زار در میان شایقیه شمال سودان(1)(احمد الشاهی ترجمه مهرداد وحدتی)
(تصویر: مهرداد وحدتی دانشمند)
در باره نویسنده(به قلم خودش)
مهرداد وحدتی دانشمند در سال یکهزار و سیصد و بیست وچهار خورشیدی در خانواده ای متوسط از خلبانی بزرگ و مادری خانه دار به دنیا آمد و در چشم بر هم زدنی سایه هردو از سرِ او و دو برادرِ کهترش برفت. با وجود پذیرش در رشته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز به حرم رهش ندادند تا با خدمت سربازی ابتدا برادری خود را ثابت کند. در اثنای این ثابت کردنِ دوساله در تهران، شیراز، چهل دختر شاهرود و خرم آباد، در دوره کارشناسی ارشدِ دو رشته علوم سیاسی و کتابداری پذیرش گرفت و همزمان با کسب علم در این دو فن شریف به رسالتی که برای خود تعین کرده بود یعنی روشنگری و اطلاع رسانی از طریق ترجمه متون می پرداخت بلکه آموزگاری باشد، هرچند کوچک. زبان آوری های بجا و نابجا نشان داد که اهلیت تحصیل در رشته علوم سیاسی را که از بنِ جان بدان عشق می ورزید ندارد. چنین شد که پس از گذراندن بیش از نیمی از واحدهای درسی پرونده زیر بغل، سر در پیش و سایه در کنار راه خویش پیش گرفت. به ناچار تنها از دانشگاه تهران کارشناسی ارشد کتابداری گرفت تا بیشتر به هدف فوق که حالا معلمی هم بدان افزوده شده بود بپردازد. حاصل ناچیزِ بیش از شش دهه زندگی او بیشتر ترجمه و کمتر تالیف چهل پنجاه مقاله و کتاب در عرصه های گوناگونی است چون: هنر، باستان شناسی، تاریخ، مردم شناسی، کتابداری و اطلاع رسانی، سیاست و علوم سیاسی، زبان و زبان شناسی، فیزیک و اَپتیک و رایانه و ... که مشخصات آن تعداد که ناچار از رفتنِ سرِ زا نشده اند احتمالا" در کتابشناسی ها از جمله کتاب شناسی ملی ایران یافت می شود، بلکه روزگاری باعثِ آوردنِ دَفی باشد بر گورَکی در گوشه ای!
بماند سالها این نظم و ترتیـــــــب ز ما هر ذره خاک افتاده جائی
غرض نقشی است کز ما باز ماند که هستی را نمی بینم بـــــقائی
مگر صاحبدلی روزی ز رحمـت کند در کار درویشــان دعــائی
یاداشت دبیر صفحه درباره مترجم:
مهرداد وحدتی از مترجمان زبده ای است که در طی چند سال اخیر بخشی از معتبرترین ترجمه های مربوط به موضوعات میراث فرهنگی(مردم شناسی ،موزه داری ،کتاب شناسی ،معماری و...)به قلم وی ترجمه و منتشر شده است.در این میان حضور وی در روند انتشار کتاب های پژوهشکده مردم شناسی بسیار موثر و ارزشمند بوده است.از وی کتاب مردم شناسی کاربردی(نشر افکار) منتشر شده ،و کتاب های مردم شناسی بصری(نشر افکار) ،کولی های ایران و جهان(نشر جیحون) ،فرانمود عملی و دنیای آرمانی(نشر بقعه) در دست انتشار است وی برای دوره ای طولانی ریاست کتابخانه میراث فرهنگی را بر عهده داشته و مدتی نیز رییس کتابخانه فرهنگستان هنر بوده است..
توضیح دبیر صفحه در خصوص مقاله:
موضوع" زار" در ادبیات انسان شناسی ایران نخستین بار در اثر جذاب غلامحسین ساعدی مورد بحث قرار گرفت ،به واقع" اهل هوا" نخستین کتابی بود که به گزارش این موضوع در ایران دست یازید.از سوی دیگر ناصر تقوایی در حوزه سینمای مستند زار را به تصویر کشید .کتاب" زار ،باد جن" گزارشی فشرده در سال های اول انقلاب از نمونه های آیین زار در سیستان و بلوچشتان را گزارش کرد.در این میان محمد رضا درویشی به بررسی جنبه موسیقایی این آیین ها در آثار متععد خود پرداخت.یکی از علمی،جذاب ترین و تحلیلی ترین مقالات در زمینه بررسی آیین زار به دکتر علی بلوکباشی در نامه انسان شناسی تعلق دارد که ساختار هویت را در آیین زار به بحث نهاده است.کتاب مردم نگاری تصویری آیین های ایرانی که حدود یکسالی است در انتظار چاپ از سوی نشر افکار قراردارد حاوی چند مقاله از محمد رضا درویشی ،علیرضا حسن زاده و منصور مرادی در تحلیل جنبیه های محتلف آیین های یاد شده در استان هرمزگان،سیستان و بلوچستان و نمونه ی ترکمنی آن یعنی " پرخوانی"(به عنوان صورتی از شفای آیینی) در شمال ایران است.مقاله یاد شده که به خامه دکتر مهرداد وحدتی ترجمه شده است ،ساختار های دیگری از نمونه های همگون آیین های یاد شده را در افریقا نشان می دهد و با توجه به آنکه گروه زیادی از محققان وجود این آیین در ایران را ناشی از اشاعه آن از افریقا به ایران می دانند این مقاله آگاهی های بسیار جالبی را پیش چشم ما می نهد.
تسخیر ارواح و شفابخشی بیماری در فرهنگ مردمی افریقا
بخش اول
مطالعه زار به عنوان آیین شفابخشی که به ویژه میان زنان و بردگان سابق رایج است به درک آداب و اعتقادات مردمان شمال سودان کمک میکند. مقاله حاضر دعوی آن ندارد که به شرح کامل این آیین پرداخته باشد چرا که انجام این مهم، مستلزم پژوهش های گسترده ای در مناطق شهری و روستایی است. بلکه هدف من در صفحاتی که در پی میآید شرح و تفصیل موردی خاص و بحث درباره آن ،در زمینه اجتماعی و دینی وسیعتری است. این کار بیش از هر چیز دیگری متکی بر مشاهدات شخصی ام از مراسم زار است که در سال 1967 در منطقه شایقیه شمال سودان در آن شرکت کردم. همچنین از مصاحبههای خود با برگزار کنندگان آئین، شیوخ و مفرد ،شیخ (1)و مردان و زنان برگزار کننده مراسم شیخات (مفرد، شیخ) و متون انتشار یافته(2) که از نظر محتوی و تحلیل متفاوت است بهره گرفتهام. مراسمی که من مشاهده کرده¬ام از نظر معنی و غایت نمونهای است از اینگونه مراسم، هر چند از نظر محتوی تفاوت هایی میان آنچه در مناطق روستایی شمال سودان و مناطق شهری و روستایی انجام میگیرد وجود دارد. مقایسه این تفاوت ها گر چه جالب است اما در محدوده بحث جاری نمی گنجد. افزون بر این جستجوی خاستگاه (های) زار نیز از مجال مقاله حاضر خارج است: پیگیری خاستگاه جغرافیایی زار جالب است اما در نبود اطلاعات مکفی و موثق، تعیین آن دشوار خواهد بود.
به طور خلاصه می توان گفت زار به اعتقاد به وجود، نفوذ و قدرت ارواح مربوط است. افراد به ویژه زنان و ... در تسخیر ارواح گوناگونیاند که هر یک از آنها خواستههای مختص به خود دارند. تاثیر تسخیر بر فرد تسخیر شده این است که احتمال میرود مرد / زن از بیماریی با علائم جسمی و روحی در رنج باشند. وقتی این خواستهها برآورده شود شخص تسخیر شده به حال عادی برگشته و ارواح راضی و آرام خواهند شد. زار که روحانیون و به ویژه افراد تحصیل کرده از آن روی گردانند در زمره اعتقاد معنوی این منطقه قرار دارد که در آن تاکید بر آن است که خداوند تنها قدرت جهان است.
با این همه حقیقت اسلام در میان سودانیهای شمالی پیچده و گوناگون است.آنان نه تنها به اصول اسلام معتقد و پایبندند، بلکه پیرو تعدادی از طریقت تصوفاند که بخشی جدایی ناپذیر از آداب و اعتقاداتشان است. حرمت قدسیان در بین مردم رایج است، صرفنظر از اینکه پیرو سلسلههای تصوف باشند یا نباشند ،آنان به هنگام نیاز دست یاری این قدیسان را طلب کرده و بدانها متوسل میگردند. یک وجه دیگر از تکثر اعتقادات آنان از گفته شیخه بر میآید که می گوید مسلمانی معتقد است، چندین بار به زیارت مکه رفته و مدافع سرسخت فرقه صوفیان خاتمیه است و در عین حال به قدرت ارواح زار اعتقاد داشته و انجام مراسم زار در صورت ضرورت و استفسار را تجویز میکند. معنای این گفته که در میان مردم شمال رواج بیشتری دارد، نشان دادن حضور انواعی از نظامهای اعتقادی است که به همزیستی با یکدیگر رسیده اند طوریکه در مواقع بیماری و مشکلات، مجاری متعدد استمداد بر روی فرد باز است.
