ایکات. (ا. مالایایی). برگرفته از کلمه مالایایی «منجیکات» به معنی بستن و گره زدن یا پیچاندن است. در هندوستان به این نوع بافت «هُل» می گفتند و در جزیره مالایا، ایکات خوانده می شد و در فارسی آن را دارایی نامیدند. با این همه ریشه اصلی این کلمه به درستی معلوم نیست. در فرهنگ دهخدا به این کلمه به سه صورت اشاره شده است که یکی از معانی آن نوعی پارچه ابریشمی است. تا چند سال پیش نیز برای ایکاتی در یزد بافته می شد. از ابریشم طبیعی استفاده می کردند، اما در حال حاضر از نخ ویسکوز برای تار و از ابریشم مصنوعی یا ویسکوز برای پود بهره می گیرند. در قدیم این پارچه را در کاشان و استان خوزستان نیز می بافتند. اما امروز فقط در یزد بافته می شود. ایکات، تلفیقی از فن رنگرزی و بافت پارچه است. معمولا برای ایجاد نقش روی پارچه دو روش وجود دارد، یا هنگام بافت، نقش را در پارچه ایجاد می کنند و یا از طریق چاپ که خود انواع مختلفی دارد. اما روش بافت ایکات کاملا متفاوت است. در ایکات نقش را روی تار یا پود و یا هر دو به وسیله رنگرزی منتقل می کنند و سپس آن را می بافند. این کار، کار بسیار دشواری است اما پارچه ای بسیار زیبا و ارزشمند به ارمغان می آورد. خاستگاه این روش به درستی معلوم نیست اما بعضی از محققان بر این عقیده اند که این بافت قرن ها قبل از توسعه بازرگانی، توسط اقوام مختلف به صورت جداگانه و هر کدام با روش های خودشان ابداع شده است. اما گروه دیگر به دلیل پیچیدگی این بافت تردید دارند که به وسیله اقوام مختلف ابداع شده باشد. به همین دلیل برای آن زادگاه واحدی قائلند و حدس می زنند که این خاستگاه اندونزی باشد. اما اثبات این نظریه ها به بررسی عمیق تری نیاز دارند. کهن ترین نمونه ایکات متعلق به مصر است که تاریخ بافت آن به سال ۱۱۰۰ میلادی باز می گردد. اما نقش های دیوار «معبد آجنته» در شمال غربی هندوستان که در حدود ۵۰ سال قبل از این تاریخ ساخته شده است. زنانی را با جامه های منقوش به ایکات نشان می دهد. ظاهرا اقوام مختلف هر کدام الگوی خاصی برای این بافت داشته اند. ایکات را از مکزیک تا پرو می بافند، اما به دلیل دشواری و پیچیدگی نمی توان به راحتی پذیرفت که این بافت توسط اقوام مختلف ابداع شده باشد. نمونه هایی از این بافت از ماداگاسکار تا اسپانیا و از هند تا آفریقای غربی دیده می شود. حتی در ژاپن هم یافت شده است. تنوع، پیچیدگی، ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزایر حالی، سومبا، سوماترا و برنئو دیده شده است، دلالت بر آن دارد که اگر بخواهیم زادگاه واحدی برای آن تصور کنیم اندونزی درست ترین پاسخ خواهد بود. «کیت فیتز گیبن»، پژوهشگر هنرهای آسیای مرکزی درباره این بافت در کتاب خود آورده است: «نخستین سند نوشتاری که در مورد ایکات در آسیای مرکزی وجود دارد، مربوط به سال ۱۸۱۳ میلادی است که یک سند تجاری متعلق به آژانسی هندی و انگلیسی است.» ایکات به سه روش تاری، پودی و تاری پودی بافته می شود، اما روش بافت در هر سه به یک صورت است. تنها براساس نوع ایکات طرح روی همان الیاف پیاده می شود. در تهیه این بافت ابتدا الیافی که قرار است روی آن نقشی منتقل شود را مرتب می کنند. سپس به دسته های سی تایی یا چهل تایی تقسیم می کنند و از داخل دو عدد چوب که دارای سوراخ های متعدد است، عبور می دهند. به طوری که یکی از چوب ها در ابتدای الیاف و دیگری در انتهای آن قرار می گیرد. سپس طرح را روی الیاف انتقال می دهند. به عنوان مثال، اگر طرح دارای رنگ های سبز، زرد و قرمز باشد، در هر دسته از الیاف قسمت هایی از آن باید رنگ زرد، قسمت هایی قرمز، سبز شود و یا سفید باقی بماند. برای تفکیک حدود این قسمت ها مابین آن را به وسیله نخ های موم اندود شده گره می زنند. این گره ها نه به طور کامل بلکه تا حدودی مانع عبور رنگ به قسمت های دیگر می شود. بعد از آن دسته های الیاف را از چوب ها جدا می کنند و در قسمت هایی که رنگ، روشن تر است، هر دسته را به صورت واحد حمام رنگ می کنند و سپس گره ها را باز می نمایند. در قسمت هایی که گره خورده اند رنگ ها کمی با هم مخلوط می شود که البته این تداخل جلوه زیباتری به ایکات می دهد. بعد از رنگ رزی، مرحله چله کشی است، نخ ها را به روی دستگاه منتقل و شروع به بافت آن می کنند. هنگام بافت مقداری از بافت کش می آید و باعث می شود که طرح های ایکات خطوط کاملا مشخصی نداشته باشند. این طور به نظر می آید که طرح ها مقداری جا به جا شده است که این گونه طرح و بافته خاص ایکات است و زیبایی بی نظیری به آن می دهد. طرح های ایکات معمولا ساده، هندسی و بزرگ است. از ایکات در زمان های قدیم به عنوان لباس استفاده می کردند که مختص قشر ثروتمند جامعه بوده، البته در ایران کمتر از آن به عنوان لباس استفاده می شده است. در ایران، این بافت در مناطقی که مجاورت بیشتری با مناطق خشک و کویری داشته اند رایج بوده است. در واقع مهم ترین منبع درآمد مردم این مناطق که کمتر کشاورزی می کردند، نساجی بوده است. هنوز هم گروه عظیمی از جمعیت یزد به این کار مشغولند. پایین بودن سطح دست مزد و قناعت کارگرهای یزدی باعث شد تا این شهر به صورت مهم ترین مرکز تولید پارچه های دست بافت ایران در آید. با ورود ماشین های بافت، این شهر نیز از این دستگاه ها بی بهره نماند. البته بهره ای که باعث از بین رفتن پارچه های دست بافت از جمله دارایی یا ایکات شد و امروز تنها تعداد معدودی به بافت این پارچه ها مشغولند و به تدریج این هنر تنها در موزه ها و نگارخانه های شخصی نگهداری می شود. استادانی که در حال حاضر مشغول بافت ایکات هستند عبارتند از استاد غضنفر ملک ثابت، استاد غدیری، استاد خجسته، استاد شریف ترک که در حال حاضر بیمار است و پسرش حرفه پدر را دنبال می کند. اخیرا به همت سازمان صنایع دستی استاد ملک ثابت این هنر را به هنرجویان علاقه مند آموزش می دهد. این طرح در حال حاضر تنها به صورت ایکات یا دارایی تاری بافته می شود. اما در زمان های قدیم به هر دو روش تاری و پودی بافته می شده است.رنگ های مورد استفاده بیشتر سبز، زرد و قرمز است و از طرح های لوزی، سرو، ابر و بادی برای بافت آن استفاده می شود. در حال حاضر در مرکز آموزش سازمان صنایع دستی یزد، فقط طرز بافت به دانشجویان آموزش داده می شود و قسمت رنگرزی آن توسط خود استاد صورت می گیرد. اما در صورت فراهم آمدن امکانات هنرجویان می توانند رنگرزی را هم انجام دهند. به غیر از مرکز آموزش سازمان صنایع دستی، در شهر یزد تنها یک دستگاه بافت دارایی وجود دارد که قدمت آن به سال ۱۳۳۰ می رسد و استاد رمضان رضایی در حال بافت رو لحاف دارایی با آن است. به گفته این استاد با مرگ او دیگر کسی وجود ندارد تا در این کارگاه به بافت دارایی مشغول شود. به این ترتیب در این کارگاه تاریخچه بافت دارایی به پایان خواهد رسید. وجود کارخانجات بافندگی یکی از علل مهم فراموشی و بی توجهی مردم به این بافت است. متاسفانه امروزه بسیاری از مردم یزد هیچ اطلاعی از این بافته ندارند و آن را نمی شناسند. آزاده شهمیر نوری مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران