خرابههاي ابيورد در حال حاضر شهرك پشتاگ ناميده ميشود و در غرب بخش كاهكاه قرار دارد. شهرك شامل يك قطعه مستطيل شكل به مساحت 5/10 هكتار و برجهاي استحكامي است. در قلعه آثاري از مسجد اسلامي متعلق به قرن دوازدهم ميلادي نيز وجود دارد.
ابيورد يكي از شهرهاي مهم خراسان شمالي بوده و به دفعات در منابع مكتوب به ويژه منابع دورة استيلاي اعراب از آن نام برده شده است. از جمله البلادري مورخ، متذكر ميشود كه عبدالله بن هزيم (عظيم) فرستاده عرب مردم ابيورد را به پرداخت مبلغ 400000 درهم به نفع اعراب مجبور نمود.
الطبري اطلاعات دقيقي دربارة تصرف شهرهاي ابرشهر (نيشابور)، ابيورد، نساء، سرخس و مرو خراسان در سال 651 ميلادي توسط اعراب ارائه مينميايد. اين واقعه تحت رهبري عبدالله بن امير والي بصره كه به خراسان حلمه كرد به وقوع پيوست.
مبلغ خراج تعيين شده براي ابيورد در قرن نهم ميلادي به گفته ابن خرداد به 700000 درهم و تقريباً دو برابر خراج سرخس بوده كه با توجه به اين نكته ميتوان گفت كه منطقه ابيورد در قرن نهم پرجمعيتتر از سرخس بوده است.
در اثر جغرافيايي فارسي «خداي عالم» كه نويسندهاش ناشناخته است باورد (ابيورد) به عنوان «مكان كشتزارها و شخمزارهاي بسيار» معرفي شده است.
در قرن يازدهم زماني كه سلجوقيان و غزنويان بر سر تصاحب خراسان با يكديگر ميجنگيدند، ابوالفضل بيهقي از ابيورد به عنوان منطقه مسكوني كه گاه توقفگاه طغرلبگ و گاه سلطان مسعود غزنوي بوده بارها نام ميبرد.
عطا ملك جويني مورخ متذكر ميشود كه در دوره تصرف آسياي ميانه توسط مغولها، شهرهاي نساء و ابيورد در يك آن ويران شد.
به احتمال قوي پس از قتل و غارت مغولان ابيورد تجديد ساختمان نگرديد، زيرا حمدالله غزنوي در قرن چهاردهم آن را «ابيورد شهر كوچك» مينامد.
در اثر جغرافيايي حافظ ابرو در قرن پانزدهم ابيورد از شهرها و نواحي شهري خراسان محسوب ميشود . براساس اطلاعات به دست آمده در اين اثر در ناحيه ابيورد دهها قصبه، دهكده و چند شهر قرار داشت. ابيورد اولين بار در سال 1928 توسط هيئت اكتشافي خراسان تحت سرپرستي آ.آ.سميونف مورد تحقيق قرار گرفت. او نقشه شهر قديم، قلاع، خرابههاي حصار شهر و ساختمانهاي روي زمين را كشيد. هيئت مذكور نوشتههاي روي قبول صندوقلي را رمزگشايي كرد. علاوه بر آن اطلاعات باستانشاسي گردآوري شده توسط اعضاي هيئت بخشهاي مختلف ابيورد را شرح داده است.
بدنبال هيئت خراسان د.د. يوكينيچ مهندس آبياري نيز از منطقه ابيورد در سال 1929 بازديد نموده و يادداشتهايي را درباره خرابههاي شهر ابيورد (پشداگ) از خود بر جاي گذاشته است.
در سال 1947 يكي از دستههاي يو.ت.آ.ك.ا. كه عمليات اكتشافي انجام داده و تاريخ تشكيل بافت شهري از اوايل قرون وسطي تا قرن نوزدهم را تأليف كرده بود از ابيورد بازديد نمود. بر اساس توضيحات م.ي.ماسون ابيورد در اوايل قرون وسطا يك تپه است كه در شمال شرق خرابههاي پشداگ واقع شده است.
بيشتر اشياء كشف شده در روي تپه متعلق به قرون دهم – دوازدهم ميلادي است. هر چند كه در اينجا هم قطعات ظروف سفالي مخصوص آبياري متعلق به قرون نوزدهم – بيستم مشاهده ميشود. با توجه به نقشه سطحي (شماتيك) مشخص ميشود كه حصار شهر تقريباً به شكل مستطيل بوده و 42 هكتار مساحت دارد و دژ آن در وسط و نزديك به حصار شمال شرقي قرار داشته و مساحت آن 5/10 هكتار است.
