۱۳۹۷ بهمن ۱۲, جمعه

کراث (پیاز کوهی) ویراست پنج 5


کراث/گندنای شامی/اندلسی، قفلوت/قفلوط، مردوس/ملخ/کراث ابو شوشه/، گندنا  شالوت/پیاز چینی/کراث اندلسی، ، پیاز و موسیر

10.  گرچه شماری از گیاهان تیره پیاز  بومی چین اند،1 یك گونه آن، سیر رملی/سیر شنزار  (Allium scorodoprasum)؛ (به فرانسه rocambole  روکامبول) [به عربی ثوم الصخور، ثوم رملی؛ در اردو لہسن رملی ] همانطور که از نام چینی­اش هو سوان hu swan   یا  هو 687 hu ("سیر مردمان هو، سیر ایرانی") برمی‌آید، از دید چینی‌ها خاستگاهی  بیگانه دارد.  در این جا نیز داستان نخ نمای بستن ورود آن به چین به چان کی‌ین/ژانگ-کیان، Zhang Qian  از تصریفات بعدی است و نخستین بار در کتاب مجعول پو وو چی Po wu či و پس از آن در فرهنگ لغات ت'ان یون  T'an yün از میانه سده هشتم آمده2.   حتی لی شی‌ـ‌چن/لی شی-ژن li shi zhen 3 هم تنها  گوید: "مردمان دودمان هان، هو سوان را از آسیای مركزی به دست آوردند".  به هر روی زدودن پیش­داوری یا خطای دیرپای حتی از ذهن دانشمندان دشوارمی نماید.  در سال 1915 کوشیدم این خطا را اصلاح كنم، روی سخنم هم به ویژه با هیرت بود كه در سال 1895 به خطا گفته بود سیر را باید چان کی‌ین/ژانگ کیان نخستین بار به چین برده باشد.  با این همه همین برداشت نادرست را در سال 1917 نیز واگفته است،4 حال آنكه نگاهی به گیای چین Botanicon Sinicum5 قانعنش می کرد كه دست‌كم چهار گونه از تیره پیاز  در چین دیرینگی پیشاتاریخی دارند.  نخستین بار ت'ائو هون‌ـ‌كین (T'ao Hun-kin) (451 تا 536 م) به این گونه آسیای مركزی یا ایرانیِ تیره پیاز اشاره كرده، البته اگر آنچه در چِن لی پن تسائو و پن تسائو کان مو/بنچائو کانگ مو  Čen lei pen ts'ao و Pen ts'ao kan mu به او بسته اند براستی از او باشد6.   وقتی این گیاه نو/بدیع/نوباوه از تیره پیاز وارد چین شد، می بایست آن را از آلیوم ساتیووم Allium sativum [سیر رسمی؛ در عربی ثوم المزروع ] كه از دیرباز بومی چین بود و همان بُن‌واژه ساده یعنی سوان swan/  Suàn را در نامیدنش به كار می‌بردند متمایز می کردند.  پس اولی را تا سوان 688   ta swan ("آلیوم/سیر درشت") و دومی را سیائو سوان  swan 689  siao ("آلیوم/سیر ریز") نامیدند.  ‌گویند نخستین بار تائو هون‌ـ‌كین این تمایز را ضبط کرده .  همچنین گفته اند نخستین بار در کو کین چو Ku kin ču از هو سوان hu swan نام برده شده است؛ اما منظور نسخه کهن ‌تر کو کین چو Ku kin ču نوشته تسوئی پائو (Ts'ui Pao) در سده چهارم نیست، بلكه همان‌طور كه در پن تسائو Pen ts'ao روشن شده، مراد  نسخه تازه تری است كه فو هو (Fu Hou)  690  در سده دهم ویراسته است.  به هر روی،  این متن اكنون در نسخه کهن ‌تر کو کین چو  Ku kin ču،1 كه آكنده از تصریف­های بعدی است گنجانده شده است.
همچنین، تا سوان ta swan نخستین سبزی از پنج سبزی تندبوی است كه روحانیان بودایی از خوردن آنها منع شده‌اند؛ سبزی­هایی كه وو هون  691 wu hun نامیده می‌شوند2.   نام این پنج گیاه در برهماجالا-‌سوترا (Brahmajāla-sūtra) كـــــــه كوماراجیوا (Kumārajīva) به سال 406 م.  ترجمه کرده برشمرده شده است3.   اگر از تا سوان ta swan در نسخه اصلی این کتاب نام برده شده بود سندی می‌داشتتیم تا خاستگاه کراث/گندنا (chive/chives) [در عربی و اردو ثوم معمر، در چینی 蝦夷蔥] را در چین تا روزگار دودمان تسین/جین خاوری (317 تا 419 م.) عقب ببریم. 
11 ـ یك گونه اهلی دیگر از تیره پیاز (شاید تره­پیاز/ترپیاز، آلیوم فیستیولوسوم Allium fistulosum) داریم كه از باختر آمده.  نخستـــــــین بار سون سه‌ـ میائو (Sun Se-miao) 6924 در كتاب تسیِن کینشی چی 693 Ts'ien kin ši či (كه در آغاز سده هفتم نوشته)، از این گیاه با نام هو تسون   694 hu ts'un یاد كرده، زیرا ریشه این گیاه به هو سوان 696 hu swan ماند.  این گیاه را معمولاً سوان تسون یا هو تسون 697   swan-ts'un یا ts'un  698 hu می‌نامیدند (نام دوم را در کائی پائو پن تسائو K'ai pao pen ts'ao از دوره سونگ می‌توان یافت).  در ین شان چن یائو Yin šan čen yao (ص 236) كه به سال 1331 در فرمانروائی دودمان یوان نوشته شده، همین گیاه  را هوئی-هوئی تسون 699  hui-hui ts'un ("پیاز اسلامی") نامیده اند5.   هرچند نه بدین معناست که تنها مسلمانان آن را وارد چین کرده‌اند؛ این نام تنها یكی از انواع رایج تغییر نام­های كهن را نشان می‌دهد كه در دوره مغول مرسوم بود.  به گفته مون شن (Mon Šen) 700 [Mêng Shên] در كتابش شی لیائو پن تسائو Ši liao pen ts'ao كه در نیمه دوم سده هفتم نوشته است، این پیاز در فرمانروائی دودمان تانگ در سه‌ـ‌چوان/سیچوان Se-c'wan/Sichuan四川کشت می‌شده است.  جزئیات مربوط به ورودش به چین را جائی ثبت نکرده اند. 
12ـ گونه سومی از گیاهان تیره پیاز هست كه در دوره تانگ به چین رسید و بر پایه  شواهد و اسناد بسیار درست (متقن) می‌توان آن را به ایران نسبت داد.  در سال 647، فغفور ت'ایی تسون (T'ai Tsun) از تمامی  ملت های خراجگزار خواست بهترین فرآورده های گیاهی خود را تقدیم کنند،[1] و این فراخوان شاهانه سبب شد گیاهانی به چین آرند كه پیشتر شناخته نبود.  در توصیف یكی از این گیاهان چنین آمده است: "پیاز، هون تی، hun-t'i  701  به ظاهر چون پیاز (تس'ون، ts'un، تره­پیاز/ترپیاز Allium fistulosum)، اما سفیدتر و تندتر از آن است.  بخاطر بویش، کاربرد دارویی دارد.  به ظاهر چون لان-لین-تون  702 lan-lin-tun، اما سبزتر از آن است.[2]  خشك كرده و کوبیده­اش طعمی چون دارچین و فلفل دارد.  ریشه اش درمان سرماخوردگی را سود کند".[3] فون شی وِن کیِن کی Fun ši wen kien ki [4] این را هم می­افزاید كه هون-تی hun-t'i از سرزمین های باختری شی-یو (Si yü) وارد چین شده است. 
هون تِئی hun-t'i آوانگاشتی است معادل    *gwun-deباستان برابر  با گندِنا  gandena در فارسی میانه، gändänā،  گندنا در سنسکریت  مِلچا-کنده mleccha-kanda  به معنای "پیاز بربرها")، احتمالا کراث اندلسی، آلیوم اسکالونیکوم (Allium ascalonicum؛ در فرانسه اِشالو e'chalotte/Échalote، پیاز بهاره/پیاز سبز/تره­پیاز/ترپیاز/پیاز ویلزی/بصل اخضر/سیبُل ciboule) یا آلیوم پروم Allium porrum باشد كه در باختر آسیا و ایران می‌روید اما در چین یافت نشود.4
هوان تسان (Hüan Tsan)1 در میان سبزی­های هند از هون تئو 703 (*hun-da) hun-t'o در تس آئی ts'ai نام می‌برد.  [استانیسلاو] ژولین (Julien) [Stanislas Aignan Julien (13 April 1797 – 14 February 1873)] این نام را ترجمه نكرده ؛ بیل (Beal) [Samuel Beal] هم از آن سردر نیاورده و کوندا kunda را در کمانک با نشان پرسش افزوده است.  تامس واترز2 آن را کُندا kunda (مشخصا درخت كندر olibanum-tree )" توضیح داده که خنده دار است، زیرا سخن از گونه ای سبزی است كه بهر خوراک كشت می‌شود، حال آنكه درخت كندر خود روست و خوراکی نیارد.  افزون بر این، هون hun برابر  با کون kun نیست؛ و واژه سنسكریت هم نه کوندا kunda بلكه کوندو  kundu یا کُندُرو kunduru است.  شاید مراد از این نگارش هون hun، اشاره به گونه‌ای از تیره پیاز بوده است.  روشن است که هوان تسان واژه‌ای سنسكریت را آوانگاری كرده اما  نام‌ـ‌گیاه سنسكریتی نمی‌شناسیم كه به صورت هوندا یا گوندا hunda یا gunda باشد.  شاید سرنمونی كه در نظر داشته با واژه ایرانی پیش­گفته مرتبط بوده است. 


















2. Bretschneider, Bot. Sin., pt. III, No. 244.
6. در  کین کوی یائو لیو Kin kwei yao lio (Ch. c, p. 24b)، از سده  دوم ترسائی، نام هو سوان hu swan ذكر شده، اما به احتمال قوی این اشاره از الحاقات بعدی است (ص 205 كتاب پیش رو ).
2. در پن تسائو کان مو  Pen ts'ao kan mu  (Ch. 26, p. 6b) زیر مطلع سوان  swan به این موضوع پرداخته شده، و استوارت (Chinese Materia Medica, p. 28) آن را تلخیص كرده. نیز، نک. : De Groot, Le Code du Mahāyāna en Chine, p. 42. كه متأسفانه نام پنج گیاه در آن بنادرست ترجمه و ‌ (ادعا شده كه ’’le lys d'eau montant‘‘! [نیلوفر/سوسنِ آبی بالارو! ] بر گردان واژه به واژه هین-کئو hin-k'ü، ’’آنغوزه‘‘ [نک: ص 361 كتاب پیش رو ] است)، و
5. Pen ts'ao kan mu, Ch. 26, p. 5.

[1] . در سرگذشت اسفناج به این رویداد مهم بر می گردیم.
[2] . در متن مشابه درTs'e fu yüan kwei (Ch. 970, p. 12) فقط lin-tun آمده است. این گیاه شناخته نشده است.
[3] . T'an hui yao, Ch. 100, p. 3b; and Ch. 200, p. 14b.


[4] . Ch. 7, p. 1b  (ص 232 كتاب پیش رو ).
4. A. de Candolle, Origin of Cultivated Plants, pp. 68-71; Leclerc, Traite' des simples, Vol. III, pp. 69-71; Achundow, Abu Mansur, pp. 113, 258.
دیگر نام­های ایرانی اینهاست: تره tārā  و کوار kawar این نام­ها با پراسی  πρασυ  یونانی، پراسا prāsa تركی، کراث kurāt عربی معادل­اند.  اینكه مراد از گندنای فارسی را باید گونه آلیوم َاسکالونیکوم [کراث اندلسی، قفلوت/قفلوط، مردوس/ملخ/کراث ابو شوشه] A. ascalonicum  َ یا آلیوم پوروم porrum .A.  (گندنا، تره فرنگی، leek، در عربی و اردو کراث )  دانست بر من روشن نیست و باید داوری را به گیاه‌شناسان کار آمد واگذارم. شلیمر (Terminologic, p. 21) گندنای فارسی را همان آلیوم پوروم Allium porrum  [کراث، تره فرنگی] می‌داند؛ حال آنكه به باور او آلیوم اسکالونیکوم Allium ascalonicum باید همان موسیر   musir (بلبوس وبری/ بَصَل الزِّيز/ بَصَل الزَّاز/ لِوپولدیا کِموسا) فارسی باشد. فولرز در واژه نامه فارسی لاتین خود  (Vullers, Lexicon Persico-latinum, Vol. II, p. 1036) در برابر موسیر معادل پوروم porrum را آورده است. از سوی دیگر، استوارت (Chinese Materia Medica, p. 25)، به پیروی از/در اقتفای اسمیت (F. P. Smith)، هیائی   hiai چینی، یكی از گیاهان تیره پیاز را كه از دیرباز  بومی چین بوده، همان آلیوم  اسکالونیکوم  Allium ascatonicum دانسته است. اگر این نظر درست باشد، بی برو برگرد چینی­ها همسانی هو-تئی hun-t'i خارجی با هیائی hiai را درمی­یافتند،  هرچند بشرطی که هر دو از گیاهان یك گونه، یعنی از گونه اسکالونیکوم ascalonicum باشند. این احتمال نیز هست كه این دو در اصل یك گونه بوده‌ و در نتیجه شیوه كشت تفاوت پیدا كرده‌ باشند.