۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

آناباپتیزم ای میش آمیش امیش

عنوان  :  آناباپتيسم Anabaptismنویسنده :  مرتضي رجايي
كلمات كليدي  :  نهضت اصلاح ديني، پروتستان، تسوينگلي، كونراد گربل، غسل تعميد، نص كتاب مقدس
  آناباپتیسم به معنای برگزاری دوباره مراسم غسل تعمید است.[1] هسته اصلی واژه، کلمه baptism است که به معنای «غسل تعمید» می­باشد.
آناباپتیسم در اصطلاح، عنوان شاخه­ای از مسیحیت است که می­توان آن را تحت عنوان کلی «نهضت اصلاحات دینی»در قرن شانزدهم طبقه بندی کرد. این گروه در مقایسه با دیگر اصلاح طلبان، اصلاحات اساسی­تری را دنبال می­کردند.[2]
تاریخچه پیدایش آناباپتیسم
  همان­گونه که گفته شد آناباپتیسم یکی از زیر شاخه­های نهضت اصلاح دینی است.اصطلاح نهضت اصلاح دینی در مسیحیت به معنای فراگیر خود شامل چهار جریان می­شود که عبارتند از:
1)آیین لوتری (Lutheranism).
2)کلیسای اصلاح شده (Reformed Church) یا آیین کالونی.
3)نهضت اصلاح گرای بنیاد ستیز (Radical Reformation) یا آناباپتیسم.
4)ضد اصلاح یا اصلاح­گرایی کاتولیکی (Counter Reformation).[3]
 به نظر می­رسد این آیین پس از اصلاحات تسوینگلی در شهر زوریخ سوئیس و در اوایل دهه1520در این شهر پدیدآمد.[4]اولریش تسوینگلی سوئیسی (1531-1484)در مقام یک اصلاح­گر به این باور رسیده بود که کلیسای روزگار او نیازمند اصلاحات است. وی در سال 1519مقام کشیشی شهر زوریخ را به عهده گرفت و هدفش از این کار تبلیغ برنامه اصلاحات بود.[5]در سالیان آغازین جنبش اصلاح دینی،تسوینگلی با گروهی از اصلاح­گران رادیکال مانند کونرادگربل (Conrad Gerbel) و فلیکس مانز (Felix Manz) همکاری نزدیک داشت. آنان تا سال 1523در یک جبهه بودند.[6] اما پس از مدتی پایه­گذاران آناباپتیسم از جمله کونراد گربل بر این باور شدند که تسوینگلی به اصول اصلاحی خود ایمان ندارد و به بیان دیگر چیزی را موعظه می­کند که خودش بر خلاف آن عمل می­کند.تسوینگلی وفاداری خود به اصل «فقط کتاب مقدس»را اعلام کرده بود اما گربل بر این عقیده بود که تسوینگلی هنوز به پاره­ای از آیین­ها و روابط اجتماعی که کتاب مقدس نه آنها را تأیید کرده و نه دستور به انجام آنها داده، پایبند است.[7]سرانجام موضوع کلیسای دولتی و تعمید اطفال باعث جدایی آنان از همدیگرشد.مخالفت رادیکال­ها با تعمید دادن اطفال شدت یافت و در سال 1525پس از مناظره علنی با تسوینگلی، رادیکال­ها اقدام به تعمید مجدد مسیحیان کردند و ظاهرا از همین جا عنوان این گروه که در ابتدا به نهضت اصلاح­گرای بنیاد ستیز (رادیکال)شناخته می­شدند به آناباپتیسم تغییر یافت.[8] رفته رفته مردم عامه شهرها از جمله اهل حرفه­های مختلف، کسبه و دهقانان پیرو این مکتب شدند.به تدریج اصل "فقط کتاب مقدس"در این مکتب به افراط کشیده شد و آنها به نص صحف عهد جدید اکتفا کرده و فقط سنت و روش عیسی را راهنمای خود قرار دادند و به هیچ وجه، انحراف از آن را جایز ندانستند.[9]
آزار آناباپتیست­ها از سوی دیگر مسیحیان
  پس از آنکه رادیکالها در پی مناظره علنی با تسوینگلی اقدام به تعمید مجدد مسیحیان کردند شورای شهر زوریخ حکمی صادر کرد که بر اساس آن اشخاصی که مجددا تعمید گرفته بودند باید از شهر تبعید می­شدند.یک سال پس از آن برای کسانیکه مجددا تعمید گرفته بودند حکم مرگ صادر شد. در ژانویه 1527م، فیلکس ماتر را به این اتهام دستگیر کرده، در آب خفه کردند.[10]
  در اقدامی دیگر در ماه می 1527م. فردی به نام میکائیل ساتلر[11] را دستگیر کردند. وی پیش از آن سرپرست یک صومعه بود و مدتی در زوریخ و استراسبورگ اقامت داشت و در استراسبورگ مباحثه­هایی با برخی سران مخالفان انجام داده بود.سرانجام در تارخ فوق توسط مقام­های کلیسای کاتولیک دستگیر و سوزانده شد. چند روز پس از آن همسرش را نیز در آب خفه کردند.[12] خلاصه اینکه آناباپتیست­ها به شدت مورد تحریم و تعقیب و آزار همه گروههای دیگر مسیحی مانند کاتولیک­ها، پیروان لوتر، پیران تسوینگلی و کالونیسیست­ها قرار داشتند.[13]
اشتراکات گروه­های آناباپتیست
  به تدریج در شاخه آناباپتیسم -که خود یکی از گرایشهای اصلی پروتستان محسوب می شود-زیر شاخه­هایی نیز پدید آمد که با وجود هماهنگی در اصول اساسی و اولیه آناباپتیسم به دلیل اختلاف نظرهایی که با یکدیگر پیدا می­کردند در قالب گروه­های جداگانه به حیات دینی خویش ادامه می­دادند. اما آن چه سبب می­شد همه این گروه­ها در کنار هم تحت عنوان آناباپتیسم باقی­بمانند اشتراک آنها در موارد زیر بود:
1) غسل تعمید را برای بچه­ها و خردسالان مجاز نمی­دانستند و بر این باور بودند که تنها افراد بالغ و رشید می­باید غسل تعمید به جای آورند؛ در نتیجه به باور آنها تنها افراد متدین و باتقوایی که غسل تعمید را به جای آورده و یا در سن بلوغ دو مرتبه غسل تعمید انجام می­دهند، اعضای کلیسا را تشکیل می­دهند.
2) مرجع حجیت ایشان، کتاب مقدس بود که در نظر آنان با وحی کامل و عصمت در الفاظ از طرف خداوند اعطا شده است.
3) همه این گروهها اصول و آداب اخلاقی را به صورت جدی مراعات می­کردند.
4) همه آنها تمایل به جدایی از بقیه اجتماع به عنوان یک جامعه سالم و صالح مسیحی داشتند که نتایج این شیوه تفکر عبارتند از:
*طرفداری عده زیادی از ایشان از جدایی کامل کلیسا از حکومت.
*اعلام این که قوانین جامعه مادی و غیرمذهبی برای مسیحیان لازم الاتباع نیست. برای مثال بسیاری از این گروهها اعضا و پیروان خود را از پذیرفتن مقامهای دنیوی بازمی­داشتند و حتی انجام خدمت وظیفه را نیز تحریم می­کردند.[14]
5) بر این باور بودند که در عالم عبادات و اعمال، تحقیق و خلوص نیت، اساس ایمان است نه تقلید کورکورانه.
6) بنابر فرمان عیسی مسیح یاد کردن قسم را حرام شمردند و در برابر محاکم دادگستری و مراکز رسمی فقط به گفتن«آری» یا «نه» کتفا می­نمودند.
7) طبقه کشیشان و روحانیان را مردمانی ریاکار و منافق می­دانستند و مناسک مذهبی و مراسم عبادت را در خانه­های خود به جا می­آوردند.
8) کلیسایی که در آن تصویر و یا تمثال وجود داشت نزد آنها بتکده شمرده می­شد.
9)به صورت جدی به این ایمان داشتند که روزی عیسی سوار بر ابر روی زمین خواهد آمد و قیامت و داوری برپا خواهدشد.[15]
برخی از اختلافات گروههای آناباپتیست
 1) برخی از این گروهها به شدت اهل مکاشفه و الهام و یا معتقد به دوره هزار ساله ظهور مجدد حضرت عیسی بودند.
 2)بعضی از این گروهها به زندگی گروهی و کمونیستی باور داشتند و همه اموال خویش را مورد استفاده مشارکتی قرارمی­دادند.
 3)بعضی از این گروه­ها به شدت حالت انفعالی داشته و مسالمت و عدم مقاومت را شدیدا توصیه می­کردند.[16]
مرامنامه مشترک آناباپتیست­ها
  در پاسخ به این پرسش که آیا گروههای آناباپتیست تلاشی برای یکدست سازی افکار و عقاید خویش داشته­اند یا نه، با مراجعه به تاریخ درمی­یابیم که مهم­ترین و موثق­ترین بیانیه مکتوب آنها را می­توان «اعتراف نامه اشلیت هیم»دانست.برخی از رهبران آناباپتیست در سال 1527در اشلیت هیم گردهم آمدند.آنها هفت اصل ایمانی را تنظیم کردند که دربردارنده موضوعاتی اساسی است که آناباپتیست­ها و دیگر اصلاح­گران در مورد آنها اختلاف نظر داشتند.همچنین دربردارنده موضوعاتی است که در میان خود گروههای آناباپتیست نیز درباره آنها اختلاف نظر بود. این هفت اصل عبارتند از:
1) اطفال نباید تعمید داده شوند و مراسم تعمید برای کسانی است که آگاهانه تصمیم گرفته اند مسیحی باشند.
2) مؤمنانی که تعمید گرفته­اند و مرتکب گناه می­شوند و از تأدیب و تنبیه شدن سر باز می­زنند باید از شرکت در مشارکت­های کلیسایی محروم شوند.
3) عشای ربانی، شام مشارکتی است که با یادگاری عیسی مسیح به جا آورده می­شود و تنها برای اعضای تعمید یافته کلیسا است.
4) مؤمنان باید خود را از جهان شریر حاضر جدا سازند که این حکم به عهده گرفتن مقام در دولت­های کاتولیک و پروتستان و خدمت وظیفه را نیز در بر می­گیرد.
5) شماسان کلیسا باید از میان کسانی انتخاب شوند که در جهان خارج از شهرت خوبی برخوردارند.آنان باید از سوی اعضای کلیسای خود حمایت شوند.
6) حاکمان و گردانندگان امور از سوی خدا مقرر شده­اند تا شمشیر خود را برای مجازات شریران به کار گیرند. در کلیسا تنها سلاحی که باید مورد استفاده قرارگیرد، اخراج فرد از کلیسا است.عیسی مسیح استفاده از زور و خشونت را ممنوع ساخته، بنابراین مسیحیان نمی­توانند در سمت حاکمان و گردانندگان امور باشند.
7) برای مسیحیان قسم خوردن جایز نیست.[17]
غسل تعمید در کودکی
  از آن جا که شاید یکی از مهمترین وجوه جدایی آناباپتیست­ها از دیگر گروههای پروتستان، اشکال آنها به انجام تعمید در سنین کودکی بوده است، شایسته است که نگاهی دقیق­تر به این موضوع بیندازیم.تعمید مخصوص کسانی است که شخصا و با رضایت کامل پیام نجات را پذیرفته­اند.بر اساس تعالیم عهد جدید، غسل تعمید برای کسانی انجام می­شده است که ابتدا تعلیم داده شوند (مت20:28)[18]و کلام را بپذیرند (رس41:2) و روح القدس را دریافت کنند (رس47:10). بر این اساس نمی­توان پذیرفت کودکانی که به هیچ وجه قدرت تشخیص خوب و بد را ندارند و نه تعلیم دیده­اند و نه می­توانند کلام را بفهمند تا آن را بپذیرند تعمید یابند.
در مقابل اینگونه استدلال شده است که اتفاقا از برخی فرازهای عهد جدید به طور ضمنی تعمید کودکان را تأیید می­کند.در آیاتی از عهد جدید می­خوانیم که در برخی موارد یک خانواده به صورت دسته جمعی تعمید یافته­اند (رس48:10، 15:16، 33:16، 8:18و 1کر16:1). عده­ای این آیات را این گونه تفسیر کرده­اند که تعمید خانواده به این معنا است که کودکان آن خانواده نیز تعمید داده شده­اند و مؤید امکان تعمید کودکان این است که بر اساس عهد عتیق کودکان را ختنه می­کردند و تعمید کودکان نیز شبیه ختنه کودکان است.
  پاسخ منکرین امکان تعمید کودکان این است که کاربرد کلمه «خانواده» یا «اهل بیت» لزوما به این معنی نیست که این خانواده کودکانی داشته است. علاوه بر این که کتاب مقدس هیچ گاه آشکارا از تعمید کودکان سخن به میان نیاورده است.[19]
آناباپتیست و فرقه­های امروزی
  پاپتیست­ها، کانگر گیشنالیست­ها، منو نایت­ها و کواکرها از جمله شاخه­های جدید اصلاح طلبان افراطی هستند که می­توان گفت از دل آناباپتیست­ها سر برآورده­اند.[20]


[1] گواهی،عبدالرحیم؛واژه نامه ادیان،تهران،دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1386،هفتم.
[2] والز،اندرو؛مسیحیت در جهان امروز،ترجمه احمدرضا مفتاح و حمید بخشنده،قم،مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،1385،اول،ص166.
[3] مک گراث،آلیستر؛درسنامه الهیات مسیحی،ترجمه بهروز حدادی،قم،مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،1384،اول،ص128.
[4] همان،ص135.
[5] همان،ص142.
[6] لین،تونی؛تاریخ تفکر مسیحی،ترجمه روبرت آسریان،تهران،فرزان،1380،اول،ص309.
[7] مک گراث،آلیستر؛ص135.
[8] لین،تونی؛همان.
[9] بایرناس،جان؛تاریخ جامع ادیان،ترجمه علی اصغر حکمت،تهران،انتشارات علمی فرهنگی،1386،هفدهم،ص679.
[10] لین، تونی؛ صص310-309
[11]  ظاهرا نویسنده اصلی اعتراف­نامه اشلیت هیم بود.
[12]  همان، ص311
[13]  سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ مسیحیت، قم، آیت عشق، 1384، دوم، ص225
[14] سلیمانی اردستانی،عبدالرحیم؛مسیحیت،قم،آیت عشق،1384،دوم،صص226-225.
[15] بایرناس،جان؛ص680.
[16] سلیمانی اردستانی،عبدالرحیم؛ص226.
[17] لین،تونی؛صص312-310.
[18] علائم اختصاری براساس ترجمه عهد جدید «پیروز سیار» با اطلاعات کتابشناختی زیر است:
عهد جدید،پیروز سیار،تهران،نشر نی،1387،دوم.
[19] تیسن،هنری؛الهیات مسیحی،ترجمه ط.میکائیلیان،قم،حیات ابدی،بی تا،ص311.
[20]  والز، اندرو؛ ص166