منشاء كمدی الهی دانته كجاست؟
از: ariusabdulahad
میگوئل آسینپالاسیوس در بررسی نفوذ تصوّر اسلامی از آخرت در كمدی الهی تأثیر ابنعربی را در دانته تحقیق كرده است. رابطهی میان صعود به آسمان در كتاب دانته و معراج در اسلام قبلاً توجّه پارهای از مدرسیان را جلب كرده بود. اوزانام Ozanam ، مدرسی فرانسوی قرن سیزدهم / نوزدهم، در تحقیقات مهمّ خود دربارهی دانته كسانی را كه اثر شاعر توسكانی را «تنها یادگار قرون وسطی» پنداشتهاند به استهزا گرفت و شاعر را دانشمندی شمرد بسیار مطّلع كه از تمام تجربههای گذشته استفاده كرده است. به عقیدهی او «دو راه، یكی به سوی شمال و دیگری به طرف جنوب، دانته را به منابع شرقی كهن هدایت كرده است. او معتقد بود كه در آن موقع ارتباط میان مسلمانان و اروپا بسیار نزدیك بود.» دانته ترجمههای لاتینی آثار بسیاری از حكمای مسلمان و طرفداران تصوّف، لااقل آثار ابنسینا و غزالی ، را خوانده بود. در پی اوزانا و دانكونا d'Ancona ، شارل لابیت Charles Labitte در مقدمهای كه بر كمدی الهی به ترجمهی مترجم فرانسوی بریزو Brizeux نوشت، عقیده داشت كه زمینهی اثر دانته میبایست از عالم اسلام به عاریت گرفته شده باشد. در آن موقع مودی دگویه Modi de Goeje و بعضی مؤلّفان دیگر آراء مشابه داشتند. متأخرترین آثار ادگاربلوشه Edgard Blochet دو رساله راجع به این مسئله منتشر كرد: تحقیقات درباب تاریخ دینی اسلام ، 1307/1889، و منابع كمدی الهی ، 1319/1901. او در این تحقیقات از این نظر دفاع كرد كه تصوّر صعود به آسمان مستقیماً از اسلام گرفته شده است. بنابر عقیدهی بلوشه در آیهای از قرآن اشارهای به معراج هست، هر چند توضیحی دربارهی آن داده نشده است. بسیاری از این تعبیرها محصول تخیل عام در اسلام است و میبایست مربوط به منابع كهنتر بوده باشند. ریشههای این تصوّر را به خصوص در كیش زردشتی باز مییابد. او وصف معراج را به اثر ادبی مبنی بر زند اوستای ارداویراف شاعر زردشتی نسبت میدهد. بارتلمی ، ارداویرافنامه را ترجمه كرد و در مقدمهی خود بر آن تشابهات میان كمدی الهی و این كتاب زردشتی را نشان داد. بلوشه دعوی كرد كه اندیشهی عروج به آسمان هم از منابع پارسی و هم از منابع «اسلامی شده» به دانته رسیده است.
استنتاجهای آسین پالاسیوس دقیقتر است. او كه صرفاً به مقایسهی میان متنها قانع نبود در منابع دانته تحقیق كرد و در نتیجه ثابت كرد كه این منابع چگونه متّكی بر كتب اسلامی یعنی ترجمههای این آثار بودهاند. او با تأكید بر اهمیت خاصّ « سیر و سلوك » ابنعربی مسئله را با موفقیت بسیار حل كرد. ابنمسرّهی جبالی اهل مِرسیه و قرطبه كه در اصول تصوّف ابن عربی تخّصص داشت تأثیر این اصول را به طور كلی در مدرسیان غربی و در كشیشان فرانسیسی Franciscan و بالأخص در دانته كه تا آن زمان به عنوان یكی از پیروان ارسطو و قدیس توماس شناخته شده بود مبرهن كرد.
كتاب پالاسیوس مركب از چهار قسمت است:
1- مقایسهی كمدی الهی با لیلةالاسراء و معراج؛
2- مقایسهی كمدی الهی با تعبیرات مسلمین از عُقبی؛
3- عناصر اسلامی در مكتوبات مسیحی پیش از دانته؛
4- تحقیق و تعیین انتقال آثار اسلامی به اروپایی مسیحی به طور كلّی.
آسین پالاسیوس در قسمت اول شیوع تصوّر معراج را در اسلام تحقیق میكند. این بررسی را با رجوع به متون مختلف و حواشی دنبال میكند و هر یك را جداگانه با كمدی الهی تطبیق میكند. وهمیات بسیار نسبت به آیهای از قرآن دربارهی معراج در تخیل عامّه ایجاد شده بود. (23) همهی این توهمات در اوصاف سقوط به دوزخ در شب (اسراء) و صعود به آسمان در معراج تركیب شدند. مضمون معراج كه تخیل عامه آن را پرداخت به وسیلهی ابنعربی به صورت كنایتی عرفانی به كار رفته است. بسیاری از صوفیان مانند جنید بغدادی ، بایزید بسطامی ، و جز آنها پیش از آن، كنایهی اخلاقی را به كار برده بودند. این كنایهی باطنی در كتاب ابنعربی مقام مهمتری كسب كرد. بعدها واقعهی عروج به آسمان در كتابهای معراجنامه و مخزنالاسرار نظامی گنجوی با تفصیل بسیار نقل شده است. مینیاتورسازان مسلمان این آثار را با تصاویر بسیار دربارهی این سفر روحانی مصوّر ساختند.
ساختمان دوزخ دانته همان ساختمان دوزخ ابن عربی است. هر دو بناهای قیفی شكل بزرگ هستند مركب از طبقاتی چند. پلكانهای پیچ در پیچ به این طبقات منتهی شدهاند، كه در هركدام دستهای از گناهكاران جای گرفتهاند. سنگینی گناهكاران هر قدر رو به پایین نزول میكنند بیشتر میشود. هر طبقه باز به قسمتهای متعدّد تقسیم شده است. در دوزخ ابنعربی طبقهی اول اقیانوسی از آتش است و موافق چیزی است كه دانته آن را Dite خوانده است، كه در كرانههای آن گورهای متعدّد از آتش قرار دارند. دزدان، جنایتكاران، غارتگران، ستمگران و شكمبارگان در حفرههای مشابه عذاب میكشند. مكافات تشنگی كه در كمدی الهی به سازندگان سكهی تقلبی داده شده است در معراجنامه به بادهگساران اختصاص یافته است.
پیامبر در دروازهی آسمان با فرشتهای كه از جانب خدا به خدمت او گماشته شده است دیدار میكند. فرشته، پیامبر را نزد گروهی از حوریان - كه در آسمان، محبوب امرؤالقیس شاعر را احاطه كردهاند - میبرد. به همین طریق هنگامی كه دانته به آسمان وارد میشود با ماتیلدا Matilda دوشیزهی خوبرو روبه رو میشود كه با ادب و ظرافت پرسشهای او را پاسخ میگوید. ساختمان آسمان در هر دو تصوّر یكسان و ملهم از المجسطی بطلمیوس است. ارواح خوشبخت متناسب با مرتبت فضایلشان در یكی از نُه فلك قرار گرفتهاند. هر یك از نُه فلك با نشانهای از بروج مطابقت دارد. این هر دو كتاب یك ساختمان اخلاقی دارند كه فضیلتها را به هر طبقه یا به هم فلك در آسمان تخصیص میدهند. كتب اسلامی با عنوان معراجنامه در توصیف عالم آسمانی همانقدر به شرح جزئیات میپردازند و همانگونه مهارتی را نشان میدهند كه در كمدی الهی میتوان دید. چشمان هر دو مسافر به محض ورود به منزلگاه تازهای از معراج با نزدیكشدن به خدا تاب دیدن را از كف دادهاند. هنگامی كه راهنمای ویژهی آن، جبرئیل یا بئاتریچه Beatrice آنان را از عنایت الهی خبر میدهد دیدگانشان گشوده میشود. جبرائیل و بئاتریچه نه تنها در مقام راهنما به آنان خدمت میكنند بلكه در هر منزل برای آنان دعا نیز میكنند. همچنان كه سرانجام با ورود دانته به عرش اعلی بئاتریچه جای خود را به قدیس برنار میدهد، همچنان نیز جبرائیل، هنگامی كه پیامبر به راهنمایی شعاعی از نور به حضور خدا پیش میرود، او را تنها میگذارد. در تحقیق منابع اسلامی دانته میتوان كمدی الهی را با رسالةالغفران ابوالعلاء معرّی شاعر عرب مقایسه كرد. میان جذبهی دینی، رقّت خیرخواهانه و طنز كه وضع عواطف مصنف این كتاب را تعیین میكند، و جذبهی دینی، نقّادی، هجو و طنز دانته خویشاوندی نزدیكی وجود دارد. از آنجا كه معراج برای كتاب شاعر عرب نیز موضوع اساسی است، در صورت فقدان هرگونه سند تاریخی به منظور تكمیل چنین مقایسهای باز مطالعهی آن مفید است. دانته در بهشت به هم عصران خود پیكاردوی فلورانسی Ricardo of Florence و گونیتزای پادوایی Gunizza of Padua بر میخورد. بنا به گفتهی ابوالعلاء پیامبر با حمدون حلبی و توفیق بغدادی دیدار میكند. هر دو پایانهای مشابه دارند. همین كه در یك مورد پیامبر و در مورد دیگر دانته، به درگاه خدا وارد میشوند، او را دریای عظیمی از نور میبینند.
توجه جهان به عارفان اسلامی
34-10- صوفیان مسلمان به استثنای ابنمسرّهی اسپانیایی (270-319/883-931) و ابن عربی مانند «فلاسفه» در اروپا معروف نبودند. ابن مسرّه بنیانگذار نحلهی اشراقی بود. افكار این نحله از اسپانیا به مدرسیان اوگوستینی از قبیل دانزاسكوتس و راجربیكن و رامون لول منتقل شده بود. (24) با وجود این گوته دیوان شرقی را در سالهای رشد خود پس از خواندن حافظ نوشت. فیتزجرالد رباعیات خیام را به انگلیسی ترجمه كرد و این كتاب با علاقهی زیاد روبهرو شد. نیكلسن علاوه بر منتخباتی از مثنوی و دیوان مولوی ترجمهی انگلیسی مثنوی رومی را در چندین مجلّد منتشر كرد. ماسینیون تمام عمر خود را وقف تحقیق در احوال منصور حلّاج كرد. اخیراً تحقیق دربارهی آثار حارث محاسبی فزونی یافته است. الدوس هكسلی Aldus Huxley در حكمت جاویدان خود به كرّات به ملّای رومی اشاره میكند، و متفكّرانی همچون رنه گنون Rene Guenon مستقیماً از تصوف الهام گرفتهاند. (25)
در زمان خود ما كربن با انتشار قسمت اعظم آثار سهروردی مقتول [شهید] در دو مجلّد با اصل فارسی و عربی آنها در استانبول و تهران با عنوان مجموعهی مابعدالطبیعه و عرفان (26) توجّه طرفداران مذهب اصالت وجود و مذهب اصالت وجود بشری را به این شهید بزرگ جلب كرد. (27)
نوشته شده در Thu 30 Sep 2010ساعت 7:16 PM توسط ariusabdulahad| آرشیو نظرات