اولین مجرائی که فرد بیمار میتواند به هنگام بیماری استمداد کند توسل مستقیم به خداوند است چرا که او قادر متعال است. وی همچنین میتواند کمک مردان دین،(3) زنده یا مرده را طلب کنند که از نظر جایگاه دینی زهد و شور دینی خود، بیش از عوام الناس به خدا تقرب دارند. تا به عنوان میانجی میان حق و خلق مددشان کند. برخی از این مردان دین(زنده) تعویذ نوشته، به ستایش حق پرداخته، طبق ادعا دست به خوارق عادت (کرامات) میزنند.
شهرت این میانجیها بسته به دفعات و فواصل معجزات، شفا دادنها و خلاص کردن مردم از مشکلات تفاوت میکند. مردان دیدن مدعی آنند که موفقیت یا ناکامی آنان در استفاده از نیروهایی است که به گفته آنان متکی بر اراده ا لهی است. بدین ترتیب شخصی که یکی از دو گزینه فوق، استدعای یاری حق یا طلب کمک از مردان دین را اختیار کند طبق هنجارهای پذیرفته شده دینی عمل میکند. گزینه سوم توسل به روشهای پزشکی سنتی برای کسب کمک و شفاست صرفنظر از اینکه بیماری جسمانی باشد یا روحی. با افزایش اعتقاد به قدرت پزشکی این احتمال هست که مردم ابتدا با پزشک مشورت کرده، سپس در صدد استمداد از مردان دین برآیند، هر چند عکس آن نیز صادق است. به هر روی آنان کامیابی یا ناکامی درمان پزشکی را به شکلی دینی تفسیر میکنند: شفا تنها به اراده الهی است (هو الشافی).
وقتی جستجوی علاج از طریق مردان دین یا پزشکی ناکام ماند فرد میتواند به عنوان 3 گزینه جایگزین به قرار متوسل شود. مردان دین زار را خلاف اسلام و عمل شیطان میدانند زیرا شامل اعمالی است چون آشامیدن خون و الکل که در اسلام حرام است و بدان علت که در زار ارواحی که صاحب قدرتهایی شمرده میشوند احضار میگردند و منتقدان زار این عمل را وهن قدرت الهی میشمارند. روانشناسان در نقد خود از زار درآن شیوهای برای درمان نشانههای بیماریهای روانی میبینند. هر چند پزشکان و عموم تحصیل کردگان زار را کلام ساکت یا چرند میدانند و تسخیر ارواح را تظاهر محض میشمرند زیرا به چشم آنان هدف اصلی کسی که دعوی تسخیر ارواح میکند کسب منافع مادی است. مخالفان زار میگویند اساساً زار امری زنانه (امیال النسوان) است و به خصوص مردان تسخیر ارواح را تظاهر صرف میدانند. اما پیش از اینکه ارزیابی رابطه میان زن و مرد و مواضع هر یک نسبت به زار صورت گیرد وجود برخی اطلاعات مردم نگارانه ضروری است.
