۱۴۰۲ بهمن ۱۱, چهارشنبه

 یخ. خواب.  (یَ خا) (ص فا.). آنچه در یخ خوابانند بهر حفاظت طولانی تر.  ماهی را یخ خواب کردن.  درون یخ ریزه خواباندن، بهر ماندگاری بیشتر در برابر گرما.

انگلیسی: ice

 گیل (به انگلیسی: The gill) از یکاهای اندازه‌گیری حجم برابر با نیم کوارت است.[۱]

تبدیل[ویرایش]

گیل امپراتوری
۱ گیل امپریال≡ 5 imperial fluid ounces
≡ ۱۴۲٫۰۶۵۳۱۲۵ لیتر[۲]
≈ ۱۴۲ ml
≈ ۱٫۲ US gills
گیل در ایالات متحده آمریکا
۱ گیل آمریکایی≡ ۴ US fl oz
≡ ۱۳۲ گالون آمریکایی
≡ ۱۴ پینت آمریکایی
≡ ۱۲ فنجان آمریکایی
≡ 8 tablespoons
≡ 24 teaspoons
≡ 32 US fluid drams
≡ ۷۷۳۲ in3
≡ ۱۱۸٫۲۹۴۱۱۸۲۵ ml[۳]
≈ ۱۱۸ ml
≈ ۵۶ گیل امپرییال

منابع[ویرایش]

  1.  This was the legal definition although in some areas a gill of milk or beer is referred to as a half-pint; elsewhere a gill was the 1⁄3 pint of milk given free to school children
  2.  after 1985 in the UK, c. 1964 in Canada
  3.  after 1964 redefinition of litre and 1959 redefinition of inch
  • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Gill_(unit)»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۵ مارس ۲۰۱۴).

هنر اسلامی یا هنر ایرانی (1)بیست و اندی سال پیش، یک بار که برای دیدن پسرم رفته بودم نیویورک خواستم بروم به موزه متروپولیتن به خصوص برای دیدن آثار هنری اسلامی. عبدالله قوچانی که متخصص خواندن خط کاشی و بشقاب و سکه های قدیم بود مأموریت گرفته بود و در موزه کار می کرد. با او قرار گذاشتم و رفتم به موزه. جاهای مختلف موزه را به من نشان داد و وقتی از او خواستم بخش هنر اسلامی را هم به من نشان دهد گفت آن بخش فعلا تعطیل است. آثار و اشیاء هنری را بردند انبار و منتظرند پولی به دستشان برسد و آنها را بیاورند بالا و نمایش دهند. گفتم مگر چقدر خرج دارد این اشیار را بیاورند و بگذارند در ویترین ها؟ درست یادم نیست. گویا گفت پنجاه هزار دلار. گفتم پس دنبال اسپانسر می گردند؟ گفت: آری، و اتفاقا یک ایرانی هم پیدا شده که حاضر شده این پول را بپردازد ولی موزه قبول نکرده . پرسیدم چرا؟ گفت به خاطر این که شرط کرده که اسم آن بخش را به جای « بخش هنر اسلامی» بگذارند « بخش هنر ایرانی». پرسیدم : مگر این اشیاء ایرانی اند؟ گفت: اکثرا ایرانی اند، ولی به هر حال مسؤلان موزه گفته اند ما نمی توانیم این نام گذاریها را تغییر دهیم. من راستش آن روز تعجب کردم از آن رگ ایراندوستی که آن شخص از خود نشان داده بود. واکنش مسئولان موزه هم برایم طبیعی بود، چون خودم هم فکر می کردم که این اشیاء به هر حال مربوط به دوره اسلامی است و کار مسؤلان هم درست بوده که نخواسته اند نامگذاریها را تغییر دهند. من عنوان « هنر اسلامی » را طبیعی می انگاشتم و گوشم کاملا با آن عادت کرده بود. همچنان که گوشم به شنیدن « علوم اسلامی» و « فلسفه اسلامی» و « طب اسلامی» هم عادت کرده بود. در سال 1356 ، دو سال پیش از اسلامی شدن حکومت ایران، یادم هست فستیوالی در لندن برگزار شد با عنوان «مهرجان عالم اسلامی» و احسان نراقی و دکتر نصر صد و اندی از محققان و استادان ایرانی دانشگاههای ایران را بردند لندن ( به خرج دولت) و فستیوال یا مهرجان هنرهای اسلامی را به آنها نشان دادند. من هم جزو همانها بودم. چندکتاب هم این مهرجان در آورد، در باره هنر اسلامی و تاریخ علوم اسلامی، یا علوم در جهان اسلام. برایم فرقی نداشت، چون چسباندن « اسلامی» به هنر و علم و فلسفه و منطق و طب وغیره برایم کاملا طبیعی شده بود. اما یک روز که مرحوم ابوالقاسم قربانی آمده بود و کتاب تاریخ ریاضاتش را آورده بود به مرکز نشر دانشگاهی تا من برایش منتشر کنم، دیدم عنوان کتابش را گذاشته بود ریاضیات در دوره اسلامی. می گفت همان طور که ما نمی توانیم بگوییم ریاضیات یهودی یا ریاضیات مسیحی یا ریاضیات بودائی، ریاضیات اسلامی هم نباید گفت. استدلال او مرا قانع کرد و کتابش را با همان عنوانی که می خواست منتشر کردیم. ولی باز من فکر نمی کردم که هنر و فلسفه و پزشکی و نجوم و علوم دیگر را هم باید گفت هنر ایرانی یا فلسفه ایرانی یا پزشکی ایرانی. لا اقل من نسبت «اسلامی» را برای هنر و فلسفه کاملا منطقی و درست می دانستم. به خصوص که هنر اسلامی نه فقط در ایران بلکه در جاهای دیگر مانند شمال آفریقا هم به کار برده می شده است. گفتم شمال آفریقا و این مرا به یاد خاطره ای دیگر انداخت. یک بار پرفسور انجلو پیه مونتسه، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه رم، مرا دعوت کرده بود برای سمیناری در رم. یک شب هم در منزل او شام دعوت شدیم و یادم می آید که برخی دیگر از استادان زبان فارسی در ایتالیا هم بودند، از جمله آقای پرفسور درمه. آن شب پیه مونتسه می گفت مافیا خاندانی ایرانی بودند و نام اصلیشان خاندان مافی بود و از ایران به سیسیل آمده بودند و بعد هم سر و کله شان در آمریکا پیدا شد. من که نمی توانستم باور کنم، یا شاید هم نمی خواستم قبول کنم اصل و نسب مافیا ایرانی بودند. ( هنوز هم نمی خواهم). گفتم آخر یک خاندان ایرانی در سیسیل چه کار می کردند؟ پرفسور درمه بعد از شام چند تا عکس از کاشی یا بشقابهای قدیمی به من نشان داد و پرسید : فکر می کنی این کاشیها یا بشقابها مال کجاست؟ من گفتم : نیشابور؟ گفتم : نه ، اینها مال سیسل است. ساخت سیسل. بعد هم گفت این نام گذاریها که کرده اند و یک منطقه را شمال آفریقا می دانند و یک منطقه را خاور میانه می خوانند و یکی را آسیای میانه می گویند، از لحاط فرهنگی و تمدنی درست نیست. ما در قدیم یک تمدن بزرگ ایران داشتیم که همسایه روم بود و این دو همسایه با هم بده بستان داشتند، حتی تا دوره اسلامی. می گفت نفوذ تمدن و هنر و فرهنگ ایرانی محدود با آن منطقه که امروز خاور میانه می خوانند نیست. از سیسیل و جاهای دیگر در اطراف مدیترانه گرفته تا هندوستان و بخشی از چین همه زیر نفوذ فرهنگ و تمدن ایران بوده اند. خاطراتی که نقل کردم همه مربوط به حدود سی سال پیش است و باید اعتراف کنم که در تمام این سالها من اگر چه معتقد به گستره تمدن و فرهنگ ایرانی بوده ام ولی باز در دادن نسبت « اسلامی» به هنر های مختلف، مانند خطاطی و نقاشی و معماری و کاشکاری و غیره، تردید نکرده بودم تا این که چندی پیش در نتیجه مطالعه فصل پزشکی دینکرد سوم و دیدن و خواندن کتاب «تاریخ طب اسلامی» به قلم ادوارد بروان (که در اصل « تاریخ طب عربی» بوده) و کتاب «تاریخ پزشکی ایران» به قلم سیریل الگود و مطالبی که این دو محقق انگلیسی در توضیح عنوان کتابهای خود نوشته اند، در به کار بردن نسبت « اسلامی» برای هنر و علم و فلسفه و حتی انقلاب سال 57 به فکر افتادم که چرا و چه شد که ما این نسبت « اسلامی» را در همه این موارد به کار بردیم؟ (دنباله دارد)

۱۴۰۲ بهمن ۱۰, سه‌شنبه

راه توده بازگشت آیا سقوطرژیم شاهاجتناب ناپذیر بود؟ یکی از بحث‌هایی که سال‌هاست درباره انقلاب 57 می شود اینست که آیا انقلاب و سقوط رژیم شاه ضروری بود؟ این بحث مهمی است و درواقع راجع به گذشته نیست بلکه درباره امروز نیز هست. در این زمینه حداقل دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه معتقد است که پیروزی انقلاب برآمده از اشتباه شاه بود. یعنی اگر شاه، زودتر دست به اصلاحات می زد، یا اگر برعکس بیرحمانه تر کشتار می کرد، رژیم او باقی می ماند. همانطور که اگر انقلابیون از سر مصالحه با شاه در می آمدند و بر سر سرنگونی پافشاری نمی کردند، یا زمانی که شاه صدای انقلاب مردم را شنید آنها هم صدای شاه را می شنیدند کار به انقلاب نمی کشید.گروه دوم کسانی هستند که معقتدند که انقلاب روندی اجتناب ناپذیر بود و بنابراین رژیم شاه چه اصلاحات می کرد، چه نمی کرد، چه مصالحه می کرد و چه کشتار، رفتنی بود. براساس این دیدگاه گسترش جنبش مردم به سمت پیروزی نیز امری اجتناب ناپذیر بود و بنابراین نه شاه و نه رهبری آیت الله خمینی نقشی در روند پیروزی انقلاب نداشتند.اینکه در یک شرایط معین جهانی و داخلی در دهه 50 خورشیدی، تحت تاثیر روند انقلاب‌ها در جهان و تحولات در داخل کشور، تغییر در ایران اجتناب ناپذیر شده بود تردید نیست. مسئله آن است که آیا این تغییر باید حتما و به نحوی "اجتناب ناپذیر" با سرنگونی شاه یا سقوط سلطنت توام می شد؟ پاسخ به این پرسش قطعا منفی است. لنین در زمان خود معتقد بود که برای طبقه حاکمه شرایطی که مطلقا از آن راه گریزی نداشته باشد وجود ندارد. بنابراین سقوط طبقه حاکمه به هیچوجه همواره اجتناب ناپذیر نیست. ولی این بدان معنا نیست که حکومت همیشه و در هر لحظه و در هر شرایطی می تواند جلوی سقوط خود را بگیرد. بلکه سقوط حکومت تحت تاثیر شرایط و تحولات بتدریج می تواند اجتناب ناپذیر شود.تجربه انقلاب 57 نشان داد که در روند تغییرات و تحولاتی که به این انقلاب 57 منجر شد سه پارامتر یا متغیر عمده دخالت داشت که وزن و نقش آنها همراه با روند انقلاب و جنبش تغییر می کرد: 1 - رژیم شاه، 2- اپوزیسیون و رهبری مقابل شاه، 3- جنبش مردم تا آغاز سال 57 رژیم شاه و تصمیمات و برنامه‌ها و اصلاحات یا مقاومت‌های آن نقش عمده در روند تحولات داشت. جلوی تغییر را نمی توانست سد کند ولی می توانست بر شکل یا سرنوشت آن اثر بگذارد. از آغاز سال 57 از نقش شاه و رژیم، واکنش‌ها و برنامه‌های آن در سرانجام تحولات روزبروز کاسته شد تا جایی که از کشتار شهریور 1357 به بعد عملا پارامتر شاه از امکان تاثیرگذاری نه بر شکل یا سرعت تحولات بلکه بر سرنوشت تحولات خارج شد. بنابراین ظرفیت رژیم شاه برای تعیین سرنوشت تحولات که تا آن زمان عمده بود دیگر پایان پیدا کرد. از این زمان دو عامل دیگر نقش تعیین کننده پیدا کرد: رهبری و جنبش مردم. در این مرحله و تا دیماه 57 نقش رهبری آیت الله خمینی همچنان در سرنوشت جنبش و اوج و فرود مبارزه مردم تعیین کننده بود. ولی از پایان دیماه 57 پارامتر رهبری هم دیگر از تاثیرگذاری بر سرنوشت تحولات (نه بازهم بر شکل و سرعت آن) کنار رفت و جنبش مردم نقشی تعیین کننده یافت. یعنی در مقطع تشکیل دولت بختیار اگر آقای خمینی هم عقب می نشست (که چنین قصدی نداشت) مردم دیگر عقب نمی نشستند.بنابراین، مسئله سرنوشت قطعی یک جنبش، یک انقلاب، مسئله ماهها و روزهاست، نه بحث سالها و دهه‌ها، آنچنان که برخی می‌اندیشند یا بقول خود "پیش بینی" ‌کرده‌اند.تجربه تاریخی حزب توده ایران در این زمینه بسیار آموزنده است. در واقع بحث‌هایی که درون حزب توده ایران بطور مشخص در دهه 50 و بویژه در سال 57 وجود داشت در حول همین احتمالات و متغیرها می گشت. پیش از آن و در سال‌های پس از کودتای 28 مرداد تا اوایل دهه پنجاه حزب توده ایران مسئله سرنگونی رژیم کودتا و دیکتاتوری را مطرح می کرد، نه سلطنت و نه شاه. زیرا هنوز نه جنبش مردمی نیرومندی وجود داشت، نه اپوزیسیونی تاثیرگذار. همه چیز هنوز به واکنش‌ها و شکاف‌های درون هیئت حاکمه و رژیم زیر فشار شرایط بستگی داشت.از آغاز دهه پنجاه خورشیدی بتدریج یک جنبش وسیع نارضایتی در جامعه شکل گرفت که بازتاب آن در سال‌های 52 و 53 به شکل طرح تشکیل جبهه ضد دیکتاتوری و ضرورت سرنگونی سلطنت از طرف حزب توده ایران درآمد. ولی در اینجا هم هنوز حزب توده ایران یک قید بسیار مهم بر این سرنگونی سلطنت گذاشت و آن "سلطنت استبدادی" بود. یعنی حزب توده ایران شرایطی را احتمال می داد که استبداد برود ولی سلطنت بماند. چنانکه منوچهر بهزادی از رهبران وقت حزب در مقاله‌‌ای بسیار دقیق در نشریه "دنیا" با طرح این پرسش که آیا سرنگونی سلطنت استبدادی شاه همراه با سرنگونی شکل سلطنت بطور کلی خواهد بود، پاسخ داد:‌ "بنظر ما، نه!" همین یک جمله ساده و روشن دستاویز سالها ضدتبلیغ علیه حزب توده ایران بود که گویا حزب هوادار سلطنت است. در حالیکه پاسخ حزب توده ایران بطور روشن آن بود که ما نمی دانیم و نمی توانیم پیش بینی کنیم که متغیرها و عواملی که در بالا اشاره کردیم به چه شکلی بر یکدیگر تاثیر خواهند گذاشت و جنبشی که برای مبارزه با دیکتاتوری در ایران روی خواهد داد تحت چه شرایطی و تا کجا به پیش خواهد رفت. برخی از همان‌ها که آن روز و حتی در سال‌های نخست پس از انقلاب به حزب توده ایران از این بابت می تاختند که چرا حاضر به غیب گویی و جوزدگی نشده، امروز می گویند اگر شاه چنین و چنان کرده بود، در قدرت مانده بود. یعنی می پذیرند که سخن حزب توده ایران که آنقدر به آن ناسزا می گفتند درست بود و ممکن بود تحت شرایطی استبداد برود اما سلطنت بماند.بحث‌هایی هم که پس از شهریور سال 57 در حزب توده ایران بوجود آمد نیز تحت تاثیر همین حوادث و از بین رفتن اهمیت نقش شاه و رژیم او و باقی ماندن دو عامل رهبری و جنبش بود. یک دیدگاه که ایرج اسکندری از آن هواداری می کرد معتقد بود که آیت الله خمینی ظرفیت رهبری این جنبش را ندارد. دیدگاه دیگر که متعلق به نورالدین کیانوری بود بر آن بود که جنبش مردم ظرفیت سرنگونی سلطنت را دارد. نادرست بودن دیدگاه اول در روند حوادث مشخص شد ولی فرصتی برای ارزیابی قطعی دیدگاه دوم فراهم نشد، زیرا آیت الله خمینی موفق شد جنبش مردم را به سمت سرنگونی سلطنت رهبری کند. امروز ما نمی توانیم بگوییم و نمی توانیم بدانیم که آیا درصورت فقدان چنین رهبری، جنبش مردم به خودی خود، یا با یافتن رهبرانی دیگر می توانست به سمت سرنگونی سلطنت به شکلی موفقیت آمیز حرکت کند یا نه، ولی چنین چیزی حداقل تا قبل از خروج شاه از کشور بسیار بعید بنظر می رسد. به هر حال جنبش خودبخودی مردم قطعا نمی توانست به سمت سرنگونی سلطنت برود و اگر می رفت معلوم نبود به کجا می رسید و بعد از آن چه پیش می آمد، ولی این احتمال حتما وجود داشت که در صورت کنار کشیدن یا ناتوانی آیت الله خمینی در ادامه رهبری مبارزه، در جنبش شکاف ایجاد شود و رهبرانی دیگر ظهور کنند. در اینصورت پیروزی انقلاب هم به تاخیر می افتاد و هم با خونریزی بسیار زیاد توام می گشت که بحث درباره آن اکنون خالی از موضوع است.توجه به نقش و جایگاه و نحوه اثرگذاری هر یک از این سه عامل حکومت، اپوزیسیون و مردم در هر مرحله مهم است زیرا کم توجهی به آنها می تواند به گرداب ختم شود، گردابی که هم در داخل کشور و هم در خارج کشور گروه‌هایی که در آغاز بدانها اشاره کردیم در آن دست و پا می زنند. حکومتی که هنوز متوجه نشده در سراشیبی است و امکان اثرگذاری خود را بر سرنوشت حوادث روزبروز بیشتر از دست می دهد، در کنار اپوزیسیونی که در داخل و خارج تصور می کند که انقلاب کردن و نکردن، یا شکل و نتیجه کار بدست آنهاست. تاسف آورتر از همه آن است که برخی بنام حزب توده ایران خود به یک طرف دعوا تبدیل شده‌اند و پشت به همه تجربه تاریخی حزب، حداقل از کودتای 28 مرداد تا بهمن 57، اکنون سالهاست در یک شعار درجا می زنند بدون آنکه توانسته باشند و بتوانند یک گام به پیش بردارند.(نامه مردم) امروز ما همچنان در مرحله قبل از کشتار شهریور 57 هستیم و نقش حکومت در تحولات تعیین کننده است. جنبش مردم و فعالیت اپوزیسیون ملی کشور از طریق بازتاب آن در حکومت و شکافی که در آن ایجاد می کند بر سرنوشت جامعه اثر می گذارد. کسی که این واقعیت را متوجه نشود و تصور کند که سرنوشت تحولات در دست او و اتحاد با دیگرانی در قد و اندازه اوست و به اهمیت تعیین کننده شکاف در حکومت که بازتاب جنبش و خواست و مبارزه مردم است بهایی ندهد محکوم است همچنان در پشت سر مردم – اگر نگوییم روی به روی آنها – حرکت کند. تلگرام راه توده:https://telegram.me/rahetudeh پیج فیسبوک راه توده راه توده شماره 916 - 11 بهمن 1402 اشتراک گذاری: بازگشت

راه توده بازگشت سرمقاله 916دو گزینه انتخاباتمشارکت اندک - مجلس کارشکن انتخابات مجلس می رود که در فضایی سرد و یخزده حداقل در شهرهای بزرگ برگزار شود. بخش مهمی از این فضا به وضع کنونی مجلس و اوضاع عمومی کشور باز می گردد. امروز دلایل برگزاری انتخابات مجلس به شکل رقابت حداقلی در سال ۱۳۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۲ به میزان زیادی مشخص شده است. رهبری ایران که در جریان اطلاعات پشت پرده قرار داشت و آگاه از اینکه بزودی جنگ های بزرگی در سطح جهانی شکل خواهد گرفت، می خواست مجلس و دولتی مطیع و همسو را سرهم کند تا بتواند از این دوران بطور یکپارچه و منسجم و بدون مزاحمت ها و کارشکنی های سیاسی عبور کند. واقعیت آن است که در شرایط شکافی که میان دولت و حکومت در طی دهه های گذشته بوجود آمده بود اگر انتخابات به آن شکل برگزار نمی شد و مجلس و دولتی همسو با سیاست خارجی نگاه به شرق و غیرکارشکن دربرابر نیروهای نظامی کشور وجود نداشت معلوم نبود ما اکنون در چه وضع پیچیده و خطرناکی قرار داشتیم. سیاست منتقدینی که دست و پول اتاق بازرگانی و دهها رسانه داخلی و خارجی در پشت آنهاست و طرفدار ناتو و اسرائیل هستند بی گمان ایران را به کانون نزاع داخلی میان طرفداران جبهه مقاومت با حامیان غرب می کشاند و به پایگاه جنگ با روسیه و ستیز اقتصادی با چین، و تبدیل شدن به چرخ پنجم جبهه ناتو و آمریکا تبدیل می کند. جبهه ای که در همه جهان با مقاومت سنگین روبروست و در حال شکست خوردن و عقب نشینی است. این سیاست که تحت عنوان اجتناب از کشاندن ایران به جنگ مطرح می شد و می شود بی آینده و مرگبار بوده و هست و ایران را در معرض کشیده شدن به خطر سهمگین ترین جنگ ها قرار می داد و می دهد.بنابراین مسئله بیش از آنکه این باشد که چرا انتخابات پیشین آنگونه برگزار شد؟ آن است که این مجلس چهار سال و دولت دو سال فرصت داشتند تا شرایط را تغییر دهند. اگر در این چند سال مجلس و دولت مسیر درستی را پیش می رفتند می توانستند فضای اقتصادی و اجتماعی را بهبود دهند و پشتیبانی مردم را جلب کنند و دیگر لازم نبود برای جلوگیری از پیروزی آن سیاستی که امنیت ملی ایران را به خطر خواهد انداخت دوباره دست به کار مهندسی انتخابات یا دادن امتیازات شد. این تحول، در این دوسال انجام نشد به دلایل مختلف و مهمتر از همه آنکه این دستگاه دولتی در نتیجه سیاست خودی و غیرخودی انباشته از چاپلوسان و شیادان و فاسدهایی است که فقط حاضرند کشور را در جهت منافع خود که با غرب گره خورده پیش ببرند. نمونه بارز آن کارشکنی هایی است که در راه گسترش کریدور شمال – جنوب با روسیه، استفاده از ظرفیت های اوراسیا، استفاده از قدرت اقتصادی و سرمایه گذاری های چین در زیرساخت ها و توسعه بنادر و راه های آهن و غیره در دوران مجلس و دولت کنونی شد و کشور را همچنان در برزخ نگاه داشت. نبود یک حزب و سازمان طرفدار نگاه به شرق با برنامه منسجم تحول اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی چشم اسفندیار مهندسی انتخاباتی بود که انجام شد و کشور را در دست حکومتی در قد و قواره دولت رئیسی به انواع تناقضات درونی قرار داد.عدم تمایل و قاطعیت حکومت در دست زدن به اصلاحات بنیادین، ملی کردن معادن، انحلال بانک های خصوصی، بررسی فعالیت الیگارش ها و گردانندگان اتاق بازرگانی که حامیان مالی طیف غربگرایان و طرفداران ناتو در ایران هستند و اجازه دادن به آنها که به هر شکل اقتصاد کشور را ویران و مردم را سرکیسه کنند و بسیاری را به خاک سیاه بنشانند، بخشی دیگر از دلایل رسیدن به نقطه کنونی است.همانطور که عدم قاطعیت در مقابله با ارتجاع مذهبی و اصلاح صدا و سیما و بکارگیری نیروهای میهندوست مسلمان منتقد و دگراندیشان در اداره کشور یا حداقل اجازه دادن به آنها برای مقابله با مرتجعین مذهبی و غربگرایان طرفدار ناتو و آمریکا هم بنوبه خود زمینه وضع کنونی را فراهم کرده است.بنابراین اگر غربگرایان با سیاست کشاندن ایران به سمت جبهه جنگ طلب و امپریالیستی که در جهان و منطقه با نفرت عمومی روبروست بخشی از خطر برای امنیت ملی کشور هستند، کسانی که خود را طرفدار نگاه به شرق معرفی می کنند ولی دست مافیاها و اتاق بازرگانی و الیگارش ها و بانک های خصوصی و ارتجاع مذهبی را در غارت و فشار اجتماعی و مذهبی و روانی به مردم باز گذاشته اند نیز بنوبه خود در به خطر افتادن امنیت ملی کشور مقصرند.دو سال فرصت وجود داشت که بتوان پایه های وضع کنونی را تغییر داد و پشتیبانی مردم را جلب کرد تا ناگزیر نشد بین دو گزینه انتخابات با مشارکت اندک یا تشکیل مجلسی ناهمسو و کارشکن یکی را برگزید. این فرصت از دست رفت و ما به این نقطه رسیدیم و انتخابات آینده به هر شکل که برگزار شود و هر مجلسی که در آینده تشکیل شود بنظر نمی رسد ما را از این دو راهی خارج کند.تلگرام راه توده:https://telegram.me/rahetudeh پیج فیسبوک راه توده راه توده شماره 916 - 11 بهمن 1402 اشتراک گذاری: بازگشت

ايران www.pyknet.net پيك نت صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ pyknet100@gmail.com از احداث این جاده ۷ کیلومتر باقی ماندهچین و افغانستانبا یک جاده به هم وصل میشوند هر اندازه دولت و حکومت پاکستان آشفته تر می شود، حکومت طالبان درافغانستان منسجم تر و با برنامه تر می شود. پاکستان را خطر جنگ داخلی از ناحیه بلوچستان تهدید می کند، اما طالبان را خطر جنگ داخلی تهدید نمی کند. دراین میان چین که تاکنون رابطه اقتصادی قابل توجهی با پاکستان داشته و در دوران عمران خان این رابطه می رفت تا وارد مراحل عالی تر شود، اکنون و بسرعت رابطه اقتصادی خود را با افغانستان گسترش می دهد. این رابطه می تواند موجب تقویت اقتصادی افغانستان شود. طالبان فساد دولت های کرزای و اشرف غنی را ندارد و از این نظر مردم از آن راضی اند. بزودی اجلاسی چهار جانبه برای متقاعد کردن طالبان به دست برداشتن از فشارهای اجتماعی (تحصیل دانشگاهی و موقعیت اجتماعی زنان) تشکیل می شود که در آن علاوه بر روسیه و ایران، پاکستان نیز حضور خواهد داشت. هنوز معلوم نیست نماینده ای از چین هم دراین اجلاس شرکت خواهد داشت یا خیر؟ بویژه که افغانستان یک مرز مشترک زمینی با چین دارد که جاده آن در حال اتمام است. این جاده "واخان" نام دارد و به کمک چین در حال احداث است.والی بدخشان گفته است که تنها ۷ کیلومتر از این جاده باقی مانده که آن هم بزودی تمام می شود و ارتباط ترانزیتی بین چین و افغانستان برقرار می شود."واخان" یک نوار باریک در رشته کوه‌های "پامیر" در افغانستان است که چین، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان در آن مرز مشترک دارند.کریدور واخان از شمال شرق افغانستان به مرز چین منتهی می‌شود. طول نوار مرزی افغانستان با چین ۳۵۰ کیلومتر و عرض آن ۱۳ تا ۶۵ کیلومتر است. واخان ۱۵۰۰۰ نفر جمعیت دارد و میان ۳ رشته کوههای بلند قراقورام، هندوکش و پامیر واقع است که از بلندترین کوههای جهان اند. به تلگرام پیک نت بپیوندیدhttps://telegram.me/pyknet @pyknet پیک نت ۳۱ ژانویه ۲۰۲۴ بازگشت به صفحه اولاشتراک گذاری:

ايران www.pyknet.net پيك نت صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ pyknet100@gmail.com عنوان اول پیک نت ۱۱ بهمنبی خبری از اوضاع جهانخوش خیالی حمله به ایران مائو رهبر انقلاب چین، زمانی که خواست هیزم تازه ای زیر دیگ انقلاب چین بگذارد، ابتدا جهش بزرگ را بعنوان توسعه اقتصادی اعلام کرد و سپس دست به یک انقلاب فرهنگی برای تزریق کادرهای تازه نفس به داخل حزب زد. در جریان هر دو طرح گفته می شود میلیون ها نفر قربانی شدند. تئوری او برای جهش بزرگ، محاصره شهرها از طریق روستاها بود و حالا وقتی کشاورزان در اروپا به حرکت در آمده و شهرها را محاصره کرده اند، آن تئوری انقلابی مائو در اروپا تحقق می یابد.این سه صحنه از اعتراض های کشاورزان آلمان، فرانسه و اسپانیاست که در هر سه کشور کشاورزان با کود گاو و زباله جاده های منتهی به شهرهای بزرگ را می بندند. البته اعتصاب در جهات دیگری هم آغاز شده، از جمله پزشکان کلینک های آلمان. ادامه جنگ اوکراین، گرانی ها در اروپائی که هرچه داشت در سبد دولت و ارتش اوکراین و ناتو گذاشت، میرود تا اروپا را متلاشی کند. البته امریکا بر این تصور است که این متلاشی شدن و سقوط اقتصادی اروپا و بویژه وحشت سرمایه داران از نا امنی در اروپا به سود امریکاست زیرا آنها راهی امریکا شده و اقتصاد امریکا رونق می گیرد. غافل از اینکه در خود امریکا تمام زمینه های یک جنگ ایالتی مشاهده می شود. جنگی که کلید آن را فعلا تگزاس زده و ایالت های دیگر امریکا که در آن جمهوریخواهان بر سر کارند نیز از قیام تگزاس برای در دست گرفتن کنترل مرزهای مشترک با مکزیک استقبال کرده و ضمن اعلام پشتیبانی کار ثبت نام داوطلب برای اعزام به تگزاس برای کنترل مرز با مکزیک را شروع کرده اند.ترامپ زیرکانه از این وضع حمایت می کند و شواهد نشان میدهد که اگر او از صندوق های رای بیرون نیآید، به تگزاس رفته و امریکا را به دو نیم تقسیم می کند. آنچه او در پایان انتخابات ریاست جمهوری و اعلام پیروزی بایدن، با طرح حمله به کنگره امریکا کرد، حالا با دست بازتری ایالت متحده را تبدیل به ایالت نامتحد خواهد کرد. بنابراین، آن خواب خوش کوچ سرمایه ها از اروپا به طرف امریکا، تحقق یافتنی نیست و این ماهی اقتصادی را چین خواهد گرفت، همچنان ماهی نظامی را روسیه در اوکراین خواهد گرفت.اوضاع اروپا و امریکا اینگونه است و آن براندازان خوش خیالی که در سه روز گذشته، بار دیگر خوشحال شده اند که امریکا بعنوان تلافی کشته شدن ۳ سربازش در پایگاه مخفی میان اردن و سوریه می خواهد به ایران حمله نظامی کند، در خواب و خیال اند. چنان در خواب و خیال که از عقب نشینی های سیاسی اروپا و نظامی اسرائیل و مذاکرات سازش با حماس در روزهای اخیر هم غافلند. حماس و اسرائیل هر دو اعلام کرده اند که به موفقیت هائی برای آتش بس طولانی رسیده اند و وزیر خارجه انگلستان نیز روز گذشته از قبول یک دولت فلسطینی سخن گفت. راه حلی که روسیه و چین و تاحدودی ایران از آن حمایت کرده اند. این عقب نشینی ها بیش از این خواهد شد و بعید است که صهیونیست های اسرائیلی را اجازه دست زدن به یک ماجراجوئی جدید علیه لبنان بدهند.امریکا در ۹۰۰ نقطه جهان پایگاه نظامی- نیابتی دارد و آنوقت بند کرده اند به سلاح رساندن ایران به سازمان های شبه نظامی در عراق و یمن، لبنان و فلسطین و یا فروختن موشک و پهپاد به روسیه.درد ایران ناتوانی حکومت در داخل کشور برای دست زدن به یک تحول اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است، نه حمایت از چند سازمان شبه نظامی که اتفاقا این حمایت، تاکنون ضامن حفظ تمامیت ارضی ایران بوده است. چنان که گسترش مناسبات نظامی و اقتصادی با روسیه و چین.حتما این ضرب المثل عامیانه را شنیده اید که می گوید: "بند شلوارت را نگه دار، نمی خواد زلف همسایه را فر بزنی!"به تلگرام پیک نت بپیوندیدhttps://telegram.me/pyknet @pyknet پیک نت ۳۱ ژانویه ۲۰۲۴ بازگشت به صفحه اولاشتراک گذاری:

گزارش زنده

  1. حماس می‌گوید پیشنهاد تازه آتش‌بس با اسرائیل را «بررسی می‌کند»

    در حالی که حمله نیروهای اسرائیلی به غزه ادامه دارد، حماس گفته است که پیشنهاد آتش بس جدید در جنگ با اسرائیل در غزه را بررسی خواهد کرد.

    اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس می‌گوید که این گروه پیشنهاد ارائه شده پس از مذاکرات پاریس را دریافت کرده است.

    او گفته است که برای گفتگو در این باره به قاهره-مصر- خواهد رفت.

    در اسرائیل، ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی راست افراطی تهدید کرده است که در صورت هرگونه «توافق بی‌ملاحظه» دولت نتانیاهو با حماس، دولت را سرنگون خواهد کرد.

    دولت اسرائیل امیدوار است تحت هر گونه آتش‌بس احتمالی، آزادی بیش از صد گروگانی را که هنوز در غزه نگهداری می شوند، تضمین شود.

  2. وزارت خارجه ایران سفیر بریتانیا در تهران را احضار کرد

    رسانه‌های ایران به نقل از وزارت خارجه این کشور از احضار سفیر بریتانیا در تهران خبر داده‌اند و علت این اقدام را «اتهام زنی‌های» این کشور علیه جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند.

    مدیر کل وزارت خارجه جمهوری اسلامی در امور غرب اروپا تحریم‌های بریتانیا را «غیرقانونی» و اظهارات مقام‌های بریتانیایی را «بی پایه و اساس» خوانده است.

    مدیرکل غرب اروپا گفته است: «این، طنز تلخ تاریخی است کشوری که خود بانی و حامی گروه های سازمان یافته تروریستی، قاچاق مواد مخدر و باندهای تبهکار است، بخواهد به جمهوری اسلامی ایران و نیروهای وفادار و صادق آن که در صف اول مبارزه با جرائم سازمان یافته هستند، اتهام‌زنی کند.»

    دیروز دولت بریتانیا از بسته تحریمی جدیدی با هماهنگی آمریکا خبر داد.

    این تحریم‌ها مقامات ایرانی را که مسئول «تهدید به کشتن» در خاک بریتانیا هستند و «گروه‌های تبهکاری که دستورات رژیم(ایران) را در خارج از کشور انجام می دهند» هدف قرار می‌دهد.

    این اقدام مدتی پس از انتشار گزارشی از این شبکه بود که در آن گفته شده بود دو مجری تلویزیونی ایرانی تبار در لندن پارسال و در زمان اعتراضات سراسری در ایران، هدف توطئه ترور ناکام قرار گرفتند.

    دیوید کامرون، وزیر خارجه بریتانیا دیروز بعد از اعلام این تحریم‌ها در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما تهدیدات علیه امنیت ملی خود را از سوی رژیم ایران و باندهای جنایتکار که به نیابت از آن فعالیت می‌کنند، تحمل نخواهیم کرد.»

  3. برگزاری جشن سده در تاجیکستان؛ رحمان به مردم کشورش شادباش گفت

    جشن سده

    امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان در پیامی جشن سده را به مردم کشورش تبریک گفته است.

    در تاجیکستان، امروز، ۳۰ ژانویه برابر با ۱۰ بهمن روز جشن سده است و در همه مناطق کشور این آیین کهن و باستانی رسما جشن گرفته می شود.

    یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد ، اخیرا با پیشنهاد ایران و تاجیکستان سده را در فهرست میراث فرهنگی ناملموس جهانی وارد کرده است.

  4. معاون نخست‌وزیر حکومت طالبان: ۱۷ نمایندگی سیاسی در کشورهای مختلف داریم

    .
    Image caption: محمد عبدالکبیر، معاون سیاسی نخست‌وزیر حکومت طالبان

    محمد عبدالکبیر، معاون سیاسی نخست‌وزیر حکومت طالبان گفته است که در حال حاضر «۱۷ نمایندگی سیاسی امارت اسلامی (حکومت طالبان)» در کشورهای مختلف فعال است.

    او این اظهارات را در سخنرانی خود در نشستی با حضور استادان دانشگاه شیخ زاید در ولایت خوست بیان کرده است.

    بر اساس گزارش رسانه‌ها در افغانستان، وی گفته است: « با ترکمنستان، ایران و ازبکستان عملن رفت و آمد سیاسی موجود است اما با تاجیکستان تعامل سیاسی نداریم ولی روابط تجارتی داریم.»

    او اما به طور مشخص نگفته است که این ۱۷ نمایندگی در چه کشورهایی است. با بازگشت طالبان به قدرت بیشتر سفارتخانه‌های افغانستان در کشورهای مختلف در سردرگمی به‌سر می‌برند.

    هرچند تاکنون هیچ کشوری حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته است، اما برخی کشورها از جمله ایران، پاکستان و چین نماینده‌های دیپلماتیک این حکومت را پذیرفته‌اند و با این حکومت تعامل دارند. بیشتر کشورها نقض حقوق زنان و عدم فراگیر بودن این حکومت را دلیل به رسمیت نشناختن آن خوانده‌اند.

    پیشتر شورای امنیت سازمان ملل در قطع‌نامه ۲۷۲۱ (۲۰۲۳) خود در مورد افغانستان به دبیرکل ملل متحد توصیه کرد که نماینده جدیدی بگمارد که زمینه گفت‌وگوهای میان‌افغان‌ها و تشکیل یک حکومت فراگیر و همه‌شمول را در افغانستان فراهم کند.

    قرار است شورای امنیت سازمان ملل متحد بار دیگر نشستی را در مورد آینده افغانستان با میزبانی دبیرکل این سازمان در دوحه قطر به تاریخ ۱۸ و ۱۹ ماه فبروری/فوریه برگزار کند تا نقشه راهی را برای آینده سیاسی این کشور ترسیم کنند.

    حکومت طالبان پیشاپیش طرح معرفی نماینده جدید سازمان ملل در امور افغانستان را رد کرده است.

  5. استقبال سفیر تشکیلات فلسطینی در لندن از تسریع بریتانیا در بررسی شناسایی «کشور مستقل فلسطینی»

    سفیر تشکیلات فلسطینی در لندن از اظهارات وزیر خارجه بریتانیا مبنی تسریع در بررسی به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی، استقبال کرده است.

    حسام زملط، در حساب خود در شبکه ایکس این اظهارات را «تاریخی»، «حق مردم فلسطین» و «مسئولیت اخلاقی بریتانیا» توصیف کرده و گفته «این اولین باری است که وزیر خارجه بریتانیا به رسمیت شناختن کشورمستقل فلسطینی، به صورت دوجانبه و در سازمان ملل متحد را به عنوان کمکی به راه حل مسالمت آمیز» مطرح می‌کند.

    پیشتر گزارش دادیم که دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا گفته که کشورش زمان به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی را تسریع خواهد کرد.

    سفیر تشکیلات فلسطینی در لندن گفته در صورت اجرای طرح شناسایی کشور مستقل فلسطینی تلاش‌های مسالمت آمیز برای راه حل دو کشوری افزایش پیدا خواهد کرد.

  6. چند خبر کوتاه از ایران

    • سخنگوی قوه قضائیه ایران گفته است که پرونده میلاد حاتمی پس از رسیدگی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به یکی از شعب دیوان عالی کشور ارجاع شده است. اتهامات او «از جمله افساد فی الارض از طریق اشاعه فساد گسترده و اخلال در نظام پولی و ارزی کشور از طریق خروج مبالغ مالی کشور و پولشویی و دایر کردن مرکز قمار و تشویق به فساد در فضای مجازی» عنوان شده است.
    • همسر مجید توکلی فعال سیاسی، از تائید حکم زندان او در دادگاه تجدید نظر خبر داده است. بر اساس این گزارش «حکم شعبه ۳۶ تجدیدنظر مبنی بر ۵سال حبس تعزیری، ۲سال تبعید و عدم حضور در فضای مجازی» علیه آقای توکلی عینا تایید شده است. آقای توکلی از مهر ۱۴۰۱ در بازداشت است.
    • سخنگوی اقتصادی دولت ایران گفته است که در دسترسی به منابع ارزی این کشور در قطر،«با وجود تعهد طرف غربی بر همراهی، تاخیرهایی وجود دارد». ۶ میلیارد دلار دارایی مسدود شده ایران در کره جنوبی به دلیل تحریم از سوی ایالات متحده، همزمان با آزادی شماری از ایرانی-آمریکایی‌ها از زندان‌های ایران، به قطر منتقل شده است. قرار است این مبلغ زیر نظر آمریکا و قطر، به طور مشروط برای خرید دارو و غذا در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.
  7. پلیس ایران از مسترد شدن یکی از «گردانندگان سایت‌های شرط‌‌‌ بندی» خبر داد

    رسانه‌های ایران به نقل از پلیس از استرداد مسعود ترکیبی به ایران خبر داده‌اند.

    در گزارش‌ها اشار‌ه‌ای به محل استرداد او نشده است اما محتوای صفحات مجازی مسعود ترکیبی اشاره به سکونت او در ترکیه داشته است.

    مجید کریمی، رئیس پلیس بین الملل فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اتهام مسعود ترکیبی را «کلاهبرداری و پولشویی و دایر کردن مراکز قمار به صورت سازمان یافته» اعلام کرده و گفته این استرداد با همکاری پلیس بین‌الملل و پس از صدور اعلان قرمز برای او انجام شده است.

    آقای کریمی گفته است: «این متهم یکی از سرپل‌های قاچاق انسان بوده که از هویت قربانیان خود برای نیل به اهداف کلاهبرداری و پولشویی استفاده ‌کرده بود.»

    بر اساس گزارش‌ها مسعود ترکیبی هم اکنون در اختیار مراجع قضائی قرار گرفته است. او در شبکه های اجتماعی مشهور به «عمو مسعود» است.

  8. دیوید کامرون: بریتانیا به رسمیت شناختن «کشور مستقل فلسطینی» را بررسی می‌کند

    کامرون

    وزیر امور خارجه بریتانیا گفته کشورش تاریخ زمان به رسمیت شناختن رسمی «یک کشور مستقل فلسطینی» را تسریع کند.

    دیوید کامرون این سخنان را در «شورای حزب محافظه‌کار در بخش خاورمیانه» مطرح کرد.

    این شورا برای درک بهتر اوضاع و شرایط خاورمیانه و همچنین ترویج روابط دوستانه در این منطقه برای نمایندگان حزب محافظه‌کار شکل گرفته است.

    آقای کامرون گفت که باید یک افق سیاسی برای فلسطینی‌ها در نظر گرفت تا مشوقی برای «برقراری صلح در خاورمیانه باشد.»

    او که برای چهارمین بار از آغاز دوره وزارت خود به خاورمیانه سفر می‌کند گفت: «بریتانیا موظف است که چگونگی تشکیل یک کشور فلسطینی را مشخص کند.»

    وزیر امور خارجه بریتانیا همچنین تاکید کرد باید راهکار «مسیر بی‌بازگشت» به سمت «دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل» به فلسطینیان ارائه شود.

    آقای کامرون گفته «زمانی که این اتفاق بیفتد، ما و متحدانمان موضوع به رسمیت شناختن یک کشور مستقل فلسطینی را از جمله در سازمان ملل مطرح خواهیم کرد و طرح این موضوع در سازمان ملل به برگشت‌ناپذیری آن نیز کمک خواهد کرد.»

  9. جابجایی یک مرکز آموزشی در تایلند پس از درگیری‌های خونین

    تایلند به یک مرکز آموزشی در بانکوک، پایتخت دستور داده است تا پذیرش دانشجویان جدید را متوقف و نسبت به جابجایی ساختمانش سریعا اقدام کند.

    این دستور پس از آن بود که درگیری شدید میان دانشجویان این مرکز و دانشگاهی دیگر منجر به کشته شدن یک دانش‌آموز با چاقو شد.

    دانشگاه راجامانگالا و موسسه فنی‌حرفه‌ای پسوم‌وان از چند دهه پیش وارد یک خصومت عموما خشونت‌آمیز شده‌اند.‌

    در آخرین مورد از این درگیری‌ها روز جمعه گذشته یک دانشجو از پسوم‌وان کشته شد.

    پلیس تایلند گفته است که به دنبال ۹ مظنون در ارتباط با این قتل است که همه آنها فارغ‌التحصیل راجامانگالا هستند.

    در پاییز امسال هم، نزاع بین دانشجویان این دو مرکز آموزشی منجر به کشته شدن یک دانشجو و یک مدرس شده بود.

  10. ظریف: مقاومت نیابتی از سوی جمهوری اسلامی عمل نمی‌کند، بلکه اصالت دارد

    ظریف

    محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران گفته است که شبه نظامیان مورد حمایت ایران که در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران از آنها با عنوان «محور مقاومت» یاد می شود، به گفته او «نیابتا از سوی جمهوری اسلامی عمل نمی‌کند، بلکه اصالت دارد».

    آقای ظریف به روزنامه تندروی وطن امروز چاپ تهران گفته است حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروه‌های شبه نظامی در منطقه «حمایت نیابتی نیست، بلکه حمایت اصالتی است».

    در جریان کشته شدن سه نظامی آمریکا در پایگاهی در مرز اردن و سوریه در اثر حمله نیروهای شبه نظامی در منطقه، رئیس جمهور آمریکا گفته است که به این حملات پاسخ خواهد داد.

    مقام‌های ایرانی گفته اند که «نیروهای مقاومت از ایران دستور نمی گیرند و راسا اقدام می‌کنند».

    وزیر خارجه پیشین ایران جنگ بین اسرائیل و حماس را بر انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو در آمریکا «تاثیرگذار» توصیف کرده و گفته «اینجا نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی حتی اهمیت بیشتری می‌یابد. یعنی در این پیچیدگی معادله، جمهوری اسلامی می‌تواند نقش مهمی در حمایت از مقاومت داشته باشد».

    او با اشاره به درگیری ها در منطقه گفته «سیاست‌های عاقلانه‌ای توسط جبهه مقاومت اتخاذ شده و کماکان هم ادامه دارد».

    آقای ظریف ۸ سال در دولت‌های حسن روحانی، وزیر خارجه ایران بود. دولت دونالد ترامپ او را ذیل فرمان اجرایی تحریم علی خامنه‌ای و مرتبطان و منصوبان دفتر رهبری، تحریم کرده است.

  11. ابراز نگرانی «شورای مقاومت ملی» نسبت به «عدم هماهنگی» در برگزاری نشست دوحه درباره افغانستان

    لوگوی مقاومت

    «شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان» که سازمانی متشکل از چهره‌های سیاسی و جهادی دولت پیشین افغانستان در خارج از این کشور است، با انتشار بیانیه‌ای نسبت به نشستی که قرار است با میزبانی سازمان ملل در دوحه برگزار شود، به خاطر «عدم هماهنگی و مشورت با تمام جناح‌های سیاسی» ابراز نگرانی کرده است.

    این نهاد در اعلامیه خود گفته است:‌ «نگرانی‌ جناح‌های سیاسی در سطح ملی و هم‌چنین جلسات متعدد و تحرکات متضاد در سطح بین المللی در باره افغانستان نشان‌دهنده عدم اجماع و انسجام ملی و بین المللی در باره افغانستان با محوریت سازمان ملل متحد است.»

    این نشست قرار است در در روزهای یکشنبه و دوشنبه، ٢٩ و ٣٠ دلو/ بهمن با اشتراک نمایندگان کشورها درباره آینده افغانستان در قطر برگزار شود.

    «شورای مقاومت ملی برای نجات افغانستان» در اعلامیه خود گفته است که «برای حل بحران افغانستان فعالیت منسجم و هماهنگ با محوریت سازمان ملل متحد و با حضور همه جوانب درگیر در قضیه افغانستان» باید آغاز شود و «هرگونه کمبود و نادیده‌گرفتن هر یک از طرف‌های درگیر به منزله شکست روندهای موجود و طولانی شدن بحران افغانستان خواهد بود».

    در بیانیه این نهاد تاکید شده است که « تنها راه ممکن آغاز گفتگوهای معنادار و منسجم، با حضور همه طرف‌های درگیر در قضیه افغانستان است».

    هرچند طالبان گفته‌اند در این نشست دعوت شده‌اند اما تاکنون مشخص نشده است که آیا مقام‌های طالبان بخشی از نشست اصلی خواهند بود یا نه. با این حال نمایندگان دیپلماتیک کشورهای غربی برای افغانستان که از دوحه قطر کار می‌کنند، در دو سال گذشته با نمایندگان طالبان نشست‌های متعددی داشته‌اند.

    روز گذشته (دوشنبه) نیز نشستی با عنوان «ابتکار همکاری منطقه‌ای افغانستان» با حضور وزیر خارجه طالبان و نمایندگان چند کشور که در کابل برگزار شد. وزیر خارجه طالبان، بار دیگر مخالفت حکومت خود را با تعیین نماینده ویژه جدید سازمان ملل تکرار کرد و گفت حکومت طالبان ظرفیت آن را دارد که روی مسایل مشترک و نگرانی‌ها گفت‌وگو کند.

    نشست نمایندگان ایران، روسیه و چین با وزیر خارجه طالبان در کابل؛ متقی: نمی‌خواهیم هیچ کشوری در منطقه بی‌ثبات شود

    شورای امنیت سازمان ملل (عکس از آرشیو)
    Image caption: شورای امنیت سازمان ملل (عکس از آرشیو)
  12. «دو کشته» در حملات شبانه روسیه به اوکراین

    اوکراین

    اوکراین می‌گوید که حملات شب گذشته ارتش روسیه «دو کشته و پنج زخمی» بر جای گذاشته است.

    بنا به گفته‌های ارتش این کشور درگیری شدیدی در شهر آودیئیفکا در خط مقدم جنگ با روسیه در جریان است.

    این شهر ماه‌ها است که زیر حملات بی‌امان روسیه بوده است.

    بی‌بی‌سی از ساکنانی که آنجا را ترک کرده‌اند دریافته است که نیروهای ارتش روسیه از جنوب وارد این شهر شده و چند خیابان را به تصرف کرده‌اند.

    این اولین باری است که نیروهای روسیه توانسته‌اند وارد آودیئیفکا شوند.

    ویتالی باراباش ، یکی از مقام‌های محلی به بی‌بی‌سی گفت که تنها نزدیک به هزار نفر در این شهر باقی مانده‌اند که حدود سه درصد جمعیت آنجا را شامل می‌شود.

    بر اساس گزارش‌ها تعداد زیادی از اجساد «زیر آوارها مانده‌اند.»

    بیشتر بخوانید: اوکراین می‌گوید فساد بزرگی را در خرید تسلیحات نظامی شناسایی کرده است

  13. خامنه‌ای خواستار توقف رشد نقدینگی در ایران شد

    علی خامنه‌ای

    علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران با جمعی از فعالان اقتصادی دیدار کرده و خواستار توقف یا کاهش رشد نقدینگی شده است.

    آقای خامنه‌ای گفته «کاهش و توقف رشد نقدینگی سیاست درستی است و تلاش‌های دولت در این زمینه تا حدی موثر بوده است اما محدودیت ایجاد شده در منابع تخصیصی بانک‌ها به فعالان تولیدی، نباید متوجه بنگاه‌های کوچک و متوسط شود».

    نقدینگی به مجموع پول و شبه پول گفته می‌شود. رشد بی‌رویه نقدینگی، باعث افزایش سریع تقاضا برای کالاها و خدمات می‌شود و به تورم دامن می‌زند. کنترل نقدینگی زمینه‌ساز اهداف کلان اقتصادی مانند رشد تولید، کنترل تورم و اشتغالزایی است.

    بنابر اعلام بانک مرکزی ایران، حجم نقدینگی تا پایان مهر ماه به ۷ هزار و ۱۷۷ هزار میلیارد تومان رسید.

    آقای خامنه‌ای مهم‌ترین وظیفه دولت را بهبود فضای کسب و کار و برطرف کردن موانع آن دانسته است.

    او دیروز از نمایشگاهی درباره «توانمندی‌های تولید داخلی» بازدید کرده بود و امروز در سخنرانی خود به آن اشاره کرده و گفته «تنها تاسفی که من دارم این است که این پیشرفت‌ها برای مردم توضیح داده نشده است و مطمئنا اکثر افراد کشور از این تلاش‌هایی که انجام شده است و توفیقاتی که به دست آمده و ابتکاراتی که از نیروهای انسانی نخبه ما سر زده بی اطلاع هستند.»

    آقای خامنه‌ای در اظهارات امروز خود همچنین خواستار حل اختلافات میان بخش دولتی و بخش خصوصی شده است.

    او گفته است: «این جور نباشد که حالا شرکت‌های دولتی بیایند همین سهم محدود منابعی را که بناست بانک‌ها بدهند، شرکتهای دولتی بردارند ببرند، یا شرکت‌های خاص بردارند ببرند، شرکت‌هایی که افرادش زرنگترند، دست و پا دارترند، ارتباطات بیشتری دارند. این جور نباشد.»

    آقای خامنه‌ای در بخشی از اظهارات خود به محدودیت‌های ایجاد شده برای بخش خصوصی به دلیل «تحریم‌ها و کم‌کاری برخی دولت‌های گذشته» اشاره کرده و گفته «دهه ۹۰ دهه خیلی پیشرفت خوبی برای ما نبود».

    دو سال اول این دهه محمود احمدی‌نژاد و هشت سال دیگر آن حسن روحانی رئیس جمهور ایران بود.

    Quote Message: تنها تاسفی که من دارم این است که پیشرفت‌ها برای مردم توضیح داده نشده است from علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران
    علی خامنه‌ایرهبر جمهوری اسلامی ایران
  14. شرکت تراشه‌های مغزی ایلان ماسک یک تراشه در بدن انسان «کار گذاشت»

    نورالینک

    ایلان ماسک می‌گوید که شرکت «نورالینک» توانسته با موفقیت یک تراشه مغزی را در بدن انسان کار بگذارد.

    آقای ماسک پیشتر در پستی در شبکه اجتماعی ایکس گفته بود: «نتایج اولیه آزمایش‌ها علائم امیدوار کننده‌ای را در مورد بهبود بیماری‌ها نشان می‌دهند.»

    این شرکت می‌خواهد با وصل کردن مغز انسان به کامپیوتر به احیای بینایی و تحرک افراد دارای معلولیت حرکتی کمک کند.

    پیش از این شرکت‌های دیگری هم تراشه‌های مشابهی را در بدن انسان کار گذاشته بودند. از جمله یک مجتمع تحقیقاتی در سوئیس که تراشه‌هایی را در مغر و ستون فقرات یک فرد با ناتوانی حرکتی کار گذاشته که این فرد می‌توانست تنها با «فکر کردن» راه برود.

    نورالینک امیدوار است از ریزتراشه‌های خود برای درمان افرادی که دچار بعضی ناتوانی‌های خاص هستند کمک کند از کامپیوتر و فناوری موبایل استفاده کنند.

    این تراشه‌ها که روی میمون‌ها آزمایش شده‌ است برای تعبیر سیگنال‌های ساطع شده از مغز و رله این اطلاعات به دستگاه‌های دیگر از طریق بلوتوت طراحی شده است.

  15. چین درباره «چرخه اقدامات تلافی‌جویانه» در خاورمیانه هشدار داد

    در پی اظهارات مقام‌های آمریکایی پس از کشته شدن سه سرباز آمریکایی در مرز سوریه و اردن که به نیروهای مورد حمایت ایران نسبت داده شده، چین درباره «چرخه اقدامات تلافی‌جویانه» در خاورمیانه هشدار داده است.

    ونگ ون‌بین، سخنگوی وزارت خارجه چین گفته است: «امیدواریم تمامی طرف‌ها آرام و خویشتندار باشند... تا از افتادن در چرخه انتقام‌جویی و تشدید بیشتر تنش‌های منطقه‌ای جلوگیری شود.»

    سخنگوی وزارت خارجه چین وضعیت فعلی خاورمیانه را «بسیار پیچیده و حساس» توصیف کرده‌ است.

    رسانه‌های آمریکایی می‌گویند که پهپادی که منجر به کشته شدن سه سرباز آمریکایی شده، پهپاد تهاجمی شاهد «ساخت ایران» بوده است.

    آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در ادامه واکنش مقام‌های آمریکایی گفت این کشور پاسخی قاطع به این حمله خواهد داد.

    مقام‌های رسمی ایران دست داشتن در این حمله را رد کرده‌اند، اما آمریکا گروه‌های مورد حمایت ایران را مقصر دانسته است.

  16. پارلمان بریتانیا در خصوص «آزار و اذیت جنسی در صنعت موسیقی» هشدار داد

    من هم

    پارلمان بریتانیا در گزارشی هشدار داده است زن‌ستیزی، آزار و اذیت و سوءاستفاده جنسی سال‌هاست که در صنعت موسیقی در جریان است.

    این گزارش، دنیای موسیقی را همچنان محیطی «تحت سلطه مردان» توصیف کرده است.

    نمایندگان پارلمان دریافتند که آمار موارد اینچنینی در این صنعت به دلیل «ترس از شکستن سکوت» بسیار بالاست.

    افرادی هم که سکوت خود را می‌شکنند اغلب با مشکلاتی نظیر از دست دادن شغل و درآمد خود مواجه ‌می‌شوند.

    بر اساس این گزارش، زن‌ستیزی تنها به آزار و اذیت محدود نمی‌شود، بلکه نابرابری دستمزد زنان و مردان هم به این موارد اضافه می‌شود.

    نمایندگان پارلمان خواستار اجرای قانونی هستند که بر اساس آن کارفرما نتواند کارمند خود را مجاب به افشا نکردن قرارداد خود کند.

    دولت هم از تمامی شرکت‌های مشغول در این صنعت خواسته که تمام تلاش خود را برای ایجاد یک محیط کاری امن برای زنان بکار گیرند.

  17. وزارت دفاع ایران می‌گوید پرتاب اخیر ماهواره‌ای «با فعالیت نظامی متفاوت است»

    سخنگوی بخش فضایی وزارت دفاع ایران گفته است پرتاب اخیر ماهواره‌ای این کشور به فضا «با فعالیت نظامی متفاوت است».

    احمد حسینی‌مونس، گفته است «فعالیت‌های فضایی و فعالیت‌هایی که در مجموعه وزارت راه و شهرسازی انجام می‌شود کاملا علمی و فناورانه است».

    ایران در هفته جاری اعلام کرد که سه ماهواره را با ماهواره بر سیمرغ با موفقیت به فضا پرتاب کرده است.

    سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و‌آلمان در بیانیه مشترکی اعلام کردند که اقدامات فضایی ایران می تواند به تهران امکان پرتاب تسلیحات و موشک های بالستیک دوربردتر را هم بدهد.

    سخنگوی بخش فضایی وزارت دفاع ایران گفته «ما هم حق داریم از این فرصت استفاده کنیم و در این مسیر منتظر اجازه هیچ کس نخواهیم ماند و این‌ مسیر را با قدرت ادامه می‌دهیم».

    خبرگزاری‌های ایران یکی از این ماهواره‌ها را که توسط آژانس فضایی ایران ساخته شده است به عنوان یک ماهواره «تحقیقاتی» معرفی کرده و گفته‌اند که دو ماهواره کوچکتر برای آزمایش فناوری موقعیت‌یابی جهانی و ارتباطات مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

    بیشتر بخوانید:

    ایران می‌گوید سه ماهواره را با «سیمرغ» در مدار زمین قرار داده است

  18. خبر فوریگزارش‌ها از اعتصاب در سنندج و چند شهر دیگر

    گزارش‌ها از ایران حاکی از اعتصاب کسبه و مغازه‌داران در سنندج، سقز و چند شهر دیگر است.

    روز گذشته، عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کوملە کردستان در واکنش به اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد در ایران در پیامی در شبکه‌ اجتماعی ایکس نوشت «حزب کومەلە کردستان ایران و بسیاری از احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و حقوق بشری کردستان، بعنوان گرامی‌داشت یاران جان‌باختە و اعتراض بە این کشتار، فردا را روز اعتصاب و تعطیل عمومی اعلام می‌کنند.»

    محسن مظلوم، محمد فرامرزی، وفا آذربار و پژمان فاتحی روز گذشته به اتهام همکاری با سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) و تلاش برای خرابکاری در یک واحد صنعتی اعدام شدند. سازمان‌های مدافع حقوق بشر به شدت از روند رسیدگی به این پرونده و اعدام متهمان انتقاد کرده‌اند.

    نهادهای ناظر بر وضعیت حقوق بشر کردستان از جمله هه‌نگاو هم گزارش‌هایی از اعتصاب در چند شهر غربی ایران منتشر کرده‌اند.

    بیشتر بخوانید: واکنش‌ها به اعدام چهار زندانی کرد؛ «زورشان به اسرائیل نمی‌رسد، از مردم انتقام می‌گیرند»

News Navigation