اردوگاهها و پایگاههای القاعده
اردوگاهها و پایگاههای
القاعده
بنلادن تعداد زیادی از مبارزین پاکستانی،
آفریقایی، عربی و جوانان کشورهای آسیای مرکزی و جنوب شرقی را گرد آورد و در
قرارگاهها و آموزشگاههای نظامی مستقر و تحت آموزش قرار داد. «اورنگ زیب گوهر»
یکی از نویسندگان پاکستانی که بنلادن و قرارگاههایش را از نزدیک مشاهده کرده است
در کتابش به نام «اسامه بنلادن» مینویسد:
«بنلادن در افغانستان سه قرارگاه مرکزی و عمومی
دارد که برای هر کدام نام هایی گذاشته است: کمپ امیر معاویه در توره بره جلالآباد،
کمپ البدر در ژور خوست و کمپ خالد بن ولید در درههای ارغنداب قندهار.»
1.کمپ نظامی امیر معاویه
این کمپ در منطقه توره بره در حد واسط سلسله جبال
بین جلالآباد و کنرها قرار دارد. مخفیگاه اسامه در این مرکز قرار گرفته بود. محل
زندگی اسامه در بین بزرگترین سنگلاخها و طویلترین سلسله جبال مرتفع، در یک غار
بزرگ قرار داشت که مدرنترین و پیشرفتهترین وسایل تبلیغاتی و ارتباطی در آن موجود
بود.
یک سمت آن با پیشرفتهترین وسایل کامپیوتری و بخش
دیگر آن با جدیدترین سلاحها تزئین یافته بود. اسامه با وسایل ارتباطی پیچیده و
مدرن که در اختیار داشت در سراسر جهان با مجاهدین خود در کشورهای اسلامی رابطه
برقرار کرده و با امکاناتی که در دسترس داشت، جدیدترین اخبار و گزارشات از سراسر
دنیا لحظه به لحظه برایش میرسید.
عماد نداف در رابطه با اردوگاه بنلادن مینویسد:
«بنلادن اقامتگاههای خود را به دژهایی استوار
تبدیل کرده تا در رویارویی با گردبادهای احتمالی مقاومت کند. گرچه ایده تونلها که
بنلادن آنها را ایجاد کرده یک ایده خیالی بود و ایجاد آن برای داوطلبان جنگهای
چریکی در مناطق کوهستانی و سنگلاخ و پستی و بلندیهای اطراف آن، کار آسانی نبود،
ولی با وجود این، اسامه بنلادن این ایده را تحقق بخشید. تجربه او در مقاطعکاریها
و راهسازی در تحقق اهدافش در این زمینه مؤثر بوده است.
خانه بنلادن را در افغانستان غار خفاش خواندهاند.
بر روی غاری که در درون صخرهها کنده شده است، تعدادی از درختان سدر به چشم میخورد.
بر در ورودی آن، درختان گوناگونی روئیدهاند. این درختان در کوههایی میروند که
تقریباً بیگیاه و خشک هستند.
در درون غار سه اتاق وجود دارد. در یکی از آنها
مدرنترین کامپیوترها را میبینید که برق میزنند. همچنین فاکسهایی در حال ارسال
پیام هستند و تلفنهای ماهوارهای به چشم میخورند. اتاق دومی دفتر کار و سومی
اتاق خواب است. این غار که درون اردوگاه است، مرکز فرماندهی و ارتباطی بنلادن است
که با تکنولوژی مدرن آن را سرپرستی میکند.
درباره جزئیات این خانه باید گفت که دستگاههای
تولید برق و سیستم تولید گرما به شکل کمربندی از لولههای آب گرم، آن را احاطه
کرده است. در اتاق خواب او کتابخانهای که شامل کتب و منابع مختلف درباره اسلام
است، مشاهده میشود. اتاق دوم که از اتاق خواب کوچکتر است، بنلادن آن را به
انبار اسلحه و ذخیره جنگی و خواربار تبدیل کرده است.
سلاحهای ضد هوایی، خانه سنگی او را احاطه کرده
است. این سلاحها با دقت هرچه تمامتر در ارتفاعات نزدیک او و بالای خانه سنگیاش
توزیع شده است. همچنین گروههایی از جنگجویان عرب که نسبت به او در اوج وفاداری
هستند، در نقاط مختلف مستقر شدهاند. بنلادن مانند هر مقر نظامی مهم، در راهها و
جادههای منتهی به مقرش مراکز بازرسی و دیگر موانع باز دارنده ایجاد کرده است.»
قرارگاه مرکزی المعاویه، شاخه فرعی نیز دارد، که
در دره درونته در مسیر شاهراه کابل – جلالآباد قرار داشته که یک ساعت راه از
درونته تا مرکز فرعی ذکر شده در پیچ و خم کوهها فاصله دارد.
2. کمپ نظامی البدر
اورنگ زیب گوهر لاهوری، درباره قرارگاه دوم
القاعده مینویسد:
«این قرارگاه در ژور واقع در ولایت خوست قرار دارد
که در اوایل دوران جهاد با سرمایه بنلادن ساخته شد. از مرز پاکستان، از استقامت
میرانشاه تا ژور حدوداً چهل تا پنجاه دقیقه با ماشین فاصله دارد. این مرکز
در دل کوههای سر به فلک کشیده صوف ایجاد شده و از استحکامات چشمگیری برخوردار است.
فرمانده آن خلیل، برادر مولوی حقانی میباشد. یک
نهر آب از ارتفاعات کوهها به درون دره سرازیر میشود که آب آشامیدنی منطقه و مورد
نیاز قرارگاه البدر را تأمین میکند. در سمت شرقی آن روی یک تپه خاکی، قبرستانی
وجود دارد معروف به قبرستان مجاهدین عرب.»
3. کمپ نظامی خالد بن ولید
این قرارگاه در پیچ و خم رشته کوههای ارغنداب
قندهار قرار دارد و شاخههای فرعی آن در هلمند، ارزگان، ریگستانهای قندهار و شاخه
دیگر آن در کابل ننداری شهر کابل قرار دارد. مابقی نیروهای اسامه در جاهای مختلف
مستقرند، حتی برخی از آنها از جای برخی دیگر اطلاع دقیق ندارند، ولیکن
نیروهای آسیای میانه در مرکز، یعنی کابل و دره کیان پلخمری در ولایت بغلان مستقرند.
بقیه نیروهای رزمی این گروه، در نقاط نزدیکتر
خطوط جنگ با مخالفین استقرار یافتهاند. مانند اطراف دره کیان، قندوز، هرات،
میمنه، جلالآباد و جوزجان که ارتباط آنها به واسطه سیستم مخابراتی و یا افراد
مستقیم با مراکز و قرارگاههای عمومی تأمین میگردد. تمام افراد رزمی القاعده
اجازه ندارد مرکز فرماندهی را ببینند، جز یک تعداد افراد خاص و نزدیک به رهبریت و
قابل اعتماد.
اگر فردی در خط اول جبهه از بین برود، در اسرع وقت
عوض آن نفر جدید اعزام شده و جای آن را هیچ وقت خالی نمیگذارند. در قسمت کارهای
اداری، لجستیکی، فرهنگی و پشتیبانی بین دو هزار و پانصد تا سه هزار نفر موظفند که
امور فوق را با دقت هر چه بیشتر انجام دهند. به علاوه امتیازات و مصارف قوای هوایی
به صورت عمومی معاش مأمورین، افسران نظامی و جنگی و بنزین و وسایل نقلیه از طرف
اسامه تأمین میگردد.
علاوه بر کمپهای نظامی یاد شده، دولت روسیه با
توجه به شناخت کاملی که از سراسر افغانستان داشته و تحقیقاتی که انجام داده است،
گزارشی از موقعیت پایگاههای القاعده را در اختیار شورای امنیت سازمان ملل گذاشته
است.
به گزارش رویتر، گزارش روسیه تاریخ 9 مارس 2001 را
دارد که فهرستی از 55 پایگاه، دفتر اردوگاههای تشکیلاتی القاعده میباشد. فهرست
ارائه شده عبارت است از:
1. ستادی که 150 نیرو در رستوران باغ بالا (شهر کابل)
مستقر بوده است؛
2. مرکز 300 نفره در ساختمان آکادمی سابق علوم
اجتماعی در منطقه افشار (در کنار پولی تخنیک)؛
3. ستادی در هتل سیپینغر جلالآباد؛
4. مرکزی در ستاد سابق یکی از زیر مجموعههای فرقه 25
در ولایت خوست در جنوب افغانستان؛
5. مرکزی در منزل مصادره شده سید منصور، رهبر فرقه
اسماعیلیه، در دهانه دره کیان، مرکز ولایت بغلان؛
6. اردوگاهی در شهرک قشلاق جدید، نزدیک میدان هوایی
قندهار؛
7. مرکزی در مدرسه مذهبی الفاروقیه در ولایت خوست؛
8. مرکزی در ساختمان سابق حفظ و مراقبت در بند سرده
ولایت غزنی؛
9. اردوگاهی در فارم هده، در نزدیکی جلالآباد؛
10. اردوگاهی تحت فرماندهی اسدالله، در قریه ظهیره در
شمال جلالآباد؛
11. پایگاهی در مجتمع غازیآباد در جلال آباد ولایت
ننگرهار؛
12. مرکزی در قرارگاه سابق لوای شمسآباد جلالآباد در
نزدیکی مرز پاکستان؛
13. مرکزی در شهرک ریگستان هلمند، در غاری کنار
قبرستان حاجی ذبیح؛
14. قرارگاهی به نام برگیدوالا در نزدیکی قندهار، سمت
رود ارغنداب؛
15. مرکزی در میدان هوایی کوچک در 20 کیلومتری
جنوب فرودگاه بینالمللی قندهار؛
16. مرکزی در منطقه باغران ولایت هلمند؛
17. یک مرکز زیرزمینی در نزدیکی شهرک مرزی پسین بولدک
در منطقه مرزی ولایت قندهار که توسط 10 مهندس و 500 کارگر و 30 کامیون در حال ساخت
بوده است؛
18. اردوگاهی در منطقه بندکجکی در ولایت هلمند؛
19. مرکزی در نزدیک شهرک ریشخور در نزدیک شهر کابل تحت
فرماندهی فرمانده معروف سپاه، ریاض بصرا. در این مرکز ابوخارس از لیبی، ابو وکیل
از تونس، ابو خجام از مصر، افراد القاعده را آموزش چریکی و نظامی میدادند؛
20. فرقه ریشخور به پایگاهی برای نیروهای چند ملیتی از
پاکستانیها و بیش از هفت هزار جنگجوی عرب تبدیل شده است. این قرارگاه تحت نظر مولانا
واهزی، ملا عادل، ملا جبار، ملا اسرائیل، ژنرال حافظ مجید، قاری خیفوظ عطار اداره
میشد. در این قرارگاه اتباع 15 کشور عربی آموزش میدیدند، فرمانده عمومی این
قرارگاه نماینده خاص اسامه بنلادن، قاری سیف الله اظهر و صد و بیست مربی در آن به
آموزشهای خاص پارتیزانی مشغول بودهاند؛
21. یک پایگاه به شدت حفاظت شده در قریه شیرالله در
شمال شرقی شهرک مس عینک ولایت لوگر، در خود معدن مس عینک نیز رزمجویان مصری،
سودانی، یمنی، عراقی، چچنی و بلغاری فعالیت میکردند. اقامتگاه خانوادههای آنها
نیز در نزدیکی مرکز قرار داشت؛
22. اردوگاه دیگری در کجک ولایت لوگر و مرکز دیگری در
تپههای سهراب، واقع در پنج کیلومتری جنوب مس عینک؛
23. پایگاهی در نزدیکی سیاه کوه بین منطقه شرفخان و
منطقه محمد آغه ولایت لوگر؛
24. قرارگاه تدارکاتی در چهار آسیاب بین لوگر و کابل
با جنگجویانی از کشورهای عربی، 50 فیلیپینی، 50 ترکمن و تعدادی مبارز دیگر از
کشورهای اسلامی؛
25. مرکزی در نزدیکی ژور، ولایت خوست؛
26. مرکزی در کلیهگی نزدیک پلخمری، ولایت بغلان؛