در بین سودانیهای شمالی، تسخیر ارواح و آیینهای مرتبط با آن را با اسامی متفاوت ولی دارای ارتباط متقابلی با هم می خوانند که برخی خصوصیات زار را منعکس میکند. مصطلحترین واژهها عبارتند از: زار (احتمالاً از عربی زار به معنای دیدار کردن، هر چند این اشتقاق محل بحث است) که حکایت از آن دارد که وقتی ارواح خواستار برخی چیزها هستند به دیدار فردی میروند که این چیزها به نفع آن فرد به دست میآید و ظاهر (عربی ظهر به معنای پدیدار شدن) حاکی از آن است که ارواح، معمولاً از طریق رویاها ظاهر شده و هویت خود را بر شخص تسخیر شده و رئیس مراسم آشکار میسازند. زار را الجماعه مینامند (که در عربی به معنای گروه) و نشانه اشتمال بر کلیه ارواح است. زار را همچنین با واژه اسیاء (4) که در عربی این واژه به معنی استادان است می شناسند که حاکی از تسلط ارواح بر افراد است. معنای این واژه در نمونه ی نمونهی سران معنوی حلقههای تصوف نیز مشهود است، پیروان سلسلههای تصوف سر حلقههای خود را شیدائی (استاد من) مینامند، و اشراف و اقتدار معنوی استاد بر خود را تصدیق میکنند. جائیکه آیین زار برگزار میشود المیدان (در عربی به معنای فضای باز) یا فرش(5) در عربی فرش به معنای گستردن و پهن کردن است. در اشاره به زیلوهایی که کف میدان پهن میشود. محل و آیینزار حضر (از واژه عربی حضر به معنای حضور داشتن) گرفته شده و اشاره به حضور ارواح در طول مراسم دارد. در این مورد نیز شباهت با آداب حلقههای تصوف عیان است. مراسم صوفیانه مولد،که شامل خواندن شرح زندگی پیامبر اسلام(ص) در زاد روز تولد حضرتشان است،نیز حضر نام دارد. یکی از نامهایی که برای نامیدن زار به کار میرود و حکایت از جنبه تسخیر دارد واژه دستور است (که در عربی به معنای قانون، مجوز، و "وتد"است) است و معنای سوم حکایت از آن دارد که شخص تسخیر شده اسیر یا دربند ارواح است. ارواح را دساتیر نیز مینامند. نکته آخر اینکه زار را «ریم الاحمر» «باد سرخ» نیز مینامند که آن نیز اسمی عام برای اشاره به ارواح زار است.
اساتید زن و مرد آیین زار ]بابازار و ماما زار[ میان «لویم الاسور» (باد سیاه) که سبب جنون میگردد و ریم الاحمر (باد سرخ) یعنی بادی که مورد لاعلاج تسخیر ارواح نبوده و میتوان آن را چاره کرد تمایز قائل میگردند. در مورد باد سیاه شخص به تسخیر جن و شیاطین در میآید و هم از این روست که آن فرد، اعم از مرد یا زن «مجنون» یا دیوانه شمرده میشود. وقتی شخصی بدین نمط و شیوه تسخیر گردد چنین استباط میکنند که فرد، اعم از زن یا مرد، قوای دماغی خود را از دست داده و پاد_ اجتماع(ضد اجتماعی) و خطری برای جامعه دانسته میشود، زیرا اینگونه افراد از نتایج اعمال خود آگاهی ندارند. جن در نقاط آلوده و متروک خانه میکند و بر این باورند که همین امر علت ژولیدگی و چرکی شخص تسخیر شده را توضیح میدهد. برای معالجه فردی که به چنین روزی افتاده باید جن را از تن او تاراند. بابازارها ومامازارها میگویند اینگونه معالجات خارج از توانآنان است. معمولاً مردان دین، فکی ]فقیه[ و بیش از آنان روان پزشکان قومی اند که میتوانند به افراد جن زده کمک کنند. در واقع جن در زمره ارواح زار نیست و بابازارها تاکید می کنند که به معالجه اینگونه افراد نمیپردازد. بنابراین معالجه را به وساطت مردان دین وا میگذارند که ادعا میشود قدرت شفاعت نزد خداوند و طلب معالجه فرد جن زده را دارند یا اینکه به قدرت چرخه پزشکی متوسل میشوند بلکه کمکی به فردی که دچار بیماری لاعلاج شده بشود. برخلاف اینگونه افراد، فردی که به تسخیر یکی از ارواح زار درآمده، کل قوای دماغی و نیروی اراده خود را از دست نمیدهد.
و به همین علت تاحدودی اجتماعی بوده وعضو مسئولیت پذیر جامعه است. شخص تسخیر شده صرفاً از آن در رنج است که آن روح که وی را تسخیر کرده خواستار برآورده شدن خواستههایش است و به همین علت آن فرد نمیتواند بدون برآورده شدن آن خواستهها از مشکلات خویش رهایی یابد. برخلاف باد سیاه، ارواح زار را نمیتارانند ،بلکه آنها را راضی و آرام میسازند. ارواح زار را مهربان و مفید میدانند و معتقدند که گهگاه به دیدار فرد میشتابند.
