۱۳۸۷ بهمن ۱, سه‌شنبه

اصطلاحنامه میراث فرهنگی

درآمد

اطلاعات، اعم از حقایق یا مفاهیمی که از طریق رسانه های اطلاع رسانی ارائه می گردند، یا اجزاء یا عناصر هر نظام کنترل شده در زمره گرانبها ترین کالاهای عالم اند و دسترسی به آنها از طریق فنون ذخیره و بازیایی اطلاعات به دست کارشناسان مراکز اطلاعات و اطلاع رسانی از حیاتی ترین فعالیتها در جهت حفظ و ارتقاع داشته ها و هرگونه برنامه ریزی بهرِ سعادتِ عالم و آدمند. دریغ و درد که این سرزمین چند هزار ساله با آن همه تأکید بر خرد و خردورزی تمدن آن هنوز از پیج کوچه اول علم اطلاعات و اطلاع رسانی نگذشته با فن آوری اطلاعات سینه به سینه شده بدون این که چندان اهتمامی به چسبیدن به همان قاچ زین اوّلی شده باشد.
مراکز اطلاع رسانی که درست یا نادرست مرکز اطلاعات یا مرکز اسناد ومدارک یا دبیزشگاه نامیده می شوند در چهارچوب وظایف خود از جمله به گرد آوری و ذخیره اطلاعات به منظور اطلاع رسانی و ارائه پاسخ های صریح و اصولی به پرسشها می پردازند.
ذخیره اطلاعات یا گردآوری کلیه اطلاعات لازم و مفید از انواع دبیزه ها و نشریات جاری و گذشته و دیگر منابع، به عنوان وسیله حیاتی اطلاع رسانی جهت تسهیل پژوهش و تصمیم گیری، زمانی به بیشترین سودمندی و کارآئی می رسد که اطلاعات به سهل ترین و سریع ترین طرق ممکن قابل باز یابی و ارائه به طرفهای ذیربط باشد. بازیابی دبیزه ها یا دانسته ها و اطلاعات خاص مورد نیاز، خواه در مجموعه ها و اسناد کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، خواه از طریق تسهیل دسترسی به منابع دیگر، طیفی بس گسترده و نتایجی بس شگرف دارد؛ چه از برگه های دستی و چاپی استفاده شود چه از فهرست های کتابخانه ها و نمایه های مراکز اطلاع رسانی.؛ خواه با بکار گیری نظامهای رده بندی و نمایه سازی یا آخرین دست آوردهای فن آوری اطلاعات و اطلاع رسانی در بزرگراه اطلاعاتی شبکه جهانی رایانه ای، یا به کار گیری ترکیب هائی بدیع و هوشمندانه از آنها. بدون وجود ابزارها و روشهای دقیق ذخیره و بازیابی اطلاعات به شکلی یکدست و استانده، هرگونه بازیابی جامع و مانع اطلاعات مبدل به دردسری بزرگ می گردد. وقتی اطلاعات و آمار صحیح در دست نباشد تصمیم گیری ها بر اساس شواهدی نا مستند و نا مطمئن خواهد بود و جز نتایجی الله بختیِ فاجعه بار که حتی می تواند سرنوشت جوامع را رقم زند حاصلی نخواهد داشت.
کتابداران و متخصصان علم اطلاعات و فن آوری اطلاع رسانی عمده مشکلات کار خود را چنین توصیف می کنند:
- درد و رنج ردیابی اطلاعات (فزونی و ریزش اطلاعات) در صورت نا بسندگی نمایه ها
- دشواری شازماندهی اطلاعات اعم از مکتوب، دیداری و شنیداری، چند رسانه ای و بر خط
- خطر از دست رفتن اطلاعات به علت نا مشخص بودن یا یا سازگاری شناسه های آن اطلاعات در نظامهای گوناگون نمایه سازی
- غیرممکن بودن بازیابی اطلاعات در آرشیوهای فاقد نمایه
سالهاست یونسکو و دیگر سازمانهای بین المللی علت العلل عقب ماندگی جهان سومی ها، این باز ماندگانِ خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل را کمبود با نبود کتابداری و اطلاع رسانی صحیحِ علمی تشخیص داده با انتشار نرم افزار و سخت افزار و منابع و مراجع آموزشی سعی در دراز کردن دست یاری به سوی اینان داشته اند بلکه این همسایگان کشورهای پیشرفته و مرفّه جهان نیز به دانش و ادبی فرهیخته تر مهذب شده کمتر مخل ّ دیگران شده در صدد به هم زدن نظم جهان برنیایند.
از جمله ابزارهای دقیق و استانده ذخیره و بازیابیِ اطلاعات دبیزه ها فهرست نویسی و رده بندی آنهاست که به موازات پیشرفت های اطلاعات و اطلاع رسانی زمینه را برای نمایه سازی منابع اطلاعاتی و انواع دبیزه ها فراهم آوورده است.
پیش نیاز و ابزار دستِ هرگونه نمایه ساز و نمایه سازی تهیه و تدوین تزاروس تخصصی مراکز و منابع اطلاعات و اطلاع رسانی فراخور اهداف، مجموعه ها وفعالیت هاست. تزاروس که به عربی کنز الاصطلاح، به فارسی گنج واژه، مجموعه اصطلاحات، واژگان نامه یا اصطلاحنامه خوانده می شود در این عرصه خاص بسا سودمند تر و کار آمد تر از واژه نامه ها، دانشنامه ها و انواع و اقسام رده بندی های موضوعی است. اصطلاحنامه را می توان بر مبنای نقشی که انجام می دهد یا بر اساس ساخت تعریف کرد. بر مبنای کاری که انجام می دهد عبارت است از وسیله کنترل اصطلاحات که به کار برگرداندن زبان طبیعی دبیزه به به زبانی مقید و نظام یافته (زبان دبیزش"دکومانتاسیون")، زبان باز یابی اطلاعات می خورد؛ بر مبنای ساخت عبارت است ازواژه نامه پویا و کنترل شده در موضوعی خاص که در آن واژه ها از نظر معنائی و اشتقاقی با هم ارتباط دارند.
از دیرباز، هر چند نه با گستردگی و اهداف امروزی نیاز به تدوین اصطلاحنامه احساس و قدمهائی ارزشمند برداشته شده است. مثلا" وقتی پیر مارک روژه در قرن نوزدهم اثر خود،گنجواژه لغات و عبارات انگلیسی، را منتشر کرد هدفش کمک به کسانی بودکه در پی یافتن لغات و اصطلاحات دقیق بودند نه تهیه و ارائه ابزاری بهرِ نمایه سازی، هرچند اصطلاح نامه های امروزی هماهنگی هائی چند با شیوه کار او دارند.
در سال 1959 مرکز اطلاع رسانی مهندسی دپونت اولین اصطلاحنامه با ساختار و اهداف امروزی را منتشر کرد که سرمشق تدوین اصطلاحنامه های رشته های گوناگون شد، از کتابداری و اطلاع رسانی گرفته تا جامعه شناسی و روان شناسی و مردم شناسی و هنر و علوم محض و ...
تاریخ کاربردِ جدیدِ لفظ اصطلاحنامه به اوائل دهه 1960 و کارِ اچ. پی. لون در بنگاه بین المللی ماشینهای بازرگانی بر می گردد که پیِ فرآیندی رایانه ای می گشت که بتواند فهرستی از واژگان مستند برای نمایه سازی متون و منابع علمی در اختیار گذارد. هدف آن بود که سیاهه مذکورهمچون گنجواژهِ روژه دارای ساختاری از ارجاع های متقابل میان ایده ها و مفاهیمِ هم خانواده، و نظیر طرحهای رده بندی چهریزه ای باشد. یکی از اولین و مهم ترین اصطلاحنامه ها، گنجواژه ای چهریزه ای، فهرست واژه های مهندسی ،با ذکر جزئیات مفصل، اثر ژان آچِسِن در شرکت برق انگلیس، بود. تزاروس ها یاری فراوان به نمایه سازی و بازیابی اطلاعات در سامانه های ماشینی کرده اند و به ویژه در رشته هائی چون پزشکی، هوافضا و بسیاری از دیگر رشته های علمی و فنی بسیار مفید بوده اند.
وقتی کار تدوین و انتشار اصطلاحنامه ها بالا گرفت و بیم پیدایشِ خطر همیشگی اطلاع رسانی، یعنی فزونی و ریزش اطلاعات به علت نبود استانده های لازم می رفت، سازمانهای ملی و بین المللی حسب تخصص و نوع فعالیت و وظایف خویش گامهائی در جهت فرهیزش و استانده سازی اصطلاحنامه نویسی، تهیه دستور العملها و خط مشی ها بر داشته تجربه های پیشین را مبنای حرکت خود قرار دادند. چنین بود که در سال 1974 سازمان بین المللی استاندارد نخستین استانده بی المللی تألیف اصطلاحنامه (تزاروس) را متنشر کرد . تنها دو سال بعد یونسکو نیز راهنمای تدوین اصطلاحنامه های چند زبانه را پیش نهاد. این رویدادهای خجسته به تدوین و انتشار صدها اصطلاحنامه ریز و درشت در سطوح ملی و بین المللی انجامیده است. از جمله در ایران:
1- در سال 1358 هجری خورشیدی مرکز اسناد و مدارک آسیا اصطلاحنامه توسعه فرهنگیِ ژان ویِت از مجموعه انتشارات یونسکو را به فارسی منتشر کرد.
2- - مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی ( پژوهشگاه علوم و معارف اسلامی) نیز در سال 1368 اصطلاحنامه ای در حد تأمین نیازهای خود تهیه و تنظیم کرد.
3- سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی که بعدها به کتابخانه ملی وقت منتقل شد تا نام جدید سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران شکل گیرد اقدام به انتشار اصطلاحنامه فرهنگی فارسی "اصفا" کرد تا بعد تر سازمانِ جدید آن را به شکلی نو در آورد.
4- در سال 1375 مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران در ارتباطهای تنگاتنگ خود با یونسکو و کمیسیون ملی یونسکوی ایران اصطلاحنامه SPINES (نظام مبادله اطلاعات در زمینه سیاست های علمی و فنی) آن سازمان را تحت عنوان اصطلاحنامه "نما" منتشر کرد که ویراست دوم آن به سال 1377 در آمد.
5- مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی نیز اقدام به تدوین و انتشار اصطلاحنامه هائی چون "فلسفه اسلامی"، "علوم قرآنی"، "اصول فقه"، "منطق"، و "کلام اسلامی" کرده است.
6- ترجمه اصطلاحنامه بین المللی توسعه فرهنگی به خامه عباس حری را دفتر پژوهش های فرهنگی به سال 1377 درآورد.
7- اصطلاحنامه اطلاع رسانی و کتابداری ASIS به ترجمه علی حسین قاسمی و نادر نقشینه را چاپار در 1381 در آورد.
8- فریبرز خسروی و نرگس قدیمی نیز اصطلاحنامه فرهنگی سه زبانه ای را به همت سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران در آوردند.
امید که در درگاه حق پذیرفته باشد...
اصطلاحنامه

اصطلاحنامه ها متکی بر ایده واژگان کنترل شده اند؛ توصیفگرهائی مرتب شده در سیاهه هائی که به کاربر کمک می کنند توصیفگرِ مناسبِ منظور خود را همراهِ واژگانِ مرتبطِ اعم و اخص بیابد. یکی از نقشهای واژگان کنترل شده امکان پذیر ساختن انتخاب مناسب ترین واژه از میانِ تعدادی واژه هم معنا بهرِ بهترین توصیف موضوع هاست. وقتی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی به استفاده مستمر از واژه ها می پردازند کاربران می دانند کجا دنبال مطلوب خود بگردند تا سریع تر به هدف برسند. به عنوان مثال دبیزه های راجع به سفر در ایران می تواند نمایه ها یا توصیفگرهائی چون سفر، گردشگری و باز دیدِ اماکن و نقاطِ دیدنی در ایران، ایرانِ اسلامی یا جمهوری اسلامی ایران گیرد. با انتخاب عبارتِ توصیفگری چون: " ایران- سیرو سیاحت"، از میان دیگر صور و ترکیبات ممکن، بازیابی تسهیل و از ریزش و فزونی داده ها پرهیز می شود؛ ضمن اینکه دبیزشگران در کار خود حیران نمی مانند.
امّا عیب نظامهای واژگان کنترل شده آنجاست که تکاملشان به عنوان سر عنوانهای موضوعی کند است. مباحث و موضوع ها و شیوه های جدید تفکر و صحبت راجع به آنها دائما" متحول می شوند و با وجود تلاشهای جانانه در جهتِ به روز نگاه داری فهرست های سرعنوان ها در حد امکان، به ناچار از کار بردهای زبان طبیعی عقب می مانند. در نتیجه یافتن برخی موضوع ها با استفاده از رویکرد سر عنوان های موضوعی دشوار می شود. از اینرو بسیاری از سامانه های کتابخانه ها، به ویژه آنها که از فنون رایانه ای ذخیره و بازیابی استفاده می کنند، واژگان های کنترل شده نظیر سرعنوانهای موضوعی را با واژگان آزاد، نظیر توصیفگرهای کتابها یا دیگر دبیزه ها، اعم از موضوعی یا جز آن، که زبان طبیعی دارند در هم می آمیزند. در این گونه سامانه ها سر عنوان های موضوعی را با توصیفگرهای موضوعی متن های جستجو پذیرِ (هایپر تکستِ) چکیده ها و خلاصه ها که هیچ محدودیتی در واژگان توصیفی خود ندارند تکمیل می کنند.

اصطلاحنامه میراث فرهنگی

در بیست و هشتم تیرماه یکهزار و سیصد و شصت و هفت سازمان میراث فرهنگی کشور از ادغام سازمان حفاظت بناهای تاریخی، مرکز مردم شناسی، اداره کل موزه ها و نمایشگاهها و موزه های تابع آن، مجموعه کاخ ها و... تشکیل شد که بعد ها با الحاق سازمان گردشگری به موجب قانون مصوب نوزدهم بهمن یکهزار و سیصد و هشتاد و دو از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا شد و مبدل به یکی از معاونتهای ریاست جمهوری گردید و بعد تر سازمان صنایع دستی هم به این مجموعه بزرگ منضم شد. با این همه همچنان جای خالی اصطلاحنامه میراث فرهنگی و... توی چشم می خورد. تا این لحظه قصه پر غصه تلاشهای تدوین و انتشار این اصطلاحنامه بس مهم به قرار زیر بوده است:
در سال 1378نگارنده اقدام به خرید ویرایش دوم اصطلاحنامه هنر و معماری از انتشارات موئسسه پل گِتی و دانشگاه آکسفورد به صورت کتاب و نرم افزارِ تحتِ داس ( که اینک نسخه به روز شده و تحت ویندوزِ آن با توانائی های به مراتب جامع تر آن از طریق شبکه جهانی رایانه ای (اینترنت) در اختیار علاقمندان و اهل اندیشه و پژوهش است) برای کتابخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگ کشور کرد با این امید قاطع که سرانجام به آرزوی آغازین روزهای کتابداری خود جامه عمل پوشانده با الهام از پایمردی های بزرگانی چون همایون صنعتی، شادروان غلامحسین مصاحب، رضا اقصی و دیگر دلسوزانِ میهن در انتشارشاهکاری سترگ چون دائرة المعارف مصاحب، دست به کاری زند که غصه سر آید و با ترجمه و اقتباس از اصطلاحنامه کم نظیر فوق و بهره گیری از نرم افزار سیمرغ که قبلا" برای کتابخانه خریداری کرده بود اصطلاحنامه ی مقدماتی هنر و معماری در پهنه بس گسترده میراث فرهنگی را تهیه و به دست آیندگان بسپارد، باشد که دفی از گورِ وی دریغ نکنند. بدین ترتیب گامی بلند در راه نمایه سازی اسناد و مدارک و انواع دبیزه های کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد و مدارک سازمان میراث فرهنگی کشور، تشکیل بانک اطلاعات اموال و آثار میراث فرهنگی بر داشته می شد،کارِ سامان دهی اموال موزه ها تسهیل و تسریع می شد، ضمن اینکه الگوئی در اختیار کتابخانه – آرشیو های استانی میراث فرهنگی کشور که آرزوی تشکیل آنها را داشت قرار می گرفت. گاه اشتران اسیر خواب و رویا آن هم اضغاث و احلام می شوند ولی مروّت حکم می کند نباید بر آنها سخت گرفت، هرچه نباشد شترند دیگر! چرخ بازیگر شعبده ای دیگر در کلاه داشت. پس از اینکه بر نگارنده مسلم شد اراده و برنامه ای برای استفاده از خدمات و آراء و پیشنهادات او وجود ندارد که سهل است بیم مشتبه شدنش با طاووس می رود سر در پیش، سایه خویش را همسفر گرفته خود را با زن نشسته کرد تا میدان یکسره به دیگر دلسوزان واماند.
مدتی بعد سرکار خانم مهندس فریبا فرزام با بهره گیری از مشاوره سرکار خانم دکتر ناهید بنی اقبال و کتابداران و کارکنان کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی کشور تلاشی را آغاز کردند تا بر اساس اصطلاحنامه فوق الذکر و بهره گیری از نر افزار ویژه نمایه سازی پارس آذرخش به تدوین اصطلاحنامه میراث فرهنگی پردازند. طی چند سال هزاران ساعت کار زیر نظر مهندس صرف تحقق این مهم شد. دریغ که چرخ بازیگر بازیچه ای دیگر داشت و مهندس نیز راهِ سازمانی دیگر پیش گرفت و کارهای معطل سرِ خویش.
باری دکتر جواد نیستانی را ریاست بر مدیریت اسناد و مدارک میراث فرهنگی افتاد که به اهمیت کارهای سابق و راه طی شده و ضرورت تدوین و انتشار نتیجه تلاشهای پیشین توجه داشت. در اواخر تابستان سال یکهزار و سیصد و هشتاد و شش بنا به پیشنهاد سرکار خانم تهرانچی رئیس کتابخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگی کشور و حسن استقبال آقای دکتر نیستانی از نگارنده خواسته شد به موجب قراردادی پذیرش مسئولیت کرده متنی مهذب از ویرایش تلاشهای پیشین در آورده برنامه و راه کار ادامه پژوهش و گسترش اصطلاحنامه را ارائه دهم. نتیجه یکسال کار مداوم با عزیزانِ دلسوز و علاقمندی چون : سرکاران خانمها مهندس آرزو نشاطی تنها، مینا قاسم تهرانچی، سکینه هرناشکی، گلنار بلوچ، مونا کورانلو و آقای اسماعیل پولادی به قرار زیر است:
1- بخش اعظم مقدمه اصطلاحنامه هنر و معماری گتی، همراه با فرمهای حذف و اضافه، اصلاح و پیشنهاد افزودن واژه های جدید، به فارسی بر گردانده شد.
2- اقدام به مکاتبه با بنیاد گتی شد تا ضمن معرفی مرکز و تلاشهای آن تماس و ارائه نظریات مرکز به ویراستاران اصطلاحنامه تسهیل گردد؛ خوشبختانه اکانتی به مرکز اختصاص داده شد.
3- کار برگه های مصوب موجود یک به یک با اصطلاحنامه هنر و معماری گتی مقایسه و ضمن جایابی ویرایش شد تا انتشار اصطلاحنامه دو زبانه میسر گردد.
4- پیش بینی اقدامات اصلاحی در محل وامکان ارائه پیشنهاد درج اصطلاحات جدید در جهت گسترش آن اصطلاحنامه وزین در مباحث مختص هنر و معماری و به طور کلی میراث فرهنگی، طبیعی و ... کشور انجام شد.
5- گسترش اصطلاحنامه به کلیه دیگر پهنه های میراث با انتشار و ارائه نسخه مقدماتی به کلیه نهاد ها و موسسات ذیربط و جلب توجه آنان به توانائی ها و امکانات اصطلاحنامه و ترغیبشان به استفاده.
با این اهداف و آرزوهاست که این اصطلاحنامه مقدماتی همراه با ترجمه بخش اعظم مقدمه اصطلاحنامه موسسه پل گتی در اختیار اهل فن و علاقمندان قرار می گیرد تا بلکه ران ملخی باشد و مایه ی نواختنِ دفی.










بخش اعظم مقدمه اصطلاحنامه هنر و معماری بنیاد گتی که به عنوان راهنما و راهگشای کار با اصطلاحنامه مقدماتی میراث فرهنگی ترجمه شد تا بر فایدت و کارآئی آن بیافزاید.

مهرداد وحدتی دانشمند
سی ام بهمن یکهزار و سیصد و هشتادوهفت



پیشگفتار

انسان غالباً می ‌شنود فن‌آوری جدید استفاده از پایگاه‌های داده‌ها را كار آمدتر و طبیعی ‌تر از هر زمان دیگر در گذشته خواهد ساخت، این اظهارات خوشبختانه پیام دیگری هم دارد: سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت موسسات در طرح‌های خودكارسازی در هنرهای تجسمی نیازمند آنند كه در برابر فراز و نشيب‌های سیستم‌های دائم التحول رایانه‌ای تاب بقا داشته باشند. برای اینكه اطلاعات علوم انسانی برای مخاطبان مورد نظر مفيد باشد و برای اینكه فرمت‌های ادغام و تسهیم اطلاعات كاملاً تحقق گردد لازم است اینده را در درون خود اطلاعات ساخت. فهرست‌نویسی اشياء، تكثير آنها و متون تاریخ هنر نیازمند صرف وقت، پول و تخصص در ابعادی خارق‌العاده است.
واژه‌نامه‌های ساخمتند زبان توصیفی برای انسجام و اعتبار دبیزش اهمیتی حیاتی دارند. در حالیكه بسیاری موسسات از طریق ایجاد واژه‌نامه‌های استانده داخلی برای فهرست ‌نویسی انسجام لازم را تأمین كرده‌اند ابداع مکرّر واژه‌نامه‌ منسجم برای هر طرح به معنای تلاش زائد پرهزینه و پاره‌پاره شدن زبان‌های فهرست‌نویسی است كه موجب تكه پاره شدن محتوی فكری شده مانع طرحهای پژوهشی فراگیر می‌گردد.
رویكرد جایگزین ایجاد واژه‌نامه ای است كه بتواند وسیعاً به كار گرفته شود و انواعي از موسسات در بكارگیری آن شریك باشند، چنین كار بزرگ و جاه طلبانه‌ای مسئولیت ایجاد اجماع را به همراه دارد.
انتشار ویراست اول اصطلاحنامه هنر و معماری (Art and Architecture Thesaurus) در سال 1990 نشانه اولین امكان دسترسی عمومی به اندوخته‌های ارزشمند برای متصدیان دبیزش مطالب در زمینه‌ هنرهای تجسمی است. برنامه اطلاعات تاریخ هنر موسسه گتی (The Getty Art Histoy Information Program) مفتخر است كه به تكمیل استانده‌های واژه‌نامه‌ها كمك كرده‌ است. مشاركت ما این امكان را نصیبمان می‌كند كه به موسساتی كمك كنیم كه به گردآوری اطلاعات تاریخ هنر می‌پردازند: اینكه ببنیم تلاش‌های ما به بسیاری طرحهای متنوع كمك می‌كند؛ وبه تشویق تلاش‌ها در جهت سازگارسازی اطلاعات در میان منابع متعدد داده‌ها پردازیم.
صرف عظمت مطالب این اصطلاحنامه بهترین گواه تعهد و از خود گذشتگی خانم تونی پترسون و گروه همكار ایشان است. آنچه كمتر مشهود است ولی اهمیت بنیادی دارد علاقه مداوم آنان ظرف حدود پانزده سالی كه از شروع طرح تدوین اصطلاحنامه هنر و معماری می‌گذرد در انطباق دادن خویش با افكار جدید و منعطف‌تر در مورد چگونگی ساخت واژه‌نامه‌هاست.
اصطلاحنامه هنر و معماری كه بدوأ به صورت مجموعهای از سر عنوان‌های موضوعي مورد استفاده در كتابخانه‌های هنر در نظر گرفته شده بود مبدل به ساختار ردهای چهریزه‌هایی شده كه می‌تواند پذيرایی سطوح متنوعي از جزئيات فهرست‌‌نویسی باشد و به شكلی صریح از تنوع پذيری واژگان كه نتیجه ناگزیر ترجیحات موسسات، محققان حرفهای يا محتواهای ملی و فرهنگی است پشتیبانی كند.
آنچه برای اهمیت اصطلاحنامه هنر و معماری جنبه حیاتی دارد شيوه تكمیل آن است كه از طریق همكاری مورخان هنر، معماران، كتابداران، موزه‌داران منابع دیداری (بصری)، آرشيوسیت‌ها، كاركنان موزه‌ها، متخصصان حفاظت و خبرگان تدوین اصطلاحنامه‌ها صورت گرفته است؛ این پایبندی به درآمیختن علائق و دیدگاههای گوناگون به معنای بازبینی‌های مكرر اصطلاحات و ساختار آنها، نتیجه بحث‌های داغ طولانی و مذاكرات مفصل بوده است.
این ویراست نمایانگر مرحله دوم توزیع اصطلاحنامه هنر و معماری است: در اینجا تمامی سی و سه رده همزمان همراه با يك دیسك نرم توسط انتشارات دانشگاه آكسفورد چاپ و منتشر می‌گردد. علاوه بر افزونِ ده ردهِ جدید به بیست و سه رده ویراست اول، ویراست دوم اصطلاحنامه هنر و معماری را قریب به دو برابر كرده است و درحال حاضر 90000 اصطلاح دارد . همانطور كه قبلاً‌ هم گفته ایم آینده این اصطلاحنامه به شكلی روز افزون تکیه بر جامعه استفاده كننده از آن دارد. علاقمندی كاربران به عهده دار شدن نقش منتقد، تسهیم تجارب استفاده خود از اصطلاحنامه هنر ومعماری با دیگران و پیشنهاد واژگان جدید برای زنده و مرتبط نگاه‌ داشتن این اصطلاحنامه با موضوع خود اهمیتی حیاتی دارد.
مایكل استر
مدیر
برنامه اطلاع رسانی تاریخ هنر گتی