27. مرکزی در شاه ولی کوت در قندهار؛
28. انبار مهمات زیرزمینی در جنوب شرقی بخش مس عینک؛
29. پایگاهی در دارولات، که 500 نفر تحت فرماندهی
ابوالحسن، ابو نعیمه و ژنرال ابو بشیر و ابو حبیبه آموزش نظامی میبینند؛
30. مرکزی در اسعدآباد ولایت کنز؛
31. مرکزی در قلعه سراج ولایت لغمانو
32. مرکز آموزشی در چهار آسیاب، مقر سابق ژنرال
حکمتیار؛
33. ستادی در مرکز چنارنو در ولایت قندهار؛
34. پایگاهی برای عربتبارها در شهرک قلعه مرادبیک در
منطقه شکار دره ولایت کابل؛
35. پایگاه چندملیتی تحت فرماندهی ابوالحسن در شمال
کابل؛
36. مرکزی در تپههای بند آسیاب در منطقه شکار دره
کابل؛
37. ستاد زیرزمینی در منقطه شکار دره کابل؛
38. مرکز آموزشی حسینکوت در شمال کابل؛
39. مرکزی تحت امر شیخ ابوالحسن و شیخ ابو داود،
مشاوران عربتبار بنلادن در قندوز؛
40. شاخه هشتم طالبان تحت فرماندهی محمد طارق سوادنی،
شامل جنگجویان افغانی، پاکستانی، چچنی، تاجیک، ازبک، فیلیپینی، بنگالی، کشمیری و
عرب، بخشی از تشکیلات بنلادن محسوب میشوند؛
41. مرکز سابق ژنرال دوستم در شبرغان ولایت جوزجان که
به یک مرکز آموزشی تبدیل شده است که در آن چچنیها و ازبکها تعلیمات نظامی میدیدند؛
42. یک مرکز آموزش نظامی در دشت شور شمال شهر مزارشریف
که مقر فرماندهی آن در منزل مصادره شده سید منصور نادری میباشد؛
43. در مرکز نظامی شهرک حیرتان در کنار دریای آمو
تعداد سیصد چچنی آموزش نظامی میبینند؛
44. یک مرکز در منطقه شیعهنشین وجود داشته است؛
45. هزار تن چچنی و ملیتهای دیگر در کارته خراسان،
شهر مزارشریف آموزش نظامی و چریکی میبینند؛
46. تخیر یولداشف یکی از رهبران حرکت اسلامی ازبکستان
در حیرتان در نزدیک لوای هفتاد، مرکزی داشت که اقوام خودش را آموزش میداد؛
47. یک مرکز آموزشی جنگجویان در منطقه گورتپه قندوز
وجود داشت که جمعهخان نمنگانی از رهبران حرکت اسلامی ازبکستان با 470 نفر از افرادش
در آنجا مستقر بودند؛
48. پایگاه دیگری نیز تحت فرماندهی آذر از جمله رهبران
حرکت اسلامی ازبکستان در نزدیک کلوله پشته در شهر کابل وجود داشت؛
49. ستاد حرکت اسلامی ازبکستان توسط محمد عثمان در
منطقه وزیر اکبرخان شهر کابل اداره میشد؛
50. تخیر یولداشف مقر دیگری در شهر مزارشریف داشت؛
51. تخیر یولداشف مقر دیگری در منطقه وزیر اکبرخان شهر
کابل داشت؛
52. تخیر یولداشف مرکزی داشت از اقوام ازبک، ترکمن،
تاجیک در مرکز جلالآباد؛
53. تخیر یولداشف و جمعه نمنگانی پانصد پاکستانی،
دویست عربتبار و ششصد چچنی را در حیرتان تحت فرمان داشتند؛
54. مرکز آموزشی چچنیها در مرکز ولایت قندهار؛
55. مرکز آموزشی چچنیها در نزدیکی بیمارستان صلیب سرخ
در کابل.
کاپیتانف درباره اردوگاههای بنلادن در سوان مینویسد:
«بنلادن بخش اعظم درآمدهای ناشی از فعالیت تجاری
خود در سودان را در برنامه احداث سه اردوگاه برای آموزش نیروها در خاک سودان
سرمایهگذاری کرده است. صدها تن از کهنه سربازان افغانستان از الجزایر، تونس، مصر،
سوریه، عربستان سعودی، فلسطین، اتیوپی، اریتره، اوگاندا، سومالی، فیلیپین، بوسنی و
چچن در اردوگاههای القاعده گرد آمدند.»
به گفته یکی از مأموران سابق دایره ضد اطلاعات
ارتش سودان، بنلادن امکانات لازم را برای تعلیم تروریستهای فیلیپینی در اردوگاههای
آموزشی مستقر در سودان فراهم کرده است. القاعده چندین اردوگاه در افغانستان دارد
که اردوگاههای فاروق و بدر در منطقه جوار، اردوگاه جلالآباد، اردوگاه جهاد والی
و اردوگاه صدیق در ناحیه خوست تعدادی از آنها میباشد.
احمد زیدان در کتاب خود در رابطه با بنلادن و
پایگاههای وی میگوید:
«در دوران طالبان مبارزان عرب افغان القاعده در
سراسر افغانستان پراکنده بودند. 260 نفر عرب در چهار پایگاه اطراف قندهار، 145 عرب
در دو پایگاه در اورزاکان، 1870 مبارز در هفت پایگاه در کابل، 404 نفر در پایگاهی
اطراف مزار شریف، 400 نفر در سه پایگاه حومه قندوز، 300 نفر در استان لگمان، 1700
نفر در دوازده پایگاه استان ننگرها، در آن سوی استان سر حد شمال غربی پاکستان، 160
نفر در کونار، 600 نفر در پایگاه خوست و 740 نفر در پایگاه پکتیا.»
کاپیتانف درباره اردوگاههای القاعده مینویسد:
بنلادن در افغانستان همزمان با احداث ستاد
فرماندهی خود احداث اردوگاه آموزشی در ایالت ننگنهار افغانستان را نیز آغاز کرد و
در پی آن نگاه خود را متوجه مناطق و استحکامات البدر 1 و البدر 2 در حوالی شهر
خوست واقع در 150 کیلومتری در سمت جنوبی کابل کرد. بنلادن در زمان حضور قوای
شوروی در افغانستان مجموعهای از پایگاههای نظامی و آموزشی مجهز به شبکهای مرکب
از تونلهای زیرزمینی را احداث کرده بود، نام این مجموعه زواکلی – البدر است.»
ابو عبدالرحمن، یکی از اعضای مشهور القاعده میگوید:
«وقتی برای جهاد به افغانستان رفتم، در آنجا تنها
یک پادگان برای مجاهدین دیدم به نام پادگان یا پایگاه المدینه،که اسامه بنلادن بر
آن رهبری داشت. این پادگان با پنج تن از افراد اسامه بنلادن و چهار تن از هم
درسان وی کار خود را آغاز کرده بود، ما به آنها پیوستیم. با افزایش تعداد جوانان
جهادگر سعودی، تعداد پادگانها نیز افزایش یافتند. پادگان بدر و المتقدمه بنیاد
نهاده شدند و سپس همه منطقه به نام منطقه الماسده نامیده شد. این نام از قصیده
حسان بن ثابت در سوگواری عثمان بن عفان گرفته شده است.»
نتیجهای که از مطالب مطروحه میتوان گرفت این است
که روند آموزش القاعده دارای مکانیزم خاصی بوده و بعد از بررسی سوابق افراد و
شناسایی آنها، جهت جلوگیری از ورود جاسوس و نفوذی درون القاعده، در دستههای مشخص
و در گروههای منظم سازماندهی شده و با توجه به نیاز در اردوگاههای مختلف تحت
آموزش قرار میگرفتند. مراکز اصلی آموزش اعضای القاعده در افغانستان و پاکستان
بوده است که از عوامل و مربیان پاکستانی و بعضاً اروپایی نیز استفاده گردیده است.
بعد از انتقال اسامه بنلادن به سودان و تغییر محل مرکزی القاعده با توجه به شرایط
مناسب سودان و حمایت دولت از القاعده و بنلادن، روند آموزش اعضاء شکل جدیدتری به
خود گرفت و با توجه به تغییر شرایط و مناسبتر بودن شرایط زمانی و مکانی و درگیر
مستقیم جهاد نبودن اعضا، چندین اردوگاه در سودان ایجاد گردید و به اعضا و افراد
جذب شده به القاعده آموزشهایی داده میشد.