۱۴۰۰ تیر ۹, چهارشنبه

در ظهور و سقوط تمدن ها؛

ما بارگَه دادیم ای رفت سِتم بر ما

بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان

از قصیده به مطلع

 هان ای دل عبرت بین  از دیده نظر کن هان

ایوان مدائن را آئینه عبرت دان

خاقانی شِروانی.

"اما اینکه مهد اصلی این زبان {دری} ناحیه  شرق ایران است و یا از مدائن بدانجا رفته است دو نظر اظهار شده است: یکی اینکه این زبان مخصوص پایتخت و مخصوص کسانی بود که پیرامون شاهنشاه می زیستند و با کارهای دولتی مربوط بودند و نوشته  خود را برای مقامات رسمی دولتی یا برای عموم ایرانیان می نوشتند؛ مأمورین و خدمتگزاران دولتی هم که در ولایات کار میکردند، و طبقه  تحصیل کرده و تربیت شده و فرهنگ دیده  تمام مملکت هم طبعاً در آن زبان استاد بودند، بعد از آنکه یزدگرد شهریار، آخرین پادشاه ساسانی، ناچار شد در قبال حمله عرب، تیسفون (یا مدائن) پایتخت مملکت ایران را ترک کند و به داخله مملکت و روبه شرق و شمال شرقی سفر کند، تمامی درباریان که به چندین هزار نفر بالغ می شدند همراه او سفر کردند. بطوری که مورخین می گویند هزار نفر عمله  طرب و هزار نفر از کارگران آشپزخانه و هزار نفر بازداران و عمله  شکار همراه او بودند ۞ پس می توان سنجید و حدس زد که سایر درباریان و همراهان شاهنشاه چقدر بوده اند. یزدگرد شهریار با چنین دستگاهی به مرو رسید و این مردم درآنجا سکونت کردند و مدتی به این زبان سخن گفتند و اندک اندک مرو مرکز زبان دری شد."