۱۴۰۳ دی ۱۵, شنبه

 

آیت‌الله خامنه‌ای «جام زهر» را می‌نوشد یا «جنگ احد» را انتخاب می‌کند؟

توضیح ویدئو،پاسخ‌های خامنه‌ای به دلواپسان تضعیف ایران با سقوط اسد
  • نویسنده,امید منتظری
  • شغل,بی‌بی‌سی

آیت‌الله علی خامنه‌ای در اقدامی کم‌سابقه از زمان سقوط حکومت بشار در ۱۸ آذر ماه، یعنی در کمتر از یک ماه، دست‌کم چهار بار درباره سوریه و آینده ایران و خاورمیانه سخنرانی کرده است. در این سخنرانی‌ها، مخاطبان و حاضران در حسینیه بیت رهبری به اندازه محتوای سخنان او اهمیت داشتند.

شماری از حاضران نسل جدیدی از نظامیان و شبه‌نظامیان ایرانی یا هوادار حکومت ایران بودند که هویتشان با وقایع جنگ سوریه گره خورده بود، همان طور که چند دهه قبل، هویت نسلی از نظامیان ایرانی در جنگ هشت ساله با عراق شکل گرفت.

تازه‌ترین سخنرانی رهبر حکومت هم هم در میان خانواده نظامیان کشته‌شده ایران در منطقه ایراد شد، کشته‌شدگانی که حکومت ایران آنها را «شهیدان مدافع حرم و شهیدان مقاومت» می‌خواند.

آیت‌الله خامنه‌ای حالا در غیاب چهره‌های کلیدی مانند حسن نصرالله و قاسم سلیمانی باید به تنهایی جوابگوی هوادارانش در داخل و منطقه باشد: چرا ایران به دفاع از حکومت بشار به سوریه رفت؟ و چرا این بار از او دفاع نکرد؟ و سرآخر، آینده «محور مقاومت» چه خواهد شد؟

پس از تمام اختلافات داخلی بر سر انتخاب «میدان» به مثابه حضور نظامی در منطقه‌ یا «دیپلماسی»، حالا به نظر می‌رسد حکومت ایران در هر دو جبهه با شکست مواجه شده است.

حتی در میان متخصصان کارکشته نزدیک به حاکمیت هم بسیاری همچون هادی معصومی زارع و علی صمدزاده، متخصصان روابط بین‌الملل، دیگر با صدای بلند می‌گویند که جمهوری اسلامی باید بپذیرد که در این مقطع از درگیری‌های منطقه‌ای با شکست مواجه شده است و راهبردی جدید اتخاذ کند. هادی معصومی زارع می‌گوید حکومت ایران به «ادبیات پیروزی» عادت کرده بود اما اکنون باید «ادبیات شکست» را بیاموزد.

در پایان جنگ ایران و عراق، آیت‌الله خمینی به صراحت پذیرش قطعنامه آتش بس با عراق را به «نوشیدن جام زهر» تشبیه کرده بود.

آیت‌الله خامنه‌ای اما در سخنرانی‌های پیاپی خود، هنوز چنین صراحتی به خرج نداده و به نقاط ضعیف تاکتیکی یا راهبردی اشاره نکرده است.

او اما در جمع مداحان حکومت با اشاره به «جنگ اُحد» از جنگ‌های مشهور محمد بن عبدالله، پیامبر اسلام، به طور ضمنی بر شکست صحه گذاشت و گفت «در صدر اسلام، در جنگ اُحد، مسلمانها ضربه خوردند؛ شخصیتی مثل حمزه سیدالشهدا به شهادت رسید؛ شخصیتی مثل علی‌بن‌ابی‌طالب، امیرالمؤمنین، سرتاپا مجروح شد؛ به خود شخص شخیص پیغمبر اکرم ضربه وارد شد؛ تعدادی شهید شدند؛ [وقتی] برگشتند مدینه، منافقین دیدند زمینه‌ خوبی است برای وسوسه کردن، برای بهره‌برداری تبلیغاتی از این وضع، شروع کردند وسوسه کردن.»

حالا هم به نظر می‌رسد رهبر حکومت ایران بیش از تبیین شکست، نگران «وسوسه‌ها» و تردیدهای هوادارانش است.

اکنون با از دست رفتن سوریه‌، جایگاه ایران در منطقه تا حدی «شکننده» به نظر می‌رسد. در میان نسل جدید هواداران جمهوری اسلامی که خود را با جنگ‌های منطقه‌ای و حضور در «محور مقاومت» تعریف می‌کردند، نگرانی‌هایی جدی به وجود آمده است.

بسیاری از هواداران حکومت نگرانند سرنوشت حاکمان پیشین سوریه در ایران تکرار شود.

آیت‌الله خامنه‌ای اما این پرسش را در سخنرانی خود در پنجمین سالگرد قاسم سلیمانی بی‌پاسخ نگذاشت: «از اشتباهات بزرگ در بعضی از کشورها این است که عوامل ثبات و اقتدار را از عرصه و صحنه خارج می‌‌کنند مجموعه‌ جوان‌های مؤمنی که حاضرند جانشان را فدا کنند، اینها مهم‌ترین عوامل اقتدار یک ملتند؛ اینها را نباید از صحنه خارج کرد. این هم درس برای ما است. خب بحمدالله اینجا که تا حدود زیادی تأمین است، بعضی کشورهای دیگر هم بایست به این نکته توجه کنند؛ باید بدانند که عوامل ثباتشان چه چیزهایی‌ است؛ وقتی آنها را خارج می‌کنند، همین اتفاق می‌افتد که در بعضی از کشورها در منطقه اتفاق افتاد. عوامل ثبات را، عوامل اقتدار را بیرون می‌کنند، می‌شود سوریه.»

این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی ایران او در واقع فراخوانی به هوادارانش است، در روزهایی که او بیش از پیش به آنها نیاز دارد و آنها نیز بیش از پیش غرق تردیدهایشان شده‌اند.

آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین سخنرانی خود پس از سقوط بشار اسد هدفش از این سخنرانی را پاسخ به پرسش‌های مطرح و ابهامات در افکار عمومی خوانده بود.

احتمالا به خاطر همین دل‌نگرانی‌هاست که او برای رفع ابهام و حفظ روحیه هوادارانش، برای چهارمین بار در کمتر از یک ماه، به تبیین استراتژی‌های ایران در منطقه و سرنوشت «محور مقاومت» پرداخت.

رهبر ایران تنها سه روز پس از سقوط دمشق، در اولین سخنرانی خود هم بدون هرگونه مقدمه‌ای به موضوع سوریه پرداخت و گفت «آن تحلیلگر نادان و بی‌خبر که این حوادث را باعث ضعیف‌شدن ایران می‌داند، بفهمد که ایران قوی و مقتدر است و مقتدرتر نیز خواهد شد.»

آیت‌الله خامنه‌ای در همان سخنرانی گفته بود «وضعیت و مصائب کنونی سوریه نتیجه ضعف و کاهش روح مقاومت و ایستادگی است که ارتش سوریه از خود نشان داد» و تاکید کرده بود بر خلاف «ضعف ارتش سوریه»، مسئولان ارشد نیروهای مسلح ایران از «روحیه‌ای بالا» برخوردارند.

رهبر ایران، در تمام این سخنرانی‌ها حتی از اشاره به نام بشار اسد هم پرهیز کرد. به ویژه آنکه، رابطه حکومت ایران و بشار اسد در سال‌های اخیر، همانند دوران جنگ سوریه نزدیک نبود.

در سال‌‌های بازسازی سوریه و به ویژه در چهار سال گذشته، بشار اسد زیر فشار اقتصادی و تحریم‌های گسترده، رابطه با رقبای منطقه‌ای ایران از جمله امارات و عربستان را بهبود بخشیده بود.

همزمان حملات پی در پی اسرائیل و عدم اعتماد امنیتی در سوریه سبب شده بود که حضور نیروهای ایرانی کمرنگ‌تر شود.

به نظر می‌رسد آیت‌الله خامنه‌ای هم به خوبی آگاه است که پایان حکومت بشار اسد، برای ایران آغاز دورانی جدید است. دورانی تازه و با مخاطراتی جدید که در آن باید دوست و دشمن و خطوط نبرد را از نو تعریف کرد.

باید دید، آیا آیت‌الله خامنه‌ای «جام زهر» را می‌نوشد و با دستی نه چندان پُر، پای مذاکره با غرب می‌نشیند، یا «جنگ احد» را انتخاب می‌کند؟