
- کسری ناجی
- بیبیسی
آیتالله علی خامنهای، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی، که از آغاز جنگ با اسرائیل در پناهگاهی مخفی شده، برای اولین بار بعد از برقراری آتشبس در یک پیام تلویزیونی «پیروزی» بر اسرائیل را تبریک گفت و مدعی شد که در جنگ ۱۲ روزه، اسرائیل «تقریبا از پا درآمد و له شد».
گمان میرود او برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن از سوی اسرائیل، در انزوا و تقریبا بدون ارتباط با دنیای بیرون در جایی پنهان شده و به نظر میرسد بسیاری از مقامهای بلندپایه حکومتی نیز تماسی با او نداشتهاند.
با وجود آتشبس شکنندهای که با میانجیگری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، و امیر قطر برقرار شده، بیتردید به او توصیه خواهد شد که همچنان جانب احتیاط را رعایت کند. هرچند گزارش شد که ترامپ از اسرائیل خواسته رهبر ایران را نکشد، اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، چنین احتمالی را منتفی ندانست.
وقتی - یا اگر - او از مخفیگاهش بیرون بیاید، با چشماندازی از مرگ و ویرانی روبرو خواهد شد. بیتردید او همچنان در تلویزیون دولتی ظاهر خواهد شد و ادعای پیروزی در جنگ را تکرار خواهد کرد. او تلاش خواهد کرد تا چهره خود را بازسازی کند. اما با واقعیتهای جدیدی روبهرو خواهد بود، و حتی شاید با دورانی تازه.
جنگ حکومت ایران را به شکل چشمگیری تضعیف کرده و او را به اندازه زیادی از چشم مردم ایران انداخته است.
End of پربینندهترینها
زمزمههای نارضایتی در سطوح بالا
در جریان جنگ، اسرائیل به سرعت کنترل بخش زیادی از حریم هوایی ایران را به دست گرفت و زیرساختهای نظامی آن را هدف قرار داد. فرماندهان بلندپایه سپاه پاسداران و نیروهای مسلح یکی پس از دیگری، به سرعت کشته شدند.
وسعت آسیب واردشده به ارتش هنوز کاملا روشن نیست، اما بمبارانهای مکرر پایگاهها و تاسیسات سپاه و ارتش نشان میدهد که توان نظامی ایران به شدت تحلیل رفته است. گسترش توان و تفکر نظامی کشور، مدتها بود که بخش عمدهای از منابع کشور را به خود اختصاص داده بود.
تاسیسات هستهای شناختهشده ایران که حدود دو دهه، ایران را با تحریمهای آمریکا و جامعه بینالملل مواجه کرده بود و هزینهای بالغ بر صدها میلیارد دلار بر کشور تحمیل کرده بود، اکنون در حملات هوایی تخریب شدهاند، هرچند ارزیابی کامل میزان این آسیب هنوز دشوار است.
بسیاری اکنون این پرسش را مطرح میکنند که این همه سرمایهگذاری و فعالیتهای هستهای برای چه بود؟

جمع زیادی از ایرانیان، شخص آیتالله خامنهای را که از سال ۱۳۶۸ رهبری کشور را بر عهده دارد، مسئول اصلی درگیری با اسرائیل و آمریکا میدانند که در نهایت، ویرانی گستردهای برای کشور و مردم به بار آورد.
آنها او را به خاطر پیگیری هدف ایدئولوژیک نابودی اسرائیل، هدفی که بسیاری از ایرانیان با آن موافق نیستند، سرزنش میکنند. همچنین او را بابت آنچه اشتباهی بزرگ میدانند، یعنی باور به این که دستیابی به توان هستهای، رژیمش را شکستناپذیر خواهد کرد، مقصر میدانند.
تحریمها اقتصاد ایران را فلج کرده و باعث شده یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت جهان اکنون به شبحی فقیر و ناتوان از گذشته خود تبدیل شود.
لینا خطیب، استاد مهمان در دانشگاه هاروارد، میگوید: «برآورد این که حکومت ایران تحت چنین فشار سنگینی تا چه زمانی دوام خواهد آورد دشوار است، اما به نظر میرسد که این آغاز یک پایان باشد.»
او اضافه میکند: «علی خامنهای به احتمال زیاد آخرین 'رهبر معظم' جمهوری اسلامی خواهد بود، دستکم در معنای کامل این عنوان.»

در سطوح بالای حاکمیت، زمزمههایی از نارضایتی شنیده شده است. در اوج جنگ، یکی از خبرگزاریهای نیمهرسمی ایران گزارش داد که برخی از چهرههای بلندپایه پیشین رژیم، از روحانیون و مراجعی که تا حدودی مستقل از آیتالله خامنهای هستند، خواستهاند برای ایجاد تغییر در رهبری کشور مداخله کنند.
علی انصاری، بنیانگذار موسسه مطالعات ایران در دانشگاه سنت اندروز، میگوید: «زمان حسابرسی فرا خواهد رسید.»
او میافزاید: «به وضوح مشخص است که در رهبری حکومت، شکافهای بزرگی ایجاد شده و نارضایتی گستردهای در میان مردم عادی احساس میشود.»
«خشم و سرخوردگی ریشه خواهد دواند»
در دو هفته گذشته، بسیاری از ایرانیان درگیر احساسات متناقضی بودند. از یک سو احساس نیاز به دفاع از کشور و میهن، و از سوی دیگر تنفر عمیق از حکومت. اما آنها در این مدت نه برای دفاع از رژیم که برای کشور و حمایت از یکدیگر متحد شدند. گزارشها از ایران حاکی از همبستگی و نزدیکی زیادی است که میان مردم به وجود آمده است.
ساکنان شهرها و روستاهای خارج از مناطق شهری خانههای خود را به روی کسانی که از بمباران در شهرهایشان گریخته بودند گشودند، برخی مغازهداران کالاهای ضروری را کمتر از قیمت معمول فروختند و همسایگان به خانههای یکدیگر سر زدند تا ببینند کسی نیاز به کمک دارد یا نه.
اما بسیاری از مردم نیز آگاه بودند که اسرائیل احتمالا به دنبال تغییر رژیم در ایران است. تغییری که خواسته بسیاری از ایرانیان هم هست. با این حال ممکن است بسیاری از آنها بین تغییر از درون و تغییری که از سوی قدرتهای خارجی طراحی و تحمیل شود، مرز قائل شوند.

آیتالله خامنهای در نزدیک به ۴۰ سال زمامداریاش به عنوان یکی از پرسابقهترین حاکمان مستبد جهان، هرگونه صدای مخالفی را در کشور سرکوب کرده است. رهبران سیاسی مخالف یا در زندان هستند یا از کشور گریختهاند. در خارج از کشور نیز چهرههای اپوزیسیون نتوانستهاند با اتخاذ مواضعی منسجم، ایرانیان را چه در داخل و چه در خارج متحد کنند.
آنها حتی در ایجاد تشکلی منسجم حتی ابتدایی که در صورت فراهم شدن فرصت بتواند زمام امور را در داخل کشور به دست گیرد، ناتوان بودهاند.
و در جریان حدود دو هفته جنگ، زمانی که احتمال فروپاشی حکومت در صورت ادامه حملات گسترده وجود داشت، بسیاری بر این باور بودند که سناریوی محتمل برای «فردای سقوط»، نه تسلط مخالفان، بلکه فرو رفتن کشور در هرجومرج و بیقانونی خواهد بود.
لینا خطیب میگوید: «بعید است که رژیم ایران از طریق مخالفان داخلی سرنگون شود. رژیم در داخل همچنان قدرتمند است و برای خاموش کردن اعتراضها، سرکوب داخلی را تشدید خواهد کرد.»

حالا بسیاری از ایرانیان از تشدید سرکوب حکومت بیم دارند. از زمان آغاز جنگ با اسرائیل، دستکم شش نفر به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام شدهاند. مقامها اعلام کردهاند که حدود ۷۰۰ نفر نیز با همین اتهام بازداشت شدهاند.
یک زن از داخل ایران به بیبیسی فارسی گفت آنچه بیش از مرگ و ویرانی جنگ برایش ترسناک است، رژیمی است که زخمخورده و تحقیرشده خشم خود را بر سر مردم خودش خالی کند.
علی انصاری میگوید: «اگر حکومت نتواند کالاها و خدمات اساسی را تامین کند، خشم و سرخوردگی مردم بیشتر خواهد شد.»
«من این را روندی تدریجی و مرحله به مرحله میبینم. تصور نمیکنم که این خشم و نارضایتی بلافاصله به صورت مردمی و فراگیر شکل بگیرد، بلکه احتمالا مدتها پس از پایان بمبارانها ریشه خواهد دواند.»
در ایران افراد زیادی هستند که احتمال میدهند که آتشبسی که روز دوشنبه برقرار شد پایدار نمیماند و بسیاری معتقدند اسرائیل هنوز کارش را تمام نکرده است، به ویژه حالا که بر آسمان ایران برتری کامل دارد.
سیلوهای موشک بالستیک ایران
یکی از مواردی که به نظر میرسد از ویرانی مصون مانده، انبارهای موشک بالستیک ایران است که اسرائیل نتوانست خیلی از آنها را به راحتی شناسایی و نابود کند، چرا که در تونلهایی در زیر کوهها در سراسر کشور پنهان شدهاند.
ایال زمیر، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، گفت که اسرائیل با آگاهی از اینکه «ایران حدود ۲۵۰۰ موشک زمینبهزمین در اختیار دارد»، حمله اولیه خود را آغاز کرد. موشکهایی که ایران شلیک کرد باعث تلفات و ویرانی قابل توجهی در اسرائیل شد. اسرائیل نگران است که حدود ۱۵۰۰ موشک دیگر همچنان در اختیار ایران باقی مانده باشد.
همچنین در تلآویو، واشنگتن و دیگر پایتختهای غربی و منطقهای این نگرانی جدی وجود دارد که ایران حالا در این شرایط به دنبال ساخت بمب هستهای برود. اگرچه ایران تا کنون تلاش برای ساخت بمب اتمی را همواره انکار کرده است.

با وجود آنکه تاسیسات هستهای ایران تقریبا به طور قطع در جریان بمبارانهای اسرائیل و آمریکا تخریب شده است، جمهوری اسلامی اعلام کرده است که بیش از ۴۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیومش با غنای بالا را به یک مکان امن و مخفی منتقل کرده است.
به گفته کارشناسان، این ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی، اگر تا ۹۰ درصد غنیسازی شود، که گامی نسبتا ساده است، برای ساخت حدود ۹ بمب کافی خواهد بود. همچنین درست پیش از آغاز جنگ، ایران اعلام کرد که یک تاسیسات مخفی جدید برای غنیسازی احداث کرده که بهزودی راهاندازی خواهد شد.
حالا مجلس ایران به کاهش شدید همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نهاد نظارتی هستهای سازمان ملل، رای داده است. این به معنای این است که ایران حالا در یک قدمی خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است. این در حالی است که تندروهای حامی رهبر جمهوری اسلامی برای ساخت بمب فشار میآورند.
آیتالله خامنهای ممکن است اکنون اطمینان یافته باشد که حکومتش، هر چند به سختی، جان سالم به در برده اما در سن ۸۶ سالگی، او میداند که دورانش رو به پایان است و ممکن است بخواهد به صورتی بی دردسر، بر اساس قانون اساسی کشور قدرت را به یک روحانی ارشد دیگر، و یا حتی به یک شورای رهبری، منتقل کند.
در هر صورت، فرماندهان باقیمانده سپاه پاسداران که وفادار به او هستند، ممکن است در پشت صحنه، صاحبان واقعی قدرت در کشور باشند.
تصویر بالای صفحه: Pacific Press via Getty





