بیست و چهارم
تربت جام، مسجد جامع و مدرسه فیروزشاه
از آنجا که این بنا اخیرا" به تفصیل معرفی شده[1] صرفا" خلاصه ای از ویژ گی های اصلی آنرا در اینجا می آوریم.
محل
تقریبا" در میانه راه مشهد به هرات.[2]
تاریخچه بنا
حرم شیخ احمد ابن ابوالحسن (441536/1141-1049) تاریخچه ساختمانی پیچیده ای دارد که لیزا گلمبک به تفصیل شرح کرده است.[3] آنچه برای تاریخچه بنا اهمیتی حیاتی دارد "پیوست" نسخه ای است قرن پانزدهمی ازمقامات اولاد شیخ جام، متضمن این اطلاعات که "مسجد جامع در ضلع غربی و مدرسه گنبد سبز در ضلع شمالی مزار به دست میر جلال الدین فیروز شاه ساخته شده است. این بناها در سلطنت شاهرخ سلطان طی ماههای سال 846/3-1442 بر پا شد."[4]
حرم دو کتیبه دارد منطبق با نقل قول فوق. در ایوان شرقی مسجد که در غرب آرامگاه شیخ قرار گرفته کاشی کتیبه داری است (لوحه 24.1) که گوید:
عمل عبد الضعیف حاجی زین ابن محمود الجامع شیرازی سنه 846.
رقم همین هنرمند در قاب بند تزئینی کاشی معرق روی دیواری که از ایوان اصلی مجموعه به سمت شمال و گنبدخانه ی معروف به گنبد سبز می رود تکرار شده است. هرچند این یکی با تاریخ 844/1-1440.
بدین ترتیب بسا که شروع ساخت مسجد جامع در غرب حرم در سال 844 هجری که مدرسه تکمیل شد بوده، و همانطور که از "پیوست" و کتیبه ها بر می آید دو سال بعد به اتمام رسیده است.
مدرسه فیروزشاه، به لحاظ تزئینات، در سنت حمایت مهم ترین مقامات در بار شاهرخ قرار می گیرد.مدرسه یوسف خواجه در مشهد ( 843/1439) و مدرسه تومان آغا در کُهسان (444/1-1440) و بنیادهای پیر احمد خوافی در خرگرد و تایباد تقریبا" با بناهای تربت جام هم عضر بوده اند. جلال الدین در میان امرای شاهرخ از همه مهم تر و از 1407 تا 1444م. فرمانده قوا نیز بود. وی در عین حال بانی مسجد و خانقاه و مدرسه ای در هرات نیز بوده است.[5] با این همه در 848/5-1444 مغضوب شد، احتمالا" بدان علت که در بیماری شاهرخ و امر جانشینی وی، به تحریک گوهر شاد، به جای محمد جوکی [6] مورد علاقه شاهرخ، از علاء الدوله حمایت کرد که خواست گوهرشاد بود . وی در همان سال در گذشت و در مدرسه اش در هرات به خاک رفت.[7] با توجه به وجود گنبدخانه تدفینی در مدرسه اش در هرات دشوار بتوان کارکردی مشابه را به گنبد سبز در هرات نسبت داد. از آنجا که دومی پس از مدرسه اش در هرات ساخته شده بسا که آرزو داشت با آرام گرفتن در جوار شیخ احمد از برکت بیشتری برخوردار گردد، اما مغضوب شدن پیش از مرگ،خویشان اش را ناچار به دفن پیکر وی در نزدیک ترین محل مناسب کرد. متأسّفانه به نظر می رسد هیچ گونه حفاری در کف گنبد خانه صورت نگرفته تا معلوم شود آیا سردابی داشته است یا خیر.
مدرسه فیروزشاه
حفاری هائی که سازمان خفاظت در 1975 انجام داده طول اولیه نمای جنوبی را تعین کرده است (ش 24.3، لوحه 24.2). این امر نشان می دهد ساختمان اولیه نامتقارن و کوچک تر از مدرسه های یوسف خواجه، تومان آغا و پیر احمد خوافی بوده است که قبلا" از آنها یاد شد. در قسمت شرقی فضائی برای ایجاد گنبدخانه ای هم اندازه گنبد سبز وجود ندارد. پیش طاق مرکز نمای ورودی به آنچه به احتمال قریب به یقین ایوانی بوده منتهی می شده است، و در قیاس با دیگر مدارس تیموری انتظار می رود سه ایوان دیگر گرد صحن موجود بوده باشد. اما چنان که حد غربی مدرسه را دیوار الف در ش 24.3 و حد شرقی را کنجی بدانیم که در حفاری پیدا شده در آن صورت صرفا" جائی برای ایوان در اضلاع شرقی یا غربی ، یا در واقع حجره های طلاب در حدّ و اندازه های متعارف باقی نمی ماند. تکه ای از دیوار که با زاویه ای 45° به شمال شرق گنبد سبز متصل بود نشان می دهد صحن گوشه ای پخ داشته است. به نظر می رسد یا دیواری جدا کننده در اضلاع شرقی و غربی وجود داشته یا در غیر این صورت این دو ظلع به احتمال قوی به شکلی نامنظم به خارج محدوده نمای جنوبی مشرف بر مقبره امتداد می یافته است. تا این اواخر یک دیوار جداگر جدید در این ضلع از نمای تیموری اولیه به سمت شرق امتداد داشت.[8] در اصل خانقاهی که تیمور ساخته بود در منطقه شرق مقبره شیخ قرار داشت؛ شاید دیوار جداگر مشابهی نه در قرن پانزدهم بدان منتهی می شده بی نظمی های نقشه واقع در پشت خود را پنهان می کرده است.
همچنین یک ویژگی مدرسه فیروز شاه هست که در آنچه تاکنون منتشر شده آمده محل چون و چراست: این فرض که فضای میان صحن مقبره و ایوان جنوبی مدرسه، هشتی مدرسه را تشکیل می داد. گرچه ورودی مدرسه از صحن مقبره با استفاده از طاقچه ای کورِدارای پیشانی در گاه مزّین که در طرفین قسمت فوقانی دیوار بیرون زدگی دارد مشخص شده است، این ورودی به اندازه ورودی هائی که شخص در دیگر مدارس تیموری می یابد و معمولا" ایوان بزرگی دارند تأثیر گذار نیست. چنین ایوانی که بی تردید کتیبه تأسیس جلال الدین را در خود داشت می توانسته به احتمال فراوان در ضلع شمالی یا شرقی مدرسه موجود بوده ، و به هشتی ای که به نوبه خود به مجتمع ورودی متصل بوده منتهی شده باشد.
پس هشتی ای که امروز وجود دارد نمی تواند دالانی پر رفت وآمد بوده باشد و بساکه نمازخانه ای کوچک بوده برای مراقبه که در اختیار زوّار وساکنان مدرسه قرار می گرفته است.
خارج بنا
زین الدین محمود علاوه بر ساخت نمای جنوبی مدرسه همزمان به تجدید روکاری بنای مجاور، گنبد سفید، پرداخت. اسلوب خط بناّئی که در این جا بهر تزئین بیشترنماها به کار گرفته شده به شکلی غیر عادی بی کتیبه است وتنها در رقم استاد کار از کاشی معرق استفاده شده است. گرداگرد بالای نما کتیبه ای بوده با کاشی معرق نما. روی گریو گنبد سبز مقادیر بیشتری از این کاشی ها حفظ شده است ( لوحه24.4). بقایای کاشی کاری روی گنبد آنقدر هست که نشان دهد طرحِ ستاره های هشت پردرهم بافته داشته است (لوحه24.2).
داخل بنا
طاق"هشتی" رابا شبکه سه کنج هائی که پایه ی دوازده پهلوی گنبد را تشکیل می دهد ساخته اند.
طاق زنی گنبد سبز به مراتب پیچیده تر و گرته ای است دقیق ازآرامگاه گوهرشاد و بناهای هم عصرش چون تالار وعظ و خطابه خرگرد و بقعه تایباد ( ش 24.3، لوحه 24.3). البته گنبدِ ما به نسبت آن دو کوچک تر و کم عمق تر است واز همین روست که نمی تواند چون آنها تَاثیرگذار باشد. بر خلاف آن دو، از مقرنس کاری خانه های ناشی از تویزه های متقاطع پرهیز شده است. در عوض با نما بخشی به خانه های شبکه سه کنج ها در زوایای متفاوت و ایجاد بازیِ سایه روشن که در طرح جناغی گرداگرد گنبد انعکاس یافته و تشدید می گردد ایجاد علاقه می شود.
مسجد جامع
از استقرار اولین بنا در جوار آرامگاه شیخ احمد جمعیت روستا، اعمّ از فقیر و زائر، دائما" در افزایش بوده است. جامع قدیمی تری در اوائل قرن چهاردهم بهر جای دادن به بخشی از این فزونی جمعیت ساخته شده بود. بنیادهای متعدد دیگری اضافه شد که قاعدتا" شمار مجاوران را باز هم افزایش داد: خانقاه و مدرسه ای در اوائل قرن چهاردهم، خانقاهی دیگر که تیمور در اواخر قرن چهاردهم ساخت،مدرسه میر شاه ملک در اوائل قرن پانزدهم و سرآخر مدرسه فیروزشاه.[9] واضح است که به جامع جدیدی بهر جای دادن به جمعیت فزاینده نیاز بود. احتمالا" جامع قدیم وضع خوبی نداشت زیرا تصمیم بر این قرار گرفت که آن را در جامع جدید ادغام کنند.
صحن چارگوش است و در محور قبله کم عمق تر است و بسا که همین وضع باعث شده تنها دو ایوان در بنا جای دهند (ش 24.1). پشت ایوان قبله گنبد خانه شبستانی بزرگ قرار دارد. این گنبد نیز از نظام قوس های متقاطع که در گنبد سبز به کار گرفته شده استفاده می کند (شش 2-24.1، لوحه 24.5). اماّ طاق زنی میان قوس های متقاطع با کلیه نمونه های پیشینِ این دست طاق زنی متفاوت است. به جای سه کنج های متصل به ناحیه سه بخشی زیرین، شبکه سه کنجی از طریق روی هم سوار کردن دو مربع با زاویه 22.5° به یکدیگر ونسبت به مربع بزرگتری که آنها را در میان گرفته تشکیل شده است (ش 24.1). تویزه های بیشتر، از سه کنجهائی حاصل می شود که بدین شکل در کنجها چند وجهی شده تا پایه ای شانزده پهلو بهر گنبد تشکیل دهد.
در اساس، این همان نظام طاق زنی است که در گل گنبد ، آرامگاه سلطان محمد عادل شاه در بیجاپور (57-1627) " بزرگ ترین سقف گنبدی موجود،"[10]به کار رفته و نمایانگر استحکام ذاتی آن است.
شبکه سه کنج های سنتی نیز در طاق زنی دو ایوان به کار رفته است. طاقگان زیرین مسجد را به شیوه ای بسیار متفاوت طاق زنی کرده اند. درحالی که دهانه های چسبیده به ایوان و شبستان را با سه کنج های ساده بادبادک شکل طاق زنی کرده اند پوشش سقف دهانه های دیگر با طاق و تویزه صورت گرفته و تویزه ها را با بسط جرزهای هشت پهلو ایجاد کرده اند. تأثیر حاصل شدیدا" کار کردی و پیش درآمد طاق هائی است که در جامع زیارتگاه یافت می شود (لوحه 24.7).
سوای تک کاشی کتیبه داری که در بالا یاد شد هیچ گونه تزئینات کاشی لعابدار در مسجد یافت نمی شود. گرچه شیوه طاق زنی به کار رفته در گنبد خانه های این مسجد و گنبد سبز مرتبطند تفاوت های آندو نمایانگرهمه فن حریفی حاجی زین الدین محمود است.
مصالح
آجر: گنبد سبز، 5*23*23 سانتیمتر، مسجد جامع، 5*4-23*4-23. بند های عمودی نیم سانتیمتر، بند های افقی یک سانتیمتر. ملاط گنبد سبز قهوه ای با ریگ افزوده.
وضعیت
خوب، پس از مرمت اخیر.
تاریخ نگارش
اوت 1973، می 1975، جولای 1978.
تاریخ ترجمه
دو شنبه بیست و نهم مهر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت.
[1]- گلمبک ، "گاهشمار"؛ اُ کین، "تایباد."
2- آدامک، مشهد، ص 657؛ جغرافیای حافظ ابرو، ویراسته ی کراولسکی، ص 40.
3- "گاهشمار."
4- همان، ص 28.
5- در این موارد نگ. آلن، فهرست، شش. 427،465.
6- بارتولد، الغ بیگ، صص 5-144، مطلع السعدین، عبد الرزاق سمرقندی، صص 40-838.
7- مطلع السعدین، عبد الرزاق سمرقندی، ص 840.
8- گلمبک ، "گاهشمار،" لوحه هفدهم ب، ش 1.
9- همان، صص2-41.
10- پی. براون، معماری هند: دوره اسلامی (بمبئی، 1956)، ص 77. نقشه طاقزنی در لوحه 52.
کتابشناسی
علاوه بر منابع مندرج در گلمبک ، "گاهشمار،" شماره 5، و یادداشت های فوق: پوگاچنکوا، زودچستوَ، ص 29 (تشخیص نادرست).
همو، آثار مهم (Chefs-d' oeuvre)، صص47، 3-142، 159(تشخیص نادرست).
هات و هارو، ایران 2، ص 54.
تربت جام، مسجد جامع و مدرسه فیروزشاه
از آنجا که این بنا اخیرا" به تفصیل معرفی شده[1] صرفا" خلاصه ای از ویژ گی های اصلی آنرا در اینجا می آوریم.
محل
تقریبا" در میانه راه مشهد به هرات.[2]
تاریخچه بنا
حرم شیخ احمد ابن ابوالحسن (441536/1141-1049) تاریخچه ساختمانی پیچیده ای دارد که لیزا گلمبک به تفصیل شرح کرده است.[3] آنچه برای تاریخچه بنا اهمیتی حیاتی دارد "پیوست" نسخه ای است قرن پانزدهمی ازمقامات اولاد شیخ جام، متضمن این اطلاعات که "مسجد جامع در ضلع غربی و مدرسه گنبد سبز در ضلع شمالی مزار به دست میر جلال الدین فیروز شاه ساخته شده است. این بناها در سلطنت شاهرخ سلطان طی ماههای سال 846/3-1442 بر پا شد."[4]
حرم دو کتیبه دارد منطبق با نقل قول فوق. در ایوان شرقی مسجد که در غرب آرامگاه شیخ قرار گرفته کاشی کتیبه داری است (لوحه 24.1) که گوید:
عمل عبد الضعیف حاجی زین ابن محمود الجامع شیرازی سنه 846.
رقم همین هنرمند در قاب بند تزئینی کاشی معرق روی دیواری که از ایوان اصلی مجموعه به سمت شمال و گنبدخانه ی معروف به گنبد سبز می رود تکرار شده است. هرچند این یکی با تاریخ 844/1-1440.
بدین ترتیب بسا که شروع ساخت مسجد جامع در غرب حرم در سال 844 هجری که مدرسه تکمیل شد بوده، و همانطور که از "پیوست" و کتیبه ها بر می آید دو سال بعد به اتمام رسیده است.
مدرسه فیروزشاه، به لحاظ تزئینات، در سنت حمایت مهم ترین مقامات در بار شاهرخ قرار می گیرد.مدرسه یوسف خواجه در مشهد ( 843/1439) و مدرسه تومان آغا در کُهسان (444/1-1440) و بنیادهای پیر احمد خوافی در خرگرد و تایباد تقریبا" با بناهای تربت جام هم عضر بوده اند. جلال الدین در میان امرای شاهرخ از همه مهم تر و از 1407 تا 1444م. فرمانده قوا نیز بود. وی در عین حال بانی مسجد و خانقاه و مدرسه ای در هرات نیز بوده است.[5] با این همه در 848/5-1444 مغضوب شد، احتمالا" بدان علت که در بیماری شاهرخ و امر جانشینی وی، به تحریک گوهر شاد، به جای محمد جوکی [6] مورد علاقه شاهرخ، از علاء الدوله حمایت کرد که خواست گوهرشاد بود . وی در همان سال در گذشت و در مدرسه اش در هرات به خاک رفت.[7] با توجه به وجود گنبدخانه تدفینی در مدرسه اش در هرات دشوار بتوان کارکردی مشابه را به گنبد سبز در هرات نسبت داد. از آنجا که دومی پس از مدرسه اش در هرات ساخته شده بسا که آرزو داشت با آرام گرفتن در جوار شیخ احمد از برکت بیشتری برخوردار گردد، اما مغضوب شدن پیش از مرگ،خویشان اش را ناچار به دفن پیکر وی در نزدیک ترین محل مناسب کرد. متأسّفانه به نظر می رسد هیچ گونه حفاری در کف گنبد خانه صورت نگرفته تا معلوم شود آیا سردابی داشته است یا خیر.
مدرسه فیروزشاه
حفاری هائی که سازمان خفاظت در 1975 انجام داده طول اولیه نمای جنوبی را تعین کرده است (ش 24.3، لوحه 24.2). این امر نشان می دهد ساختمان اولیه نامتقارن و کوچک تر از مدرسه های یوسف خواجه، تومان آغا و پیر احمد خوافی بوده است که قبلا" از آنها یاد شد. در قسمت شرقی فضائی برای ایجاد گنبدخانه ای هم اندازه گنبد سبز وجود ندارد. پیش طاق مرکز نمای ورودی به آنچه به احتمال قریب به یقین ایوانی بوده منتهی می شده است، و در قیاس با دیگر مدارس تیموری انتظار می رود سه ایوان دیگر گرد صحن موجود بوده باشد. اما چنان که حد غربی مدرسه را دیوار الف در ش 24.3 و حد شرقی را کنجی بدانیم که در حفاری پیدا شده در آن صورت صرفا" جائی برای ایوان در اضلاع شرقی یا غربی ، یا در واقع حجره های طلاب در حدّ و اندازه های متعارف باقی نمی ماند. تکه ای از دیوار که با زاویه ای 45° به شمال شرق گنبد سبز متصل بود نشان می دهد صحن گوشه ای پخ داشته است. به نظر می رسد یا دیواری جدا کننده در اضلاع شرقی و غربی وجود داشته یا در غیر این صورت این دو ظلع به احتمال قوی به شکلی نامنظم به خارج محدوده نمای جنوبی مشرف بر مقبره امتداد می یافته است. تا این اواخر یک دیوار جداگر جدید در این ضلع از نمای تیموری اولیه به سمت شرق امتداد داشت.[8] در اصل خانقاهی که تیمور ساخته بود در منطقه شرق مقبره شیخ قرار داشت؛ شاید دیوار جداگر مشابهی نه در قرن پانزدهم بدان منتهی می شده بی نظمی های نقشه واقع در پشت خود را پنهان می کرده است.
همچنین یک ویژگی مدرسه فیروز شاه هست که در آنچه تاکنون منتشر شده آمده محل چون و چراست: این فرض که فضای میان صحن مقبره و ایوان جنوبی مدرسه، هشتی مدرسه را تشکیل می داد. گرچه ورودی مدرسه از صحن مقبره با استفاده از طاقچه ای کورِدارای پیشانی در گاه مزّین که در طرفین قسمت فوقانی دیوار بیرون زدگی دارد مشخص شده است، این ورودی به اندازه ورودی هائی که شخص در دیگر مدارس تیموری می یابد و معمولا" ایوان بزرگی دارند تأثیر گذار نیست. چنین ایوانی که بی تردید کتیبه تأسیس جلال الدین را در خود داشت می توانسته به احتمال فراوان در ضلع شمالی یا شرقی مدرسه موجود بوده ، و به هشتی ای که به نوبه خود به مجتمع ورودی متصل بوده منتهی شده باشد.
پس هشتی ای که امروز وجود دارد نمی تواند دالانی پر رفت وآمد بوده باشد و بساکه نمازخانه ای کوچک بوده برای مراقبه که در اختیار زوّار وساکنان مدرسه قرار می گرفته است.
خارج بنا
زین الدین محمود علاوه بر ساخت نمای جنوبی مدرسه همزمان به تجدید روکاری بنای مجاور، گنبد سفید، پرداخت. اسلوب خط بناّئی که در این جا بهر تزئین بیشترنماها به کار گرفته شده به شکلی غیر عادی بی کتیبه است وتنها در رقم استاد کار از کاشی معرق استفاده شده است. گرداگرد بالای نما کتیبه ای بوده با کاشی معرق نما. روی گریو گنبد سبز مقادیر بیشتری از این کاشی ها حفظ شده است ( لوحه24.4). بقایای کاشی کاری روی گنبد آنقدر هست که نشان دهد طرحِ ستاره های هشت پردرهم بافته داشته است (لوحه24.2).
داخل بنا
طاق"هشتی" رابا شبکه سه کنج هائی که پایه ی دوازده پهلوی گنبد را تشکیل می دهد ساخته اند.
طاق زنی گنبد سبز به مراتب پیچیده تر و گرته ای است دقیق ازآرامگاه گوهرشاد و بناهای هم عصرش چون تالار وعظ و خطابه خرگرد و بقعه تایباد ( ش 24.3، لوحه 24.3). البته گنبدِ ما به نسبت آن دو کوچک تر و کم عمق تر است واز همین روست که نمی تواند چون آنها تَاثیرگذار باشد. بر خلاف آن دو، از مقرنس کاری خانه های ناشی از تویزه های متقاطع پرهیز شده است. در عوض با نما بخشی به خانه های شبکه سه کنج ها در زوایای متفاوت و ایجاد بازیِ سایه روشن که در طرح جناغی گرداگرد گنبد انعکاس یافته و تشدید می گردد ایجاد علاقه می شود.
مسجد جامع
از استقرار اولین بنا در جوار آرامگاه شیخ احمد جمعیت روستا، اعمّ از فقیر و زائر، دائما" در افزایش بوده است. جامع قدیمی تری در اوائل قرن چهاردهم بهر جای دادن به بخشی از این فزونی جمعیت ساخته شده بود. بنیادهای متعدد دیگری اضافه شد که قاعدتا" شمار مجاوران را باز هم افزایش داد: خانقاه و مدرسه ای در اوائل قرن چهاردهم، خانقاهی دیگر که تیمور در اواخر قرن چهاردهم ساخت،مدرسه میر شاه ملک در اوائل قرن پانزدهم و سرآخر مدرسه فیروزشاه.[9] واضح است که به جامع جدیدی بهر جای دادن به جمعیت فزاینده نیاز بود. احتمالا" جامع قدیم وضع خوبی نداشت زیرا تصمیم بر این قرار گرفت که آن را در جامع جدید ادغام کنند.
صحن چارگوش است و در محور قبله کم عمق تر است و بسا که همین وضع باعث شده تنها دو ایوان در بنا جای دهند (ش 24.1). پشت ایوان قبله گنبد خانه شبستانی بزرگ قرار دارد. این گنبد نیز از نظام قوس های متقاطع که در گنبد سبز به کار گرفته شده استفاده می کند (شش 2-24.1، لوحه 24.5). اماّ طاق زنی میان قوس های متقاطع با کلیه نمونه های پیشینِ این دست طاق زنی متفاوت است. به جای سه کنج های متصل به ناحیه سه بخشی زیرین، شبکه سه کنجی از طریق روی هم سوار کردن دو مربع با زاویه 22.5° به یکدیگر ونسبت به مربع بزرگتری که آنها را در میان گرفته تشکیل شده است (ش 24.1). تویزه های بیشتر، از سه کنجهائی حاصل می شود که بدین شکل در کنجها چند وجهی شده تا پایه ای شانزده پهلو بهر گنبد تشکیل دهد.
در اساس، این همان نظام طاق زنی است که در گل گنبد ، آرامگاه سلطان محمد عادل شاه در بیجاپور (57-1627) " بزرگ ترین سقف گنبدی موجود،"[10]به کار رفته و نمایانگر استحکام ذاتی آن است.
شبکه سه کنج های سنتی نیز در طاق زنی دو ایوان به کار رفته است. طاقگان زیرین مسجد را به شیوه ای بسیار متفاوت طاق زنی کرده اند. درحالی که دهانه های چسبیده به ایوان و شبستان را با سه کنج های ساده بادبادک شکل طاق زنی کرده اند پوشش سقف دهانه های دیگر با طاق و تویزه صورت گرفته و تویزه ها را با بسط جرزهای هشت پهلو ایجاد کرده اند. تأثیر حاصل شدیدا" کار کردی و پیش درآمد طاق هائی است که در جامع زیارتگاه یافت می شود (لوحه 24.7).
سوای تک کاشی کتیبه داری که در بالا یاد شد هیچ گونه تزئینات کاشی لعابدار در مسجد یافت نمی شود. گرچه شیوه طاق زنی به کار رفته در گنبد خانه های این مسجد و گنبد سبز مرتبطند تفاوت های آندو نمایانگرهمه فن حریفی حاجی زین الدین محمود است.
مصالح
آجر: گنبد سبز، 5*23*23 سانتیمتر، مسجد جامع، 5*4-23*4-23. بند های عمودی نیم سانتیمتر، بند های افقی یک سانتیمتر. ملاط گنبد سبز قهوه ای با ریگ افزوده.
وضعیت
خوب، پس از مرمت اخیر.
تاریخ نگارش
اوت 1973، می 1975، جولای 1978.
تاریخ ترجمه
دو شنبه بیست و نهم مهر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت.
[1]- گلمبک ، "گاهشمار"؛ اُ کین، "تایباد."
2- آدامک، مشهد، ص 657؛ جغرافیای حافظ ابرو، ویراسته ی کراولسکی، ص 40.
3- "گاهشمار."
4- همان، ص 28.
5- در این موارد نگ. آلن، فهرست، شش. 427،465.
6- بارتولد، الغ بیگ، صص 5-144، مطلع السعدین، عبد الرزاق سمرقندی، صص 40-838.
7- مطلع السعدین، عبد الرزاق سمرقندی، ص 840.
8- گلمبک ، "گاهشمار،" لوحه هفدهم ب، ش 1.
9- همان، صص2-41.
10- پی. براون، معماری هند: دوره اسلامی (بمبئی، 1956)، ص 77. نقشه طاقزنی در لوحه 52.
کتابشناسی
علاوه بر منابع مندرج در گلمبک ، "گاهشمار،" شماره 5، و یادداشت های فوق: پوگاچنکوا، زودچستوَ، ص 29 (تشخیص نادرست).
همو، آثار مهم (Chefs-d' oeuvre)، صص47، 3-142، 159(تشخیص نادرست).
هات و هارو، ایران 2، ص 54.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر