عید پنطیکاست
پنطیکاست! این کلمه برای هر مسیحی،
در هر جا، یادآور منظره ی پرشکوه قرارگیری زبانههای آتش بر سر مسیحیان اولیه و افاضه
ی عطای شگفتانگیز زبانها بهعنوان نشانه ی افاضه ی روحالقدس میباشد. این رویدادها
در باب دوم کتاب اعمال رسولان ثبت شده است. اما آیا یادآوری این صحنه ی حیرتانگیز
کافی است؟ آیا نباید معنی عمیقتر این رویداد را جستجو کرد؟ این واقعه چه مفهومی برای
آنانی که آنجا حاضر بودند، داشت؟ و امروز چه مفهومی برای ما دارد؟
پنطیکاست در اصل واژهای است یونانی به معنی پنجاه. این کلمه در ترجمه ی یونانی
تورات، نام یکی از سه عید بزرگ یهودیان بود. در زبان عبری، این عید را "عید هفتهها"
مینامیدند که شرح آن در لاویان باب 23 و تثنیه باب 16 آمده است.
این دوره ی پنجاه روزه که منتهی به این عید میشد (نام پنطیکاست یا پنجاهه
به همین جهت بر آن گذارده شده است)، از فردای آخرین شنبه ی عید پِسَح (فِصَح) آغاز
میشد. در اولین روز این پنجاهه، اولین بافه از نوبر گندم را همراه با بره ی قربانی
به حضور خداوند میآوردند.
در روز پنجاهم، یعنی در روز پنطیکاست، دو گِرده ی نان که با خمیرمایه و با
آرد مرغوب پخته شده، باز همراه با بره ی قربانی، به حضور خداوند آورده میشد. به این
شکل، درو محصول را جشن میگرفتند. شور و شعف این جشن را بهراحتی میتوان تجسم کرد.
پس از گذشت قرنها، یهودیان پیبردند که این عید برای آنان معنایی عمیقتر
در بردارد. عید پنطیکاست در ماه سوم سال عبری واقع بود، یعنی در همان ماهی که خداوند
عهد خود را بر کوه سینا به موسی عطا فرمود (خروج 19). خداوند وعده داده بود که اگر
ایشان از فرایض این عهد اطاعت کنند، محصول ایشان را برکت خواهد داد (تثنیه 28). پس
جای تعجب نیست که برای قوم یهود، عید پنطیکاست نماد و مظهر تجدید عهد ایشان با خداوند
بود.
حال، بیایید به رویدادهای پنطیکاستِ عهدجدید نگاهی بیافکنیم. خداوند عیسی
در روز تهیه ی عید پسح مصلوب شد و در فردای سَبّت پسح قیام فرمود. پیش از رنج صلیب،
وعده داد که روحالقدس را بفرستد (یوحنا 14:16-17). به هنگام غروب روز قیام (که اولین
روز دوره ی پنجاهه منتهی به روز پنطیکاست بود)، عیسی از درهای بسته عبور کرد و خود
را به شاگردان ظاهر فرمود. او دو بار شاگردان را با کلمه ی "سلام" (سلامتی
و آرامش)، تحیت گفت و آنگاه، بر ایشان دمید و فرمود:
«روحالقدس را بیابید!» (یوحنا 20:22). برای کسی که ایمان داشت، این نوبری
بود برای عید پنطیکاست! بعد از پنجاه روز، «چون روز پنطیکاست رسید» (اعمال رسولان
2:1)، روحالقدس نازل شد. روحالقدس در وجود مؤمنین ساکن شد.
همانگونه که گردههای نان تازه که در حضور خداوند در روز پنطیکاست تکان داده
میشد، حاوی خمیرمایه بود، کلیسای تازه متولد شده، یعنی آنانی که در مسیح عادل شمرده
شده بودند، در خود خمیرمایه ی روحالقدس را داشتند. و همانگونه که عید پنطیکاست مظهر
عهد خدا با قوم یهود بود، افاضه ی روحالقدس نیز مظهر عهد و میثاق جدید خدا با تمام
بشریت بود. این همان وعدهای است که خدا به زبان ارمیای نبی فرموده بود که «... با
خاندان اسرائیل و خاندان یهودا عهد تازهای خواهم بست، نه مثل آن عهدی که با پدران
ایشان بستم... شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت
و من خدای ایشان خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود» (ارمیا 31:31-33).
عهد قدیمی، عهدی بود بیرونی و مبتنی بر احکام و تشریفات؛ در حالی که عهد و
میثاق نو، درونی است و بر دل و فکر انسان نوشته میشود. عهد قدیم نظامی بود که به گناه
انسان اشاره میکرد، اما مجازات آن را به زمانی دورتر موکول میکرد؛ در این خصوص نویسنده
ی رساله به عبرانیان چه زیبا میگوید که «... این قربانیها همه ساله، ... خاطره ی
تلخ نافرمانیها و گناهانشان را به یادشان میآورد، زیرا محال است که خون گاوها و
بزها واقعاً لکههای گناه را پاک سازد» (عبرانیان 10:3-4 ترجمه ی تفسیری). اما میثاق
جدید بر قربانیِ "یکبار برای همیشه ی" عیسی و بر عدالت او استوار است که
تاوان تمام جهالتها و بیایمانیهای ما را پس داد.
حال، پنطیکاست امروز برای ما چه معنایی دارد؟ پاسخ آن، "تحول در زندگی"
است. عیسی قربانی گناه و قربانی سلامتی ماست. اگر ایمان داشته باشیم که عیسی بر روی
صلیب بهجای ما مرده و اگر از گناهانمان توبه کنیم، میثاق و عهدجدید خدا شامل حال
ما نیز میشود بهعنوان نشان رابطه ی جدیدمان با خدا بر اساس این میثاق، روحالقدس
در وجود ما سکونت میگزیند و ما را وارد جشن شاد و پر شکوه پنطیکاست میسازد. روحالقدس
ما را توانایی میبخشد تا شریعت محبت را بهجا آوریم، محبت به خدا و به انسانها. ما
عضو خانواده ی الهی میگردیم و اجازه مییابیم آزادانه به حضور او داخل شویم. هر چقدر
بیشتر تسلیم روحالقدس شویم و اجازه دهیم که او وجود ما را کنترل کند، او ما را متوجه
گناهان نهان و پوشیده ی زندگیمان میسازد و به ما قدرت میبخشد تا بر آن گناهان چیره
شویم.
معنای دیگر پنطیکاست این است که همراه با افاضه ی روحالقدس، مأموریت جدیدی
نیز بر دوش ما گذارده میشود. عیسی به پیروانش دستور داد که «بروید و همه ی امتها
را شاگرد سازید» (متی 28:19). اما به ایشان فرمود که پیش از حرکت، در اورشلیم بمانند
تا روحالقدس موعود را بیابند. بنابراین، هدف عطای روحالقدس، اعلام خبر خوش انجیل
به انسانهاست.
به یک معنی پنطیکاست ابطال لعنت برج بابل است (پیدایش 11، خصوصاً آیات 6 تا
7). زمانی که تمام بشر یک قوم بود با یک زبان و با یک هدف شرارتبار، خدا زبانشان
را منقسم کرد تا هدفشان را باطل سازد و ایشان را پراکنده کند. اما در پنطیکاست، نقشه
ی الهی این بود که همه ی مؤمنین بهواسطه ی روحالقدس یک قوم گردند و یک هدف داشته
باشند که همانا اعلام معرفت عیسای مسیح به جهان میباشد؛ و به ایشان یک زبان بخشیده
شد تا این هدف را تحقق بخشند، و آن زبان محبت است. به گفته ی پولس، خدا «... این مسئولیت
را به ما سپرده تا پیغام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم... ما سفیران مسیح هستیم.
خدا بهوسیله ی ما با شما سخن میگوید» (دوم قرنتیان 5:18و20). این دعوتی است والا
و افتخاری است بس عظیم برای هر ایماندار.
امروز، این است مفهوم و پیام پنطیکاست برای ما!
پنطیکاست یعنی رابطهای جدید با خدا، آغازی جدید، زندگی جدید، هدفی جدید،
پیامی پیروزمند، و اطمینان از حیاتی نو در ملکوت جدید خداوند! باشد که در این پنطیکاست
خداوند قلب و وجود شما را مالامال از قدردانی نماید، قدردانی بهخاطر این هدیه ی پرارزش!
معنی و اهمیت تجربه ی پنطیكاست
واقعه ی روز پنطیکاست چه معنا و اهمیتی دارد؟ هدف لوقا از نگارش چنین
مطلبی در آغاز کتاب اعمال رسولان چه بود؟ هدف او صرفاً دادن اطلاعات نبوده
است. لوقا در واقع از هر ایماندار دعوت میکند تا پنطیکاست را برای خود تجربه
کند. برای درک بهتر موضوع، لازم است مسأله را دقیقتر بررسی کنیم.
1- ریزش روحالقدس، قلبِ آن عهد جدیدی است که خدا با قوم خود بست.
در روز پنطیکاست، یهودیان در کنار حقایق دیگر، نزول شریعت بر کوه سینا
را بهیاد آورده، جشن میگرفتند. این واقعه در کتاب خروج بابهای 19 و 20آمده
است. خدا شخصاً در طوفان و آتش بر کوه سینا نزول کرد و در آنجا شریعت را به
قوم اسرائیل داد و با آنها عهد بست. شریعت، قلب عهدی بود که خدا با انسان بست.
گرچه خدا قوم اسرائیل را از اسارت رهایی داده بود، اما از طریق اعطای شریعت
بود که قوم اسرائیل قوم خدا شد و یهوه، خدای ایشان گردید. ایشان از طریق حفظ
شریعت بود که نشان میدادند قوم خدا هستند. از این رو، شریعت کانون حیات دینی
و روحانی قوم اسرائیل بود. شریعت قلب عهدعتیق بود.
در عهدجدید، در روز پنطیکاست که یادبود اعطای شریعت بود، روحالقدس قلب
عهدجدید گشت. سمبولیزم باد شدید و آتش، یادآور آتش و طوفانی بود که خدا در آنها
بر کوه سینا نازل گشت، با این تفاوت که این بار، این روحالقدس بود که به
جای شریعت، به قوم خدا اعطا میشد. افاضه ی روحالقدس در روز پنطیکاست، تحقق
وعدههایی بود که انبیای عهدعتیق داده بودند. شریعت موسی که بر روی سنگ و
خارج از وجود انسان بود، میبایست جای خود را به حضور روحالقدس در قلب و وجود
انسان میداد (حزقیال 36:25-28 و ارمیا 31:31-33). میبایست روحالقدس بهطور
واقعی در زندگی ایماندار حضور داشته باشد تا او را در انجام احکام و اراده ی
خدا قدرت ببخشد. از این رو، تجربه ی پنطیکاست یعنی حضور روحالقدس در زندگی ایماندار،
قلب عهدجدید است.
تجربه ی پنطیکاست و پری روحالقدس، یک امر اختیاری در زندگی روحانی
ایماندار نیست. همانطور که حیات دینی یهودیان بدون شریعت امکان نداشت، زندگی
روحانی مسیحی نیز بدون پری روحالقدس مطابق تجربه ی پنطیکاست غیرممکن است.
2- واقعه ی پنطیکاست، یک تجربه ی کاریزماتیک بود.
روحی که در روز پنطیکاست بر کلیسا ریخت، روح نبوت بود. در سنت یهود،
روحالقدس بیش از هر چیز، روح نبوت بود. روح نبوت میان خدا و انسان رابطه ی
مستقیم ایجاد میکرد. کارکرد روح نبوت بهطور کلی شامل این چهار مورد میگردید:
1) صحبت مستقیم خدا با انسان که همان نبوت به معنای خاص است. 2) عطیه ی
حکمت برای شناخت اراده و نقشه ی خدا و شناخت حقایق الهی بهطور کلی. 3) حمد
و تسبیح خدا تحت الهام روحالقدس که گاهی بهصورت سرودهای روحانی نیز بیان
میشد (نظیر مزامیر و سرود زکریا، پدر یحیی). 4) و بالاخره، در سرحد مفهوم روح
نبوت، آیات و معجزات هم قرار میگرفت، یعنی تقریباً همان پدیدههایی که پولس
بهعنوان عطایای روحالقدس در اول قرنتیان باب 12 معرفی میکند.
در مورد روح نبوت در عهدعتیق، یهودیانِ زمان مسیح سه عقیده داشتند.
اولاً در عهدعتیق، روح نبوت فقط بر افراد معدودی نازل میشد. ثانیاً بهخاطر
عصیان قوم، روح نبوت اسرائیل را ترک کرده بود. ثالثاً مطابق پیشگوییهای انبیا،
قوم اسرائیل معتقد بود که در ایام آخر خدا روح خود را بر همه ی افراد قوم خواهد
ریخت و این بار، همه از روح خدا پر خواهند شد.
در روز پنطیکاست، پطرس نزول روحالقدس را دقیقاً تحقق یکی از همین
پیشگوییها، یعنی یوئیل 2:28و29 معرفی میکند. پطرس تکلم به زبانها را بهعنوان
یکی از اشکال پدیدههای نبوتی تعبیر کرد و آن را دلیل بر نزول روحالقدس بر
شاگردان و نیز شروع ایام آخر بهشمار آورد. گرچه در پیشگویی یوئیل، هیچ اشارهای
به تکلم به زبانها نشده، اما پطرس مطابق با سنت یهود، آن را نوعی نبوت بهشمار
آورد، و به همین دلیل آن را نشانه ی نزول روحالقدس محسوب کرد. در اعمال
19:6 رابطه ی زبانها و نبوت روشنتر میشود.
بنابراین، روحی که در روز پنطیکاست و نیز در سایر اشارات کتاب اعمال
رسولان بر کلیسا ریخته شد، بنا بر ذات و ماهیت خود، روح نبوت بود و مظاهر کاریزماتیک
کار روح را به همراه داشت. وقتی پطرس در مقابل جمعیت ایستاد و فرمود که این
واقعه، «وعده است برای شما و فرزندان شما و همه ی آنانی که دورند، یعنی هر
که خداوند خدای ما او را بخواند» (اعمال 2:39)، حتی برای لحظهای فکر نمیکرد
که بعد از ایام رسولان، روحالقدس ماهیت خود را عوض خواهد کرد و همه ی مظاهر
کاریزماتیک او از میان خواهد رفت. عطایای روح جزء لاینفک ذات و ماهیت کار روحالقدس
بهعنوان روح نبوت است.
خدا در روز پنطیکاست، روحالقدس را بر کلیسا افاضه فرمود زیرا میخواست،
و امروز نیز میخواهد، که با ایماندار رابطهای مستقیم داشته باشد، حقایق روحانی
را بر او مکشوف سازد، او را در حمد و پرستش و عبادت یاری دهد، و عطایای روحانی
را در زندگی او ظاهر سازد. براساس این تعریف، تجربه ی پنطیکاست محدود به قرن
اول نمیشود و امری اختیاری نمیباشد.
3- روحی که در روز پنطیکاست بر کلیسا ریخت، عیسی را خداوند زنده ی کلیسا
میسازد.
در اول قرنتیان 12:3 تصریح شده که هیچ کس جز بهوسیله ی روحالقدس
قادر نیست عیسی را خداوند بخواند. این روحالقدس است که مؤمن را قادر میسازد
تا نه فقط عیسی را خداوند بخواند، بلکه او را خداوند زندگی خود بسازد. به همین
شکل، در اعمال 2:33-36 میخوانیم که این نزول از جانب عیسی بود که ثابت
میکرد او بر دست راست خدا نشسته و خداوند کلیسا شده است.
در عهدعتیق، یهوه شریعت را بر الواح سنگی نوشت و آن را به قوم عطا
فرمود. در عهدجدید، این عیسای خداوند است که روحالقدس را عطا میکند و بهوسیله
ی او شریعتِ محبتِ خود را بر دل انسان مینویسد (دوم قرنتیان 3:3). قوم اسرائیل
شریعت را نگاه نداشتند؛ بنابراین، خداوندی یهوه در زندگی آنان تحقق نیافت.
در عهدجدید، یهوه در عیسی به سراغ قوم خود میآید و توسط روح، شریعت خود را
بر قلوب مؤمنین مینویسد.
این عیسای خداوند است که توسط روحالقدس، عطایای خود را به کلیسا
عطا میکند و از طریق این عطایا در کلیسا عمل میکند (اول قرنتیان 12:3-5 ؛
افسسیان4:7 و 8 ؛ رومیان 15:18 و 19). روحالقدس مسیح را در ما ساکن میکند
و او را خداوند و مالک زندگی ما میسازد (رومیان 8:9و10). روحالقدس عیسی را
آشکار میکند و او را جلال میدهد (یوحنا 16:13-14). او توجه ما را نه بر خودش
و نه بر تجارب روحانی، بلکه بر عیسای خداوند متمرکز میسازد.
اینست معنا و مفهوم واقعه ی پنطیکاست. پنطیکاست، قلب عهدجدید است.
پری روحالقدس دریچه تجربیات کاریزماتیک را به روی ایماندار میگشاید و با پری
روحالقدس، خداوندی عیسای مسیح در زندگی ایماندار تثبیت میشود. باشد که تجربه
ی پری دائمی روحالقدس نصیب همه ی مؤمنین باشد.