مقدمه
نگاهی به گذشته و چگونگی تكمیل طرحی از شروع آن در حدود پانزده سال گذشته موجب زنده شدن مقادیری احساسات می‌گردد. سپاسگزار حمایت‌های اداری و مالی هستم كه اصطلاحنامه هنر و معماری را جامعه واقعيت پوشاند.
بسیاری دوستی‌ها و همكاری‌های مغتنم از اینكار نشأت گرفت كه موجب غنای كار و هموار كردن راه به هنگام بروز مشكلات شد، با این حال عمیق‌ترین تشكرات من تقدیم كاركنان اصطلاحنامه به ویژه ویراستاران و دستیاران آنها می‌گردد كه زیر نظر داگمار يوان زمس كار كردند كه دقت علمی و حرفه ای را با ضرورت رعایت موعدهای انتشار متوازن ساخت، شروع يك طرح يك چيز و برخورداری از بركتِ وجود ابزارها و كاركنانی كه عملاً آنرا به ثمر بنشانند چيزی كاملاً متفاوت است.
این اصطلاحنامه هنر و معماری كه برای اولین بار مجموعه كامل ردهای پیش‌بینی شده را به صورتی كه سالها پیش طراحی شد ارائه می‌كند بی‌تردید افسوس كلیه كاركنان گروه ویراستاران را به همراه دارد كه می‌دانند برای درآوردن كار درموعود مقرر چه مقدار از مطالب را جا گذارده‌اند. از طرف دیگر مولفان اصطلاحنامه‌ها از این جهت احساس آرامش می‌كنند كه در هر حال حاصل كار آنان هیچگاه كامل نیست؛ این واژه‌نامه در پیوست‌ها و ویراستهای آتی به روز خواهد شد زیرا كاركنان مجموعه فعلی واژه‌ها را در اختیار دارند و حسب نیاز‌های كاربران بدان می‌افزایند.
در طرح اولیه اصطلاحنامه حدود هجده يا نوزده رده در نظر گرفته شده بود بدون هر گونه ترتیب خاص. ویراست حاضر هفت چهریزه بسیار سازمان يافته متشكل از سی وسه رده و ارائه می‌كند كه هر يك حاوی مقولهای مشخص از اطلاعات است كه طبق طرحی از پیش تعيين شده مرتب گردیده است. پشتیبان هر اصطلاح، به عنوان بخشي از پایگاه اطلاعات تحریریه، پیشينه اصطلاح است، حاوی پژوهش‌هایی كه برای آن اصطلاح صورت گرفته است. علاوه بر این، این پیشينه حاوی، اطلاعاتی است راجع به اصطلاح كه در نمایش الفبایی اصطلاحات نظير يادداشت دامنه، واژه‌های و واژه‌های مرتبط آمده است، كاربران ویراست اول متوجه خواهند شد كه برخی واژه‌های مرتبط و نیز يادداشتهای تاریخچه اصطلاحهای تغيير يافته رده‌های قدیم كه به هر صورت تغيير يافته، و در این ویراست آمده است. به منظور افزایش فایده اصطلاحنامه هنر و معماری برای كاربران خارجی برخی اشكال انگلیسی بریتانیائی واژه‌ها، موسوم به توصیفگرهای بریتانیایی(UK) نیز با همراه با اصطلاحهای ارجائی جداگانه آورده شده است. ویراستها و پیوستهایی كه در آینده درمی آید به افزودن يادداشت دامنه، اصطلاحهای وابسته و توصیفگرهای انگلیسی كه در ویراست فعلی وجود ندارد خواهد پرداخت.
از آنجا كه اصطلاحنامه هنر و معماری برای تأمین نیازهای استفاده ی الكترونیك از اطلاعات تدوین شده نسخه های الكترونیك برای جستجوی رایانه ای در اصطلاحنامه، به موزات نسخه چاپی در اختیار کاربران می‌گذارد.
این نسخه الكترونیك به نام:
Art and Architecture Thesaurus: Authority Reference Tool™, Version 2.0 نیز توسط انتشارات دانشگاه آكسفورد برای آن دسته از كاربران منتشر شده كه مایلند اصطلاحنامه را روی رایانه‌های شخصی خود نصب كنند. (AAT: ART) برنامه ای است كامل و مقیم که جستجوی رایانه ای را تسهیل کرده به حركت در میان رده‌ها و عناصر گوناگون نمایش الفبایی می‌پردازد.
این برنامه امكان تقطيع (برداشتن اصطلاحات از اصطلاحنامه و وارد كردن مستقيم آنها در يك ركورد پایگاه داده‌ها يا دبیزه پردازشگر اطلاعات را می‌دهد. AAT: ART می‌تواند با رایانه‌های شخصی با نرم افزار Dos3.1 يا بالاتر اجرا و روی چندین شبكه نصب شود. این برنامه همراه با نرم‌افزارهای پایگاههای گوناگون داده‌ها و محصولات واژه پرداز كار می‌كند.
اصطلاحنامه هنر و معماری به دیگر اشكال ماشين خوان نیز ارائه می‌گردد. نسخه‌های ماشين‌خوان AAT را می‌توان وارد برنامه‌های كاربردی موجود يا در دست تكمیل كرد، طوریكه اصطلاحنامه بیشتر به صورت بخشي از يك نظام يكپارچه به كار رود تا ابزاری مستقل برای ورود و جستجوی اطلاعات.
داده‌های اصطلاحات AAT با فرمت فایلهای مستند USMARC را می‌توان مستقيماً در دفتر اصطلاحنامه هنر و معماری خریدادری كرد. در این ركوردها (پیشينه‌های) هر يك از اجزای داده‌های اصطلاح بر چسب‌هایی به صورت تك گرفته است (مثلاً 150) و نیز كدهای فيلدهای فرعي (مثل، ±X ). فيلد 072 ( كد فيلد موضوع) حاوی علائم رده ‌بندی برای هر توصیفگر AAT است که برای نمایش واژه‌نامه به صورت سلسه مراتبی ضرورت دارد.
نسخه USMARC نیز به صورت يك فایلASCII با نام فيلد به جای تگ‌ها و كدهای MARC است.
ركوردهای مستند USMARC AAT به صورت فایلی مستند در شبكه اطلاع رسانی كتابخانه‌های پژوهشي (RLIN) كه توسط گروه‌ كتابخانه‌های پژوهشي (RLG) در سال 1990 تأسیس شد مورد استفاده قرار گرفته است. در این استفاده، نمایش پیشينه اصطلاح‌های AAT و نمایش سلسله مراتبی ارائه شده استو در سال 1993AAT ، در شبكه اطلاع رسانی میراث كانادا (CHIN) نیز در معرض استفاده قرار گرفت.
از همكاری خود با شركت انتشارات دانشگاه آكسفورد احساس مباهات می‌كنیم و قدردان تفاهم و دلگرمی‌های ادوارد دبلیو.باری، رئيس، كلود كا ینرز مدیر ویراستاران در اداری مرجع دانشگاهی هستیم. اینان اجازه آزادی عمل كامل در تحقق انتشار این كتاب را به ما داده و در سر تا سر مسیر از تصمیم‌های ما پشتیبانی كرده‌اند.
سرانجام باید تشكرات شخصی خود را از مایكل استر، مدیر برنامه اطلاع رسانی تاریخ هنر گتی و مدیر برنامه، النورفينك، ابراز دارم كه مسئولیت اجرای پروژه‌ در مراحل متعدد و گوناگون آنرا بر عهده داشتند.
برای كسب اطلاعات فنی راجع به AAT: ART با شماره 6390-451 (310) برنامه اطلاع رسانی تاریخ هنر گتی تماس بگیرید. جهت کسب اطلاعات راجع به استفاده از اصطلاحات AAT يا سفارش دادن اطلاعات راجع به ویرایش‌های MARC با مدیر خدمات مشتریان در دفترAAT به شماره(413) 458-2151 تماس بگیرید.


تونی پترسون
مدیر پروژه

نكته هائی‌ درباره ویراست دوم
این ویراست حاوی مجموعه كامل رده‌های پیش‌بینی شده برای AAT از كلیه ویراستهای چاپی و الكترونیك پیشين بهتر است: ده رده جدید به مجموعه بیست و سه رده ای كه در سال 1990 منتشر شده اضافه شده است. در جریان تكمیل رده‌های جدید تغيراتی در بیست وسه رده اولیه داده شد. اصطلاحهائي اضافه، يا جابه جا و در مواردی معدود حذف شد. با این حال كاربران اصطلاحنامه هنر و معماری باید مطمئن باشند ویراست فعلی اینك به ارائه واژگانی ثابت می‌پردازد ضمن آنكه ساختاری دارد كه امکان پذيرش كامل تمامی اضافات آتی را دارد.
معدودی از رده‌ها نظير موّاد، فرآیند‌ها و فنون تحت تجدید سازمان عمده قرار گرفت. رده ویژگی های طراحی جای خود را به رده ویژگی‌ها و خواص داده در حال حاضر حاوی اصطلاحات خواص است كه عبارتند از آن خصوصیاتی كه نشان می دهد چگونه اشياء و مواد تحت شرایط خاص واكنش نشان می‌دهند. رده مردم و سازمانها به دو رده ی مجزا تقسیم شده است.
رده جدید اثاثيه حاوی رده قدیمی مبلمان به علاوه چهار بخش عمده جدید برای روكش‌ها و آویزها، دستگاههای روشنایی، قابها و آیینه‌هاست. رده اولیه انواع تصاویر و اشياء تقسیم شده و انواع اشياء مبدل به يك رده مستقل شده و واژه‌های انواع تصاویر با رده سابق طرحها و عكس‌ها ادغام شده تا رده جدیدی به نام آثار بصری تشکیل شود. این رده جدید شامل اصطلاحهایی برای نقاشي پیكر تراشي، چاپ و رسانه‌های دیگر است، رده سابق انواع اسناد (دبیزه‌ها) كه اینك اشكال اطلاعات نام گرفته گسترش يافته تا شامل واژگانی بیشتر در ارتباط با طرحهای گرافيکی و نیز كتابها و نسخه‌ها شود.
اینك چهریزه اشياء با بخش جدیدی كه از دو رده جدید تشکیل شده: نظامها و گروه بندی‌های اشياء و رده‌ اجزاء شروع می‌شود، به علاوه رده اشياء كه قبلاً منتشر شده است. رده گروه بندی های اشياء حاوی واژگان سیستم‌هایی است كه قبلاً در رده سكونتگاههای، سیستم‌ها و چشم‌اندازها قرار داشته است. رده جدید اجزاء حاوی رده‌های اولیه اجزاء كارهای ساخته و سخت‌افزارها و اتصالات و نیز بخش تقسیمات ساختمان از رده اولیه تقسیمات ساختمان و اجزاء محل‌ها گرفته شده است.
در نتیجه تجدید ساختارهای فوق رده‌های معماری از نو مرتب شده است. رده‌های جدید فعلی عبارتند از: سكونتگاهها و چشم اندازها، ناحیه‌ها و مجتمع‌های ساخته، كارهای ساخته منفرد، فضاهای باز و عناصر محوطه‌ها. برای اطلاع از خلاصه این تغييرات نگاه كنید به نموداری كه در پی این يادداشت آمده است.
ضمناً کل دامنه اصطلاحنامه هنر و معماری چه در رده‌های پیشين، چه در رده‌های جدید در نتیجه اجرای كار پروژه های دو ساله، از 1990تا 1992 ، تحت هماهنگی كولین هسلیب كه موجب افزوده شدن واژه‌های رسته حفاظت شد، توسعه يافته وغنی شده است. طي این مدت چندین رده قدیمی در چهریزه‌های ویژگی‌های مادّی، فعالیت‌ها و مواد تحت تغيير ساختار عمده و اضافه شدن بسیاری اصطلاحات جدید ناشي از این طرح قرار گرفت.
شمار توصیفگرها تقریباً دو برابر شده و به 496، 24 افزایش يافته است. 756/2 واژه راهنما و 003/63 اصطلاح به صورت گزینه‌ دیگر يا اصطلاح ارجاعی برای جمع كل 499/87 اصطلاح به زبان انگلیسی آمریكایی وجود دارد. این ویراست همچنین حاوی 462/3 اصطلاح مرتبط 812/1 توصیفگر، اصطلاح جایگزین و اصطلاحِ رأس است.
تنها بخشي از كار افزودن معادلها به زبان‌ انگلیسی بریتانیایی انجام شده است. معادلهای اضافه شده به این ویراست حاصل مجموعه تلاش‌های همیارانه با همكاران در كتابخانه معماری موسسه سلطنتی معماران بریتانیا، کمیسیون سلطنتی آثار تاریخی انگلستان و موزه ویکتوریا و آلبرت است. در انتشارهای بعدیAAT این تلاش‌ها ادامه و افزایش خواهد يافت.
علائم طبقه‌بندی، رشته الفبایی مختص هر اصطلاح كه استقرار خودكار آنرا در رده مشخص می كند دیگر در نمایش الفبایی اصطلاحات در ویراست چاپی نیامده است. این رشته الفبایی در كلیه قالب‌های الكترونیك آمده و همچنان نقش خود را در كمك به برنامه‌نویسی نمایشهای رایانهای رده‌ها انجام می دهد.
فصلی كه در ویراست 1990 تحت عنوان «راهنمای استفاده» آمده مبدل شده است به «اصول و قواعد ویرایش AAT». دستینه كامل راهنمای استفاده از AAT در محیط‌های گوناگون فهرست‌نویسی و طبقه‌بندی تحت عنوان « راهنمای نمایه سازی و فهرست نویسی با اصطلاحنامه هنر و معماری » در این ویراست آمده است. نسخه‌های بیشتر از این دستینه را می‌توان از انتشارات دانشگاه آكسفورد خریداری كرد.

طرح اصطلاحنامه هنر و معماری 1993-1980

توجه از صفحهXV لغایت XXIX مطالب به معرفي مدیر طرح
گروه ویراستاران
گروه اداری و فنی
برنامه اطلاع‌رسانی تاریخ هنر گتی
اسامی خَیّرین
همكاران رده‌های سی وسه گانه
اسامی افرادی كه به كمك در زمینه‌های ذيل پرداخته‌اند
راهنمای فهرست نویسی كتاب
راهنمای فهرست نویسی منابع بصری
راهنمای فهرست نویسی مواد آرشيوها
راهنمای فهرست نویسی اشياء موزهای
اختصاص دارد.
نظر به اینکه این صفحات عمدتاً حاوی اسامی است و ترجمه آنها موضوع را پیچیده تر می سازد عین صفحات اسکن شده بعدا" و در صورت تشخیص نیازدر اختیار علاقمندان قرار می گیرد.



اصطلاحنامه هنر و معماری
بخش اول

مقدمه
تاریخچه اصطلاحنامه هنر و معماری
اصطلاحنامه هنر و معماری كه بیشتر با آغازه آن، AAT شناخته می‌شود و در سال 1990 دهمین سالگرد خود را با انتشار بیست و سه رده آغازین از مجموعهای چهل ردهای، توسط انتشارات دانشگاه آكسفورد جشن گرفت.
اولین دهه پس از انتشار این اصطلاحنامه شاهد پیشرفت‌های بسیار در علم اطلاع رسانی به طور اعم و استفاده و مدیریت اطلاعات هنری به طور احض بوده است. ظهور رایانه‌های كوچك مشوق افزایش پایگاههای داده‌های بر خط و نظارت محكم تر بر مجموعه‌ها اعم از كتاب، منابع بصری چون اسلاید‌ها يا اشياء شد. همچنین ذخیره و بازیابی مقادیر عظيم اطلاعات با سرعت فراوان و هزینه اندک مسیر شد.
در عين حال پیدایش پایگاه‌های داده‌های مرتبط برای رایانه‌های كوچك به دانشمندان امكان داد انواعي از اطلاعات را درون يك دستگاه به هم مرتبط سازند. این تحولات تأثيری مهم بر خود كارسازی مجموعه‌های مواد در عرصه هنر و معماری گذارد. برخلاف، عرصه تدوین اصطلاحنامه‌ها و استفاده از آنها در بازیابی اطلاعات مدتی بود كه به خوبی مستقر شده بود و مهم‌ترین توسعه و تكمیل آن در دوره پس از جنگ جهانی دوم صورت گرفته بود.
اصطلاحنامه هنر و معماری عزم را جزم كرد تا فاصله میان این دو عرصه را از میان بردارد. علیرغم هشدارهای داده شده در این مورد كه اطلاعات ذخیره شده در بسیاری پایگاههای داده های مرتبط با هنر بدون وجود واژه‌های استانده كه راهنمای دسترسی به آنها باشد می‌تواند غير قابل دسترسی گردد، همیشه بر تولید كنندگان پایگاههای داده‌ها معلوم نشده بود كه در واقع استفاده از واژه‌های استانده در اینكار اهمیت حیاتی و غير قابل جایگزینی دارد.
مریلین اشمیت از برنامه اطلاع‌رسانی تاریخ هنر بنیاد جی.پل. گتی، در مقاله ای راجع به نیاز استفاده بهینه از اطلاعات در علوم انسانی هشدار داد تكمیل پایگاههای داده‌ها در علوم انسانی با نوعي" گریز ناپذيری بی‌امان" جلو رفته است. از طرف دیگر همو اعلام می‌دارد دانشمندانی كه در عرصه علوم انسانی كار می‌كنند پیچيده ترین نیاز‌های اطلاعاتی را دارند. كلیه اطلاعات گذشته، صرفنظر از درجه قدمت مهم اند؛ بیان كلامی غنی و فارغ از قيد و بند، يعنی بی‌ انسجام است؛ و كنترل واژگان با كار علمی بیگانه دانسته‌‌ می‌شود. چرا كه فرایند‌های فكری را مختل می‌كند و حتی ممكن است موجب تحلیل بردن فعالیت‌های مردم گرایانه گردد.
پژوهشگران و دانشمندان در توصیف كار خود این مشكلات را به وضوح بیان كرده‌اند:
- دردو رنج ردیابی اطلاعات در صورت نابسندگی نمایه‌ها
- دشواری سازماندهی اطلاعت دیداری و مكتوب
- خطر از دست رفتن اطلاعات به علت نامشخص بودن نام آن اطلاعات در نظامهای نمایه‌سازی متفاوت
- غير ممكن بودن يافتن اطلاعات در آرشيو های نمایه سازی نشده
سر آغاز‌های طرح
اغلب درماندگی یاریگر تغيير می‌شود. دورا كروچ مورخ معماری و استاد پلی تكنیك رنسلر در تروای نیویورك به خاطر مشكلات مداوم گردآوری اسلاید‌های مورد نیاز تدریس خود به شكلی فراینده احساس استیصال می‌كرد.
كروچ كه درعين حال سردبیر خبرنامه انجمن مورخان معماری (Society of Architectural Historians Newsletter) بود خواستار جلسهای با مشاركت پنج شش آرشيویست، كتابدار، موزه‌داران طرح‌ها و باسمه‌ها و نمایه‌سازان به منظور راه‌اندازی سیستم يكپارچه دسترسی به اسلاید‌ها (UAS) شد.
در این اولین جلسه، گروه برنامهای را آغاز كرد تا حمایت‌هایی متنوع برای این طرح به دست آورد. همچنین نیاز به واژگان هنر و معماری تصدیق شد." بر نیاز به واژگانی كنترل شده را كه " معرفي مداوم اطلاعات از طریق تعيين‌ راه‌های مرجح اشاره به مفاهیم، كنار هم گذاردن مشابه‌ها و ضبط روابط دیگر نظير اصطلاحهای اعم و احض را پردازد مورد تأکید قرار داد.
چنین واژگانی موجب تسهیل كار نمایه‌سازان و فهرست‌نویسان شده جامع‌ترین شكل ممكن بازیابی اطلاعات درباره موضوعي معين را از طریق پیوند‌ دادن واژه‌های دارای معانی مرتبط امكان پذيری ساخت.
در ماه می 1979 گروهی بزرگتر در مقر كمیته حفاظت پیشينه‌های معماری شهر نیویورك به عنوان دومین جلسه گروه برنامه‌ریزی UAS تشکیل شد. در میان شركت كنندگان يکی هم مولهولت از مدیران كتابخانه‌ها در پلی‌تكنیك رنسلر و تونی پترسون و مایكل راینهاردت ازRILA (International Repertory of The Literature of Art) بودند. بحث حول نیاز به وسایل استفاده از جدیدترین فناوری در پروژه‌های فهرست‌نویسی رایانهای و نمایه‌سازی بود. هر يك از شركت‌كنندگان به مشكل نبود واژگان كنترل شده در طرح‌های خود اشاره كرد و بار دیگر نیاز به تدوین اصطلاحنامه هنر ومعماری مطرح شد.
هنری میلون دبیر مركز مطالعات پیشرفته هنرهای تجسمی (CASUA) در گالری ملی هنر، كه امكان حضور نداشت نظرات خود در مورد تدوین اصطلاحنامهای آرمانی را ارسال كرد. دلمشغولی وی خلاصه مسائلی بود كه كمیته به آنها پرداخت، وی نوشته بود:
اصطلاحنامه رایانه ای نیازمند آن است كه به شكلی سلسله مراتبی نوشته شود طوریكه روی خود جمع شود و مجموعهای از واژگان مرتبط را تشکیل دهد. این مشکل كلیدی طبقه‌بندی‌های موضوعي است. طراحی چنین اصطلاحنامهای مستلزم همكاری واقعي مورخان معماری است.
میلون در این گفته به شناساندن آن عناصر كلیدی پرداخت كه مبدل به اصول راهنمای توسعه اصطلاحنامه هنر و معماری گردید. این ایده كه اصطلاحنامه باید ساختار سلسله مراتبی داشته و متکی بر همكاری علمای رشته باشد مبدل به دوتا از اصول اولیه عمل در تدوین اصطلاحنامه هنر و معماری گردید. درك و اینده‌نگری میلون در مورد نقش محوری همكارانش او را نامزد بلا منازع ریاست گروه مشورتی معماری در اصطلاحنامه هنر و معماری كرد كه در سال 1983 به منظور بازبینی و هدایت پژوهش و تدوین اصطلاحنامه هنر و معماری تشکیل شد.