چون شهر قرون وسطايي ابيورد كاملاً با لايه فرهنگي دوران اخير (قرون پانزدهم و هجدهم) در هم آميخته است فقط به اشياء كشف شده موجود ميتوان اكتفا نمود. از جمله در شهر ظروف سفالي قرون نهم – دوازدهم به تعداد بسيار زياد مشاهده ميشود. در ميان سكههاي كشف شده، سكههاي محلي متعلق به دوران پيشتر نيز ديده شدهاند.
در حفاري خرابههاي ابيورد محلههاي پيشهوران واقع در مناطق جنوب شرقي و شمال غربي شهر كشف شده در اين محلات آثار ريمها و تراشههاي آهن مشاهده ميشود. در بخش مركزي شهر و در حوالي دژ انواع اشياء فلزي از جمله زيور آلات زنانه، زنگولهها، گل كمربندها (سگكها) و قطعات يراق اسب و غيره يافت شدند كه گوياي وجود كارگاههاي مسگري و زرگري در آن منطقه است.
در اراضي ابيورد چندين منبع آب، جويبار و چاه كه گوياي چگونگي تامين آب مصرفي شهر ميباشد كشف گرديد.
بدون انجام حفاريهاي باستانشناسي برخي مسائل مربوط به زندگي شهري ابيورد در قرون وسطا بدون پاسخ باقي ميماند. با اين حال ظروف و اشياء سفالي جالب و گوناگون و اشياء فلزي و كندهكاريهاي سكهها در اين شهر سيماي گذشته شهر را به عنوان يكي از مراكز مهم بازرگاني و صنعتي شمال خراسان به حد كفايت باز ميشناساند.
به احتمال قوي موقعيت جغرافيايي شهر كه در تقاطع مسير جادههاي بازرگاني منتهي به شهرها و ولايات قرون وسطايي دامنههاي شمالي كوپت داغ و شهرهاي ايران آن زمان قرار داشت موجب توسعه آن گرديده است.
علاوه بر آن ابيورد از سمت شمالي در مجاورت دشت محل اسكان قبايل كوچنشين قرار داشت و بازاري مهم براي فروش توليدات پيشهوران و خريد مواد خام دامپروري بود.
مقديسي، ابيورد را زيباتر از نساء ديده است در آنجا بازارها بهترند و زمين ابيورد خاصلخيزتر و غنيتر است.
در تحقيقات باستانشناسي به عمل آمده وجود شبكه بزرگ جويبارها و لولههاي سفالي كشف شده دليل روشني است بر رواج كشت آبي در اين منطقه.
به غير از منابع تامين آب، در شهر حوضها و چاههاي بزرگ نيز وجود دارد. دژ در وسط حصارهاي شمال شرقي شهر قرار دارد و طرح مربع شكلي دارد كه اضلاع آن 350*300 متر مربع است. دروازه دژ در نماي جنوب غربي قرار دارد. حصار آن به صورت آب شور است كه بعضاً عرض آن به 5/0 متر ميرسيد. دژ با 20 برج استحكام يافته است.
درگرداگرد دژ خندقي به عمق 5/1 متر وجود دارد و خندق در چهار نقطه با خاكريز قطع شده است.
فهرست منابع
1- بلاذري – كتاب فتوح البلدان – م. اي. ت.ت، جلد 1، ص 67
2- طبري، تاريخ الرسل و الملك، م.اي.ت.ت، جلد 7 ص 98
3- خرداد به، كتاب المسالك و الممالك، م.اي.ت.ت، جلد 1، ص 145
4- حدود العالم، م.اي.ت.ت،جلد 1،ص 212
5- بيهقي، تاريخ بيهقي، م.اي.ت.ت، جلد 1، صص 288-286
6- جويني، تاريخ جانگشا، م.اي.ت.ت،جلد 1، ص 490
7- قزويني ، نزهت القلوب، م.اي.ت.ت، جلد 1، ص 508
8- سيمونوف.آ.آ، خرابههاي شهر ابيورد و آثار باقيمانده از دوران كهن در حوالي آن، ت.س.آ.گ.او، سري 2، نشر 3، 1931
9- ماسون، م.ي، هيئت بزرگ باستانشناسي جنوب تركمنستان (يوتاك اِ)، 1947، بوتاك اِ، جلد 2، 1953، ص50
10- لهوينا.و.آ، مروري بر مسئله پيدايش و انواع قصبات جنوب تركمنستان، يوتاكاِ،جلد 9، عشق آباد، 1959، ص 308
11- همانجا، ص 315
12- المقديسي، احسن التقاسيم في معرفت الاقاليم، م.اي.ت.ت، م.ل، 1939، جلد1، ص 201.
