گمان بومی كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China است و بازرگانان اولیه آن را وارد این سرزمین نكرده‌اند." چنانچه بومی كوچین‌ـ ‌چین/کوچین چاینا/ Cochin-  China باشد، چینی‌ها بی گمان از دوره مغول آن را یافته اند.   هانری/آنری مِتر1 در پژوهش زهری كه قبایل موآ mọi به نوك پیكان­های خود می زنند به این نتیجه رسیده كه این زهر را از انجِبار زهری اَنتیاریس (Antiaris)  ‌گیرند.  وی نامی از اِستریکنوس Strychnos ]درخت استریكنین[ نیارد. 















1. این نام، بر‌خلاف ادعای استوارت:
 به معنای ’’لوبیای تلخ‌دانه ایرانی‘‘، نیست.  استوارت (همان، ص. 132) می‌گوید کروتون تیگلیوم Croton tiglium را در عربی ’’باتو (batoo) [کرچک هندی، دند/خروع چینی/باتو/حب السلاطین/حب الملوک/بید انجیر خطائی  [نامند[ كه احتمالاً بر گرفته از نام چینی pa tou/ bā dòu  巴豆   بوده.‘‘ درست است كه اعراب این گیاه را وارد شده از چین می‌دانند (L. Leclerc, Traité des simples, Vol. II, p. 95)، اما آن را تنها به نام دند، dend ‌شناسند. در هیچ فرهنگ عربی یا در آثار ابن‌بیطار واژه باتو، batu را نیافته‌ام.
کتاب پیش رو .
3. Ch. 6, p. 7.
3. آخوندف، ابو‌منصور، ص 43.
4. Terminologie, p. 402.
5. L. Leclerc, Traité des simples, Vol. I, p. 380.
6. Cf. E. Perrot and P. Hurrier, Matière médicale et pharmacopée sino-annamites, p. 171;
چون روز روشن است كه چینی‌ها و آنامی‌ها بر‌خلاف نظر این نویسندگان ’’ ازروزگاران بسیار دور‘‘ این دارو را کار نمی گرفتند. نیز نک :      (ص.    )
 C.  Ford. China Review, Vol. XV, 1887, p. 220.