بنیانگذاری اصطلاحنامه هنر و معماری
از قضا UAS هیچگاه جامهی عمل به خود نپوشيد. این گروه پس از جلسه دوم متلاشي شد، اما با طراحی پروژه‌ اصطلاحنامه هنر و معماری عزم و انرژي آن در اختیار این طرح قرار گرفت. گروهی سه نفره متشكل از پت مولهولت، تونی پترسون و دورا گراچ شروع به كار در جهت آماده سازی پیشنهاد‌های بزرگ و برنامه ریزی اصطلاحنامه كرد. پترسون ویراستار اجرایی RILA بود .
RILA از سال 1973 سرگرم انتشار نمایه متون تاریخ هنر با استفاده از فهرست‌‌ برگه‌های موضوعي به شكل دستی بود. گر چه اینكار با رعایت فنون استانده كتابخانهای و استفاده از سرعنوان‌های مصوب (و به كارگیری‌ ارجاعهایی چون «نگاه كنید به» و «نیز نگاه كنید به») انجام می‌شد، وقتی فرد نمی‌توانست روابط مفهومی را در فایلی كه به شكل الفبایی مرتب شده بود ببیند نمی‌شد انتظار داشت ارتباط‌های مداوم میان اصطلاحات برقرار شود.
در يك همایش نمایه سازی كه توسط فدراسیون ملی خدمات چکیده نویسی و نمایه سازی (NFAIS) برگزار شد پترسون به تازگی از روش كتابخانهای ساخت فهرست‌های مستند الفبای به روش علم اطلاع رسانی ساخت اصطلاحنامه‌های سلسله مراتبی روی آورده بود. مولهولت دستیار مدیر كتابخانه‌های موسسه پلی‌تكنیك رنسلر تحت تأثير امتیازات اصطلاحنامه سرعنوان‌های پزشکی (MeSH) قرار گرفت كه به شكل سلسله مراتبی مرتب شده بود و پیشنهاد كرد به عنوان الگو مورد استفاده قرار گیرد. مولهولت در عين حال تجربه كار با سیستم‌های خود كار را در اختیار گروه گذارد.
اولین كمك آنها كه در سال 1980 از شورای منابع كتابخانه‌ها دریافت شد، گروه را قادر ساخت به پژوهش و احراز نیاز به اصطلاحنامه هنر و معماری بپردازد. پژوهشگران به مکاتبه، مذاکره و دیدار با مقامات در ارتباط با نمایه‌سازی موضوعي و ساخت اصطلاحنامه پرداختند. نسخه‌هایی از ده دوازده فهرست موضوعي و اصطلاحنامه هنر و معماری مورد استفاده در آن سازمان و نیز چندین فهرست كوچك مورد استفاده در تك موسسات تهیه و مورد تحلیل قرار گرفت.
گزارش حاصل كار آنان با عنوان نمایه‌سازی و چکیده نویسی در هنر: ارزیابی و تحلیل بعداً در همان سال تكمیل شد و از طریق خدمات اسناد ERIC در معرض استفاده قرار گرفت. نتیجه گیری گزارش این بود كه گر چه فهرست‌های موضوعي مذكور هر يك برای برآوردن نیاز‌های پروژه‌ خود طراحی شده هیچ يك به خودی خود برای ارائه اصطلاحنامه جامع مورد نیاز برای كل آن رشته كامل نیست.
در سپتامبر 1980 سازمان يك كمك يك‌ساله جهت برنامه ریزی از بنیاد ملی علوم انسانی (NEH)دریافت كرد. دراین مقطع كراچ، مولهولت و پیترسون رسماً مدیران مشترك پروژه‌ اصطلاحنامه هنر و معماری شدند. موسساتی كه در آنها كار می‌كردند بعضي از ساعات كاری روز آنها را آزاد می‌گذارند اینك پیترسون مدیریت كتابخانه كالج بنینگتون را پذيرفته بود رنسلر مبدل به موسسه مدیریت كننده این كمك يكساله شد و موافقت كرد در كتابخانه فوسام به این پروژه كه در مرحله نوباوکی بود جایی بدهد.
بدین ترتیب بود كه پروژه AAT عازم ایجاد واژه‌ نامهای منسجم ، جامع و كنترل شده گردید كه بتواند ایجاد كنندگان پایگاه‌های داده‌ها را به كار اید ولی در عين حال بازبان كاری دانشمدان و پژوهشگرانی كه استفاده كنندگان محتمل آن پایگاه‌های می‌شدند تعارض نداشته باشد. اصطلاحنامه به صورت مجموعهای از اصطلاحات در نظر گرفته شد كه شامل واژگان تاریخچه و شکل گیری هنرهای تجسمی بوده یعنی به عنوان مفصلی میان اشیاء و بدلها و بازنمائی و کتابشناسی های راجع به آنها عمل کند. دامنه شمول تاریخی و جغرافیایی آن کامل خواهد بود هر چند ا صطلاحات مربوط به بن مایه های شمایل نگارانه را در برنخواهد گرفت. اصطلاحنامه دارای ساختار سلسله مراتبی بوده نهایت تلاش در جهت سازماندهی آن به شکلی قابل استفاده رایانه ای صورت خواهد گرفت. دانشمندان این رشته در کلیه مراحل به بازبینی کار خواهد پرداخت. این چند خصیصه اولین اصول تعیین روش کار اصطلاحنامه را تشکیل دادند.
ارتباط با سرعنوان‌های كتابخانه كنگره
كار اولیه گردآوری واژگان اصطلاحنامه از واژه‌نامه‌های موجود، فهرست‌های موضوعي و اصطلاحنامه‌ها تاکید گر يکی از دیگر از اصول بنیادین AAT شد كه همانا عبارت است از استفاده از واژگانی كه از قبل در رشته مربوط به كار گرفته‌ می‌شده است. تدوین كنندگان اصطلاحنامه امیدوار بودند از این طریق اهمیت آن را افزوده سازمانهای فهرست‌نویس و نمایه ساز را قادر سازند به سهولت به جذب اصطلاحنامه ی جدید پردازند. با این دیدگاه قرار شد اولویت به فهرست سرعنوان‌های موضوعي كتابخانه( LCSH) كنگره داده می‌شود كه هشتاد سالی از عمر آن می‌گذشت.
سر عنوانهای موضوعي كتابخانه كنگره كه در اكثر كتابخانه‌های ایالات متحده بكار می‌رود از قبل مبنای بسیاری از فهرست های موضوعي تدوین شده توسط مراكز نمایه‌سازی در حیطه‌های هنر و معماری قرار گرفته بود. برنامه كار بر استخراج كلیه واژگان ذيربط از سرعنوانهای موضوعی کتابخانه گنگره و ورود آنها به يك فایل رایانهای متمركز بود. هدف در آمیختن كلیه فهرست‌های گردآوری شده بود طوریكه مجموعه اصطلاحات گردآوری شده پایه اصطلاحنامه جدید باشد.
اما در جریان پیشرفت كار روز به روز تفاوت‌های بیشتری میان LCSH و AAT در دست توسعه و تكمیل نمایان می‌شد. پیترسون در سال 1983 درمقاله ای به تحلیل تفاوت‌های اساسی در نحوه انتخاب اصطلاحات و ساخت آنها پرداخت كه در آن مسائلی چون ترتیب مغلوب واژه‌ها در سرعنوانهای کتابخانه کنگره در برابر ترتیب طبیعي آنها (مثل خانه‌ها، دور. يكتوریا و خانه‌های دوره ویكتوریا) و دیگر مسائل و حاد‌تری كه ناقض موازین ساخت اصطلاحات در اصطلاحنامه ها بود مطرح گردید.
هنگامی كه اصطلاحنامه آماده انتشار شد تفاوت‌های عمدهای در صورت و فلسفهی LCSH و AAT دیده می شد. تلاش برای گنجاندن سر عنوان‌های کتابخانه کنگره در AAT به چندین دلیل بغرنج شده بود:
AAT ترتیب ردهای مبتنی بر ساختاری محكم و دارای انسجام داخلی است. این امر به فهرست‌نویسی اجازه می‌دهد واژگان را که برحسب مفهوم به شکل گرافیکی مرتب شده همراه با اصطلاحاتی که در معنای خاص خود اعم تر و اخص ترند در اختیار داشته باشد، سرعنوانهای کنگره (LCSH) تنها به صورت آرای الفبائی در اختیار قرار دارند. سازماندهی شده اند همراه با واژه های اعم و اخص به شکل نموداری ببیند در حالیکه سرعنوانهای کتابخانه گنگره صرفاً با آرایش و ترتیب الفبائی در اختیار قرار دارند.
کلیه اصطلاحهای AAT از منابع موجود انتخاب شده تا درون آرایه های سلسله مراتبی خود کلی مفهومی را در اختیار گذارد. اصطلاحهای کلی چون خانه ها و اصطلاحهای محدود تر مرتبط به آنها چون خانه های خارج شهر و بنگالو هر دو در AAT وجود دارد.
در اکثر موارد در سرعنوانهای LCSH کلی ترند زیرا بیشتر برای توصیف موضوع کل کتابها به کار می روند تا موضوعی خاص در تصویر یا موضوع مقاله ای در نشریات ادواری. ازطرف دیگر سرعنوانهای کتابخانه کنگره تنها در صورت احساس نیاز ساخته می شود.از اینرو بسیاری اصطلاحات موجود در AAT در LCSH نیست.
LCSHبه جای بیان تک مفهومها بیشتر حالت پیش همارائی شده دارند؛ بعنی مفاهیمی پیچیده اند که در هنگام تولید سرعنوان درهم جمع شده اند و به صورت همان ترکیب خاص باقی می مانند. به عنوان مثال درهای جوبی از سرعنوانهای رده بندی کنگره است، همینطور است نقاشی رنسانس، در AAT به خاطرساختار چهریزه ای آن چوب در رده مواد می آید، در رده اجزاء کارهای ساخته ، رنسانس در رده سبکها و دوره ها و نقاشی در رده رشته ها. نمایه سازان مختارند که واژگان را به شکل مجزا به کاربرند یا آنها را به صورت ترکیباتی در آورند که هنگام نمایه سازی به منظور جور شدن با فقره ای که توصیف می کنند پیش همارا سازند.
علی رغم این تفاوتها AAT سعی داشت به سرعنوانهای LCSH اولویت دهد، این همه به علت برتری بلند مدت سرعنوانهای LCSH به عنوان واژه نامه نمایه سازی . بدین لحاظ همواره اصطلاحات LCSH همیشه ترجیح داده می شد مشروط بر اینکه شکل آنها نیازهای سخت گیرانه ساخت اصطلاحنامه ها تعیین شده در موازین ملی و بین الملی را برآورده شازد. با این همه در صورت نیاز سرعنوانهای LCSH تغییر داده می شد. هریک از مفاهیم LCSH صرفنظر از اینکه به شکل اصطلاح شده یا دست نخورده در AAT به کار می رفت دارای یادداشت بود امید این بود که این کار کتابخانه هائی را که به استفاده از AAT می پردازند قادر سازد پیشینه های کتابشناختی قبلی خود را که حاوی سرعنوانهای کتابخانه کنگره بود کمک کند را پیدا کند و به پیشینه های کتابشناختی همان موضوعها مرتبط سازند. گام مهم د یگر آماده کردن داده های AAT برای استفاده در قالب مارک، قالب ارتباطی مورد استفاده در بیشتر نظامهای کتابخانه ای و کتابشناختی مبتنی بر سرعنوانهای موضوعی بود.
ساختار AAT اولیه
اولین وقفه پروژه در سال 1981 پیش آمد، وقتی از NEH درخواست شد به تائید کمکی عمده به ساخت کل اصطلاحنامه هنر و معماری در دوره ای سه ساله پردازند. متاسفانه این درخواست مقارن شد با محدودیت های جدید بودجه NEH و صرفاً یکساله داده شد، با این شرط که AAT کار خود را به معماری محدود کند که در آن چندین فهرست موضوعی وجود داشت که می شد اصطلاحنامه را مبتنی بر آنها ساخت.
در پاییز 1981 فرهنگ نویسی با تجربه ساخت اصطلاحنامه های رده ای، یک برنامه نویس رایانه نیمه وقت، یک منشی و تعدادی دستیار دانشجو شروع به کار کردند. برنامه کاری عبارت بود از تعریف کلیه مقوله ها یا رده های احتمالی که برای پوشش دادن به رشته معماری و حیطه های وابسته ضروری بود و نیز نوشتن یک برنامه رایانه ای که قادر به تولید برگه واحد برای تک اصطلاحهای وارد شده ه در هر یک از فهرست های رایانه ای باشد که ژورنال انجمن مورخان معماری، نمایه نشریات معماری او ری ، بخش عکس آرشیوهای دولتی کانادا، RILA و نمایه نشریه های معماری موسسه سلطنتی معماران انگلیس سخاوتمندانه در اختیار AAT گذارده بودند. از آنجا که در آن زمان هیچ فایل رایانه ای LCSH در اختیار نبود مجبور بودند سرعنوانهای ذیربط را با زحمت فراوان در مجلدات چاپی LCSH بیابند و فایلی رایانه ای تشکیل دهند.
این اولین گردآوری واژه هائی که می توانستند نامزدهای بالقوه درج در AAT باشند به توده ای بزرگ از قریب به سی هزار برگه اصطلاح منتهی شده لازم بود این واژگان از نظر روشن شدن هم پوشانی و افتادگی و نیز سبک سرعنوانها و افزودن ارجاعها مورد بررسی قرار گیرد.
برای آنکه فن آوری برگه های اصطلاحات با کارآمدی بیشتری صورت گیرد درژانویه 1982 سه مشاور به مدت یک هفته به تروی آورده شدند تا به کار با کارکنان و سه مدیر پاره وقت و بسیار گرفتار پردازند.
از جمله این همکاران مهمان یکی آنچلاگیوال، مدیر کتابخانه دانشکده تحصیلات تکمیلی طراحی، در دانشگاه هاروارد بود که بعدها کتابدار اوری در دانشگاه کلمبیا شد؛ جی کونینگ ، کاندیدای دکتری در رشته تاریخ معماری در ام آی تی و سوزان بلندی، کتابداری از منطقه تروی.
این یک هفته برا ی شرکت کنندگان دلهره آور و در عین حال مسرت بخش بود. پترسون در مورد این تجربه می گوید:
ماهفت تن کار را در اطاقی عظیم در مدرسه سه معماری در رنسلر آغاز کردیم در حالیکه ردیفهای میزهای مطالعه بزرگ، خالی و زمخت در اختیارمان قرار داشت. در مقابل ما توده هائی از برگه های تک واژه ها تا ارتفاع کمر قرار گرفته بود؛ روی هر نیز نشانه یکی از مقوله ها یا رده های هجده یا نوزده گانه که در آن زمان شناخته شده بود قرار داشت، مثل اجزاء معماری، سکونتگاهها و شهرها، منظره و باغبانی، طراحی و عمل،ساختمان، آموزش و پرورش ، مردم و صنایع . هر یک از ما از این اوراق را برداشته با گشتن گرد میزها برگه های اصطلاحهای ذیربط را با صحبت و تبادل نظر فراوان میان خودمان روی میزها قرار می دادیم.
تا آنجا که به خاطر دارم اینکار حدود دو روز و نصفی طول کشید. بقیه هفه را صرف الفبائی کردن توده های اصطلاحات جمع آوری شده و دوختن برگه های اصطلاحات همسان یا مشابه در معنا که از فهرست های جداگانه و متمایز نمایه ای به دست آمده بود کردیم.
اقدام بعدی عبارت بود از مرتب کرده هر توده ازورقه های اصطلاحات به صورت رده ای، فرآیندی که رج بندی (Shingling) نام دارد. دوباره نیاز به کمک بود و جی حپونینگ به عنوان مشاور نیمه وقت بازگشت ،همواره با بتانی مندنهال، ریئس خدمات فنی در مرکز گتی برای تاریخ هنر و علوم انسانی که به او مرخصی داده شده تا شش ماه را در AAT سپری کند، از فوریه تا ژوئن 1982.
تا می آن سال پیشرفت زیادی صورت گرفته بود.اولین مجموعه رده ها کامل شده بود واعضای هئیت مشورتی تعیین شده و سه بار در طول آن سال تشکیل جلسه داده بودند. نقش این هئیت اظهار نظر درباره برنامه کار ، بازبینی ساختار رده ها و کمک به تعریف دامنه پروژه بود. اعضاء عبارت بودند از کریستیناهولمز، که در آن وقت در کتابخانه اوری دانشگاه کلمبیا کار می کرد واینک کتابدار آکادمی آمریکا در رم است ، هلن گیلمان از کتابخانه عکس و اسلاید دانشگاه بیل، کریستین اوتو، مورخ هنر در دانشگاه کورنل، فورد پیتراس از بخ باسمه و عکس کتابخانه کنگره و مایلک دانیهارث از RILA گروه کاری ژانویه تصور کرده بود کار جور کردن وادغام موجد کلیه اصطلاحات شناخته شد برای فهرست نویسی ونمایه سازی مطالب معمارانه خواهد شد. اما اولین تلاش در جهت ایجاد رده ها نمایانگر وجود غیرمنتظره شکافهای بزرگ در سراسر واژگان شد در واقع دهها برگه واژه های تولیدی عملاً فهرست کابلی از اصطلاحات در اختیار نگذارد.
توضیح وضعیت دو وجهی بود؛ وقتی واژگانی که برای فهرستی الفبائی ایجاد شده بر اساس مفاهیم بازآرائی شود، واژه های جا افتاده به سرعت نمایان خواهد شد. به گفته مولهولت " وقتی قطعات دوچرخه را برجسب اندازه شان می چینیم دریافت کمبودها دشوار است اما وقتی همان قطعات را به شکل یک دوچرخه بچینیم آنچه وجود ندارد به سرعت معلوم می شود. " علت دوم خلاء ها این است که بیشتر فهرست های موضوعی برگرفته از نظامهای فهرست نویسی و رده بندی نیاز به نمایه سازی یا فهرست نویسی دبیزه های موجود یا اشیائی که قبلاً مشاهده شده بود داشتند. بنابراین فهرست سرعنوانها نمی تواند جامع تر از دبیزه ها یا اشیایی که تا آن لحظه توصیف شده بود.
با یک آزمایش ساده واژه هائی که برای جامعه علمی ضرورت تام داشت به یکی از بخشهای فرعی یکی از رده ها افزوده شد. در نتیجه آن بخش از نظر اندازه قریب به دو برابر شده. این یک دو راهی عمده سرراه AAT بود زیرا اینک روشن شد نمی توان برای ارائه مجموعه ای متجانس به ترتیب سلسله مراتبی برمجموعه لیست های اولیه تکیه کرد. رسالت علمی AAT مستلزم اتخاذ تصیم در مورد جستجوی واژه های از قلم افتاده در کتابهای مرجع و دستینه های علمی بود، کاری شاق و پرهزینه.
یکسال کار شدید و پر مشقت از 1981 تا 1982 بیشتر اصول بنیادی تدوین AAT را روشن کرد، اصولی که بعداً توضیح داده و دسته بندی شد.
- تدوین AAT براساس اصول استانده اصطلاحنامه نویسی ، نظیر آنچه تحت عنوان راهنمای ایجاد اصطلاحنامه های تک زبانه توسط موسسه ملی استاندارد آمریکا بیان شده است صورت خواهد گرفت.
- اصطلاحنامه ساختاری سلسله مراتبی خواهد داشت و در ساختار درختی ونمایش های الفبائی خود از الگوی اصطلاحنامه سرعنوانهای پزشکی (MESH) استفاده خواهد کرد.
- اصطلاحنامه مبتنی بر واژگان رایج خواهد بود که منابع ادبی استانده استفاده از آنها را جایز شمرده اند و جامعه علمی آنها را معتبر شناخته است؛ در صورت امکان فهرست های موجود که امکان گسترش یا جرح و تعدیل دارند به کار گرفته خواهند شد.
- اصطلاحنامه مسئول تداوم خود و شناخت نیازهای آن تداوم در عمق و دامنه واژگان خواهد بود.
- داده هائی که اصطلاحنامه از آنها تشکیل می شود به شکل ماشین خوان در دسترس قرار می گیرد و سیستم های خودکار گوناگون قادر به استفاده از آن خواهند بود.
- سعی خواهد شد تعهدات مالی لازم، نه تنها برای تشکیل واژگان اولیه، بلکه نگهداشت آن در بلند مدت تامین گردد.
- به گروههای استفاده کننده اطمینان داده خواهد شد که اصطلاحنامه به شکل دلبخواهی تغییر نخواهد کرد. گرچه تغییر گریز ناپذیر است لازم است منطبق بر برنامه ریزی بوده با موافقت جامعه استفاده کنندگان ترویج شود. کارکنان AAT علاوه بر وضع این اصول قبل از 1982تاریخ تسلیم گزارش نهائی پروژه به NEH ،تکمیل تعدادی از اقدامات مهم به شرح ذیل را گزارش کردند:
- نوزده رده به شکل پیش نویس تشکیل شده و بیش از نیمی از آنها مورد ویرایش عمیق و حک و اصلاح قرار گرفته بود.
- هر دو فهرست سلسله مراتبی و الفبائی رایانه ای شده بود.
- مطالب لازم جهت فرآیندهای بازبینی از خارج نگاشته شده بود.
- مسائل روش شناختی شکل و تقسیمات فرعی موضوعی ، از جمله قواعد استفاده حل شده بود.
- معرفی اصلاحنامه از طریق نمایش در برابر انجمن های حرفه ای ادامه داشت.
- تائید تهیه اصطلاحنامه پیشنهادی چند برابر شده است.
- مشاوران به طور منظم به افزایش ارائه تجارب تخصصی خود در مذاکرات کارکنان ادامه داده بودند.
- گزارشی مهم درباره پروژه در فهرست انتشارات قرار گرفته بود.

AAT تحت حمایت بنیاد جی.پول گتی
با پایان گرفتن کمک یکساله( به علاوه تمدید سه ماهه) اهدائی موقوفه ملی علوم انسانی در ژانویه 1983 ، تغییری عمیق در ساختار و شیوه کار پروژه AAT صورت گرفت. مدیران پروژه پیشنهاد بنیاد جی.پول گتی را در مورد تبدیل شدن به یکی از واحدهای عملیاتی بنیاد را پذیرفتند که دریافته بود هماهنگ سازی واژگان برای تکمیل مطالعاتش در زمینه خودکارسازی عرصه تاریخ هنر اهمیتی حیاتی دارد. کمی بعد، دورا کروچ که مسئولیتی عمده در نظارت بر رده های معماری داشت از سمت خود استعفا کرد تا به آموزش و پژوهش شخصی بپردازد.
این طرح نوپا با کارکنانی در حد ویراستار و یک منشی از رانسلر به محلی در دانشگاه بنینگتون منتقل شد. اینک خانم تونی پیترسون وقت خود را به تساوی بین کتابخانه کالج بنینگتون و طرح AAT تقسیم می کرد، جائیکه مهم ترین مسئولیت وی مدیریت کارکنان و تدوین اصطلاحنامه بود. پت مولهولت همچنان 20درصد از وقت خود را با مجوز رنسلر صرف کار روی پروژه می کرد و مسئول بودجه و سیستم رایانه ای بود. این دو مدیر نقشی فعال در کار بازبینی درون سازمانی فعالیت در جریان و سیاستگذاری داشتند.
با تغییر تامین کننده اعتبار از دولت فدرال و پذیرش مسئولیت های طرح به عنوان یکی از واحدهای عملیاتی بنیاد جی.پاول گتی تراست، در آغاز سال 1983 زمان صورت برداری فرا رسید. در هفته اول ژانویه نشستی جهت بحث در جایگاه طرح برگزارشد. غیر از کارکنان AAT کسانی چون پاتریشیاجی بارنت، از کتابخانه جی واتسون در موزه هنر متروپولیتن ، آنجلاگیوال، کتابدار کتابخانه اوری در دانشگاه کلمبیا، کارول ماندل که در آن زمان در اتحادیه کتابخانه های پژوهشی کار می کرد و اینک مدیر خدمات فنی و شبکه کتابخانه دانشگاه کلمبیاست، بتانی مندنهال، مایکل راینهارت والین اسونونیوس ازمدرسه تحصیلات تکمیلی علوم کتابداری و اطلاع رسانی در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس. رده هائی که تا آن زمان ساخته شده بود، همراه روشهای عملیاتی جاری بررسی شد. نتایج ذیل که بیشتر آنها قبلاً در زمینه هائی دیگر مطرح شده بود به دست آمد.
- مدل بخش معماری نیاز به گسترش با افزودن قواعد و روشهای اضافی برای اصطلاحات هنرهای تزئینی و زیبا دارد.
- AAT نیازمند تعریف حیطه هائی است که برای آن در حکم اصل است، حیطه هائی که باید سعی در جامعیت آنها کرد و نیز تعریف حیطه های "حاشیه ای" که نیازی به این درجه از جامعیت ندارد.
- حتی در مورد حیطه های اصلی نیز تلاش در جهت کمال و جامعیت نیز حدودی دارد. لازم است ساز و کاری برای حفظ اصطلاحنامه در بلند مدت و افزودن اصطلاحات جدید اندیشیده شود.
- نیاز به افزودن یادداشت دامنه( که اساساً تعاریف ساده شده است) برای متمایز کردن واژههای متشابه و شرح دامنه هر اصطلاح مطرح شد.
- قرار شد مولفان AAT برای هر اصطلاحا یک پیشینه مستند تهیه کرده کلیه اطلاعات راجع به واژه، از جمله منابعی که در انتخاب آن به کار رفته را در آن درج کنند.
- اهمیت آنچه در آن زمان فهرست های تقسیمات فرعی دیده می شد، به ویژه در حیطه های سبکها و دوره ها، نامجای ها، تاریخ ها، انواع اسناد و تقسیمات فرعی موضوعی تائید شد.

مسائل و مشکلات تدوین اصطلاحنامه
تا 1983 چارچوب مفهومی رده هایAAT – یا " ساختارهای درختی " ، ساختارهای نمایانگر روابط جنس – گونه – به خوبی تعریف شده بود. ذکر کلیه ترکیبات ممکن سبک یا دوره با نام شئی، یا ماده و نام شیئی ( نظیر کلبه های ویکتوریائی یا کف های مرمری) باعث می شد ابعاد اصطلاحنامه تا حدی بی لگام بسط یابد.بعداً الین سونونیوس در دومین همایش بین المللی پردازش خودکار داده ها و دبیزه های تاریخ هنر درپیزا ، به سال 1984 به شرح این معنا پرداخت.
بااینحال تصمیم به توسعه رده های جداگانه برای سبک ها و دوره ها، مواد و اشیاء به جای پیش همارائی اصطلاحات، مسئله پیش همارائی و پس همارائی را حل نمی کرد. در حالیکه کارکنان AAT در تقلای نگارش قواعدی بودند که به روشنی شرح دهد در چه مواردی اصطلاحات چند کلمه ای متصل شمرده می شود ودر کجا می توان به زدودن همارائی پرداخت. رجوع به بخش بزرگی از منابع راجع به موضوع ضرورت یافت، در حالیکه به نظر می رسید بخش اعظم آن بیشتر گیج کننده است تا روشنگر. سرانجام در سال 1985 تعدادی از کارشناسان اصطلاحا نامه برای حل معضل در اجلاسی دو روزه گرد هم آمدند.جمیز آندرسون از دانشگاه راتگرز، اورت برنر از موسسه نفت آمریکا، اف.دبلیو.لنکستر از دانشگاه پنسیلوانیا، الین سونونیوس و جان لوگان از برنامه اطلاع رسانی تاریخ هنر موسسی گتی. با وجود پیشرفت در مورد چندین قاعده روشن در مورد روشهای مورد استفاده تحریر AAT، اغلب از درخواست های قضاوت مورد به مورد برای تعیین اینکه چگونه و چه وقت یک اصطلاح چند کلمه ای نشانه مفهومی واحد و متصل است و در کجا باید به زدودن همارائی آن پرداخت واجزاء اصطلاح را در رده های جداگانه نشاند مداوماً استفاده می شد.
مسئله مشکل ساز دیگر مربوط می شد به واژگان مفاهیم معنائی (اسم های معنا) چون هماهنگی (ایقاع)، رنسانس(نوزائی) و مدور ( مستدیر)، اصطلاحاتی که ضرورتاً به شکل اسم که استفاده از آنها در مطلع های اصطلاحنامه توصیه شده نیست. طبقه بندی اسم های معنا به مراتب دشوارتر است. نه تنها، ایجاد رابطه جنس – گونه – دشوار است ، بلکه در بسیاری موارد این رده به نسبت رده های اشیاء که شخص منظماً در آنها سطح از ویژگی و حتی بیشتر از آن می یابد بسیار کم عمق خواهد بود. همچنین این معضل وجود دارد که غالباً هیچ سرعنوان " واقعی" که بتوان به عنوان اصطلاحی گسترده تر یا پهلوی هم قرار دهنده به کار گرفت در اختیار نیست که بتوان گروهی از واژگان مشابه یا " هم خانواده" را ذ یل آن آراست. در اینجاAATاز سرمشق برخی اصطلاحنامه های دیگر در تعیین " برچسب های راس" یا " واژه های راهنما" استفاده می کند، واژه هائی که درون قلاب قرار گرفته و مفهومی وسیع تر را بیان می کند ولی مناسب استفاده در نمایه سازی نیستند، مثل (صندلی براساس شکل)، مرتب سازی اصطلاحات در رده های متفاوت طبقه بندی آنها را نیز محدود می کند. ساخت شبکه ای از واژه های مرتبط – ویژگی ای که هر کجا مجال بود به تک واژه ها افزوده شد – اقدامی است ضروری برای معرفی دانش در یک رشته. به یک معنا براساس مسیرهائی که واژه های مرتبط در اختیار می گذارند رده های جایگزین ساخته می شود.به عنوان مثال در رده های معماری کلیه تک سازه های معمارانه در روابط جنس- گونه ای خویش قرار گرفته اند: کلیسا بخشی است از بناهای دینی، همینطور است مسجد. از طریق ارجاعات به واژه های مرتبط می توان اجزاء را به کل متصل کرد، مثلاً نیمکت چوبی پشت دار به کلیسا ، محراب به مسجد .

بررسی عالمانه AAT
در همان سال 1982 ، براساس هدف اعلام شده AAT در کسب تائیدیه کار خود از دانشمندان هر رشته، شماری از رده های مجموعه معماری جهت بررسی حدود سی نفر که عمدتاً مورخ معماری، کتابدار معماری یا موزه دار اسلاید بودند ارسال شد. نتایج بررسی های آنها ناچیز بود. معلوم بود گواریدن حجمی چنین بزرگ از مطالب به تنهائی و بدون راهنمائی کارکنان AAT کاری است دشوار . آنچه به همین اندازه غامض بود این حقیقت بود که آن بررسی کنندگانی که به اظهار نظر در مورد محتوی و / یا ترتیب اصطلاحات پرداختند غالباً آرائی متناقض داشتند. روش بررسی مورد باز اندیشی قرار گرفت و تصمیم گرفته شد از آن پس گروههای کوچکی از دانشمندان برای دوره های کار متمرکز همراه خود کارکنان AAT گرد هم آیند. معمولاً این گروههای کاری به بررسی آن بخش های اصطلاحنامه می پرداختند که به خوبی تعریف شده بود.به جای اینکه همزمان به قضاوت در مورد چندین رده پردازند و طی جلسات اختلاف نظرهای خود را حل می کردند.
تابستان 1983 فرصت اولین اجلاس بررسی عالمانه یک رده یAAT به روش جدید بود. در این موقع AAT حدوداً سیزده هزار اصطلاح داشت که یک پنجم آنها در رده سبک ها و دوره ها .که موضوع اولین بررسی بود. نکاتی که در این اجلاس مطرح شد توسط کلیه گروههای بررسی بعدی، صرفنظر از ماهیت رده مورد بحث، مطرح شده است. ازجمله این مسئله که کاربران AAT چه کسانی هستند و نیازهای آنها چگونه بر انتخاب واژه ها و مرتب سازی آنها در رده ها تاثیر می گذارد و در گردآوری واژه ها به چه منابعی مراجعه شده است. همچنین بررسی کنندگان می خواهند بدانندAAT تغییرات در شکل واژه در طول تاریخ را چگونه لحاظ می کند واینکه آیا واژه های غیرانگلیسی نیز در اصطلاحنامه می آید. بررسی کنندگان بارها در تحلیل ساختار یک رده گیر افتاده و غالباً نقش عمده ای در اصلاح – یا تغییر کامل آرایش آن – ایفا کرده اند.
در مرحله پایانی ساخت هر رده گروههای بررسی دانشمندان تشکیل می شد. سی و هفت اجلاس از این دست که از نصف روز تا دو و نیم روز طول می کشید در طول تدوین AAT تشکیل شد. منسجم ترین و ماندگارترین تیم بررسی گروه مشورتی معماری بود، به ریاست هنری میلون و پنج دانشمند و معمار دیگر به نمایندگی از طیف گسترده این رشته. این گروه در فاصله 1983 تا 1989 هفت بار تشکیل جلسه داد تا توسعه و تکمیل رده های معماری را بررسی کند و استانده های لازم برای گروههای بررسی بعدی را براساس مسئولیتی که در گردآوری و شکل دهی به واژگان حیطه کاری خود برعهده داشت تعیین کند.
با پیروی از سرمشق این گروه تشکیل هئیت های مشورتی درحیطه های هنرهای تزئینی و زیبا برنامه ریزی شد. گروه مشورتی هنرهای زیبا اول بار در می 1988 تشکیل جلسه داد. دو روز بحث های داغ به تحلیل رابطه میان رشته های گوناگون نقاشی و پیکرتراشی سنتی با رشته های امروزی طراحی و رسانه های غیرسنتی و در پی آن تغییر نام این بخش که تا آن زمان هنرهای زیبا نامیده شده بود به شکلهای هنری که اینک به رسانش بصری و کلامی تغییر نام یافته منجر شد. ممکن است تاثیر این گروه از دانشمندان تغییری شگرف در تجسم زبان این رشته را باعث شده اشکال جدیدی از توصیف برای فهرست نویسی و نمایه سازی را در اختیار گذارد.
کار با جامعه علمی و گروه رو به رشد کاربران AAT بر این اعتقاد تاکید گذارده است که گرچه جامعیت و استاندگی واژگان غایتی مهم است، اصطلاحنامه موفق نه می تواند تغییر ناپذیر باشد نه معتقد به انضباط بی چون و چرا. اصطلاحنامه هاباید قادر به تعامل با زبان زنده و متحول شونده ای که خاستگاهشان بوده باشند و بتوانند هم زبان دانشمندان هر رشته و هم زبان مردم پسند موجود در منابع ادبی بنیادی را جذب کنند. AAT در پی حفظ توازن ظریف میان استانده سازی مجموعه واژگان هر حیطه یا رشته و واکنش به اشکال متغیر کاربرد و ظرافتهای زبان است. باید دانست جامعیت مطلق، با توجه به کمبود مجال و منابع و ماهیت متغیر خود زبان به واقع ممکن نیست.باید اصطلاحنامه را ابزاری زنده دید، مجموعه ای زبانی که در پاسخگوئی به نیازهای کاربران خود تغییر می کند یا بدان افزوده می شود.

تحولات دیگر
تنها با رسیدن حمایت بنیاد گتی در سال 1983 بود که منابع لازم برای اجرای برخی پیشنهادات مهم مشاوران خبره و پرشمار AAT فراهم آمد. از این مرحله به بعد قاعده جواز ادبی استفاده از واژه مورد تاکید قرار گرفت. به جای پذیریش واژه ها و حتی با اعمال برخی اصلاحات به صورتی که از منابع گوناگون نمایه سازی دریافت می شد، هر واژه در چندین منبع شامل تک نگاشتهای عالمانه، واژه نامه های تخصصی و فهرست ها پژوهش می شد. پیشینه کلیه منابعی که به آنها رجوع شده بود نگهداری می شد و تعاریف اصطلاح به شکلی که در منابع یافت شده بود یادداشت می گردید. اهتمام بر این بود که شکلی از واژه انتخاب شود که در عین بر اشتمال چگونگی بیان رایج مفهوم توسط جامعه علمی در عین حال نمایانگر اصول تدوین اصطلاحنامه باشد. اشکال متفاوت واژه به عنوان واژه های راهنما درج می شد. با این وجود به علت کمبود نیرو و وقت سه سال طول کشید تا افزودن یادداشت دامنه به اصطلاحنامه آغاز شود.
در اواسط1983 با افزودن دو ویراستار کارکنانAAT بیشتر شدند و کار روی هنرهای تزئینی و زیبا، بدان صورت که در آن زمان نامیده می شدند آغاز شد. مدیران مشترک طرح همراه مارگریت د اپریل اسمیت، ویراستار هنرهای تزئینی، برنامه ارائه AAT به موزه داران و جمع داران موزه ها را آغاز کردند. ظرف یک دوره دو ساله AAT در موزه و نیترهور، موزه هنر متروپولیتن، موزه هنرهای زیبای بوستن، موزه استرانگ، موزه هنر کلیولند، موزه ویکتوریا و آلبرت، موسسه هنر شیکاگو، موزه کوپرهیویت، موسسه اسمیتسونیان و همایش های گوناگون موزه ای معرفی شد.
قبل از انتقال طرح AAT به بنینگتون آخرین کمک دریافت شد. این کمک از بنیاد ملی هنر آمد و هم برابر آنرا نیز بنیاد جی. پاول گتی در اختیار گذارد تا AAT در محیطی کنترل شده آزمایش شود. این کمک که مدتی مورد استفاده قرار نگرفت سرانجام مبنای اجرای طرحی در کتابخانه اسلایدهای معماری رنسلر و فهرست نویسی مجدد پنجاه هزار اسلاید و یکجا کردن پیشینه های آنها در فهرست بر خط قابل دسترسی عموم در رنسلر بود که در آنAAT به عنوان واژگان دسترسی موضوعی به کار گرفته شد.
در سال 1985 AAT تحت مدیریت مایکل ایستر در برنامه اطلاع رسانی هنر گتی (AHIP) وارد مرحله تازه ای شد. به محصولی قابل توزیع منتهی نشده بود با کمک (AHIP) مجموعه اهدافی واقع بینانه تر تعیین شد. اولاً دامنه اصطلاح نامه را کاهش دادند تا برهنر و معماری مغرب زمین متمرکز گردد. کار روی بخش های هنرهای تزئینی و زیبا تا تکمیل بخش معماری و بخشهای پشتیبان آن به تعلیق در آمد. تشکیلات سازمانی کارکنان AAT به سازی شد تا جریان کار را به نحوی دقیق تر نشان دهد. پست جدید مدیریت تولید با کارکرد نظارتی بر کلیه کارهای ویرایشی ایجاد شد. تکمیل یک برنامه رایانه ای جدید برخی نقائص کار برگه های اصطلاحات AAT را نمایان ساخت. یک کار برگه جدید طراحی شد تا نشان دهد نحوه پژوهیدن واژه چگونه بوده و فضائی جهت درج نام منابع مورد مراجعه و تعاریف یافت شده در آنها در نظر گرفته شد.
با استفاده از اصل AAT مبنی بر نشان دادن حرکت اصطلاحات از منابع اصلی به محل در نظر گرفته شده در ساختار اصطلاحنامه، AAT بیشتر نقش هماهنگ کننده به خود گرفت. این عمل این امکان را به AAT دارد که به صورت زبانی تبدیل پذیر در آید و کاربران را قادر سازد برای بیان مفهومی خاص واژه هائی گوناگون در اختیار داشته باشند.
در ژانویه 1986 پترسون سمت خود د رکالج بنینگتون را ترک کرد تا عهده دار مدیریت تمام وقت طرح AAT شود. پث مولهالت به سمت تمام وقت خود در رنسلر بازگشت هر چند ارتباط تنگاتنگ وی با AAT باقی ماند. در تابستان 1986 کارکنان AAT که اینک دوازده تن بودند به دفاتری راحت در ویلیامز تاون ماساچوست ، در جوار سازمان خواهر، RILA منتقل شدند. اینان تا میانه دهه 1990 در آنجا ماندند تا بعداً به تاسیسات جدید در دست ساخت گتی در برنت وود کالیفرنیا منتقل گردند.



جمع آوری حامیان
از اولین روزهای طرح، پشتیبانی مالی تنها یک نوع از کمکهائی بود که مدیران مشترک پروژه درصدد کسب آن بودند. آماده شدن برای پیشنهادات کمک NEH موجب کسب حمایت انجمن مورخان معماری، انجمن هنر کالج و جامعه کتابخانه های هنر آمریکای شمالی (ARLIS/NA) شده بود.
در کنفرانس سالیانه 1982 ARLIS یک کمیته مشورتی AAT تشکیل شد با این هدف که به عنوان رابطه AAT وARLISعمل کند. سال پیش از آن نیروی ضربتی کمیته برنامه هنر و معماری (AAPC) از گروه کتابخانه های پژوهشی (RLG) رسماً به تائید AAT پرداخته بود. در سال 1982 در پاسخ به این پیشنهاد که AAT به عنوان فهرست مستند سرعنوانهای موضوعی جایگزین RLIN (شبکه اطلاع رسانی کتابخانه های پژوهشی RLG ) عمل کند، AAPC کمیته ا ی فرعی درباره به کارگیری AAT تشکیل داد که د ر جهت راه اندازی موفقیت آمیز AAT روی RLIN در تابستان 1990 حرکت کرد. در سال 1982 AATمورد تائید انجمن معماران آمریکا AIA) ، شورای منابع کتابخانه ای (CLR) و انجمن کتابداران دانشکده های معماری (AASL) قرار گرفت.
پت مولهولت در اجلاس فدراسیون بین المللی انجمن های کتابخانه ای (IFLA) در تابستان 1981 آتش علاقه به AAT را شعله ور ساخت. وی پیشنهاد کرد گروه کتابخانه های هنر ایغلا عهده دار پروژه حل معضل تبدیل AAT به اصطلاحنامه ای چند زبانه گردد که مدتها یکی از اهداف مدیران مشترک AAT بود. همان سال کتابخانه معماری بریتانیای موسسه سلطنتی معماران انگلیس که در صدد رایانه ای کردن و ادغام فهرست های مجموعه خود بود پیشنهاد کرد واژگان بریتانیائی را به AAT بیافزاید.
موزه ویکتوریا و آلبرت درکمک به این مهم ابراز علاقه کرد. واضح بود همان نیاز به وجود واژگانی جامع، کنترل شده کاملاً سنجیده که بدواً سبب شکل گیری AAT در آمریکا شد در جامعه بین المللی نیز حس می شود. علاقه بین المللی به AAT محرک طلب اصطلاحنامه ای چند زبانه شد. دانشمندانی که با استفاده از پایگاههای خودکار داده ها به پژوهش مشغولند مایلند از طریق زبانهای خود مطالب را دست کم به زبانهای عمده اروپائی بیابند. این آرزوی پژوهشگران به پژوهش هائی در جهت تدوین یک اصطلاحنامه هنر و معماری توسط کمیته ای از مورخان بین المللی هنر موسوم به تزاروس آرتیس یونیورسالیس (TAU) اصطلاحنامه جهانی هنر شد. در سال 1984 این کمیته به تصدی سازمان مادر – کمیته بین المللی تاریخ هنر (CIHA) شروع به مطالعه مسئله کرد و در سال 1989 برنامه ای اشتراکی برای ترجمه (AAT) به زبانهای فرانسه، آلمانی، ایتالیائی، اسپانیائی و انگلیسی بریتانیائی را پیشنهاد کرد. همکاری و مشارکت چندین سازمان علاقمند در چند کشورشکل گرفت، در حالیکه زبان انگلیسی آمریکائی به عنوان زبان پایه و دفاتر AAT نقش مرکز هماهنگ کننده را ایفا می کند.
در زمستان 89-1988 آزمایشی صورت گرفت تا بخش کوچکی از یکی از رده های معماری به چهارزبان رسمی دیگر (CIHA) ترجمه شود. کار ترجمه در مونرال، رم ، مادرید و ماربورگ، با کار بر روی یک کار برگه ویژه دو زبانه که (AAT) در اختیار گذارده بود با موفقیت داده هائی فراهم کرد که رده های دو زبانه را در اختیار (AAT) گذارد. گزارش شرکت کنندگان به طرح مشکلاتی که با آن روبرو شده بودند پرداخت: بعضاً هیچ معادلی برای اصطلاح انگلیسی وجود نداشت و گاه در زبان های اروپائی چندین واژه متفاوت برای یک واژه انگلیسی وجود داشت. علاوه بر این مشکل آرایش واژه ها در یک رده وجود داشت، زیرا اغلب پژوهشگران متوجه می شدند مفهوم پردازی ساختار سلسله مراتبی در زبان غیرانگلیسی متفاوت است. کلیه اعضای گروه مترجمان معتقد بودند گنجاندن تصویر واژه هائی که قرار بود ترجمه شود در کار، می توانست کمکی بی حد و حصر برای موفقیت این پروژه باشد. علیرغم این مشکلات ذاتی این تجربه گامی مثبت در راه افزایش ارتباط میان جوامع مورخان هنر در سطح بین المللی شد.
در سال 92-1991 (AAT) شروع به ارائه فرصت اقامت کرد تا کارکنانی را که از دیگر کشورها از ایالات متحده دیدن می کنند با (AAT) آشنا کند و تجارب (AAT) در کاربردهای چند زبانی را گسترش دهد. کارکنان اداره کل ثبت آثار و گنجینه های هنری فرانسه، کمیسیون سلطنتی آثار تاریخی انگلیس، موسسه سلطنتی معماران انگلیس و موزه ویکتوریا آلبرت به همکاری با کارکنان (AAT) در ساخت اصطلاحات نوعی برگرفته از واژگان معماری زبانهای خود و اصطلاحات مربوط به پوشاک پرداخته اند.
این اقامت ها موجب غنای (AAT) با واژه های معادل فرانسوی برای بخشهای اجزاء رده های کارهای ساخته شده و کارهای ساخته منفرد شده است. به هر رواما آنچه این ویراست (AAT) را دارای اهمیتی ویژه می سازد کاری است که با کارکنان کمیسیون سلطنتی بناهای تاریخی انگلستان، کتابخانه معماری موسسه سلطنتی معماران انگلیس و بخش لباس و پوشاک موزه ویکتوریا و آلبرت صورت گرفت که طی سالهای 1992 و 1993 به مناسبت های جدا گانه با یکدیگر دیدار کردند تا اشکال انگلیسی بریتانیائی را از اشکال انگلیسی آمریکائی اصطلاحات (AAT) متمایز سازند. نتیجه اینکار درج مقداری توصیفگر و کلمات راس بریتانیائی موجود در این ویراست است، و دربه روز سازی های بعدی واژگان (AAT) ادامه خواهد یافت. افزودن شکل انگلیسی بریتانیائی واژه ها این امکان را فراهم می آورد که (AAT) به شکلی گسترده تر در جهان انگلیسی زبان خارج از ایالات متحده به کار رود.
(AAT) به همکاری با سازمانهای بین المللی و موسسات ملی در مورد مسائل مربوط به اصطلاحات ادامه می دهد و این همکاری را روی تک پروژه هائی متمرکز می سازد که به توصیف مجموعه های خود به زبانهائی غیر از انگلیسی آمریکائی می پردازند. برای پشتیبانی از کار این اقامت کنندگان در سالهای آتی جلساتی سالیانه با شرکای چند زبانه به عنوان شیوه ای برای هماهنگ سازی روش ها و سیاست برنامه ریزی شده است.
تنها برخورداری حمایت ها و فعالیتهای گروههای کاری نبوده که بر جهت گیری (AAT) تاثیر گذارده است. اولین نقد این پروژه توسط ترور فاوست در سخنرانی مهم وی در همایش بین المللی راجع به اطلاع رسانی تاریخ هنر در آکسفورد 1982 صورت گرفت. از جمله توصیه های وی این بود که (AAT) می بایست در روش های کاربرد بسیار تجویزگر باشد؛ یادداشت دامنه فراوان باشد و اینکه با درج قیدهائی واضح سطح بالائی از اخص بودن واژه ها موجود باشد. وی براهمیت کار (AAT) در تلاش به منظور پذیرش تولیدکنندگان پیشینه های کتابشناسی عمده تاکید کرد. ضرورت رعایت یکایک توصیه های وی به اثبات رسیده است. به ویژه تلاش به منظور کسب پذیرش تولیدکنندگان عمده پیشینه های کتابشناسی نیاز به چندین سال کار مقدماتی را پیش آورد.
گرچه ارائه کنندگان خدمات نمایه سازی چون نمایه ادواری های معماری اوری* و RILA که اینک به BHA (کتابشناسی تاریخ هنر (Bibliography of the History of Art) تغییر نام داده در پذیرش (AAT) چندان مشکلی نداشته اند ( و در واقع از اواخر سال 1984 سرگرم استفاده از پیش نویس این اصطلاحنامه بوده اند)

• Avery Index to Architectural Periodicals.

جامعه کتابخانه هنر که بیشترین نارضائی را از فهرست سرعنوانهای موضوعی موجود، سرعنوانهای موضوعی کتابخانه کنگره [آمریکا] LCSH ابراز می داشت و بیش از همه از نیاز به اصطلاحنامه هنر و معماری دم می زد کمترین آمادگی پذیرش (AAT) راداشت. کثیری از پیشینه های کتابشناسی آن جامعه که سرعنوانهای موضوعی کنگره دارند از پیش در شبکه های کتابشناسی ملی آمریکا وجود داشته اند.نه تنها در آوردن منابع ذیل یک فهرست مستند موضوعی جدید بسیار دشوار است بلکه هزینه های آموزش فهرست نویسان و اجبار به تولید سرعنوانهای مشخص تر، بهر توصیف محتوی کتابها چشم گیر خواهد بود.
به منظور کمک به فهرست نویسان کتابخانه ها درحل بخشی از این مشکل، (AAT) به پی گیری کلیه مفاهم ذیربط فهرست سرعنوانهای موضوعی کتابخانه کنگره در هر کجای اصطلاحنامه که ظاهر شوند می پردازد.
فهرست نویسانی که مایلند پیشینه های کتابشناسی قدیم حاوی سرعنوانهای موضوعی کنگره را با پیشینه های جدید حاوی اصطلاحات (AAT) مرتبط سازند فرصت اینکار را پیدا می کنند. پیش از بهار 1989 تدوین کنندگان (AAT) نوارهای MARC (فهرست های ماشین خوان) (AAT) را برای استفاده شبکه های کتابخانه های ملی یا در فهرست های برخط کتابخانه های محلی تهیه کرده بودند.
در جریان برنامه ریزی برای ورود به قالب (فرمت) ماشین خوان معلوم شد قالب مستند یواس مارک نیاز به اصلاح داشته لازم است ناحیه (فیلد) های تازه ای اضافه شود تا بتواند اصطلاحنامه دارای ساختار سلسله مراتبی را پذیرفته و نمایش دهد. مدیر (AAT) با پشتیبانی کمیته برنامه هنر و معماری RLG تعدادی اصلاحات و ناحیه (فیلد) های جدید را از طریق اداره توسعه شبکه واستانداردهای کتابخانه کنگره [آمریکا] و سپس از طریق کمیته ملی که اجازه اعمال تغییرات در قالب ( فرمت) مارک را می دهد، کمیته MARBI (اطلاعات کتابشناسی ماشین خوان) پیشنهاد و هدایت کرده به سرانجام رساند. علاوه بر تغییرات مورد نیاز در قالب های مستند مارک ، ناحیه موضوعی مارک( 650) برای رمز کردن اصطلاحات برگرفته از رده های دیگر ناکافی بود. اینک به کارگیری یک ناحیه موضوعی جدید (654) اجازه می دهد فهرست نویسانی که از اصطلاحنامه های چهریزه ای شبیه (AAT) استفاده می کنند یکایک اصطلاحهائی را که با ترکیب به صورت سرعنوانی پیچیده تر در آمده اند به شکلی منحصر بفرد شناسائی کند.ناحیه (فیلد) جدید تشخیص می دهد اصطلاحها از کدام چهریزه ها آمده اند، همینطور تشخیص می دهد. اصطلاح " کانونی" آن اصطلاحی که مهم ترین مضمون عبارت فهرست نویسی را تشکیل می دهد از کجا آمده است.

ساختار چهریزه ای AAT
رسیدن AAT به ساختار چهریزه ای جاری به کندی محقق شد؛ آنهم تنها با درجاتی از تحریص و تشویق از سوی متخصصان رده بندی چون جین ایچی سان ، کارشناس انگلیسی اصطلاحنامه و در پی وی، در گردهمائی کتابداران و کارشناسان رده بندی سال 1984 که به همت کتابخانه معماری انگلستان در موسسه سلطنتی معماران انگلیس (RIBA) برپا شد. نظریه پردازان انگلیسی رده بندی که به پیروی از ایده رانگاناتان در سالهای دهه 1930 پرداخته اند در حرکت به سوی تقسیم دانش به رده های چهریزه ای نقش پیشتازی و راهنمائی داشته اند. چهریزه ها به صورت واحدهائی همگنی از اطلاعات دیده می شوند ک به شکلی متقابل اخص از یکدگیر بوده، در داشتن خصوصیاتی که تفاوتهای آنها را از یکدیگر نشان میدهد مشترکند. در هر حال در اجلاس 1984 RIBA رده بندی چهریزه ای در آن حد از پیچیدگی که در AAT پیدا کرده مطرح نشد. در سطحی به مراتب ساده تر و با کمک شرکت کنندگان آشنا با نظام رده بلندی بلیس رده ها تجدید آرایش یافت تا کار با انتزاعی ترین مفاهیم آغاز گردد و به واژه هائی برای سبک ها و دوره های هنر، عوامل ، فعالیت ها، مواد وسرانجام انواع اشیاء برسد.
یکسال بعد، جان لوگان ،مدیر برنامه ها در AHIP تشیخص داد این طرح رده بندی عملاً راه را برای استقرار رده های AAT در رده های گوناگون بر اساس معانی نحوی واژه های خود هموار می سازد. این موفقیت بزرگ تهذیب های بعدی اصطلاحهای AAT و قرار دادن اصطلاحات در ترتیبات سلسله مراتبی را میسر ساخته است. توسعه طرح رده بندی چهریزه ای AAT به تهذیب خود ادامه داده است، از سال 1989 رمز یا کدی منحصربفرد برای هر اصطلاح موسوم به نشانه رده بندی، محل آن اصطلاح در چهریزه و رده را مشخص کرده تا هم ترکیب بندی خودکار رده را امکان پذیر ساخته باشد هم پویش از اصطلاحات اعم به اخص به منظور تغییر دامنه جستجو را میسر سازد. علامت رده بندی حاصل جلساتی است که بلاهس واینبرگ از دانشگاه سنت جان، و کارشناس اصطلاحنامه دیوید بتی برگزار کردند و به طرح رده بندی و نشانه گذاری منتهی شده تا به راستی باز تابنده ساختار چهریزه ای AATباشد. این تحول منطبق بود بر پیشنهاد یک گزارش فنی توسط دیوید بیرمن درباره مسائلی بود که به موازات شروع به استفاده از AAT به عنوان زبان نمایه سازی در نظامهای محلی چهره نمود.

کمکهای کارشناسان اصطلاحنامه و دانشمندان اطلاع رسانی
AAT در سرتاسر توسعه و تکمیل خود از توصیه هائی که به کارکنان شده، نه تنها از رشته های تحت پوشش AAT، بلکه کارشناسان اصطلاحنامه و دانشمندان اطلاع رسانی که به تعریف روشهای آن و توسعه سیستم آن کمک کرده اند بهره گرفته است: اولین رابطه ادامه دار از این دست در تابستان 1983 آغاز شد، هنگامی که الن سونونیوس به همکاری با کارکنان AAT درباره نظریه های اصطلاحنامه سازی و مشکلات عملی توسعه AAT پرداخت. وی کمک کرد تا یک سند "سرنمون" تدوین شود که اصول مورد استفاده در AAT را تعیین کرده و نمونه نمایش هائی برای مخاطبانی ترتیب داد که تا آن زمان مطالب زیادی راجع به AAT شنیده ولی به چشم ندیده بودند. وی همچنین به کار روی تهیه پیش نویس اولین دستبنه ویراستاری AAT پرداخت و از آن پس بسیاری از رده های تکمیل شده را از نظر تداوم و انسجام معیارهای اصطلاحنامه ای مورد بازبینی قرار داده است.
سونگکیائو لیو که دانشجوی دکترای سونو نیوس در دانشگاه کالیفرنیا شعبه لس آنجلس بود در سال 1985 به استخدام AHIP در آمد و اولین سیستم اصطلاحنامه سازی AAT را تکمیل کرد که جانشین سیستم تکمیل شده توسط ریک هولت از شرکت آن لاین کامپیوتر سیتمز شد. تلاش وی به برنامه ای پیچیده و درعین حال سهل العمل منتهی شد که ساخت رده های خودکار سلسله مراتب از روی پیشینه های اصطلاحات را تسهیل کرد و در عین حال به ساخت رده ها و ویرایش و تجدید نظر واژگان پیشنهادی کاربران خارج از AAT می پرداخت. از جمله ارتقاهائی که صورت گرفت افزودن یک عامل چند زبانه بود که در تجربه سال 1988 TAU برای تولید رده های دو زبانه به کار گرفته شده بود و عامل تسهیل دسترسی از طریق شماره گیری تلفنی که به فعال ترین کاربران AAT تسری داده شد.
مسئله کمک رسانی AAT به جامعه کاربران را اول بار بتانی مندنهال در 1991 مطرح کرد. وی بر ضرورت نشان دادن چگونگی استفاده از واژگان AAT در محیط های متفاوت به منظور موفقیت در جلب کاربران تاکید کرد. سال بعد ترور فاوست، همانطور که قبلا اشاره شد، بر اهمیت کسب پشتیبانی از AAT در میان کاربران بالقوه AAT تاکید کرد. بیشتر واژه نامه های کنترل شده در درون سازمان ها و در محیطی محدود توسط موسسات یا سازمانهائی منفرد تولید شده اند که بازتاب محتوی مجموعه ای محلی اند که فهرست نویسی یا نمایه سازی می شوند. در حالیکه AAT استانده ای خارجی رها از قید هر گونه کاربری انفرادی است. هدف این است که AAT آنقدر انعطاف داشته باشد که نیازهای گوناگون را برآورد، خواه در نمایه سازی متنی درباره یک اثرهنری یا معماری، مستند سازی بصری یا آرشیوی اثر یا خود اثر اصلی. قصد AAT ایجاد واژگانی مشترک است که بتواند محرک و مقوم ارتباط میان انواعی متفاوت ازمنابع هنری و آرشیوی و افزایش دسترسی به آنها باشد. برای تحقق این اهداف بلند پروازاند جلب کاربران از همان مراحل آغازین توسعه پروژه ضرورت داشت.
در سپتامبر 1983، مندنهال و کارکنان مرکز تاریخ هنر موسسه گتی و کتابخانه علوم انسانی، همراه دیوید پتن و مایلک راینهارت از RILA و نانسی انگلاندر و مرلین اشمیت از بنیاد گتی با مدیران مشترک AAT و دو متخصص نمایه سازی ، جمیز اندرسن از دانشگاه راتگرز و الین سونونیوس ملاقات کردند تا در مورد مسائل استفاده از AAT بحث کنند. این گروه به این نتیجه رسید که در واقع امکان ایجاد یک نظام نمایه سازی با قواعد نحوی وجود دارد هر چند همه پایگاههای داده ها و سازمانهای فهرست نویسی به پذیرش و استفاده صرف از آن قانع نمی شوند بلکه معمولاً مایلند نظامهای خودشان را که مبتنی بر نیازهای داخلی است ایجاد کنند. همه اینها نیاز به راهنمائی AAT دارند.
در نوامبر 1983 و می 1984 گروههائی از کاربران بالقوه گرد هم آمدند تا دستورالعمهائی در مورد استفاده از AAT تدوین کرده، ساز و کارهائی برای ارتباط با کاربران پروژه ایجاد کنند و روشهائی برای کمک AAT به پروژه های منفرد در استفاده از اصطلاحنامه تدوین کنند.
سال 1984 در عین حال شاهد تعدادی جلسات کمیته های فرعی RLG/AAPC در مورد استفاده از AAT بود که خود را موظف به تولید یک پروتکل استفاده کرده بود که بتواند به کاربران کمک کند ترکیبات پیچیده ای از واژگان بسازند. کار این کمیته به پیشنهاد موفقیت آمیز ایجاد ناحیه موضوعی شماره 654 در قالب MARC در سال 1988 منتهی شد. علاوه بر این، کمیته تلاشی جانانه روی مجموعه فراگیر از قواعد استفاده که بتواند کلیه کاربران را به کار آید به انجام رساند. این کمیته به تکمیل ایده " عبارت" AAT پرداخت: ساخت واژگان دقیقاً تعریف شده AAT که همراه یکدیگر تشکیل مفهومی محدود متشکل از اصطلاحهای اصلی برگرفته از سبک، ماده یا دیگر اصطلاحات مقتضی، یک توصیفگر جدید را به وجود می آورد (مثل، برجهای گرد سنگی) مذاکرات بیشتر به مفهوم " رشته عبارت" منتهی شد که عبارت از بر ساختی حاصل از دو یا چند عبارت جدا شده توسط نوعی نقطه گذاری بود ( مثل کلیساهای باروک- سوئیس – مرمت). این مجموعه قواعد ساده مبنای کارهای بعدی روی دستورالعلمهای استفاده از AAT شد.

استفاده از AAT
در پایان 1984 تصمیم گرفته شد گروه کوچکی از کاربران AAT شروع به استفاده از این اصطلاحات در پایگاههای داده های خود کنند. اولین هماهنگ کننده های استفاده ازخدمات کاربران AAT به گروه کارکنان پیوسته بودند و فرم مربوط به واژه های نامزد و فرم اظهارنظر تکمیل شده بود. این فرم ها برای استفاده به کتابخانه اوری، موسسه اسمیتسونیان و گروه مشورتی نقشه های معماری (ADAG) ارائه شد. اولین پیش نویس هفت رده (سبکها و دوره ها، نقشه ها، انواع دبیزه ها و چهارده معماری) در میان حدوداً دوازده سازمان که متقاضی دریافت آنها شده بودند توزیع شد.
پیش از 1990 ، سالی که اولین ویراست AAT منتشر شد، گروه استفاده کنندگان آزمایشی به بیش از دویست سازمان افزایش یافته بود. این فرایند به نفع طرفین و از دو سو جانبه سودمند بود. واژگان کنترل شده دراختیار سازمانهای نمایه ساز در عرصه های هنر و معماری که در شرف تاسیس پایگاههای داده های برخط بودند قرار گرفت و کارکنان AAT گزارشهائی درباره کفایت و فایده واژه هائی که ساخته می شد دریافت می کردند.
در بهار 1988 ، به منظور کسب اطلاعات در مورد نوع موسسات ، رایانه های مورد استفاده آنها و چگونگی استفاده شان از AAT، بیش از پنجاه موسسه با اعزام نماینده مورد ارزیابی شخصی قرار گرفت. این مصاحبه های رسمی که توسط تونی پیترسون، مدیر پروژه، کثی وایتهد هماهنگ کننده خدمات کاربران و جوزف بوش ، مدیر پروژه AAT در AHIP انجام گرفت به نتایج ذیل منتهی شد:
• بیشتر استفاده کنندگان AAT در آن زمان مسئول رسیدگی به اطلاعات معماری و آرشیوی بودند، ( از آنجا که این بخش های AAT پیش از همه ساخته شده بود این نتیجه به هیچ وجه تعجب آور نبود.)
• بسیاری از استفاده کنندگان AAT به مدیریت مجموعه های آرشیوی و بصری می پرختند.
• نظامهای دستی نمایه سازی دسترسی موضوعی محدود به مجموعه های آرشیوی، اسلاید و عکس را امکان پذیر می ساختند؛ بنابراین مدیران پذیرای اصطلاحنامه های جدید به عنوان افزایش دسترسی به نظامهای فهرست نویسی خود که به تازگی خودکار شده بودند. ( کارکنان AAT به همکاری با سازمان آرشیویست های آمریکا و انجمن منابع بصری به منظور تامین نیازهای ویژه این رشته ها در عرصه واژگان موضوعی، تشکیل کارگاههای آموزشی و نمایشی و ملاقات با گروههائی از اعضای این انجمن ها به منظور توسعه بخش هائی معین از اصطلاحنامه پرداختند.
• کاربران AAT به استفاده از انواع متنوعی از نظامهای رایانه ای می پردازند، اما اکثر آنها از رایانه های کوچک استفاده می کردند. ( این یافته به کارکنان پروژه کمک کرد به برنامه ریزی آن نوع توزیع های ماشین خوان AAT پردازند که بیشترین استفاده را داشته باشد.
• کاربران AAT نیاز به نرم افزار و آموزش جهت نصب اصطلاحنامه در رایانه های خود داشتند.

در سال 1992، کمیته مشورتی AAT به ریاست کارول جکمن – شولر در همکاری با ARLIS یک ارزیابی جدید و به مراتب گسترده تر از کاربران انجام داد. هدفی دوگانه تعقیب می شد: تامین اطلاعات درباره سازمانهائی که در آن زمان سرگرم استفاده از AAT بودند به صورتی که بتواند توسط ARLIS به صورت راهنمای کاربران توزیع شود و قرار دادن اطلاعات در اختیار کارکنان AAT در این مورد که در پی اولین انتشار اصطلاحنامه در سال 1990 چگونگی استفاده از آن برچه منوال بوده است. یکی از یافته ها این بود که از زمان برگزاری ارزیابی سال 1988هنوز معدودی از فهرست های دستی برجای مانده اند. در واقع مدیریت اطلاعات هنر در انواع و اشکال بسیار متنوع خود وارد عصر الکترونیک شده بود. یکبار دیگر نیاز به آموزش و پشتیبانی کاربران مورد تاکید قرار گرفت؛ همینطور ضرورت آمادگی استفاده از AAT سازمان دهی در منابع بصری و مشاغل آرشیوی. موزه هائی که باتانی بیشتر وارد مرحله خودکارسازی شده اند شروع به احساس نیاز به واژگانی کنترل شده چون AAT کرده اند.
در همان سال AHIP سفارش دو پژوهش عمده جهت برنامه ریزی برای مرحله نگهداری AAT در پی انتشار ویراست دوم در ژانویه 1994 را داد. پژوهشهائی که کریستین بورگمن و استیفن تونی انجام دادند تائید کرد AAT در توصیف یا دستیابی طیف گسترده ای از مواد مجموعه ها به کار می رود از مجموعه های چند صدتائی گرفته تا مجموعه های بالای یک میلیون. افزون بر این انتظار می رود کاربران استفاده از AAT را به بسیاری برنامه های جدید گسترش دهند، به صورت چاپی یا الکترونیک. با شناسائی مهم ترین نیازهای جامعه استفاده کننده این پژوهشها به AAT کمک خواهد کرد کارآمدترین خدمات کاربران را برنامه ریزی کند.
وقتی برای اولین بار کار توزیع رده ها به شکل پیش نویس آغاز شد، روشی رسمی وضع شده بود تا استفاده کنندگان آزمایشی ترغیب گردند از طریق پیشنهاد اصطلاعات جدید و اظهار نظر روی اصطلاحات موجود به تکمیل AAT کمک کنند. تسلیم واژه های جدید نامزد درج در اصطلاحنامه و پردازش آنها بخشی ارزشمند از فرآیند تحریریه شده است. هر یک از اصطلاحاتی که از این طریق پیشنهاد شده به یک ویراستار سپرده می شود و با همان شدت بقیه اصطلاحات نامزد درج در اصطلاحنامه مورد پژوهش قرار می گیرد. پس از پژوهش واژه را به مجمع ویراستاران می برند تا در مورد افزودن آن به اصطلاحنامه تصمیم گیری شود. وقتی در مورد مفاهیم جدید مشکلی بروز می کند ویراستاران AAT به رای زنی با سازمانهای پیشنهاد دهنده اصطلاحات و بحث در مورد تعیین ضرورت آن واژه خاص و چگونگی استفاده از آن می پردازند. کارکنان بخش خدمات کاربران AAT به عنوان رابط سازمانهای پیشنهاد دهنده عمل کرده، به دریافت و عودت واژه های نامزد درج در اصطلاحنامه پرداخته، به انتقال سیاستهای کلی ویرایشی AAT به پیشنهاد دهندگان که می تواند کاربران رادر نمایه سازی و فهرست نویسی به کار آید می پردازند.
در حال حاضر استفاده کنندگان از AAT عبارتند از مجموعه های عکس، اسلاید و نقشه، آرشیو ها، موزه ها، کتابخانه ها، مراکز خدمات فهرست نویسی، شرکت های معماری و طراحی و پروژه های فرهنگ ها و دائره المعارف های هنر و معماری. اکثریت قریب به اتفاق کاربران مجموعه های خود را خودکار کرده یا در شرف انجام آنند. در نتیجه هر دو ارزیابی فوق الذکر و نیز ارتباط شخصی با شماری از کاربران بالفعل و بالقوه AAT، درک روشنی از نیاز به ارائه راهنمائی و آموزش در استفاده از واژگان موضوعی کنترل شده پیدا شده است. بنابراین دستورالعملهائی لازم است، از قواعد کلی انتخاب اصطلاحات گرفته تا استفاده از واژه های AAT در نظامهای پیچیده نمایه سازی. مجموعه ای از کارگاههای آموزشی که در سال 1987 آغاز شد توسعه داده شده تا شامل کلیه گروههای پشتیبان گردد که در استفاده از اصطلاحنامه نیاز به راهنمائی دارند. موضع اصلی کارکنان پروژه نسبت به استفاده کنندگان از AAT پذیرا بودن و انعطاف است – پذیرا بودن نسبت به انواعی از نظامهای اطلاع رسانی و نیازهای خاص آنها و انعطاف در مورد ایجاد تغییرات لازم در AAT توسط جامعه کاربران و در نتیجه تحولات جدید در رشته علوم اطلاع رسانی. ارتباط با کاربران AAT همچنان در نگهداری بلند مدت اصطلاحنامه و رشد آن اهمیت حیاتی خواهد داشت.

انتشار ویراست اول و پیوست
در سال 1989 تصمیم به انتشار اولین ویراست اصطلاحنامه گرفته شد. در حالی که بیش از دویست سازمان در حال استفاده از پیش نویس اصطلاحنامه بودند، انتشار نسخه رسمی، هر چند ناتمام گریزناپذیر شد. انتشارات دانشگاه آکسفورد و برنامه اطلاع رسانی تاریخ هنر گتی موافقت نامه همکاری در انتشار AAT را امضاء کردند. 23 رده ای که در ویرایش سال 1990 گنجانده شده بود رشته معماری و کلیه واژه های پشتیبان آنرا همراه با چندین رده از بخش هنرهای زیبا و تزئینی که طی سالها بیشترین متقاضی را داشت پوشش می داد. اینها مجموعه ای را تشکیل می داد که واژگان مورد نیاز بسیاری از کاربران را تامین می کرد. این اقدام یک موفقیت انتشاراتی بود و در سال 1990 جایزه بهترین کتاب انجمن ناشران آمریکائی در بخش انتشارات تخصصی و علمی آن سال را ربود. در کمال تعجب همگان، فروش مجلدات اصطلاحنامه در داخل و خارج آمریکا برابر بود و همین امرگواه نیاز بین المللی به واژگانی شد که AAT پوشش داده بود.
همراه نسخه چاپی یک نسخه الکترونیک نیز منتشر شد. نسخه الکترونیکی عبارت بود از یک فایل ASCII ساده AAT بر روی دیسکت، بدون نرم افزار بازیابی. مشکلاتی که کاربران در استفاده از این نسخه داشتند علامت روشنی بود به نیاز به تکمیل یک ابزار الکترونیکی مفیدتر. در سال 1992 ، دانشگاه آکسفورد یک نسخه الکترونیکی جدید منتشر کرد که کلیه اطلاعات سه جلد چاپی، AAT یک پیوست و یک رده جدید، یعنی رده آثار تجسمی را در خود داشت. این ویراست که " اصطلاحنامه هنر و معماری: مرجع مستند،نسخه یک* (AAT-ART) نامیده شد، نرم افزار بازیابی بسیار سنجیده ای را که تحت هدایت مارتی هریس مدیر پروژه سیستم ها، به دست کارکنان فنیAHIP تهیه شده بود اضافه کرد. نسخه ART به کاربران رایانه های شخصی امکان دسترسی فوری و تعاملی به واژگان AAT را داده در عین حال آنها را قادر به برداشتن و چسباندن مستقیم اصطلاحات در پایگاههای داده ها یا نظام های واژه پرداز دیگر می سازد.
نسخه تک کاربر ART که روی رایانه شخصی سازگار با آی بی ام پنج مگابایتی و برنامه داس 301 یا بالاتر اجرا می شود اطلاعات AAT را روی سه دیسک نرم و یک دوم اینچ یا پنج و یک چهارم اینچ می ریزد. Artبا انواعی از پایگاه های داده ها و نرم افزارهای پردازش و نیز به صورت یک ابزار مستقل ورود اطلاعات و جستجو عمل می کند.
سال 1992 در عین حال شاهد انتشار اولین پیوست چاپی AAT توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد بود که به منظور استفاده همراه با ویراست 1990 طراحی شده بود. این پیوست در عین حال حاوی تغییراتی بود که از سال 1990 در AAT صورت گرفته بود. این ویراست حاوی 3000 توصیفگر جدید، کلمات راهنما و واژه های راس، همراه با 500 یادداشت دامنه برای واژگان منتشر شده قبلی بود. پیوست 1992 اولین پیوست در مجموعه ای از نسخه های به روز شده چاپی و الکترونیک AAT است.
*Art and Architecture Thesaurus: The Authority Reference Tool TM Version 1.0(AAT: ART)
گسترش های AAT
در سال 1990 برنامه دبیزش موسسه حفاظت گتی که از چکیده های فنی هنر و باستانشناسی AATA پشتیبانی می کند و مبتکر و آغازگر شبکه اطلاع رسانی حفاظت بوده است که اینکه روی شبکه اطلاع رسانی میراث کانادا CHIN نصب شده است، همراه AAT پروژه ای مشترک را آغاز کردند که به موجب آن AAT بخشی مربوط به حفاظت را به اصطلاحنامه خود می افزاید. اهداف این پروژه میان رشته ای عبارتند از افزاش بعد حفاظتی AAT ، استفاده از پژوهشهای صورت گرفته AAT که در هر دو حیطه مشترک است، و تامین واژگان کنترل شده برای نمایه سازی AATA و دیگر خدمات حفاظتی و تامین ابزار کار دست اندرکاران مدیریت اطلاعات مرتبط با پژوهش و حرفه حفاظت.
طی چند نشست. نظام رده بندی چهریزه ای AAT تحلیل شد و به هنگام ضرورت جرح وتعدیلهائی در آن صورت گرفت تا واژگان موجود که به کمک نمایه AATA تولید شده بود و نیز واژگان برگرفته از شرکت کنندگان در شبکه اطلاع رسانی حفاظات در دل AAT قرار گیرد. طی سال 1990 کارکنان فنی AAT برنامه ای نوشتند تا فهرستی متشکل از حدود شش هزار واژه حوزه حفاظت را با پایگاه داده های AAT مقایسه کند. الگوریتم هائی که برای این برنامه مقایسه الکترونیک نوشته شد بعداً برای مقایسه دیگر فهرست های بزرگ واژگانی که موسسات خارج از AAT در اختیار گذاردند با اصطلاحات AAT به کار گرفته شد. این برنامه AAT را قادر می سازد به سهولت حیطه هایی چون همپوشانی واژگانهای مختلف را نشان داده آغازگر هم آرائی واژگان جدید در AAT باشد.
کار جور کردن اصطلاحات AAT با واژگان حفاظت نمایانگر همپوشانی حدوداً 50 درصدی بود. به طور کلی ، واژگان حفاظت در حیطه های خصوصیات فیزیکی، فرآیند ها و مواد، فنون و تجهیزات مورد استفاده در درمان و تحلیل کامل تر بود، در حالیکه AAT واژگانی وسیع و کامل، به ویژه در رده های انواع اشیاء مواد، سبکها و دوره ها داشت. طی دو سال فعالیت رسمی پروژه (1992-1990) بیش از دو هزار واژه جدید از فهرست واژه های حفاظت به AAT افزوده شد. آنچه احتمالاً مهم تر بود بازسازی چندین رده چون مواد، فرآیندها و فنون و خصوصیات طرح بود تا دیدگاه حیطه حفاظت به بهترین نحو بیان شود. در جریان کار، این بخش های AAT ، به لطف تلاشهای مرحوم کولین هسلیب، هماهنگ کننده پروژه و گروه حفاظت گران و علمای حفاظت که به عنوان مشاور پروژه فعالیت می کردند و طی این مدت سه بار برای بررسی کار گرد هم آمدند بسیار تقویت شد.
یکی از دیگر نتایج مهم سالها کار اشتراکی انتشاراتی اولین ویراست راهنمای نمایه سازی و فهرست نویسی با اصطلاحنامه هنر و معماری است که همزمان با ویراست دوم AAT توسط دانشگاه آکسفورد منتشر شد. کمیته ای از فهرست نویسان کتابهای کتابخانه های موزه ها از سال 1984 تقریباً سالی یکبار تشکیل جلسه داده بودند تا قواعدی برای استفاده از AAT در فهرست نویسی موضوعی تدوین کنند.
این گروه به مدد همکاری کاربری دایکسترا، مدیر دانشکده خدمات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه دالهوزی که پیش نویس نهائی را تهیه کرد پروتکل استفاده از AAT را که در ویراست سال 1990 منتشر شد تدوین کردند. این سند قواعد ترکیب واژه های AAT در عبارتها و رشته عبارتهای اصلاح شده را تعیین کردند. یک سند همراه دیگر، یعنی راهنمای میدانی کدگذاری، به راهنمائی فهرست نویسان در استفاده از رشته عبارت های سرعنوانهای موضوعی چهریزه ای شماره 654 دریواس مارک (USMARC) می پرداخت.
از آغاز 1991 ، کارکنان AAT شروع به ملاقات با کمیته ای متشکل از موزه داران منابع بصری کردند تا دستور العملهای استفاده از AAT برای مجموعه های مواد بصری را تهیه کنند. هدف تهیه مجموعه جداگانه ای از دستور العمل های استفاده برای این جامعه بود. یک گروه کتابخانه ای ، گروهی موزه ای و گروهی آرشیوی به تولید مجموعه دستورالعملهای استفاده مختص به خود می پرداختند. به هر حال برگروه منابع بصری روشن شد که چهار جامعه استفاده کننده در بسیاری مسائل نمایه سازی با یکدیگر شریکند و تدوین یک دستورالعمل واحد حاوی بخش هائی راجع به انواع خاص مواد کارآمد تر خواهد بود.
پاتریشیا بارنت از کتابخانه واتسن موزه هنر متروپولیتن عهده دار ویرایش این کتاب شد و مری دایسکترا کار بازبینی را انجام داد. این کار همچنین مورد بازبینی کمیته فوق الذکر و دو کمیته دیگر که از حیطه های موزه و آرشیو گرد آمده بودند قرار گرفت.
در 1992 در ادارات AAT کنفرانسی درباره آشتی دادن اصطلاحات فرم ( قالب ) و سبک برگزار شد. این کنفرانس که با حمایت مشترک AAT و شورای منابع کتابخانه برگزار شد نمایندگان واژگان عمده منتشر شده فرم و سبک را به شرح زیر گرد هم آورد.

The Art and Architecture Thesarvrus; Descriptive Terms for Graphic Materials; Genre Terms: A thesaurus for use in Rare Book and special collections cataloging; Guidelines to Subject Access to Individual Works of Fiction, Drama, Etc. Library of Congress Subject Headings; Moving Image Materials : Genre terms.

شرکت کنندگان عبارت بودند از جکی دالی از مرکز تاریخ هنر و علوم انسانی گتی؛ تونی پترسون از AAT، الماساندرز از AAT ؛ پری شویلر از کتابخانه ملی پزشکی، بخش سرعنوانهای موضوعی پزشکی (Mesh) ؛ لورا استاکر از مرکز مطالعات و پژوهش های کتابشناسی دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید؛ مار تایی از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس و آرشیوهای تلویزیونی، دانشکده هنر تئاتر؛ هلنا زینکهام، بخش عکس و باسمه کتابخانه کنگره؛ و مارک زیومک از دفتر سیاست گذاری و پشتیبانی، کتابخانه کنگره.
از زمان وارد کردن میدانهای یواس مارک که دسترسی بر اساس سبک، فرم و خصوصیات فیزیکی را امکان پذیر می سازد( بعنی میدانها 655 ( کلید واژه- نوع / شکل) و میدان 755 ( شناسه افزوده – خصوصیات مادی) شماری از فهرست های واژه ها برای استفاده در این میدانها تدوین و منتشر شده است؛ ا ز جمله آنها که نامشان در بالا آمد. در به کار گیری این اصطلاحات روشن شده است که ناهمخوانی ها و تعارض هائی میان آنها وجود دارد، چه در استفاده و چه در خود اصطلاحات. چندین مورد شناسائی شده که در آنها واژه هائی متفاوت برای خصیصه یا مفهومی واحد به کار گرفته شده است. در موارد دیگر یک اصطلاحنامه واژه ای واحد را به میدان 655 برده در حالیکه اصطلاحنامه ای دیگر آنرا در میدان 755 قرار داده است، بعضی مواقع تفاوت صرفاً ناشی از املا یا نحو است. اینگونه تعارض ها می تواند به ابهام یا نقص در بازیابی اقلام منتهی گردد.
هدف اجلاس ویلیامز تاون تدوین فلسفه و روشنی برای آشتی دادن اصطلاحات نمایانگر قالب ها و انواع در واژه نامه های کنترل شده متفاوت بود، شرکت کنندگان هدفی سه وجهی را تعقیب می کردند. بهبود دادن استفاده از واژه های قالب ها و انواع در فهرست نویسی و نمایه سازی با ایجاد و انسجام در شکل اصطلاحات؛ تعریف رابطه کار خود با کتابخانه کنگره سرعنوانهای موضوعی کتابخانه کنگره و برنامه ریزی برای اقدامهای آتی.
وظایف کنفرانس از جمله عبارت بود از توصیف سیاست تعیین قالب و نمایه سازی هر واژه نامه تخصصی ؛ شناسائی ودسته بندی انواع تعارض، رفع تعارض های مشخص میان واژگان و ارائه توصیه هائی برای انجام تغییرات در هر واژه نامه تخصصی و پرهیز از تعارفهای آتی در جریان اجلاس حدوداً سی واژه مشترک در دو یا چند واژگان که نمایندگان آنها حضور داشتند با هم آشتی داده شد و روشهای کشف و رفع تناقض میان آنها پیشنهاد گردید. با پذیرش این معنا که موفقیت این تلاش تا حدود زیاد به علت توانائی شرکت کنندگان به شرکت در بحث های رو در رو بود، گروه موافقت کرد رفع تناقض های موجود به تشکیل جلسات سالانه ادامه دهد. همچنین نامی رسمی به آن داده شد، گروه کاری واژگان فرم و نوع و به تعیین دستورالعمهای تحقق آشتی دادن واژگان در آینده پرداخت. اجلاس دوم برای ادامه کار در سال 1993 برگزار شد.
در سال 1993 امکان دسترسی بر خط به AAT به شبکه اطلاع رسانی میراث کانادا CHIN بسط داده شد. مهمترین استفاده کنندگان CHIN موزه های کانادا هستند که مجموعه های آنها در شبکه معرفی شده است. انتظار می رود دسترسی به واژگان AAT توصیف اشیاء موزه ای برای این گروه مفید باشد.

آینده AAT
یکی از مشاوران AAT را بیشتر حرکت می داند تا پروژه، نشانه هائی از وجود در جاتی از حقیقت در این گفته وجود دارد، چرا که استفاده از آن در میان طیف وسیعی از سازمانهای اطلاع رسانی و آرشیوی گواهی است بر این مدعا.
اصولی که AAT بر آن بنا گذارده شده، به ویژه اصول نگهداری بلند مدت، به روز سازی و درج واژه های جدید پیشنهادی کاربران جاذبه ای فراوان نزد موسساتی ایجاد کرده است که سعی دارند مقادیر عظیم اطلاعات را به شکل الکترونیک مدیریت کنند، یا نیازمند انتقال داده های خود به رایانه اند.
هزینه ها و منابع انسانی مورد نیاز به روز نگهداری واژگان کنترل شده در درون موسسات در حدی است که از توان اکثریت قریب به اتفاق این گونه موسسات خارج است. توانائی هماهنگ سازی کارهای خود با استانده های بین المللی در حال ظهور موجب افزایش پذیرش AAT توسط خیل گسترده از موسسات می گردد.
AAT در عین حال ابزاری است ارتباطی. این اصطلاحنامه دیدگاهی درباره عالم هنر و معماری ارائه می کند که ساختمند و با ثبات است، هر چند که به منظور جای دادن به جنبه های بیشتری از این عالم و طرق بیشتر نگرش به آن، پیوسته واژگان جدید به آن افزوده شده و توسعه می یابد .
قاعدتاً این اصطلاحنامه ناامیدی های دیرپای آن کسانی را تخفیف خواهد داد که سعی در جستجو در نظامهای گوناگون رده بندی و فهرست نویسی می کردند و متوجه می شدند شئی یا تصویری واحد باواژگانی متفاوت توصیف شده و به همین علت در طرحهای رده بندی متفاوت جای گرفته اند. جز در صورت وجود ساز و کار یا پلی که بتواند ارتباطی میان اینگونه تفاوتها ایجاد کند کاربر در درک اثر هنری و دسترسی به اطلاعات راجع به آن به دردسر می افتد.
کاری که در افق فعالیت های آینده AAT به چشم می خورد آموزش دادن چگونگی استفاده ازواژگان در میان طیف گسترده ای از سازمانهای فهرست نویسی و نمایه سازی است که نیازمند واژگانی کنترل شده اند.استفاده گسترده از ابزاری چون AAT مستلزم فهم آن و ارائه قواعد به کارگیری اصطلاحنامه است. این مهم در مرحله بعدی توسعه AAT محقق خواهد شد.
هدف این پروژه از هنگام شکل گیری فکر آن در پانزده سال پیش از انتشار ایجاد ابزاری جهت تسهیل ارتباط میان ارائه کنندگان واستفاده کنندگان از اطلاعات راجع به هنر و معماری بوده است. چالش فراروی ویراستاران AAT عبارت است از پاسخوگوی به تغییرات واژگان فعلی وانعطاف در برآوردن نیازهای جوامع استفاده کننده.

