۱۳۹۸ اسفند ۴, یکشنبه

پیوست دو ویراست پنج 5


پیوست دو

در صفحات پیش فرصتی پیش آمد تا چند نوبت از واژه‌های ترکی که در ترکستان چین کار می برند یاد کنم.  لوکاک[1] واژگان ترکی درخشانی در پایان مجموعه نوشته هائی آورده که در سرزمین تورفان یافته و نگاشته.  در این سیاهه چند وام‌واژۀ چینی هم هست که مایلم در اینجا چند کلمه در باره آنها بیاورم. 
لوکاک روی هم رفته واژه‌ها را درست آورده و روشن کرده، هر چند همبرابرهای چینی­شان را نیاورده.  هرچند چندین واژه را وام‌گرفته از چینی دانسته که چینین نیست؛ حال آنکه شماری دیگر از واژه‌ها وام از چینی­اند که روشن نکرده و شماری از این واژه‌ها را چینی دانسته اما با گذاردن نشانه پرسش رها کرده.  واژۀ yan-za ("چپق") از دستۀ نخست است که چینی شمرده، در حالی که برعکس دربست آلتائی است و بی هیچ نشانی در چینی.2 چنان که بوتلینگ از این پیش گفته آنرا را در یاقوتی khamsa یا xamsa ‌گویند.3 در مغولی gangsa یا gantsa4 است و در گویش بوریاتیِ سلنگین/سلنگا gansa (Selengin).5 به قلمرو اویغوری نیز راه یافته است: qansa در وگول xonsa (Wogul) در اُستیاک/خانتی [Khanty (or Hanti)] و xansa در سامویدی (Samoyed6.  گفتنی است که به تبّتی هم راه یافته هرچند هنوز روشن نشده وام واژه است یا خیر.  آن را  gan-zag می‌نویسند (که gan-za گفته می‌شود؛ کووالفسکی به شکل  gan-sa نگاشته و هنری رمزی آن در تبتّی باختری به شکل kanzak آورده)؛ این نگارش از آن است که مردم واژۀ تبّتی gan-zag ("مردم،  شخص") را با این واژه یکی کرده‌اند.  نمی‌توانم آن‌طور که نویسنده  می‌گوید jū-xai-gül ("نرگس") را دارای ساخت ترکی چینی بدانم.  در چینی نرگس را 2471 šwi-hien ("پری آبی") [شِیتین شو/水仙属] ‌گویند.[2] پر پیداست که  gül همان گل، gul فارسی است.  واژۀ Jüsäi ("سیر") نیز چینی نیست.  برخـلاف گفته وی mājāzā ("صندلی") هم نمی تواند چینی باشد. 
 واژه ton ("سرد، فسرده") که گویا همان واژۀ چینی 2472 tun به همان معناست و واژه tung ("سطل چوبی") معادل واژۀ چینی  2473 t'un ("تشت، بشکه") در دستۀ دوم جاری می‌گیرند.  همین‌طور واژۀ 2474 pän ("تخته") از واژۀ چینی pan   واژۀ  yangza ("نوع، گونه") از واژۀ چینی  2475 yan-tse و واژۀ qāwá ("کدو") از واژۀ چینی 2476 kwa گرفته شده‌اند. 
واژۀ ton-kai ("شتالنگ، پژول خر که در نوعی بازی [قاب]  کار گیرند") را به دو دلیل چینی دانسته.  این نام همراه با شرحی کوتاه از بازی، در فرهنگ چند زبانۀ مانچویی2 به صورت  2477 tan čen'r kun'r در چینی (محاوره ای) و t'e-k'ei-gan در تبّتی آمده؛ پر پیداست که  دومی تبّتی نیست و بی‌ چون و چرا  آوانگاشتی را نماید.  هر چند چه بسا واژۀ چینی نیز چنین باشد.  در مانچویی، واژۀ toxai را به سر صافِ استخوانِ قوزک گویند و گویا با  tonkai  ترکی مربوط باشد. 
خاستگاه چینی lā zā ("فلفل قرمز، شیرین فلفل گینه، فلفل فرنگی") چون و چرا نمی پذیرد.  این همان  2478 la-tsa چینی است.3 چینی بودن ïr žïn ("دو تن" یعنی فرزند یک مرد چینی و یک زن ترک) حتی کمتر از این جای چون و چرا دارد؛ بی شک این نام  همان 2479 er žen است. 
شناسائی واژه های چینی زیر که لوکاک آورده شدنی است، پر پیداست که تنها آنهائی را آورده ام که اهمیتی ویژه دارند: 
dän،  مهمانخانه، بنگالو، برگرفته از2480 tien.  چینی‌ها این واژه‌ها را به سراسر آسیای مرکزی برده‌اند.  حتی آن را به‌صورت tīm در سغدی می‌یابیم.4
gō-sī به معنی اعلان­های رسمی که در مکانی عمومی گذارند، برگرفـــــته از 2481  kao-ši. 
  Sai-pun،  درزی، خیاط برگرفته از  2482 ts'ai-fun. 
maupan،  آسیابان، آسیا، برگرفته از  2483 mo-fan (ču). 
 yan-xō، مسابقه، برگرفته از 2484 yan hwo. 
تونچی بک Tunči bäk، ترزبان، دیلماج؛ جزء نخست برگرفته از 2485 teun-ši (نک:

 Loan-Words in Tibetan, No.  310
 و
 Journal Am. Or. Soc., 1917, p.  200).
Čän،  پول، برگرفته از2486 čeien
tī-za،  اسکناس­هایی که فرمانروای اورومچی (Urumči) به جریان انداخت، برگرفته از2487 t'i-tse. 
jōzā،  میز (لوکاک به خطا به"صندلی" برگردانده)، برگرفته از 2488 čo-tse. 
 anč،  تختخواب برگرفته از 2489 čwan. 
dā-dir،  نوعی باقلا، شاید برگرفته از  2490 ta-tou. 
dan-za،  دفترچه، برگرفته از 2491 čan-tse. 
šum-pō پیشنام فرماندار چینی، برگرفته ازsün-fu 2492 (؟). 
lā-tāi،  شمعدان، برگرفته از2493 la t‛ai. 
min-län-zä،  پردۀ در، برگرفته از 2494 yan yao. 
Yan-yo، سیب زمینی،  برگرفته از yan yao 2495. 
در مجموعۀ ترکی راکت/ G. RAQUETTE[3] واژه‌های چینی زیر را یافته‌ام:
čin-säy، کرفس، برگرفته از2496 cin tsai. 
manto، کوفته قلقلی، برگرفته از2497 man-tou. 
čizä،  پای چینی (سنجه/مقیاس/واحد طول)، برگرفته از2498 či-tse. 
lobo  شلغم دراز، برگرفته از2499 lo-po. 
jin ؛گرم چینی [واحد وزن]، برگرفته از2500 čin. 
چند نکته دیگر در باره واژه‌های چینی را که لوکاک فرو نگاشته می­توان اینجا آورد:
 روشن است که  nahāl،  ("یاقوت")همان لعل، lāl فارسی است (نک: ص 575 کتاب پیش رو). 
هیچ دلیلی برای چون و چرا  دربارۀ خاستگاه  فارسی واژۀ، پالاس/پلاس palas ("پارچۀ، بادبان") نیست ؛ این همان بالاس، bālās فارسی است (ص 495 کتاب پیش رو). 
döwa ("تپّه ") همان وضعیت deve،  teve ترکی ("شتر") را دارد؛ بسنجید با Toung Pao, 1915, p.  21. 
ylipis ("پلنگ برفی") [عربی نَمَر الثلوج] همانند irbis مغولی ("پلنگ") است. 





2. واژۀ چینی برای چپق (yen-)tai بصورت dai در زبان­های نانای/گُلده‌ و دیگر زبان­های تُنگوز هست،  زیرا قبایل تنگوز
 چپق­هایشان را از چین آرند.
6. آلکویست واژه‌های اوگری را وام از ترکی می‌داند: