۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

انتقاد کتاب: بحثی درباره زندگی مانی و پیام او ناقد: اقتداری، احمد نشریه: زبان و ادبیات » آینده » سال پنجم، زمستان 1358 - شماره 10 و 11 و 12 (10 صفحه - از 844 تا 853)

نقد 
  بحثی درباره زندگی مانی و پیام او، ناصح ناطق، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1357 شمسی 333 ص.
 احمد اقتداری.

در پیشگفتار کوتاه کتاب می خوانیم: "موضوع این رساله سرگذشت مانی و طلوع و غروب آئین او در ایران و کشورهای باختر زمین و مرگ مانی در جهان اسلام‏ و ایران و بقا نسبی آن [آئین] در اندیشه‏ های ایرانیان امروزی است." کتاب دارای هفت‏ فصل است: فصل اول زندگی و پیام مانی، فصل دوم بنیادهای عقاید مانی، فصل‏ سوم گنوس یا عرفان غربی، فصل چهارم مانی‏گری و مسیحیت، فصل پنجم سیر مانی ‏گری در غرب، فصل ششم مانی ‏گری در شرق و جهان اسلام و فصل هفتم فرجام‏ سخن، عناوین فصول کتاب است. بعلاوه کتاب دارای ضمیمه‏ای است که پیوست‏ها نام دارد و از آخرین روزهای مانی، کتابهای مانی، درجه‏های مانویت، درباره ماندائیان، نیوشاکان و برگزیدگان، سنت اوگوستین و آئین مانی، درعلل شکست‏ ساسانیان از تازیان، دهری گری و زروانی گری، قرامطه و اخوان الصفا، زنادقه و مانویان در منابع شرقی، شعوبیه و زنادقه، برزویه طبیب، فیلسوفان در میان ملت‏های اسلامی ، یزیدی‏ها، سیمیا آسیا، و کتابشناسی در پیوست‏ها سخن رفته‏ است. ". . . بحث درباره مانی، این حسن را دارد که نمونه‏ ای در گمراهی بشر را به ما نشان می دهد و جوینده را متوجه این نکته می ‏سازد که در طول سده‏ها، اندیشه‏ ای باطل در مغز آدمیان رخنه می ‏کند، و آنان را از راه زندگی طبیعی منحرف می ‏سازد و بر اثر موافقت با مخالفت با آنان، جنگها و کشتارها براه می ‏افتد و خونهای آدمیان ریخته می شود و مردم کشورها به گروههای دشمن یکدیگر تقسیم‏ می ‏گردند، برای انهدام یکدیگر نقشه می ‏کشند و با ضربت شمشیر و نیروی کلام با هم‏ می ‏جنگند، کتاب برای ترویج یا رد عقاید هم می ‏نویسند، و سرانجام، همه مانند کودکانی که در پایان روزاز بازی و یا گفتن و شنیدن افسانه خسته شده باشند، بخواب می ‏روند و بامداد روز بعد در اثر برخورد با پیش‏ آمدهای جدید، قصه ‏های‏ دیروزی را از یاد می ‏برند و نبردها و داستانها و بازیهای نوآغاز می ‏کند. " (صفحه 15 کتاب). نیاز به میت ( Myth، افسانه)، از شگفتی ‏های نهاد بشر است؛ حقیقت هرچند هم مانند روز روشن و مانند آفتاب تابان باشد، کششی برای آدمیان ندارد، در حالی ‏که باطل ‏ترین اباطیل میلیونها پیرو می تواند پیدا کند، گویا بشر برای راه‏ بر پیچ و خم زندگی، نیاز مبرم به افسانه دارد تا سرگرم شود و خستگی‏های راهی را که هستی را به نیستی می پیوندد حس نکند. با اینهمه باید گفت که در میان ‏ افسانه‏هائی که هرکدام روزگاری مردم را مشغول و بیدار نگاه داشته و سپس بخواب‏ فرا خوانده است، افسانه مانی، یعنی مرد تنهائی که بجنگ جنگاوران گیتی رفته، برای مفاخر نظامی و پیروزی های حاصل از ضربات شمشیر ارزشی قائل نشده، قناعت‏ و صلح و دوستی و فقر را زیبا شمرده و خود و یارانش کشته شدن را بر کشتن ترجیح داده‏اند، یکی از دلکش ‏ترین نمونه‏ های تاریخ عقاید مذهبی است. زنده کردن‏ خاطرات دوران زندگی او این حسن را دارد که به ما ایرانیان می ‏آموزد که گذشته معنوی و فکری ما آنچنان ‏که متأثران از فرهنگ باختری و تازی می ‏پندارند فقیر نبوده است. چهار آئین بزرگ در کشور ما بوجود آمده و هریک بنوبه خود در بخشی از جهان تأثیر بخشیده و یقینا در تکوین کالبد اندیشه‏های مذهبی امروزی‏ نشانه‏هائی از آنها پا برجا است. "(صفحات 15 و 16 کتاب). ". . . مانی که بوده است؟ از خلال پرده‏های کدر و غبارآلود گذشت قرنها که همه شعله‏ها را بی ‏رنگ و سوداها را خاموش نشان می دهد، چهره مانی چگونه‏ در نظر ما مجسم می ‏شود؟ وی و پیروانش قربانی چه خشم ها و چه ترسها شده‏اند؟ مانی می ‏گفت نکشید، خود او را کشتند. می گفت کینه ها را فراموش کنید، کینه‏اش‏ را بدل گرفتند، مانی می گفت بر روی این خاک تیره، آدمی جز دمی چند از روزگار بی‏ پایان را در اختیار ندارد و همین چند دم کوتاه هم، آن مایه رنج و سختی و مصیبت و بدبختی در انتظارش است که آدمیان دیگر نباید بجان هم بیفتند و دردهای زندگی را فزونتر کنند. از وجود این مرد آرامش ‏طلب که نه زندگی آدمیان را تهدید می ‏کرد و نه ستوران و جانوران را آزار می ‏داد، و نه فرمان غارت و تاراج‏ خانه مردمان و اسیر کردن زنان و فرزندان را می ‏داد، چه خطری برای سپاهیان‏ و روحانیان و سررشته داران کشورها متصور می ‏بود؟ چرا در طول قرنها در ایران‏ که میهن وی و پیروانش بود، وی و پیروانش پیوسته رنج دیدند و در سرزمین‏های‏ دوردست اروپا و آسیا هم هر جا که نام مانی برده شد و از عقائدش دم زدند شمشیرها به سراغ این گروه که هرگز جنگ‏افزار بدست نگرفتند آمد و آنان را مانند نخجیران‏ بیابانها با دقت و پشتکار عجیبی شکار کردند. کالبد وی سالها بر دروازه شهر جندی شاپور آویخته ماند، شاگردانش رویهمرفته در هیچ ‏جای پناهگاهی پیدا نکردند، تا در آنجا دور از خشم شرطه دولت یا مذهب، از راه و رسم خود پیروی‏ نمایند، و بر فرض اینکه درباره خدا و زمین و زمان راه غلط می پیمودند، در پیمودن راه غلطی که زیانی برای کسی نداشت، آزاد باشند. دولت روم شرقی و روم غربی هر کدام بنوبه خود مقرراتی برای آزار دادن آنان وضع کردند، خلفای‏ اموی و عباسی نام زندیق بر آنان نهادند و برای کشتن آنان چوبه دار سفارش‏ دادند. "(صفحات 206 و 207 کتاب). با خواندن این چند جمله مختصر، که از جای‏ جای کتاب گرفته شده است‏ واقعیت احساس حکیمانه مهندس ناصح ناطق نویسنده آزاداندیش پر درد کتاب را بخوبی می ‏توانیم درک نمائیم. من با خواندن این کتاب ناله‏های مردی متفکر و در جستجوی آزادی و عدالت را که هر روز بدنبال سرابی دوان دوان و فریاد کنان، در نیمه راه پر از صعوبت و سختی، نفس زنان و وا مانده و خسته و نومید و افسرده‏ و خدنگ آرزوهایش بر سنگ نا مرادی نشسته می بینم و براستی و براستین، شنیده و دریافته‏ام که مؤلف شکسته خاطر این کتاب، بدوران شکوهمندی فرهنگ ایرانی‏ می ‏اندیشد، به نشانه‏های مدنیت پرفضیلت قوم ایرانی دلمشغولی دارد، از اینکه‏ آنهمه مدنیت و فرهنگ گسترده و جهانگیر و پرماجرا و پر اثر ایران، شاید در حال‏ سقوط و اضمحلال و انهدام افتاده است و شاید روزی برسد که نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان، نگران و بیمناک و افسرده خاطر است. دریافته ‏ام که ناصح ناطق‏ نخواسته است کتابی صد د رصد تحقیقی و صرفا بر پایه کتابشناسی یا تاریخ ادیان‏ و یا تاریخ فلسفه و یا علوم تحقیقی اساطیری و امثال آن و بدون لطف و زیبائی‏ احساسی و اندیشه ملی و قومی برشته تحریر درآورد، بلکه، خواسته است در این‏ کتاب، فریاد بر کشد و از صمیم قلب آوای توأم با اشک و آه و درد و رنج سر دهد و اگر بتواند بگوش همه مردمان آزاداندیش جهان برساند که ایرانی وارث فرهنگ‏ معنوی عظیم و وسیع و ارجمندی است، که جوانان وطن باید بخوانند و درک نمایند که از همه هنرها و ادبها و فنون و علوم و خیالپردازی و فلسفه‏ها در فرهنگ قدیم‏ ایرانی ریشه ‏ای و بنیانی و مایه‏ای وجود دارد، که ایرانی بمردمی و آزادی و انسانیت‏ و شرافت آدمی و گوهر آدمی و آزادی ‏های فطری آدمی احترام می ‏گذاشته است، که‏ راز بقا ایران از پس قرون و اعصار همین اعتلا فکر و تجلی اندیشه‏های بارور کهن‏ او بوده است، که فرهنگ غنی و پرمایه و عالی شأن ایران چه پیش و چه پس از اسلام‏ از فراسوی مرزها فراتر رفته و بدرون دلها و جانهای اقوام و ملل اروپای و آسیائی‏ و آفریقائی، از هندی و ترک و حبش و رومی و یونانی و چینی و تازی و مصری و ختائی و... نفوذ کرده و مکتب‏ها و مدرس‏ها و کتابها و کتابخانه ‏ها و معابد و دیرها و کنشت ها را از فروغ خیره‏ کننده آرامش‏ بخش زندگی ساز خود روشن ساخته‏ است. در خصوص مانی و مانویت و وضعیت فکری و فلسفی دنیای پس از مانی و اصول عقاید او و کتابهائی که راجع به او نوشته‏اند با جرأت می ‏توان گفت که در هیچ‏ زمانی و در زبان فارسی کتابی به جامعیت نقد و فحص و قدرت اطلاع و منطق استنتاج و دقت استقصا ، همانند کتاب ‏"مانی و دین او" که مکتوبه دو خطابه مشهور سید حسن تقی‏ زاده است تا به امروز نوشته نشده است. اما چنانکه مرحوم تقی ‏زاده در مقدمه نطق 24 آذرماه/1328 شمسی خود گفته است: "دین مانوی از ادیان متروکه و فراموش شده است و چون کسی از پیروان‏ آن نمانده تحقیق در آن فقط فائده علمی مجرد را دارد و بس‏". ولی مؤلف‏ بیدار دل کتاب‏" بحثی درباره زندگی مانی و پیام او" سعی کرده است ضمن آنکه‏ اصول تألیف و تدوین را رعایت کند از صدای خون و آوای درون خود نیز غافل نماند و مانویت یعنی این نشانه کوچک از فرهنگ بزرگ ایرانی را آنگونه باز شناساند که درسی یا درسی‏هائی برای نواندیشان و جوانان باشد و برای آگاهی مردمانی که‏ کم ‏و بیش با فرهنگ و تمدن غرب آشنائی یافته‏اند ولی از وسعت و عمق و عظمت‏ فرهنگ گذشته ایران بی‏خبر مانده‏اند چراغ راهی فرا راه دارد، باشد که بخود آیند و به فرهنگ دیرینه دیرپای خود دلبستگی یابند، که این دلبستگی راز بقا قوم ایرانی است و ضرورت آن غیرقابل تردید است. می ‏توان گفت تمام مآخذ و منابعی که مهندس ناطق برای تدوین کتاب خود دیده است، مورد توجه و نقل و فحص مرحوم سید حسن تقی ‏زاده هم واقع شده و با آنکه ناطق نوشته است که در سالهای اخیر یعنی پس از تدوین و چاپ کتاب مانی و دین او، کتب و رسالات زیادی درباره مانی و مانویت منتشر شده است و در بازار کتاب اروپا هفته ‏ای یا ماهی نیست که درباره کاتارهای فرانسه که متأثر از مانویت‏ قدیم‏ اند و درباره بوگومیل ها که عقاید آنها عقاید قدیمه مسیحیت مانوی در بلغارستان است، کتابی یا رساله‏ای منتشر نشود و مطالب تازه‏ای عنوان نگردد، معذلک من هرچه بیشتر در کتاب مهندس ناطق تصفح نمودم کمتر مطلبی یافتم که‏ مورد بحث یا نقل یا رجوع یا استشهاد یا اشاره مرحوم سید حسن تقی ‏زاده در کتاب‏ مانی و دین او واقع نشده باشد، حتی در باب کاتارها و بوگومیل‏ها هم مرحوم‏ تقی ‏زاده باندازه درخور، مطلب نوشته و به اهمیت مطالعه آن تفکرات فلسفی نزد آن اقوام اشاره کرده است. مطلب مهم دیگری که مورد توجه و بحث مهندس ناطق واقع شده و از سر انصاف بخوبی از عهده بحث و نقل آن برآمده موضوع‏ "گنوس یا عرفان غربی‏" است که در این فصل از بحث کلی درباره گنوس، ریشه گنوسیسم، اندیشه گنوسی، بزرگان گنوسی و افیت‏ها سخن گفته است و البته گهگاه عرفان گنوسی‏ مغرب زمین و مسیحیت را با عرفان و تصوف ایرانی و اسلامی مقایسه‏ای کرده است‏ ولی نه آنچنانکه این تطبیق و ریشه ‏شناسی و مقایسه واقعا در خور موضوع باشد. انصاف باید داد که مرحوم تقی ‏زاده هم در کتابش چنین کاری را در خور و باندازه لزوم نکرده است و اگر از اینجهت، بر کتاب تقی ‏زاده نقصی وارد است، بر کتاب‏ ناطق نقصی عظیم ‏تر وارد است چه تقی ‏زاده دو خطابه علمی و صرفا و مجردا علمی ایراد کرده است، اما ناطق نظر به جنبه‏های القائی و تحریک احساسات و یادآوری تمدن گذشته و نخدیر و تشویق احساسی داشته است و با قصد و عمد و درد و سوز به این مقصد عالی دست یازیده و بحق باید از عهده تطبیق و مقایسه علمی ‏متون عرفانی و فلسفی و فکری ایرانی با ادبیات گنوسی اروپا ای و مسیحیت غربی‏ بخوبی برون آمده و بزیر ذره ‏بین مداقه و تحلیل و تحقیق می ‏گذاشت. وقتی ناطق‏ به عمد و به حق از شیوع و اوج اندیشه آزاد و روح اغماض و تسامح و سرودهای‏ غنائی ‏"تروبادورها"ی اروپا ای سخن می ‏گوید، می ‏بایستی، بضرورت از ادبیات‏ عارفانه و اغماض و تسامح و عرفان ایرانی نیز بتفصیل سخن بگوید و ادبیات‏ تروبادورها و کاتارها و بوگومیل ‏ها را با آن اندیشه‏ های ایرانی و شرقی بسنجد، تا از این مقایسه علمی و فنی بتواند سر منشأ همه تبدلات و تأثرات روحی و فلسفی‏ و عرفان فطری بشری و روحیه عرفانی و اشراقی و فروتنی دور از تعصبات روحی و فلسفی‏ مردمان آزاده جهان را بازگو کند، تا بتواند مانی و مانویان و اصحاب برگزیده او و نیوشاکان را هم در این دسته از مردمان و این گروه آدمیان آزاداندیش و آزادخوی‏ آزادکوش آزادی‏خواه بشناساند. ". . . سرنوشت مانوی‏ گری و تولد و مرگ مکرر آن از شگفتی‏های تاریخ بشر است. به این معنی که دین مانی که از ادیان ایرانی و گنوسی الهام گرفته بود، در زادگاه خود یعنی ایران در مدت کوتاهی خفه شد، سپس در ترکستان و چین و منطقه تورفان زندگی از سر گرفت. زمانی هم در شمال افریقا و مصر و تونس و روم‏ گسترش یافت، سپس با فشار و سختگیری امپراتوران روم روبرو شد و پیروان آن از میان رفتند. . . در پاسخ کسانی که از خود می ‏پرسد چرا نگارنده در میان گروه‏ بی‏ شمار پیامبران نامدار، مانی را برای موضوع این رساله برگزیده است و اساسا چه جنبه خاصی در سرگذشت مانی و آئین وی هست که برای ایرانیان مفید فرض‏ شده، باید گفت که: مانی پیامبری است که سالیان دراز است رخت از این جهان‏ بجهان دگر برده، دین وی تأثیر خود را کم‏ وبیش از دست داده، پیروانش کشته‏ شده‏اند، کتابهایش در میان آتش سوخته، در آب شسته شده و یا در میان ریگها دشت ترکستان پوسیده و جر چند صفحه معدود چیزی از آن بدست ما نرسیده است. مانی دیگر نه کلیسا دارد نه راهب، و نه مناسک و تشریفات، پیروی از او و یا دشمنی با او در دنیا و شاید آخرت نیز سودی و زیانی ندارد. تحکیم مقامات و مناصب دنیوی از راه تظاهر بدوستی یا دشمنی با او هم میسر نیست. یعنی دین‏ مانی از موارد نادر تاریخ عقاید و ادیان است که پژوهشگر می ‏تواند آزادانه از آن‏ انتقاد کند و به تحریر حقیقیت بپردازد بی ‏آنکه خطری متوجه وی باشد". (صفحات‏ 15-12 کتاب). مهندس ناطق بحث درباره پیام مانی را با ترجمه صفحه‏ای از کتاب ‏"آئین مانی‏" نوشته بورکیت آغاز می ‏کند. این کتاب محتوی سخنرانی بورکیت در ترینیتی کالج دوبلین است و از نقل ناطق چنین برمی ‏آید که گمان برده است‏ تقی ‏زاده کتاب بورکیت را ندیده یا از تأثیر گنوسیسم بر مانویت و مانویت در عرفان‏ گنوسی غربی بی‏خبر بوده است، در حالی‏ که اگر به خطابه دوم تقی ‏زاده توجهی‏ می ‏فرمود درمی ‏یافت که تقی ‏زاده نوشته است: ". . . خلاصه آنکه پس از آنکه(باور)دین مانوی را اساسا یک منظومه بودائی و هندی فرض می ‏کرد، (بورکیت)عناصر مسیحی آنرا غالب و اساسی فرض‏ می ‏کرد و(رایتسن شتاین)به پیروی از(بوسه) آنرا مأخوذ از عقیده نجات رمز آمیز ایرانی می دانست و(بنویست)و(نیبرگ)هم این عقیده را تقویت نموده‏اند و آنرا با عقاید فلسفی روانی ارتباط دادند. (شدر)با تغییر عقیده اولی خود آنرا از (ویدن گرن)تحقیقات جدید مفیدی در جنبه بابلی آن و مقایسه آن با عقاید اکدی و مخصوصا مذهب تموز نموده و(سودربرگ)جنبه ماندائی آنرا بدلائل‏ زیادی تأکید نموده و جدا سعی در اثبات این نظر کرده که اصل طریقه ماندائی‏ قدیمتر از آن است که غالبا تصور می ‏شود و شباهت فوق‏العاده‏ای بین زبور مانوی‏ قبطی توماس و نوشتجات ماندائی پیدا کرده است." (از کتاب مانی و دین او). مهندس ناطق پس از بورکیت به نوشته‏های(هنری چارلز یوئش)نظر دارد، اما پوشش و نوشته‏هایش تا آن درجه مورد توجه و مطالعه مرحوم تقی ‏زاده در"مانی‏ و دین او"واقع شده است که در بحث اسلاف ماندائیان و مغتسله و هجرت آنها از فلسطین به کرخ میسان و صابة البطائح بقول ابن ندیم صبه و صوبه و صابئین‏" حتی بحث جدلی در باب تاریخ این هجرت که پیش از قرن دوم پیش از میلاد یا پس از میلاد مسیح بوده تقی ‏زاده سخن بتفصیل گفته است و اشتباه استنباط پوئش‏ را مشروحا توضیح داده است. تقی ‏زاده از کتاب های عمده که موافق و مخالف‏ درباره مانی و مانویت نوشته‏اند سخن می ‏گوید و معلوم است که همه آنها را در زبانهای اصلی یا در زبان آلمانی بدقت خوانده است. از کتاب نیتوس بصراوی‏ از قرن چهارم مسیحی گرفته تا فقرات صیغه برای مانویان هدایت شده به‏ مسیحیت در قرن نهم میلادی همه را با دقت مقایسه و نقل و نقد و فحص کرده است‏ و گذشته از آنکه(شکمند گمانیک و یچار)و(دینکرت)و کتاب(افرانس روحانی‏ ایرانی حدود 340 مسیحی)را مداقه نموده از متون و کتب فارسی و عربی قدیمه‏ای‏ که به احصا حضرت احمد افشار شیرازی در کتاب مانی و دین او بالغ بر 194 کتاب‏ است اطلاع دقیق حاصل نموده است. و حتی در جهان‏بینی مانی از چند واژه ایرانی و سغدی پرده برداشته و اقوال زبانشناسانی چون مرحوم پرفسور هنینگ را بیاری گرفته است و دریافته است‏ که لغات نریسف پهلوی و نریشخ سعدی و نیز یوسنهه اوستائی است و معانی‏ پاهرگ بید(پیرایه تجلی)، دهی بید(پادشاه شرافت)دمی س بید(الماس نور) زند پیر(پادشاه افتخار)مانید برد(فرشته حامل اطلس)در ادبیات مانوی‏ حکم امشاسپندان های زردشتی را دارند. چه خوب بود اگر مهندس ناطق نام کتاب خود را تنها "پیام مانی‏" می ‏گذاشت و آنهمه لطافت و ظرافت فکر و آزاد اندیشی و قدرت قلم و وسعت اطلاع‏ و آرزوهای فلسفی را برای مواضعی بکار می ‏گرفت که رشته مداوم و مستمری برای‏ شناساندن فلسفه مانی و عقاید او از طریق فرهنگ ایرانی بوده و چراغ راهی در پیش پای اندیشه رهسپر جوانان و مردمانی که کم کتاب می ‏خوانند و در آغاز راه‏ شناسائی فرهنگ ایران هستند قرار می ‏داد. با اینهمه سهم ناطق در فراهم آوردن‏ مباحث مهمی چون بوگومیل‏ها، پل‏سین‏ها، کاتارها و تحقیق در احوال مانویان‏ اروپائی و گفتارها ای در اشعار مانوی دوره اموی و بستگی باطنیان با آئین مانی، روانیگری، قرامطه، اخوان صفا، شعوبیه، زیدی‏ها و امثال این مباحث را نباید از یاد برد، و نباید از یاد برد که ناطق در آغاز انقلاب اخیر ایران کتاب خود را بچاپ رسانیده است(تیرماه 1357)و معلوم است که مردی مسلمان و آزاده و وطنپرست از تندباد حوادث دل بر آتش دارد، نوشته است تا بگونه‏ای کسی کتابش‏ را بخواند و با او احساس همدردی کند و مایه تسلای او شود. در آخر مقال می ‏خواهم از مهندس ناصح ناطق خواهش ‏کنم که فصل‏ "مذاهب المنانیه‏" کتاب الفهرست ابن ندیم را بفارسی ترجمه کند و همه تتبعات‏ تقی ‏زاده و سایر دانشمندان محقق را بر آن و بصورت حاشیه و ذیل بیفزاید و لغات‏ و ترکیبات فارسی و ادب عامیانه را بیرون کشد و هرچه از هر جای سخن سنجیده‏ فراهم آورد در طول سالی چند بر آن بیفزاید، آنوقت ترجمه فارسی‏"مذاهب- المنانیه‏" ابن ندیم را ممتع و منقح و مفصل و مکمل در اختیار فارسی زبان قرار دهد تا بخوبی روشن شود که مانی که بود و چه گفته و چون کرده و پیامش چیست‏ و سهمش در فرهنگ ایران و تمدن بشری چیست و بر سر او و پیروانش بر سر عدالت‏ پروری و حق‏طلبی و آزادیخواهی چه آمده است. من برای نقد کتاب ‏"بحثی در باره زندگی مانی و پیام او" مطالب گوناگونی را رطب و یا بس بهم بافته بودم‏ اما مدیر گرامی مجله آینده به عذر نداشتن جا، از چاپ همه آنها سر باز زد، امید آن دارم که روزی همه آن تفصیل را که ‏"اطناب ممل‏" است باز نویسم و منتشر سازم. در پایان سخن خطاب به مهندس ناصح ناطق نویسنده ارجمند، از کتاب خود او(صفحه 114)این بیت زیبای پر اسرار حافظ عارف را بازگو می ‏کنم: در این وادی به بانگ نای بشنو که صد من خون مظلومان به یک جو اما کتاب 332 صفحه‏ای ناطق بر کتاب(20+14+44+620)صفحه‏ای تقی زاده‏ این مزیت را دارد که کتاب ناطق با نثری روان و دلکش نوشته شده، در حالی که‏ نشر کتاب تقی ‏زاده مانند همه نوشته‏های آن مرحوم خشک و محکم و استدلالی و مستند است و طبعا کتاب ناطق برای جوانان و مردمان عادی کشش و جذبه و لطف‏ بیشتری خواهد داشت؛ دو دیگر آنکه ناطق درباره یزیدی‏ها و اخوان صفا و شعوبیه مطالبی نوشته است که نه تقی ‏زاده و نه محققان فرنگی درباره عقایدی که‏ از مانویت گرفته شده است به این موضوعات مهم عنایتی و توجهی نکرده‏اند. سه دیگر آنکه مهندس ناطق، مهندس ساختمان و محاسبات ریاضی است و بحث و فحص او در موضوعات ادبی و فلسفی و تاریخی، بی‏شک ابواب تازه‏ای را در این مسائل می ‏گشاید و دقائق جدیدی را می ‏شکافد. از همه مهمتر آنکه ناطق‏ هم خود کتاب‏ "مانی و دین او" را بمانند یک اثر اصل و مورد استناد و مأخذ مورد ملاحظه قرار داده است و از آن کتاب بهیچوجه غافل نمانده است. و نکته آخر آنکه ناطق توانسته است تعدادی تصاویر جالب و دست اول از پیکره‏ها و خطوط کهنه‏ و عمارات معابد و خانه‏ها و غارهای قدیمه مانویان فراهم آورد که به آخر کتاب‏ افزوده است و این کار مستحسن، خود بزیبائی و ظرافت و گیرائی کار و کتاب‏ می ‏افزاید. اما چه خوب بود اگر تعدادی از نوشته‏ها و کتیبه‏ها و نقوش مانوی ترکستان‏ یا مصر یا شمال افریقا و یا جنوب مدیترانه را به انتخاب، ترجمه می ‏کرد و به کتاب‏ می ‏افزود تا در آن صورت اصل و ترجمه متون نوشته قدیمه مانوی را هم در اختیار طالبان می ‏گذاشت که هرکس در کار خود و تخصص خود از آن بهره می ‏گرفت. مزید توفیق مهندس ناصح ناطق را از خداوند بزرگی که بندگانش را با نور هدایت پیامبرانش راهنمائی می کند خواهانیم. سیاست اروپا در ایران تألیف دکتر محمود افشار ترجمه ضیاءالدین دهشیری به انضمام چند گفتار جدید از مؤلف و مجموعه ای از اسناد و مدارک و نامه های چاپ نشده درباره قرارداد 1919 به زبانهای فرانسه و انگلیسی و فارسی تعداد صفحات 666 صفحه-بها 650 ریال از انتشارات موقوفات دکتر محمود افشار محل فروش و پخش-سازمان کتاب-تلفن 270815 تجریش- خیابان پهلوی/مصدق/ولی عصر، چهارراه زعفرانیه، کوچه اعتماد مقدم کوی لادن، شماره 8.