برخلاف اجنه، اینگونه ارواح پاک و علاقمند به بوی خوش، پوشاک نیک و رنگهای شادند.بر این اساس برای راضی و خشنود ساختن ارواح لازم است که فرد تسخیر شده را کاملاً آراسته، لباس های مناسب پوشانده و خوش بوی سازند. با بازارها و مامازارها ادعا میکنند آنهایند که قادرند در جهت حل مشکل شخص و آرام کردن روح نزد آنها میانجیگری کنند زیرا تنها آنهایند که ارواح را شناخته و قادر به تماس با آنهایند. بدین ترتیب بابازارها و مامازارها بین اشخاص و ارواح زار به صورت میانجی عمل میکنند، درست به همان شکل که مردان دین به عنوان شفیع میان مردم و خدواند عمل میکنند. بابازارها و مامازارها بر این نکته نیز تاکید دارند که مردان یادشده و پزشکان فاقد قدرت آنان هستند و به همین علت نمیتوانند فردی را که به تسخیرزار در آمده معالجه کنند.
ارواح زار را به عنوان قدرتهایی پنهان میدانند و قدرت و سلطه آنان بر انسا نها وقتی عیان میگردد که این ارواح خواستار اجابت خواسته های خود (طلبات) چون اقلام پوشاک، زیور آلات زرین و سیمین، آشامیدنی، سیگار و اجناس دیگر گردند. تقاضاهای ارواح متفاوت است و هر آنچه طلب کنند به نفع افراد تسخیر شده و جلب رضایت ارواح است. تصور بر این است که ارواح در ارتباط با خواستههای خود بسیار حساسند؛ و از اینکه آنچه خواستهاند برآورده نشود نگران و بیمناک میگردند. این امر در تغییر شخصیت فرد تسخیر شده نمایان میگردد: مرد یا زن تسخیر شده علاقمند میشود که کلیه تقاضاهای ارواح برآورده شود. وقتی این تقاضاها برآورده شد روح مورد بحث، شخص تسخیر شده را عضو کرده با او به صلح (آرامش) میرسد. بدین ترتیب رابطهای دو سویه و متقابل میان فرد و روح وجود دارد: اگر قرار است آرامش خیال حفظ شود در آن صورت باید خواستههای روح به منظور آرام و راضی ساختن ارواح اجابت گردد. عامل مهم دیگر در زمینه دوسویگی این اعتقاد به تداوم بینهایت (ابدیت) تسخیر است، زیرا ممکن است روح، مدتی بعد به انجام برخی خواستهها و آرزوهای خود توسط شخص تسخیر شده نیاز داشته باشد. به همین علت است که معتقدند ارواح زار تا رانده نمیشوند بلکه با استمالت خشنود میگردند.
پایان بخش اول – ادامه دارد
یکشنبه، 29 دی 1387
حوزه های انسان شناسی
فهرست
خبرها
مقالهها
واژهنامه
گفتگوها
یادداشتها
پرسش و پاسخ
انسان شناسی باستان شناختی
انسان شناسی جنسیت
پارههای انسانشناسی
گزارشها و سخنرانیها
آزمایشگاه انسانشناسی
انسان شناسی ادبیات
انسان شناسی توسعه
انسان شناسی زیستی
انسان شناسی و تاریخ
انسان شناسی و جامعه شناسی خانواده
انسانشناسی تصویری
انسانشناسی صدا و موسیقی
جامعه شناسی و انسان شناسی پزشکی
روانشناسی اجتماعی
انسان شناسی اسطوره شناختی و ادبیات کلاسیک
انسان شناسی اوقات فراغت
انسان شناسی جهانی شدن و دیاسپورا
انسان شناسی دینی
انسان شناسی علم
انسان شناسی هنر
تاریخ علوم اجتماعی
صفحه فرهنگ مردمی
صفحه قوم شناسی
صفحه پیر بوردیو
اقتصاد سیاسی
ماخذشناسی
نظرخواهیها
معرفی و نقد
گالری عکس
درسنامهها
صفحه روش
یادبودها
پیوندها
تا فعال سازی ساختار جدید سایت، برای ورود به خانه انسان شناسی و استفاده ازمطالبش روی لوگوی آن کلیک کنید
تماس با ما نقشه سایت و توضیحات همکاری با سایت مدیران سایت و همکاران سرآغاز › حوزه های انسان شناسیکلیه حقوق این پایگاه، برای پایگاه اطلاع رسانی انسان شناسی و فرهنگ محفوظ است. اجرا: خورشیدچهر
۱۳۸۷ دی ۲۹, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر