مقدمه
جهان پیچیده امروز، آموزش و پرورشی را طلب میکند که بتواند متناسب و منعطف با این پیچیدگیها، پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. برای پاسخگویی به این مهم نیازمند ابزاری هستیم که بتواند به راحتی در میان این پیچیدگیها حرکت کرده و مسیر را تسهیل نماید،آموزش بهترین ابزار برای این کار است، از آنجائیکه آموزش از طریق برنامه درسی معنا و مفهوم می یابد، می باید با بررسی و بازنگری مداوم، تلاش شود که برنامه درسی با غنای کامل و علمی خود بتواند به تمام نیازهای کنونی و دگرگونی های پر شتاب آینده پاسخ دهد. در این مقاله بنا داریم با توجه نیازها و پیچیدگیهای دنیای کنونی، نقش برنامه درسی را در آماده سازی جامعه برای رویارویی با این پیچیدگیها و لزوم نگرش متا تئوریکی در تدوین برنامه درسی را تبیین نمائیم. سپس به معرفی متاتئوریهای تدوین شده در زمینه برنامه درسی می پردازیم.
مفهوم متا تئوری در برنامه درسی:
همانطوریکه می دانید برنامه درسی در صدد مفهومی کردن پدیده های مربوط به انسان و جهان و ارائه چهارچوب ادراکی جهت طراحی و برنامه ریزی آنها است.
قدمت برنامه های درسی چه به صورت رسمی و غیر رسمی با قدمت انسان برابر و پایه های نوین آن به سال 1918 یعنی با انتشار اولین کتاب برنامه درسی توسط فرانکلین بوبیت می رسد. تلاش مستمری در خصوص ارائه تئوریها در این حوزه صورت گرفته و صاحبنظران در صدد ارائه بیانیه های منسجم برنامه درسی پرداخته اند. بدین ترتیب آنها به خلق تئوریها همت گماشته اند و تلاش بدون وقفه خود را همچنان ارائه داده و در پی افزایش شناخت و رسیدن به بلوغ فکری با استفاده از نگرش متاتئوریکی، تئوریها را به تئوری کشانده اند. به عبارت ساده تر متاتئوری یک تئوری است در باره تئوریهای مختلف با زبان تکنیکی و حرفه ای جدید و خاصی که طراحی ها و برنامه ریزی ها را به نظم نوین کشانیده و ابعاد علمی و هنری تئوریها را ترسیم نموده اند.
متاتئوریسین ها با تلاشهای تحقیقاتی خود، دیوار حوزه برنامه درسی را از مرز دیوارهای کلاس و مدرسه خارج و دیوار آن را به دیوارهای فرهنگ جامعه متصل ساخته اند و عمیقا" تحلیل نموده اند که مدارس جزایر فرهنگی نیستند و برنامه درسی تنها کتب درسی نیست، بلکه عناصر دیگری همچون نظام تربیت معلم ،ارزشیابی، امتحانات .... را در برمیگیرد.
در نگرش متاتئوریکی نوجوان و جوان آنچه در کلاس میشنود یا می بیند دست به تعبیر و تفسیر زده و ابتدا یک مقاومت ذهنی نموده و دست به تعبیر و تفسیر مجدد پدیده ها زده و سرانجام با خود انتخابی فرهنگ خاص خود را خلق می نماید.
به این ترتیب در تعریف متا تئوری می توان گفت که از کنار هم گذاشتن نظریه ها در یک قالب موزون و منسجم یک متا تئوری بوجود می آید، بنا براین کار متا تئوریها به طبق بندی کشاندن و منسجم نگاه کردن تئوریها به شکل طرح یک دیدگاه یا ترکیبی از دیدگاههای قبلی است. بدین ترتیب ، وقتی در یک حوزه معرفتی خاص تئوریها را کنار هم بگذاریم و به آنها نظام بخشیده و در یک چارچوب جدید مطرحشان کنیم، در واقع یک کار متا تئوریکی انجام داده ایم.به بیان دیگر ، می توان گفت که متا تئوری عمل تحلیل ، ترکیب ، تلفیق و نقد نظریه های مختلف مربوط به حوزه معرفتی خاص و ترسیم شمای نظریه ها در یک قالب جدید و نظام یافته است، به نحوی که محاط بر محیط باشد. پس می توان گفت که متاتئوری یک تئوری در باره مجموعه ای از تئوریهاست.
سیمای جهان امروز دلیلی برای نگرش متاتوریکی
از میان آینده نگران الوین تافلر مولف کتاب شوک آینده(1970)، موج سوم (1980)، و جا به جایی در قدرت (1990)و جان نازبت مولف کتاب فراسوی روند سال 2000 با وسواس خاصی سیمای پیچیده جهان را مورد کالبد شکافی قرار داده اند و حرکت سه موج را معین و زمینه های موج چهارم را تبیین نموده اند.
موج اول:
حاکمیت عصر کشاورزی بر عرصه زندگی است و شیوه نظام خانواده گسترده بوده و فعالیتهای آموزشی به صورت کوششهای نا منظم ، خودراهبری، خودآموزی، سیر و سلوک شخصی جهت دسترسی به دانش صورت گرفته و انحصار دانش در دست طبقات خاص بوده و این امر تا آستانه سال 1750 میلادی ادامه داشته است.
موج دوم:
عصر صنعتی است که سوت کارخانه ها جایگزین آواز خروس و صدای گوشخراش ترمز چرخها جایگزین صدای جیرجیرکها گردیده است.
در این عصر حتی خوردن غذا با اختراع قاشق و چنگال و دیگر وسایل اختصاصی ، جنبه تکنولوژیکی به خود گرفته است.نهادهای اجتماعی معرف موج دوم خانواده هسته ای، مدرسه به شیوه کارخانه و شرکتهای سهامی غول پیکر می باشد.
موج دوم سه اثر در آموزش و پرورش داشته است. درس وقت شناسی ، درس اطاعت و درس کار تکراری ( تکالیف شب ) را وارد دنیای مدارس نمود. در حقیقت در همین عصر بود که تصور میشد آموزش و پرورش به وسیله معلم در مدرسه تولید و به مصرف دانش آموز می رسد. بدین طریق یک نوع تعلیم تربیت بانکی و قلکی وارد دنیای مدارس شد. معلم پر کننده بانک و شاگرد پرشونده بانک و قلک تصور می گردید.
موج سوم :
حاکمیت فرهنگ الکترونیک و کنترل از را دور و بازشدن درهای تولید انبوه به بازار جهانی از مختصات آن است. و سه صنایع کامپیوتر و الکترونیک ، صنایع فضایی و دهکده های دریایی و زیر دریایی توسعه و گسترش یافته و به ایجاد میکروبهای فلز خوار ، دستکاری در ساخت ژنتیک انسان... نموده اند.
در آستانه موج چهارم ، مسئله جا به جایی قدرت مطرح گردیده و دانش به عنوان ابزار قدرت و تکنولوژی به عنوان فرزند دانش تلقی و ره گشا گردیده است.
ارنستین و هانکینز تحولات و پیچیدگیهای دنیای کنونی را در موارد زیر دسته بندی کرده و پس از بررسی آنچه را بر برنامه درسی برای آینده اثر گذار است به این صورت طبقه بندی می کنند:
1-تحول از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی
2- حرکت به سوی موقعیتی که مستلزم تطابق با فناوری پیشرفته با تعامل سطح بالای انسانی است
3- حرکت از سوی اقتصاد ملی به سوی اقتصاد جهانی
4-تحول از طراحیهای کوتاه مدت به بلند مدت
5- تحول از خدمات متمرکز به غیر متمرکز
6-تاکید بر خود یاری به جای نهاد یاری
7- حرکت از دموکراسی نمایندگی به دموکراسی مشارکتی
8-تحول از سازماندهی سلسله مراتبی به سازماندهی شبکه ای
9- حرکت از موقعیت این یا آن به موقعیت چند انتخابی
پیچیدگی جهان امروز ، استراتژی ویژه ای را طلب می نماید که این همانا برنامه ریزی صحیح
ضرورت نگرش متاتئوریکی در برنامه درسی
یکی از عمده ترین محاسن و محصول این متاتئوریها این است که پیچیدگی و صعوبت امر طراحی برنامه درسی و برنامه ریزی آن را به صورت برنامه های درسی خاص کالبد شکافی نموده و موجب همه سو نگری در تنظیم ، اجرا و ارزشیابی برنامه های درسی می گردد. این برنامه های خاص می تواند به صورت زیر طبقه بندی می شود:
1. برنامه درسی آرمانی
2. برنامه درسی رسمی
3. برنامه درسی مستتر
4. برنامه درسی عقیم یا پوچ
5. برنامه درسی فوق العاده یا فوق برنامه
6. برنامه درسی در عمل
7. برنامه درسی در عمل
8. برنامه درسی نهادی،برنامه درسی اجتماعی
9. برنامه درسی حمایت شده یا برنامه درسی پنداری یا خیالی
10. برنامه درسی پیوسته
11. برنامه درسی بیانی
12. برنامه درسی یادگرفته شده
13. برنامه درسی انتخاب شده یا تدریس شده ،برنامه درسی آزمون شده
14. برنامه درسی کلینیکی
15. برنامه درسی ملموس و عینی، برنامه درسی تجربه شده
16. برنامه درسی زندگی
17. برنامه درسی اینترنتی،برنامه درسی مجازی
18. برنامه درسی دیجیتالی
19. برنامه درسی معنوی
با تلفیق و ترکیب دیدگاههای متفاوت می توان قلمرو برنامه های درسی را وسعت بخشید به شکلی که منطبق با نیازهای جامعه تمام جنبه های فوق را دربر بگیرد.
متاتئوریهای برنامه درسی
در حوزه برنامه درسی می توان ازمتاتئوریهای زیر نام برد
1- متاتئوری جان میلر
2- متاتئوری دوروثی و هونکی
3- متاتئوری دکر واکر
4- متاتئوری جیرو ،پنا و پاینر
متاتئوری جیرو،پانا و پاینر
آنها کلیه نظریه های برنامه درسی را در سه خانواده بزرگ سنت گرایان،تجربه گرایان مفهومی و بازنگران مفهومی تقسیم کرده اند.
1- سنت گرایان
سنت گرایان کسانی هستند که اولین بار برنامه ریزی را به عنوان علم مطرح کردند. فرانکلین بوبیت و رالف تایلر از ان جمله اند. آنان همان اصول و همان سلسله مراتب و مدیریت علمی را گرفتند و به برنامه های درسی منتقل کردند.تمرکز اصلی سنت گرایان بر مدارس است و علاقه کمتری به گسترش نظریه برنامه درسی دارند. حدود 70% برنامه های درسی دنیا بر دیدگاه سنت گرایان استوار است.
2-تجربه گرایان مفهومی
تجربه گرایان مفهومی ، مفاهیم علوم اجتماعی را بکار گرفته آنها را در برنامه درسی به تجربه گرایان مفهومی علاقمند به بررسی پدیده های برنامه درسی به طور تجربی هستند و هدف کنترل رفتار را هم دارند. معروف ترین این گروه شوآب است.
3-بازنگران مفهومی
بازنگران مفهومی ، با تجدید نظر در مفاهیم اساسی برنامه های درسی و یا شیوه خاص آن را تحلیل کرده اند. و در واقع بازنگران مفهومی به دو دسته تقسیم شدند. یک دسته از سنت گرایان انتقاد کرده و می گویند آنها هدفها را به هدفهای رفتاری و هدفهای مشخصی محدود کرده اند. اینان معتقدند که درست است که اهداف تربیتی به فعالیت انسانها نظم می بخشد اما وقتی هدفها را صد در صد معین و آنها را رفتاری می کنید ، فعالیت دانش آموزان به همان اهداف محدود می شود و مانع خلاقیت و آفرینندگی آنان می گردد. دسته دوم از بازنگران مفهومی مفاهیم جدیدی را مطرح کردهاند و در واقع ، دست به کالبد شکافی برنامه درسی زده اند. اینان می گویند اگر میخواهید برنامه درسی را بشناسید، باید فرهنگ زنده جامعه را بشناسید. می گویند برنامه درسی چیزی نیست که برنامه ریزها توصیه می کنند بلکه برنامه درسی چیزی است که کودکان یاد می گیرند. آنان معتقدند که کودکان از طریق فرهنگ شخصی دست به تعبیر و تفسیر ذهنی زده و به بازسازی ذهنی و بازسازی مفهومی مبادرت می ورزند. بر این اساس آیزنر و ولنس یک متاتئوری ارائه داده اند و دیوار طیف وسیع مدرسه و برنامه های درسی را به دیوار فرهنگ زنده جامعه متصل ساخته اند.
متاتئوری دکر واکر
دکر واکر کلیه نظریه ها و فعالیتهای برنامه درسی را در سه مقوله عقلانی کردن برنامه ها ، تعیین روش کار برای تهیه برنامه های درسی، و مفهومی کردن پدیده ها به صورت مفهوم طبقه بندی کرده و متا تئوری خود را بر مبنای این امور ارائه نموده است. در راستای تعیین مفهومی کردن پدیده ها ، مفاهیم، اصول، حقایق و تعمیم ها باید مشخص گردد.
متاتئوری دوروثی و هونکی
متاتئوری دوروثی و هونکی بر مبنای طبقه بندی ساختاری، ژنریک ،موضوعی و سنتی استوار است. درواقع هونکی کلیه نظریه های برنامه درسی را در چهار خانواده قرار داده است
1- نظریه ساختاری
در این نظریه کلیه اجزای فعالیتهای برنامه درسی مثل تعیین اهداف، محتوا،روشهای اجرا و نظام ارزشیابی را پیش بینی و براساس ساختار آنها را در یک طرح منسجم قرار می دهیم.
2- نظریه ژنریک برنامه درسی
در این جا تاکید اساسی بر کل آثار تربیتی بر روی شخص است. بنابراین ، تلقی صرف کتابهای درسی به عنوان برنامه درسی ساده اندیشی است. اعتقاد بر این است که برنامه درسی جریانی عمیقتر و گسترده تر است که با مردم شناسی ، پدیده شناسی، تاریخ، جامعه شناسی،سیاست و بسیاری مسائل دیگر ارتباط دارد. بررسی آثار کل این عوامل را برروی دانش آموزان تئوریزه کردن برنامه درسی می دانند.
3-تئوری کردن موضوعی
در این دیدگاه میگویند برنامه درسی را بر اساس موضوع و محتوا تهیه کرد، یعنی همان امری که از شروع برنامه درسی به عنوان علم حاکم بوده است.
4-تئوری کردن سنتی
این دیدگاه نیز براساس برنامه ریزی سنتی بنا شده است و بر مبنای نظریه کنترل و مدیریت علمی استوار است که در آن 4 مولفه هدف، روش ، محتوا و ارزشیابی مهم شناخته می شود.
متا تئوری جان میلر
متا تئوری جان میلر متشکل از جهت گیری هدف مدار، شناخت گرا،موضوع مدار، و تحول گرا،با عنایت به تغییرات اجتماعی و جهت گیری شایستگی گراست.
جان میلر معتقد است که برنامه ریزی درسی کاری حرفه ای است و باید با دقت و وسواس علمی انجام گیرد. او معتقد است در هر برنامه درسی باید دیدگاههای زیر ملحوظ گردد:
1- جهت گیری هدف مدار:
در این دیدگاه ، که دیدگاهی تقریبا" تکنولوژیستی است باید هدفها رفتاری ملموس و قابل مشاهده نوشت ، و برای رسیدن به هدفها ، آنها را خرد و مرحله ای کرد.
2- جهت گیری شناختی:
انسان موجودی شناختی و ابعاد شناختی دارد . باید بر اساس این شناختها حرکت کرد و بهترین برنامه درسی آن است که زمینه های رشد شناختی را فراهم آورد.
3- جهت گیری رشدی:
دیدگاه این نظریه این است که ساخت ذهنی دارای قابلیت های خاص است. این دیدگاه بر اساس نظریه پیاژه بنا شده که می گوید ساخت ذهنی بر اساس سنین مختلف دارای ظرفیت خاصی است و مراحل رشد را معرفی می کند. دراین دیدگاه اعتقاد بر این است که برنامه ریز با توجه به این ابعاد ذهنی و مراحل رشد برنامه ای متناسب با سن عقلی دانش آموز ان تهیه کند.
4- جهت گیری موضوعی و رشته ای:
مبنای این جهت گیری به عصر یونان باستان بر میگردد که می گفتند انسان موجودی هوشمند است و موضوعات درسی خاص می تواند جنبه های هوشی انسان را رشد دهد. یعنی انتخاب برنامه بر اساس موضوع درسی است. از کسانی که در زمینه رشته های درسی مختلف کار کرده است جوزف شوآپ را باید نام برد.
5- جهت گیری تحول گرا:
در این نگرش تحولات اجتماعی، فرهنگی و صلاحیت و شایستگی فردی مد نظر است.
الف) جهت گیری تحولات اجتماعی: مدرسه پایگاهی است برای تحولات اجتماعی، اعتقاد دیگر این است که جامعه را درست کنید تا آموزش و پرورش درست شود.باید گفت که فرهنگ نظام ارزشها در کشورها نقش تعیین کننده دارد.
ب ) جهت گیری فرهنگی: این به این معناست که باید فرهنگ جامعه را شناسایی کنید و برنامه های درسی را با توجه به این فرهنگ تهیه و تدوین شود
ج ) جهت گیری شایستگی گرا: این دیدگاه از تکنیکهای رفتاری کمک می گیرد و جریان یاد گیری را به اجزاء کوچکتر ، ملموستر و قابل مشاهده تر تقسیم می کند. در واقع ، یاد گیری را به اجزای کوچکتر یا وظایف تقسیم می کند، مفاهیم را مشخص و هدفهای رفتاری که قلب آن برنامه ریزی درسی است . واین همان ضرورت نگرش متاتئوریکی در برنامه درسی است.
فهرست منابع:
1- سیمای روند تحولات برنامه های درسی ، دکتر نادر قلی قورچیان و فروغ تن ساز، انتشارات موسسه پژوهشی و برنامه ریزی آموزشی عالی، 1374
2- قلمرو برنامه درسی در ایران، مجموعه مقالات، به کوشش انجمن برنامه ریزی درسی ایران- 1384
3- نظریه برنامه های درسی ، جی ، پی ، میلر، ترجمه دکتر مهر محمدی- 1379
4- فصلنامه مطالعات برنامه درسی ، نشریه علمی، پژوهش انجمن مطالعات برنامه درسی-زمستان 1384
5- تاریخ آموزش و پرورش در قرن بیستم. و. ف. کانل، مترجم ، حسن افشار ، انتشارات نشر مرکز- 1368
6- طراحی و مهندسی برنامه درسی در هزاره سوم،دکتر نادر قلی قورچیان، حمید ملکی، اسداله خدیوی، انتشارات فراشناختی اندیشه-1383
7-www.curriculum theory. Com
8-Edu national leadership journal (April 1998)
9- Manzano,Roler,(1992). A different Kind of classroom.