منابع:
1- Marilyn Schmitt, ‘A Database of Databases’, The J.Paul Getty Trust Bulletin (winter 1989),6-7.
2- Researching Reseach’, The J.Paul Getty Trust Bulletin (Fall 1989): 4-5
3- Dora Crouch, Pat Molholt, and Tony Peterson. Indexing in Art and Architecture: An Investigation and Analysis.Report to the Council on Library Resources. Washington D.C., Councilon Library Resourees, 1981.
4- Tony Peterson, ‘ The AAT: A Model for Reconst ructing of LCSH’, Journal of Academic Librarian ship (September 1983) 9: 207-210
5- Tony Peterson, ‘Subject Control in Visual Collection, ‘ Art Documentation (winter 1933) 132-33.
6- Elaine Svenonius; Informtion Retrieval Thesauri in the Field of Art, Second International Conference on Automatic Processing of Art History Data and Documents: Proceedings. Pisa, scuola Normale superior, 1984, 32-48.








اصول و قراردادهای ویرایش AAT
1- چهریزه ها و رده ها
2- هدف
3- دامنه
4- اصول ویرایش و چارچوب مفهومی
1-4 چهریزه ها
2-4 رده ها
3-4 توصیفگرها
1-3-4 تعینن توصیفگرهای AAT
4-3-2 شکل توصیفگرها
3-3-4 واژه های انگلیسی بریتانیائی
4-3-4 واژه های زبانهای دیگر
5-3-4 واژه های ترکیبی
5- قراردادها
1-5 توصیفگر
2-5 واژه راهنما
3-5 شماره سطر
4-5 کدهای منابع عمده
6-5 توصیفگر دیگر
7-5 توصیفگر بریتانیائی
8-5 توصیفگر بریتانیائی جایگزین
9-5 یادداشت دامنه
1-9-5 یادداشت دامنه آموزشی
2-9-5 یادداشت دامنه توصیفی
3-9-5 ماخذ یادداشت دامنه
10-5 واژه های به کار ببرید
11-5 واژه های مرتبط
12-5 توصیف های داخل پرانتز
13-5 یادداشت ترکیب
6- تعامل با کاربران و نگهداری اصطلاحنامه
1-6 واژه های نامزد
2-6 نظریات راجع به توصیفگرهای موجود
3-6 روزآمدهای اصطلاحنامه
7- واژگان تخصصی




پیوست الف فرم ویژه واژه های نامزد درج در اصطلاحنامه
پیوست ب فرم ویژه اظهار نظر
پیوست ج قواعد واژه های مرکب AAT

1- چهریزه ها و رده ها
-B رده مفاهیم وابسته
BM, B مفاهیم
-D چهریزه خصوصیات مادی
D, DC خصوصیات و خواص
D, DE شرایط و تاثیرات
D, DG عناصر طرح
D.DL رنگ
F چهریزه سبکها و دوره ها
F.FL سبکها و دوره ها
H چهریزه عوامل
H.HG مردم
H.HN سازمانها
K چهریزه فعالیت ها
K.KD رشته ها
K.KJ کارکردها (اعمال)
K.KM رویدادها
K.KO فعالیت های بدنی
K.KT فرآیندها و فنون
M چهریزه مواد
M.MT مواد
V چهریزه اشیاء
V.PC دسته بندی ها و نظامهای اشیاء
V.PE انواع اشیاء
V.PJ عناصر
محیط های ساخته شده
V.RD سکونتگاهها و چشم اندازها
V.RG نواحی و مجتمع های ساخته شده
V.Rk کارهای ساختمانی منفرد
V.RM فضاهای باز وعناصر محوطه ها
لوازم و تجهیزات
V.TC لوازم
V.TEپوشاک
V.THابزارها و تجهیزات
V.TK اسلحه و مهمات
V.TN وسائل اندازه گیری
V.TQ گنجانه ها
V.TT وسائل صوتی
V.TV وسائل تفریح
V.TX وسائل حمل و نقل
ارتباط بصری و کلامی
V.VC آثار تجسمی
V.VK وسائل مبادله
V.VW اشکال اطلاعات ( اطلاع رسانی)









2- هدف
اصطلاحنامه واژگان کنترل شده یک نظام نمایه سازی است که به ترتیبی شناخته شده مرتب گردیده ساختاری دارد که روابط هم معنای سلسله مراتبی و ارتباط میان واژه ها با استفاده از نمایشگرهای ارتباط استانده به وضوح نمایش داده و شناسائی می شود. هدف اصطلاحنامه تضمین انسجام در فهرست نویسی، بویژه در نظامهای مدیریت و بازیابی اطلاعات و تسهیل بازیابی اطلاعات است. صرفنظر از موادی که فهرست نویسی یا نمایه سازی می شود، خواه آثار هنری، مقالات نشریه های علمی – تخصصی ، نقشه های معماری، عکس، محتوای کتب، و خواه مجموعه هائی از اسناد خانوادگی، مدیریت و بازیابی موفقیت آمیز اطلاعات متکی است بر توانائی فهرست نویس یا نمایه ساز به پیش بینی نیازها و دیدگاههای کاربران خود و تعیین معنای لّب دبیزه یا نام و خصوصیات مادی یک شیئ .
نیازهای کاربران و تحلیل اقلامی که نمایه سازی می شود باید در مرحله بعد به زبانی مناسب برگردانده شود. زبانها به دو شیوه تکامل و انقلاب گسترش می یابند. اشکال و املای واژه ها به کندی تغییر می کند اما واژه ها و معانی جدید برای واژه های قدیمی عملاً یکشبه ظاهر می شوند.
برچسب های متعددی که به اشیاء و مفاهیم می زنیم موضوع را پیچیده تر می سازد. برخی برچسب ها مبتنی بر تفاوتهای فرهنگی است و برخی بر دیدگاه کاربر به عنوان هنرمند، موزه دار، مورخ هنر، کتابدار یا آرشیویست تکیه دارد. نقش اصطلاحنامه جمع آوری و گردهم نهادن اصطلاحاتی است که تحت تاثیر آرایش الفبائی یا جانبداری هائی که ریشه در فرهنگ دارند متفرق شده اند. طبق یک تعریف اصطلاحنامه خوب آن است که هیچگاه به پایان نرسد، اگر قرار باشد اصطلاحنامه انعکاس محیط خود باشد باید طی زمان تغییر کند، به موازات تحولاتی که در رشته هائی که اصطلاحنامه قصد تبیین آنها را دارد صورت می گیرد.
اصطلاحنامه نه تنها واژه های هم معنی را کنار هم قرار می دهد و واژه های هم نویسه را از یکدیگر متمایز می سازد بلکه در عین حال به ساخت اطلاعات بر اساس اصل گونه و رده می پردازد تا کمکی باشد به مرور اصطلاحات و گزینش مناسب ترین ها . واژگان اصطلاحنامه از منابع بسیار بر می خیزد، فهرست های موضوعی موسسات فهرست نویس و نمایه ساز، تک نگاشتهای عالمانه، فهرست ها ، واژه نامه ها ، فرهنگهای تخصصی و امثال آنها.
احتمالاً کاربران AAT عبارت خواهند بود از کارکنان کتابخانه ها، موزه ها ، آرشیو ها، مراکز خدمات نمایه سازی و چکیده نویسی، مجموعه های تاریخی، مجموعه های نقشه ها و عکس ها ونیز دانشمندان و دانشجویان دست اندرکار پژوهش مستقل. افزون بر این این انتظار می ر ود این جامعه استفاده کننده متنوع باشد، نه تنها از لحاظ استنباط خود از محتوی موضوعی اصطلاحنامه بلکه از لحاظ مهارت سیر در نمایش های گوناگون اصطلاحات . به کاربران ناآشنا با نمایش های سلسله مراتبی و ساختار کلی هم پیوسته اصطلاحنامه توصیه می شود به دقت به توضیحات و کمکهائی که دراین توصیف اصول و قراردادهای AAT ارائه می شود توجه کنند.

3. دامنه
AAT شامل واژگان رشته های ، هنرهای زیبا، معماری، فرهنگ مادی جهان غرب از عهد باستان تا به امروز بوده دامنه آن به مراتب فراتر از آن چیزی است که از نام اصطلاحنامه هنر و معماری بر می آید.
شمار بزرگی از اصطلاحات AAT همانطور که در چهریزه اشیاء دیده می شود (نگ. بخش چهار ذیل) به اشیاء پراهمیت در بحث و تحلیل تاریخ فرهنگ اشاره دارد. این اشیاء را به می توان به شکل زیر دسته بندی کرد.
محیط های ساخته: آثار ساخته شده و نتیجه کار و تلاش بشر در محیط طبیعی
وسائل وتجهیزات: مصنوعاتی که عمدتاً برای استفاده ساخته شده و اغلب مزین است.
ارتباط بصری و کلامی: مصنوعات بیانگر که طبق اصول زیباحسیک، مفهومی یا نمادین خلق شده اند.
در حالیکه شمار بزرگی از اصطلاحات AAT برای نامیدن اشیاء است در عین حال اصطلاحنامه واژگان لازم بهرتوصیف آنها را در اختیار می گذارد. این واژگان پشتیبان مشتمل است بر مصالح و فنون ساخت آنها؛ خصائص مادی آنها چون شکل و رنگ؛ واژگان مرتبط با تولید و پژوهش آنها چون نقش افراد و مفاهیم مرتبط به تاریخ، نظریه ، نقد و غایت هریک.
اصطلاحاتی که به توصیف شرح ها یا نمایش مضامین شمایل نگارانه می پردازد، مثل مضامین دینی یا اساطیری نقاشی یا مجسمه، عموماً کنار گذارده شده است. گرچه AAT برای آن ساخته نشده که این گونه توصیف های نمادی یا موضوعی در هنر را توضیح دهد شامل واژگانی است که نام اشیاء دارای معنای موضوعی یا نمادین اند. به عنوان مثال AAT شامل اصطلاحاتی برای اشیائی چون کلید ، آینه، ساعت، شمع و نردبان است که می توان به همه آنها معنای نمادین داد، هر چند حضور آنها در اصطلاحنامه بیشتر مبتنی بر هویت آنها به عنوان شئی است تا آنچه می توانند در اثری هنری بیان دارند. علاوه بر این بسیاری از واژه ای AAT در چهریزه مفاهیم وابسته، به شناسائی مفاهیمی چون تراژدی ، تمدن و تناسخ می پردازد که امکان بازنمائی در هنر را دارند.

4- اصول ویرایش و چارچوب مفهومی
AAT درهفت چهریزه و سی و سه رده یا زیر چهریزه سازمان یافته است. چارچوب مفهومی چهریزه ها و رده ها با همکاری متخصصان رده بندی تکمیل شده و مهر تائید برررسی های جوامع علمی را دارد که AAT در خدمت آنها بوده است. فهرست چهریزه ها و رده ها به قرار ذیل است.
1-41چهریزه ها
چهریزه ها عمده ترین تقسیمات اصطلاحات موجود در AAT را تشکیل می دهند. چهریزه عبارت است از طبقه ای همگن از واژگانی که اعضای آن در خصوصیاتی مشترکند که آنها را از واژه های رده های دیگر متمایز می سازد. وقتی واژه ای برای اولین بار نامزد درج در AAT می گردد باید مقوله بنیادی یا چهریزه ای که بدان تعلق دارد مشخص گردد. به عنوان مثال مرمر به معنای نوعی ماده که در ساخت اشیاء به کار می رود به عنوان یک توصیفگر در چهریزه مواد یافت می شود ، حال آنکه دریافت گرای (دامپرسیونیست) به معنای آثار هنرهای تجسمی متفاوت، به عنوان یک توصیفگر در چهریزه سبکها و دوره ها گنجانده شده است.
رویکرد چهریزه ای به تحلیل موضوعی و نمایه سازی را اول بار شیالی رامامیرتا و انگاناتان در سال 1933 ابداع کرد. وی با تقسیم دانش به پنج رده بنیادی- صورت، ماده، انرژی، فضا و زبان – به رده بندی موضوع دبیزه ها بر اساس این چهریزه ها پرداخت. از آن زمان به بعد نمایه سازانی که از رانگاناتان تاثیر گرفته اند به تکمیل نظامهای اختصاصی رشته ای با بهره گیری از رده های اصلی یا ابداع رده های دیگر مرتبط با دامنه های آنها پرداخته اند.
در حین ساخت AAT به سرعت معلوم شد که بخش اعظم واژگانی که در دامنه آن قرار می گیرد به اسامی اشیاء مرتبط است. همچنین خیلی زود معلوم شد که عبارتهای اسمی توصیفگر اشیاء هنر و معماری اغلب حاوی صفت هائی اند که از جمله به معرفی ماده، سبک، اسلوب ونقش می پردازند و اینکه این صفت ها به شکلی بی انتها در محیط مصنوع ( خانه ها ی دوره ویکتوریا)، فرهنگ مادی( اثاثیه نقاشی شده) و هنرهای زیبا( نقاشی زغالی) به کار می رود. AAT تصمیم گرفت به جای برشمردن شمار تقریباً بی پایان اشیاء و توصیفگر های موضوعی مورد نیاز کاربران اصطلاحنامه، گروههای سازنده این توصیفگرها را به شکل واژگانی چهریزه ای ارائه کند. کارکنان AAT تا امروز هفت چهریزه را شناسائی کرده اند که این توصیف های اشیاء و اوصاف آنها می تواند با استفاده از آن صورت گیرد:
B مفاهیم وابسته
D خصوصیات مادی (فیزیکی)
F سبک ها و دوره ها
H عوامل
K فعالیت ها
M مواد
V اشیاء
این چهریزه ها به لحاظ مفهومی در طرحی مرتب شده که از مفاهیم انتزاعی آغاز کرده به سمت مصنوعات ملموس مادی پیش می رود. نمایه سازان میتوانند به منظور ساخت گزاره های پیچیده تر نمایه سازی به این چهریزه های AAT دیگر چهریزه های زمان و مکان را بیافزاید.
چهریزه مفاهیم وابسته مفاهیم انتزاعی و پدیده های مرتبط به مطالعه و اجرای طیف گسترده ای از اندیشه و فعالیت بشر، از جمله معماری وهنرها در همه وسائل و رسانه ها و نیز دیگر رشته ها را فراهم می آورد. همچنین مسائل نظری وانتقادی، مکتب ها، دیدگاهها و نهضت های اجتماعی یا فرهنگی ( جمال، توازن ، خبرگی هنری، استعاره، آزادی، جامعه گرائی) پوشش داده می شود.
چهریزه خصائص مادی ( فیزیکی) مربوط می شود به خصوصیات محسوس یا سنجش پذیر مواد و مصنوعات و نیز خصوصیات مواد و مصنوعاتی که امکان جدا ساختن آنها به عنوان اجزاء وجود ندارد. وجوهی چون شکل و اندازه، خواص شیمیایی مواد، کیفیات بافت و سختی و خصوصیاتی چون رنگ و تزئینات سطح ( دور قلاب زیرو رو، حاشیه، شال ستون، شکننده و آبگین، چهریزه سبکها و دوره ها اسامی پذیرفته شده و رایج برای دسته بندی سبک ها و دوره های تاریخی متمایز مرتبط با هنر، معماری یا هنرهای تزئینی را در خود جای داده است (فرانسوی، لوئی چهاردهم، زیا، نقش سیاهگون ، هیجانگری انتزاعی)
رده عوامل نامگذاری افراد، گروهها و سازمانها برحسب شغل یا فعالیت ، برحسب خصوصیات جسمی و ذهنی یا برحسب نقش یا شرایط اجتماعی را امکان پذیر می سازد (باسمه کار یا باسمه چی، بنگاه ها)
چهریزه فعالیت ها مشتمل است بر حیطه های تلاش، اعمال ذهنی و جسمی، رویدادهای مجزا، ترتیب های منظم اعمال، روش هائی که در تحقق هدفی معین به کار می رود و فرآیندهائی که در مواد یا اشیاء صورت می گیرد. فعالیت هائی که دراین چهریزه گنجانیده شده عبارتند از شاخه های دانش و رشته های حرفه ای ، رویدادهای مشخص زندگی، از کارهائی که با فکر انجام می شود گرفته تا اعمالی که روی اشیاء ومواد یا با آنها صورت می گیرد؛ از اعمال بدنی انفرادی گرفته تا بازهای پیچیده (باستان شناسی، مهندسی، تحلیل، رقابت های وزرشی، نمایشگاهها، دو، طراحی(تصویر سازی خوردگی)
چهریزه مواد به مواد فیزیکی می پردازد، صرفنظر از اینکه به شکل طبیعی یا مصنوعی به دست آمده باشند. این مواد طیفی گسترده دارند، از مواد مشخص گرفته تا انواع موادی که برحسب کاری که انجام می دهند ابداع شده اند، چون رنگ افزاها و از مواد خام گرفته تا آنها که به شکل محصولاتی ساخته یا فرآوری شده که در تولید سازه ها یا اشیاء به کار می رود(آهن، رس، چسب، امولسیون ساز، عاج مصنوعی، رندیدن)
چهریزه اشیاء آن اشیاء مجزای ملموس یا مشهود را در بر می گیرد که بی جان وحاصل تلاش انسان اند، یعنی در نتیجه عمل بشر ساخته شده یا شکل گرفته اند. طیف گسترده این اشیاء از شکل فیزیکی چون آثار ساخته شده تا تصاویر و دبیزه های مکتوب آغاز می شود و در غایت از اشیاء کاربردی گرفته تا هنری. همچنین ویژگی های چشم انداز که زمینه محیط های ساخته شده را فراهم میکند نیز در اینجا می آید . هر توصیفگر تنها یکبار در اصطلاحنامه می آید و به همین علت براساس مقصود اولیه یا خاستگاه یا زمینه اصلی تحول آن در اصطلاحنامه جای می گیرد. (طاقها، رودخانه ها، قلم ها، کفش( پای افزار)، تابلوهای طبیعت بی جان، دورنماهای تخیلی)
درنتیجه استفاده از رویکرد چهریزه ای، بسیاری عبارتهای رایج چون" مبلمان رنگ آمیزی شده ویکتوریا" صراحتاً به عنوان توصیفگر اصطلاحنامه به کار برده نشده زیرا حاوی واژه هائی است که جداگانه در چهریزه های مجزا به کار رفته اند:
رنگ آمیزی شده : در چهریزه اعمال
ویکتوریا: در چهریزه سبک ها و دوره ها
مبلمان: در چهریزه اشیاء
اینگونه گزاره های ترکیبی به صورت اصطلاح در اصطلحنامه به منظور نشده زیرا تک اصطلاحها می بایست درهنگام نمایه سازی به دست نمایه ساز یا پژوهشگر به هنگام پژوهش ابداع شود. قواعد به کار گیری اصطلاحات واژنامه AAT را می توان در راهنمای نمایه سازی و فهرست نویسی با اصطلاحنامه هنر و معماری (نیویورک، انتشارات دانشگاه آکسفورد، 1994) یافت. پ

402- رده ها
رده ها گروههای همگن واژگانی هستند که در هفت چهریزه مرتب شده اند. نمایش رده ای رابطه گونه – جنس یا طبقه – زیرطبقه میان واژگان را نشان میدهد. واژه های اعم و اخص به روش مرسوم با اختصارات BT, NT به شکلی صریح متمایز نگردیده است. به جای اینکار رابطه واژه اعم با واژه اخص به شکل ترسیمه ای و با استفاده از سطوح نسبت سرهم متوالی تورفتگی نشان داده شده است. هر واژه از کلیه واژگانی که ذیل آن تور فته اند اعم تر و در عین حال اخص تر از واژه بالاسری است که ذیل آن تورفته است.
واژه اعم، طبقه یا گونه بلافاصلی را که توصیفگر بدان تعلق دارد به صورت سلسله مراتبی نشان داده به کار روشن سازی معنای آن می آید. چنانچه واژه ای همواره نوعی از، جنسی از، نمونه ای از، یا نمایش واژه ای دیگر باشد، و در آنصورت نوعی رابطه راستین گونه – جنس برقرارخواهد بود و گونه، واژه اعم تر ما خواهد بود. به عنوان مثال چاپ چوبی همیشه نوعی از باسمه به صورت نقش برجسته است اما همه نقش برجسته های ویژه باسمه کاری منبت نیستند. باسمه های نقش برجسته در عین حال شامل چاپ نقش تیزابی و کنده کاری روی چوب نیز می شوند. بنابراین چاپ برجسته اعم تر از واژه های هم خانواده چون، چاپ چوبی، چاپ نقش تیزای، باسمه کاری است که همراه یکدیگر به صورت واژه های اخص تر ذیل چاپ برجسته می آیند.
همه توصیفگرهای AAT تنها یک واژه اعم تر دارند. این بدین معناست که واژه ها فقط یکبار آنهم در عام ترین محل خود جای می گیرند. به عنوان مثال نقشه ها بعضاً و نه همیشه انواعی از ترسیمه های معماری هستند. بنابراین توصیفگر نقشه ( طرح ترسیمه) اخص تر از ارتانگاشتنی است زیرا نقشه ها همیشه ارتانگاشتی اند.
آن توصیفگرهائی که دارای واژه اعم تر هستند هم خانواده ، نامیده می شوند. هم خانواده ها معمولاً به ترتیب الفبائی مرتب می شوند؛ هرچند بعضاً ممکن است به ترتیب تاریخی یا برحسب اندازه مرتب شده باشند، البته در صورتیکه چنین ترتیبی منطقی تر به نظر رسیده باشد.
AAT، در انطباق با استانده های اصطلاحنامه نویسی ایزو و موسسه استاندارد ملی آمریکا رابطه کل – جز (جدا کننده) میان واژه ها را نشان نمی دهد. به عنوان مثال اصطلاح ستون ذیل اجزاء معماری می آید نه معبد.
هر رده یک گزاره توضیحی درباره دامنه، آرایش و کاربرد و فیزیک طرح کلی یا خلاصه ای ساختاری موسوم به چکیده دارد. چکیده، اجمالی از محتوی رده را با نمایش سه چهار سطح واژه های مندرج در رده را نشان میدهد.
403 توصیفگرها هر توصیفگر مندرج در AATنمایانگر مفهومی واحد است. روشهای ویرایش AAT تضمینی است بر اینکه کلیه اشکال نشان دهنده مفهومی مفروض گرد آوری شده ولی فقط یکی از آنها، توصیفگر برای استفاده توصیه شده است. توصیفگرها را در دیگر نظامهای واژه نامه نگاری، واژه های مرجع، واژه های مجاز، واژه های انتقال پذیر یا واژه های وضع شده نیز نامیده اند. همچنین واژه های هم معنی و املاهای متفاوت توصیفگر به صورت ( واژه های بکار برید یا واژه ارجاعی) ( نگ، 10-5) یا هدایتگرهائی که کاربر را از واژه های غیرمرجح به توصیفگر هدایت می کند به کار رفته اند.
1-3-4 تعیین توصیفگرهای AAT . واژه هائی که به عنوان توصیفگر برگزیده می شوند، تا حد امکان همانهائی هستند که علما و دیگر پژوهشگران به کار می برند و سعی شده است واژگان مورد استفاده آرشیویست ها ، موزه داران و جمع داران موزه ها، موزه داران مواد بصری، کتابداران و دیگر متخصصان اطلاع رسانی که به سازماندهی و توصیف اطلاعات درحیطه های زیر پوشش اصطلاحنامه می پردازند نیز درج شود. در آغاز واژگان از واژه نامه های کنترل شده ای که از قبل در این حیطه مورد استفاده قرار داشت انتخاب شد:
Avery Index to Architectural Periodicals: 1- نمایه نامه نشریات معماری اوری BHA=(Bibliography to the History of Art) 2- کتابشناسی تاریخ هنر: Library of Congress Subject Headings (LCSH)3- فهرست سرعنوانهای موضوعی کتابخانه کنگره RIBA=Revised Nomenclature for Museum cataloging 4- فهرست تجدید نظر شده اسامی برای فهرست نویسی موزه ای RIBA=Architectural Periodicals Index5- نمایه ادواری های معماری RILA (International Repertory of the Literature of Art)6- مجموعه بین المللی متون هنر
در مورد یکایک مفاهیمی که با توصیفگرهای AAT به نمایش در می آید سرعنوانهای ذیربط و دیگر اطلاعات فهرست های مذکور، نظیر وضعیت سرعنوانها از نظر مرجح بودن یا نبودن بطور منظم در AAT نگاشته شده است. منظور از نگاشتن فرآیندی است که طی آن اطلاعات راجع به وضعیت اولیه اصطلاح در هر یک از منابع در برگه پیشینه اصطلاحهای AAT حفظ می گردد.
AAT حاوی واژه هائی است که به همان صورت اولیه که در ماخذ ذکر شده آمده ضبط گردیده اند، البته به جز اصطلاحاتی که فاقد معیارها و ضوابط AAT بوده اند. آن دسته از واژه هائی که نمایانگرمفهومی مشابه AAT بوده ولی فاقد معیار AAT از نظر شکل واژه اند، در برگه پیشینه همان اصطلاح که در پایگاه نگهداری AAT حفظ می شود به واژه (ها) ی مقتضی ارتباط داده شده ولی این مطالب در نسخه منتشر شده نمی آید، به جز اصطلاحاتی که در قالب( فرمت) یواس مارک منتشر شده اند. به عنوان مثال سرعنوان کتابخانه کنگره " معماری– طرحها و نقشه ها" به توصیفگر ترسیمه های معماری در AAT ارتباط داده شده است. امید است که این گونه نمایش ارتباط واژه ها گذر از واژه ای به واژه دیگر و نیز همزیستی دو یا چند واژه نامه در درون یک نظام را تسهیل کند.
لازم است تمامی توصیفگر های AAT، صرفنظر از اینکه از چه منبعی آمده اند با استفاده از متون ذیربط اعتبار سنجی شوند. هر توصیفگر در چندین ماخذ بازبینی می شود تا شکل و معنای آن تعیین گردد و اطمینان حاصل شود که کلیه اشکال واژه (مشابهات و ضبط های گوناگون های درج شده است. شکل عملی واژه باید جواز ادبی داشته باشد. صرف اینکه مفهومی که توصیفگر بدان دلالت دارد در متنی بحث شده باشد گرچه لازم ولی کافی نیست، بلکه می یابد در خود متن هم به کار رفته باشد.
اصطلاحات نسبتاً جدید نظیر دهکده های شهری به شکلی موقت در اصطلاحنامه پذیرفته شده اند. استفاده از اینگونه واژه ها زیر نظر گرفته می شود تا مطمئن گردند شود آن شکل خاص واژه عملاً همانی است که در متون ذیربط به کار می رود.
2-3-4 شکل توصیفگرها شکل توصیفگر نمایانگر استفاده متعارف از اصطلاح در رشته مربوطه و پذیرفته ترین ضبط آن است. بیشتر توصیفگرها اسمند، مثل (ساختمان)، یا جمله های اسمیه، مثل ( بناهای تاریخی).
صفات مستقل در برخی رده ها به عنوان توصیفگر آمده اند تا بتوانند به عنوان معرف دیگر توصیفگرها به کار روند. درج آنها در اصطلاحنامه به منظور پرهیز از تعدد بیش از حد جملات متشکل از اسم و صفت است ( اطاق مدور، پلکان مدور، طویله های مدور و جز آن) برخی توصیفگرها، به ویژه توصیفگرهای رده ها، سبک ها و دوره ها و رده مواد می توانند هم به عنوان صفت به کار روند وهم به عنوان مثال، واژه سنگ می تواند به تنهائی یا در ترکیب با یک اسم به منظور ساخت جمله اسمیه ستون سنگی به کار رود. 
اسامی مصدر در رده های چهریزه ی اعمال به کار رفته اند( تعمیر). جملات گزاره ای و جملات حاوی حرف ربط عموماً از اصطلاحنامه حذف شده اند، به جز در مواقعی که مفهومی واحد را بیان می کنند چون ( گل و جگن) . اصطلاحات حاوی علائم ربط چون ویرگول یا دو نقطه به عنوان توصیفگر پذیرفته نمی شوند.
کلید واژه ها با حروف کوچک آغاز می شود مگر اسامی خاص ( لوئی چهاردهم، اینوئی) و نیز برخی صفات خاص ( آلمانی، ایونی). استثنای دیگر علائم تجاری است که به عنوان توصیفگر به کار می رود. اینگونه اسامی را با حروف بزرگ، و در پی آن نشانه علامت تجارتی ثبت شده “TM”در داخل کمانک ( پرانتز) می آوریم ، مثل (کداکروم علامت تجاری) اسامی مرکبی که به عنوان توصیفگر به کار می روند به ترتیب طبیعی خود می آیند ( بناهای عمومی)؛ اشکال مقلوب شده به عنوان واژگان ارجاعی به کار می رود(بناها، عمومی برای این درج شده تا بگوید بکار برید بناهای عمومی. نگ پیوست ج جهت اطلاع قواعد AAT در مورد اسامی مرکب.
به طور کلی توصیفگرهای AAT به شکل جمع و تحت قاعده ذیل می آید . اسامی شمارشی، یعنی آن اسامی که در پاسخ چند تا؟ به کار می روند به شکل جمع می آیند، مثل (صندلی ها) و اسامی غیرشمارشی، یعنی آنها که به پرسش چقدر؟ پاسخ می دهند به صورت مفرد می آیند، مثل ( بتون). بعضی مواقع شکل مفرد واژه ها به عنوان اصطلاح جایگزین شکل جمع ارائه شده است( نگ. 506 ذیل) . استفاده از از اشکال مفرد و جمع بر اساس جواز ادبی، تداول عام و توصیه های موازین اصطلاحنامه نویسی که قبلا نام بردیم صورت گرفته است.
شکل ملکی اسامی مفرد و جمع در توصیفگر های رده مردم به کار رفته است (به عنوان مثال توصیفگر رقصندگان هر دو شکل ملکی[زبان انگلیسی] یعنی(dancer’s dancers’) آمده است. در مورد بیشتر اسامی که حالت ملکی دارد شکل جمع حالت ملکی جمع و شکل مفرد حالت ملکی مفرد دارد. [نمونه ها در زبان انگلیسی deacons’benches که گزینه دیگر آن [deacon’s bench است .
3.3.4 واژه های انگلیسی بریتانیائی
واژه های AAT مبتنی بر تداول آمریکائی است. برای راحتی کاربران در دیگر کشورهای انگلیسی زبان، وارد کردن ضبط انگلیسی بریتانیائی واژه ها در AAT آغاز شده است. ازجمله اینگونه واژه ها املاهای متفاوت چون colour,color [رنگ] و واژه های به کلی متفاوت ولی در عین حال هم معناست lorries, trucks [کامیون]. علاوه بر این جایگزین های توصیفگرهای بریتانیائی (UKA) نیز داده شده است. در همه موارد شکل توصیفگر بریتانیائی بازتاب توصیفگرAAT و گزینه دیگر مقابل آن است. به عنوان مثال شکل جمع واژه آمریکائی trucks همای شکل جمع همین واژه در انگلیسی آمریکائیlorriea خواهد بود. توصیفگر coloring معادل colouring بریتانیائی است، در حالیکه گزینه آمریکائی colored به عنوان گزینه برابر coloured انگلیسی آمده است.
واژه های به کار برید برای توصیفگرهای انگلیسی نیز در اصطلاحنامه منظور شده است. اینها عبارتند از واژه هائی که عدم ترجیح آنها در زبان انگلیسی مسجل شده است و با کلمه ارجاعی نگ. به توصیفگر مرجح انگلیسی ارجاع می دهد.

4.3.4 اصطلاحات زبانهای دیگر
واژه های زبانهائی غیر از انگلیس آمریکائی باید در منابع معتبر آمریکائی انگلیسی تداول عام یافته باشند تا بتوانند به عنوان توصیفگر AAT به کار روند. درج و استفاده از واژه های زبانهای دیگر به شکل موردی بررسی و در مورد آنها تصمیم گیری خواهد شد. به طور کلی چنانچه اصطلاح زبانی دیگر معیارهای واژه گزینی AAT را داشته باشد تصمیم به درج آنها در اصطلاحنامه متکی بر عوامل زیر خواهد بود.
1-چنانچه واژه ای از زبانهای دیگر در منابع معتبر آمریکائی تداول عام داشته و معادل آمریکائی نداشته باشد به عنوان اصطلاح درج خواهد شد.
مثالها: محراب
پاگودا(بنا) [ پرستشگاه بودائی برج مانند چند آشکوبه]
2- چنانچه اصطلاحی از زبانهای دیگر در منابع معتبر آمریکائی تداول عام داشته، معادل انگلیسی آمریکائی هم داشته باشد بازهم به عنوان توصیفگر منظور میشود اما به عنوان اصطلاحی اخص تر از همتائی آمریکائی خود می آید.
مثالها: داموس domus در جایگاه اخص تر از خانه ها قرار می گیرد.
bonheurs-dujour اصطلاح اخص تر میز تحریر بانوان است.
1- چنانچه واژه ای در منابع معتبر آمریکائی به کار رفته باشد ولی به جای همتای آمریکائی خود استفاده شود در آن صورت مشابه در نظر گرفته شده به صورت بکار برید منظور می شود.
مثالها: سوق به کار برید بازار
allees couvertes به کار برید گوردهلیز.
4.3.5 اسامی مرکب
در پیر وی از دستورالعمهای استانده اصطلاحنامه نویسی اصطلاحنامه هنر و معماری نمایانگر مفاهیم واحد با معانی دقیق است. مفاهیم واحد می توانند با یک واژه (broadsides) یا بیش از یک واژه ( دیوار ضامن) بیان شوند. اسامی مرکب، یعنی اسامی که از چند واژه تشکیل شده، نظیر دیوار ضامن که به بیان مفهومی واحد می پردازند به عنوان توصیفگر منظور شده و اصطلاحهای پیوسته نام گرفته اند. قواعد تشخیص واژه های پیوسته در پیوست ج AAT ، قواعد واژه های مرکب آمده است.

روش ها
اصطلاحنامه هنر و معماری بر اساس اصول و روش های مشروح در استانده های ذیل تدوین شده است.
- American National Standard Institute. Guidelines for thesaurus Structure, Construction and Use. New York, 1980 ( ANSI z39,19-1980)
- British Standard Institution. Guidelines for Establishment and Development of Mono lingual Thesauri. London, 1979.(BS5273)
- The International Organization for Standardization.Document – Guide lines for the Establishment and Development of Monolingual Monolingual Thesauri. International Organization for Standardization, 1974. (International Standard ISO 2788)
- National Information Standards Organization. Construction format and Management of Monolingual Thesauri (unpublished draft 1992) (NISO X39.19-199x).
- UNISIST Guidelines for the Establishment and Development of Monolingual Thesauri 2nd edition. Paris UNESCO 1986. PGI-81/ws/15)

نسخه چاپی AAT حاوی دو نوع نمایش است، نمایش الفبائی و نمایش سلسله مراتبی که به عنوان ابزارهای مکمل طراحی شده است. نمونه نمایش ها در اشکال 1 و 2 آمده است. نمایش های هر نوع از اشکال الکترونیک که AAT در آن توزیع شده تفاوت می کند و در اسناد پیوست هر قالب شرح داده شده است.
نمایش الفبائی به عنوان نمایه نمایشهای درختی عمل می کند.دونوع مطلع در نمایش های الفبائی می آید، مطلع های توصیفگرها یا واژگان اصلی، و مطلع های واژه های ارجاعی ( راهنما). الفبائی کردن به شکل واژه و صرفنظر از نقطه گذاری صورت می گیرد. نمایش الفبائی در عین حال حاوی اطلاعاتی مفصل درباره هر توصیفگر نظیر شماره سطر، توصیفگر جایگزین، کدهای منابع اصلی، یادداشت دامنه، تعدیل کننده های درون کما نک، ارجاع های به کار برید، واژه های مرتبط ، یادداشتهای تاریخچه و معادلهای انگلیسی بریتانیائی است.
501 توصیفگر واژه ای است که برای نمایش مفهومی در اصطلاحنامه انتخاب شده و استفاده از آن در نمایه سازی توصیه می شود (نگ بخش 403 بالا)
502 واژه های راهنما واژه هائی که واجد معیارهای درج در اصطلاحنامه نیستند ولی با این حال برای نمایش ساختار سلسله مراتبی واژگان مفیدند واژه های راهنما نامیده شدند. در برخی اصطلاحنامه ها این واژه ها را برچسب های راس یا واژه های نمایانگر چهریزه می نامند.
این واژه ها به عنوان واژه های اعم برخی گروههای توصیفگر ها به کار می رود، البته در مواقعی که هیچ اصطلاح اعم دیگری برای کنار هم آوردن آنها موجود نباشد، برای نشان دادن اینکه نمی توان آنها را به صورت واژه های نمایه سازی به کار برد با حروف ایتالیک چاپ شده و داخل کمانکهای تیز قرار گرفته اند، مثل ( <انواع اسناد>) ، ( <صندلی برحسب شکل>).
بسیاری از واژه های راهنما علاوه بر کارآئی به عنوان واژه های اعم، توصیفگر خصوصیات بخشی است که فهرست واژه های اخص تر برحسب آنها گرد هم آمده اند. به عنوان مثال اصطلاح بناهای بلند مرتبه زیر اصطلاح راهنمای < کارهای ساخته منفرد برحسب شکل: ارتفاع> آمده در حالیکه اصطلاح بناهای زراعی زیر واژه راهنمای < کارهای ساخته منفرد برحسب نقش> آمده است.

شکل یک: نمونه نمایش الفبائی
توصیفگر ایستگاههای پخش (B,H,L) .کدهای منابع اصلی
شماره سطرRK203-
یادداشت سابقه HN در مارس 1993 واژه مرتبط افزوده شد
در آوریل 1990 یادداشت دامنه تغییر یافت
توصیفگر دیگر ALT ایستگاه پخش
توصیفگر انگلیسی UK مراکز پخش
توصیفگر انگلیسی دیگر UKA مرکز پخش
یادداشت دامنه SN
ساختمانهای ارتباطات مشتمل بر استودیوها، دفاتر فنی و تولید، فضاهای تجهیزات و امکانات کنترل برای ارسال و دریافت پخش مایکروویو؛ در مورد آن اطاقها و فضاهائی که برای تولید یا ضبط برنامه های رادیوئی یا تلویزیونی طرحی شده " استودیوهای پخش به کار برید.
واژه به کار برید UF
مراکز، پخش
ایستگاهها، پخش
واژه مرتبط، استودیوهای پخش

واژه های اعم تر از صفحه قبل <بناهای منفرد ساخته>
<بناهای منفرد ساخته بر حسب نوع خاص>
بناهای منفرد ساخته برحسب کارکرد> نام رده بناهای منفرد ساخته کد ردهRK
199RK < سازه های ارتباطات>
200RK بناهای ارتباطات
201 RK مراکز رایانه ای
202 RK <بناهای ارتباطات راه دور> واژه راهنما
203 RK ایستگاههای پخش – توصیفگر – اصطلاح اعم
204 RK ایستگاههای رادیویی – اصطلاح اخص
205 RK ایستگاههای تلویزیونی
206 RK ایستگاههای تقویت کننده
207 RK ایستگاههای تکرار کننده
208 RK ایستگاههای ردگیری ماهواری
209 RK دفاتر تلگراف
210 RK مراکز تلگراف
211 RK مراکز مخابرات



ش 2: نمونه ای از نمایش سلسله مراتبی ( درختی)

برخی انواع از کلمات راهنما پیوسته در سراسر اصطلاحنامه به کار می رود زیرا برخی خصوصیات تقسیمات چون شکل و کارکرد در مورد بسیاری از اصطلاحات قابل استفاده است. به عنوان مثال صندلی ها نیز همچون بناها می توانند بر اساس شکل، مثل ( صندلی پایه منبت ) و کارکرد،مثل (صندلی پرستاری ) تقسیم بندی شوند. سه کلمه راهنمای تکرار شونده عبارتند از : < ... بر اساس شکل>، <... بر اساس کارکرد> و <... براساس محل یا زمینه>
<... برحسب شکل> در فاصله این کلمه راهنما برای کنار هم نهادن اسامی اشیائی به کار می رود که براساس شکل مادی یا شیوه نمایش قابل تمییزاند. به طور کلی چنانچه شئی برحسب دید قابل شناسائی باشد زیر کلمه راهنمای بر اساس شکل می آید. باید توجه داشت استفاده از این واژه راهنما در هر رده تفاوت می کند وا ین امر بستگی به خصوصیات مادی اشیاء در رده ای مفروض دارد. به عنوان مثال در رده اجزاء، عبارت ( قوسها بر اساس شکل) خود تقسیم فرعی تری دارد تحت عنوان < قوسها بر اساس شکل: ساخت> و < قوسها بر اساس شکل: نقشه>، در حالیکه در رده اثاثیه بخش <میزها براساس شکل> به دو بخش <میزها بر اساس شکل؛ شکل پایه> و میزها براساس شکل : شکل راس> تقسیم می شود.
<برحسب کارکرد> این واژه راهنما برای کنار هم قرار دادن واژه های اشیائی به کار می رود که از روی غایت خاصی که برای آن طراحی شده یا مورد استفاده قرار گرفته اند به کار می رود. چنانچه شئی از روی استفاده ای که برای آن در نظر گرفته شده قابل شناسائی باشد زیر واژه راهنمای برحسب کارکرد می آید.
<...برحسب محل یا زمینه> این واژه راهنما برای کنار هم قرار دادن واژه های اشیائی به کار می رود که برحسب استفاده یا کاربردشان در یک موقعیت مادی خاص قابل شناسائی اند، چنانچه شئی در ارتباط با محیطی خاص قابل شناسائی باشد زیرا واژه راهنمای برحسب محل می آید.
طبیعت برخی حیطه های موضوعی نیازمند استفاده از واژه های راهنمای موضوعی خاص سوای سه واژه راهنمای فوق برای سازماندهی واژگان است، به عنوان مثال رده آثار تجسمی <... برحسب شیوه نمایش> و < ... برحسب وسیله یا تکنیک> برای سازماندهی گروههای اخص تر واژه ها به کار می رود.
5.3 شماره سطر شماره سطر یک که الفبائی عددی است که رایانه تولید می کند و در نسخه چاپی اصطلاحنامه به کار می رود تا ارتباطی میان هر توصیفگر در نمایش الفبائی با محل آن در نمایش سلسله مراتبی برقرار کند. شماره های سطر از کدهای دو حرفی تشکیل می شود که در پی آن شماره سطر نمایانگر محل اصطلاح در سلسله مراتب رده می آید. بدین ترتیب 60.FL یعنی سطر شصتم در رده سبک ها و دوره ها. از آنجا که شماره های سطور یکسره ترتیبی است و با افزوده شدن واژه های جدید در ویرایشهای بعدی تفاوت می کند نباید هیچ گاه به تنهائی به عنوان تنها عنصر شناسائی یک توصیفگر به کار روند.
5.4 کدهای منابع اصلی یک یا چند کد تک حرفی که درکمانکهائی در سمت راست شماره سطر می آید بدین معناست که مفهوم نشان داده شده با آن اصطلاح در یکی از واژنامه های تشکیل دهنده مبنای اصطلاح نامهAAT به کار رفته است. منابع اصلی و کدهای آنها به قرار ذیلند.

A: Avery Index to Architectural Periodicals
B: RIBA Architectural Periodical Index
BHA(Bibliography of the History of Art)
L: Library of Congress Subject Headings (LCSH)
N: Revised No men cloture for Museum Cotaloging
R: (International Repertory of the literature of Art)

این کدها صرفاً نشان میدهد که مفهوم مورد بحث در آنها یافت شده است . هیچ اشاره ای به شکل مفهوم یا وضعیت مرجح یا نامرجح آن نمی شود. به عنوان مثال در پی شماره سطر بازنده سازی = rehabilitation ، نشانه های B,L که درون کمانک قرار گرفته، می آید تا نشان دهد این مفهوم AAT در فهرست سرعنوانهای موضوعی کتابخانه کنگره ونمایه نشریات ادواری معماری یافت می شود. اما هیچ اشاره ای به این نکته نمی شود که منظور از شکل مورد استفاده اصطلاح باززنده سازی، مسکن است یا مسکن، باززنده سازی. در این ویراست چاپی AAT برای هر ماخذ تنها یک کد می آید.
5.5. یادداشت پیشینه (تاریخچه)
یادداشتهای پیشینه (History notes: HN) نشان دادن هر گونه تغییر و دخل و تصرف صورت گرفته در واژه (نظیر یادداشتهای دامنه) است که از زمان انتشار اولین ویراست AAT 1990 صورت گرفته است. این یادداشتها بخش های دائمی پیشینه هر اصطلاحند. اطلاعاتی که در یادداشتهای تاریخچه واژگان می آیند عبارتند از افزودن توصیفگرهای جدید، حذف توصیفگرهای قدیم و ایجاد تغییراتی در توصیفگرها، واژه های راهنما و واژه های به کار برید.
ثبت و اضافه واژه های مرتبط و یادداشتهای دامنه و ایجاد تغییرات در یادداشتهای دامنه نیز ثبت می شود. یادداشت پیشینه در عین حال کاربران را از موادی که در آن توصیفگرها و کلمات راهنما نقل مکان یافته و نیز در مورد خروج واژه های ویراست پیشین AAT از همارائی یا خرد کردن واژه ها آگاه می کند.
ثبت تحولات تکاملی واژگان AAT به کاربران امکان می دهد به حرج و تعدیل واژه های خود جهت حصول اطمینان در انسجام دائمی در فهرست نویسی و نمایه سازی پردازند.

6.5 توصیفگر های دیگر
توصیفگرهای دیگر (ALT=Alternate Descriptor) این نوع توصیفگر بعضاً برای دیگر اشکال دستور زبانی یک توصیفگر ارائه می شوند؛ اینکار در مواقع نیاز برای مقاصد فهرست نویسی و نمایه سازی صورت می گیرد. به عنوان مثال از آنجا که تفاوتهای شدید تاریخی میان روشهای فهرست نویسی کتابداری و روش های فهرست کردن منابع تجسمی و شیوه های مورد استفاده در موزه ها وجود دارد هر دو شکل مفرد و جمع اسامی قید شده است. کاربر باید تصمیم بگیرد کدام یک برای کاربرد برنامه فعلی مناسب است و برهمان اساس به شکلی منسجم به استفاده از واژه پردازد. این واژه ها همان رابطه سلسله مراتبی توصیفگرها را دارند اما در ویراست چاپی صرفاً به صورت الفبائی ظاهر می شوند. توصیفگرهای دیگر می توانند از انواع ذیل باشند:
1-شکل اسمی یک صفت:

امپرسیونیست (دریافت گرای)

توصیفگر دیگر امپرسیونیسم (دریافت گرائی)

2-حالت صفتی یک اسم:

بودیسم (بودائی گری)

گزینه دیگر بودائی

3-حالت صفتی اسم فعل:
کنده کاری
گزینه دیگر کنده کاری شده
4-شکل مفرد اسم جمع:

موزه ها
5- شکل مفرد انگلیسی بریتانیائی اسم جمع انگلیسی بریتانیائی:
زمین های اردوگاه camping-grounds
زمین – اردوگاه caming-ground
6-شکل ملکی:
رقصندگان dancers
گزینه دیگر dancers’ , dancer’s

5.7 توصیفگرهای انگلیسی بریتانیائی
توصیفگربریتانیائی (UK) که از نوع گزینه دیگر است برای آن واژه هائی قید می شود که برابرهای انگلیسی بریتانیائی آنها (UKA) مشخص شده است. در نسخه چاپی این توصیفگرهای انگلیسی بریتانیائی جایگزین در نمایش الفبائی کامل توصیفگرهای AAT می آیند ، اما بر خلاف خود توصیفگرهای بریتانیائی، در نمایش الفبائی مطلع های مستقل ندارند.
5.9 یادداشت دامنه
یادداشت دامنه (Scope Notes) گزاره ای است که معنا و کاربرد اصطلاح در اصطلاحنامه را روشن می سازد . کارکردهای این یادداشتها به قرار ذیل است:
1- نشان دادن معنا، دامنه یا کاربرد اصطلاح در اصطلاحنامه
2- راهنمائی کاربران در انتخاب مناسب ترین اصطلاح
3- متمایز ساختن واژه ای مفروض از واژگان دیگر
4- هدایت کاربران به سمت مفاهیم مرتبط یا هم پوشان
یادداشتهای دامنه را می بایست در ارتباط با جایگاه واژه در یک سلسله مراتب در نظر گرفت، زیرا زمینه رده ای در عین حال به روشن سازی معنا کمک می کند.
یادداشتهای دامنه ای که به تعریف واژگان AAT می پردازند یادداشتهای تعریف نامیده می شوند. آن یادداشتهای دامنه که به ارائه راهنمائی در مورد کاربرد اصطلاح در اصطلاحنامه می پردازد یادداشت دامنه آموزشی نام دارند. یادداشتهای دامنه می تواند تعریفی، آموزشی ویلا یا هردو باشد.
5.9.1 یادداشت دامنه آموزشی این یادداشتها برای محدود کردن استفاده از اصطلاح، متمایز ساختن اصطلاحهائی که معانی همپوش دارند، یا ارائه توصیه های دیگر در مورد استفاده از اصطلاح پیش بینی شده اند. یادداشتهای دامنه آموزشی معمولاً دارای یکی از عبارتهای زیرند.
بکار برید وقتی که ...
هرکجا که میسر باشد بکار برید...
شامل... منهای ....
فقط در صورتی بکار برید که ...
متمایز می شود از ... با ...
متمایز می شود از ... بدین جهت که
وقتی در یادداشت دامنه به دیگر واژه های AAT اشاره می شود یک یادداشت دامنه متقابل برای هر دو واژه یافت می شود.
مثالها:
dogtrots= دالان باریک سرپوشیده
یادداشت دامنه در مورد دالانهائی به کار برید که شقفی مشترک با بقیه بنا داشته دو قسمت یک کابین در سنت معماری مردمی آمریکائی را به هم متصل می کند. تمایز آن با breezeways یا دالان، در تعلق آن به معماری مردمی و زمینه آن که کابین چوبی و سقف مشترک است.