پروفسور يگن آتاقايف – پژوهشكده تاريخ آكادمي علوم تركمنستان
مترجم: عظيمقلي بغده
ابيورد قديم
(در منابع باستانشناسي)
اوده مرادف.ب.ن
مترجم: مرضيه اونق
ولايت ابيورد، آنطور كه در منبع مكتوب سدههاي ميانه آوردهاند و يا آپاواركتيكناي عهد عتيق قسمتهاي جنوبي بخش كاهكاه را در تركمنستان معاصر در بر ميگيرد، ويژگيهاي طبيعي، اقليمي اين بخش موجب مسكوني شدن آن از ازمنه كهن گرديده است. علاوه بر آن جريان توسعه و روند بيوقفه بهرهبرداري ابيورد را به يكي از سكونتگاههاي عمده خراسان در قرون وسطي تبديل نمود. اين وضعيت در آثار باستانشناسي و معماري واقع در اراضي مورد بحص به وضوح بسيار به تصوير كشيده ميشود.
هماكنون در پرتو پژوهشهاي ويژهاي كه در اينجا از آغاز قرن بيستم بعمل آمده است، حدود 300 اثر باستانشناسي متعلق به اعصار مختلف از نئوليت تا اواخر قرون وسطي در بخش كاهكاه شناسايي شدهاند. مقاله حاضر در نظر دارد جريان مسكوني شدن ابيورد را در گذشته مورد بررسي قرار دهد. بهمين دليل محدودههاي تاريخي اين مقاله شديداً محدود است و از چهار چوب قرن چهارم پيش از ميلاد يعني زمان سقوط امپراطوي هخامنشي در اثر تهاجم ارتش اسكندر مقدوني فراتر نميرود.
بر اساس اطلاعات بدست آمده از تحقيقات باستانشناسي آغاز آباداني اراضي بخش كاهكاه (مناطق شمالي ولايت ابيورد) به هزارههاي 6-5 پيش از ميلاد برميگردد.
هماكنون چهار اثر تاريخي مربوط به اين دوره (قديمي تپه، منجوقلي تپه، چاغيلي تپه و قصبه واقع در نزديكي ايستگاه راهآهن قاوشوت) شناخته شده است كه گروه شرقي آثار تاريخي تمدن جيتون را تشكيل ميدهد (برديف 1969، لوله كوا 1982 و ماسون 1972). بيشتر آنها در منطقه بينالنهرين مايناساي و چاآچاساي قرار دارد. وفور منابع آب و اراضي حاصلخيز اين منطقه امكان پرداختن به زراعت، دامپروري و شكار را فراهم مينمود.
اين سه عنصر در اقتصاد مردم در عصر نئوليت محور اصلي مجموعه نظام اقتصادي، را تشكيل ميداد كه چندين هزار سال حفظ شده بود. اقتصاد زراعتي پايهريزي شده بر اساس روش آبياري خليجي موجب حيات طولاني قصبات قديمي ميشده است.
در كار زراعت به پرورش گندم نرم توجه خاصي مبذول ميگرديد. بخش عمده گوشت رژيم غذايي از تكثير احشام و شكار جيران و بز وحشي و غيره تامين ميشد. توليدات خانگي به تهيه ظروف منقوش گچبري سفالي و ابزار مختلف كار از سنگ و استخوان محدود بود. وجه تمايز معماري عصر نئوليت يكنواختي آن است كه در ساخت خانههاي يك اتاقه استاندارد با حياط كوچك نمود يافته است.
مصالح اصلي ساختماني كه در ساخت ساختمان بكار رفته، خشت به شكل بلوك و در مراحل بعدي تمدن جيتون آجر مستطيل شكل بوده است.
جامعه نئوليت با اقتصاد توليدي آن ركن اصلي پيشرفت و توسعه بعدي تمامي قبايل يكجانشين زراعتگر جنوب تركمنستان در زمينههاي معيشت، ايدئولوژي و ساختار اجتماعي در عصر پالئومتال گرديد.
مرحله بعدي عمران ابيورد (به معني محدود اين كلمه) به اعصار نئوليت و مفرغ (2-5 هزار سال پيش از ميلاد) برميگردد.
آمار قصبات در مقايسه با دوره پيشين به 6 برابر افزايش مييابد. در همين زمان است كه قريههاي بزرگي مانند آلتين تپه در مانا (25 هكتار)، نمازگاه تپه در دوشاق (50 هكتار)،ييلقين لي تپه در چا آچا (20 هكتار) و قارا تپه در حوالي ايستگاه آرتيق (20 هكتار) كه توسط اسلاف ما توصيف گرديده (ماسون، 1981 و 1960، كوفتين، 1956، خلوپينا، 1978، كيرچو، 1999) بوجود آمد. به موازات گسترش قصبات آمار جمعيت سراسر واحه نيز افزايش يافت. در اين زمان تمركز ارزشهاي فرهنگي، مادي و معنوي در دو مركز بزرگ قديمي زراعت آسياي مركزي يعني آلتين تپه و نمازگاه تپه روي ميدهد. بهرهبرداري از مس و مفرغ (برنز) اختراع چرخ كوزهگري و توسعه بعدي مهارتهاي كشاورزي موجب رشد سريع در عرصههاي پيشهوري، تجارت، هنر و شهرسازي گرديد.
