۱۴۰۳ دی ۲۷, پنجشنبه

نظر پَر ایشان!

 

بازگشت بازار نشر به دوران مشروطه؛ از دست و دلبازی برای قاسم سلیمانی تا تبدیل کتاب‌فروشی به چلوکبابی

نمایشگاه کتاب عکس قاسم سلیمانی

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،روزنامه فرهیختگان به مناسبت پنجمین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، روز پنجشنبه سیزدهم دی‌ماه از انتشار کتاب‌هایی درباره او خبر داد که «کپی» و به نوعی سرهم‌بندی هستند. این روزنامه کیفیت این کتاب‌ها را «ضعیف» ارزیابی کرد و نوشت صفحات بعضی از این کتاب‌ها از ۱۲ تا ۷۸۰ صفحه می‌رسد
  • نویسنده,مسعود آذر
  • شغل,بی‌بی‌سی

در شرایطی که بازار نشر و کتاب در ایران بحرانی است و کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب یکی پس از دیگری تبدیل به چلوکبابی و فست‌فود می‌شوند، رسانه‌ها صحبت از از دست و دلبازی وانتشار کتاب‌هایی می‌کنند که که از نظر کیفیت و کمیت و محتوا فاقد ارزش هستند و بیشتر جنبه تبلیغات حکومتی و «متملقانه» دارند.

روزنامه فرهیختگان روز پنجشنبه سیزدهم دی‌ماه در یک بررسی میدانی از انتشار کتاب‌هایی درباره قاسم سلیمانی خبر داد که «کپی» هستند و به نوعی با سرهم‌بندی چند سخنرانی از قاسم سلیمانی و چند جمله از علی خامنه‌ای به عنوان کتاب به بازار نشر آمده است.

این گزارش کیفیت این کتاب‌ها را «ضعیف» ارزیابی کرد و نوشت صفحات بعضی از این کتاب‌ها از ۱۲ تا ۷۸۰ صفحه می‌رسد و در راستای «ارادت» به قاسم سلیمانی منتشر شده‌اند و با استقبال خوانندگان کتاب روبرو نشده است.

همزمان با پنجمین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، خبرگزاری‌های داخلی اعلام کردند که از دی ماه ۱۳۹۸ تا دی‌ماه امسال هزار و۵۸۰ عنوان کتاب با موضوع قاسم سلیمانی منتشر شده است و شمارگان این کتاب‌ها به ۳ و نیم میلیون نسخه می‌رسد.

در پنج سال اخیر بخصوص در دولت سه ساله ابراهیم رئیسی این رویکرد تبلیغاتی و تولیدات کمی منحصر به حوزه نشر نبوده و در تمام بخش‌های فرهنگی بخصوص جشنواره‌های فیلم، تئاتر،هنرهای تجسمی، و شعر، برنامه‌ها و جوایزی به بزرگداشت قاسم سلیمانی اختصاص یافت.

کاربران شبکه‌‌های اجتماعی می‌گویند این کارها بیش از آن که برای معرفی قاسم سلیمانی به جامعه باشد برای کسب منافع مالی و «رضایت» رهبر جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود.

نمایشگاه کتاب - کتاب عمو قاسم

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،کتاب «عموقاسم» در ۴۸ صفحه،«منم میشم یه حاج قاسم» در ۳۶ صفحه،«خسته نباشید عمو قاسم» در ۱۶ صفحه وکتاب «حاج قاسم قهرمان» در ۱۷ صفحه از جمله کتاب‌هایی هستند که در قالب عکس و داستان برای کودکان و نوجوانان چاپ شده است

مشت، نمونه خروار

بازار نشر در ایران همزمان در عروسی و عزا به سر می‌برد؛ ناشران حکومتی و خصولتی که ردیف بودجه‌ای دارند و دست‌شان به جایی بند است مشغول کار و چاپ کتاب‌های مختلف هستند و نشریات خصوصی یکی پس از دیگری بسته می‌شوند و کتاب‌فروشی‌ها نیز مجبور به تغییر کاربری شده‌اند.

گزارش انتقادی روزنامه فرهیختگان بیانگر گوشه‌ای از اوضاع نشر و شکاف عمیق بین دو دسته از ناشران در ایران است.

این گزارش، به پرفروش‌ترین کتاب نمایشگاه کتاب امسال با موضوع قاسم سلیمانی اشاره کرد و آن را «شاهکار» خواند و نوشت: کتاب «منم میشم یه حاج قاسم» در ۳۶ صفحه و برای کودکان منتشر شده است و در مجموع ۵۳ نفر (که احتمالا از ارگان‌ها و نهادهای دینی و مذهبی بودند) هزار و ۵۷۶ نسخه از این کتاب را خریدند.

این روزنامه آمار ۵۳ خریدار برای پرفروش‌ترین اثر مربوط به قاسم سلیمانی را «چیزی نزدیک به فاجعه» خواند.

گزارش فرهیختگان بهانه‌ای شد که به محتوای این کتاب و کتاب‌های مشابه درباره قاسم سلیمانی نگاهی بیندازیم. در مرور کتاب «منم میشم یه حاج قاسم» ملاحظه می‌شود که ناشر در معرفی این کتاب آن را حائز «چند ویژگی منحصر به فرد» و متفاوت با سایر آثار توصیف کرده و یکی از ویژگی‌های این کتاب چند صفحه‌ای را «آماده سازی و تربیت کودکان برای تشکیل یک جامعه آرمانی» دانسته است.

در نمونه‌های دیگر، کتاب‌های «عموقاسم» در ۴۸ صفحه، «خسته نباشید عمو قاسم» در ۱۶ صفحه و کتاب «حاج قاسم قهرمان» در ۱۷ صفحه منتشر شده است.

محتوای کتاب «حاج قاسم قهرمان» حول و حوش قاسم سلیمانی، علی خامنه‌ای و امام دوازدهم شیعیان می‌چرخد و در شناسنامه کتاب گفته شده که تاکنون ۶ هزار نسخه از آن منتشر شده، قیمت آن ۵ هزار تومان، و ناشر آن حوزه علمیه قم، مرکز تخصصی مهدویت است.

براساس آمار منتشره از مجموع کتاب‌های مربوط به قاسم سلیمانی، ۲۳۶ عنوان در حوزه کودک و نوجوان بوده است.

نکته حائز اهمیت در این است که چاپ کتاب‌های چند صفحه‌ای و تکراری و کپی‌برداری اختصاص به موضوع قاسم سلیمانی ندارد و بیشتر انتشارات مذهبی و نزدیک به حکومت همین روند را دنبال می‌کنند.

مثلا در انتشارات «کتاب جمکران» ۹۳۷ عنوان کتاب به چشم می‌خورد که بخشی از آنها مربوط به کودکان و نوجوانان است. اکثر کتاب‌های حوزه کودک با محوریت قاسم سلیمانی در بیست و چند صفحه خلاصه می‌شود و در بین آنها، کتاب‌هایی مانند «سردار ایرانی» انگشت‌شمارند که در ۱۷۸ صفحه، در ۱۴ دی‌ماه امسال منتشر شده است.

نمایشگاه کتاب

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،سرانه خرید کتاب در استان مذهبی قم با مجموع خرید ۱۸ استان دیگر برابری می‌کند و نشر کتب دینی در این استان رتبه اول را در ایران دارد

بازار نشر در انحصار تبلیغات حکومتی

به استناد آمار خانه کتاب ایران، در سال گذشته ۱۰ هزار عنوان کتاب مذهبی منتشر شده است و این تعداد عنوان کتاب، حدود ده درصد از نشرسالیانه را شامل می‌شود.

براساس سخنان محمدمهدی اسماعیلی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال‌جاری صد میلیارد تومان یارانه‌ برای مجموعه نشر، کتاب و مطبوعات اختصاص یافته است. درباره اینکه چه میزان از این یارانه به حوزه نشر کتاب اختصاص دارد اطلاعات دقیقی در دست نیست اما طبق بررسی‌ها، یارانه بخش نشر کتاب صرف خرید کتاب می‌شود و بخش محدودی از آن به یارانه کاغذ برای چاپ کتاب‌های خاص مانند قرآن، نهج‌البلاغه، مفاتیح و از این دست می‌شود.

داود علی‌بابایی، ناشر «امید فردا» در نهم دی‌ماه امسال در روزنامه اعتماد نوشت: ناشران خصوصی هیچ یارانه کاغذ دریافت نمی‌کنند. به گفته او، «در زمان کنونی ناشران، سرمایه‌گذارانی هستند که به مرحله ورشکستگی بالفعل رسیده‌اند. یعنی یا در حال ورشکستگی هستند یا ورشکست شده‌اند.»

با وجود اوضاع بد ناشران خصوصی، تولیدات ناشران وابسته به دولت و بخصوص ناشران مذهبی در دولت ابراهیم رئیسی رشد صعودی داشتند و در سال ۱۴۰۱ صحبت از رشد ۷۶ درصدی در تولید و انتشار کتاب‌های دینی بود.

براساس آمارها از ۲۲ هزار ناشر در ایران، در خوشبینانه‌ترین حالت حدود ۶ هزار ناشر در بازار نشر فعال هستند. از این تعداد ناشر فعال، تخمین زده می‌شود که حدود ۲۰۰ ناشر دولتی وخصولتی مهم در این صنعت حضور دارند که در عمل بازار نشر در اختیار آنهاست. ولی در حوزه نشر مذهبی آمار دقیقی در دست نیست و به شکل تقریبی در نمایشگاه کتاب سال گذشته اعلام شد از ۳ هزار ناشر شرکت کننده در نمایشگاه، ۷۰۰ ناشر در حوزه قرآنی و دینی بودند؛ چیزی نزدیک به یک چهارم ناشران شرکت کننده در نمایشگاه.

با توجه به آمار نمایشگاه تهران، احتمال می‌رود که در بین ناشران فعال، یک چهارم یا یک پنجم آنها در حوزه مسایل دینی فعال باشند اما مساله اصلی، تیراژ کتاب‌های مذهبی است که ناشران مذهبی در مقایسه با ناشران خصوصی گوی سبقت را از آنها ربوده‌اند و به نوعی شمارگان اصلی نشر مربوط به بخش کتاب‌های مذهبی و حکومتی است.

براساس گزارش خبرگزاری ایرنا سرانه خرید کتاب در استان مذهبی قم با مجموع خرید ۱۸ استان دیگر برابری می‌کند و نشر کتب دینی در این استان رتبه اول را در ایران دارد.

بنا بر گفته مسئولان وزارت ارشاد قم، در این استان از یک هزار و ۵۰۱ ناشر، حدود ۹۰۰ ناشر فعال هستند.

اما یک ناشر با سابقه که خواست نامش فاش نشود، در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی آمار ناشران فعال در قم را صد ناشر تخمین زد و درباره آمار بالای نشر در این استان گفت: تمام مراجع تقلید و مراکز آموزشی و حوزه‌های علمیه مانند «جامعه المصطفی» دارای انتشارات هستند. کتاب‌های این مراکز و دفاتر مراجع از ردیف بودجه‌ها و اعتبارات چاپ و نشر می‌شود و بخش زیادی از آنها مجانی و به عنوان «هدیه» در اختیار طلبه‌ها و مریدان و کتابخانه‌ها قرار می‌گیرد و بخشی که خریداری می‌شود به نوعی از سوی مراکز مذهبی و حکومتی صورت می‌گیرد.

به عبارت دیگر خرید و فروش آثار دینی به نوعی از این جیب به آن جیب می‌شود؛ به این معنی که این مجموعه‌ها علاوه بر آن که برای چاپ کتاب بودجه دریافت می‌کنند، کتاب‌هایشان را هم نهادها و سازمان‌هایی می‌خرند که برای خرید کتاب بودجه‌ دارند و آن بودجه صرف خرید همین کتاب‌های سفارشی می‌شود.

وزارت فرهنگ و ارشاد یکی از مهمترین مجموعه‌ها برای خرید کتاب از ناشران است. پس از آن، سایر وزارتخانه‌ها و نهادها و مراکز دینی و حکومتی مانند سازمان تبلیغات اسلامی خریدار کتاب هستند.

به عنوان نمونه در مردادماه ۱۴۰۱ روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد در اطلاعیه‌ای از قول «هیات انتخاب خرید کتاب» اعلام کرد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خرید ۵۷۸ عنوان کتاب در ۴۶ هزار و ۹۱۵ نسخه به مبلغ کل ۳۸ میلیارد و ۶۴۱ میلیون ریال اقدام کرده است.

کتاب‌های مصوب که شامل بخشی از کتاب‌های ناشران بخش خصوصی نیز می‌شود، معمولا برای تجهیز کتابخانه‌های شهرستان‌ها، مساجد، حوزه‌های علمیه، مدارس، کارخانه‌ها و نیز نهادها و مراکز ترویج کتابخوانی خریداری می‌شود و بخش خصوصی همواره به نحوه انتخاب و میزان خرید که بسیار اندک و زیر ۱۰۰ نسخه است، اعتراض دارد.

اعتراض ناشران نشان می‌دهد که حمایت وزارت فرهنگ بیشتر شامل نهادها و سازمان‌های خاص دولتی و حکومتی و نزدیک به مراکزی مانند حوزه‌های علمیه و ناشرانی است که در زمینه تبلیغ و ترویج سیاست‌های حکومت کار می‌کنند.

مدیر یک انتشارات به ما گفت: وزارت ارشاد فقط در قم و مشهد کاغذ یارانه‌ای برای چاپ قرآن و نهج‌البلاغه و مفاتیح اختصاص می‌دهد و تنها کاری که وزارت ارشاد برای ناشران بخش خصوصی انجام می‌دهد «نظارت و سانسور» در تولید کتاب‌ است و می‌خواهد قیمومیت خودش را بر ناشران حفظ کند و حاضر نیست که کوتاه بیاید.

خیابان انقلاب - فروش کتاب در پیاده رو

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،داود علی‌بابایی، مدیر انتشارات امید فردا می‌گوید صنعت نشر کاغذی در اغماء به سر می برد و تیراژ کتاب به ۱۰۰ نسخه الی ۳۰۰ نسخه رسیده است و «تیراژ کتاب هم اکنون با دوران انقلاب مشروطه برابری می کند. این برای صنعت نشر کاغذی تأسف آور است»

بازار ورشکسته نشر در ایران

سایت «خانه کتاب و ادبیات ایران» وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرجع اخبار حوزه نشر کتاب است. این سایت نشان می‌دهد که در سال گذشته ۱۱۵ هزار عنوان کتاب منتشر شده و از این تعداد، ۶۸ هزار عنوان کتاب برای نخستین بار منتشر شده است. با توجه به قیمت پشت جلد کتاب‌ها، ارزش کل این کتاب‌ها کمی بیش از ۱۳ میلیارد تومان ذکر شده است. خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، به نقل از سومین شماره تصویر کتاب ایران، میزان فروش کتاب در ۱۴۰۲ را ۱۶ میلیارد تومان ذکر کرده است.

مرور داده‌های سایت «خانه کتاب و ادبیات ایران»و آمار و ارقام‌ در ظاهر رونق و فعالیت بازار چاپ و نشر کتاب را نشان می‌دهد اما از نظر ناشرانی مانند داود علی‌بابایی آنچه در زیر پوست تولید و چاپ کتاب در ایران می‌گذرد با ارقام همخوانی ندارد.

داود علی‌بابایی، مدیر انتشارات امید فردا در گفت‌وگو با «عصر ایران» معتقد است صنعت نشر کاغذی در اغماء به سر می برد و تیراژ کتاب به ۱۰۰ نسخه الی ۳۰۰ نسخه رسیده است: «تیراژ کتاب هم اکنون با دوران انقلاب مشروطه برابری می کند. این برای صنعت نشر کاغذی تأسف آور است.»

آقای علی‌بابایی معتقد است «با وجود اینکه عناوین کتاب ها افزایش یافته اما کتاب ها در تیراژ ۵ الی ۱۰ نسخه به صورت دیجیتال به چاپ می‌رسد ولیکن در شناسنامه کتاب حداقل شمارگان کتاب ۵۰۰ نسخه درج می شود و آن هم برای این است که اداره کتاب ، کتابی از ناشر خریداری کند».

این ناشر در ادامه ناشران را به فعال، نیمه فعال و راکد تقسیم می‌کند و می‌گوید: «ناشران مجبورند برای تمدید پروانه نشر کتاب خود هر سال حداقل چهار عنوان کتاب به چاپ برسانند و اگر این کار صورت گیرد هر ساله حدود ۸۸ هزار عنوان کتاب در تیراژهای متفاوت از ۴ یا ۵ نسخه گرفته تا هزار نسخه به چاپ می‌رسد و اکثر اینها هم کتاب‌سازی است.»

داود علی‌بابایی ناشران فعال بخش خصوصی را حدود ۵۰۰ ناشر می‌داند؛ ناشرانی که تیراژ کتاب‌هایشان از ۵۰۰ تا ۲هزار نسخه است.

نمایشکاه کتاب عکس علی خامنه ای

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،بررسی بازار فروش کتاب در سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد انتشارات «نشر انقلاب اسلامی» وابسته به دفتر رهبرجمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از موفق‌ترین ناشران سال معرفی شده است و فروش کتاب‌های علی خامنه‌ای در رتبه هشتم بوده است

ناشرانی که چشم به «قبله عالم» دارند

انتشار گزارش روزنامه فرهیختگان درباره اختصاص کتاب‌های بی‌محتوا و تبلیغاتی برای قاسم سلیمانی با واکنش‌هایی در فضای مجازی روبرو شد.

کاربران و فعالان حوزه نشر براین باورند که چاپ کتاب‌های مناسبتی تازگی ندارد و دهه‌هاست که نظام نشر در ایران متاثر از نظام ایدئوژیک و سیاسی بوده است، ناشرانی که خودشان را با حکومت تنظیم نکردند و همراه نشدند از روند چاپ و نشر حذف شدند یا به حاشیه برده شدند و در مقابل بخشی حکومتی و خصولتی فربه‌ شدند و به فعالیت‌شان ادامه می‌دهند.

اکبر دانش سرارودی، نویسنده و فعال سیاسی در کانال تلگرامی‌اش با اشاره به بحران‌های اقتصادی و فقر در کشور، انتشار کتاب‌های «متملقانه» متعدد درباره قاسم سلیمانی را ناشی از نظامی می‌داند که به گفته او «منافق پرور» است.

آقای سرارودی که روز سه شنبه ۱۸ دیماه گفت به خاطر نوشته‌هایش به دادسرای فرهنگ و رسانه تهران احضار شده، در ادامه نوشته است کسانی هستند که برای بالا رفتن از نردبان ترقی دست به «تعریف و تملق حاکم» را می‌زنند و توجه آنها «روی عقربه نگاه قبله عالم» تنظیم شده است تا« بتوانند لبخند رضایتی بر لب ایشان نشانند» و متناسب با مذاق رهبر جمهوری اسلامی ایران دست به نشر و تولید کتاب می‌زنند.

بررسی بازار فروش کتاب در سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که همه ساله رقابت اصلی با ناشران دولتی است و در این میان انچه قابل توجه است انتشارات «نشر انقلاب اسلامی» وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران است که در سال گذشته به عنوان یکی از موفق‌ترین ناشران سال معرفی شده است.

خبرگزاری ایرنا به نقل از سومین شماره از تکتا (تصویر کتاب ایران) اعلام کرد که علی خامنه‌ای در بین «پرطرفدارترین پدیدآورندگان» سال گذشته قرار دارد. احتمال می‌رود که دلیل اصلی پرفروش بودن نشر انقلاب اسلامی بخاطر خرید کتاب از بودجه دولتی برای مراکز آموزشی و نهادها و ارگان‌های دولتی و تبلیغاتی و... باشد.

براساس اطلاعیه دفتر نشر انقلاب اسلامی، در نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال تهران ۲۰۷ عنوان کتاب شامل ۴۰ عنوان کتاب جدید از آقای خامنه‌ای عرضه شد‌. گفته شد که این ۴۰ عنوان کتاب جدید شامل کتاب‌هایی است که از اردیبهشت ۱۴۰۲ به بعد چاپ شده‌اند.

 

وقتی کارتر در ملاقات با کیم مانع جنگ هسته‌ای شد.

جیمی کارتر، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده پس از عبور از مرز کره شمالی در ژوئن ۱۹۹۴، همراه با همسرش روزالین، برای خبرنگاران دست تکان می‌دهد

منبع تصویر،AFP via Getty Images

توضیح تصویر،جیمی کارتر رئیس جمهور سابق ایالات متحده و همسرش روزالین در حال عبور از مرز کره شمالی در ژوئن ۱۹۹۴
  • نویسنده,تسا وانگ
  • شغل,بخش دیجیتال آسیا، بی‌بی‌سی

حدود سی سال پیش، جهان تا مرز یک درگیری هسته‌ای پیش رفت - تا اینکه جیمی کارتر به کره شمالی سفر کرد.

در ژوئن ۱۹۹۴، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا برای گفتگو با کیم ایل سونگ، رهبر وقت کره شمالی، به پیونگ‌یانگ رفت. این سفر بی‌سابقه بود و نخستین بار بود که یک رئیس‌جمهور سابق یا فعلی آمریکا به کره شمالی سفر می‌کرد.

این سفر یک اقدام استثنایی و مداخله شخصی نیز بود که به باور بسیاری، در آستانه وقوع جنگی بین آمریکا و کره شمالی مانع از آن شد؛ چنین جنگی می‌توانست میلیون‌ها نفر را به کام مرگ بکشاند. این سفر منجر به دوره‌ای از تعامل بیشتر بین پیونگ‌یانگ و غرب نیز شد.

اگر کارتر، که در ۲۹ دسامبر در ۱۰۰ سالگی درگذشت، دست به مجموعه‌ای از اقدامات دیپلماتیک هوشمندانه نزده بود، شاید ماجرا هیچ وقت چنین نمی‌شد.

جان دلوری، کارشناس مسائل کره شمالی از دانشگاه یونسی، به بی‌بی‌سی می‌گوید: «کیم ایل سونگ و بیل کلینتون در آستانه یک درگیری بودند، و کارتر وارد عمل شد و توانست با موفقیت راهی برای حل و فصل این بن‌بست از طریق مذاکره پیدا کند.»

نیروگاه هسته ای یونگ بیون کره شمالی قبل از تخریب یک برج خنک کننده (راست) دیده می شود، در این عکس که در ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸ گرفته شده و توسط کیودو منتشر شده است.

منبع تصویر،Kyodo

توضیح تصویر،تنش‌ها پس از افزایش سوءظن ایالات متحده در مورد نیروگاه هسته‌ای یونگ بیون، که در سال ۲۰۰۸ در اینجا دیده شد، افزایش یافت

در اوایل سال ۱۹۹۴، که مقامات دو کشور در تلاش بودند تا از طریق مذاکره به برنامه هسته‌ای کره شمالی پایان دهند، تنش میان واشنگتن و پیونگ‌یانگ بالا گرفته بود.

سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا گمان می‌کردند که با وجود مذاکرات در جریان، کره شمالی احتمالاً پنهانی سلاح‌های هسته‌ای ساخته است.

سپس، در اعلامیه‌ای تکان‌دهنده، کره شمالی اعلام کرد که هزاران میله سوخت را از راکتور هسته‌ای یونگ‌بیون خود برای بازفرآوری خارج کرده است. این اقدام ناقض توافق پیشین با آمریکا بود که بر اساس آن، چنین عملی مستلزم حضور بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود.

کره شمالی همچنین اعلام کرد که از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خارج خواهد شد.

بدگمانی آمریکا به اوج رسید، زیرا واشنگتن بر این باور بود که پیونگ‌یانگ در حال ساخت سلاح است. در نتیجه، مقامات آمریکایی مذاکرات را قطع کردند. واشنگتن اقدامات تلافی‌جویانه مختلفی را آغاز کرد، از جمله اعمال تحریم‌های سازمان ملل و تقویت نیروهای نظامی در کره جنوبی.

در مصاحبه‌های بعدی، مقامات آمریکایی فاش کردند که حتی بمباران یا حمله موشکی به یونگ‌بیون را نیز در نظر گرفته بودند - که می‌دانستند چنین کاری احتمالاً به جنگ در شبه‌جزیره کره و ویرانی پایتخت کره جنوبی، سئول، منجر خواهد شد.

در چنین فضای پرتنشی بود که کارتر وارد عمل شد.

سال‌ها بود که کیم ایل سونگ به آرامی سعی کرده بود رابطه مثبتی با کارتر برقرار کند و درخواست‌های شخصی برای بازدید از پیونگ‌یانگ برایش فرستاده بود. در ژوئن ۱۹۹۴، پس از آگاهی از برنامه‌های نظامی واشنگتن و پس از رایزنی با رابط‌هایش در دولت‌های آمریکا و چین - متحد اصلی کره شمالی - کارتر سرانجام تصمیم گرفت دعوت کیم را بپذیرد.

او سال‌ها بعد به پی‌بی‌اس، شبکه تلویزیونی عمومی آمریکا گفت: «فکر می‌کنم ما در آستانه جنگ بودیم. این می‌توانست به راحتی به جنگ دوم کره تبدیل شود که در آن حدود یک میلیون نفر کشته می‌شدند وتازه اگر جنگی هم رخ نمی‌داد تولید مواد شکافت‌پذیر هسته‌ای ادامه می‌یافت.»

سفر کارتر آمیزه‌ای بود از سیاست‌های دیپلماتیک ماهرانه و بی‌پروایی دلیرانه بود.

نخست، کارتر باید صداقت کیم را می‌آزمود. او چندین درخواست مطرح کرد که همه آنها پذیرفته شدند، به جز آخرین مورد: کارتر می‌خواست از سئول و از طریق منطقه غیرنظامی، نواری مرزی که به عنوان حائل بین دو کره عمل می‌کند، به پیونگ‌یانگ سفر کند.

او گفت: «پاسخ فوری آنها این بود که هیچ‌کس در ۴۳ سال گذشته چنین کاری نکرده است و حتی دبیرکل سازمان ملل مجبور بوده از طریق پکن به پیونگ‌یانگ برود. من هم گفتم، 'خب، پس من نمی‌آیم'.»

یک هفته بعد، کیم کوتاه آمد.

گام بعدی برای کارتر دشوارتر بود - متقاعد کردن دولت خودش برای مجوز این سفر. رابرت گالوچی، مذاکره‌کننده ارشد وقت آمریکا با کره شمالی، بعدها گفت که از اینکه آمریکا در واقع «سیاست خارجی خود را به یک رئیس‌جمهور سابق واگذار می‌کند تقریباً در همه جا نارضایتی وجود داشت».

کارتر ابتدا از وزارت امور خارجه درخواست مجوز کرد، اما با بی‌اعتنایی آنها مواجه شد. بدون آنکه منصرف شود، تصمیم گرفت صرفاً به بیل کلینتون، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، اطلاع دهد که فارغ از هر پیامدی قصد دارد این سفر را انجام دهد.

او در کادر معاون رئیس‌جمهور، ال گور، متحدی داشت که ارتباط کارتر با کلینتون را رهگیری کرد. «[ال گور] به من تلفن زد و گفت اگر عبارت را از 'تصمیم گرفته‌ام بروم' به 'بسیار مایلم بروم' تغییر دهم، او تلاش خواهد کرد مستقیماً از کلینتون مجوز بگیرد ... صبح روز بعد ال گور با من تماس گرفت و گفت که اجازه رفتن دارم.»

سفر تأیید شد.

«تردیدهای بسیار جدی»

روز ۱۵ ژوئن ۱۹۹۴، کارتر به همراه همسرش روزالین، گروه کوچکی از دستیاران و یک تیم تلویزیونی وارد کره شمالی شد.

دیدار با کیم برای کارتر یک دوراهی اخلاقی بود.

او به پی‌بی‌اس گفت: «۵۰ سال از کیم ایل سونگ متنفر بودم. در طول جنگ کره در یک زیردریایی در اقیانوس آرام خدمت می‌کردم و بسیاری از هم‌رزمانم در آن جنگ کشته شدند؛ جنگی که به نظرم او بی‌دلیل به راه انداخته بود.»

«بنابراین تردیدهای بسیار جدی درباره او داشتم. اما وقتی رسیدم، با احترام فراوانی با من رفتار کرد. او آشکارا از آمدنم بسیار سپاسگزار بود.»

طی چند روز، خانواده کارتر چندین بار با کیم دیدار کردند، به گشت و گذار در پیونگ‌یانگ پرداختند و سوار بر یک قایق تفریحی لوکس متعلق به پسر کیم، کیم جونگ ایل، به گردش دریایی رفتند.

کارتر دریافت که حدسش درست بوده است: کره شمالی نه تنها از حمله نظامی آمریکا به یونگ‌بیون هراس داشت، بلکه آماده بود تا نیروهای خود را برای مقابله بسیج کند.

او گفت: «من مشخصاً از [مشاوران کیم] پرسیدم آیا برنامه‌ای برای جنگ داشته‌اند. و آنها صریحاً پاسخ دادند، 'بله، برنامه داشتیم'.»

«کره شمالی نمی‌توانست محکومیت کشورش و تحقیر رهبرش را بپذیرد و قطعاً واکنش نشان می‌داد.»

«و من فکر می‌کنم این کشور کوچک با مردمی که آماده از خودگذشتگی بودند و اعتقاد مؤمنانه عمیقی به رهبر مورد احترام‌شان داشتند، همانطور که او را 'رهبر بزرگ' می‌نامیدند، داشتند، حاضر بود برای حفظ تمامیت و عزت خود، حتی با فدا کردن جان هزاران نفر در کره شمالی، هر فداکاری‌ای انجام دهد، که به نظر من می‌توانست به فاجعه‌ای هولناک تبدیل شود.»

کارتر فهرستی از خواسته‌های واشنگتن و پیشنهادات خود را ارائه کرد. این موارد شامل از سرگیری مذاکرات با آمریکا، آغاز گفتگوهای مستقیم صلح با کره جنوبی، عقب‌نشینی متقابل نیروهای نظامی و کمک به آمریکا برای یافتن بقایای سربازان آمریکایی مدفون در خاک کره شمالی بود.

کارتر گفت: «کیم با همه آنها موافقت کرد. بنابراین، او را بسیار انعطاف‌پذیر یافتم. تا جایی که می‌دانم، در آن زمان و اکنون، او کاملاً با من صادق بود.»

نکته مهم اینکه کارتر توافقی را پیشنهاد داد که بر اساس آن کره شمالی فعالیت‌های هسته‌ای خود را متوقف می‌کرد، به بازرسان آژانس اجازه بازگشت به راکتورهایش را می‌داد و در نهایت تأسیسات یونگ‌بیون را از بین می‌برد. در مقابل، آمریکا و متحدانش راکتورهای آب سبک در کره شمالی می‌ساختند که می‌توانست انرژی هسته‌ای تولید کند اما قادر به تولید مواد برای سلاح نبود.

رئیس جمهور ایالات متحده بیل کلینتون هنگام گوش دادن به سخنرانان با رئیس جمهور سابق ایالات متحده جیمی کارتر در مقابل پرده زرد در جریان تظاهرات در سال ۲۰۰۰ در حمایت از روابط تجاری عادی دائمی (PNTR) با چین، لبخند می زند.

منبع تصویر،Getty Images

توضیح تصویر،کارتر و کلینتون در سال ۲۰۰۰ در لحظات شادتری دیده شدند

پیونگ‌یانگ با اشتیاق به این توافق واکنش نشان داد، ولی مقامات آمریکایی هنگامی که کارتر آن را در یک تماس تلفنی پیشنهاد داد، با بی‌میلی با آن برخورد کردند. سپس کارتر به آنها گفت که قصد دارد در سی‌ان‌ان جزئیات توافق را اعلام کند - که این امر دولت کلینتون را ناچار به موافقت کرد.

کارتر بعدها اقدام به فشار آوردن به دولت خود را با این توضیح توجیه کرد که باید «حل و فصل یک بحران بسیار جدی را به نتیجه می‌رساندم». اما این اقدام در داخل کشور با استقبال روبه‌رو نشد - طبق گفته آقای گالوچی مقامات آمریکا از اقدامات بدون هماهنگی کارتر و تلاش او برای «محدود کردن» اختیارات کلینتون راضی نبودند.

نزدیک به پایان سفر، به کارتر گفتند پیامی را به کره شمالی‌ها منتقل کند که بر موضع عمومی کلینتون مبنی بر ادامه فشار آمریکا برای اعمال تحریم‌های سازمان ملل تأکید می‌کرد. طبق گزارش‌های آن زمان، کارتر با این درخواست مخالفت کرد.

ساعاتی بعد، کارتر با کیم سوار قایق شد و بلافاصله خلاف آن‌چه برنامه‌ریزی شده بود را گفت. در حالی که دوربین‌های تلویزیونی در حال فیلمبرداری بودند، او به کیم گفت که آمریکا کار بر روی تدوین تحریم‌های سازمان ملل را متوقف کرده است - که مستقیماً با موضع کلینتون در تضاد بود.

کاخ سفید به سرعت با عصبانیت از کارتر برائت جست. برخی آشکارا ناراحتی خود را ابراز کردند و تصویری از کارتر به عنوان رئیس‌جمهوری پیشین که خودسرانه عمل می‌کند ارائه دادند. یکی از مقامات ارشد در آن زمان به واشنگتن پست گفت: «کارتر چیزی را که می‌خواهد می‌شنود ... او واقعیت خودش را می‌سازد.»

بسیاری در واشنگتن نیز از او به خاطر خودِ توافق انتقاد کردند و گفتند که کره شمالی از او سوءاستفاده کرده‌ است.

اما استفاده هوشمندانه کارتر از رسانه‌های خبری برای فشار بر دولت کلینتون کارساز بود. با پخش تقریباً فوری مذاکراتش، او فرصت کمی برای واکنش به دولت آمریکا داد و بلافاصله پس از سفرش، به گفته مایک چینوی خبرنگار سی‌ان‌ان که سفر کارتر را پوشش می‌داد، «می‌شد تحول تقریباً ساعت به ساعت در سیاست آمریکا در قبال کره شمالی را مشاهده کرد» که طی آن لحن خود را نرم‌تر کردند.

گرچه کارتر بعداً ادعا کرد که مسئله تحریم‌ها را اشتباه بیان کرده، اما با سرسختی معمول خود به واکنش‌های منفی پاسخ داد.

او گفت: «وقتی به سئول برگشتم، از واکنش منفی کاخ سفید شگفت‌زده و ناراحت شدم. آنها از من خواستند برای ارائه گزارش به واشنگتن نروم و مستقیماً به خانه‌ام بروم.»

اما او برخلاف خواسته آنها عمل کرد.

«به این نتیجه رسیدم که آنچه باید ارائه دهم مهم‌تر از آن است که نادیده گرفته شود.»

یک ماه بعد، پایانی دراماتیک برای این ماجرا رقم خورد.

روز ۹ ژوئیه ۱۹۹۴، همان روزی که مقامات آمریکایی و کره شمالی در ژنو برای گفتگو نشستند، رسانه‌های دولتی خبری تکان‌دهنده منتشر کردند: کیم ایل سونگ بر اثر حمله قلبی درگذشته بود.

توافق کارتر به سرعت در وضعیت نامشخصی قرار گرفت. اما مذاکره‌کنندگان به کار خود ادامه دادند و چند هفته بعد طرحی رسمی به نام «چارچوب توافق‌شده» را تدوین کردند.

گرچه این توافق در سال ۲۰۰۳ از هم پاشید، اما به دلیل متوقف کردن برنامه هسته‌ای پیونگ‌یانگ به مدت نزدیک به یک دهه قابل توجه بود.

«کارتر جگر داشت»

رابرت کارلین، مقام سابق سیا و وزارت امور خارجه آمریکا که هیئت‌های مذاکره‌کننده با کره شمالی را رهبری می‌کرد، اشاره کرد که دستاورد واقعی کارتر در وادار کردن دولت آمریکا به همکاری بود.

او به بی‌بی‌سی گفت: «کارتر کم و بیش در کره شمالی با درهای باز مواجه بود. چالش بزرگتر، واشنگتن بود ... در واقع، مداخله کارتر به توقف قطار تصمیم‌گیری آمریکا که به سمت پرتگاه می‌رفت کمک کرد.»

سفر کارتر همچنین از این جهت مهم بود که راهی برای بهتر کردن روابط باز کرد و منجر به چندین سفر بعدی شد، از جمله سفری در سال ۲۰۰۹ که کارتر با کلینتون برای بازگرداندن خبرنگاران آمریکایی بازداشت شده به کره شمالی رفت.

دکتر دلوری گفت که از کارتر همچنین به دلیل هموار کردن راه برای دیدار دونالد ترامپ با کیم جونگ اون - نوه کیم ایل سونگ - در سال ۲۰۱۸ تقدیر شد، زیرا کارتر این امکان را به وجود آورد که تصور دیدار یک رئیس‌جمهور کنونی ایالات متحده با یک رهبر کره شمالی ممکن باشد.

آن نشست با شکست مواجه شد و البته در درازمدت، سفر کارتر نتوانست شبح جنگ هسته‌ای را از بین ببرد؛ شبحی که اکنون قوی‌تر هم شده است. امروزه کره شمالی موشک‌هایی در اختیار دارد که گفته می‌شود قادر به هدف قرار دادن خاک اصلی آمریکا هستند.

اما کارتر به خاطر قمار سیاسی خود تحسین شد. این در تضاد آشکار با دوران ریاست‌جمهوری او بود. در زمان ریاست‌جمهوری‌اش به دلیل انفعال بیش از حد در سیاست خارجی، به ویژه در مورد نحوه مدیریت بحران گروگان‌گیری ایران، از او به شدت انتقاد می‌شد.

دکتر دلوری گفت: «سفر او به کره شمالی نمونه‌ای برجسته از مداخله دیپلماتیک سازنده یک رهبر پیشین بود.»

میراث کارتر بی‌حاشیه نبوده است، به‌ویژه به‌خاطر اقدام مستقل او در مذاکرات با کره شمالی که انتقادهایی را به همراه داشت. منتقدانش معتقدند که او بازی خطرناک و پیچیده‌ای انجام داد. به گفته مایک چینوی از سی‌ان‌ان، کارتر «تلاش کرد با جمع‌آوری شخصی عناصر یک توافق هسته‌ای، آنچه را که سیاست اشتباه و خطرناک آمریکا می‌دانست، دور بزند».

اما برخی دیگر بر این باورند که کارتر در آن زمان فرد مناسب این کار بود.

هان اس پارک، یکی از افرادی که به کارتر در ترتیب دادن سفر ۱۹۹۴ کمک کرد، گفت: «او اراده‌ای بسیار قوی داشت، اما در عین حال مردی سرتاپا صلح‌طلب بود.»

پروفسور پارک افزود: «اگرچه یکدندگی او باعث می‌شد با بسیاری از افراد کنار نیاید، اما در نهایت مجموع این‌ ویژگی‌ها او را به بهترین فرد برای جلوگیری از بروز جنگی دیگر در کره تبدیل کرد.»

جدای از هر چیز دیگری، خود کارتر اطمینان داشت که کار درستی انجام می‌دهد.

رابرت کارلین می‌گوید: «او اجازه نداد نگرانی‌ها و تردیدهای دولت آمریکا مانعش شود. کارتر جگر داشت.»