موقوفات و نهادهای عام المنفعه در
آلمان
بیش از 250 سال از درگذشت عالم الهیات و استاد علوم اجتماعی، اگوست هرمان فرانکه (1) میگذرد. وی از مؤمنان پرهیزگار، فردی فعال، ثابت قدم و با انگیزههای قوی اجتماعی بود. پس از گذشت حدود سه قرن، روح وی در «موقوفات فرانکه در شهر هاله» هنوز به حیات خود ادامه میدهد. البته موقوفات وی، یکی از موقوفات جوان آلمان است . قدیمیترین بیمارستان وقفی آلمان، که باید آن را به عنوان پیشگام موقوفات و نهادهای خیریهی کنونی در نظر گرفت، در قرن یازدهم میلادی، در منطقهی هایدلبرگ (2) بنیاد نهاده شد و مانند بسیاری دیگر از این گونه نهادها، تاکنون برجای مانده است. در سال 1698 و تقریبا هفت صد سال پس از ساخت این بیمارستان، پدر روحانی، اگوست هرمان فرانکه که بعدها به استادی دانشگاه رسید، توانست به کمک حمایتهای مالی فراوان مردم و عواید مؤسسات اقتصادی خود در گلاوخا (3) در هاله، تأسیساتی برای آموزش و تعلیم و تربیت به اضافهی مکانهای آموزشی چند منظوره تأسیس کند. این تأسیسات با نام «مؤسسات گلاوخا» گاه تا حدود 2,000 نفر را در خود جای میدادند که به زندگی و تحصیل در این مؤسسات میپرداختند.
مجموعهی آموزشی و تربیتی فرانکه که در اروپای آن زمان بیهمتا بود و فرانکه خود، آن را «شهر خداوند» مینامید، سرمشقی برای بسیاری از نهادهای خیریه و یتیم خانههای پروتستان و نیز الگویی برای کار آموزشی در مؤسسات خیریه شد.
در طی پنجاه سال، در نیمهی اول قرن هجدهم میلادی، این مجموعه گسترش یافته و شامل پنجاه بنای مختلف برای اقدامات عام المنفعه مانند آموزش و پرورش ایتام و دیگر کودکان و آموزش الهیات میشد. این مجموعه پس از مرگ فرانکه و به یاد شاهکار زندگی بانی آن «موقوفات فرانکه» نام گرفت.
در این مجموعه، محلی برای زندگی ایتام، مدارسی برای کودکان از همهی طبقات و اقشار اجتماعی، مرکز تعلیم و تربیت سلطنتی، چند بیمارستان، یک کتابخانه، یک مجموعهی (کلکسیون) علوم طبیعی، یک کتابفروشی و چاپخانه، یک داروخانه و مرکزی برای ارسال داروها، کارگاه روغنکشی، کارگاه تهیهی
الکل، گاوداری، باغ، مزرعه و باغ میوه وجود داشت.
مؤسسات گلاوخا و موقوفات فرانکه به زودی به مرکزی تبدیل شد که در شهر هاله اقداماتی چشمگیر و فراتر از امور عام المنفعه انجام میداد ؛ در قرن نوزدهم، این موقوفات، «شهر مدرسهی» شناخته شدهای در شهر هاله بود.
وقفنامه (سند بنیاد نهادن این موقوفات) را امیر براندنبورگ (4)، که بعدها پادشاه فریدریش اول (5)از پروس لقب گرفت، در 19 سپتامبر 1698 صادر کرد.
این شاهکار تعلیمات اجتماعی فرانکه، 250 سال به طور مداوم و مستقل به عنوان تأسیساتی عام المنفعه به کار خود ادامه داد تا این که در 20 سپتامبر 1946، به دلیل روی کار آمدن حکومت سوسیالیستی ساکسن (6)، شخصیت حقوقی آن از درجهی اعتبار ساقط شد.
از آن به بعد این موقوفات با تمام دارایی آن در دانشگاه مارتین لوتر شهر هاله ادغام شد. اما 45 سال بعد، کوتاه زمانی پس از فروپاشی جمهوری دمکراتیک آلمان شرقی و وحدت دو آلمان، مسؤولان حکومت نوپای ایالت ساکسن، ادغام این موقوفات را در حوزهی مدیریت دانشگاه هاله غیرقانونی دانسته و استقلال این نهاد وقفی را به آن بازگرداندند.
در طی حکومت جمهوری دمکراتیک آلمان شرقی، هم اهداف عام المنفعهی مذهبی - پروتستانی این موقوفه که از سوی فرانکه تعیین شده بود و هم مجموعهی بناها با بیاعتنایی کامل روبهرو شده و ساختمانها در حال نابودی بود، اگر چه از این مجموعه در دورهی حاکمیت کمونیستها همچنان به عنوان مراکز آموزشی استفاده میشد. به دلیل این انقطاع 45 ساله، ماهیت وجودی این تأسیسات از حافظهی تاریخی بسیاری از افراد پاک شد.
از آغاز دههی 90 میلادی، چندین نهاد خصوصی و دولتی برای احیای مجدد موقوفات فرانکه تلاشهایی را آغاز کردند. در سال 1991 م، این موقوفات به طور رسمی به صورت «موقوفاتی با حقوق عمومی» درآمد . وزارت کشور، وزارت فرهنگ ایالت ساکسن. آنهالت، شهرداری هاله، بنیاد خیریهی حفاظت از آثار باستانی آلمان، موقوفات فولکس واگن و بسیاری از نهادها و سازمانها با همکاری یکدیگر به بازسازی بناهایی که بخش اعظم آنها در حال نابودی است برخاستهاند. همچنین استفادههای بعدی از این مجموعه، اکنون دیگر کاملا در جهت اهداف تعلیم و تربیت اجتماعی که از ابتدا مورد نظر واقف بوده، تعیین و تا حدودی مجددا راهاندازی شده است.
«با توجه به زمینههای تاریخی و اقدامات عظیم واقف و بانی آن، لازم است تا موقوفات فرانکه مجددا
به «باغی» برای تعلیم و تعلم، مکانی برای ارتباطات اجتماعی و تربیتی و همزمان به مکانی متفاوت برای فعالیتهای علمی و زندگی فرهنگی مبدل شود». پاول رابه (7)، رئیس موقوفات فرانکه با ابراز این سخنان به مناسبت سیصدمین سال بنیانگذاری این موقوفات در سال 1998 در هاله، بر احیای مجدد این نهاد تأکید کرد.
البته تاکنون فقط بخش کوچکی از تأسیسات تعلیم و تربیتی این مجموعه به تملک موقوفه درآمده است، زیرا به دلیل از دست رفتن کل داراییهای موقوفه در طی این سالها، تولیت موقوفه فقط به تدریج میتواند سرمایهی لازم را گردآوری کند. بخش اعظم اعانات نقدی گردآوری شده، صرف مرمت و بازسازی بناهایی شده که همه جزو آثار ملی به ثبت رسیدهاند. این اقدامات پیش فرضهای لازم برای حیات دوبارهی این نهاد را فراهم میآورد.
از این مجموعه تاکنون یتیم خانهی تاریخی آن بازسازی شده که هماکنون به مرکز فرهنگی و نمایشگاه تغییر کاربری داده ؛ آرشیو موقوفات فرانکه و کتابخانهی مرکزی آن نیز مرمت شده و با 57,000 جلد کتاب از قرون 17 و 18 میلادی دربارهی مذهب، تاریخ، تعلیم و تربیت، پزشکی و علوم طبیعی، دسترسی پژوهشگران به این کتب برای تحقیق دربارهی تاریخچه و روند پیشرفت این علوم را امکانپذیر ساخته است.
علاوه بر این، مهدکودک روزانهی اگوست هرمان فرانکه نیز از سال 1998 آغاز به کار کرده که مهدکودکی با روشهای اصلاحی تعلیم و تربیتی برای نگهداری از 120 پسر و دختر از بدو تولد تا شش سالگی است و بر طبق سنن تعلیم و تربیتی فرانکه اداره میشود. در این مهدکودک، کودکانی از طبقات مختلف اجتماعی پذیرفته میشوند.
در مجموعهی تأسیسات موقوفات فرانکه تعداد زیادی مؤسسات آموزشی مختلف وجود دارد که نهادهای دیگری بر پایهی روشها و شروط واقف آنها را اداره میکنند ولی در حال حاضر جزو موقوف علیههای این اوقاف نیستند. از جملهی این مؤسسات، یک مرکز حرفهآموزی برای جوانان بیکار، چندین مدرسهی ابتدایی و دبیرستان، یک مرکز اسناد با موضوع «انجیل» (8)، یک خوابگاه برای دانشجویان الهیات ، چندین دانشکده از جمله دانشکدهی علوم تربیتی دانشگاه هاله و مرکزی برای پژوهشهای کلیسایی وجود دارد.
البته تولیت اوقاف فرانکه به ریاست پروفسور پاول، در نظر دارد تا همهی مراکز تعلیم و تربیتی و علمی، به خصوص مدارس را (یعنی همهی آنچه زمانی در تملک این موقوفه بوده) مجددا در اختیار بگیرد، اما فعلا در شرایطی که این موقوفه در حال بازسازی و سازماندهی مجدد است، نمیتوان قضاوت کرد که آیا این هدف عملی و واقع بینانه است یا خیر.
موقوفات فرانکه برای هاله فقط یکی از نمونههای سنت چند صد سالهی اوقاف در آلمان است، اما این نمونه نشان میدهد که واقفان خصوصی چه تأثیر عمیقی بر روند رشد و پیشرفت جامعه دارند. سرنوشت این موقوفه همچنین نشان میدهد که اگر دولتی از ماهیت وجودی موقوفات به طور قانونی حمایت نکند، چه اتفاقی میافتد. در قوانین کشوری و ایالتی آلمان، موقوفات از حق حمایت قانونی برخوردارند. به ویژه از هنگامی که دولت دست به اصلاحاتی زده و با کاهش نهادهای دولتی سیاست خصوصی سازی وسیع را در پیش گرفته، مجددا بحث وضع قوانین بهتر و بیشتر به نفع موقوفات و بنیادهای عام المنفعه بالا گرفته است.
تعریف «وقف» و اصول حقوقی آن در آلمان
در حوزهی کشورهای آلمانی زبان، «وقف» به معنای اختصاص دادن داوطلبانهی اموال و داراییهای شخصی، اغلب با هدف صرف عواید آنها در اقدامات اجتماعی - خیریه توسط یک واقف است. برای ادارهی اموال و رقبات وقفی، شخص واقف یا فردی که از سوی او وکالت تامالاختیار داشته باشد، نهادی مستقل بنیاد مینهد که این نهاد نیز به «موقوفه» موسوم است (9).
واژهی «موقوفه» از نظر قانونی به نهادهای مختلفی اطلاق میشود یعنی مؤسسات و نهادهایی با وضعیتهای حقوقی مختلف میتوانند نام موقوفه بر خود نهند. البته در حقوق مدنی آلمان، «موقوفهها» نهادهایی هستند که «توانایی رفتار در چارچوبهای قانونی و پاسخگویی در مقابل قانون» را داشته باشند. بنیادهای عام المنفعه و «موقوفات دولتی با حقوق مدنی» نیز جزو این نهادها به شمار
میآیند. بنیادهای عام المنفعه و موقوفات میتوانند به شکل «شرکت با مسؤولیت محدود (GmbH) «، «انجمن ثبت شده (.e.v) «، «موقوفات کلیسایی با حقوق مدنی»، «موقوفات و بنیادهای عام المنفعهی خصوصی بدون حقوق مدنی»، «موقوفات خصوصی بدون حقوق مدنی»، «موقوفات دولتی بدون حقوق مدنی» و دیگر اشکال حقوقی باشند. در آلمان فقط برای موقوفاتی که «قادر به رفتار در چارچوبهای قانونی » باشند، در «مجموعه قوانین عمومی»، قوانینی اختصاص یافته است، در حالی که موقوفات دیگر، از قوانین مربوط به حقوق ارث و وام تبعیت میکنند.
بخش اعظم موقوفات آلمان جزو «موقوفات قادر به رفتار در چارچوبهای قانونی با حقوق مدنی» هستند. در سال 1998، از مجموع 7,780 موقوفه و بنیاد عام المنفعه در آلمان، 5,006 موقوفه یعنی حدود 64 درصد، جزو موقوفات دولتی تحت حمایت قوانین مدنی بودند. بر طبق کتاب «مجموعه قوانین مدنی»، واقف این گونه موقوفات در چارچوب حقوق جزای خصوصی، باید مجوز تأسیس را از ایالتی که موقوفات در آن قرار دارند، دریافت دارد زیرا حتی اگر موقوفهای توسط خود ایالت تأسیس نشده باشد، باز هم تابع قوانین ایالتی است .
دربارهی شخصیت حقوقی یک موقوفه یا یک بنیاد عام المنفعه، مقامات مسؤول ایالتی، اغلب شامل مسؤولان وزارت فرهنگ یا وزارت کشور، تصمیمگیری میکنند. این مسؤولان باید اساسنامهی این گونه نهادها را قبل از تأسیس آن بررسی کرده و مجوز صادر کنند.
اساسنامه باید با قوانین ایالتی دربارهی نظارت بر قوانین موقوفات و بنیادهای عام المنفعه مطابقت داشته باشد. از نظر قانونی، در اساسنامه باید اطلاعاتی دربارهی واقف یا هیأت مؤسس بنیاد خیریه، محل زندگی، اهداف موقوفه، دارایی موقوفه و موارد استفادهی عایدات، درج شده باشد. مهمترین مسأله، درج جزئیات کامل دربارهی اهداف موقوفه یا بنیاد عام المنفعه است. اکثر ایالات آلمان فقط برای موقوفاتی مجوز صادر میکنند که برای نیل به اهداف اجتماعی یا عام المنفعه تأسیس شده باشند زیرا موقوفات قانونی از امتیازات مالی خاصی برخوردار میشوند. البته در «مجموعه قوانین مدنی» اهداف مشخصی برای موقوفات ذکر نشده، اما اغلب ایالات آلمان تأکید دارند که موقوفات اهدافی عام المنفعه داشته باشند. از نظر قانونی مجوز ایالتی که موقوفه در آن واقع شده ضروری است.
علاوه بر موقوفاتی با اهداف عام المنفعه، موقوفاتی با اهداف شخصی نیز در آلمان وجود دارند.
عواید این موقوفات فقط برای استفادهی واقف و خانوادهی وی، مؤسسات وابسته به واقف یا گروههای خاصی که از سوی واقف تعیین شده، تعلق میگیرد و به همین دلیل نیز این دسته از موقوفات تحت حمایت دولت نیستند و دولت هیچ گونه نظارتی بر آنها نداشته یا فقط نظارتی محدود بر آنها دارد. این گونه نهادها از امتیازاتی که به موقوفات عام المنفعه تعلق میگیرد، بهره نمیبرند و دارای شخصیت حقوقی مستقل نیستند. این بدان معناست که مسؤولیت تولیت آنان باید بر عهدهی فرد یا مؤسسهای که دارای شخصیت حقوقی است قرار گیرد.
حمایت از اهداف آموزشی و علمی طبق قوانین همهی ایالات آلمان جزو اهداف عام المنفه محسوب میشود. از آنجا که دولت خود علاقه و توجهی خاص به امر حمایت از آموزش و پرورش و علم دارد، علاوه بر موقوفات مذکور، خود دولت نیز برای نیل به این اهداف، بنیادهای خیریه و موقوفاتی تأسیس کرده یا تولیت و ادارهی آنها را به عهده گرفته تا بتواند دوام آنها را تضمین کند. دولت بر این گونه نهادها که فقط اهداف عام المنفعه دارند، نظارت دایمی داشته و آنها خود جزو مؤسسات دولتی یا ملی به شمار میآیند.
با قانونی شدن یک موقوفه یا بنیاد خیریه، این نهاد دارای حقوق و وظایفی در مقابل دولت میشود. نهادهای مسؤول نظارت بر موقوفات در هر ایالت موظفند موقوفات قانونی را در تمام مسائل مشاوره و راهنمایی کنند. در مقابل موقوفات و بنیادهای خیریه نیز باید همهی معاملات مهم خود را به اطلاع مسؤولان رسانده و در مقابل قانون پاسخگو باشند. نهادهای ناظر مراقبند تا معاملات موقوفات و نهادهای خیریه مطابق با اساسنامه و قوانین جاری باشد. به ویژه ادارهی داراییهای موقوفات وبنیادهای خیریه و نیز موارد استفادهی آنها تحت نظارت مستقیم دولت است.
موقوفات - برخلاف اعانات - دایمی و مداوم هستند. براساس حقوق مدنی آلمان رقبات و دارایی را که وقف در اختیار موقوفات خود قرار میدهد، دارای «شخصیت حقوقی» مستقل و خودگردان بوده که مانند اشخاص حقیقی، حق حیات و در اغلب موارد حتی «حق حیات ابدی» دارد. این حیات را هیچ کس حتی خود واقف نمیتواند به پایان رساند. پس از تأسیس موقوفه، این نهاد فقط در
مقابل اساسنامهی ثبتی و قوانین دولتی اوقاف مسؤول است.
علیرغم یا شاید به خاطر همین استقلال است که تأسیس یک موقوفه امتیازات بسیاری دارد. تأسیس یک موقوفه این امکان را به واقف میدهد تا (برخلاف اعانهدهندگان) دست به اقدامات عام المنفعهای زند که شخصا آنها را تعیین کرده و پیگیری برای انجام آنها، حتی پس از مرگ وی نیز تضمین شده است. به همین دلیل نیز موقوفات و بنیادهای خیریه تقریبا به طور کامل بر اساس تمایلات واقفان اداره میشود، حتی اگر این افراد سالها پیش درگذشته باشند. بر این اساس برای بسیاری از واقفان این امکان فراهم میآید تا تمایلات و اقدامات آنان پس از مرگشان نیز پیگیری شده و تداوم یابد و در ذهن نسلهای آینده نام و یاد آنان باقی بماند.
بخش سوم به عنوان نیروی سوم
موقوفات و بنیادهای خیریه و عام المنفعه جزو نهادهای موسوم به سازمانهای غیرتخصصی به شمار میروند که حوزهی فعالیت آنها از سوی کارشناسان اقتصاد ملی و اقتصاد اجتماعی به «بخش سوم» موسوم است. نهادهای «بخش سوم» مرزبندی مشخصی با بخشهای دیگر یعنی دولت و اقتصاد دارند زیرا فعالیتهای آنها نه تحت تأثیر و وابسته به اقدامات دولتی است و نه از حوزههای اقتصادی نشأت گرفته است.
موقوفات اغلب کاربردی تکمیلی یا ابتکاری دارند. موقوفات از آن دسته از گروههای اجتماعی حمایت میکنند که به دلیل محدودیتها و مسائل بودجهی دولت، نمیتوان نیازهای آنان را بدون فشار به بودجهی دولتی برآورده کرد. به دلیل استقلال حقوقی موقوفات، آنان نباید برای نیل به اهداف خود، به اختصاص بودجهی دولتی یا عایدات حاصل از بخشهای اقتصادی و بازار متکی باشند. البته موقوفات فقط یکی از اشکال نهادینهی مؤسسات عام المنفعه هستند. در کنار موقوفات، انجمنها، گروهها و سازمانهای ملی نیز فعالیت دارند. در مقایسه با دویست و هشتاد هزار انجمن ثبت شده، تعداد 7,235 موقوفهی ثبت شده در سال 1996، فقط کسری از نهادهای عام المنفعه در آلمان هستند. فقط 6 درصد مخارج اقدامات عام المنفعه توسط موقوفات تأمین میشود. از هر 100 مارک که در بخش سوم جریان دارد، فقط کمتر از یک مارک از سوی موقوفات هزینه میشود.
در مقایسه با کشورهایی مانند امریکا و انگلیس که نسبت به آلمان موقوفات از حمایت بیشتری برخوردارند، این ارقام چندان نیز غیرمعمول نیستند. در چارچوب کل اقتصاد، موقوفات در دیگر کشورها نیز نقش چندان گستردهای بر عهده ندارند. با این حال موقوفات عام المنفعه یکی از نهادهای مورد توجه هستند زیرا تعداد موقوفات آلمان در سالهای گذشته افزایش چشمگیری داشته است: بین سالهای 1983 و 30،1991 درصد کل موقوفاتی که در قرن دهم میلادی تاکنون تأسیس شده، پا به عرصهی وجود گذاردهاند. با توجه به این رشد عظیم، این سؤال مطرح میشود که چرا بخش موقوفات در آلمان چنین افزایش انفجارآمیز و یک بارهای داشته و کدام تغییرات سیاسی زمینهساز این گسترش بوده است.
از یک سو کارشناسان بر این اعتقادند که رشد چشمگیر موقوفات در سالهای اخیر به این دلیل است که دولت به طور روز افزونی خود را از قید مسؤولیتهای اجتماعی آزاد ساخته و ایجاد موقوفات خصوصی برای پر کردن این خلأ است. اما واقعیات نکات دیگری را نیز ثابت میکنند. براساس دادههای موسسهی مائسناتا (10)، مؤسسهای که در برلین به تحقیق دربارهی بخش سوم میپردازد، نهادهای عام المنفعه در آلمان هنوز هم تا 60 درصد بودجهی خود را مستقیم یا غیرمستقیم از منابع دولتی دریافت میکنند. این رقم بسیار بیش از کشورهای اروپایی همسایه است که در آنها به طور متوسط فقط 40 درصد سرمایهی نهادهای عام المنفعه از منابع دولتی تأمین میشود. در حالی که در دیگر کشورهای صنعتی، این نهادها 50 درصد مخارج لازمه را خود تأمین میکنند، این رقم برای موقوفات آلمان فقط 28 درصد است. عایدات حاصل از اعانهدهندگان در آلمان 4 درصد بودجهی این نهادها را تشکیل میدهد. در دیگر کشورهای صنعتی این رقم به طور متوسط 5ر9 درصد است.
جامعه شناسی آلمانی، رالف دارندورف (11)، معاون پارلمانی سابق در امور خارجی و عضو پارلمان اروپا در بروکسل معتقد است که
بخش سوم در آلمان هنوز هم وابستگی زیادی به شبکهی تشکیلات دولتی دارد، در حالی که باید براساس انگیزههای واقعی، اوقاف و بنیادهای خیریه، نهادهایی مردمی، خودجوش و اختیاری میباشند. حضور دایمی نهادهای دولتی در حوزهی اقدامات عام المنفعه در آلمان، بیشک یکی از دلایلی است که مسؤولان دولتی و سیاسی اهمیت و لزوم وجود موقوفات خصوصی را تاکنون و آنچنان که باید درک نکردهاند.
هلموت. ک. آنهایر (12)، پروفسور مرکز سازمانهای غیردولتی و تأسیسات مردمی در مدرسهی عالی اقتصاد لندن، جایگاه اجتماعی موقوفات را بدین گونه توصیف میکنند: «موقوفات تاکنون همواره به عنوان نهادهایی جذاب و خاص مطرح بودهاند، از یک سو به عنوان دژ محافظهکارانه و اسباببازی ثروتمندان از آن استفاده شده و از سوی دیگر به عنوان بیان فداکارانهی انگیزههای انسان دوستانه تحسین شده است». وی معتقد است که این «بیان فداکارانهی انگیزههای انسان دوستانه» دلیل اصلی رشد چشمگیر موقوفات در سالهای اخیر بوده است. در تاریخ آلمان هرگز قبلا چنین دورهای وجود نداشته که وضعیت سیاسی و اجتماعی برای مدتی چنین طولانی ثابت مانده باشد.
از حدود پنجاه سال پیش تاکنون تورمی شدید و یا جنگی ویرانگر به وقوع نپیوسته و به همین دلیل داراییهای افراد در آلمان کاهش نیافته است. ثبات سیاسی، ثبات اقتصادی به همراه داشته است. سطح زندگی مرفه آلمانیها، موجب شده تا آنان سرمایهها و داراییهای شخصی خود را در موقوفات عام المنفعه به جریان اندازند.
اگر چه انجام اصلاحاتی در قوانین حقوقی موقوفات آلمان، در حال حاضر به طور جدی مورد بحث قرار گرفته ، اما به زحمت میتوان امکان دریافت امتیازات مالیاتی را به عنوان انگیزهای برای علاقهی مردم به ایجاد موقوفات ذکر کرد. به ویژه آن که در قانون موقوفات آلمان از سال 1977 تاکنون، تغییرات اساسی ایجاد نشده است. البته پیشنهاداتی برای تغییر قوانین حقوقی موقوفات و بنیادهای عام المنفعه مطرح شده که تاکنون به تصویب نرسیده است. این پیشنهادات که چارچوبهای اصلی آن مورد حمایت همهی احزاب آلمان قرار گرفته، توسط وزیر دارایی مسکوت گذارده شده، زیرا وی معتقد است که با اعطای امتیازات مالیاتی بیشتر به موقوفات ، سطح درآمدهای مالیاتی کاهش مییابد. البته در برخی ایالات مانند شلزویک - هولشتاین تغییراتی در قوانین به نفع موقوفات به وجود آمده است.
زمینههای تاریخی
تاریخچهی تشکیل نهادهای وقفی در آلمان به آغاز قرون وسطی باز میگردد. اغلب موقوفاتی که در قرون وسطی بنیاد نهاده شد، موقوفات بیمارستانی بودند که به نیازمندان، خدمات پزشکی ارائه میدادند. در جامعهای بدون خدمات اجتماعی دولتی، فقرا، بیماران، زنان بیوه و یتیمان فقط در بیمارستانهایی که توسط کلیسا یا افراد ثروتمند بدین منظور وقف شده بود، مراقبت میشدند و خدمات پزشکی رایگان دریافت میکردند.
بسیاری از موقوفات قدیمی بیمارستانی آلمان، هنوز هم به مراقبت از افراد نیازمند جامعه میپردازند. موقوفات وابسته به کلیسا مانند موقوفات «یوهانیس هوف» (13) در هیلدسهایم (14) که در سال 1160 میلادی بنیاد نهاده شد، «موقوفات خیریهی پروتستانی» (15) در رگنزبورگ (16)، تأسیس شده در سال 1296 میلادی و موقوفات بیمارستانی "Heilig Geist" در نورنبرگ (17)، از سال 1339 م، چند نمونه از موقوفات کلیسایی هستند.
منشأ اندیشهی شکلگیری موقوفات در اروپا بسیار قدیمیتر از ظهور مسیحیت است. در قوانین حقوقی رومیان باستان چارچوب مشخصی برای رقبات وقفی وجود نداشت. اما این امری معمول بود که اشخاص متمول، دارایی خود را برای اهداف مشخصی وقف کرده و فردی را نیز برای سرپرستی این اموال پس از مرگشان و نظارت بر مصرف عایدات برای اهدافی معین، تعیین کنند.
کلیسای کاتولیک وارث سنت رومی وقف بود و به جمعآوری اعانات برای اهداف عام المنفعه میپرداخت (به زبان لاتین: Causae Pioe). کلیسای کاتولیک، هم مؤمنان را به این امر تشویق میکرد و هم خود موقوفات عام المنفعه بنیاد مینهاد. این موقوفات قرون
متمادی خارج از چارچوب قوانین دنیوی حاکم بر جامعه به حیات خود ادامه داده و از پرداخت هر گونه مالیاتی معاف بودند. حتی بعدها که این معافیت از میان رفت، اندیشهی اعطای امتیازات مالی به نهادهای عام المنفعه، صرفنظر از بستر رشد آنها، تا امروز نیز بر جای مانده است.
هنوز هم مهمترین هدف ثبت شدهی موقوفات آلمان، پرداختن به امور عام المنفعهی اجتماعی است. این مطلب نشان میدهد که موقوفات آلمان ریشه در امور خیریهی کلیسایی در قرون وسطی دارد. از آنجا که در اواخر قرون وسطی قوانینی وضع شد تا عمدهی اموال و دارایی کلیسا به دولت منتقل شود (سکولاریزاسیون)، بسیاری از وظایف اجتماعی که بر عهدهی موقوفات کلیسایی بود، بر عهدهی دولت مستقل واگذار شد.
به این ترتیب موقوفات بیمارستانی کلیساها به تدریج زیر پوشش خدمات اجتماعی دولتی درآمدند و موقوفات بنیاد نهاده شده برای کمک به فقرا، پیران و بیماران نیز با ایجاد بیمهها و کمکهای اجتماعی از سوی دولت، اهمیت خود را از دست دادند. امروزه هدف موقوفات مخصوص کمک رسانی به نیازمندان، در وهلهی اول یاری رساندن به کشورهای جهان سوم، کمک به آسیب دیدگان بلایای طبیعی و اجتماعی، کمک به بیوگان و خانوادههای تک سرپرست و خانوادههایی است که بر اثر بیکاری سرپرست خانوار، نیاز به کمک دارند.
در آلمان، دولت بخش عمدهی وظایف کمک رسانی به نیازمندان را خود بر عهده گرفته و اگرچه همهی تأسیسات اجتماعی دولتی نیستند ولی بخش اعظم بودجهی لازم را دولت در اختیار آنها قرار میدهد. مؤسسهی خیریهی بتل (18) در سال 1867 از سوی پاستور بودل شوینگ (19) برای پرستاری و سرپرستی معلولان، بیماران و افراد مسن نهاده شد و مثالی از موقوفات کلیسایی با اهداف اجتماعی است که بخش اعظم بودجهی آن از مدتها قبل، از سوی دولت تأمین میشود.
اهداف آموزشی و تربیتی در موقوفات آلمان
تاریخچهی تشکیل اولین موقوفهی تأسیس شده برای پشتیبانی از اهداف آموزشی و تربیتی، با سنت ایجاد موقوفات مخصوص کمک رسانی به نیازمندان ارتباطی تنگاتنگ دارد ؛ چرا که اولین پیش نیاز برای پشتیبانی از امر ترویج آموزش و پرورش، اعطای کمک هزینههای تحصیلی به دانشآموزان و دانشجویان فقیر است. مثلا در سال 1484 موقوفات هالفاگن (20) و در 1602، موقوفات پارشام (21) در لوبک (22) بدین منظور بنیاد نهاده شد. این موقوفات در اصل کمک هزینههایی به دانشجویان الهیات پرداخت میکردند که تربیت نسلهایی از کشیشان را تضمین میکرد . حتی امروزه نیز که رشتههای تحصیلی گسترش یافته، یکی از اهداف بسیار مهم موقوفات، اعطای کمک هزینههای تحصیلی است.
از آنجا که دولت بودجهی لازم برای تحصیلات پایهی ابتدایی تا دبیرستان همهی شهروندان نیازمند را تأمین میکند، موقوفات سهم عمدهای در حمایت از نخبگان در تحصیلات عالیه بر عهده گرفتهاند. اهمیت موقوفات در راهیابی افراد با استعداد اما فقیر، در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی تا حدودی کاهش یافت زیرا پنجاه درصد همهی دانشجویان از حمایت دولتی برخوردار شدند. اما در سالهای اخیر سهم دولت به 13 درصد کاهش یافته است. با تأسیس موقوفات رزالوکزامبورگ (23) در اوایل دههی نود میلادی، مجددا حمایت از دانشجویان برگزیده به وسیلهی اعطای کمک هزینهی تحصیلی، ادامهی تحصیل آنان را ممکن ساخته است. امروزه موقوفاتی که عواید آنها صرف سرمایهگذاری در تحصیلات پایه شود، بسیار کاهش یافته است. در حال حاضر فقط برخی مدارس خصوصی یا مدارس شبانه روزی با اهداف مشخص تعلیم و تربیتی تحت حمایت موقوفات هستند.
امروزه حمایت از اقدامات و پژوهشهای علمی، پس از اهداف اجتماعی و آموزشی، جزو اهداف موقوفات آلمان محسوب میشود. 1,800 موقوفه، بخش یا کل عایدات خود را به حمایت از پژوهشهای علوم طبیعی، پزشکی یا علوم انسانی اختصاص دادهاند.
بر طبق فهرست موقوفات آلمان، قدیمیترین موقوفه با هدف اصلی حمایت از پژوهش «مدارس عالیهی وقفی بامبرگ (24) و «موقوفات
دکتر یوهانس مولیوس (25) «است.
مدارس وقفی بامبرگ را اسقف اعظم، ارنست فون منگرز دورف در سال 1568 برای حمایت از پژوهش و آموزش نسل پژوهشگران و دانشمندان در دانشگاه بامبرگ تأسیس کرد. کمی بعد در سال 1559، دکتر یوهانس مولیوس با تأسیس موقوفهای، بودجهی یک کالج دانشجویی را تأمین کرد. این موقوفه هنوز هم به حیات خود ادامه داده و به حمایت از پژوهشهای علمی میپردازد.
تاریخچهی موقوفات آلمان در قرن بیستم با «انجمن موقوفات علوم آلمان» که در سال 1920 از سوی بخش اقتصادی آلمان بنیاد نهاده شد، پیوند خورده است. از همان زمان، «انجمن کمکهای اضطراری به علوم آلمان » به سرپرستی فریدریش فون زیمنس تأسیس شد که بعدها به «اتحادیهی پژوهشی آلمان» تبدیل گردید. امروزه این اتحادیه شامل 242 موقوفه و سرمایهی کل 3ر1 میلیارد مارک است. سالانه 71 میلیون مارک برای حمایت از پژوهشهای علمی اختصاص مییابد. این بودجه به صورت کمک به طرحهای پژوهشی، جوایز علمی و کمک هزینهی دانشجویی بین نهادها، مراکز پژوهشی، آکادمی آلمانی تبادل دانشجو و غیره تقسیم میشود.
موقوفات «فولکس واگن» که در سال 1961 تأسیس شد، نهادی بسیار عظیم است که تاکنون از 21,000 طرح پژوهشی با هزینهی کل 4ر4 میلیارد مارک، حمایت کرده است. عواید این موقوفه تقریبا به همهی حوزههای پژوهشی اختصاص یافته است. موقوفات «فولکس واگن» نه تنها از طرحهای پژوهشی در دست اجرا در دانشگاهها و مراکز مختلف حمایت میکند، بلکه خود نیز طرحهای پژوهشی مختلفی را تعریف کرده و بودجهی اجرای آنها را تأمین میکند. در کنار این موقوفات بزرگ، موقوفات کوچکی نیز در بخشهای صنعتی و اقتصادی فعالیت دارند که اغلب به حمایت از حوزههای پژوهشی خاصی میپردازند. شناخته شدهترین آنها هر ساله کمک هزینههایی برای پایان نامههای دکترا به دانشجویان اعطا میکنند. بنیادها و موقوفات تحصیلی و موقوفات همسو با احزاب سیاسی مختلف مانند «بنیاد کنرادآدناوئر (26)»، «بنیاد فردریش ابرت (27)»، «بنیاد هاینریش بل (28)» و «بنیاد هانس زایدل (29)»، در خارج از مرزهای آلمان نیز شناخته شده هستند.
اهداف هنری
اغلب مردم تصور میکنند که حمایت از هنر یکی از وظایف مهم موقوفات است اما این برداشت چندان با واقعیت مطابقت ندارد. فقط یازده درصد از موقوفات آلمان با هدف حمایت از هنر و فرهنگ تأسیس شدهاند. شاید این برداشت ریشه در این واقعیت تاریخی داشته باشد که از دوران باستان بسیاری از ثروتمندان، دارایی خود را در راه اعتلای هنر و تأمین زندگی هنرمندان صرف میکردند و به این ترتیب جامعه نیز احترام خاصی برای آنان قائل بود. بیشک مشهورترین فردی که در دوران باستان ثروت خود را در راه هنر صرف کرد، شهروند رومی «مائسناس " Maecenas " بود که واژهی " Mazen " به معنای حامی هنر و فرهنگ نیز از نام او برگرفته شده است. مائسناس (74 ق م - 8 م) متولد آرزو در خانوادهای اشرافی رشد کرد. وی معتقد بود که با حمایت از شاعران رومی با استعدادی مانند ویرژیل و هوراس، وظیفهی خود را در مقابل جامعه و دولت انجام میدهد.
امروزه در آلمان، نام بسیاری از صاحبان صنایع بزرگ و سرمایهداران با موقوفات عظیمی در حوزهی هنر پیوند خورده است. پترلودویک (30)، صاحب کارخانهی شکلاتسازی در آخن و سرمایهدار سویسی، هانس هانریش تیسن (31) از معروفترین افراد در کشورهای آلمانی زبان هستند که پس از جنگ جهانی دوم، سرمایهی خود را وقف حمایت از هنر و تهیه مجموعههای هنری بزرگ کردهاند. بازدید از مجموعههای هنری گردآوری شده توسط این افراد، به طور دایم یا در فواصل معینی برای همگان امکانپذیر است. یکی دیگر از اقدامات موقوفات در حوزهی هنر و فرهنگ، اهدای جوایز بینالمللی است.
جایزهی آدلبرت فون چامیسو (32)برای هنرمندان غیرآلمانی که آثاری به زبان آلمانی پدید آوردهاند، از اعتبار ویژهای برخوردار است. همچنین جایزهی اروپایی ترجمه که از سوی موقوفات آلفردتوپفر (33) اهدا میشود نیز جایگاه ویژهای دارد. در حوزهی موسیقی، جایزهی
ارنست فون زیمنس، از اهمیتی همپای جایزهی نوبل برخوردار است. موقوفات زیمنس با اهدای این جایزه، از یک عمر کار هنری هنرمندان برجسته قدردانی کرده و همزمان جایزهای به همان مبلغ به موسیقی دانان جوان اهدا میکند.
اهداف پزشکی و بهداشتی
اقدامات موقوفاتی که در حوزهی پزشکی و بهداشت فعالیت دارند، کمتر برای عموم شناخته شده هستند. حدود 1,000 موقوفهای که در آلمان در این بخش فعالیت دارند، چندین برابر بودجهی موقوفات و بنیادهای حوزهی فرهنگ و هنر را در اختیار دارند.
شاید محبوبیت کمتر موقوفاتی که به حمایت از بهداشت و سلامتی عموم میپردازند به این دلیل باشد که بنیادها و موقوفاتی که از پژوهشهای انجام گرفته برای تولید محصولات سودآور در شرکتهای بزرگ دارویی حمایت میکنند، به سختی از نهادهای عام المنفعه در این حوزه که به حمایت از اقداماتی برای بهبود سلامتی عمومی میپردازند، قابل تفکیکاند.
چند تن از همسران رؤسای جمهور آلمان نیز موقوفاتی بنیاد نهادهاند از جمله «موقوفات دکتر میلدرد شیل (34)» و «موقوفات کریستیان هرزوک (35)» که با جمعآوری اعانه و یاری خواستن از عموم مردم سرمایهای گردآوری کرده و هم اکنون در زمینهی اقدامات خیریه در حوزهی پزشکی و بهداشت عمومی بسیار فعالاند.
حفاظت از محیط زیست جزو اهداف 400 موقوفهی آلمان است. اگر چه به نسبت موقوفات و بنیادهایی که در حوزههای دیگر فعالاند، تعداد این گروه کمتر است اما تأثیری که اقدامات آنان در سالهای گذشته برجای گذارده ، بسیار عمیق و اساسی بوده است.
بنیاد " world wide fund for Nature " در آلمان، در سال 1963 با اهداف زیست محیطی بنیاد نهاده شد. اهمیت این نهاد در حال حاضر، مرهون فعالیتهای آن در دههی 80 میلادی است که رئیس سابق شرکت فولکس واگن سرپرستی آن را بر عهده داشت.
در حالی که در گذشتهای نه چندان دور یعنی در دههی 60 و 70 میلادی قرن بیستم، حمایت از اقدامات زیست محیطی برخی موقوفات و بنیادها کم اهمیت شمرده میشد، امروزه یکی از اهداف مهم سیاسی و اجتماعی حفاظت از محیط زیست است. «موقوفات زیست محیطی آلمان» که در سال 1982 با توجه به تمایل روزافزون شهروندان به حفظ محیط زیست بنیاد نهاده شد، با حمایت مالی و کار داوطلبانهی مردم همچنان در سطح گستردهای به فعالیت خود ادامه میدهد. این نهادها در سال 1990 از حمایت دولت نیز برخوردار شدند. وزارت اقتصاد آلمان با بودجهای که از خصوصی سازی یکی از شرکتهای بزرگ فولاد فراهم آمده بود، «موقوفهی دولتی زیست محیطی» را بنیاد نهاد. این موقوفه تاکنون از 2,000 طرح زیست محیطی به ارزش کل یک میلیارد مارک حمایت کرده و سالانه «جایزهی آلمانی محیط زیست» را به مبلغ یک میلیون مارک اهدا میکند.
نگاهی اجمالی به موقوفات و بنیادهای عام المنفعهی مختلف آلمان
بیشتر افرادی که نیاز به کمک و حمایتهای مالی در زمینههای مختلف دارند به موقوفات بزرگ و شناخته شده مراجعه میکنند بدون این که بدانند در کشور آلمان تقریبا در هر حوزهای چند صد موقوفه و بنیاد وجود دارد. البته برخی از این نهادها فقط از طرحهایی که خود تعریف کرده و با اهداف آنان مطابقت دارد حمایت میکنند و نمیتوانند درخواستهای عمومی را بپذیرند. موقوفات کوچکی نیز وجود دارند که چون برای همگان شناخته شده نیستند، به آنها مراجعه نمیشود. بیشک ناشناخته ماندن این موقوفات به دلیل فقدان فهرستی عمومی است که در بردارندهی همهی موقوفات آلمان باشد.
البته بسیاری از موقوفات و بنیادهای عام المنفعه هنوز هم به دلیل ساختار حقوقی آنها (حقوق مالکیت خصوصی )، ملزم به پاسخگویی و دادن اطلاعات به دولت نیستند.
انجمن آلمانی موقوفات (36)، از سال 1990 سالانه فهرستی را منتشر میکند که اطلاعاتی دربارهی تقریبا 90 درصد موقوفات آلمان در آن درج شده است.
اتحادیهی موقوفات آلمان
این اتحادیه که نهادهای متعدد عام المنفعهای را زیر پوشش خود دارد، همراه با «اتحادیهی موقوفات برای علوم آلمان» که خود از اعضای این اتحادیه است تلاش دارد تا ساختاری تعریف شده در گسترهی موقوفات آلمان بنا کند. این اتحادیه در سال 1997، حدود 6,500 نهاد را در فهرست موقوفات آلمان معرفی کرده است.
این اتحادیه با بنیادها و موقوفاتی که اهداف عام المنفعه، خیریه و کلیسایی دارند، نمایندهی منافع اعضای خود در مقابل قانونگذاران است.
این اتحادیه در سال 1948 در ایالت بایرن و نخست تحت نام «گروه کاری موقوفات آلمان (37) «تأسیس شد و فقط نمایندگی نهادهای این ایالت را بر عهده داشت، اما در سال 1990 به اتحادیهای کشوری تبدیل شد. هدف این اتحادیه به ویژه «ترویج اندیشهی ایجاد موقوفات عام المنفعه در آلمان برای گسترش این گونه نهادها، تلاش در ترسیم تصویری عمومی از موقوفات عام المنفعه، دریافت امتیازات مالیاتی برای نهادهای عام المنفعه و موقوفات» است. بودجهی مورد نیاز این اتحادیه برای انجام اقدامات مؤثر، در وهلهی اول از سوی اعضای آن تأمین میشود. در چند مورد نیز اعتبارات دولتی برای انجام طرحهای پژوهشی به این اتحادیه تعلق گرفته است.
اتحادیهی «موقوفات برای علوم» آلمان
Der Stitverband fur die deutsche Wissenschaft.
این اتحادیه امروزه دارای 4,000 عضو است که هم افراد حقیقی و هم افراد حقوقی، سازمانها و نهادهای مختلف را در بر میگیرد. در اساس نامهی اتحادیه، هدف اصلی آن حمایت از علوم و پژوهشهای علمی ذکر شده است. ترویج آموزش، پرورش و فرهنگ نیز در زمرهی فعالیتهای این اتحادیه به شمار میآید. گذشته از آن، اتحادیه تلاش دارد تا ساختار موقوفات عام المنفعه را در آلمان، در مجموع در راستای حمایت از علایق عمومی برای تعلیم و تربیت، تحصیلات عالیه و پژوهشهای علمی بازسازی کند.
«جامعهی کمکهای اضطراری به علوم آلمان» در سال 1920 تأسیس شد تا موقعیت متزلزل و تخریب شدهی اقدامات پژوهشی را در آلمان پس از جنگ جهانی اول بهبود بخشد. افراد صاحب نامی از صاحبان صنایع مانند کارل فریدریش فون زیمنس، کارل دویسبورگ و روبرتبوش سهم عمدهای در تأسیس و پیشبرد اهداف این جامعه داشتند.
امروزه نمایندگان سرپرستی ایالتی، به طور مرتب گزارشهایی را دربارهی وضعیت اقتصادی و موقعیت علمی مناطق مختلف آلمان به رئیس هیأت مدیره ارائه میدهند و رابط بین صاحبان صنایع و مراکز علمی هستند. بودجهی این اتحادیه از اعانات و حق عضویتها تأمین میشود.
هدف مهم این اتحادیه، تضمین استقلال و بهینهسازی عملکرد علوم با استفاده از سرمایهی خصوصی است. بر این اساس اتحادیه تلاش دارد تا از پژوهشهای بنیادین و پژوهشگران برگزیده حمایت کرده و تبادل دانش را در سطح بینالمللی برقرار سازد. مهمترین اعضای این اتحادیه عبارتند از: انجمن پژوهشی آلمان (DFG) با هدف حمایت از طرحهای پژوهشی در همهی رشتهها، در دانشگاه و مؤسسات علمی غیر دانشگاهی، مؤسسهی ماکس پلانک (MPG) که پژوهش بنیادین در خارج از دانشگاه انجام میدهد و مؤسسات فرعی متعدد دارد، موقوفات الکساندر فون هامبولدت (AVH) که هزینهی دعوت و اقامت دانشمندان و پژوهشگران جوان غیر آلمانی را بر عهده میگیرد، آکادمی آلمانی تبادل دانشجو (DAAD) که از تبادل بینالمللی دانشجویان و دانشمندان حمایت میکند و موقوفات تحصیلی خلق آلمان که به دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی تا دکترا کمک هزینهی تحصیلی میپردازد.
اتحادیهی موقوفات آلمان در سالهای اخیر در بحثهای مطرح شده دربارهی اصلاح نظام آموزش عالی شرکت فعال داشته است. مسألهی اصلی این مباحث، حمایت عادلانه از پژوهشگران و استادان دانشگاهها و مدارس عالی آلمان، حداقل به شکل تقسیم عادلانهی بودجه است. اعضای این اتحادیه همچنین بر این اعتقادند که دانشگاهها باید در آینده شهریهای متناسب با سطح درآمد شهروندان از دانشجویان دریافت
کنند. البته این نظریه به بحثها و مناقشات بسیاری دامن زده است. مخالفان این طرح میگویند که دریافت شهریه، مخالف اصل حق تحصیل همگانی است. اما اتحادیه معتقد است که دریافت شهریه برای تضمین کیفیت دانشگاههای آلمان لازم است.
اتحادیه از سال 1981، در کنار حمایت مالی برای تأسیس نهادهای عام المنفعهی آموزشی، در مقابل دریافت مبلغ مناسبی، تولیت و سرپرستی نهادها را نیز پذیرا میشود. این اتحادیه امروزه متولی 246 موقوفه و انجمن خیریه است. در سال 1998 اتحادیه توانست همراه با اعضای خود مبلغ 163 میلیون مارک برای حمایت از آموزش و علم از مردم جمعآوری کند.
حوزهی وظایف در موقوفات
در کنار اتحادیههای موقوفات، کلیساها، شهرها، محلات و دانشگاهها نیز موقوفاتی دارند. بیشک وجود چنین موقوفاتی و وابستگی آنها به این مراکز معلول این علت است که یک نهاد عام المنفعه فقط با در اختیار داشتن بودجهی قابل توجه مناسبی میتواند مثمر ثمر باشد. بر طبق تجارب به دست آمده میتوان گفت که نهادهایی که از نظر تاریخی دارای قدمت هستند و ریشهی عمیقی در سنن اجتماعی دارند، نسبت به اشخاص منفردی که علاقهمند به وقف دارایی خود هستند، بهتر میتوانند سرمایهی انبوهی برای نیل به اهداف خود گردآوری کنند.
تا سال 1900 میلادی فقط 1,182 موقوفه و انجمن خیریهی ثبت شده وجود داشت که تعدادی ناچیز بود. بخش اعظم نهادهای عام المنفعه، یعنی تعداد 9,464 مؤسسه و موقوفه در سی سالهی اخیر تأسیس شده است. البته در حال حاضر همهی آنها مشغول فعالیت نیستند زیرا فقط 7,780 موقوفه و انجمن خیریه به ثبت رسیده است.
بررسیهای آماری نشان میدهد که 29 درصد موقوفات اهداف اجتماعی، 20 درصد اهداف تعلیم و تربیتی و 12 درصد اهداف علمی و پژوهشی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. البته 32 درصد همهی موقوفات همهی این موارد را جزو اهداف کلی خود منظور داشتهاند.
این آمار نشان دهندهی اهمیت تعلیم و تربیت و علم در نظر واقفان و خیرین است.
به نظر میرسد که بسیاری از واقفان بر این اعتقادند که جامعه برای نیل به اهداف والای خود نیاز به افرادی تحصیل کرده و باسواد دارد. اگر چه اکثریت موقوفات هدف حمایت از خدمات اجتماعی را برای خود برگزیدهاند، اما این حوزه با توجه به سرمایهی درنظر گرفته شده برای آن، چندان وسیع نیست. در مجموع فقط 8ر18 درصد از کل سرمایهی همهی موقوفات آلمان به مصرف حل مسائل اجتماعی میرسد.
اما موقوفات در زمینهی تعلیم و پژوهش صاحب 54 درصد کل سرمایهی موقوفات و بنیادهای خیریه هستند. حتی سرمایهی در نظر گرفته شده از سوی این نهادها برای حمایت از هنر و امور فرهنگی در مقام دوم پس از تعلیم و پژوهش قرار دارد. از 1,407 موقوفهای که هدف آنها حمایت از علم و پژوهش است، 824 نهاد به حمایت از اهداف پژوهشی در همهی زمینهها، 216 موقوفه به پژوهشهای علوم انسانی، 119 موقوفه به پژوهشهای صنعتی و 161 موقوفه به پژوهشهای علوم طبیعی و زیست محیطی اختصاص دارند.
در سال 1998 سه موقوفهی بزرگ آلمان شامل موقوفات برتلسمن با سرمایهای بالغ بر 5ر12 میلیارد مارک، موقوفات روبرت بوش و فولکس واگن هریک با 5ر3 میلیارد مارک سرمایه به حمایت از امور پژوهشی و آموزشی پرداختهاند.
بنیاد بتل (38) سالانه 606 میلیون مارک، موقوفات تحصیلی خلق آلمان 527 میلیون مارک و موقوفات " Rehabilitation " در هایدلبرگ مبلغ 455 میلیون مارک، فقط به امور تعلیم و تربیت اختصاص دادهاند.
موقوفات مختص آموزش، پرورش و تحصیلات عالیه (موقوفات تحصیلی)
Studienstifungen.
موقوفاتی که با اهدای کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان از اهداف تعلیم و تربیتی حمایت میکنند، سنتی طولانی در آلمان دارند. دانشگاههای بزرگ اروپایی قرون وسطی با اختصاص کمک هزینه، تحصیل و زندگی دانشجویان خود را تأمین میکردند. مارتین
لوتر (1546 - 1483)، اصلاحطلب و پدر کلیسای پروتستان، در ترویج و ایجاد موقوفاتی برای تأمین زندگی افراد با استعداد و جویای علم سهم بسزایی داشته است، اگر چه بسیاری از موقوفات تأسیس شده در قرون گذشته به دلیل جنگ، تورم و از دست دادن سرمایه، از میان رفتهاند.
قدیمترین و بزرگترین موقوفهی تحصیلی آلمان که کمک هزینه به دانشجویان اعطا میکند، «موقوفات تحصیلی خلق آلمان» (39) است. این موقوفات در سال 1925 تأسیس شد. با روی کار آمدن ناسیونال سوسیالیستها در سال 1934 منحل و پس از جنگ در سال 1948 مجددا احیا شد.
این موقوفه به دلیل سنت قدیمی و ریشهدار آن، عایدات عظیم معادل 59 میلیون مارک در سال و اقدامات اساسی آن، امروزه یکی از برجستهترین موقوفات آلمان است. این نهاد از دانشجویان جوان در رشتههای علوم طبیعی ، اقتصاد، مدیریت و هنر حمایت میکند و با طرحها و برنامههای خود تکمیل کنندهی برنامههای تحصیلی آکادمیک علمی است. این موقوفه به ارتباطات بینالمللی و میان رشتهای نیز میپردازد.
آموزشهای پایه و تکمیلی در جهت بالا بردن کیفیت تحصیل دانشجویان برای افزایش کارآیی آنان در محیط کار و زندگی آینده نیز یکی از طرحهای این موقوفه است. به غیر از این موقوفهی بزرگ، در حال حاضر یازده موقوفه و بنیاد خیریهی کوچکتر اختصاصا به پرداخت کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان میپردازد.
دانشجویان نمیتوانند شخصا از «موقوفات تحصیلی خلق آلمان» درخواست کمک هزینه کنند بلکه افراد واجد شرایط پس از اخذ دیپلم از سوی مدیران و معلمان به این موقوفه معرفی میشوند. استادان نیز میتوانند دانشجویان با استعداد را پس از ترم اول معرفی کنند. این دانشجویان نه تنها باید از نظر تحصیلی شاخص باشند بلکه باید از نظر شخصی و شخصیتی نیز افراد موجهی باشند. بر طبق اساس نامهی این موقوفه، کمک هزینه برای تحصیلات عالیه به نوجوانانی تعلق میگیرد که «استعدادهای آنان در رشتههای علمی یا هنری و شخصیت برجستهی آنان، در خدمت به همگان مفید فایده باشد».
در انتخاب دانشجویان، وضعیت اقتصادی یا پایگاه اجتماعی، اعتقادات سیاسی و جهانبینی شخصی، مذهب و جنسیت افراد تأثیری ندارد. دانشجویان خارجی فقط در صورتی که دیپلم خود را در آلمان دریافت کرده و خانوادهی آنان در آلمان زندگی کنند و مالیات بپردازند پذیرفته میشوند. این موقوفه در حال حاضر به 5,500 نفر کمک هزینهی تحصیلی میپردازد و سالانه 1,000 دانشجوی جدید را میپذیرد که البته این تعداد کمتر از 5ر0 درصد کل دانشجویان آلمان هستند. بخش اعظم بودجهی این موقوفه از محل اعتبارات دولتی و ایالتی، 6,000 نفر از خیرین و از سوی تعدادی از موقوفات خصوصی تأمین میشود.
به جز بنیادهایی مانند موقوفات آدناوئر، بل، ابرت، ناومن و زیدل که سمت و سوی سیاسی دارند، موقوفات کلیسای کاتولیک و پروتستان، موقوفات وابسته به اتحادیههای کارگری و موقوفات بخش اقتصادی آلمان نیز به انحای مختلف به حمایت از دانشجویان میپردازد.
البته بسیاری از کارخانهها و صاحبان صنایع نیز بنیادها و موقوفات خصوصی برای اعطای کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان ایجاد کردهاند. در این بنیادها حمایت از دانشجویان و حمایت از طرحهای پژوهشی با یکدیگر تلفیق شدهاند. مثلا صاحبان صنایع بزرگ شیمیایی اغلب کمک هزینهی خود را به دانشجویانی اختصاص میدهند که در رشتههای خاص و مورد علاقهی این صنایع تحقیقاتی انجام دهند.
بیشترین بودجه از محل اعتبارات استان به بنیادهای خیریه و موقوفات وابسته یا همسو با احزاب تعلق میگیرند. نقطهی مشترک این گونه نهادها، نزدیکی به یکی از احزاب دارای نماینده در مجلس ملی آلمان است، البته در اساس نامه اغلب آنها بر استقلال حقوقی، داشتن مسؤولیت حقوقی و عدم وابستگی کامل به «حزب مادر» تأکید شده است.
البته اختصاص بودجه به این نهادها همواره موضوع بحث و مناقشه در محافل عمومی بوده است. برخی معتقدند که احزاب از این گونه نهادها برای فرار از پرداخت بخشی از مالیات خود استفاده میکنند.
بسیاری از موقوفات و بنیادهای همسو با احزاب سیاسی در خارج از مرزهای آلمان از احترام و اعتبار خاصی برخوردارند زیرا آنان
بیش از نیمی از بودجهی خود را صرف انجام طرحهایی در خارج از آلمان میکنند. مثلا موقوفات فریدریش ابرت که همسو با حزب سوسیالیست آلمان (SPD) است، در اسپانیا و پرتغال طرحهایی برای دمکراتیزه کردن جو سیاسی پس از سقوط دیکتاتورهای این دو کشور در دست اجرا دارد یا موقوفات کنراد آدناوئر، همسو با حزب سوسیال دمکرات آلمان (CDU) در شیلی بسیار فعال است.
دربارهی این گونه نهادها در داخل آلمان هر چه هم کم باشد، باید گفت که بنیادها و موقوفاتی با اهداف سیاسی در خارج از مرزهای آلمان جایگاه ویژهای دارند. در هیچ کشور دیگری در دنیا چنین شبکهای از موقوفات وابسته به احزاب وجود ندارد که با عایدات سالانه 600 میلیون مارک، از حمایت دولتی نیز برخوردار باشد. این ویژگی البته ریشه در وقایع تاریخی دارد.
پس از تجربهی فروپاشی دمکراسی در دورهی استقرار ناسیونال سوسیالیسم در آلمان و زمان حکومت رایش سوم (حکومت هیتلر و نازیها)، سیاستمداران آلمان در دورهی بعد از جنگ (پس از سال 1945)، بر آن شدند تا به امور آموزشی در جهت ترویج دمکراسی دست یازند و چنین اقداماتی را نهادینه کنند. امروزه هم حکومت آلمان بر این اعتقاد است که نهادها و موقوفات سیاسی از طریق کار آموزشی و ترویجی خود، تضمینی برای دمکراسی هستند و به همین دلیل با اختصاص بودجهای قابل توجه به حمایت از آنها برخاسته است.
دیوان عالی قضایی کشور آلمان عملکرد موقوفات و بنیادهای خیریهی سیاسی را چنین توصیف میکند: «این نهادها باید مشوق درک وضعیت سیاسی در مردم بوده و چارچوبهای لازم و قابل دسترس همگان را برای بحث دربارهی مسائل سیاسی فراهم آورند. به این ترتیب علاقه به همکاری فعال برای زندگی اجتماعی و سیاسی ایجاد شده و ابزارهای لازم برای نیل به این هدف فراهم آید». همهی این گونه موقوفات و بنیادها سالانه به دانشجویان با استعدادی که از نظر سیاسی و اجتماعی فعال باشند، کمک هزینهی تحصیلی اعطا میکنند.
معرفی برخی از موقوفات و بنیادهای خیریهی آلمان
موقوفات فردریش ابرت (Friedrich Ebert Stiftung)
کهنترین موقوفهی وابسته به احزاب که در سال 1925 بنیاد نهاده شد و به ویژه از «ارزشهای بنیادین سوسیال دمکراسی و ارزش گذاری کار» حمایت میکند. نام این نهاد، از فردریش ابرت (1925. 1871)، اولین رئیس جمهور جمهوری وایمار گرفته شده که با تمام قدرت خواستار آموزش طبقات اجتماعی ضعیف و تعلیم و تربیت کودکان کارگران بود. در سال 1996 این موقوفه 1,841 کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان اعطا کرد که 364 فقرهی آن به دانشجویان خارجی بود. در آن سال این نهاد 220 میلیون مارک به این امر اختصاص داد.
موقوفات کنراد آدناوئر (Konrad Adenauer Stiftung)
این موقوفهی همسو با حزب دمکرات مسیحی در سال 1957 تأسیس شد. کنراد آدناوئر (1967 - 1876) اولین رئیس جمهور آلمان پس از جنگ دوم جهانی بود. این نهاد امروزه تلاش دارد تا به بررسی گذشتهی آلمان شرقی پرداخته و روند اتحاد با اروپا را تسهیل سازد.
در سال 1996 این موقوفه بودجهای معادل 216 میلیون مارک برای امور آموزشی در اختیار داشت که 3ر15 میلیون مارک فقط برای حمایت از دانشجویان اختصاص یافت. در سال 1998 تعداد 1,339 دانشجو از این موقوفه کمک هزینهی تحصیلی دریافت کردند.
موقوفات فردریش ناومان (Friedrich Naumann Stiftung)
این موقوفات که همسو با حزب دمکرات آزاد (FDP) است در سال 1958 از سوی رئیس جمهور وقت آلمان تئودور هویس (Heuss Theodor)، همراه با 14 تن از همراهان حزبی تأسیس شد. نام این موقوفه از نام بنیانگذار حزب لیبرال آلمان، فردریش ناومان (1919 - 1860) گرفته شده است. هدف این موقوفه تأمین آزادی بیشتر برای شهروندان و افزایش حس مسؤولیت آنان در امور کشور است. مؤسسان
این موقوفه بر این اعتقادند که دولت باید به جای افزایش مالیاتها، شهروندان را تشویق کند تا به وظایف شهروندی خود آگاه شده و به امور اجتماعی بپردازند. در سطح بینالمللی این موقوفه به مسائل حقوق بشر و حمایت از گروههای اقلیت میپردازند. این موقوفه در سال 1996، با صرف بودجهای معادل 5ر103 میلیون مارک به حمایت از آموزش و اعطای کمک هزینه به 687 دانشجو پرداخت.
موقوفات هانس زایدل (Hanns Seidel Stiftung)
این موقوفه همسو با حزب سوسیال مسیحی است به «حمایت از آموزش و پرورش با توجه به اصول دمکراتیک و براساس اصول مسیحی» میپردازد.
هانس زایدل (1961 - 1901) از وزرای بایرن و در سالهای 1960 - 1957 رئیس اتحادیه (حزب) سوسیال مسیحی بود. این موقوفه به ویژه از امر آموزش و پرورش در ایالت بایرن حمایت میکند ولی دانشجویان دیگر ایالات و نیز دانشجویان خارجی نیز از حمایتهای این موقوفه برخوردارند.
در سال 1997، این موقوفه با بودجهای معادل 5ر88 میلیون مارک (شامل کمکهای دولت) به 554 دانشجو (92 دانشجوی خارجی) کمک هزینهی تحصیلی پرداخته است.
بنیاد هاینریش بل (Heinrich Boll Stiftung)
این موقوفه که به نام نویسنده و فعال سیاسی برندهی جایزهی نوبل هاینریش بل (1985 - 1917)نامگذاری شده، در سال 1996 از تلفیق چندین موقوفه و بنیاد به وجود آمد و همسو با حزب سبزهای آلمان است . این نهاد به موازات حمایت از دانشجویان با استعداد، برای به واقعیت درآوردن عدالت اجتماعی و تساوی حقوق زن و مرد مبارزه میکند. به همین دلیل این موقوفه به ویژه از زنان حمایت میکند. حمایت از دانشجویان و افراد غیرآلمانی با استعداد، برگزاری گردهمآیی با حضور نویسندگان و هنرمندان داخلی و خارجی نیز از اهداف این موقوفه است. سالانه 54 میلیون مارک در اختیار این موقوفه قرار میگیرد.
موقوفات ایالتی رزا لوکزامبورگ (Rosa Luxemburg Bundes Stiftung)
در سال 1991 در شهر برلین انجمن تجزیه و تحلیل اجتماعی و آموزشهای سیاسی تشکیل شد. این انجمن همسو با حزب سوسیال دمکرات (PDS) برای کار آموزشی و همگانی جامع تلاش میکند. از سال 1999 این انجمن به موقوفات ایالتی رزا لوکزامبورگ تغییر نام داد. اهداف اساسی آن حمایت از آموزش سیاسی و اصول حزبی دمکراتیک با درک مسؤولیت اجتماعی و تقویت همبستگی است. این موقوفه تلاش میکند تا پیش داوریها و دیدگاههای نژادپرستانه و ناسیونالیستی را از میان برداشته و از پیشرفت آزادانهی افراد همراه با گسترش روحیهی جمعی حمایت کند.
از آنجا که اعتبارات دولتی به این گونه موقوفات بر اساس تعداد نمایندگان احزاب حامی هر موقوفه در مجلس ملی در چهار دوره انتخابات تعلق میگیرد، از سال 1999 این موقوفه نیز از بودجهی دولت برخوردار شده است. این نهاد در نظر دارد تا با بودجهی خود از تحصیلات زنان و افراد طبقات اجتماعی نیازمند حمایت کند. همهی دانشجویان میتوانند از این موقوفه درخواست دریافت کمک هزینه کنند.
همهی موقوفات با اهداف سیاسی به موازات اعطای کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان، دورههای آموزشی سیاسی برای همهی علاقهمندان و نه فقط دانشجویان برگزار میکنند.
موقوفات هانس بوکلر (Hans Bockler Stiftung)
این موقوفه در سال 1977 از سوی انجمن اتحادیههای کارگری تأسیس شده و به نام سیاستمدار هانس بوکلر (1951 - 1875) که بعد از جنگ دوم جهانی برای تشکیل مجدد اتحادیههای کارگری تلاش کرد، نامیده شد. این نهاد تلاش دارد تا موقعیت کارگران را بهبود بخشد و با حمایت از مشارکت کارگران در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی و پشتیبانی از پژوهش در این حوزه و با اعطای کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان سعی در نیل به این هدف دارد اهداف اصلی پژوهشی این اوقاف، بررسی جوامع کاری، سیاست اشتغال و آیندهی جامعهی مدنی است.
موقوفات و بنیادهای همسو با اتحادیههای کارگری، دومین گروه بزرگ موقوفات آلمان هستند. این موقوفات سالانه به 1,600 دانشجوی بااستعداد که از نظر اجتماعی و سیاسی نیز فعال باشند کمک هزینهی تحصیلی اعطا میکنند. بودجهی این موقوفه از سوی نمایندگان کارگری در شوراهای نظارت که سهمی از دستمزد خود را به این نهاد میپردازند، تأمین میشود. به این وسیله در سال 1996، اتحادیه توانست 34 میلیون مارک گردآوری کند.
اتحادیه برای اهداف پژوهشی خود سالانه 22 میلیون مارک نیز از وزارت آموزش و تحقیقات دریافت میکند.
بنیاد کوسان (Cusan Werk)
این بنیاد که به یادبود فیلسوف و عالم الهیات نیکولاس کوئس Nikolaus Kues 1464 - 1401 نامگذاری شده، از تأسیسات وابسته به کلیسای کاتولیک است این بنیاد به ویژه از دانشجویان بااستعداد کاتولیک حمایت میکند. هدف از این امر «تقویت این دانشجویان برای درک بهتر مسؤولیتهای خود، گفتگو میان علم و ایمان، جامعه و کلیساست». این بنیاد سالانه گردهم آییهای متعدد و دورههای آموزشی مختلفی برگزار میکند.
بنیاد متعلق به کلیسای پروتستان (Evangelische Studien Werk-Hausvilligst)
این بنیاد که متعلق به کلیسای پروتستان است با انگیزهی «وسعت دادن به دامنهی مسؤولیت پذیری مسیحی و تعمیق تأثیرات تفکر مسیحی نه فقط در محدودهی زندگی شخصی بلکه در جامعه، علم، اقتصاد و هنر » به وجود آمده است. این اندیشه نخست در جوامع روستایی کلیسای پروتستان مطرح شد. مسؤولان این کلیسا معتقد بودند که کلیسای پروتستان در طی جنگ دوم جهانی و استقرار حکومت نازیها، شانه از زیر بار مسؤولیت خود خالی کرده بود. این بنیاد با اعطای کمک هزینهی تحصیلی به دانشجویان بااستعداد پروتستان، قصد تحکیم احساس مسؤولیت را در آنان دارد.
این بنیاد نیز بخش اعظم بودجهی خود را از اعتبارات دولتی دریافت میکند. در سال 1998 بودجهی این بنیاد 5ر9 میلیون مارک و تعداد دانشجویانی که کمک هزینه دریافت میکردند 824 نفر بود.
موقوفات اتو بنکه (Otto Benecke Stiftung)
این موقوفه به حمایت از مهاجران، تبعیدیان و پناهندگان اقتصادی بین 30 تا 50 ساله که قصد تحصیل در آلمان دارند، در چارچوب کمکهای انسان دوستانه میپردازند. این موقوفه همچنین به این گونه افراد که برای اشتغال خود نیاز به گذراندن دورههای آموزشی یا یادگیری زبان آلمانی دارند کمک میکند.
این موقوفه در سال 1965 تأسیس شد. در آن زمان هدف اصلی کمک به پناهندگان و فراریان از آلمان شرقی سابق بود. بخش اعظم بودجهی این موقوفه توسط «وزارت خانواده، بازنشستگان، بانوان و جوانان» و وزارت آموزش و تحقیقات تأمین میشود.
موقوفات الکساندر فون هامبولدت (Alexander Von Humboldt Stiftung)
الکساندر هامبولدت یکی از محققان علوم طبیعی و از دانشمندانی بود که به حمایت از دانشمندان و هنرمندان جوان میپرداخت. این
موقوفه در سال 1860 میلادی تأسیس شد و در طی سالهای جنگ دوم جهانی از فعالیت بازماند ولی از سال 1953 مجددا شروع به کار کرد.
این موقوفه برای فارغ التحصیلان و دارندگان مدرک دکترا در همهی رشتهها و از همهی ملیتها که غیر آلمانی بوده و کمتر از 40 سال سن داشته باشند با اعطای کمک هزینهای بین 3,600 تا 4,400 مارک در ماه، امکان فرصت مطالعاتی و انجام پژوهش در آلمان را فراهم میآورد. این موقوفه به طور متوسط سالانه به 500 نفر کمک هزینه میپردازد. مهمترین معیار برای دریافت کمک هزینه از این موقوفه، دارا بودن کیفیت بالا و توانایی انجام رساندن یک طرح پژوهشی است. همچنین درخواست کنندگان باید مقالاتی در منابع معتبر بینالمللی منتشر کرده باشند. هدف این موقوفه فراهم کردن امکانات پژوهشی برای دانشمندان خارجی و برقراری ارتباط دایمی آنان با آلمان، پس از بازگشت به کشورشان است.
در کنار پرداخت کمک هزینه، این موقوفات سالانه 150 جایزهی Humboldt Research Award به مبلغ بین بیست هزار تا صد و پنجاه هزار مارک میپردازد.
موقوفات و بنیادهایی که به حمایت از مدارس و آموزش پایه میپردازند. برخلاف موقوفاتی که از تحصیلات عالیه حمایت میکنند، این نوع موقوفات اغلب کمتر شناخته شدهاند. این بدان علت است که این گونه نهادها اغلب توسط واقفان خصوصی بنیاد نهاده شده و بودجهی قابل توجهی نیز در اختیار ندارند. واقفان این نهادها اغلب شهروندانی هستند که بخشی از دارایی خود را برای اهداف عام المنفعه در محدودهی آموزش پایه اختصاص دادهاند.
این موقوفات کمتر به حمایت از افراد میپردازند بلکه هدف آنها عمدتا حمایت از یک مدرسه یا یک برنامهی آموزشی مشخص است. البته موقوفات و بنیادهایی که در محدودهی صنایع دستی، آموزش بزرگسالان، تبادلات بینالمللی، کودکان و معلولان کار میکنند نیز به همین گونهاند.
معهذا تعداد زیادی موقوفات با بودجهی کم یا زیاد وجود دارند که به پشتیبانی از جنبههای مشخصی از امور آموزشی میپردازند، جنبههایی که نظام آموزش دولت به آنها نمیپردازد یا توجه کمتری به آن معطوف میدارد . در ادامه به معرفی مختصر چند نمونه از این نهادها پرداخته میشود.
موقوفات استر و سیلویوس دورنیر برای حمایت از دانشآموزان با استعداد (Esther and Silvius Dornier Stiftung zur Forderung begabter Schuler)
این موقوفه، همان گونه که از نام آن معلوم است، به حمایت از دانشآموزان با استعدادی میپردازد که متعلق به خانوادههایی هستند که امکان، توانایی یا تمایل به حمایت از آنان ندارند و به همین دلیل به مدارس شبانه روزی فرستاده شدهاند. در اساس نامهی این موقوفه، انگیزهی تشکیل آن چنین بیان شده است: «با افزایش مسؤولیت معلمان در جوامع پیشرفته و تلاشی نهاد سنتی خانواده، برخی از دانشآموزان بااستعداد نمیتوانند از حمایت لازم در خانواده و در مدرسه برخوردار شوند. به همین دلیل سپردن این دانشآموزان به مدارس شبانه روزی و حمایت از آنان در این مکان، میتواند کمک مؤثری به آنان باشد».
در سال 1997، این موقوفه به دو شبانه روزی شناخته شده، مبلغ 430,000 مارک کمک مالی اعطا کرد و از آن سال به بعد، کمک هزینهای نیز به تعدادی از دانشآموزان با استعداد پرداخت میشود.
موقوفات ارنست یولیشمان (Ernst julichmann Stiftung)
این موقوفه به دانشآموزان بااستعداد مستقر در شبانه روزی و در مدارس روزانه کمک میکند.
همچنین این نهاد امکان اقامت دانشآموزان در شبانه روزیهای خارج از آلمان و یا گذراندن دورههای حین تحصیل در خارج از کشور را برای آنان فراهم میآورد.
این موقوفه خصوصی، همچنین به آکادمی مدارس برای برپایی دورههای آموزشی و مسابقات علمی دانشآموزی کمکهای شایان توجهی میکند.
آموزشهای فنی و حرفهای برای بزرگسالان
در این بخش نیز تعداد زیادی از نهادهای کوچک فعالیت دارند برای مثال:
موقوفات برای تحصیلات و آموزشهای تکمیلی
به ویژه در بخش خدمات اقتصادی، حمل و نقل و ترابری فعالیت دارد.
موقوفات نیسن
گذشته از پشتیبانی جوانان برای یادگیری حرفه و شرکت در دورههای آموزشی تخصصی، به جوانانی که مشاغل پیشهوری دارند و یا در کارگاههای تولیدی کوچک مشغول به کارند وامهای بدون بهره برای تشکیل زندگی اعطا میکنند.
حمایت از معلولان
مؤسسهی بتل (Bethel Anstalt)
این مؤسسه که در سال 1867 از سوی پاستور بودل شوینگ (Pastor Bodel Schwingh) در بیلفلد بنیاد نهاده شد، نه تنها بزرگترین موقوفهای است که به حمایت از معلولان میپردازد، بلکه بر اساس بودجه و مخارج سالانهی آن نیز یکی از بزرگترین موقوفات آلمان است. این موقوفه در سال 1998، مبلغی معادل 606 میلیون مارک برای نیل به اهداف خود پرداخت کرده است. این مؤسسه، موقوفهای کلیسایی است که درمان، سرپرستی و حمایت از معلولان ذهنی و جسمی را برعهده دارد. بخش عمدهی بودجهی مربوط به آن از طریق اعتبارات دولتی و کلیسایی و نیز کمکهای مردمی تأمین میشود.
موقوفات کمک به معلولان آلمان (Behindertenhilf Stiftung Deutsche)
این نهاد در سال 1992 تأسیس شد و مؤسسات متعددی از جمله صلیب سرخ از آن حمایت میکنند. این موقوفه نیز به طور عملی به کمک معلولان میپردازد.
موقوفات ایجاد اشتغال برای معلولان
هدف این موقوفه که در سال 1987 در برلن بنیاد نهاده شد، ایجاد اشتغال برای معلولان و انطباق آنان با زندگی کاری است. این نهاد به ویژه از معلولان ذهنی در برلن حمایت میکند.
موقوفات متعدد دیگری نیز در حوزهی حمایت از معلولان فعالیت دارند. اهداف آنان بهتر کردن شرایط زندگی معلولان جسمی و ذهنی است. تاکنون به حمایت این موقوفات طرحهای متعددی نیز برای روشندلان و افراد کر و لال انجام شده است. این موقوفات تلاش دارند تا برای معلولان امکان کار در منزل یا کار با رایانه در منزل را نیز فراهم آورند.
پی نوشت:
1- August Hermann francke 1727-1663.
2- Heidelberg.
3- Glaucha.
4- Kurfurst von Brandenburg .
5- Friedrich I.
6- sachsen.
7- Paul Raabe.
8- Bibel zeutrum.
9- در زبان آلمانی واژهی "die Stiftung" هم به معنای وقف در مفهوم انجام عمل وقف و هم به معنای موقوفات در مفهوم نهاد ادارهی رقبات وقفی است.
10- Maecenata-Instiut.
11- Ralf Dahrendorf.
12- Helmut K Auneier.
13- Johaninis hof.
14- Hildesheim.
15- Evangelische Wohlt - atigkeitsstiftung.
16- Regensburg.
17- Nornberg.
18- Anstalt Bethel.
19- Pastor Bodelschwing.
20- Halphagen.
21- Parcham.
22- Lubeck.
23- Rosa Luxemburg.
24- Lyzeumsstifung Bamberg.
25- Dr Johannes MyliusStifungrD Furstlich und Graflich Fuggersche.
26- Konrad Adenauer Stiftung.
27- friedrich Ebert Stiftung.
28- Heinrich Boll Stiftung.
29- Hauns Seidel Stiftung.
30- Peter Ludwig.
31- Hans Heinrich Thyssen Bornemisza.
32- Adelbert Von Chamisso.
33- Alfred Toepfer.
34- Dr Mildred Sheel Stiftung.
35- Christian Herzog Stiftung fur Mukiviszidose Kranke.
36- Der Bundes verband Deutscher Stiftungen.
37- Arbeitsgeminschatt Deutsche Stitungem.
38- Anstalt Bethel.
39- Studienstiftung des Deutschen volkes.