۱۳۹۸ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

ساخ ویراست پنج 5/سای،چا، چای، شای در ساینو-ایرانیکا، بخش وامداری ایران به چین، برتولد لوفر


 دسترسی به اطلاعات دقیق تر درباره تاریخ و چگونگی گسترش مصرف چای چینی، کامیلیا تئیفرا (Cameilia theifera) در میان مسلمانان بس جذاب است.  چنین می نماید که سلیمان، تاجر عرب که  پیرامون  سال 851 م می‌نوشت، نخستین  بیگانه­ای باشد که شرحی درست درباره کارگیری برگ چای به عنوان نوشیدنی نزد چینیان داده و نام غریب ساخ sāx [تصحیف سای!؟] را برایش کار برده.4  شگفتا که نویسندگان عربی که نامشان را بر می شمارم و در امور مربوط به چین چیز نوشته‌اند در این مورد یکسره خاموشند.  در مجموعه بسیار خوب نوشته­های عربی مربوط به خاور، که فراند با قابلیت تمام گردآوری و تفسیر کرده، حتی نام چای هم نیامده.  در دارونامه پارسی ابومنصور و در جامع ابن‌بیطار نیز نامی از چای نیست. از سوی دیگر، نویسندگان چینی در سده‌های میانه مثل چو کو ـ فی (Čou K‛ü-fei) و چائو ژو ـ کوا (Zhao Rukuo /Cao Zukwa) اشاره‌ای به چای به عنوان یکی از کالاهای  صادراتی چین نکرده‌اند.  در وضعیت امروزی می‌توان به این نتیجه رسید که عادت نوشیدن چای بیش از سده سیزدهم به باختر آسیا نرسید و بسا که مغولان آن را گسترانده باشند.  در زبان­های مغولی، ترکی، پارسی، هندی، پرتغالی، یونانی نو و روسی واژه čai ]چای[ را می‌یابیم که جملگی بر پایه č‛a در زبانِ شمالِ چین است.[1] راموسیو (Ramusio) در دیباچه  ویراست خویش از کتاب مارکو پولو که پس از مرگش در سال 1545 منتشر شد، گفته از بازرگانی ایرانی حاجی محمد نام، ساخت نوشیدنی از چای را شنیده.2 ماندلسلو3 گوید تا سال 1662 ایرانیان به جای چای، The'،  همچـــنان قهوه (coffee) Kahwa، می‌خوردند [نقش نفوذ انگلستان و کمپانی هند شرقی در این تغییر عادت خود می تواند پژوهشی راهگشا باشد.  م.و.د.].  در سده پانزدهم، آ ـ لو ـ تین! (A-lo-tin)، فرستاده‌ای از تی‌ین ـ فان
(عربستان/مکه/ T'ien-Fan(Mecca) [برتشنایدر در تحقیقات قرون وسطی ضبط­های ,T’ien –fang  T’ ien – tang را آورده] هنگام پیش داشت پیشکش­های خود به فغفوری از دودمان مینگ خواستار برگ چای شد.4
خبرنامه باغ­های کیو (Kew Gardens) از سال 1896 (ص 157) حاوی اطلاعات جالب زیر درباره "چای سفید ایران" است:
"در گزارش کنسـولگری در بـاره بازرگانی اصفهان و یزد (Foreign Office, Annual Series 1896, No 1662) نکات زیر درباره بازرگانی چای در ایران آمده: ’چای سیاه یا چای کلکته همچنان به یک اندازه برای نوشیدن مردم وارد می‌شود؛ سال گذشته بالغ بر دو میلیون پوند ]پیرامون هزار تن[ بوده.  چای سفید را که از چین، یا به سخن درست تر از تونکن/تونگکینگ Tongking وارد می‌شود، تنها در یزد می خوردند و از همین رو کم عرضه است. ‘  جناب آقای جان پریس، کنسول علیا‌حضرت ملکه در اصفهان، مقدار کمی از ’چای سفید‘ بالا را به موزه گیاهشناسی اقتصادی پیشکش کردند؛ بسیار مانند آن که در خبرنامه باغ­های کــیو زیر نام چای پو ـ اِر (p‛u-erh) آمده (Kew Bulletin, 1889, pp. 118 and 139).   گویــند بهترینش را برای دربار چین نگاه می‌دارند.  نمونه یزدی جوانه‌های بسیار جوان برگ پوشیده از کرک­های نازکی داشت که سبب می‌شد رخششی سیم‌گون پیدا کند.  در نتیجه تکان­های سفر کرکها ریخته و گلوله‌های کوچک زرد رنگ به قطری نزدیک به یک سانتی‌متر شده بودند.  گرچه فراوانی  کرک­های این نمونه بسیار بیشتر از حدِ معـــــــمول است، روشن است که این بــرگ­ها از گیاه چای آسـام/کامیلیا تئیفِرا گریفیث (Camelia theifera, Griff.) که در بخش­هایی از آسام و برمه خودروست ولی اینک در برمه، تونگ‌کینگ و نقاط دیگر کشت گسترده دارد دست ‌آیـد.  چای لائو (Lao) (Kew Bulletin, 1892, p.  219) و چـای لپـت (Leppett) (Kew Bulletin, 1896, p.  10) از همین گونه دست ‌آید.  نوشیدنی که در ایران از چای سفید سازند برنگ کاهیِ روشن، با طعم دلنشین چای خوب چینی است.  گرچه این چای در بازار انگلستان ناشناخته نیست چندان ارزشی ندارد. 




1 . تبتی‌ها در تاریخچه چای جایگاهی ویژه دارند. آنان هنوز هم واژه چینی چای را به صورت باستانی آن، (dža) ja، [ཇ།] در زبان خود حفظ کرده‌اند و چنان که از T‛oung Pao (1916, p. 505)  دریافته‌ام، از دوره ت'انگ چای را از چین وارد و مصرف می‌کرده‌اند.  در واقع، چای یکی از عوامل اقتصادی اصلی و دارای برجسته‌ترین نقش در روابط سیاسی چین و تبت بوده.
2. Yule, Cathay, new ed., Vol. I, p. 292; or Hobson-jobson, p. 906.