۱۴۰۳ دی ۱۲, چهارشنبه

 این ادیان در سر آغاز یک پیام اند ، یک مسیج (درست یا غلط ، به تخیل و توهم یا به واقعیت) ،

اما به محض انتقال به پیروان بدل به ایدئولوژی می شوند و ایدئولوژی ، یا همان موهومات بلادلیل (illusion without reason ) به تعبیر مارکس و یا جهل مقدس به تعبیر محقق داماد........، 

 تنها ابزاری در دست 

کاهنان؛  و  

حاکمان؛

 برای کنترل مردمان ، 

برای کسب ثروت، 

برای کسب  منزلت ، 

برای کسب قدرت ......


(گر چه در اسلام از آغاز در دوران بنیانگزار به چنین سرنوشتی دچار شد ، و با انتقال از مکه به مدینه ، 

عصر  دعوت و ابلاغ پیام مکه،

 به عصر معطوف به قدرت مدینه بدل گشت ، و لذا گفتمان آیات مدنی ، از بن ، دگرگون شد و در تقابل با آیات مکی قرار گرفت یعنی گفتمان دعوت بدل به گفتمان قدرت شد)

و بیچاره مردمانی که هزاران سال در چنبره توهم زایی متولیان دکاندار و حاکمان قدرتمدار ، به آخرتی موهوم و دنیایی مفتون ، به اسارت و بندگی می زیند.......


و جالب است در دوران ما که کاهنان و حاکمان به هم گره خوردند و دین و دولت یکی شد ، 

تا ایدئولوژی و جهل مقدس را در جان مردمان نهادینه کنند و آنها را به عبودیت و اسارت ابدی بکشانند ، 

از قضا سرکنگبین صفرا فزود !  .... 


و فرآیند توهم زدایی و تولید آگاهی آغاز شد و  دین از جان مردمان و از عمق خانوادها مهاجرت کرد و با سکولاریزه شدن دین قدسی، عرفی شدن اجتماع و دین زدایی شدن جامعه پدیدار گشت .‌.! 


و نیرنگ کاهنان و حاکمان ، دامن خویش گرفت و به خود برگشت....!


و این تنها و بزرگترین پیامد مثبت ویرانگری ۴۵ ساله بود ، که به به بار نشست ...!