منبعشناسی تاریخ صفوی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
منابع دوران صفوی شامل منابع تاریخی، منشآت و سفرنامههای سفیران کشورهای اروپایی میشود.
ریشه تاریخنگاری صفوی به سنت تیموری هرات در نگارش تاریخ برمیگردد[۱] که تأثیر ثانویهای هم از تاریخنگاری ترکمانان غرب ایران (قراقویونلو و آققویونلو) داشتهاست.[۲]برقراری وحدت سیاسی و تمرکزگرایی صفویه که منجر به براندازی حکومتهای محلی شد، و شکلگیری نوعی هویت ایرانی موجب گردید که مورخان به نگارش تاریخهای عمومی و سلسله ای بپردازند و نگارش تاریخهای محلی کاهش پیدا کرد.[۳]از ابتدای صفویه تا زمان شاه عباس اول، مهمترین نوع تاریخنویسی، تألیف تاریخهای عمومی بود، اما در دورهٔ شاه عباس، بیشتر تاریخ سلسلهای رایج شد.[۳] زیرا در دورهٔ پادشاهی شاه اسماعیل که آغاز سلسله بود و حتی دورهٔ شاه تهماسب، مورخان فقط مجال این را داشتند که تاریخهای عمومی بنویسند و در ضمن آن گزارشی دربارهٔ بنیانگذاران این سلسله بیاورند، اما در دورهٔ شاه عباس، سلسلهٔ صفوی بهطور کامل استقرار یافته بود و مورخان نیازی نداشتند که تاریخ اسلام یا سلسلههای پیشین را در گزارش خویش ارائه کنند. با استحکام و توسعهٔ قدرت سیاسی، مذهبی و فرهنگی صفویه، این دگرگونی در تاریخنویسی نیز روی داد.[۳]تاریخنگاری صفوی پس از شاه عباس به رشد خود ادامه داد.[۴]تأثیر عالمآرای عباسی بر تاریخنگاریهای بعدی به نحوی واضح است که مورخان پسین، مانند ولیقلی شاملو، نویسنده قصص الخاقانی، این کتاب را سرمشق خود قرار دادند.[۵] خود اسکندربیگ ترکمان (منشی)، نویسنده تاریخ عالمآرای عباسی، در این زمان شروع به نوشتن وقایع سلطنت شاه صفی تحت عنوان ذیل تاریخ عالم آرای عباسی کرد[۶] اما با مرگش در ۱۰۴۳ این کار ناتمام ماند. بنظر میرسد که در نگارش خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)، محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی، خواستهاست نسبت به اسکندربیگ روش نوشتاری سادهتری داشته باشد.[۷]
محتویات
۱منابع تاریخی
۱.۱صفوةالصفا
۱.۲عالمآرای امینی
۱.۳مهماننامه بخارا
۱.۴حبیب السیر فی اخبار افراد بشر
۱.۵تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب
۱.۶فتوحات شاهی
۱.۷بدایعالوقایع
۱.۸جهانگشای خاقان
۱.۹لُب التواریخ
۱.۱۰احسن التواریخ
۱.۱۱تکلمة الاخبار
۱.۱۲تذکره شاه طهماسب
۱.۱۳تحفه سامی
۱.۱۴تاریخ نگارستان
۱.۱۵تاریخ جهانآرا
۱.۱۶جواهر الاخبار
۱.۱۷گلستان هنر
۱.۱۸خلاصة التواریخ
۱.۱۹اشرف نامه
۱.۲۰تاریخ الفی
۱.۲۱تاریخ رشیدی
۱.۲۲تاریخ راقم
۱.۲۳بابرنامه (توزک بابری)
۱.۲۴تاریخ قطبی (تاریخ ایلچی نظام شاه)
۱.۲۵مرآة الممالک
۱.۲۶صحایف الاخبار
۱.۲۷تذکرة الواقعات
۱.۲۸افضل التواریخ
۱.۲۹تاریخ ایران
۱.۳۰فتوحات همایون
۱.۳۱نقاوة الآثار فی ذکر الاخبار
۱.۳۲هفت اقلیم
۱.۳۳تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال)
۱.۳۴تاریخ قزلباشان
۱.۳۵دون ژوان ایرانی
۱.۳۶روضة الصفویه
۱.۳۷احیاء الملوک
۱.۳۸تاریخ عالمآرای عباسی
۱.۳۹تاریخ جهانآرای عباسی
۱.۴۰تاریخ شاه صفی (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۵۲–۱۰۳۸ق)
۱.۴۱تاریخ گیلان
۱.۴۲تاریخ خاندان مرعشی مازندران
۱.۴۳خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)
۱.۴۴قصص الخاقانی
۱.۴۵خلد برین
۱.۴۶تاریخ عالم آرای صفوی
۱.۴۷تاریخ عهد سلاطین صفوی
۱.۴۸زبدة التواریخ
۱.۴۹نسب نامه اعلی حضرت شاهی (نسب نامه شاه سلیمان)
۱.۵۰تاریخ قبچاق خانی
۱.۵۱اکبرنامه
۱.۵۲تاریخ فرشته
۱.۵۳تاریخ سلاطین صفوی
۱.۵۴تاریخ سلطانی
۱.۵۵زبدةالتواریخ
۱.۵۶مجمع التواریخ
۱.۵۷فواید الصفویه
۱.۵۸تاریخ و سفرنامه حزین
۱.۵۹انقلاب فی الاسلام بین الخواص و العوام
۱.۶۰گلستان ارم
۱.۶۱تذکرة الملوک
۱.۶۲تحفه العالم
۱.۶۳دستور شهریاران
۲منشآت
۲.۱منشآت السلاطین
۲.۲مجمع الانشاء
۲.۳مجموعه مکاتیب مختلفه
۲.۴جُنگ
۲.۵مجموعه مکاتیب و منشآت و فتح نامهها
۳سفرنامه سفیران اروپایی
۳.۱ونیزیان در ایران
۳.۲آنتونی جن کین سون
۳.۳برادران شرلی
۳.۴دنگارسیا دُ سلیوا فیگوئروآ
۳.۵ایترپرسر سیکوم
۳.۶استودارت
۳.۷پیتر دلاواله
۳.۸اَدام اُلئاریوس
۳.۹شاردن
۳.۱۰تاورنیه
۳.۱۱کمپفر
۳.۱۲کروسینسکی
۳.۱۳سانسون
۴منابع عثمانی
۴.۱بایگانیهای عثمانی
۴.۲منشآت
۴.۳تاریخنگاریها
۵پانویس
۶منابع
۷پیوند به بیرون
منابع تاریخی[ویرایش]
صفوةالصفا[ویرایش]
این کتاب تألیف درویش توکلی بن اسماعیل بن حاج محمد، معروف به «ابن بزاز» از مریدان شیخ صفی الدین اردبیلی است. این کتاب در ۷۵۹ ه.ق یعنی بیست و چهار سال پس از مرگ شیخ صفی الدین و روزگار جانشین او، شیخ صدرالدین به رشته تحریر درآمدهاست.[۸]
صفوةالصفا، زندگانی شیخ صفی الدین از آغاز تا وفات او (۶۵۰–۷۳۵ ه. ق) به همراه شرحی مختصر از زندگانی برخی خلفای زمان او را دربر میگیرد. این کتاب، پس از تشکیل سلسله صفویه، به دلایل مذهبی تحریف شد و شاه تهماسب اول، ابوالفتح حسینی گرگانی را مأمور تصحیح (یا به عبارت دیگر، تحریف) آن کرد. برخی از نسخ قدیمی صفوةالصفا (مثلاً نسخه خطی متعلق به موزه بریتانیا و نسخه ایاصوفیه) که احتمالاً از دسترس صفویه به دور بوده از تحریف مصون ماندهاست.[۹]
عالمآرای امینی[ویرایش]
این کتاب تألیف فضلالله بن روزبهان خنجی است. او در سفر سوم خود به حجاز به دیدار سلطان یعقوب آققویونلو رفت و در صفر ۸۹۶، یعنی اندکی پس از مرگ سلطان یعقوب این کتاب را به تألیف درآورد و به پسر سلطان یعقوب، «بایسنقر» تقدیم کرد. مقرر بود جلد دوم کتاب نیز به رشته تحریر در آید، اما هرگز عملی نشد.[۱۰]
پس از آنکه شاه اسماعیل در ۹۰۹ ه.ق بر عراق دست یافت، فضلالله بن روزبهانی خنجی به خدمت شیبک خان درآمد و به اوزبکان پیوست. دلیل این امر تعصب شدید او در مذهب سنت بود. او در عالم آرای امینی از هیچ گونه توهین و ناسزایی نسبت به سلطان جنید و سلطان حیدر، نیا و پدر شاه اسماعیل فروگذاری نکرده بود.[۱۱]
مهماننامه بخارا[ویرایش]
تألیف فضلالله بن روزبهان خنجی به سال ۹۱۴–۹۱۵ ه.ق است که پس از پیوستن به اوزبکان، آن را به رشته تحریر درآورد و نامش را سفرنامه بخارا گذاشت، اما به دستور شیبک خان به مهماننامه بخارا تغییر یافت. این کتاب برای تاریخ اوزبکان و نیز روابط صفویه با آنان مفید است.[۱۲]
حبیب السیر فی اخبار افراد بشر[ویرایش]
این کتاب اثر غیاث الدین بن همام الدین الحسینی معروف به خواندمیر است. حبیب السیر تاریخی عمومی است و در چهار جلد چاپ شده که جلد چهارم آن دربارهٔ شاه اسماعیل صفوی است. این کتاب بعد از فتوحات شاهی (که در دسترس نیست)، قدیمیترین منبع در تاریخ شاه اسماعیل و بهترین اثر برای سلطنت آن پادشاه است. آغاز تألیف کتاب در اوایل ۹۲۷ ه.ق و پایانش در ربیعالاول ۹۳۰ بودهاست (در حدود چهار ماه قبل از فوت شاه اسماعیل).[۱۳]
تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب[ویرایش]
این کتاب تألیف امیر محمود بن خواندمیر است که در واقع ذیل حبیب السیر محسوب میشود و به نامهای تاریخ شاه تهماسب اول، جنگهای شاه اسماعیل و شاه تهماسب، و ذیل حبیب السیر در فرستها دیده میشود و از سوی مؤلف نام خاصی نیافتهاست. تألیف کتاب در ۹۵۰ یا ۹۵۳ ه.ق آغاز شد و در ۹۵۷ ه.ق به پایان رسید. این اثر برای کسب اطلاع از دوره شاه تهماسب اول بسیار مفید است و میتواند مکمل احسن التواریخ محسوب شود.[۱۴]
فتوحات شاهی[ویرایش]
تألیف امیر صدرالدین سلطان ابراهیم امینی ولد میرک جلال الدین بن میرک محمد امین بن مولانا صدرالدین ابراهیم است. مؤلف در ۹۲۰ ه.ق به حضور شاه اسماعیل رسید و به فرمان او مأمور تألیف تاریخی دربارهٔ شاه اسماعیل شد و نام آن را فتوحات شاهی گذاشت.[۱۵]
ظاهراً کتاب دارای دو دفتر بوده که دفتر اول مشتمل بر پنج فتح است: فتح اول در بدأ آفرینش و ایجاد آدم و سلسله نسب محمد، فتح دوم در بیان اخباری از میلاد محمد، فتح سوم در ذکر شمه از سوانح احوال ائمه قریش، فتح چهارم و پنجم دربارهٔ آباء و اجداد شاه اسماعیل و نیز شرح حال زندگی او، سرانجام دفتر اول با خروج شاه اسماعیل از لاهیجان خاتمه مییابد. اما دفتر دوم، هنوز در دسترس نیست.[۱۶]
بدایعالوقایع[ویرایش]
این کتاب تألیف زینالدین محمود واصلی است که از گفتاری دربارهٔ مهاجرت مؤلف و دوستان و آشنایان او به ماوراءالنهر آغاز میشود و سپس از زندگی ادبی و سیاسی شهر هرات و رجال برجسته آن سامان سخن میگوید. موضوعات دیگر کتاب عبارتست از وقایع خراسان، حکایات مربوط به امرا و شعرای معاصر مؤلف که به علت سکونت نویسنده در هرات و معاصر بودن او با سلطان حسین بایقرای تیموری، حجم زیادی از کتاب اختصاص به پادشاه اخیر دارد. واصفی بدایعالوقایع را در پایان عمر خود (حدود دهه ۹۵۰ ه. ق) تألیف کردهاست. این کتاب از منابع بسیار مهم دوره شاه اسماعیل به خصوص دربارهٔ وقایع هرات است.[۱۷]
جهانگشای خاقان[ویرایش]
مؤلف آن ناشناختهاست. در ۱۳۶۴ ش (مطابق با ۱۹۸۶ م) مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، این اثر را با یک مقدمه انتقادی از سلسله صفویه و عین حال یک جانبه، اما تا حدودی علمی، به طریق عکسی و با عنوان جهانگشای خاقان، بدون هیچ گونه حواشی و تعلیقه و مقابله منتشر کرد. این کتاب با نام تاریخ بینام شاه اسماعیل مورد استفاده نویسندگان خارجی قرار گرفتهاست. محتوای کتاب جهانگشای خاقان گزارشی است از تفضیل زندگانی شاه اسماعیل، همراه با شرح مختصری از نیاکان او و نیز اشاراتی دارد به برخی از افراد، از جمله ظهیرالدین محمد بایر که با این پادشاه هم عصر بودهاست. این کتاب در ۹۴۸–۹۵۵ ه.ق تألیف شدهاست. مؤلف آن به نحو گستردهای از حبیب السیر استفاده و حتی در مواردی کلمه به کلمه از آن رونویسی کردهاست.[۱۸]
لُب التواریخ[ویرایش]
این کتاب تألیف یحیی بن عبدالطیف قزوینی به سال ۹۴۸ ه.ق است. این کتاب، تاریخی عمومی است که ذکر احوال محمد تا ایام شاه تهماسب اول را دربر مر گیرد. با توجه به نام کتا، در واقع نویسنده فهرست وار به تاریخ سلسلهها پرداختهاست.[۱۹]
احسن التواریخ[ویرایش]
تألیف حسن بیگ روملو است که ظاهراً در دوازده جلد بوده و دو جلد آخر آن دربارهٔ تاریخ صفویهاست. جلد یازدهم به وقیع سالهای ۸۰۷ تا ۹۰۰ ه.ق و جلد دوازدهم به وقایع سالهای ۹۰۰ تا ۹۸۵ ه.ق پرداختهاست. احسن التواریخ بهترین و ارزشمندترین منبع دوره شاه تهماسب است. زیرا مؤلف بیش از سی سال همره و ملازم آن پادشاه بود.[۲۰]
تکلمة الاخبار[ویرایش]
تألیف عبدی بیگ شیرازی (نویدی). این کتاب، تاریخ عمومی دربارهٔ تاریخ شاه اسماعیل اول و شرح جنگهای او با حکام ایرانی در نواحی مختلف و نیز با اوزبکان و عثمانی هاست. همچنین کتاب مذکور، شرح وقایع تاریخ پادشاهی شاه تهماسب اول را تا سال ۹۷۹ ه.ق دربر میگیرد. تکلمة الاخبار از جهت شمول بر تاریخ سلاطین معاصر شاهان صفویه در روم (عثمانی)، مصر، شام، حجاز، عراق عرب، دیاربکر و موصل مفید است. قسمت مربوط به تاریخ صفویه آن به همت عبدالحسین نوایی در سال ۱۳۶۹ به چاپ رسیدهاست.[۲۱]
تذکره شاه طهماسب[ویرایش]
این کتاب تألیف شاه تهماسب اول است که به حوادث زندگانی خود از بدو تولد تا استرداد شاهزاده بایزید به سلطان سلیمان باشکوه (تا ۹۶۹ ه. ق) پرداختهاست. این کتاب میتوانست منبع بسیار ارزشمندی برای دوره شاه تهماسب باشد، زیرا به قلم خود شاه تهماسب است، اما بسیار خلاصه نوشته شده و اطلاعاتی بیشتر از منابع دیگر در اختیار خواننده قرار نمیدهد. کتاب مذکور در سال ۱۹۱۲ م. در موره هند چاپ شده و در ایران، به افست و با افزودن برخی مطالب جزئی، بهطور شتابزده تجدید چاپ شدهاست. متن تذکره شاه طهماسب، در جلد دوم مطلع الشمس، تألیف محمدحسن خان اعتماد السلطنه نیز موجود است.[۲۲]
تحفه سامی[ویرایش]
تألیف سام میرزا صفوی، فرزند بلافصل شاه اسماعیل اول سات. سام میرزا با شاه تهماسب از یک مادر بودند. این کتاب در واقع تذکره است و علاوه بر تاریخ شعراء، میتوان مطالب مفیدی راجع به احوال عامه در دوره صفویه یافت.[۲۳]
تاریخ نگارستان[ویرایش]
مؤلف این کتاب قاضی احمد بن محمد غفاری کاشانی است. کتاب در زمینه تاریخ عمومی است که با بیان احوال محمد شروع شده و به وقایع ۹۰۸ ه.ق خاتمه یافتهاست. در نتیجه مطالب قابل استفادهای دربارهٔ شاه اسماعیل صفوی و اوایل حکومت او دارد. این کتاب را مدرس گیلانی تصحیح کرده و با افزودن ذیلی بر آن، وقایع را تا روزگار سلسله پهلوی ادامه دادهاست. این کتاب در سال ۱۴۰۴ ه.ق چاپ و منتشر شدهاست.[۲۴]
تاریخ جهانآرا[ویرایش]
تألیف قاضی احمد بن محمد غفاری کاشانی، به سال ۹۷۱ ه.ق است. به گفته مؤلف اصل کتاب در سه نسخه بوده و نسخه سوم دربارهٔ تاریخ دولت صفوی است. این کتاب برای تاریخ شاه اسماعیل، به ویژه شاه تهماسب مفید است.[۲۵]
جواهر الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف بوداق منشی است. این کتاب تاریخ عمومی و مشتمل بر دیباچه، مقدمتین و خاتمهاست. در قسمت دیباچه به شرح آفرینش عالم و آدم، در قسمت مقدمه اول به ذکر پادشاهان قبل از اسلام و در مقدمه دوم به ذکر پادشاهان بعد از اسلام و سرانجام در قسمت خاتمه به شرح حال سلاطین صفوی پرداختهاست. ظاهراً نسخه اصلی (تألیف ۹۸۴ ه. ق) این کتاب را شاه عباس اول به کتابخانه بقعه شیخ صفی الدین اهدا کرد که بعدها در تهاجم روسها غارت و از آنجا خارج شد و این همان نسخه منحصر به فردی است که در کتابخانه لنینگراد (به شماره ۲۸۸، Dorn) دیده میشود.[۲۶]
گلستان هنر[ویرایش]
این کتاب تألیف قاضی میراحمد منشی قمی است. کتاب دربارهٔ هنرهای دوره صفوی، به ویژه نقاشان و خطاطان آن دوره، بسیار اهمیت دارد. این اثر را احمد سهیلی خوانساری با مقدمهای مفصل در سال ۱۳۵۲ ه.ش تصحیح و منتشر کردهاست.[۲۷]
خلاصة التواریخ[ویرایش]
این کتاب تألیف قاضی احمد بن شرف الدین الحسین الحسینی القمی است که به دوره صفویان از زمان شاه اسماعیل اول تا شاه اسماعیل دوم پرداختهاست. تألیف این کتاب به فرمان شاه اسماعیل دوم در ۹۸۴ ه.ق آغاز شد، اما پس از مرگ او و حوادث بعدی، اتمام کتاب او تا سال ۹۹۹ ه.ق به طول انجامید. در این سال مولف کتاب را به نام شاه عباس اول تألیف کرد. خلاصة التواریخ از نظر همزمانی با دوره شاه تهماسب اول و شاه اسماعیل دوم و نیز شاه محمد خدابنده و شاه عباس اول، مطالب ارزشمندی دارد و برخی نامههای تاریخی آن دوره را نیز دربر میگیرد.[۲۸]
اشرف نامه[ویرایش]
این کتاب تألیف شرف خان بن شمس الدین بدلیسی است. او ملازم شاه تهماسب بود و بعدها شاه اسماعیل دوم او را به امیرالامرایی اکراد منصوب کرد. مؤلف تا زمان تألیف کتاب (۱۰۰۵ ه. ق) حکومت بدلیس را عهدهدار بود.[۲۹]
مندرجات کتاب بیشتر مربوط به انساب طوایف کُرد است، اما میتوان از آن برای وقایع تاریخی شاهان صفوی تا اوایل سلطنت شاه عباس اول نیز بهره جست. این کتاب به اهتمام ولادیمیر، ملقب به «ولادیمینوف زرنوف» در ۱۸۶۱ م (مطابق با ۱۲۷۶ ه. ق) از سوی «دارالطباغ اکادمیه امپرتوریه» در سن پطرزبورگ روسیه به چاپ رسیدهاست. نیز در سال ۱۳۷۷ ش، همان نسخه به طریق عکس، چاپ و منتشر شدهاست. مقدمه کتاب از فرانسه به فارسی ترجمه شدهاست.[۳۰]
تاریخ الفی[ویرایش]
تألیف قاضی احمد تتوی و آصف خان قزوینی و در زیمنه تاریخ عمومی است که برای کشورهای اسلامی، به ویژه قسمتهای شرق جهان اسلام با تفضیل بیشتری تدوین شدهاست. همچنین دربارهٔ تاریخ هزار ساله کشورهای اسلامی و شبه جزیره هند است. از این رو نام «الفی» بر آن نهادند. شروع حوادث از سال اول رحلت محمد است و میبایست تا ۱۰۰۰ ه.ق ادامه مییافت. اما آنگونه که از نسخههای خطی بر میآید وقایع چند سال آخر آن نوشته نشدهاست یا اکنون در دسترس نیست. نگارش این اثر در ۹۹۳ ه. ق، به فرمان اکبرشاه گورکانی تألیف شد. این کتاب از سال ۹۱۲ ه.ق به بعد با تاریخ صفویه در ارتباط است. این کتاب به تصحیح و اهتمام علی آل داوود در ۱۳۷۸ خورشیدی منتشر شدهاست.[۳۱]
تاریخ رشیدی[ویرایش]
تألیف میرزا محمد حیدر دو غلات است که در ۹۵۳ ه.ق در کشمیر تألیف شد و عمدتاً در مورد تاریخ مغولها است. از آنجا که مؤلف، سالها در نزدیک ظهیرالدین محمد بایر، عبیدالله خان اوزبک و سلطان سعید خان جغتایی به سر برده، خود شاهد حوادث بعدی بودهاست؛ بنابراین، مندرجات کتابش ارزش خاصی دارد. کتاب تاریخ رشیدی برای تاریخ ایران دوره شاه اسماعیل، به ویژه جنگ مرو (جنگ شاه اسماعیل با اوزبکان)، از منابع درجه اول محسوب میشود. این اثر در ۱۸۹۵ م. به وسیله ادوارد دنیسن راس به انگلیسی ترجمه شد و الیاس، سرکنسول انگلیس در خراسان، مقدمه، حواشی و تعلیقات بسیار مفیدی و ارزشمندی بر آن نگاشت که در ۱۸۹۸ م. در لندن به چاپ رسیدهاست. کتاب تاریخ رشیدی با ترجمه و تصحیح عباسقلی غفاریفرد در ۱۳۸۳ چاپ و منتشر شدهاست.[۳۲]
تاریخ راقم[ویرایش]
این کتاب تألیف میرسید شریف راقم است. کتاب حاوی وقایع عمده خراسان و ترکستان، ماوراءالنهر، ایران و هندوستان است. مندرجات آن از زمان ولادت امیر تیمور (۷۳۶ ه. ق) تا ۱۱۱۳ ه.ق یعنی سال تألیف را دربر میگیرد. از ویژگیهای کتاب این است که غالباً مؤلف کتاب، مادهای تاریخی به صورت شعر برای وقایع ذکر میکند.[۳۳]
بابرنامه (توزک بابری)[ویرایش]
این کتاب تألیف ظهیرالدین محمد بابر است. این کتاب، چنانکه از نامش بر میآید، خاطرات ظهیرالدین محمد بابر، پادشاه تیموری سمرقند و کابل و نیز بنیانگذار سلسله گورکانیان هند است. مسلماً، با برنامه ارزش تاریخی بسیاری دارد، زیرا از قلم پادشاهی تراوش شده که خود شاهد عینی وقایع بوده و به احتمال زیاد با صداقت و صراحت به بیان حوادثی پرداخته که خود در بیشتر آنها سهیم بودهاست. از جمله حوادث مربوط به خراسان و مخصوصاً هرات. ظهیرالدین محمد بابر در جنگ غجدوان، امیر نجم ثانی را همراهی میکرد و به روایاتی خود را مطیع شاه اسماعیل دانسته، به نام او خطبه میخواند و سکه به نام ائمه اثنی عشری میزد. بدین ترتیب این کتاب با تاریخ دوره صفویه ارتباط یافتهاست.[۳۴]
تاریخ قطبی (تاریخ ایلچی نظام شاه)[ویرایش]
این کتاب تألیف خورشاه بن قباد الحسینی و موضوع آن تاریخ عمومی است. این اثر از قدیمیترین دورهها تا ۹۷۰ ه.ق را در بر میگیرد. تألیف آن در ۹۷۲ ه.ق به پایان رسید و مؤلف آن، سفیر برهان شاه، دومین فرمانروای سلسله نظام شاهی احمدنگر بود که به وسیله شاه طاهر حسینی، مذهب شیعه را پذیرفت و خورشاه را به سفارت به دربار شاه تهماسب فرستاد. کتاب تاریخ قطبی علاوه بر اطلاعاتی دربارهٔ آققویونلو، برای تاریخ اوایل صفویه نیز مفید است. این کتاب با عنوان تاریخ ایلچی نظام شاه با تصحیح محمدرضا نصیری-کوئیچی هانهدا در ۱۳۷۹ ش منتشر شد.[۳۵]
مرآة الممالک[ویرایش]
تألیف سیدی علی کاتبی به سال ۹۶۴ ه.ق است. اصل آن را به زبان ترکی و محتوای آن دربارهٔ سرگذشت و سفرنامه یکی از دریاسالاران ترکِ هم عصر با شاه تهماسب است که مدتی در ماوراءالنهر بوده، به حضور شاه تهماسب نیز رسیدهاست. گزراشهای مؤلف دست اول به علت مشاهدات عینی نویسنده اهمیت دارد.[۳۶]
صحایف الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف احمد افندی (منجم باشی) است. اصل کتاب به عربی بود و «ندیم افندی» آن را به ترکی ترجمه کردهاست. کتاب کتاب دارای سه جلد و بدون نام محل چاپ و تاریخ انتشار است و ظاهراً در استانبول به چاپ رسیدهاست. این اثر برای نشان دادن روابط صفویه با عثمانی، به ویژه احساسات دینی دو طرف مفید است.[۳۷]
تذکرة الواقعات[ویرایش]
این کتاب تألیف جوهر آفتابهچی به سال ۹۹۵ ه.ق است از آنجا که مؤلف رابطه نزدیکی با همایون پادشاه گورکانی داشته، لذا نوشتههایش از جهت پناهنده شدن همایون به شاه تهماسب از ارزش زیادی برخوردار است.[۳۸]
افضل التواریخ[ویرایش]
تألیف فضل اصفهانی است. مؤلف پس از اتمام مقدمه کتاب پادشاهی شاه تهماسب را شرح میدهد. او بیشتر اطلاعات خود را از احسن التواریخ گرفته و در واقع مطالب با ارزش و جدیدی در اختیار خواننده قرار نمیدهد. نسخه خطی موجود که متعلق به موزه بریتانیا است، با رشح فوت شاه تهماسب به پایان میرسد.[۳۹]
تاریخ ایران[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس و در واقع تاریخ بینام و نشان است و این کتاب نسخه خطی است و به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تعلق دارد. در فهرست (شماره ۶۹ ب ادبیات) از آن با عنوان تاریخ ایران یاد شدهاست. کتاب از آغاز افتادگی دارد و حوادث را از ۹۹۶ ه. ق، یعنی سال جلوس شاه عباس اول بر تخت سلطنت آغاز میکند تا جنگ رباط پریان (۱۰۰۷ ه. ق) ادامه میدهد. بعد از این سال، مطلب به یکباره قطع شده و نیمه دیگر کتاب با عنوان «داستان گشودن قسطنطنیه» از ۸۷۵ ه.ق آغاز میشود و وقایع عثمانی را تا سال ۸۸۶ ه.ق ادامه میدهد. کتاب در پایان نیز افتادگی دارد.[۴۰]
فتوحات همایون[ویرایش]
این کتاب تألیف سیاقی نظام و نسخهای خطی است که عباس زریاب خویی متن آن را به چاپ رساندهاست. مطالب آن دربارهٔ فتح خراسان، که شاه عباس اول در سال ۱۰۰۷ ه.ق در جنگ با اوزبکان به آن مهم دست یافت؛ و نیز منبع دست اولی از آن فتح و اخراج ازبکان از آن دیار است. مؤلف کتاب شخصاً در جنگ رباطپریان حضور داشتهاست. چنانکه از مقدمه کتاب بر میآید، مؤلف چون شیعه دوازده امامی بود، کرامت خاصی برای عدد دوازده و انطباق آن با سرگذشت و خصوصیات شاه عباس قائل شد و در تطبیق خصوصیات کتاب و تاریخ شاه عباس با عدد مذکور تلاش چشمگیری کرد.[۴۱]
نقاوة الآثار فی ذکر الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف محمود بن هدایت الله افوشهای نطنزی است. این کتاب یکی از اسناد گرانبهای تاریخ عصر صفوی محسوب میشود. موضوع آن از واپسین ایام زندگانی شاه تهماسب اول تا یازدهمین سال سلطنت شاه عباس اول (۱۰۰۷ ه. ق) ادامه یافت. تعدادی از نامههای بین شاه عباس اول و اوزبکان در این کتاب ثبت شدهاست.[۴۲]
هفت اقلیم[ویرایش]
تألیف امین احمد رازی است. کتاب تذکرهای آمیخته با مطالب جغرافیایی است که در سال ۱۰۱۰ ه.ق تألیف شدهاست و اطلاعات مفیدی دربارهٔ امرا و شعرای دوره صفویه دارد. کتاب در سه جلد به چاپ رسیدهاست.[۴۳]
تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال)[ویرایش]
این کتاب تألیف ملاجلالالدین منجم است. او منجم شاه عباس اول بود و از ۹۹۴ ه.ق به این پادشاه پیوست و تا سال ۱۰۲۹ ه.ق که ظاهراً وفات یافت در خدمت شاه عباس اول به سر میبرد. به همین جهت شاهد عینی بسیاری از وقایع بوده و آنها را بهطور دقیق ثبت کردهاست. این اثر در مورد اوضاع خراسان و اوزبکان ارزش زیادی دارد.[۴۴]
تاریخ قزلباشان[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس است و نسخهای از آن در کتابخانه ملک بهشمار ۶۲۸۴ وجود دارد. تاریخ قزلباشان بین سالهای ۱۰۰۷ تا ۱۰۱۳ ه. ث تألیف شدهاست و میتوان برای شناسایی حکام ایالات و سرداران قزلباش از آن استفاده کرد.[۴۵]
دون ژوان ایرانی[ویرایش]
این کتاب تألیف اروج بیگ بیات است. نام کامل مؤلف، اروج بیگ بن سلطان علی بیگ بیات است که پس از مسافرت به اسپانیا و اقامت در آنجا به دون ژوان یا دون خوان شهرت یافت. مؤلف به گفته خود در جنگهای شاه عباس اول با اوزبکان حضور داشته، اما نه تنها به تفضیل آن وقایع نپرداختهاست، بلکه چیزی هم بیشتر از منابع دیگر در اختیار خوانندگان نمیگذارد. از این کتاب میتوان به عنوان منبع درجه اول از آغاز صفویه تا روزگار شاه عباس اول استفاده کرد.[۴۶]
روضة الصفویه[ویرایش]
این کتاب تألیف میرزا بیگ بن الحسن الحسینی الجنابدی است. کتاب به تاریخ پادشاه صفویه تا یک سال قبل از مرگ شاه عباس اوب (۱۰۳۷ ه. ق) میپردازد. این نسخه خطی که عکس آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. مندرجات منابع متقدم را تکرار میکند و برای همین، معلومات باارزشی به دانستههای ما نمیافزاید. این کتاب به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد در ۱۳۷۸ خ چاپ و منتشر شد.[۴۷]
احیاء الملوک[ویرایش]
تألیف ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانی در سال ۱۰۲۸ ه.ق است. از آنجا که مؤلف در روزگار شاه عباس اول شاهد عینی وقایع بوده، کتاب مذکور برای تاریخ ناحیه سیستان و حوادث مربوط به اوزبکان در آنجا منبع مهمی است. این کتاب در سال ۱۳۴۴ به تصحیح منوچهر ستوده منتشر شدهاست.[۴۸]
تاریخ عالمآرای عباسی[ویرایش]
این کتاب تألیف اسکندربیگ ترکمان (منشی) است. مؤلف در ۱۰۲۵ ه.ق تألیف این کتاب را آغاز کرد و وقایع را تا ۱۰۳۸ ه.ق (سال درگذشت شاه عباس اول) ادامه داد. تاریخ عالمآرای عباسی ارزشمندترین اثر دوره صفویه برای پادشاهی عباس اول است. این اثر چاپ سنگی شد و در ۱۳۳۴ ش، ایرج افشار آن را در دو جلد چاپ کرد. در ۱۳۷۷ ش این اثر در سه جلد به تصحیح محمد اسماعیل رضوانی چاپ و منتشر شدهاست.[۴۹]
اسکندر بیگ پس از مرگ شاه عباس به نگارش کتاب خود، با عنوان ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ادامه داد و شروع به نوشتن وقایع سلطنت شاه صفی کرد، اما با مرگش در ۱۰۴۳ این کار ناتمام ماند.
تاریخ جهانآرای عباسی[ویرایش]
نوشتارهای اصلی: تاریخ جهانآرای عباسی و وحید قزوینی
تاریخ جهان آرای عباسی یا عباسنامه، تألیف میرزا محمدطاهر وحید قزوینی که به تفضیل به جزئیات دودمان صفوی از آغاز تا شاه عباس دوم پرداختهاست. وی این کتاب را به درخواست سید علاءالدین حسین معروف به خلیفه سلطان، صدراعظم شاه عباس دوم نگاشتهاست.[۵۰]
این کتاب شامل مقدمه و سه باب است:
باب اول در ذکر اجداد صفویه از فیروزشاه زرینکلاه تا سلطان حیدر
باب دوم در شش فصل، شامل حوادث زمان شاه اسماعیل یکم، شاه طهماسب یکم، جلوس شاه اسماعیل دوم، شاه محمد خدابنده، جلوس و حکومت شاه عباس اول، حوادث دورهٔ شاه صفی
باب سوم دربارهٔ ۲۲ سال از حکومت شاه عباس دوم
تاریخ شاه صفی (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۵۲–۱۰۳۸ق)[ویرایش]
این کتاب تألیف ابوالمفاخر بن فضلالله حسینی سوانح نگار تفرشی، تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۳۸ تا ۱۰۵۲ق، مصادف با پادشاهی شاه صفی میباشد که به زبان فارسی و در قرن یازده قمری نوشته شدهاست. این اثر به همراه مبادی تاریخ زمان نواب رضوان مکان (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۴۰۱–۸۳۰۱ق)، تألیف محمدحسن حسینی تفرشی با تصحیح و مقدمه و تعلیقات محسن بهرام نژاد توسط نشر میراث مکتوب منتشر شدهاست. کتاب ابوالمفاخر، بدون شک در باب بررسی تاریخ عصر شاه صفی بسیار حائز اهمیت است، به ویژه اینکه نویسنده معاصر با دوره شاه صفی بوده و در واقع تاریخ عصر خویش را گزارش کردهاست؛ بنابراین هم از نظر انتخاب موضوعات و رخدادهای تاریخی و هم از نظر چینش آنها، برای ارائه تصویری از تاریخ دوران شاه صفی از اهمیت خاصی برخوردار است.
تاریخ گیلان[ویرایش]
این کتاب تألیف ملا عبدالفتاح فومنی گیلانی است و برای دوره صفویه به ویژه شاه تهماسب و اوضاع گیلان در زمان او، منبع مفیدی محسوب میشود. این اثر در ۱۳۴۹ ش به تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده رسیده و در تهران منتشر شدهاست.[۵۱]
تاریخ خاندان مرعشی مازندران[ویرایش]
این کتاب تألیف میرتیمور مرعشی است. موضوع آن دربارهٔ مرعشیان مازندران است و به وقایع ۸۸۱ ه.ق تا ۱۰۷۵ ه.ق میپردازد. این اثر مخصوصاً در مورد تاریخ شاه عباس اول منبع مفیدی است. چاپ نخست این کتاب به تصحیح منوچهر ستوده، در ۱۳۵۶ ش. در تهران انجام گرفته و در سال ۱۳۶۴ ش تجدیدچاپ شدهاست.[۵۲]
خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)[ویرایش]
تألیف محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی است. مؤلف در روزگار شاه عباس اول و شاه صفی به دلیل تصدی برخی مناصب دولتی، شاهد عینی حوادث بودهاست. این کتاب در ۱۰۵۲ تألیف شد و در واقع مکمل تذکرة الملوک و سفرنامه کمپفر در ارتباط با مناصب صفویهاست.[۵۳]
قصص الخاقانی[ویرایش]
این کتاب تألیف قلی بن داود قلی شاملو است. کتاب دربارهٔ تاریخ صفویهاست و احوال نیاکان صفویان را تا ظهور شاه اسماعیل به اجمال بیان و پس از آن وقایع را تا ۲۵ ربیعالاول ۱۰۷۷، همراه با وفیات تا ۱۰۸۵ ثبت کردهاست. این کتاب وقایع دوران شاه عباس دوم را به تفضیل بیان میکند. کتاب قصص الخاقانی، با تصحیح سید حسن سادات ناصری در ۱۳۷۱ ش چاپ و منتشر شدهاست.[۵۴]
یکی از کتب بسیار نفیس و ذیقیمت عهد صفویه کتاب قصص الخاقانی است. مؤلف کتاب مذکور ولیقلی شاملو پسر داود قلی هروی و در سال ۱۰۳۵ قمری در هرات تولد یافته و در جوانی به سیستان رفته است؛ ولی قلیخان شاملو، مورخ، ادیب، شاعر و از مستوفیان دورهٔ صفویه میباشد. کتاب مذکور در تاریخ صفویه و متضمن یک مقدمه و سه باب و یک خاتمه است. باب اول در تاریخ اجداد صفویه از فیروز شاه تا شاه اسماعیل اول. باب دوم در تاریخ پادشاهان صفوی از شاه اسمعیل اول تا جلوس شاه عباس ثانی باب سوم تاریخ سلطنت شاه عباس ثانی از سال ۱۰۵۲ که سال جلوس اوست تا ۲۵ ربیعالاول ۱۰۷۷ که در آن تاریخ این پادشاه در خسروآباد دامغان فوت نمود. خاتمه کتاب منقسم بدو تذکره است. تذکره اول در علما و اطبا و شیوخ عهد شاه عباس ثانی و تذکره دوم در احوال شعرای همان عصر. مؤلف در باب وجه تسمیه کتاب بنام «قصص الخاقانی» اینطور مینویسد که چون این کتاب را در سال ۱۰۷۲ شروع کرده بود نام آن را قصص الخاقانی گذاشت تا بحساب جمل با سال شروع تألیف مطابق در آید.[۵۵] ابتدا میخواست فقط رویدادهای زمان شاه عباس دوم را بنویسد، اما چون برآن بود که هر اثری باید مقدمهای مرتبط با موضوع داشته باشد، کتابش را در یک مقدمه (دربارهٔ نسب و سیادت شاهان صفوی)، سه باب و یک خاتمه نوشت. باب نخست دربارهٔ شرح احوال اجداد شاه عباس دوم؛ باب دوم دربارهٔ روزگار شاه اسماعیل اول تا زمان شاه صفی؛ و باب سوم دربارهٔ روزگار شاه عباس دوم، از شروع سلطنت تا مرگ وی. خاتمه در سه بخش و دربارهٔ سرگذشت عالمان دینی، شاعران نامدار و حکما، صوفیان و درویشان مشهور روزگار شاه عباس دوم است. تألیف این کتاب در۱۰۷۶ پایان یافته، اما شاملو، برای تکمیل اثرش، رویدادهای مهم را تا ۱۰۷۹ ضبط کرده و به کتابش افزودهاست.
خلد برین[ویرایش]
تألیف میرزا احمد بن یوسف واله اصفهانی است. این کتاب، تاریخ عمومی در هشت روضه و روضه هشتم آن مربوط به شاهان صفوی است. روضه اخیر خود شامل هفت «حدیقه» و هر حدیقه به نام یکی از پادشاهان صفویه از شاه اسماعیل تا شاه سلیمان است. محمد واله، تاریخ خود را از منابع متقدم مانند حبیب السیر، احسن التواریخ و عالم آرای عباسی برداشت کردهاست. اما با بهکارگیری لغات و تشبیهات و استعارات خوب توانستهاست اثر خود مستقل جلوه دهد. حدیقه اول تا چهارم را میرهاشم محدث در ۱۳۷۲ منتشر کند و حدیقه چنجم یعنی شرح سلطنت شاه عباس، هنوز به صورت خطی است. روضه ششم و هفتم به کوشش یرهاشم محدث در سال ۱۳۷۹ خورشیدی حدیقه ششم و هفتم از روضه هشتم به کوشش محمدرضا نصیری در سال ۱۳۸۰ چاپ شدهاست.[۵۶]
تاریخ عالم آرای صفوی[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس است. موضوع کتاب تاریخی داستانی و به صورت نقالی بیان شدهاست و به حوادث پادشاهی اسماعیل اول، از آغاز تا پایان روزگار آن میپردازد. تألیف آن در ۱۰۸۶ ه.ق به اتمام رسید و دو بار تحت عنوان عالم آرای صفوی به وسیله یدالله شکری به چاپ رسیدهاست. از میان مطالب این کتاب میتوان عناوین و القاب درباری، دیوانی، لشکری و نیز برخی از اصطلاحات صوفیه را به دست آورد. ارزش تاریخی این کتاب اندک است و با آثاری مانند حبیب السیر و جهانگشای خاقانی قابل مقایسه نیست.[۵۷]
تاریخ عهد سلاطین صفوی[ویرایش]
این کتاب تألیف اسماعیل الحسینی مرعشی تبریزی است. این کتاب مانند عالم آرای صفوی به شیوه داستانی و نقالی نوشته شده، با این تفوات که تا حدود سست تر و ضعیف تر از آن کتاب است. مندرجات کتاب، تاریخ مفصل شاه اسماعیل و نیاکان او را از روزگار شیخ جنید تا محاصره غجدوان (۹۱۸ ه. ق) است. کتاب ظاهراً در روزگار شاه صفی (۱۰۳۸–۱۰۵۲ ه. ق) تألیف شدهاست.[۵۸]
زبدة التواریخ[ویرایش]
تألیف کمال بن منجم یزدی است. نیز تاریخ عمومی بسیاری مختصری از هبوط آدم تا حوادث سا ۱۰۶۳ ه.ق را شامل میشود. این کتاب به دلیل اختصار بیش از حد، معلومات با ارزشی در اختیار خواننده قرار نمیدهد.[۵۹]
نسب نامه اعلی حضرت شاهی (نسب نامه شاه سلیمان)[ویرایش]
این کتاب تألیف محمد شفیع الحسینی است. کتاب در ایام شاه سلیمان (۱۰۷۷–۱۱۰۵ ه. ق) تألیف شده و به صورت خطی است و مطلب جدید و با ارزشی ندارد.[۶۰]
تاریخ قبچاق خانی[ویرایش]
این کتاب در شش جلد عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه بادلیان (آکسفورد) در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره ۲۸۵۶–۸ و ۲۲۵۴–۶ نگهداری میشود. مؤلف خود را چنین معرفی کردهاست: «احقر العباد، قبچاق خان عرف خواجم قلی بیگ بن قبچاق خان مرحوف عرف امامقلی قوش بیگی سبحان قلی خان والی توران».[۶۱]
تألیف کتاب در ۱۱۳۴ ه.ق به پایان رسید و در ۱۱۳۷ ه.ق تجدید نظر شد. تاریخ قبچاق خانی نشان میدهد که آگاهیهای مؤلف از ایران چندان دقیق نبودهاست.[۶۲]
اکبرنامه[ویرایش]
این کتاب تألیف شیخ ابوالفضل مبارک است. این اثر در ۱۰۱۰ ه.ق تألیف شد و از این نظر اهمیت دارد که روابط شاه عباس اول با اکبر شاه و در نتیجه ارتباط او با اوزبکان را نشان میدهد. جلد اول این کتاب به تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد به چاپ رسیدهاست.[۶۳]
تاریخ فرشته[ویرایش]
تألیف محمدقاسم هندو شاه استرآبادی مشهور به فرشتهاست. تاریخ تألیف کتاب به ۱۰۱۵ ه.ق میرسد. این کتاب در هند چاپ سنگی شدهاست.[۶۴]
تاریخ سلاطین صفوی[ویرایش]
تألیف میرزا محمد معصوم است. کتاب وقایع شاه تهماسب تا روزگار شاه سلیمان را در بر میگیرد. کتاب تاریخ سلاطین صفویه به تصحیح سید امیرحسن عابدی در ۱۳۵۱ ش در تهران چاپ شدهاست.[۶۵]
تاریخ سلطانی[ویرایش]
تألیف سیدحسن بن مرتضی حسین استرآبادی است که در روزگار شاه سلطان حسین و در ۱۱۱۵ ه.ق به نام او تألیف شدهاست. این کتاب سه بخش دارد و بخش سوم، تاریخ صفویه را از ایام شیخ صفی دربر میگیرد. این بخش از کتاب با عنوان از شیخ صفی تا شاه صفی به تصحیح احسان اشراقی به چاپ رسیدهاست.[۶۶]
زبدةالتواریخ[ویرایش]
زبدةالتواریخ تألیف محمدمحسن مستوفی و تاریخ عمومی است. اثر از زمان آدم بهطور خلاصه نوشتهاست و در مورد تاریخ صفویه تفضیل نسبتاً بیشتری دارد. مطالب آن دربارهٔ دوره شاه سلطان حسین، شاه تهماسب دوم و شاه عباس سوم ارزش زیادی دارد. زیرا کتاب در ۱۱۵۱ ه.ق تألیف شده و مؤلف آن شاهد بسیاری از وقایع بودهاست.[۶۷]
مجمع التواریخ[ویرایش]
تألیف میرزا محمد خلیل مرعشی صفوی است که وقایع را از ۱۱۲۰ ه.ق یعنی از زمان شورش افغانهای غلزایی قندهار آغاز میکند و تا سال ۱۲۰۷ ه.ق ادامه میدهد. این کتاب به تصحیح عباس اقبال در دی ماه ۱۳۶۲ به چاپ رسیدهاست.[۶۸]
فواید الصفویه[ویرایش]
تألیف ابوالحسن قزوینی به سال ۱۲۱۱ ه.ق است که وقایع را از ظهور شاه اسماعیل تا زمان تألیف کتاب در بر میگیرد. این کتاب میتواند دربارهٔ پادشاهان بی تاج و تخت صفوی، پس از سقوط شاه سلطان حسین (۱۱۳۵ ه. ق) اطلاعات مفیدی بدهد.[۶۹]
تاریخ و سفرنامه حزین[ویرایش]
این کتاب تألیف شیخ محمدعلی جزین لاهیجی است. در سال ۱۱۵۴ ه.ق مؤلف کتاب را با معرفی نیاکان خود و تولدش در ۱۱۰۳ آغاز میکند و آن را به زمان ورودش به شاه جهانآباد در ۱۱۵۴ خاتمه میدهد. این کتاب بیشتر شرح زندگانی مؤلف است، اما از آنجا که وقایع دوره سلطنت شاه سلطان حسین را نیز مطرح میکند، برای تاریخ دوره صفویه، به خصوص دربارهٔ سقوط اصفهان و تهاجم افغانها، بسیار ارزشمند است. زیرا مؤلف هنگام تهاجم افغانها به آن شهر شاهد حوادث بودهاست. علی دوانی کتاب را در تهران به سال ۱۳۷۵ ش با مقدمه و حواشی و تعلیقات کافی به چاپ رساندهاست.[۷۰]
انقلاب فی الاسلام بین الخواص و العوام[ویرایش]
تألیف محمد عارف بن حاج محمد شریف ارزنة الرومی (اسپناقچی) است. کتاب در ایام سلطنت ناصرالدین شاه تألیف شد. نویسنده که خود عثمانی است بوده در این اثر به تفضیل از روابط شاه اسماعیل و سلطان سلیم پرداخته و بهطور ضمنی شاه اسماعیل را در جنگ چالدران مقصر قلمداد کردهاست. در واقع، روح عصبیت قومی و میهنی در لابهلای سطور ای به وضوح مشاهده میشود.[۷۱]
گلستان ارم[ویرایش]
تألیف عباسقلی آقا باکیخانف است. این کتاب تاریخ شروان و داغستان را از آغاز تا جنگهای ایران و روس را دربر میگیرد و طبقه رابعه آن برای تاریخ صفویه مفید است. در سال ۱۳۸۳ این کتاب از روی تصحیح عبدالکریم علیزاده جاپ و منتشر شدهاست.[۷۲]
تذکرة الملوک[ویرایش]
تألیف کتاب در حدود سال ۱۱۴۵ ه.ق به قلم محمد سمیع میرزا سمیعا، انجام یافتهاست. متن کتاب تذکرةالملوک از تشکیلات اداری و دربار و طبقات و مشاغل و مناصب و عواید دوران صفویه سخن میدارد و حاوی اطلاعاتی دربارهٔ حکام و ولات و سرحد داران آن زمان و میزان درآمد و نیروی لشکری آنان است و ظاهراً به دستور اشرف افغان و به دست کسی که خود از مبانی تشکیلات اداری صفوی آگاهی کامل داشته، به رشته تحریر درآمده است.
تحفه العالم[ویرایش]
سید ابو طالب موسوی فندرسکی، ادیبی فقیه از دوره اخیر صفوی است که شاگردی علامه مجلسی را نیز کرده و از وی اجازه علمی دریافت نموده. فندرسکی کتاب حاضر را طی سالهای ۱۱۰۶ و ۱۱۰۷ نوشته. از آثار وی جز اندکی برجای نمانده و عامل اصلی آن اوضاع نابسامان صفویه در سالهای پایانی دوره صفوی و همینطور حمله افغانها به ایران (۱۱۳۴–۱۱۴۲ ق) است.
دستور شهریاران[ویرایش]
دستور شهریاران، اثر محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیری، مجلسنویس دربار شاه سلطان حسین صفوی، با تصحیح محمد نادر نصیری مقدم، به بررسی و شرح حوادث و وقایع سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ق. در ایران مصادف با سلطنت شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی میپردازد.
منشآت[ویرایش]
منشآت نسخه خطی آن متعلق به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ادبیات ۲۱ ب، بدون نام مؤلف است. این اثر شامل چهارصد و هشتاد و هشت نامهاست. نسخه عکسی آن افتادگیهایی دارد. ظاهراً اولین نامه این نسخه، فتح نامه مربوط به شاه اسماعیل در جنگ مرو بودهاست. این اثر با فتح نامه شاه تهماسب در جنگ جام آغاز میشود و نامههایی موجود در آن، نامههایی اس که پادشاهان صفویه، سلاطین سلجوقی، خانان اوزبک و امرای تیموری آن را نوشته و ارسال کردهاند. زمان تألیف آن ظاهراً در سال ۱۰۰۹ ه.ق است.[۷۳]
منشآت السلاطین[ویرایش]
تألیف فریدون احمد پاشا معروف به فریدون بیگ است. او مهردار سلطان مراد، پسر سلطان سلیم دوم است. این اثر در ۹۸۲ ه.ق تألیف شده و شامل ۱۸۸۰ سند تاریخی است که مجموعهای از نامههای دولتی را دربر میگیرد. این نامهها به وسیله سلاطین عثمانی و حکمرانان معاصر آنان، پسران، وزیران و حکام ایالتی نوشته شدهاست. منشآت السلاطین حاوی نامههای متبادله میان شاهان صفوی و سلاطین عثمانی نیز هست. این اثر در ۱۲۶۴ ه.ق در استانبول به چاپ رسید و در ۱۲۷۴ ه.ق در همانجا تجدید چاپ شد که البته چاپ آن سنگی است.[۷۴]
مجمع الانشاء[ویرایش]
تألیف ابولقاسم ایواوغلی حیدر است. دکتر ریو، در فهرست نسخ خطی فارسی در موزه بریتانیا، نام این اثر را نسخه جامعه مراسلات اولوالالباب نوشتهاست. مجمع الانشاء شامل نامهها و مکاتباتی است از زمانهای قدیم تا مراسلات شاه صفی. نسخه خطی این اثر در سه جلد و نسخه عکسی آن در پنج جلد در دانشگاه تهران موجود است. اما فاقد نامههای دوره شاه اسماعیل تا اواخر شاه تهماسب است.[۷۵]
مجموعه مکاتیب مختلفه[ویرایش]
تألیف برادرزاده اسکندر بیگ ترکمان (منشی) است. این مجموعه متعلق به کتابخانه مجلس شورای اسلامی (ملی سابق) است و با شماره ۳۳۴۹ در آنجا نگهداری میشود. مؤلف در عبارتی میگوید «مرحوم عمویم سکندر بیگ منشی» و از اینجا معلوم میشود که او برادرزاده اسکندربیگ بودهاست. این مجموعه ظاهراً در عهد شاه عباس دوم (۱۰۵۲–۱۰۷۷ ه. ق) تألیف شده و شامل نامههایی از سلاطین سلجوقی، امرای تیموری، شاهان صفوی است. نسخه مذکور در آغاز افتادگی دارد.[۷۶]
جُنگ[ویرایش]
تألیف زین العابدین یزدی است. این اثر با مطالب متنوع فارسی و عربی در عهد شاه صفی (۱۰۳۸–۱۹۵۲ ه. ق) تألیف شده و شامل نامههای سلاجقه، صفویه، عثمانی، اوزبکان و گورکانیان هند است. نیز منتخباتی از تاریخ هشت بهشت، تألیف ادریس بتلیسی و تاریخ نگارستان قاضی احمد غفاری را دارد. جنگ همچنین به سواد نامهها، وقایع تاریخی میپردازد. نامههای جلالالدین محمد اکبر، پادشاه گورکانی هند در این اثر سهم عمدهای دارد.[۷۷]
مجموعه مکاتیب و منشآت و فتح نامهها[ویرایش]
مؤلف آن با توجه به عبارات پایانی نسخه، «محمد موسوی» است و در ماههای ۱۲۴۹ ه.ق در روزگار فتحعلی شاه قاجار در زنجان تألیف شدهاست. این نسخه با شماره ۶۰۶ و شماره دفتر ۴۱۲۵ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی (ملی سابق) موجود است. نامههای موجود در آن، شامل نامه سلاطین سلجوقی، تیموریان، عثمانیان، اوزبکان و به ویژه نامههای پادشاهان صفوی است.[۷۸]
سفرنامه سفیران اروپایی[ویرایش]
ونیزیان در ایران[ویرایش]
این کتاب تألیف جوزافا باربارو آمبروزیو کنتارینی، کاترینوزنو، آنجللو وینچنتو دالساندری است. این سفرنامه دربارهٔ خاطرات سفرا و سیاحان ایتالیایی است که انجمن هکلوت آن را به صورت کتابی با عنوان سفرنامههای ونیزیان در ایران تهیه کردهاست. این اثر به رغم برخی اشتباهات تاریخی برای عهد شاه اسماعیل از منابع ارزنده محسوب میشود.[۷۹]
آنتونی جن کین سون[ویرایش]
جن کین سون قدیمیترین نمایندهاست که در روزگار صفویه بین ممالک ایران و انگلیس تماس برقرار میکرد. او در حدود ۹۶۸ ه.ق به دربار شاه تهماسب راه یافت، اما به دلیل عقاید خاص مذهبی آن پادشاه نتوانست مأموریت خود را با موفقیت انجام دهد.[۸۰]
برادران شرلی[ویرایش]
آنتونی و رابرت شرلی دو برادر انگلیسی بودند که در سال ۱۰۰۷ ه.ق به دربار شاه عباس اول راه یافتند. این دو برادر از سوی شاه عباس، به نمایندگی به اروپا رفتند. در سفرنامه مذکور شرح مسافرت دو برادر انگلیسی و شرح سفارت آنان در ایران به همراه برخی از وقایع عهد شاه عباس اول و نیز بررسی آداب و اخلاق ایرانیان را میتوان مطالعه کرد. این سفرنامه با ترجمه آوانس خان ارمنی (مساعدالسلطنه) چاپ و منتشر شدهاست.[۸۱]
دنگارسیا دُ سلیوا فیگوئروآ[ویرایش]
فیگوئروآ در سال ۱۶۱۴ م / ۱۰۲۳ ه.ق به ایران آمد، اما در مأموریت خود موفقیتی کسب نکرد. این سفرنامه با ترجمه غلامرضا سمیعی به چاپ رسیدهاست.[۸۲]
ایترپرسر سیکوم[ویرایش]
تألیف ژرژتکاندر فُن دریابل است. پس از آنکه آنتونی شرلی و حسینعلی بیگ بیات از سوی شاه عباس اول به اروپا رفتند، امپراتور آلمان، رودلف دوم، متقابلاً سفیری به نام «اشتفان کاکاش فن زالامن کمنی» را نزد شاه عباس اول فرستاد. این سفیر قبل از رسیدن به خدمت شاه در لاهیجان درگذشت و ادامه مأموریت را به منشی خود، فُن دریابل سپرد. این شخص پس از انجام دادن مأموریت، به حضور امپراتور آلمان بازگشت. مندرجات سفرنامه او شامل وقایع سفر هیئت ژرژتکتاندر فُن دریابل است که طی آن به لهستان، شهرهای غازان و هشترخان (حاجی طرخان) و کیفیت حضور در دربار شاه ایران پرداختهاست.[۸۳]
استودارت[ویرایش]
استودارت از اعضای سفارت انگلستان بود که چارلز اول، پادشاه انگلستان، او را به دربار شاه عباس اول فرستاد. رئیس این سفارت، سردادمور کاتُن قبل از اتمام مأموریت در قزوین درگذشت و استودارت به جای او رئیس سفارتخانه شد. این سفرنامه با ترجمه احمد توکلی به سال ۱۳۳۹ چاپ شدهاست.[۸۴]
پیتر دلاواله[ویرایش]
در میان جهانگردان ایتالیایی، که از دوره امپراتوری مغولان به بعد خاطرات سفرهای خود به آسیا را نوشتهاند، پیترو دلاواله مقام ارزندهای دارد. او سفرنامه بسیار با ارزشی دربارهٔ ترکیه، ایران و هند از خود به جا گذاشت. پیترو دلاواله در ۱۶۱۷م / ۱۰۲۶ ه.ق به حضور شاه عباس اول رسید و در حدود ۶ سال در ایران ماند. او در کتابش، شرح کاملی از وقایع شاه عباس اول، به ویژه مراسم دربار او دادهاست.[۸۵]
اَدام اُلئاریوس[ویرایش]
اُلئاریوس از سوی فردریش سوم، دوک ایالت شلسویگ-هلشتاین، به دربار شاه صفی (۱۰۳۸–۱۰۵۲ ه. ق) اعزام شد. او شرح دقیقی از اوضاع جغرافیایی (مثلاً ویژگیهای دریای خزر)، ویژگیهای شهرهایی که از آنها دیدن کرده، آداب و رسوم مختلف ایرانیان، آموزش و پرورش کودکان و مشاغل بیان کردهاست. در واقع میتوان گفت که این سفرنامه یک «جامعهشناسی تاریخی» بسیار ارزشمند است. این سفرنامه را احمد بهپور در سال ۱۳۶۳ ه.ش چاپ و منتشر کردهاست، اما در تطبیق سالهای میلادی با هجری قمری دقت نشدهاست و هیچیکی از سالهای هجری درست و قابل اعتماد نیست. این سفرنامه در ۲ جلد با ترجمه حسین کُردبچه در ۱۳۶۹ خورشیدی با کیفیت بهتر چاپ شدهاست.[۸۶]
شاردن[ویرایش]
ژان شاردن از فرانسه به دربار شاه عباس دوم و شاه سلیمان آمد. او در سفر دوم نزدیک به چهار و نیم سال در ایران ماند. سفرنامه شاردن از مفصلترین سفرنامههایی است که اروپاییان، دربارهٔ ایران نوشتهاند. این مجموعه ارزشمند، مانند دیگر سفرنامههای اروپاییان، شرح بسیار دقیق و کاملی از فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایران در روزگار صفویه دادهاست. متن کامل این سفرنامه با ترجمه محمدلوی عباسی در سال ۱۳۳۵ به چاپ رسیدهاست.[۸۷]
تاورنیه[ویرایش]
تاورنیه بین سالهای ۱۶۳۲ و ۱۶۶۸ م از فرانسه ۹ بار به ایران آمد و به دربارهای شاه صفی، شاه عباس دوم و شاه سلیمان راه یافت. مندرجات این سفرنامه شرحی است دربارهٔ راههای مواصلاتی ایران، وسعت ایران و تقسیم ایالات آن، آداب و رسوم، مذاهب موجود، خصوصیات پادشاهان صفوی، روش حکومتی، طبقات اجتماعی است. سفرنامه تارونیه برای بار اول به وسیله ابوتراب نوری ترجمه شد و در سال ۱۳۳۶، جمشید شیروانی به تصحیح و تجدید نظر آن پرداخت.[۸۸]
کمپفر[ویرایش]
انگلبرت کمپفر آلمانی در روزگار شاه سلیمان (۱۰۷۷–۱۱۰۵ ه. ق) به ایران آمد و دو سال در ایران اقامت کرد. او در سفرنامه خود با دقت عجیبی به مساحی و اندازهگیری ارتفاع و فواصل مختلف در ایران پرداخته و توصیف دقیقی از مناصب دولتی، کاخها، تفرجگاهها، قصرها و حرمسراها ارائه دادهاست. کمپقر در فاصله سالهای ۱۶۸۵–۱۶۹۴ م. نیز به ایران سفر کرد. این اثر با ترجمه کیکاووس جهانداری در سال ۱۳۵۰ منتشر شد.[۸۹]
کروسینسکی[ویرایش]
تادوزیودا کروسینسکی لهستانی هجده سال (۱۱۱۹–۱۱۳۷ ه. ق) یعنی از حدود سال چهاردهم سلطنت شاه سلطان حسین تا دو سال بعد از سقوط اصفهان به دست افغانها، در ایران به سر میبرد؛ بنابراین مشاهدات او به دلیل آنکه شخصاً شاهد وقایع را دیدهاست، ارزش زیادی دارد. متدرجات این سفرنامه به خصوص در ارتباط با تهاجم افغانها و سقوط آن شهر بسیار مفید است. سفرنامه کروسینسکی به وسیله عبدالرزاق دُنبلی «مفتون» و به دستور عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شه، با نام بصیرتنامه دربارهٔ گزارش و استیلا افغانها بر اصفهان در زمان شاه سلطان حسین در سال ۱۳۶۳ با مقدمه مریم میراحمدی در تهران چاپ شد.[۹۰]
سانسون[ویرایش]
سانسون در زمان شاه سلیمان برای ترویج دین مسیح به ایران آمد و سالهای متمادی در این کشور اقامت گزید. مندرجات این اثر از لحاظ مطالعه اوصاف این پادشاه صفوی، مناصب و مقامات آن روزگار، آثار معماری، موسیقی، آداب و رسوم و سنن ایرانی، پذیرایی دربار، پوشاک و غیره مفید است.[۹۱]
منابع عثمانی[ویرایش]
مجسمه ابراهیم پچوی در پچ، مجارستان
اسناد روابط امپراطوری عثمانی و صفوی را باید در چهارچوب دشمنانه یا مسالمتآمیز بودن روابط تفسیر کرد.[۹۲] منابع دست اول عثمانی که امروزه در دسترس میباشند شامل اسناد و مدارک بایگانیهای عثمانی، منشآت، تاریخنگاریها، جنگنامهها، ظفرنامهها وسیاستنامهها هستند.
بایگانیهای عثمانی[ویرایش]
بایگانیهای عثمانی در توپقاپی و آرشیو نهاد نخستوزیری ترکیه اسناد زیادی در مورد صفویان دارند که تا حدی با غفلت محققان روبرو بودهاست. دفترهای احکام (مجموعههای فرمان و دستورها) و دفترهای موسوم به مهمه، به ترتیب شامل دستورها و حکمهایی که در مورد شکایتها یا مسائل مالی و حقوقی میپردازند و بعضی از این احکام دستورهایی مبنی بر دستگیری و قتل هواداران صفوی و دستور به جاسوسان عثمانی در ایران است (احکام) و دفترهای مهمه شامل فرمانهایی مرتبط با هرج و مرجهای مرزی، رفتوآمد سفرا، تبلیغات صفویان در آناطولی، پیوستن برخی از قبایل تر به قزلباشها و ورود آنها به ایران، گردآوری صدقات به نفع ایران، دستور در مورد امیران پناهنده به صفویه، تحریم اقتصادی ایران و تدابیر لشکرکشی ضد ایران میباشد.[۹۳]
منشآت[ویرایش]
بیشتر در مورد مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور است، مثلاً منشآتالسلاطین نوشته فریدون احمدبیگ منشی.[۹۴]
تاریخنگاریها[ویرایش]
آثار وقایعنگاری پدید آمده در قرن هفدهم میلادی به این شرح است: تاریخ حسنبیگزاده، صحایفالاخبار (درویش احمد منجم باشی)، تاریخ سولاقزاده (محمد افندی سولاق زاده)، تاریخ نعیما (مصطفی نعیما)، تاریخ پچوی (ابراهیمافندی پچوی)، فضلکه (کاتب چلبی)، زبده التواریخ (مصطفی افندی صافی).[۹۵]
پانویس[ویرایش]
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑ پرش به بالا به:۳٫۰۳٫۱۳٫۲قطب علمی مطالعات فرهنگ و تمدن شیعه در دوره صفویه۲۰۱۴.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴–۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶–۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷–۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸–۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹–۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱–۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱–۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴–۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑«تاریخ جهان آرای عباسی»، دانشنامه جهان اسلام
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴–۱۵.
↑صدر هاشمی، کتاب قصص الخاقانی.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷–۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷–۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸–۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹–۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱–۲۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٥.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٧.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٧.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٨.
منابع[ویرایش]
نوایی، عبدالحسین؛ غفاریفرد، عباسقلی (۱۳۹۲). تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شابک۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۴۸۹-۶.
Quinn, Sholeh (2004). "HISTORIOGRAPHY vi. SAFAVID PERIOD". Encyclopædia Iranica. XII. p. ۳۶۳–۳۶۷. Retrieved ۵/۲۳/۲۰۱۴. Check date values in: |تاریخ بازبینی= (help)
پیوند به بیرون[ویرایش]
تاریخنگاری اواخر صفویه تا قاجار و منابع غیرایرانی، وبگاه مطالعات صفویه، دانشگاه اصفهان
گسترش
ن
ب
و
منبعشناسی تاریخ ایران
گسترش
ن
ب
و
ایران صفوی
ردهها:
صفویان
منبعشناسی بر پایه دوره
این صفحه آخرینبار در ۱۸ مهٔ ۲۰۲۰ ساعت ۱۶:۵۴ ویرایش شدهاست.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
منابع دوران صفوی شامل منابع تاریخی، منشآت و سفرنامههای سفیران کشورهای اروپایی میشود.
ریشه تاریخنگاری صفوی به سنت تیموری هرات در نگارش تاریخ برمیگردد[۱] که تأثیر ثانویهای هم از تاریخنگاری ترکمانان غرب ایران (قراقویونلو و آققویونلو) داشتهاست.[۲]برقراری وحدت سیاسی و تمرکزگرایی صفویه که منجر به براندازی حکومتهای محلی شد، و شکلگیری نوعی هویت ایرانی موجب گردید که مورخان به نگارش تاریخهای عمومی و سلسله ای بپردازند و نگارش تاریخهای محلی کاهش پیدا کرد.[۳]از ابتدای صفویه تا زمان شاه عباس اول، مهمترین نوع تاریخنویسی، تألیف تاریخهای عمومی بود، اما در دورهٔ شاه عباس، بیشتر تاریخ سلسلهای رایج شد.[۳] زیرا در دورهٔ پادشاهی شاه اسماعیل که آغاز سلسله بود و حتی دورهٔ شاه تهماسب، مورخان فقط مجال این را داشتند که تاریخهای عمومی بنویسند و در ضمن آن گزارشی دربارهٔ بنیانگذاران این سلسله بیاورند، اما در دورهٔ شاه عباس، سلسلهٔ صفوی بهطور کامل استقرار یافته بود و مورخان نیازی نداشتند که تاریخ اسلام یا سلسلههای پیشین را در گزارش خویش ارائه کنند. با استحکام و توسعهٔ قدرت سیاسی، مذهبی و فرهنگی صفویه، این دگرگونی در تاریخنویسی نیز روی داد.[۳]تاریخنگاری صفوی پس از شاه عباس به رشد خود ادامه داد.[۴]تأثیر عالمآرای عباسی بر تاریخنگاریهای بعدی به نحوی واضح است که مورخان پسین، مانند ولیقلی شاملو، نویسنده قصص الخاقانی، این کتاب را سرمشق خود قرار دادند.[۵] خود اسکندربیگ ترکمان (منشی)، نویسنده تاریخ عالمآرای عباسی، در این زمان شروع به نوشتن وقایع سلطنت شاه صفی تحت عنوان ذیل تاریخ عالم آرای عباسی کرد[۶] اما با مرگش در ۱۰۴۳ این کار ناتمام ماند. بنظر میرسد که در نگارش خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)، محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی، خواستهاست نسبت به اسکندربیگ روش نوشتاری سادهتری داشته باشد.[۷]
محتویات
۱منابع تاریخی
۱.۱صفوةالصفا
۱.۲عالمآرای امینی
۱.۳مهماننامه بخارا
۱.۴حبیب السیر فی اخبار افراد بشر
۱.۵تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب
۱.۶فتوحات شاهی
۱.۷بدایعالوقایع
۱.۸جهانگشای خاقان
۱.۹لُب التواریخ
۱.۱۰احسن التواریخ
۱.۱۱تکلمة الاخبار
۱.۱۲تذکره شاه طهماسب
۱.۱۳تحفه سامی
۱.۱۴تاریخ نگارستان
۱.۱۵تاریخ جهانآرا
۱.۱۶جواهر الاخبار
۱.۱۷گلستان هنر
۱.۱۸خلاصة التواریخ
۱.۱۹اشرف نامه
۱.۲۰تاریخ الفی
۱.۲۱تاریخ رشیدی
۱.۲۲تاریخ راقم
۱.۲۳بابرنامه (توزک بابری)
۱.۲۴تاریخ قطبی (تاریخ ایلچی نظام شاه)
۱.۲۵مرآة الممالک
۱.۲۶صحایف الاخبار
۱.۲۷تذکرة الواقعات
۱.۲۸افضل التواریخ
۱.۲۹تاریخ ایران
۱.۳۰فتوحات همایون
۱.۳۱نقاوة الآثار فی ذکر الاخبار
۱.۳۲هفت اقلیم
۱.۳۳تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال)
۱.۳۴تاریخ قزلباشان
۱.۳۵دون ژوان ایرانی
۱.۳۶روضة الصفویه
۱.۳۷احیاء الملوک
۱.۳۸تاریخ عالمآرای عباسی
۱.۳۹تاریخ جهانآرای عباسی
۱.۴۰تاریخ شاه صفی (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۵۲–۱۰۳۸ق)
۱.۴۱تاریخ گیلان
۱.۴۲تاریخ خاندان مرعشی مازندران
۱.۴۳خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)
۱.۴۴قصص الخاقانی
۱.۴۵خلد برین
۱.۴۶تاریخ عالم آرای صفوی
۱.۴۷تاریخ عهد سلاطین صفوی
۱.۴۸زبدة التواریخ
۱.۴۹نسب نامه اعلی حضرت شاهی (نسب نامه شاه سلیمان)
۱.۵۰تاریخ قبچاق خانی
۱.۵۱اکبرنامه
۱.۵۲تاریخ فرشته
۱.۵۳تاریخ سلاطین صفوی
۱.۵۴تاریخ سلطانی
۱.۵۵زبدةالتواریخ
۱.۵۶مجمع التواریخ
۱.۵۷فواید الصفویه
۱.۵۸تاریخ و سفرنامه حزین
۱.۵۹انقلاب فی الاسلام بین الخواص و العوام
۱.۶۰گلستان ارم
۱.۶۱تذکرة الملوک
۱.۶۲تحفه العالم
۱.۶۳دستور شهریاران
۲منشآت
۲.۱منشآت السلاطین
۲.۲مجمع الانشاء
۲.۳مجموعه مکاتیب مختلفه
۲.۴جُنگ
۲.۵مجموعه مکاتیب و منشآت و فتح نامهها
۳سفرنامه سفیران اروپایی
۳.۱ونیزیان در ایران
۳.۲آنتونی جن کین سون
۳.۳برادران شرلی
۳.۴دنگارسیا دُ سلیوا فیگوئروآ
۳.۵ایترپرسر سیکوم
۳.۶استودارت
۳.۷پیتر دلاواله
۳.۸اَدام اُلئاریوس
۳.۹شاردن
۳.۱۰تاورنیه
۳.۱۱کمپفر
۳.۱۲کروسینسکی
۳.۱۳سانسون
۴منابع عثمانی
۴.۱بایگانیهای عثمانی
۴.۲منشآت
۴.۳تاریخنگاریها
۵پانویس
۶منابع
۷پیوند به بیرون
منابع تاریخی[ویرایش]
صفوةالصفا[ویرایش]
این کتاب تألیف درویش توکلی بن اسماعیل بن حاج محمد، معروف به «ابن بزاز» از مریدان شیخ صفی الدین اردبیلی است. این کتاب در ۷۵۹ ه.ق یعنی بیست و چهار سال پس از مرگ شیخ صفی الدین و روزگار جانشین او، شیخ صدرالدین به رشته تحریر درآمدهاست.[۸]
صفوةالصفا، زندگانی شیخ صفی الدین از آغاز تا وفات او (۶۵۰–۷۳۵ ه. ق) به همراه شرحی مختصر از زندگانی برخی خلفای زمان او را دربر میگیرد. این کتاب، پس از تشکیل سلسله صفویه، به دلایل مذهبی تحریف شد و شاه تهماسب اول، ابوالفتح حسینی گرگانی را مأمور تصحیح (یا به عبارت دیگر، تحریف) آن کرد. برخی از نسخ قدیمی صفوةالصفا (مثلاً نسخه خطی متعلق به موزه بریتانیا و نسخه ایاصوفیه) که احتمالاً از دسترس صفویه به دور بوده از تحریف مصون ماندهاست.[۹]
عالمآرای امینی[ویرایش]
این کتاب تألیف فضلالله بن روزبهان خنجی است. او در سفر سوم خود به حجاز به دیدار سلطان یعقوب آققویونلو رفت و در صفر ۸۹۶، یعنی اندکی پس از مرگ سلطان یعقوب این کتاب را به تألیف درآورد و به پسر سلطان یعقوب، «بایسنقر» تقدیم کرد. مقرر بود جلد دوم کتاب نیز به رشته تحریر در آید، اما هرگز عملی نشد.[۱۰]
پس از آنکه شاه اسماعیل در ۹۰۹ ه.ق بر عراق دست یافت، فضلالله بن روزبهانی خنجی به خدمت شیبک خان درآمد و به اوزبکان پیوست. دلیل این امر تعصب شدید او در مذهب سنت بود. او در عالم آرای امینی از هیچ گونه توهین و ناسزایی نسبت به سلطان جنید و سلطان حیدر، نیا و پدر شاه اسماعیل فروگذاری نکرده بود.[۱۱]
مهماننامه بخارا[ویرایش]
تألیف فضلالله بن روزبهان خنجی به سال ۹۱۴–۹۱۵ ه.ق است که پس از پیوستن به اوزبکان، آن را به رشته تحریر درآورد و نامش را سفرنامه بخارا گذاشت، اما به دستور شیبک خان به مهماننامه بخارا تغییر یافت. این کتاب برای تاریخ اوزبکان و نیز روابط صفویه با آنان مفید است.[۱۲]
حبیب السیر فی اخبار افراد بشر[ویرایش]
این کتاب اثر غیاث الدین بن همام الدین الحسینی معروف به خواندمیر است. حبیب السیر تاریخی عمومی است و در چهار جلد چاپ شده که جلد چهارم آن دربارهٔ شاه اسماعیل صفوی است. این کتاب بعد از فتوحات شاهی (که در دسترس نیست)، قدیمیترین منبع در تاریخ شاه اسماعیل و بهترین اثر برای سلطنت آن پادشاه است. آغاز تألیف کتاب در اوایل ۹۲۷ ه.ق و پایانش در ربیعالاول ۹۳۰ بودهاست (در حدود چهار ماه قبل از فوت شاه اسماعیل).[۱۳]
تاریخ شاه اسماعیل و شاه طهماسب[ویرایش]
این کتاب تألیف امیر محمود بن خواندمیر است که در واقع ذیل حبیب السیر محسوب میشود و به نامهای تاریخ شاه تهماسب اول، جنگهای شاه اسماعیل و شاه تهماسب، و ذیل حبیب السیر در فرستها دیده میشود و از سوی مؤلف نام خاصی نیافتهاست. تألیف کتاب در ۹۵۰ یا ۹۵۳ ه.ق آغاز شد و در ۹۵۷ ه.ق به پایان رسید. این اثر برای کسب اطلاع از دوره شاه تهماسب اول بسیار مفید است و میتواند مکمل احسن التواریخ محسوب شود.[۱۴]
فتوحات شاهی[ویرایش]
تألیف امیر صدرالدین سلطان ابراهیم امینی ولد میرک جلال الدین بن میرک محمد امین بن مولانا صدرالدین ابراهیم است. مؤلف در ۹۲۰ ه.ق به حضور شاه اسماعیل رسید و به فرمان او مأمور تألیف تاریخی دربارهٔ شاه اسماعیل شد و نام آن را فتوحات شاهی گذاشت.[۱۵]
ظاهراً کتاب دارای دو دفتر بوده که دفتر اول مشتمل بر پنج فتح است: فتح اول در بدأ آفرینش و ایجاد آدم و سلسله نسب محمد، فتح دوم در بیان اخباری از میلاد محمد، فتح سوم در ذکر شمه از سوانح احوال ائمه قریش، فتح چهارم و پنجم دربارهٔ آباء و اجداد شاه اسماعیل و نیز شرح حال زندگی او، سرانجام دفتر اول با خروج شاه اسماعیل از لاهیجان خاتمه مییابد. اما دفتر دوم، هنوز در دسترس نیست.[۱۶]
بدایعالوقایع[ویرایش]
این کتاب تألیف زینالدین محمود واصلی است که از گفتاری دربارهٔ مهاجرت مؤلف و دوستان و آشنایان او به ماوراءالنهر آغاز میشود و سپس از زندگی ادبی و سیاسی شهر هرات و رجال برجسته آن سامان سخن میگوید. موضوعات دیگر کتاب عبارتست از وقایع خراسان، حکایات مربوط به امرا و شعرای معاصر مؤلف که به علت سکونت نویسنده در هرات و معاصر بودن او با سلطان حسین بایقرای تیموری، حجم زیادی از کتاب اختصاص به پادشاه اخیر دارد. واصفی بدایعالوقایع را در پایان عمر خود (حدود دهه ۹۵۰ ه. ق) تألیف کردهاست. این کتاب از منابع بسیار مهم دوره شاه اسماعیل به خصوص دربارهٔ وقایع هرات است.[۱۷]
جهانگشای خاقان[ویرایش]
مؤلف آن ناشناختهاست. در ۱۳۶۴ ش (مطابق با ۱۹۸۶ م) مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، این اثر را با یک مقدمه انتقادی از سلسله صفویه و عین حال یک جانبه، اما تا حدودی علمی، به طریق عکسی و با عنوان جهانگشای خاقان، بدون هیچ گونه حواشی و تعلیقه و مقابله منتشر کرد. این کتاب با نام تاریخ بینام شاه اسماعیل مورد استفاده نویسندگان خارجی قرار گرفتهاست. محتوای کتاب جهانگشای خاقان گزارشی است از تفضیل زندگانی شاه اسماعیل، همراه با شرح مختصری از نیاکان او و نیز اشاراتی دارد به برخی از افراد، از جمله ظهیرالدین محمد بایر که با این پادشاه هم عصر بودهاست. این کتاب در ۹۴۸–۹۵۵ ه.ق تألیف شدهاست. مؤلف آن به نحو گستردهای از حبیب السیر استفاده و حتی در مواردی کلمه به کلمه از آن رونویسی کردهاست.[۱۸]
لُب التواریخ[ویرایش]
این کتاب تألیف یحیی بن عبدالطیف قزوینی به سال ۹۴۸ ه.ق است. این کتاب، تاریخی عمومی است که ذکر احوال محمد تا ایام شاه تهماسب اول را دربر مر گیرد. با توجه به نام کتا، در واقع نویسنده فهرست وار به تاریخ سلسلهها پرداختهاست.[۱۹]
احسن التواریخ[ویرایش]
تألیف حسن بیگ روملو است که ظاهراً در دوازده جلد بوده و دو جلد آخر آن دربارهٔ تاریخ صفویهاست. جلد یازدهم به وقیع سالهای ۸۰۷ تا ۹۰۰ ه.ق و جلد دوازدهم به وقایع سالهای ۹۰۰ تا ۹۸۵ ه.ق پرداختهاست. احسن التواریخ بهترین و ارزشمندترین منبع دوره شاه تهماسب است. زیرا مؤلف بیش از سی سال همره و ملازم آن پادشاه بود.[۲۰]
تکلمة الاخبار[ویرایش]
تألیف عبدی بیگ شیرازی (نویدی). این کتاب، تاریخ عمومی دربارهٔ تاریخ شاه اسماعیل اول و شرح جنگهای او با حکام ایرانی در نواحی مختلف و نیز با اوزبکان و عثمانی هاست. همچنین کتاب مذکور، شرح وقایع تاریخ پادشاهی شاه تهماسب اول را تا سال ۹۷۹ ه.ق دربر میگیرد. تکلمة الاخبار از جهت شمول بر تاریخ سلاطین معاصر شاهان صفویه در روم (عثمانی)، مصر، شام، حجاز، عراق عرب، دیاربکر و موصل مفید است. قسمت مربوط به تاریخ صفویه آن به همت عبدالحسین نوایی در سال ۱۳۶۹ به چاپ رسیدهاست.[۲۱]
تذکره شاه طهماسب[ویرایش]
این کتاب تألیف شاه تهماسب اول است که به حوادث زندگانی خود از بدو تولد تا استرداد شاهزاده بایزید به سلطان سلیمان باشکوه (تا ۹۶۹ ه. ق) پرداختهاست. این کتاب میتوانست منبع بسیار ارزشمندی برای دوره شاه تهماسب باشد، زیرا به قلم خود شاه تهماسب است، اما بسیار خلاصه نوشته شده و اطلاعاتی بیشتر از منابع دیگر در اختیار خواننده قرار نمیدهد. کتاب مذکور در سال ۱۹۱۲ م. در موره هند چاپ شده و در ایران، به افست و با افزودن برخی مطالب جزئی، بهطور شتابزده تجدید چاپ شدهاست. متن تذکره شاه طهماسب، در جلد دوم مطلع الشمس، تألیف محمدحسن خان اعتماد السلطنه نیز موجود است.[۲۲]
تحفه سامی[ویرایش]
تألیف سام میرزا صفوی، فرزند بلافصل شاه اسماعیل اول سات. سام میرزا با شاه تهماسب از یک مادر بودند. این کتاب در واقع تذکره است و علاوه بر تاریخ شعراء، میتوان مطالب مفیدی راجع به احوال عامه در دوره صفویه یافت.[۲۳]
تاریخ نگارستان[ویرایش]
مؤلف این کتاب قاضی احمد بن محمد غفاری کاشانی است. کتاب در زمینه تاریخ عمومی است که با بیان احوال محمد شروع شده و به وقایع ۹۰۸ ه.ق خاتمه یافتهاست. در نتیجه مطالب قابل استفادهای دربارهٔ شاه اسماعیل صفوی و اوایل حکومت او دارد. این کتاب را مدرس گیلانی تصحیح کرده و با افزودن ذیلی بر آن، وقایع را تا روزگار سلسله پهلوی ادامه دادهاست. این کتاب در سال ۱۴۰۴ ه.ق چاپ و منتشر شدهاست.[۲۴]
تاریخ جهانآرا[ویرایش]
تألیف قاضی احمد بن محمد غفاری کاشانی، به سال ۹۷۱ ه.ق است. به گفته مؤلف اصل کتاب در سه نسخه بوده و نسخه سوم دربارهٔ تاریخ دولت صفوی است. این کتاب برای تاریخ شاه اسماعیل، به ویژه شاه تهماسب مفید است.[۲۵]
جواهر الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف بوداق منشی است. این کتاب تاریخ عمومی و مشتمل بر دیباچه، مقدمتین و خاتمهاست. در قسمت دیباچه به شرح آفرینش عالم و آدم، در قسمت مقدمه اول به ذکر پادشاهان قبل از اسلام و در مقدمه دوم به ذکر پادشاهان بعد از اسلام و سرانجام در قسمت خاتمه به شرح حال سلاطین صفوی پرداختهاست. ظاهراً نسخه اصلی (تألیف ۹۸۴ ه. ق) این کتاب را شاه عباس اول به کتابخانه بقعه شیخ صفی الدین اهدا کرد که بعدها در تهاجم روسها غارت و از آنجا خارج شد و این همان نسخه منحصر به فردی است که در کتابخانه لنینگراد (به شماره ۲۸۸، Dorn) دیده میشود.[۲۶]
گلستان هنر[ویرایش]
این کتاب تألیف قاضی میراحمد منشی قمی است. کتاب دربارهٔ هنرهای دوره صفوی، به ویژه نقاشان و خطاطان آن دوره، بسیار اهمیت دارد. این اثر را احمد سهیلی خوانساری با مقدمهای مفصل در سال ۱۳۵۲ ه.ش تصحیح و منتشر کردهاست.[۲۷]
خلاصة التواریخ[ویرایش]
این کتاب تألیف قاضی احمد بن شرف الدین الحسین الحسینی القمی است که به دوره صفویان از زمان شاه اسماعیل اول تا شاه اسماعیل دوم پرداختهاست. تألیف این کتاب به فرمان شاه اسماعیل دوم در ۹۸۴ ه.ق آغاز شد، اما پس از مرگ او و حوادث بعدی، اتمام کتاب او تا سال ۹۹۹ ه.ق به طول انجامید. در این سال مولف کتاب را به نام شاه عباس اول تألیف کرد. خلاصة التواریخ از نظر همزمانی با دوره شاه تهماسب اول و شاه اسماعیل دوم و نیز شاه محمد خدابنده و شاه عباس اول، مطالب ارزشمندی دارد و برخی نامههای تاریخی آن دوره را نیز دربر میگیرد.[۲۸]
اشرف نامه[ویرایش]
این کتاب تألیف شرف خان بن شمس الدین بدلیسی است. او ملازم شاه تهماسب بود و بعدها شاه اسماعیل دوم او را به امیرالامرایی اکراد منصوب کرد. مؤلف تا زمان تألیف کتاب (۱۰۰۵ ه. ق) حکومت بدلیس را عهدهدار بود.[۲۹]
مندرجات کتاب بیشتر مربوط به انساب طوایف کُرد است، اما میتوان از آن برای وقایع تاریخی شاهان صفوی تا اوایل سلطنت شاه عباس اول نیز بهره جست. این کتاب به اهتمام ولادیمیر، ملقب به «ولادیمینوف زرنوف» در ۱۸۶۱ م (مطابق با ۱۲۷۶ ه. ق) از سوی «دارالطباغ اکادمیه امپرتوریه» در سن پطرزبورگ روسیه به چاپ رسیدهاست. نیز در سال ۱۳۷۷ ش، همان نسخه به طریق عکس، چاپ و منتشر شدهاست. مقدمه کتاب از فرانسه به فارسی ترجمه شدهاست.[۳۰]
تاریخ الفی[ویرایش]
تألیف قاضی احمد تتوی و آصف خان قزوینی و در زیمنه تاریخ عمومی است که برای کشورهای اسلامی، به ویژه قسمتهای شرق جهان اسلام با تفضیل بیشتری تدوین شدهاست. همچنین دربارهٔ تاریخ هزار ساله کشورهای اسلامی و شبه جزیره هند است. از این رو نام «الفی» بر آن نهادند. شروع حوادث از سال اول رحلت محمد است و میبایست تا ۱۰۰۰ ه.ق ادامه مییافت. اما آنگونه که از نسخههای خطی بر میآید وقایع چند سال آخر آن نوشته نشدهاست یا اکنون در دسترس نیست. نگارش این اثر در ۹۹۳ ه. ق، به فرمان اکبرشاه گورکانی تألیف شد. این کتاب از سال ۹۱۲ ه.ق به بعد با تاریخ صفویه در ارتباط است. این کتاب به تصحیح و اهتمام علی آل داوود در ۱۳۷۸ خورشیدی منتشر شدهاست.[۳۱]
تاریخ رشیدی[ویرایش]
تألیف میرزا محمد حیدر دو غلات است که در ۹۵۳ ه.ق در کشمیر تألیف شد و عمدتاً در مورد تاریخ مغولها است. از آنجا که مؤلف، سالها در نزدیک ظهیرالدین محمد بایر، عبیدالله خان اوزبک و سلطان سعید خان جغتایی به سر برده، خود شاهد حوادث بعدی بودهاست؛ بنابراین، مندرجات کتابش ارزش خاصی دارد. کتاب تاریخ رشیدی برای تاریخ ایران دوره شاه اسماعیل، به ویژه جنگ مرو (جنگ شاه اسماعیل با اوزبکان)، از منابع درجه اول محسوب میشود. این اثر در ۱۸۹۵ م. به وسیله ادوارد دنیسن راس به انگلیسی ترجمه شد و الیاس، سرکنسول انگلیس در خراسان، مقدمه، حواشی و تعلیقات بسیار مفیدی و ارزشمندی بر آن نگاشت که در ۱۸۹۸ م. در لندن به چاپ رسیدهاست. کتاب تاریخ رشیدی با ترجمه و تصحیح عباسقلی غفاریفرد در ۱۳۸۳ چاپ و منتشر شدهاست.[۳۲]
تاریخ راقم[ویرایش]
این کتاب تألیف میرسید شریف راقم است. کتاب حاوی وقایع عمده خراسان و ترکستان، ماوراءالنهر، ایران و هندوستان است. مندرجات آن از زمان ولادت امیر تیمور (۷۳۶ ه. ق) تا ۱۱۱۳ ه.ق یعنی سال تألیف را دربر میگیرد. از ویژگیهای کتاب این است که غالباً مؤلف کتاب، مادهای تاریخی به صورت شعر برای وقایع ذکر میکند.[۳۳]
بابرنامه (توزک بابری)[ویرایش]
این کتاب تألیف ظهیرالدین محمد بابر است. این کتاب، چنانکه از نامش بر میآید، خاطرات ظهیرالدین محمد بابر، پادشاه تیموری سمرقند و کابل و نیز بنیانگذار سلسله گورکانیان هند است. مسلماً، با برنامه ارزش تاریخی بسیاری دارد، زیرا از قلم پادشاهی تراوش شده که خود شاهد عینی وقایع بوده و به احتمال زیاد با صداقت و صراحت به بیان حوادثی پرداخته که خود در بیشتر آنها سهیم بودهاست. از جمله حوادث مربوط به خراسان و مخصوصاً هرات. ظهیرالدین محمد بابر در جنگ غجدوان، امیر نجم ثانی را همراهی میکرد و به روایاتی خود را مطیع شاه اسماعیل دانسته، به نام او خطبه میخواند و سکه به نام ائمه اثنی عشری میزد. بدین ترتیب این کتاب با تاریخ دوره صفویه ارتباط یافتهاست.[۳۴]
تاریخ قطبی (تاریخ ایلچی نظام شاه)[ویرایش]
این کتاب تألیف خورشاه بن قباد الحسینی و موضوع آن تاریخ عمومی است. این اثر از قدیمیترین دورهها تا ۹۷۰ ه.ق را در بر میگیرد. تألیف آن در ۹۷۲ ه.ق به پایان رسید و مؤلف آن، سفیر برهان شاه، دومین فرمانروای سلسله نظام شاهی احمدنگر بود که به وسیله شاه طاهر حسینی، مذهب شیعه را پذیرفت و خورشاه را به سفارت به دربار شاه تهماسب فرستاد. کتاب تاریخ قطبی علاوه بر اطلاعاتی دربارهٔ آققویونلو، برای تاریخ اوایل صفویه نیز مفید است. این کتاب با عنوان تاریخ ایلچی نظام شاه با تصحیح محمدرضا نصیری-کوئیچی هانهدا در ۱۳۷۹ ش منتشر شد.[۳۵]
مرآة الممالک[ویرایش]
تألیف سیدی علی کاتبی به سال ۹۶۴ ه.ق است. اصل آن را به زبان ترکی و محتوای آن دربارهٔ سرگذشت و سفرنامه یکی از دریاسالاران ترکِ هم عصر با شاه تهماسب است که مدتی در ماوراءالنهر بوده، به حضور شاه تهماسب نیز رسیدهاست. گزراشهای مؤلف دست اول به علت مشاهدات عینی نویسنده اهمیت دارد.[۳۶]
صحایف الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف احمد افندی (منجم باشی) است. اصل کتاب به عربی بود و «ندیم افندی» آن را به ترکی ترجمه کردهاست. کتاب کتاب دارای سه جلد و بدون نام محل چاپ و تاریخ انتشار است و ظاهراً در استانبول به چاپ رسیدهاست. این اثر برای نشان دادن روابط صفویه با عثمانی، به ویژه احساسات دینی دو طرف مفید است.[۳۷]
تذکرة الواقعات[ویرایش]
این کتاب تألیف جوهر آفتابهچی به سال ۹۹۵ ه.ق است از آنجا که مؤلف رابطه نزدیکی با همایون پادشاه گورکانی داشته، لذا نوشتههایش از جهت پناهنده شدن همایون به شاه تهماسب از ارزش زیادی برخوردار است.[۳۸]
افضل التواریخ[ویرایش]
تألیف فضل اصفهانی است. مؤلف پس از اتمام مقدمه کتاب پادشاهی شاه تهماسب را شرح میدهد. او بیشتر اطلاعات خود را از احسن التواریخ گرفته و در واقع مطالب با ارزش و جدیدی در اختیار خواننده قرار نمیدهد. نسخه خطی موجود که متعلق به موزه بریتانیا است، با رشح فوت شاه تهماسب به پایان میرسد.[۳۹]
تاریخ ایران[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس و در واقع تاریخ بینام و نشان است و این کتاب نسخه خطی است و به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تعلق دارد. در فهرست (شماره ۶۹ ب ادبیات) از آن با عنوان تاریخ ایران یاد شدهاست. کتاب از آغاز افتادگی دارد و حوادث را از ۹۹۶ ه. ق، یعنی سال جلوس شاه عباس اول بر تخت سلطنت آغاز میکند تا جنگ رباط پریان (۱۰۰۷ ه. ق) ادامه میدهد. بعد از این سال، مطلب به یکباره قطع شده و نیمه دیگر کتاب با عنوان «داستان گشودن قسطنطنیه» از ۸۷۵ ه.ق آغاز میشود و وقایع عثمانی را تا سال ۸۸۶ ه.ق ادامه میدهد. کتاب در پایان نیز افتادگی دارد.[۴۰]
فتوحات همایون[ویرایش]
این کتاب تألیف سیاقی نظام و نسخهای خطی است که عباس زریاب خویی متن آن را به چاپ رساندهاست. مطالب آن دربارهٔ فتح خراسان، که شاه عباس اول در سال ۱۰۰۷ ه.ق در جنگ با اوزبکان به آن مهم دست یافت؛ و نیز منبع دست اولی از آن فتح و اخراج ازبکان از آن دیار است. مؤلف کتاب شخصاً در جنگ رباطپریان حضور داشتهاست. چنانکه از مقدمه کتاب بر میآید، مؤلف چون شیعه دوازده امامی بود، کرامت خاصی برای عدد دوازده و انطباق آن با سرگذشت و خصوصیات شاه عباس قائل شد و در تطبیق خصوصیات کتاب و تاریخ شاه عباس با عدد مذکور تلاش چشمگیری کرد.[۴۱]
نقاوة الآثار فی ذکر الاخبار[ویرایش]
این کتاب تألیف محمود بن هدایت الله افوشهای نطنزی است. این کتاب یکی از اسناد گرانبهای تاریخ عصر صفوی محسوب میشود. موضوع آن از واپسین ایام زندگانی شاه تهماسب اول تا یازدهمین سال سلطنت شاه عباس اول (۱۰۰۷ ه. ق) ادامه یافت. تعدادی از نامههای بین شاه عباس اول و اوزبکان در این کتاب ثبت شدهاست.[۴۲]
هفت اقلیم[ویرایش]
تألیف امین احمد رازی است. کتاب تذکرهای آمیخته با مطالب جغرافیایی است که در سال ۱۰۱۰ ه.ق تألیف شدهاست و اطلاعات مفیدی دربارهٔ امرا و شعرای دوره صفویه دارد. کتاب در سه جلد به چاپ رسیدهاست.[۴۳]
تاریخ عباسی (روزنامه ملاجلال)[ویرایش]
این کتاب تألیف ملاجلالالدین منجم است. او منجم شاه عباس اول بود و از ۹۹۴ ه.ق به این پادشاه پیوست و تا سال ۱۰۲۹ ه.ق که ظاهراً وفات یافت در خدمت شاه عباس اول به سر میبرد. به همین جهت شاهد عینی بسیاری از وقایع بوده و آنها را بهطور دقیق ثبت کردهاست. این اثر در مورد اوضاع خراسان و اوزبکان ارزش زیادی دارد.[۴۴]
تاریخ قزلباشان[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس است و نسخهای از آن در کتابخانه ملک بهشمار ۶۲۸۴ وجود دارد. تاریخ قزلباشان بین سالهای ۱۰۰۷ تا ۱۰۱۳ ه. ث تألیف شدهاست و میتوان برای شناسایی حکام ایالات و سرداران قزلباش از آن استفاده کرد.[۴۵]
دون ژوان ایرانی[ویرایش]
این کتاب تألیف اروج بیگ بیات است. نام کامل مؤلف، اروج بیگ بن سلطان علی بیگ بیات است که پس از مسافرت به اسپانیا و اقامت در آنجا به دون ژوان یا دون خوان شهرت یافت. مؤلف به گفته خود در جنگهای شاه عباس اول با اوزبکان حضور داشته، اما نه تنها به تفضیل آن وقایع نپرداختهاست، بلکه چیزی هم بیشتر از منابع دیگر در اختیار خوانندگان نمیگذارد. از این کتاب میتوان به عنوان منبع درجه اول از آغاز صفویه تا روزگار شاه عباس اول استفاده کرد.[۴۶]
روضة الصفویه[ویرایش]
این کتاب تألیف میرزا بیگ بن الحسن الحسینی الجنابدی است. کتاب به تاریخ پادشاه صفویه تا یک سال قبل از مرگ شاه عباس اوب (۱۰۳۷ ه. ق) میپردازد. این نسخه خطی که عکس آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. مندرجات منابع متقدم را تکرار میکند و برای همین، معلومات باارزشی به دانستههای ما نمیافزاید. این کتاب به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد در ۱۳۷۸ خ چاپ و منتشر شد.[۴۷]
احیاء الملوک[ویرایش]
تألیف ملک شاه حسین بن ملک غیاث الدین محمد بن شاه محمود سیستانی در سال ۱۰۲۸ ه.ق است. از آنجا که مؤلف در روزگار شاه عباس اول شاهد عینی وقایع بوده، کتاب مذکور برای تاریخ ناحیه سیستان و حوادث مربوط به اوزبکان در آنجا منبع مهمی است. این کتاب در سال ۱۳۴۴ به تصحیح منوچهر ستوده منتشر شدهاست.[۴۸]
تاریخ عالمآرای عباسی[ویرایش]
این کتاب تألیف اسکندربیگ ترکمان (منشی) است. مؤلف در ۱۰۲۵ ه.ق تألیف این کتاب را آغاز کرد و وقایع را تا ۱۰۳۸ ه.ق (سال درگذشت شاه عباس اول) ادامه داد. تاریخ عالمآرای عباسی ارزشمندترین اثر دوره صفویه برای پادشاهی عباس اول است. این اثر چاپ سنگی شد و در ۱۳۳۴ ش، ایرج افشار آن را در دو جلد چاپ کرد. در ۱۳۷۷ ش این اثر در سه جلد به تصحیح محمد اسماعیل رضوانی چاپ و منتشر شدهاست.[۴۹]
اسکندر بیگ پس از مرگ شاه عباس به نگارش کتاب خود، با عنوان ذیل تاریخ عالم آرای عباسی، ادامه داد و شروع به نوشتن وقایع سلطنت شاه صفی کرد، اما با مرگش در ۱۰۴۳ این کار ناتمام ماند.
تاریخ جهانآرای عباسی[ویرایش]
نوشتارهای اصلی: تاریخ جهانآرای عباسی و وحید قزوینی
تاریخ جهان آرای عباسی یا عباسنامه، تألیف میرزا محمدطاهر وحید قزوینی که به تفضیل به جزئیات دودمان صفوی از آغاز تا شاه عباس دوم پرداختهاست. وی این کتاب را به درخواست سید علاءالدین حسین معروف به خلیفه سلطان، صدراعظم شاه عباس دوم نگاشتهاست.[۵۰]
این کتاب شامل مقدمه و سه باب است:
باب اول در ذکر اجداد صفویه از فیروزشاه زرینکلاه تا سلطان حیدر
باب دوم در شش فصل، شامل حوادث زمان شاه اسماعیل یکم، شاه طهماسب یکم، جلوس شاه اسماعیل دوم، شاه محمد خدابنده، جلوس و حکومت شاه عباس اول، حوادث دورهٔ شاه صفی
باب سوم دربارهٔ ۲۲ سال از حکومت شاه عباس دوم
تاریخ شاه صفی (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۵۲–۱۰۳۸ق)[ویرایش]
این کتاب تألیف ابوالمفاخر بن فضلالله حسینی سوانح نگار تفرشی، تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۰۳۸ تا ۱۰۵۲ق، مصادف با پادشاهی شاه صفی میباشد که به زبان فارسی و در قرن یازده قمری نوشته شدهاست. این اثر به همراه مبادی تاریخ زمان نواب رضوان مکان (تاریخ تحولات ایران در سالهای ۱۴۰۱–۸۳۰۱ق)، تألیف محمدحسن حسینی تفرشی با تصحیح و مقدمه و تعلیقات محسن بهرام نژاد توسط نشر میراث مکتوب منتشر شدهاست. کتاب ابوالمفاخر، بدون شک در باب بررسی تاریخ عصر شاه صفی بسیار حائز اهمیت است، به ویژه اینکه نویسنده معاصر با دوره شاه صفی بوده و در واقع تاریخ عصر خویش را گزارش کردهاست؛ بنابراین هم از نظر انتخاب موضوعات و رخدادهای تاریخی و هم از نظر چینش آنها، برای ارائه تصویری از تاریخ دوران شاه صفی از اهمیت خاصی برخوردار است.
تاریخ گیلان[ویرایش]
این کتاب تألیف ملا عبدالفتاح فومنی گیلانی است و برای دوره صفویه به ویژه شاه تهماسب و اوضاع گیلان در زمان او، منبع مفیدی محسوب میشود. این اثر در ۱۳۴۹ ش به تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده رسیده و در تهران منتشر شدهاست.[۵۱]
تاریخ خاندان مرعشی مازندران[ویرایش]
این کتاب تألیف میرتیمور مرعشی است. موضوع آن دربارهٔ مرعشیان مازندران است و به وقایع ۸۸۱ ه.ق تا ۱۰۷۵ ه.ق میپردازد. این اثر مخصوصاً در مورد تاریخ شاه عباس اول منبع مفیدی است. چاپ نخست این کتاب به تصحیح منوچهر ستوده، در ۱۳۵۶ ش. در تهران انجام گرفته و در سال ۱۳۶۴ ش تجدیدچاپ شدهاست.[۵۲]
خلاصة السیر (تاریخ روزگار شاه صفی)[ویرایش]
تألیف محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی است. مؤلف در روزگار شاه عباس اول و شاه صفی به دلیل تصدی برخی مناصب دولتی، شاهد عینی حوادث بودهاست. این کتاب در ۱۰۵۲ تألیف شد و در واقع مکمل تذکرة الملوک و سفرنامه کمپفر در ارتباط با مناصب صفویهاست.[۵۳]
قصص الخاقانی[ویرایش]
این کتاب تألیف قلی بن داود قلی شاملو است. کتاب دربارهٔ تاریخ صفویهاست و احوال نیاکان صفویان را تا ظهور شاه اسماعیل به اجمال بیان و پس از آن وقایع را تا ۲۵ ربیعالاول ۱۰۷۷، همراه با وفیات تا ۱۰۸۵ ثبت کردهاست. این کتاب وقایع دوران شاه عباس دوم را به تفضیل بیان میکند. کتاب قصص الخاقانی، با تصحیح سید حسن سادات ناصری در ۱۳۷۱ ش چاپ و منتشر شدهاست.[۵۴]
یکی از کتب بسیار نفیس و ذیقیمت عهد صفویه کتاب قصص الخاقانی است. مؤلف کتاب مذکور ولیقلی شاملو پسر داود قلی هروی و در سال ۱۰۳۵ قمری در هرات تولد یافته و در جوانی به سیستان رفته است؛ ولی قلیخان شاملو، مورخ، ادیب، شاعر و از مستوفیان دورهٔ صفویه میباشد. کتاب مذکور در تاریخ صفویه و متضمن یک مقدمه و سه باب و یک خاتمه است. باب اول در تاریخ اجداد صفویه از فیروز شاه تا شاه اسماعیل اول. باب دوم در تاریخ پادشاهان صفوی از شاه اسمعیل اول تا جلوس شاه عباس ثانی باب سوم تاریخ سلطنت شاه عباس ثانی از سال ۱۰۵۲ که سال جلوس اوست تا ۲۵ ربیعالاول ۱۰۷۷ که در آن تاریخ این پادشاه در خسروآباد دامغان فوت نمود. خاتمه کتاب منقسم بدو تذکره است. تذکره اول در علما و اطبا و شیوخ عهد شاه عباس ثانی و تذکره دوم در احوال شعرای همان عصر. مؤلف در باب وجه تسمیه کتاب بنام «قصص الخاقانی» اینطور مینویسد که چون این کتاب را در سال ۱۰۷۲ شروع کرده بود نام آن را قصص الخاقانی گذاشت تا بحساب جمل با سال شروع تألیف مطابق در آید.[۵۵] ابتدا میخواست فقط رویدادهای زمان شاه عباس دوم را بنویسد، اما چون برآن بود که هر اثری باید مقدمهای مرتبط با موضوع داشته باشد، کتابش را در یک مقدمه (دربارهٔ نسب و سیادت شاهان صفوی)، سه باب و یک خاتمه نوشت. باب نخست دربارهٔ شرح احوال اجداد شاه عباس دوم؛ باب دوم دربارهٔ روزگار شاه اسماعیل اول تا زمان شاه صفی؛ و باب سوم دربارهٔ روزگار شاه عباس دوم، از شروع سلطنت تا مرگ وی. خاتمه در سه بخش و دربارهٔ سرگذشت عالمان دینی، شاعران نامدار و حکما، صوفیان و درویشان مشهور روزگار شاه عباس دوم است. تألیف این کتاب در۱۰۷۶ پایان یافته، اما شاملو، برای تکمیل اثرش، رویدادهای مهم را تا ۱۰۷۹ ضبط کرده و به کتابش افزودهاست.
خلد برین[ویرایش]
تألیف میرزا احمد بن یوسف واله اصفهانی است. این کتاب، تاریخ عمومی در هشت روضه و روضه هشتم آن مربوط به شاهان صفوی است. روضه اخیر خود شامل هفت «حدیقه» و هر حدیقه به نام یکی از پادشاهان صفویه از شاه اسماعیل تا شاه سلیمان است. محمد واله، تاریخ خود را از منابع متقدم مانند حبیب السیر، احسن التواریخ و عالم آرای عباسی برداشت کردهاست. اما با بهکارگیری لغات و تشبیهات و استعارات خوب توانستهاست اثر خود مستقل جلوه دهد. حدیقه اول تا چهارم را میرهاشم محدث در ۱۳۷۲ منتشر کند و حدیقه چنجم یعنی شرح سلطنت شاه عباس، هنوز به صورت خطی است. روضه ششم و هفتم به کوشش یرهاشم محدث در سال ۱۳۷۹ خورشیدی حدیقه ششم و هفتم از روضه هشتم به کوشش محمدرضا نصیری در سال ۱۳۸۰ چاپ شدهاست.[۵۶]
تاریخ عالم آرای صفوی[ویرایش]
مؤلف این کتاب ناشناس است. موضوع کتاب تاریخی داستانی و به صورت نقالی بیان شدهاست و به حوادث پادشاهی اسماعیل اول، از آغاز تا پایان روزگار آن میپردازد. تألیف آن در ۱۰۸۶ ه.ق به اتمام رسید و دو بار تحت عنوان عالم آرای صفوی به وسیله یدالله شکری به چاپ رسیدهاست. از میان مطالب این کتاب میتوان عناوین و القاب درباری، دیوانی، لشکری و نیز برخی از اصطلاحات صوفیه را به دست آورد. ارزش تاریخی این کتاب اندک است و با آثاری مانند حبیب السیر و جهانگشای خاقانی قابل مقایسه نیست.[۵۷]
تاریخ عهد سلاطین صفوی[ویرایش]
این کتاب تألیف اسماعیل الحسینی مرعشی تبریزی است. این کتاب مانند عالم آرای صفوی به شیوه داستانی و نقالی نوشته شده، با این تفوات که تا حدود سست تر و ضعیف تر از آن کتاب است. مندرجات کتاب، تاریخ مفصل شاه اسماعیل و نیاکان او را از روزگار شیخ جنید تا محاصره غجدوان (۹۱۸ ه. ق) است. کتاب ظاهراً در روزگار شاه صفی (۱۰۳۸–۱۰۵۲ ه. ق) تألیف شدهاست.[۵۸]
زبدة التواریخ[ویرایش]
تألیف کمال بن منجم یزدی است. نیز تاریخ عمومی بسیاری مختصری از هبوط آدم تا حوادث سا ۱۰۶۳ ه.ق را شامل میشود. این کتاب به دلیل اختصار بیش از حد، معلومات با ارزشی در اختیار خواننده قرار نمیدهد.[۵۹]
نسب نامه اعلی حضرت شاهی (نسب نامه شاه سلیمان)[ویرایش]
این کتاب تألیف محمد شفیع الحسینی است. کتاب در ایام شاه سلیمان (۱۰۷۷–۱۱۰۵ ه. ق) تألیف شده و به صورت خطی است و مطلب جدید و با ارزشی ندارد.[۶۰]
تاریخ قبچاق خانی[ویرایش]
این کتاب در شش جلد عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه بادلیان (آکسفورد) در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به شماره ۲۸۵۶–۸ و ۲۲۵۴–۶ نگهداری میشود. مؤلف خود را چنین معرفی کردهاست: «احقر العباد، قبچاق خان عرف خواجم قلی بیگ بن قبچاق خان مرحوف عرف امامقلی قوش بیگی سبحان قلی خان والی توران».[۶۱]
تألیف کتاب در ۱۱۳۴ ه.ق به پایان رسید و در ۱۱۳۷ ه.ق تجدید نظر شد. تاریخ قبچاق خانی نشان میدهد که آگاهیهای مؤلف از ایران چندان دقیق نبودهاست.[۶۲]
اکبرنامه[ویرایش]
این کتاب تألیف شیخ ابوالفضل مبارک است. این اثر در ۱۰۱۰ ه.ق تألیف شد و از این نظر اهمیت دارد که روابط شاه عباس اول با اکبر شاه و در نتیجه ارتباط او با اوزبکان را نشان میدهد. جلد اول این کتاب به تصحیح غلامرضا طباطبایی مجد به چاپ رسیدهاست.[۶۳]
تاریخ فرشته[ویرایش]
تألیف محمدقاسم هندو شاه استرآبادی مشهور به فرشتهاست. تاریخ تألیف کتاب به ۱۰۱۵ ه.ق میرسد. این کتاب در هند چاپ سنگی شدهاست.[۶۴]
تاریخ سلاطین صفوی[ویرایش]
تألیف میرزا محمد معصوم است. کتاب وقایع شاه تهماسب تا روزگار شاه سلیمان را در بر میگیرد. کتاب تاریخ سلاطین صفویه به تصحیح سید امیرحسن عابدی در ۱۳۵۱ ش در تهران چاپ شدهاست.[۶۵]
تاریخ سلطانی[ویرایش]
تألیف سیدحسن بن مرتضی حسین استرآبادی است که در روزگار شاه سلطان حسین و در ۱۱۱۵ ه.ق به نام او تألیف شدهاست. این کتاب سه بخش دارد و بخش سوم، تاریخ صفویه را از ایام شیخ صفی دربر میگیرد. این بخش از کتاب با عنوان از شیخ صفی تا شاه صفی به تصحیح احسان اشراقی به چاپ رسیدهاست.[۶۶]
زبدةالتواریخ[ویرایش]
زبدةالتواریخ تألیف محمدمحسن مستوفی و تاریخ عمومی است. اثر از زمان آدم بهطور خلاصه نوشتهاست و در مورد تاریخ صفویه تفضیل نسبتاً بیشتری دارد. مطالب آن دربارهٔ دوره شاه سلطان حسین، شاه تهماسب دوم و شاه عباس سوم ارزش زیادی دارد. زیرا کتاب در ۱۱۵۱ ه.ق تألیف شده و مؤلف آن شاهد بسیاری از وقایع بودهاست.[۶۷]
مجمع التواریخ[ویرایش]
تألیف میرزا محمد خلیل مرعشی صفوی است که وقایع را از ۱۱۲۰ ه.ق یعنی از زمان شورش افغانهای غلزایی قندهار آغاز میکند و تا سال ۱۲۰۷ ه.ق ادامه میدهد. این کتاب به تصحیح عباس اقبال در دی ماه ۱۳۶۲ به چاپ رسیدهاست.[۶۸]
فواید الصفویه[ویرایش]
تألیف ابوالحسن قزوینی به سال ۱۲۱۱ ه.ق است که وقایع را از ظهور شاه اسماعیل تا زمان تألیف کتاب در بر میگیرد. این کتاب میتواند دربارهٔ پادشاهان بی تاج و تخت صفوی، پس از سقوط شاه سلطان حسین (۱۱۳۵ ه. ق) اطلاعات مفیدی بدهد.[۶۹]
تاریخ و سفرنامه حزین[ویرایش]
این کتاب تألیف شیخ محمدعلی جزین لاهیجی است. در سال ۱۱۵۴ ه.ق مؤلف کتاب را با معرفی نیاکان خود و تولدش در ۱۱۰۳ آغاز میکند و آن را به زمان ورودش به شاه جهانآباد در ۱۱۵۴ خاتمه میدهد. این کتاب بیشتر شرح زندگانی مؤلف است، اما از آنجا که وقایع دوره سلطنت شاه سلطان حسین را نیز مطرح میکند، برای تاریخ دوره صفویه، به خصوص دربارهٔ سقوط اصفهان و تهاجم افغانها، بسیار ارزشمند است. زیرا مؤلف هنگام تهاجم افغانها به آن شهر شاهد حوادث بودهاست. علی دوانی کتاب را در تهران به سال ۱۳۷۵ ش با مقدمه و حواشی و تعلیقات کافی به چاپ رساندهاست.[۷۰]
انقلاب فی الاسلام بین الخواص و العوام[ویرایش]
تألیف محمد عارف بن حاج محمد شریف ارزنة الرومی (اسپناقچی) است. کتاب در ایام سلطنت ناصرالدین شاه تألیف شد. نویسنده که خود عثمانی است بوده در این اثر به تفضیل از روابط شاه اسماعیل و سلطان سلیم پرداخته و بهطور ضمنی شاه اسماعیل را در جنگ چالدران مقصر قلمداد کردهاست. در واقع، روح عصبیت قومی و میهنی در لابهلای سطور ای به وضوح مشاهده میشود.[۷۱]
گلستان ارم[ویرایش]
تألیف عباسقلی آقا باکیخانف است. این کتاب تاریخ شروان و داغستان را از آغاز تا جنگهای ایران و روس را دربر میگیرد و طبقه رابعه آن برای تاریخ صفویه مفید است. در سال ۱۳۸۳ این کتاب از روی تصحیح عبدالکریم علیزاده جاپ و منتشر شدهاست.[۷۲]
تذکرة الملوک[ویرایش]
تألیف کتاب در حدود سال ۱۱۴۵ ه.ق به قلم محمد سمیع میرزا سمیعا، انجام یافتهاست. متن کتاب تذکرةالملوک از تشکیلات اداری و دربار و طبقات و مشاغل و مناصب و عواید دوران صفویه سخن میدارد و حاوی اطلاعاتی دربارهٔ حکام و ولات و سرحد داران آن زمان و میزان درآمد و نیروی لشکری آنان است و ظاهراً به دستور اشرف افغان و به دست کسی که خود از مبانی تشکیلات اداری صفوی آگاهی کامل داشته، به رشته تحریر درآمده است.
تحفه العالم[ویرایش]
سید ابو طالب موسوی فندرسکی، ادیبی فقیه از دوره اخیر صفوی است که شاگردی علامه مجلسی را نیز کرده و از وی اجازه علمی دریافت نموده. فندرسکی کتاب حاضر را طی سالهای ۱۱۰۶ و ۱۱۰۷ نوشته. از آثار وی جز اندکی برجای نمانده و عامل اصلی آن اوضاع نابسامان صفویه در سالهای پایانی دوره صفوی و همینطور حمله افغانها به ایران (۱۱۳۴–۱۱۴۲ ق) است.
دستور شهریاران[ویرایش]
دستور شهریاران، اثر محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیری، مجلسنویس دربار شاه سلطان حسین صفوی، با تصحیح محمد نادر نصیری مقدم، به بررسی و شرح حوادث و وقایع سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ق. در ایران مصادف با سلطنت شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی میپردازد.
منشآت[ویرایش]
منشآت نسخه خطی آن متعلق به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ادبیات ۲۱ ب، بدون نام مؤلف است. این اثر شامل چهارصد و هشتاد و هشت نامهاست. نسخه عکسی آن افتادگیهایی دارد. ظاهراً اولین نامه این نسخه، فتح نامه مربوط به شاه اسماعیل در جنگ مرو بودهاست. این اثر با فتح نامه شاه تهماسب در جنگ جام آغاز میشود و نامههایی موجود در آن، نامههایی اس که پادشاهان صفویه، سلاطین سلجوقی، خانان اوزبک و امرای تیموری آن را نوشته و ارسال کردهاند. زمان تألیف آن ظاهراً در سال ۱۰۰۹ ه.ق است.[۷۳]
منشآت السلاطین[ویرایش]
تألیف فریدون احمد پاشا معروف به فریدون بیگ است. او مهردار سلطان مراد، پسر سلطان سلیم دوم است. این اثر در ۹۸۲ ه.ق تألیف شده و شامل ۱۸۸۰ سند تاریخی است که مجموعهای از نامههای دولتی را دربر میگیرد. این نامهها به وسیله سلاطین عثمانی و حکمرانان معاصر آنان، پسران، وزیران و حکام ایالتی نوشته شدهاست. منشآت السلاطین حاوی نامههای متبادله میان شاهان صفوی و سلاطین عثمانی نیز هست. این اثر در ۱۲۶۴ ه.ق در استانبول به چاپ رسید و در ۱۲۷۴ ه.ق در همانجا تجدید چاپ شد که البته چاپ آن سنگی است.[۷۴]
مجمع الانشاء[ویرایش]
تألیف ابولقاسم ایواوغلی حیدر است. دکتر ریو، در فهرست نسخ خطی فارسی در موزه بریتانیا، نام این اثر را نسخه جامعه مراسلات اولوالالباب نوشتهاست. مجمع الانشاء شامل نامهها و مکاتباتی است از زمانهای قدیم تا مراسلات شاه صفی. نسخه خطی این اثر در سه جلد و نسخه عکسی آن در پنج جلد در دانشگاه تهران موجود است. اما فاقد نامههای دوره شاه اسماعیل تا اواخر شاه تهماسب است.[۷۵]
مجموعه مکاتیب مختلفه[ویرایش]
تألیف برادرزاده اسکندر بیگ ترکمان (منشی) است. این مجموعه متعلق به کتابخانه مجلس شورای اسلامی (ملی سابق) است و با شماره ۳۳۴۹ در آنجا نگهداری میشود. مؤلف در عبارتی میگوید «مرحوم عمویم سکندر بیگ منشی» و از اینجا معلوم میشود که او برادرزاده اسکندربیگ بودهاست. این مجموعه ظاهراً در عهد شاه عباس دوم (۱۰۵۲–۱۰۷۷ ه. ق) تألیف شده و شامل نامههایی از سلاطین سلجوقی، امرای تیموری، شاهان صفوی است. نسخه مذکور در آغاز افتادگی دارد.[۷۶]
جُنگ[ویرایش]
تألیف زین العابدین یزدی است. این اثر با مطالب متنوع فارسی و عربی در عهد شاه صفی (۱۰۳۸–۱۹۵۲ ه. ق) تألیف شده و شامل نامههای سلاجقه، صفویه، عثمانی، اوزبکان و گورکانیان هند است. نیز منتخباتی از تاریخ هشت بهشت، تألیف ادریس بتلیسی و تاریخ نگارستان قاضی احمد غفاری را دارد. جنگ همچنین به سواد نامهها، وقایع تاریخی میپردازد. نامههای جلالالدین محمد اکبر، پادشاه گورکانی هند در این اثر سهم عمدهای دارد.[۷۷]
مجموعه مکاتیب و منشآت و فتح نامهها[ویرایش]
مؤلف آن با توجه به عبارات پایانی نسخه، «محمد موسوی» است و در ماههای ۱۲۴۹ ه.ق در روزگار فتحعلی شاه قاجار در زنجان تألیف شدهاست. این نسخه با شماره ۶۰۶ و شماره دفتر ۴۱۲۵ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی (ملی سابق) موجود است. نامههای موجود در آن، شامل نامه سلاطین سلجوقی، تیموریان، عثمانیان، اوزبکان و به ویژه نامههای پادشاهان صفوی است.[۷۸]
سفرنامه سفیران اروپایی[ویرایش]
ونیزیان در ایران[ویرایش]
این کتاب تألیف جوزافا باربارو آمبروزیو کنتارینی، کاترینوزنو، آنجللو وینچنتو دالساندری است. این سفرنامه دربارهٔ خاطرات سفرا و سیاحان ایتالیایی است که انجمن هکلوت آن را به صورت کتابی با عنوان سفرنامههای ونیزیان در ایران تهیه کردهاست. این اثر به رغم برخی اشتباهات تاریخی برای عهد شاه اسماعیل از منابع ارزنده محسوب میشود.[۷۹]
آنتونی جن کین سون[ویرایش]
جن کین سون قدیمیترین نمایندهاست که در روزگار صفویه بین ممالک ایران و انگلیس تماس برقرار میکرد. او در حدود ۹۶۸ ه.ق به دربار شاه تهماسب راه یافت، اما به دلیل عقاید خاص مذهبی آن پادشاه نتوانست مأموریت خود را با موفقیت انجام دهد.[۸۰]
برادران شرلی[ویرایش]
آنتونی و رابرت شرلی دو برادر انگلیسی بودند که در سال ۱۰۰۷ ه.ق به دربار شاه عباس اول راه یافتند. این دو برادر از سوی شاه عباس، به نمایندگی به اروپا رفتند. در سفرنامه مذکور شرح مسافرت دو برادر انگلیسی و شرح سفارت آنان در ایران به همراه برخی از وقایع عهد شاه عباس اول و نیز بررسی آداب و اخلاق ایرانیان را میتوان مطالعه کرد. این سفرنامه با ترجمه آوانس خان ارمنی (مساعدالسلطنه) چاپ و منتشر شدهاست.[۸۱]
دنگارسیا دُ سلیوا فیگوئروآ[ویرایش]
فیگوئروآ در سال ۱۶۱۴ م / ۱۰۲۳ ه.ق به ایران آمد، اما در مأموریت خود موفقیتی کسب نکرد. این سفرنامه با ترجمه غلامرضا سمیعی به چاپ رسیدهاست.[۸۲]
ایترپرسر سیکوم[ویرایش]
تألیف ژرژتکاندر فُن دریابل است. پس از آنکه آنتونی شرلی و حسینعلی بیگ بیات از سوی شاه عباس اول به اروپا رفتند، امپراتور آلمان، رودلف دوم، متقابلاً سفیری به نام «اشتفان کاکاش فن زالامن کمنی» را نزد شاه عباس اول فرستاد. این سفیر قبل از رسیدن به خدمت شاه در لاهیجان درگذشت و ادامه مأموریت را به منشی خود، فُن دریابل سپرد. این شخص پس از انجام دادن مأموریت، به حضور امپراتور آلمان بازگشت. مندرجات سفرنامه او شامل وقایع سفر هیئت ژرژتکتاندر فُن دریابل است که طی آن به لهستان، شهرهای غازان و هشترخان (حاجی طرخان) و کیفیت حضور در دربار شاه ایران پرداختهاست.[۸۳]
استودارت[ویرایش]
استودارت از اعضای سفارت انگلستان بود که چارلز اول، پادشاه انگلستان، او را به دربار شاه عباس اول فرستاد. رئیس این سفارت، سردادمور کاتُن قبل از اتمام مأموریت در قزوین درگذشت و استودارت به جای او رئیس سفارتخانه شد. این سفرنامه با ترجمه احمد توکلی به سال ۱۳۳۹ چاپ شدهاست.[۸۴]
پیتر دلاواله[ویرایش]
در میان جهانگردان ایتالیایی، که از دوره امپراتوری مغولان به بعد خاطرات سفرهای خود به آسیا را نوشتهاند، پیترو دلاواله مقام ارزندهای دارد. او سفرنامه بسیار با ارزشی دربارهٔ ترکیه، ایران و هند از خود به جا گذاشت. پیترو دلاواله در ۱۶۱۷م / ۱۰۲۶ ه.ق به حضور شاه عباس اول رسید و در حدود ۶ سال در ایران ماند. او در کتابش، شرح کاملی از وقایع شاه عباس اول، به ویژه مراسم دربار او دادهاست.[۸۵]
اَدام اُلئاریوس[ویرایش]
اُلئاریوس از سوی فردریش سوم، دوک ایالت شلسویگ-هلشتاین، به دربار شاه صفی (۱۰۳۸–۱۰۵۲ ه. ق) اعزام شد. او شرح دقیقی از اوضاع جغرافیایی (مثلاً ویژگیهای دریای خزر)، ویژگیهای شهرهایی که از آنها دیدن کرده، آداب و رسوم مختلف ایرانیان، آموزش و پرورش کودکان و مشاغل بیان کردهاست. در واقع میتوان گفت که این سفرنامه یک «جامعهشناسی تاریخی» بسیار ارزشمند است. این سفرنامه را احمد بهپور در سال ۱۳۶۳ ه.ش چاپ و منتشر کردهاست، اما در تطبیق سالهای میلادی با هجری قمری دقت نشدهاست و هیچیکی از سالهای هجری درست و قابل اعتماد نیست. این سفرنامه در ۲ جلد با ترجمه حسین کُردبچه در ۱۳۶۹ خورشیدی با کیفیت بهتر چاپ شدهاست.[۸۶]
شاردن[ویرایش]
ژان شاردن از فرانسه به دربار شاه عباس دوم و شاه سلیمان آمد. او در سفر دوم نزدیک به چهار و نیم سال در ایران ماند. سفرنامه شاردن از مفصلترین سفرنامههایی است که اروپاییان، دربارهٔ ایران نوشتهاند. این مجموعه ارزشمند، مانند دیگر سفرنامههای اروپاییان، شرح بسیار دقیق و کاملی از فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایران در روزگار صفویه دادهاست. متن کامل این سفرنامه با ترجمه محمدلوی عباسی در سال ۱۳۳۵ به چاپ رسیدهاست.[۸۷]
تاورنیه[ویرایش]
تاورنیه بین سالهای ۱۶۳۲ و ۱۶۶۸ م از فرانسه ۹ بار به ایران آمد و به دربارهای شاه صفی، شاه عباس دوم و شاه سلیمان راه یافت. مندرجات این سفرنامه شرحی است دربارهٔ راههای مواصلاتی ایران، وسعت ایران و تقسیم ایالات آن، آداب و رسوم، مذاهب موجود، خصوصیات پادشاهان صفوی، روش حکومتی، طبقات اجتماعی است. سفرنامه تارونیه برای بار اول به وسیله ابوتراب نوری ترجمه شد و در سال ۱۳۳۶، جمشید شیروانی به تصحیح و تجدید نظر آن پرداخت.[۸۸]
کمپفر[ویرایش]
انگلبرت کمپفر آلمانی در روزگار شاه سلیمان (۱۰۷۷–۱۱۰۵ ه. ق) به ایران آمد و دو سال در ایران اقامت کرد. او در سفرنامه خود با دقت عجیبی به مساحی و اندازهگیری ارتفاع و فواصل مختلف در ایران پرداخته و توصیف دقیقی از مناصب دولتی، کاخها، تفرجگاهها، قصرها و حرمسراها ارائه دادهاست. کمپقر در فاصله سالهای ۱۶۸۵–۱۶۹۴ م. نیز به ایران سفر کرد. این اثر با ترجمه کیکاووس جهانداری در سال ۱۳۵۰ منتشر شد.[۸۹]
کروسینسکی[ویرایش]
تادوزیودا کروسینسکی لهستانی هجده سال (۱۱۱۹–۱۱۳۷ ه. ق) یعنی از حدود سال چهاردهم سلطنت شاه سلطان حسین تا دو سال بعد از سقوط اصفهان به دست افغانها، در ایران به سر میبرد؛ بنابراین مشاهدات او به دلیل آنکه شخصاً شاهد وقایع را دیدهاست، ارزش زیادی دارد. متدرجات این سفرنامه به خصوص در ارتباط با تهاجم افغانها و سقوط آن شهر بسیار مفید است. سفرنامه کروسینسکی به وسیله عبدالرزاق دُنبلی «مفتون» و به دستور عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شه، با نام بصیرتنامه دربارهٔ گزارش و استیلا افغانها بر اصفهان در زمان شاه سلطان حسین در سال ۱۳۶۳ با مقدمه مریم میراحمدی در تهران چاپ شد.[۹۰]
سانسون[ویرایش]
سانسون در زمان شاه سلیمان برای ترویج دین مسیح به ایران آمد و سالهای متمادی در این کشور اقامت گزید. مندرجات این اثر از لحاظ مطالعه اوصاف این پادشاه صفوی، مناصب و مقامات آن روزگار، آثار معماری، موسیقی، آداب و رسوم و سنن ایرانی، پذیرایی دربار، پوشاک و غیره مفید است.[۹۱]
منابع عثمانی[ویرایش]
مجسمه ابراهیم پچوی در پچ، مجارستان
اسناد روابط امپراطوری عثمانی و صفوی را باید در چهارچوب دشمنانه یا مسالمتآمیز بودن روابط تفسیر کرد.[۹۲] منابع دست اول عثمانی که امروزه در دسترس میباشند شامل اسناد و مدارک بایگانیهای عثمانی، منشآت، تاریخنگاریها، جنگنامهها، ظفرنامهها وسیاستنامهها هستند.
بایگانیهای عثمانی[ویرایش]
بایگانیهای عثمانی در توپقاپی و آرشیو نهاد نخستوزیری ترکیه اسناد زیادی در مورد صفویان دارند که تا حدی با غفلت محققان روبرو بودهاست. دفترهای احکام (مجموعههای فرمان و دستورها) و دفترهای موسوم به مهمه، به ترتیب شامل دستورها و حکمهایی که در مورد شکایتها یا مسائل مالی و حقوقی میپردازند و بعضی از این احکام دستورهایی مبنی بر دستگیری و قتل هواداران صفوی و دستور به جاسوسان عثمانی در ایران است (احکام) و دفترهای مهمه شامل فرمانهایی مرتبط با هرج و مرجهای مرزی، رفتوآمد سفرا، تبلیغات صفویان در آناطولی، پیوستن برخی از قبایل تر به قزلباشها و ورود آنها به ایران، گردآوری صدقات به نفع ایران، دستور در مورد امیران پناهنده به صفویه، تحریم اقتصادی ایران و تدابیر لشکرکشی ضد ایران میباشد.[۹۳]
منشآت[ویرایش]
بیشتر در مورد مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور است، مثلاً منشآتالسلاطین نوشته فریدون احمدبیگ منشی.[۹۴]
تاریخنگاریها[ویرایش]
آثار وقایعنگاری پدید آمده در قرن هفدهم میلادی به این شرح است: تاریخ حسنبیگزاده، صحایفالاخبار (درویش احمد منجم باشی)، تاریخ سولاقزاده (محمد افندی سولاق زاده)، تاریخ نعیما (مصطفی نعیما)، تاریخ پچوی (ابراهیمافندی پچوی)، فضلکه (کاتب چلبی)، زبده التواریخ (مصطفی افندی صافی).[۹۵]
پانویس[ویرایش]
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑ پرش به بالا به:۳٫۰۳٫۱۳٫۲قطب علمی مطالعات فرهنگ و تمدن شیعه در دوره صفویه۲۰۱۴.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑Sholeh Quinn.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۴–۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶–۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷–۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸–۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹–۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱–۱۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۱–۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴–۱۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑«تاریخ جهان آرای عباسی»، دانشنامه جهان اسلام
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۴–۱۵.
↑صدر هاشمی، کتاب قصص الخاقانی.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۵.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷–۱۶.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۷–۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۸–۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۱۹–۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۰.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱–۲۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۲.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۱.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑نوایی و غفاریفرد، تاریخ صفویه، ۲۳.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٥.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٧.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٧.
↑ERAVCI، معرفی و بررسی منابع ترکی مطالعه در تاریخ روابط عثمانی ـ صفویه، ١٨.
منابع[ویرایش]
نوایی، عبدالحسین؛ غفاریفرد، عباسقلی (۱۳۹۲). تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها. شابک۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۴۸۹-۶.
Quinn, Sholeh (2004). "HISTORIOGRAPHY vi. SAFAVID PERIOD". Encyclopædia Iranica. XII. p. ۳۶۳–۳۶۷. Retrieved ۵/۲۳/۲۰۱۴. Check date values in: |تاریخ بازبینی= (help)
پیوند به بیرون[ویرایش]
تاریخنگاری اواخر صفویه تا قاجار و منابع غیرایرانی، وبگاه مطالعات صفویه، دانشگاه اصفهان
گسترش
ن
ب
و
منبعشناسی تاریخ ایران
گسترش
ن
ب
و
ایران صفوی
ردهها:
صفویان
منبعشناسی بر پایه دوره
این صفحه آخرینبار در ۱۸ مهٔ ۲۰۲۰ ساعت ۱۶:۵۴ ویرایش شدهاست.