هدف پازل آمریکایی اسرائیلی
© AP Photo / Rahmat Gul
آمریکایی ها به بهانه جنگ با طالبان والقاعده 20 سال افغانستان را اشغال کردند تا آخر سر دوباره آن را دو دستی تحویل طالبان بدهند و بروند.
حدود بیست سال پیش بود که عراق را اشغال کردند تا دمکراسی در این کشور برقرار کنند و می بینیم این کشور چه اوضاعی پیدا کرده.
به بهانه مبارزه با داعش به عراق برگشتند و در این کشور مستقر شدند اما تنها کاری که انجام نمی دهند مبارزه با داعش است.
گروه های الحشد الشعبی که داعش را در عراق نابود کردند را هدف قرار می دهند و شهید سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس فرماندهان عملیات ضد داعش را رسما ترور کرده اند.
همه آنهایی که در زمینه ایجاد گروه های تروریستی و تکفیری تحقیق کرده اند به خوبی می دانند سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده آمریکا پس از اشغال افغانستان توسط شوروی و انقلاب اسلامی در ایران به فکر افتاد تا برای مقابله با حضور شوروی در افغانستان و برای مقابله با موج نشأت گرفته از انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام گروه های تکفیری را تشکیل دهد و کاری کند که میان مسلمانان تفرقه ایجاد شود و در نهایت مسلمانان را به جان هم بیاندازند والقاعده را برای همین کار ایجاد کردند.
سال 2003 میلادی آمریکایی ها بدون مجوز سازمان ملل با همراهی انگلیس رفتند و عراق را اشغال کردند و حدود یک ملیون عراقی را به خاک و خون کشیدند و طبیعی بود در کشوری عشیره ای که انتقام حرف اول را می زند هزاران نفر به دنبال انتقام عزیزانشان باشند و خوب این ماجرا زمینه ایجاد گروه های مختلف مقاومت در عراق را فراهم کرد و در نهایت آمریکایی ها مجبور شدند زیر فشار گروه هایمقاومت در سال 2011 از عراق خارج شوند اما آنها توطئه دیگری را برای عراق و منطقه رقم زده بودند.
پس از شکست اسرائیل از مقاومت لبنان در سال 2000 میلادی آمریکایی ها تصور کردند که با اشغال عراق ارتباط مقاومت در سوریه و لبنان با ایران را می توانند قطع کنند و امنیت اسرائیل را تامین کنند تا سراغ ایران بروند، به هر حال پس از اشغال عراق ایران دیگر از همه طرف محاصره می شد.
اما در سال 2006 میلادی اسرائیلی ها شکستی بسیار سخت تر را در جنگ 33 روزه متحمل شدند و آمریکایی ها به خود آمدند ومتوجه شدند به جای اینکه آنها ایران را محاصره کرده باشند این ایران و متحدین ایران هستند که آنها را در تله انداخته اند و محاصره کرده اند.
از آن زمان توطئه جدیدی راه افتاد.
راه اندازی جنگ داخلی در سوریه و عراق میان شیعه ها و سنی ها، جنگی که نیروهای آمریکایی در آن درگیر نباشند و خون مسلمانان منطقه فقط ریخته شود.
برای محقق نمودن این هدف هم دنبال یار قدیمی خود یعنی القاعده باید می رفتند اما با توجه به اینکه مبنای ایدئولوژی القاعده بر مبنای مبارزه با "دشمن دور" بود باید این ایدئولوژی را تغییر می دادند و گروه های تروریستی ای تشکیل می دادند که مبنای ایدئولوژیک فکری شان طبق منافع آمریکا و اسرائیل باشد و اینبار بحث ایدئولوژی مبارزه با "دشمن نزدیک" را مطرح کردند و بخش هایی از القاعده را جدا کردند و به آنها ایدئولوژی جدید را تزریق کردند که مبنای آن این بود که آزادی سرزمین های اسلامی فقط زمانی محقق می شود که مسلمانان از شر رهبران و نظام ها و حکومت های موجود که به باورشان دست نشانده استعمار هستند خلاص شوند و یکی از این مسایل نابودی شیعیان می باشد.
آمریکایی ها و اسرائیلی ها با استخدام مزدوران فعال در این راستا موفق شدند در سوریه جنگ داخلی راه بیاندازند و در عراق هم گروه تروریستی داعش را بر اساس همین باورها ایجاد کنند.
خیلی نمی خواهم اطاله کلام کنم چون ماجرا بسیار مفصل است اما با توجه به اینکه طرح آنها مبنی بر تصرف عراق و سپس حمله به ایران توسط داعش شکست خورد آنها طرح جدیدی را راه انداختند و آن ایجاد داعش جدید به نام داعش خراسان در افغانستان بود.
این گروه توسط موساد اسرائیل و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سازماندهی و تشکیل شد و اکثر فرماندهان آن همان هایی هستند که در عراق شکست خوردند و آمریکایی ها آنها را هلیبرد کردند و به افغانستان منتقل نمودند.
همزمان با خروج آمریکایی ها از افغانستان به یکباره گروه تروریستی داعش خراسان خودنمایی کرد.
قبل از خروج آمریکا این گروه خودنمایی نمی کرد چون هر عمل تروریستی ای که انجام می داد می توانست موجب آن شود که واکنش بر علیه آمریکایی ها در افغانستان در پی داشته باشد.
اصرار آمریکایی ها و اسرائیلی ها برای استفاده از شهروندان کشورهای دیگر مثل تاجیکستان برای انجام اعمال تروریستی هم به این دلیل می باشد که آنها میخواهند نه فقط روی بحث شیعه و سنی کار کنند بلکه می خواهند روی ایجاد تفرقه میان اقوام دارای اصالت تمدن ایرانی نیز کار کنند.
خیلی به بیانیه ها و یا اظهارات سخنگویان آمریکایی نباید توجه داشت، هر چه می گویند بر عکس آن صحبت دارد.
هیچ وقت هم نباید تصور کرد که می توان با آمریکایی ها صلح و توافق و همکاری داشت.
آیا به یاد دارید که اشرف غنی و دولت وی چه قدر به آمریکایی ها خوش خدمتی می کردند.
آخرش چه شد؟
معلوم شد که آمریکایی ها همزمان داشتند در قطر با طالبان مذاکره می کردند تا امنیت خروج نیروهایشان در افغانستان را تامین کنند و بعد متحد خود را بفروشند و از آنجا خارج شوند.
جالب اینکه عاقبت همه متحدان آمریکا طی سالهای قبل همه به همین شکل بوده.