هولوکاست. قربانی سوختنی. خودکرده را تدبیر هست یا نیست. یهودی سرگردان
در آئین یهود این واژه به معنی قربانی سوختنی است و هولوکاست برای بخشش گناهان انجام می شده، به این معنی که قربان کننده قربانی را سر می برد و او را روی آتش می گذارد تا خاکستر شود. در تورات، دستور این قربانی نخستین بار به ابراهیم داده شد: «خداوند فرمود: «یگانه پسرت اسحاق (نزد مسلمانان این فرزند مورد بحث اسماعیل، فرزند ارشد ابراهیم از بطن هاجر کنیز است و اسحاق فرزند دوم از بطن ساره همسر و خواهر ناتنی ابراهیم که تا کهنسالی نازا بود پس از شکوه بسیار نزد یهوه آن خدای قهار بر او رحمت آورد و مژده ولادت اسحاق داد) را که بسیار دوستش میداری بردار و به سرزمین موریا برو و در آن جا وی را بر روی یکی از کوههایی که به تو نشان خواهم داد، به نام قربانی سوختنی، هدیه کن!» (کتاب پیدایش، فصل 22 بند 2) دومین کسی که بنا به گفته ی تورات قربانی سوختنی هدیه کرد، یترو پدر زن موسی است: «یِتْرو قربانی سوختنی و قربانیهای دیگر به خدا هدیه کرد؛» (کتاب خروج، فصل 18 بند 12) سومین کسی که به گفته تورات به دستور خداوند قربانی سوختنی هدیه کرد، و در واقع فرمان خداوند به صورت قانون به وی داده شد، هارون برادر موسی است که پس از پیامبر شدن موسی و در بیابان سینا قربانی کرد: «17 - قوچ را چند تکه کرده و رودهها، سیرابی و پاچههایش را میشویی. سپس آنها را کنار کله و دیگر تکههای قوچ میگذاری؛ 18ـ و همهی آنها را روی قربانگاه گذاشته و میسوزانی. بوی این قربانی سوختنی که بر آتش به خدای جاویدان هدیه میشود، بوی خوش مورد پسند خدای جاویدان است.» (کتاب خروج، فصل 29، بندهای 17 و 18) حتی جای قربانگاه نیز در تورات چنین آمده است: «قربانگاه قربانی سوختنی را روبروی دربِ چادر پرستش بگذار.» (کتاب خروج، فصل 40، بند6) جزئیات آئین قربانی سوختنی در کتاب لاویان فصل یکم چنین آمده است:
ـ خدای جاویدان از چادر پرستش با موسی سخن گفت و به او فرمود
ـ «این دستورها را به نوادگان اسرائیل بده: هنگامیکه کسی از شما برای خدای جاویدان قربانی میکند، قربانی او از چهارپایان بزرگ یا کوچک باشد
ـ اگر بخواهد برای قربانی سوختنی، حیوان بزرگی را قربانی کند، نر و سالم آن را هدیه کند. آن را دم درِ چادر پرستش به پیشگاه خدای جاویدان میآورد تا پذیرفته شود
ـ آورنده دستش را روی سر قربانی سوختنی میگذارد؛ و این گونه آن قربانی پذیرفته شده و به جای تاوان گناهان وی خواهد بود
ـ سپس در پیشگاه خدای جاویدان آن را سر میبرد؛ و پسران هارون که خاخامند، خون آن را میآورند و بر پیرامون قربانگاه که جلو درِ چادر پرستش است، میپاشند
ـ آنگاه پوست گاو را میکند و آن را تکه تکه میکند؛
ـ و پسران هارون که خاخامند، هیزم روی قربانگاه میگذارند و آتش روشن میکنند؛
ـ و پسران هارون که خاخامند، تکهها، سر و پیه آن را روی هیزم قربانگاه میگذارند
ـ آنگاه آورنده، دل، روده و پاچههای گاو را با آب میشوید؛ و خاخامان همه را روی قربانگاه میسوزانند. بوی این قربانی سوختنی که بر آتش هدیه میشود، بوی خوش پسند خدای جاویدان است
از این رو زمانی که هیتلر در جنگ دو جهانی یهودیان را به کوره های آدم سوزی ریخت، روحانیان یهودی اعلام کردند که چون گناهان یهودیان بسیار شده بود، قربانی کردن گاو و گوسفند و بز و سوختن آنها خداوند را خشنود نمی کرد و می بایست یهودیان به جای چهارپایان در آتش سوخته شوند تا این قربانی سوختنی یا هولوکاست، باعث رضایت خداوند شود. آنان مهاجرت یهودیان به اسرائیل و تشکیل کشور اسرائیل پس از جنگ جهانی دوم را نتیجه ی خشنودی خداوند از آن قربانی های سوختنی یا همان هولوکاست می دانند.
واژه ی هولوکاست فرانسوی است و به معنی قربانی سوختنی است که از کلمهٌ لاتینی ''holocaustum'' holocauste گرفته شده و ریشه آن واژه یونانی ''holokauston'' می باشد که از پیشوند ''holo'' و واژهٌ ''kaustos'' (یا ''kautos'') ساخته شده است. واژهٌ اخیر به معنی ''سوخته'' است. پیشوند ''holo'' سرچشمه اش کلمهٌ یونانی ''holos'' است که معنی ''تمام'' و یا ''کامل'' را دارد