در اواخر هزاره چهارم و اوايل هزاره سوم پيش از ميلاد بخشي از ساكنين دامنههاي شمالي كوپت داغ و ابيورد در سه محور عمده نقل مكان ميكنند: سارازم در سغد، شهر سوخته (سيستان ايران) و وادي كويته (پاكستان).
قطعاً اين توسعه طلبي نيرومند جوامع جنوب تركمنستان در عصر انئوليت موجب بروز روندهاي همگرايي شديد گرديده است. پهنه وسيع شرق كهن كه در مدار تماسهاي اجتماعي و فرهنگي – اقتصادي قرار گرفته بود شامل منطقهاي بود كه زيربناي مناسبات جديد اجتماعي در آن شكل ميگرفت آثار تاريخي متعلق به عصر انئوليت و مفرغ ابيورد كه متشابهات زيادي در فرهنگ مادي و معنوي سرزمينها و مناطق همجوار دارد تائيد كننده نظر فوق الذكر است.
در حدود هزاره 2-3 پيش از ميلاد در نتيجه تغييرات پالئوكليماتيك هيدروگرافيك (هيدوگرافي، علم آموزش منابع سطحي – مترجم) و دموگرافيك (جمعيتي) مركز تمدن يكجا نشيني كشاورزي جنوب تركمنستان در مجموع از جمله ابيورد بتدريج به قسمت سفلاي مرغاب قديم (مارگيانا) منتقل ميشود.
دامنههاي شمالي كوپتداغ و قصبات واقع در ان در اواسط هزاره دوم پيش از ميلاد آشكارا روند آغاز بوجود آمدن دستگاههاي حكومت را به نمايش ميگذارد ولي در هزاره ششم پيش از ميلاد استيلاي هخامنشيان توسعه محدود تشكيلات دولت را قطع كرد.
ويژگي هزاره اول پيش از ميلاد ظهور نخستين امپراطوري نيرومند شرق كهن يعني امپراطوري هخامنشي است جاي پديدههاي ارتجاعي مربوط به يورشهاي كشورگشايي داريوش را بتدريج تغييرات مثبت ميگيرد كه در افزايش سريع آمار آثار تاريخي اين دوره مشاهده ميگردد.
هم اكنون بيش از 60 قصبه منسوب به دوره مذكور در اراضي شمال ابيورد شناسايي گرديده است. مطالعه توپوگرافي (كيفيت اراضي) اين آثار تاريخي تائيد كننده آن است كه از نظر تيپولوژي آنها به املاك روستايي و قلعههاي كوچك متمركز در امتداد منابع آب تقسيم ميشوند. ولي با توجه به مقدار كافي اراضي كشاورزي مناسب اين قصبات بطور مناسب در سراسر ولايت ابيورد پراكنده شدهاند.
اصليترين جنبه اين عصر آن بود كه ابيورد تنها از قرون 5-6 پيش از ميلاد به عنوان يكي از ساتراپهاي (ساتراپ – والي تام الاختيار در حكومتهاي فارسي قديم را گويند – مترجم) امپراطوري هخامنشي وارد عرصه تاريخ جهان شد.
فهرست منابع:
1- برديف.اُ. – زارعان باستاني جنوب تركمنستان، عشق آباد، علم 19697
2- كيرچو.ل.ب، مروري بر پژوهش اواخر انئوليت در جنوب تركمنستان، سنت پتربورگ 1999
3- كوفتين.ب.آ، گزارش صحرايي از كار دسته چهاردهم يو.ت.آ.ك.اِ. آثار يو.ت.آ.ك.اِ ، 1956، جلد هفت.
4- لوللكوا.اُ – قديمي تپه – اثر تاريخي جديد گروه شرقي قصبات جيتون. در كتاب «كشفيات باستانشناسي جديد در تركمنستان»، عشق آباد، علم 1982، صص 10-3.
5- ماسون.و.م، قصبه جيتون، لنينگراد، نائوكا، 1972
6- ماسون. و.م، آلتين تپه، لنينگراد، نائوكا، 1981
7- خلوپينا.ل.اي. نمازگاه تپه و اواخهر عصر مفرغ در جنوب تركمنستان، مضمون مختصر رساله علمي، رساله براي دفاع از عنوان نامزد علوم تاريخ لنينگراد، 1978.