۱۴۰۳ بهمن ۶, شنبه

 

مامور سابق وزارت اطلاعات: قاتل رازینی و مقیسه از مجاهدین خلق نبود، افسردگی داشت

محمد مقیسه

منبع تصویر،IRNA

توضیح تصویر،قاضی مقیسه به سختگیری مشهور بود

یک مامور سابق وزارت اطلاعات می‌گوید قاتل محمد مقیسه و علی رازینی عضو سازمان مجاهدین خلق نبوده و به دلیل مشکلات شخصی افسردگی داشته است. قوه قضاییه ایران صحبت‌های او را تکذیب کرده است.

ناصر رضوی، با ارجاع به «همکارانش» به انصاف‌نیوز گفته است: «ضارب افسردگی داشت و رسته‌اش از اداری به خدماتی تغییر کرده بود.»

قوه قضاییه ایران در بیانیه‌ای حرف‌های آقای رضوی را «اظهارنظر شخصی» دانسته است.

به گزارش خبرگزاری مهر دادستانی تهران می‌گوید «به دلیل ادعاهای متعدد کذب» علیه آقای رضوی پرونده تشکیل داده است.

علی رازینی و محمد مقیسه دو قاضی دیوان عالی کشور در تهران شنبه ۲۹ دی در داخل ساختمان دادگستری به ضرب گلوله کشته شدند. اعلام شد که ضارب پس از سوءقصد به آنها خودکشی کرد.

روایت این مامور سابق چه تفاوتی با روایت رسمی دارد؟

آنچه آقای رضوی به انصاف‌نیوز گفته تفاوت‌هایی با روایت رسمی قوه قضاییه دارد.

او می‌گوید که ضارب احتمالا «نسبت به رازینی و مقیسه دلخوری‌های شخصی داشته و همین به او انگیزه داده که نیری، رازینی و مقیسه را هدف قرار دهد.»

این مامور سابق وزارت اطلاعات گفته است: «او پس از قتل مقیسه و رازینی سراغ آقای نیری رفت اما با محافظ درگیر و در نهایت کشته می‌شود.»

آقای رضوی در حالی می‌گوید ضارب به سراغ حسینعلی نیری هم رفته بود که قوه قضاییه این موضوع را تکذیب کرده بود.

قوه قضاییه رسما اعلام کرد که آقای نیری «در روز ترور، نه در صحنه ترور و نه اصلا در دیوان عالی کشور حضور نداشته است.»

در گزارش‌های اولیه در روز سوءقصد برخی رسانه‌ها، از جمله خبرگزاری فارس، گزارش کردند که حسینعلی نیری نیز زخمی شده بود. ایرنا هم گزارش کرده بود که یک مستشار دیوان عالی هنگام حمله زیر میز رفته بود. اما زخمی شدن یک قاضی دیگر همان روز از طرف قوه قضاییه تکذیب شد.

علی رازینی

منبع تصویر،IRNA

توضیح تصویر،علی رازینی یک بار دیگر هم در سال ۱۳۷۷ هدف سوءقصد قرار گرفته بود

مامور سابق وزارت اطلاعات درباره نحوه مرگ فرد ضارب می‌گوید که پس از درگیری با محافظ حسینعلی نیری، «او در نهایت کشته می‌شود.» البته آقای رضوی به روشنی نمی گوید که ضارب چگونه کشته شد.

بیانیه رسمی قوه قضاییه با رد این گفته، حرف‌های آقای رضوی را «دور از واقعیات پرونده» می‌داند و می‌گوید که «این فرد بلافاصله بعد از انجام عملیات خود، خودکشی کرده است.»

اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه روز ۳ بهمن درباره منشا سلاح مورداستفاده در این سوءقصد گفت که «این اقدام فرد نفوذی با اسلحه تهیه شده توسط وی صورت گرفته و اسلحه محافظ نبوده است.»

آقای رضوی هم درباره چگونگی دسترسی ضارب به سلاح گفت: «او به کسی برای دریافت اسلحه مراجعه کرده اما این فرد به او سلاحی نداده. اما اینکه این سلاح متعلق به محافظ باشد درست نیست.»

چرا نام سازمان مجاهدین خلق مطرح شده است؟

تصویر مسعود رجوی در پس زمینه مریم رجوی

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،سازمان مجاهدین خلق یکی از سازمان‌یافته‌ترین گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی است که سابقه فعالیت مسلحانه هم دارد

سخنگوی قوه قضاییه در اظهارنظری مشابه به خبرنگاران گفت: «چند نفر از عوامل گروهکی شناسایی و دستگیر شدند که در مجموع به نظر می‌رسد عامل نفوذی با یک خط گروهکی و منافق در ارتباط بوده است.»

او قاتل را «فردی نفوذی» خواند اما مشخص نکرد که ضارب احتمالا با کدام گروه یا سازمان در ارتباط بوده است.

حسام‌الدین آشنا مشاور در دولت روحانی روز وقوع قتل‌ها (۲۹ دی) در ایکس نوشت: «از دهه شصت تاکنون خطر منافقین (سازمان مجاهدین خلق) از هر زمان بیشتر است.»

بسیاری از سوءقصدها به مقام‌های جمهوری اسلامی در سال‌های آغازین پس از انقلاب ۱۳۵۷ به سازمان مجاهدین خلق منتسب شده است.

ناصر رضوی درباره گرایش سیاسی احتمالی ضارب آقایان رازینی و مقیسه گفته است: «همکاران ما به این نتیجه رسیدند فردی که مرتکب این اقدام شده هیچ‌گونه‌ سابقه‌ی مرتبط با سازمان نداشته است و این قتل سیاسی نبوده است.»

آقای رضوی در این مورد گفت: «انتساب ترورها به سازمان مجاهدین خلق به نفع آنهاست.»

او با گمانه‌زنی درباره وجود انگیزه‌هایی برای انتساب سوءقصد به سازمان مجاهدین گفت: «در این نوع پرونده‌ها فشار زیادی وجود دارد که ترور به سازمان منسوب شود زیرا انتساب عامل قتل به منافقین نوعی امتیاز برای مقتولین محسوب می‌شود.»

سازمان و منافقین اصطلاحاتی هستند که برای اشاره به سازمان مجاهدین خلق استفاده می‌شود.

اسدالله لاجوری و صیاد شیرازی

منبع تصویر،MEHR

توضیح تصویر،اسدالله لاجوری و صیاد شیرازی از جمله مقام‌هایی هستند که سوءقصد به آنها پس از دهه ۱۳۶۰ به سازمان مجاهدین منتسب شده است

آقای رضوی گفت که «از سال ۶۰ به بعد مسائل بسیاری ارتباطی به «سازمان (مجاهدین خلق)» نداشت ولی با انگیزه‌های مختلف تلاش می‌شد به سازمان مرتبط شود.»

او تلاش برای انتساب مسئولیت ترور ناموفق علی رازینی در سال ۱۳۷۷ را یک مورد از چنین «انگیزه‌هایی» دانست و گفت که با وجود مسئولیت گروه مهدویت، برخی به نقش سازمان مجاهدین می‌پرداختند.

آقای رضوی گفته است: «وقتی که آقای رازینی در بیمارستان بستری بود به دیدن او رفتم و برایش توضیح دادم که این ترور کار «سازمان» نبوده. او خیلی ناراحت شد و گفت که من می‌دانم کار آنهاست و شما بیخود می‌گویید.»

این مقام سابق اطلاعاتی به پرونده دیگری اشاره کرده است که در آن یک فرد «مسئول» در کیش به دست زنی کشته و مسئولیت آن به سازمان مجاهدین خلق منتسب شد.

اما «ما بررسی کردیم و دیدیم که کار آنها نبود. آن مسئول خیلی ناراحت شد و توهین کرد و گفت افرادی که پرونده را بررسی کردند خودشان نفوذی و مرتبط با سازمان هستند. این در حالی بود که مقتول دوست همسر این خانم بود و قصد تجاوز به همسر دوستش را داشت که آن خانم هم از خود دفاع کرد و با چاقو او را زد.»

ناصر رضوی کیست؟

ناصر رضوی از «مسئولان اطلاعاتی امنیتی کشور» معرفی شده که «بیش از ۳۰ سال مسئول میز سازمان مجاهدین خلق بوده است.»

ایرنا، خبرگزاری رسمی ایران، و تسنیم، خبرگزاری نزدیک به سپاه، پیشتر آقای رضوی را از «مسئولان اطلاعاتی سپاه و وزارت اطلاعات ایران» معرفی کرده‌اند که سال‌ها در این نهادها فعالیت داشته و بر سازمان مجاهدین خلق متمرکز بوده است.

آقای رضوی پیش از این نیز در مقاطعی با رسانه‌های رسمی ایران مصاحبه کرده است.

در سال ۱۴۰۱ کتابی با عنوان «استراتژی و دیگر هیچ» شامل گفتگوهایی با ناصر رضوی منتشر شد.

بیشتر این گفتگوها بر نقش سازمان مجاهدین در التهابات سیاسی داخل ایران در سال‌های دهه ۱۳۶۰ و دوران جنگ ایران و عراق متمرکز است.