Breezeways =راهرو
یادداشت دامنه برای دالانهائی به کار برید که دو بخش از یک خانه یا یک خانه و گاراژ را به هم متصل می کند و پس از 1930 رواج یافت. با دالانهای باریک سرپوشیده ای که در معماری مردمی [آمریکائی] و در کلبه های چوبی یافت می شود تفاوت دارد.
5.9.2 یادداشت دامنه های تعریفی رسم نیست که تعاریف سبک لغت نامه ها در اصطلاحنامه درج شود. با این وجود به علت خاص بودن واژه هائی که در AAT گنجانده شده و تمایل ما به روشن ساختن معنای واژه های غیردقیق، یادداشت دامنه های تعریفی، آزادانه برای تکمیل معانی که جایگاه سلسله مراتبی یا قیود توصیفگرها را می رساند به کار گرفته شده است.
مثال:
مقاطع طولی Longitudinal sections
یادداشت دامنه مقاطع گرفته شده در امتداد
محور سازمانی اصلی یک سازه یا شئی
5.9.3 منبع یادداشت دامنه نشانه یا کد نمایانگر منبعی که یادداشت دامنه توصیفی از آن گرفته شده در کمانک، معمولا در پایان یادداشت دامنه می آید.
مثال:
وسائل کمک به بازیابی
یادداشت دامنه اسناد منتشر شده یا نشده که به فهرست کردن یا توصیف مجموعه ای از پیشینه ها در داخل یک مرکز نگهداری پیشینه ها یا آرشیوها پرداخته آنها را برای کاربر فهم پذیر تر یا در دسترس تر می سازند.
استنادهای کامل تمامی کدهای ماخذ را می توان در فهرست منابع پایان این فصل یافت. وقتی یادداشتهای دامنه توسط کارکنان تحریریه AAT تدوین شده است یا ترکیبی است از مطالب چندین ماخذ نام هیچ ماخذی ذکر نمی شود. قالب یادداشتهای دامنه بر اساس آیین های ویرایش AAT تکمیل شده تا انسجام و صحت دستور زبانی آنها تضمین شود. بنابراین وقتی نام ماخذی ذکر می شود ضرورتاً بدان معنا نیست که یادداشت دامنه کلمه به کلمه از آن منبع گرفته شده است. ممکن است بیش از یک استناد در یادداشت دامنه بیاید.
10-5 واژه به کار برید به جای واژه های مشابه و تلفظ های گوناگون، واژه های راهنما یا به کار برید (UF) نامیده شده اند. در نمایش الفبائی نسخه چاپی این گونه واژه ها در مطلع ها آمده به توصیفگرها ارجاع می دهد. تا سرحد امکان سعی شده به کاربریدها مشابه های دقیق توصیفگرها باشد. مشابه های نزدیک[ولی نه دقیق] و مفاهیم اخص تر یک توصیفگر هیچگاه به صورت به کار برید فهرست نمی شود بلکه خود به عنوان توصیفگر در دسترس است و اغلب همراه با یادداشت دامنه ای است که کاربرد آنها را توضیح می دهد.
مثال:
طرحهای مفهومی concept sketches
به کار برید نقش های مفهومی conceptual drawings
مشابه های چندگانه و انواع املاءها به صورت جمعی می آیند و نشانه به کار برید به جای اینکه مقدم برآ نها قرار گیرد، در زیر مطلع توصیفگری که در نمایش الفبائی نسخه چاپی آمده قرار می گیرد.
مثال:
نقش های مفهومی conceptual drawings
به کار برید به جای
concept sketches
conceptual sketches
drawings, conceptual
sketches, conceptual

واژه های راهنما برای توصیفگرهای انگلیسی بریتانیائی نیز داده شده است. واژه به کار برید به جای به عنوان یک مطلع مستقل در نمایش الفبائی نسخه چاپی می آید و از طریق ارجاع نگ. به مطلع کاملی که به ثبت معادل های توصیفگر در AAT و انگلیسی بریتانیائی پرداخته ارجاع می دهد.
برخی املاهای متفاوت یک توصیفگر، مثل اشکال دارای خط فاصله یا اشکال دارای پسوندهای جمع متفاوت در صورت شباهت بسیار به توصیفگر از فهرست الفبائی نسخه چاپی حذف شده اند. به عنوان مثال ارجاع از مراکز سمعی – بصری به مراکز سمعی بصری در نمایش الفبائی منظور نشده است. دسترسی از طریق این املاهای متفاوت در نسخه های بر خط AAT منظور شده است.
12-5 واژه های مرتبط
واژه های مرتبط (RT) برای مشخص کردن واژگانی به کار می رود که به لحاظ معنائی با توصیفگر مفروض ارتباط دارد. نمایشهای سلسله مراتبی نیاز به بسیاری از ارجاعها را که معمولاً در اصطلاحنامه های دقیقاً الفبائی میان واژه های هم خانواده ضرورت پیدا می کند از میان می برد. معمولاً ذکر واژه های مرتبط به رابطه میان توصیفگر یک رده یا توصیفگر رده ای دیگر محدود می شود. کاربران اصطلاحنامه باید به مرور گزاره های دامنه هر رده پردازند تا از توضیحات مربوط به روابط میان رده ها مطلع گردند.
5.12. قیود داخل کمانک قید داخل کمانک که در پی یک توصیفگر می آید برای تمییز واژه های هم املا به کار می رود، یعنی واژه هائی که در عین داشتن املائی مشابه معنای متفاوت دارند، چون فایل انگلیسی به معنای (ابزار) و همین واژه با همین املا به معنای فایل یا گروهی از دبیزه ها. قیود به عنوان جزء جدائی ناپذیر واژه ها تلقی شده و در نمایه سازی و بازیابی، چسبیده به آنهاهستند. چنانچه یکی از واژه های هم املا و متفاوت المعنا واژه به کار برید به جای و دیگری خود توصیفگر باشد، تنها واژه به کار برید به جای قید می گیرد. به عنوان مثال Chart’s (maps) واژی است که به عنوان به کار برید به جای maps به کار می رود و قید می پذیرد درحالیکه charts که خود توصیفگر است قید نمی پذیرد.
5.13 یادداشتهای ترکیب
پائین هر صفحه از نمایش سلسله مراتبی یادداشت کوتاهی می آید که در آن طرق ممکن ترکیب یا در آمیختن توصیفگرهای رده ای خاص با توصیفگرهای دیگر شود نشان داده شده است. به عنوان مثال یادداشت دامنه برای رده آثار تجسمی به قرار زیر است:
[توصیفگرهای این رده ] می تواند درترکیب با توصیفگرهای دیگر به کار رود، مثل: بزرگتر از اندازه طبیعی + پیکره ها؛ نقاشی+رنگ لعابی؛ اوافر باروک+چهره و تمثال)؛ چشم انداز (نمایش) + طرح؛ طبیعت بی جان+ نقاشان(هنرمندان)

6-تعامل با کاربران و نگهداری اصطلاحنامه
به منظور جای دادن به اصطلاحات جدید و پاسخگوئی به پرسش ها درباره واژگان ، کاربران می توانند وارد رویه رسمی مکاتبه با دفتر AAT شوند. این عمل به استفاده کنندگان از اصطلاحنامه به روز آمدسازی ونگهداری بلندمدت اصطلاحنامه امکان می دهد به امر کمک کنند.
6.1 واژه های نامزد درج در اصطلاحنامه
چنانچه توصیفگری در اصطلاحنامه نباشد و واژه موردنظر از نوعی نباشد که بتوان به بیش همارائی آن پرداخت ( یعنی نتواند به دست نمایه ساز و از طریق در آمیختن دو یا چند توصیفگر موجود AAT ساخته شود) لازم است فرم مخصوص واژه های نامزد درج در اصطلاحنامه تکمیل و تسلیم دفتر AAT شود. فرم پر شده مخصوص واژه های نامزد درج به دفتر AAT می رسد، کارکنان به تکمیل آن همت می گمارند. واژه های نامزد درج از نظر وجود جواز ادبی کافی و به دست آوردن تعریفی واضح ارزیابی می شو ند. اضافه بر این مورد سنجش با دیگر اصطلاحات موجود در اصطلاحنامه قرار می گیرند تا معلوم شود آیا آن مفهوم قبلاً در اصطلاحنامه آمده است یا خیر. همچنین کارکنان AAT شکل واژه پیشنهادی و ارتباطات اصطلاحنامه ای آنرا بررسی می کنند. وقتی در مورد واژه تصمیم گیری شد فرم مربوط به واژه نامزد درج برای فرد پیشنهاد دهنده پس فرستاده می شود، همراه با یادداشتی درباره چگونگی استقرار اصطلاح در اصطلاحنامه. توصیفگرهای جدیدی که از این طریق به دست می آید وارد پایگاه داده های AAT شده از طریق پیوستهای اصطلاحنامه که به شکل ادواری منتشر می شود توزیع می گردد. این نظام تعامل با کاربران به استفاده کنندگان از اصطلاحنامه اجازه می دهد توصیفگرهائی را که مقتضی و مناسب می دانند به کار برند، به جای اینکه سعی کنند خود را در محدود واژگانی ایستا محدود سازند. در عین حال این کار تضمینی است براینکه اصطلاحنامه از اصطلاحات جدیدی که در این رشته پدید می آید عقب نماند و به موازات آنها جریان داشته باشد.
6.2 اظهار نظر در مورد توصیفگرهای موجود ممکن است کاربران اصطلاحنامه علاوه بر یافتن کاستی هائی در واژگان به مشکلاتی برخوردند یا پرسش هائی درباره توصیفگرهای فعلی اصطلاحنامه داشته باشند. اینگونه مسائل نیز می توانند همچون واژه های نامزد درج در اصطلاحنامه بااستفاده از ورقه گزارش موسوم به فرم اظهار نظر تسلیم دفتر AAT شود. از این فرم می توان برای پیشنهاد واژه ای مشابه، پرسش در مورد اصطلاحات، در خواست تعریف واژه ها و الخ. استفاده کرد. نمونه فرم پرنشده جهت تکثیر و استفاده در پیوست ب آمده است.
6.3 روز آمدهای اصطلاحنامه تغییرات ناشی از در تسلیم فرم واژه های نامزد درج و فرمهای اظهار نظر در ویراستهای بعدی AAT و هر گونه روز آمد سازی چاپی و الکترونیک اصطلاحنامه تا زمان تهیه وانتشار ویراست جدید، گنجانده خواهد شد. پیوستها و فایلهای روز آمد سازی شامل توصیف گرهای جدید و اطلاعیه های کلیه تغییرات صورت گرفته در شکل و وضعیت جایگاه سلسله مراتبی توصیفگرهای موجود می گردد. در صورت تغییر وضعیت یا شکل یک توصیفگر یک یادداشت تاریخچه ارائه می گردد تا نوع تغییر و تاریخ آنرا قید کند.

7- واژه نامه
توصیفگر دیگر. شکل متفاوتی از توصیفگر است که می تواند استفاده شود؛ معمولاً شکل مفرد واژه یا شکل متفاوتی از اجزاء کلام که به شکل ALT کوتاه نویسی شده است.
رابطه های متداعی نگ. واژه های مرتبط
بایگانی مستند(فایل مرجع (auThority file پیشینه واژه های مورد استفاده در پایگاه داده ههای همراه با ارجاعات ملازم آنها؛ می تواند حاوی یادداشتهائی درباره کاربرد محلی باشد.
اصطلاح پیوسته (bound term) اصطلاحی مرکب نمایانگر مفهومی واحد.
توصیفگر انگلیسی بریتانیائی توصیفگری که در انگلیسی بریتانیائی بکار می رود اما در املاء با توصیفگر انگلیسی آمریکائی اصطلاحنامه تفاوت دارد و به صورت UK کوتاه نویسی شده است.
اصطلاح مرکب اصطلاحی متشکل از دو یا چند واژه
توصیفگر واژه ای که استفاده از آن در اصطلاحنامه توصیه شده است؛ همچنین اصطلاح اصلی، اصطلاح قابل الصاق یا اصطلاح مرجع نامیده شده است.
چهریزه رده ای همگن از اصطلاحات که اعضای آن در خصوصیاتی شریکند که آنها را از اصطلاحات چهریزه ای دیگر متمایز می سازد.
نمایانگر چهریزه: نگ. اصطلاح راهنما
اصطلاح راهنما اصطلاح یا عبارتی که برای ساخت اصطلاحات در رده، در نبود هیچگونه اصطلاح مجاز، از طریق کنار هم گذاردن واژه های هم خانواده، یا استقرار واژه های اخص تر در ذیل آن به کار می رود. این واژه ها با حروف ایتالیک[و در فارسی ایرانیک] چاپ می شود و داخل کمانکهای تیز <د> قرار می گیرد. اصطلاح راهنما در نمایه سازی به کار نمی رود.
رده ترتیب ترسیمه ای اصطلاحات به شکلی نمایانگر رابطه گونه - جنس، یا اعم و اخص میان واژه ها
یادداشت پیشینه گزارش تغییرات، حذف و اضافات اعمال شده در یک توصیفگر یا اصطلاح راهنما که از اجزاء دائمی پیشینه هر واژه است و به صورت HN کوته نویسی می شود
هم نویسه ها (homographs) واژه های دارای املای مشابه و معنای متفاوت
اصطلاح ارجاعی (lead-in term) نگ. به کاربرید به جای
اصطلاح اصلی نگ. توصیفگر
برچسب انشعاب (nodelabli) نگ. اصطلاح راهنما
اصطلاح نامرجح نگ. به کاربرید به جای
اصطلاح قابل الصاق نگ. توصیفگر
پس همارائی ترکیب دو یا چند توصیفگر هنگام بازیابی اطلاعات معمولاً با استفاده از عملگرهای جبربولی چون " و" ، " یا" و " جز"، مثل ( ویکتوریائی و خانه ها) در تنظیم عبارت جستجو.
اصطلاح مرجح: نگ. توصیفگر
قیود داخل کمانک اصطلاح درون کمانک که در پی توصیفگر می آ ید و برای تمییز هم نویسه ها از یکدیگر به کار می رود.
اصطلاحهای مرتبط ارجاعهائی که برای مشخص کردن واژه دارای تداعی های معنائی با یک توصیفگر به کارمی رود؛ این واژه ها نمایه ساز یا جستجو گر را از وجود دیگر اصطلاحات یا مفاهیم که احتمالاً مورد علاقه وی است آگاه می سازد و اختصاراً RT نوشته می شود.
یادداشت دامنه یادداشتی است که پوشش یا کارکرد اختصاصی توصیفگر را به منظور روشن سازی معنای آن داخل اصطلاحنامه توضیح میدهد و اختصاراً SN نوشته می شود.
هم خانواده ها اصطلاحهائی که تابع یک اصطلاح واحد عام و از نظر سلسله مراتبی هم سطح یکدیگرند.
اصطلاح واژه یا املائی متفاوت از یک توصیفگر که در عین حال کلمه ارجاعی و اصطلاح نامرجح نیز نامیده شده و اختصاراً UF نوشته می شود.
به کار برید به جای واژه یا املائی متفاوت از توصیفگر؛ در عین حال اصطلاح ارجاعی و اصطلاح نامرجح نیز نامیده می شود و کوته نوشت آن UF است.

پیوست الف
فرم اصطلاح نامزد درج در اصطلاحنامه
لطفاً این فرم را تکثیر کرده برای ارسال اصطلاحهای نامزد درج در اصطلاحنامه به دفتر AAT در شماره 62، استراتون روود، ویلیامزتاون، 213-4582151,Mo1267 و فکس 3757-458-413 مورد استفاده قرار دهید. پرکردن بخش دوم اختیاری و بخش سوم برای استفاده کارکنان AAT است.
سازمان ارسال کننده:
مشخصات تماس و تماس گیرنده:
تاریخ:
بخش اول بخش دو [اختیاری]
اصطلاح پیشنهادی: تعریف پیشنهادی:
ماخذ واژه: لطفاً مشخصات دست کم یک منبع اصطلاح اعم پیشنهادی:
را که واژه پیشنهادی در آن یافت شده ذکر کنید، اصطلاح(ات) ارجاعی پیشنهادی:
چنانچه در متنی به کار رفته مستندات کامل را اصطلاح(ات) مرتبط پیشنهادی:
از جمله شماره صفحات را قید کرده در صورت ملاحظات: در صورت لزوم در پشت صفحه
امکان عکس هم پیوست کنید. یا صفحاتی که الصاق می کنید ادامه دهید.

بخش سوم: [برای استفاده کارکنان دفتر AAT]
ویراستار (ان) AAT: تاریخ:
شکل پذیرفته شده اصطلاح رده AAT:
اصطلاح اعم AAT اصطلاحنامه تخصصی:
یادداشت دامنه AAT:
- اصطلاح ارجاعی پذیرفته شده به توصیفگر AAT:
- پذیرفته نشد از توصیفگر(های) موجود AAT استفاده شود:
- پس همارائی شده از توصیفگر(های) AAT:
- جواز ادبی مکفی یافت نشد. لطفاً اطلاعات بیشتر ارائه شود.
- اصطلاح خارج از دامنه AAT است دلائل دیگر
- ملاحظات AAT:
تجدید نظر شده در 1993/6

پیوست B
فرم اظهار نظر
لطفاً این فرم را تکثیر کرده برای ارسال اظهار نظرها راجع واژگان فعلی AAT به دفتر موسسه به نشانی شماره 62، استراتون روود، ویلیامزتاون، MA01267,413-4582151، فکس 413-4583757 استفاده کنید. حتماً بخش اول را پرکنید . بخش دوم برای استفاده کارکنان AAT است.
بخش اول:
سازمان ارسال کننده:
نام و مشخصات تماس:
تاریخ:
اصطلاح AAT:
وضعیت در AAT: اصطلاح اصلی اصطلاح ارجائی اصطلاح انگلیسی بریتانیائی
تغییر پیشنهادی:
- افزده یا تغییر یادداشت دامنه
- تغییر شکل اصطلاح
- انتقال به اصطلاح اعمی متفاوت
- افزودن یا تغییر اصطلاح(ات) ارجاعی
- افزودن یا تغییر اصطلاح(ات) مرتبط
- حذف اصطلاح به علت
- ارتباط مسئله به اصطلاح (ات) AAT
- تجدید نظر در ساختار به صورت پیشنهاد شده در پشت فرم یا صفحات الصاقی
- افزودن قید به خاطر
- دیگر
- ملاحظات

بخش دوم( برای استفاده کارکنان AAT)
ویراستار(ان) AAT: تاریخ:
- پذیرفته شد
- شکل جدید اصطلاح:
- اصطلاح اعم جدید:
- یادداشت دامنه اضافه شده یا تغییر یافته:
- واژه (های) مرتبط جدید:
- واژه (های) ارجائی جدید:
- پذیرفته نشد
- دیگر
- ملاحظات AAT
تجدید نظر شده در 1993/6

پیوست ج
قواعد واژه های مرکب AAT:
سازمان بین المللی راهنمای استانده سازی ساخت اصطلاحنامه ها می گوید: " تعیین روشهای تامین انسجام واژه های مرکب یکی از دشوارترین عرصه های نمایه سازی است. به عنوان یک قاعده کلی میتوان اظهار داشت که تا سرحد امکان واژه های باید نمایانگر مفهومی ساده و واحد باشند و لازم است واژه های مرکب به عناصر ساده تر هستیم گردد دیگر در مواقعی که احتمال می رود بر درک کاربر تاثیر گذارد" .
AAT به تعیین قواعد زیر جهت تصمیم گیری در مورد دست نزدن به اصطلاحهای مرکب یا پیوسته و موارد ضرورت تقسیم واژه مرکب به مفاهیم واحد یا خارج کردن از همارائی تدوین کرده است.
واژه های مرکبی که همچنان پیوسته می مانند.
1- وقتی یک یا چند جزء اسم مرکب اصطلاحهای AAT نیستند و افزودن آنها به عنوان اصطلاح درست نیست.
1-1) وقتی یک یا چند جزء اصطلاح مرکب مبهم تر از آنند که مستقل شوند. مثالها:
چرکش نویس های اول first drafts
اسناد رسمی official doucuments
قایقهای عالیclass boats
شهرهای گمشده lost cities
1-2) وقتی اصطلاح مرکب حاوی ادوات ربط است
قفسه های کشو دار chests with drawers
کتابهای ساعات books of hours
برجهای سکوت towers of scilence
نمازخانه های آسایش chapels of ease
1-3) وقتی اسم مرکب حاوی اسمی خاص یا صفت است ( صفتی غیر از اسامی سبک)
مثالها:
صندلی های بروستر Brewster chairs
خانه های اوسونی usonian houses
قایقهای رانگلی Rangeley boats
تفنگهای شاتزن schuetzen rifles
1-4) وقتی یکی از اجزاء اصطلاح مرکب خود اصطلاحی ارجاعی است.
مثالها:
واگنهای مترو subway cars
کشتی های تحقیقاتی research vessels
پول اضطراری emergency currency
فردستگاههای پوشاک clothing stores
2- در مواقعی که امکان بازسازی دقیق عبارت با استفاده از اجزاء به صورت پاره های مستقل موجود نباشد. بیشتر مواقع علت این است که توصیفگر یا اصطلاح اصلی در عبارت مرکب معنای خود را تغییر می دهد.
1-2) وقتی توصیفگر اشاره به شباهت به چیز یا رویدادی نامرتبط به شکلی استعاری دارد.
مثالها:
پنجره های چرفی rose windows
ارغنون استوانه ای barredl organs
پول پیلوارspade money
خانه های خورجین دار saddle bay houses
2-2) وقتی توصیفگر به تعریف فرعی واژه اصلینمی پردازد یا وقتی که قید معنای واژه اصلی را تغییر می دهد.
مثالها:
قایقهای پرنده flying boats
بمب افکن آبی water bomber
بشقابک سفالی clay pigeon
آتش زا Greek fire
3-2) وقتی توصیفگر شکل یا نوعی خاص از واژه اصلی را تعریف می کند.
تخت های سورتمه ای؟ Sleigh beds
سرستونهای سبدی basket capitals
صندلی کنار پنجره window seats
خانه یخی ice houses
4-2) وقتی توصیفگر غایت یا کارکد اصطلاح اصلی را تعریف می کند و این غایت یا کارکرد به اصطلاح اصلی شکلی خاص می دهد.
مثالها:
سجاده prayer rugs
قفسه چینی china cabinets
آخور قفسه ای crib barns
پیمانه measuring cups
5-2) وقتی توصیفگر حاکم بر واژه اصلی است
شهر دارای کلیسای جامع cathedral cities
شهر پایتخت capital cities
پایگاههای ارتش army bases
شهرهای استعماری colonial cities
3- جائی که مشکلی در بازیابی یا نظارت واژگان وجود داشته باشد.
1-3) وقتی خرد کردن واژه ترکیبی موجب سر درگمی در بازیابی می شود(اجزاء زائد و نادرست ایجاد می شود)
علم کتابداری / کتابداری علم Library science / science library
مخبر خارجه Foreign correspondent
2-3) وقتی تمایز دو یا چند اصطلاح ترکیبی در آن عرصه مغشوش می گردد و در صورت زدودن همارائی واژه ها تمایز از میان می رود (AAT تمایزها را با ارائه توضیحات متقابل روشن می کند.)
مثالها:
کلبه های چوبی/خانه های چوبی log cabins/log houses
مکاتب اقتصادی / دانشکده اقتصادbusiness schools/business colleges
بالونهای هواشناسی/بالونهای ژوفایابی meteorological balloons /sounding balloons
عکاسی نظامی / عکاسی جنگ military photography/war photography
4- وقتی واژه مرکب به زبان خارجی است
مثالها:
Lits a la duchesse
Cadavers esquis
Pai-lous
Aes rude
5- وقتی اصطلاح مرکب نشان تجاری دارد
مثالها:
Conte crayon (TM)
Plastic wood (TM)
Zonolite concrete(TM)
6- وقتی اصطلاح مرکب چنان در تداول عام یا در رشته مربوطه شناخته شده است که برای مقاصد عملی مفهومی واحد را می رساند.
مثالها:
Dataprocessingداده پردازی
Art history تاریخ هنر
واژه های مرکبی که جدا می شود
چنانچه هیچ یک از قواعد " اتصال" [فوق الذکر] نافذ نباشد واژه های مرکب جدا می شود می توان به هنگام نمایه سازی آنها را کنار یکدیگر آورد تا واژه هائی توصیفگر ایجاد کنند.
مثالها:
Medieval + architecture = modifiedterm: Medieual architecture
قر.ن وسطائی+ معماری= اصطلاح توصیفی معماری قرون وسطی
Impressionist = painter= modifiedterm: Impressionist painter
دریافت گرای+نقاش= اصطلاح توصیفی: نقاش دریافت گرایی
Baroque= gilding= modified term: Baroque gilding
تذهیب+باروک= اصطلاح توصیفی تذهیب باروک
American=glass= modified term= American glass
آمریکائی+آبگینه= اصطلاح توصیفی: آبگینه آمریکائی
2- وقتی توصیفگر به شرح یکی از شاخصه های واژه اصلی می پردازد.
1-2) وقتی توصیفگر نام ماده است که نشان می دهد واژه اصلی عمدتاً از چه چیز ساخته شده یا تکیه گاه واژه اصلی چیست.
مثالها:
Stone+floors= modified term: stone floors
سنگ+کف= اصطلاح توصیفی : کف سنگی
Bamboo+flutes=modified term : bamboo flute
خیزران +فلوت = اصطلاح توصیفی فلوت نئین (خیزرانی)
Concretc+block= modified term concrete brok
سیمانی +بلوک= اصطلاح توصیفی بلوک سیمانی
2-2) وقتی توصیفگر یک خصیصه یا ویژگی مادی است.
Round+photographs= modified term: round photographs
گرد+عکس= اصطلاح توصیفی: عکس گرد
Computer-assisted+sculpture= modified term: computer-assisted sculpture
رایانه ای + مجسمه سازی = اصطلاح توصیفی : مجسمه سازی رایانه ای
Blue+veluet+ modified term: blue velvet
آبی +مخمل= اصطلاح توصیفی : مخمل آبی
Automatic+rifle= modified term: automatic rifle
خودکار+تفنگ= اصطلاح توصیفی: تفتگ خودکار

3-2) وقتی توصیفگر عملی است که با واژه اصلی یا بر روی آن انجام شده و اینک ویژگی واژه شمرده می شود.
مثالها:
Painted+chairs= modified term: painted chairs
رنگ شده + صندلی = اصطلاح توصیفی : صندلی رنگ شده
Beaded+sheaths+ modifiel term: beaded sheaths
غلاف+ منجوق دوزی شده = اصطلاح توصیفی : غلاف منجوق دوزی شده
Reinforced+tapestry= modified term: reinforced tapestry
دیوارکوب+تقویت شده دیوارکوب تقویت شده
Corrugated+sheet metal= modified term: corrugated sheet metal
ورق فلزی+ موج دار = ورق موجدار
3- وقتی توصیفگر دامنه یا محتوی واژه اصلی را مشخص می کند
مثالها:
Textile+museums=modified term: textile museum
بافته+موزه= اصطلاح توصیفی : موزه بافته
War+photographs= modified term : war photographs
جنگ+عکس= اصطلاح توصیفی : عکس جنگی
Medical+laboratories= modified term : medical labratories
پزشکی+ آزمایشگاه= اصطلاح توصیفی : آزمایشگاه پزشکی
Art+libraries= modified term: art libraries
هنر+ کتابخانه: اصطلاح توصیفی: کتابخانه هنر
1-3) وقتی توصیفگر نام عاملی است که به فرآوری یا تولید واژه اصلی می پردازد .
مثالها:
Potters+marks= modified term: potters marks
سفالگر+نشانه(رقم)= اصطلاح توصیفی: نشانه( رقم) سفالگر
Executioners+swords= modified term: executioners swords
جلاد+شمشیر= اصطلاح توصیفی: شمشیر جلاد
Policemens + reuoluer = modified term: policemen reuoluer
پلیس+هفت تیر= اصطلاح توصیفی: هفت تیر پلیس
Artists+houses= modified term: artists houses
هنرمندان+ خانه = خانه هنرمندان
4- وقتی اصطلاح مرکب بیانگر رابطه کل / جزء یا جزء / کل است
1-4) وقتی واژه اصلی اشاره به ویژگی یا جزئی دارد و توصیفگر نمایانگر کل یا دارنده آن ویژگی یا جزء دارد.
مثالها:
Airport+lounges= modified term: airport lounges
فرودگاه+سالن= اصطلاح توصیفی : سالن فرودگاه
Aircraft engine=modified term: aircraft engines
هواپیما+موتور = اصطلاح توصیفی: موتور هواپیما
School+libraries= modified term school libraries
مدرسه+کتابخانه= اصلاح توصیفی: کتابخانه مدرسه
Hospital+ personnel= modified term : hospital personnel
بیمارستان+پرسنل= اصطلاح توصیفی: پرسنل بیمارستان
2-4) وقتی توصیفگر ویژگی یا بخشی از واژه اصلی است.
Flintlock+reulolvers= modified term: flintlock revoluers
چخماق + ششلول= اصطلاح توصیفی: ششلول چخماق
Pedal+drums= modified term pedal drums
پاثی+طبل= اصطلاح توصیفی : طبل پاثی
Sheath+knives= modified term: sheath knives
غلاف+چاقو= اصطلاح توصیفی: چاقوی غلافدار
3-4) وقتی توصیفگر محل یا زمینه واژه اصلی را نشان می دهد.
Coin+inscriptions= modified term: coin inscriptions
سکه +نوشته= اصطلاح توصیفی: نوشته های سکه
Furniture+marks= modified term: furniture marks
اثاثیه+مارک = اصطلاح توصیفی: مارک اثاثیه
Pottery+mark= modified term: pottery marks
سفالینه+مارک= اصطلاح توصیفی: مارک سفالینه
Book+ illustrations=modified term: book illustrations
کتاب+تصاویر= اصطلاح توصیفی: تصاویر کتاب

هیچ نظری موجود نیست: