۱۴۰۴ مرداد ۳, جمعه

 

یحیی عدل (زادهٔ ۱۲۸۷ در تبریز – درگذشتهٔ ۱۴ بهمن ۱۳۸۱ در تهران)[۱] جراح ایرانی بود که وی را «پدر جراحی نوین و علم بی‌هوشی ایران» می‌نامند.[۲]

زندگی‌نامه

یحیی عدل در سال ۱۲۸۷ در تبریز متولد شد. پدرش یوسف‌خان مکرم‌الملک مدتی نایب‌الایاله آذربایجان بود.[۲] محمدولی فرمانفرمائیان و حبیب نفیسی شوهر خواهران عدل و مصطفی عدل، بنیان‌گذار دادگستری نوین در ایران و احمدحسین عدل، وزیر کشاورزی و مؤسس دانشکده کشاورزی کرج، پسرعموهای او بودند.

وی تحصیلات دبستان را در مدرسه حکمت تبریز به پایان برد و تحصیلات دبیرستان را به سبب انتصاب پدر به عنوان حاکم کرمانشاه در این شهر انجام داد. وی مدتی از تحصیل بازماند تا سرانجام پدرش به هزینه شخصی وی و برادرش را به فرانسه فرستاد. او در پاریس تحصیلات دوره متوسطه را در رشته‌های فلسفه و ریاضی به پایان رساند و پس از مدتی تحصیل در دانشکده ریاضی، به تشویق عمویش وارد دانشکده پزشکی پاریس شد. پس از پایان به مدت دو سال دستیار گرگوار و رئیس درمانگاه بود. در این مدت وی به رشته جراحی روی آورد. عدل چندین سال در رشته جراحی عمومی و اورولوژی مطالعه کرد. او در سال ۱۳۱۷ پایان‌نامه خود را دربارهٔ درمان آدنوپاتی سلی از تصویب گذراند و موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پاریس شد. او پس از موفقیت در کسب درجه لوره آ در سال ۱۳۱۸ ش و درست یک ماه پیش از شروع جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت.[۳]

پس از بازگشت به ایران او در دانشکده پزشکی استخدام شد و استادی کرسی جراحی عمومی و ریاست بخش جراحی بیمارستان سینا به وی واگذار شد. در آن زمان کمبود جراح در ایران باعث شده بود که وی حتی تا چندین جراحی در روز انجام دهد.[۴]

رفت‌وآمد عدل با مقامات بلند کشور و دربار پهلوی او را تبدیل به شخصیتی سیاسی کرد و باعث شد تا بعد از کناره‌گیری اسدالله علم به دبیرکلی حزب مردم منصوب شود. او همچنین در سال ۱۳۴۲ به سناتوری مجلس سنای ایران رسید و تا چهار دوره این مقام را حفظ کرد.

دختر او، کاترین عدل که با بهمن حجت کاشانی برادرزاده سپهبد کاشانی ازدواج کرده بود، به مبارزه مسلحانه با دولت وقت ایران روی آورد و سرانجام در درگیری با ساواک در سوم اردیبهشت ۱۳۵۴ کشته شد. با این همه این واقعه هیچ تأثیری در روابط عدل با دربار نداشت و وی تا زمان انقلاب در زمره پزشکان معتمد دربار به‌شمار می‌آمد.[۵]

او مکتبی در ایران پایه‌گذاری کرد که به مکتب عدل شهرت دارد. شاگردانش قبل از انقلاب مجله‌ای به نام ''مکتب عدل'' به صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی محمد قاسمی منتشر می‌کردند که حاوی آخرین اطلاعات علمی در این رشته بود.[۶]

بزرگ‌ترین هنر عدل آن بود که ترس جراحان را از عمل جراحی از میان برد و به آنان اعتماد به نفسی داد که به جراحی روی آورند و موفق شوند. البته تکنیک‌های جدید و پیدایش آنتی‌بیوتیکها نیز به موفقیت‌های جدید در جراحی و شهرت او کمک بسیاری کرد.[نیازمند منبع]

یحیی عدل در ۱۴ بهمن ۱۳۸۱ در سن ۹۴ سالگی درگذشت و در بهشت زهرای تهران آرامگاه شماره ۶۹۰ به خاک سپرده شد. خانه موروثی یحیی عدل به عنوان یکی از آثار ملی ثبت و بازسازی شده‌است.

جستارهای وابسته

·       خانه پروفسور عدل

·       رویداد خرم‌دره

پانویس

1.       [۱]

2.     «نسخه آرشیو شده» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۹ آوریل ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲ ژانویه ۲۰۱۰.

3.     «زندگی نامه دکتر یحیی عدل، پدر جراحی نوین و علم بیهوشی ایران». .:: مسير ايراني ::. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۱۲-۱۴.

4.     http://www.elib.hbi.ir/persian/ISLAMIC-CULTURE&CIVILIZATION/200-LECTURE/006.htm%7C[پیوند مرده] زندگینامه یحیی عدل، معاونت پژوهش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

5.     عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطیت تا انقلاب اسلامی، ۱۳۷۲ خورشیدی.

6.     «مکتب عدل، مجله». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ سپتامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱.

منابع

·       ایران درایران

·       عاقلی، باقر (۱۳۸۳)، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)، تهران: نشر گفتار با همکاری نشر علم

پیوند به بیرون

·       مصاحبه با یحیی عدل: قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم

ایرانیان دارای لقب پدر یا مادر در یک زمینه

پزشکی

ورزش

علم

صنعت

کشاورزی

هنر

موسیقی

تاریخ

ادبیات

سایر

رده‌ها

  • این صفحه آخرین‌بار در ۱۳ مارس ۲۰۲۵ ساعت ۱۴:۱۰ ویرایش شده است.

 

یحیی عدل

تعداد بازدید:۹۹۸۶ 
یحیی عدل

سال و محل تولد: ۱۲۸۷، تهران

وفات۱۳۸۱

رشته تخصصی: پزشکی

یحیی عدل استاد کرسی جراحی عمومی دانشکده پزشکی تهران، رئیس درمانگاه و دستیار پروفسور گرگوار فرانسه و رئیس بخش جراحی بیمارستان ابن سینا است.
در خانواده‌ی او، تحصیل در اروپا مرسوم بود و یحیی نیز از این قاعده مستثنی نبود، بنابراین برای تحصیلات مدرن راهی اروپا شد. وی در پاریس به تحصیلات دوره متوسطه در رشته‌های فلسفه و ریاضی پرداخت و سپس سر از دانشکده پزشکی پاریس درآورد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، رشته جراحی توجه‌اش را جلب کرد و به مدت چند سال در رشته جراحی عمومی و اورولوژی مطالعه و تحقیق کرد. پایان‌نامه‌ی درخشان ایشان پیرامون درمان آدنوپاتی سلی موفق به دریافت مدال نقره از دانشکده پاریس شد. استاد یحیی عدل پس از بازگشت به ایران، تدریس در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران را آغاز کرد. آن استاد بزرگ، در انجام جراحی‌های مهم و حساس، سرآمد دوران خویش بود و عنوان «جراح معجزه‌گر» و «اولین جراح ایران» را به خود اختصاص داده بود. جامعه‌ی علمی و پزشکی، آمدن علم نوین جراحی به ایران را مدیون کوشش‌های دکتر عدل می‌دانند و از مکتبی تحت‌عنوان مکتب جراحی عدل سخن می‌گویند. همچنین به واسطه‌‌ی اعتماد به شاگردان‌اش برای سپردن تیغ جراحی به آن‌ها، دوره مدرن دستیاری در ایران توسط ایشان آغاز شده و جراحان برجسته‌ای در محضر آن جراح نامی آموزش و پرورش یافتند. او همیشه می‌گفت: من نمی‌دانم این مرض من است یا حسن من که هرچه می‌دانم و بتوانم به شاگردانم باید یاد بدهم، شما هم همین‌طور باشید. این جمله بیان‌گر این است که آن جراح معجزه‌گر به راستی هر آن‌چه از دانش در گنجینه‌ی وجود خود داشته را با تواضع و گشاده‌دستی به شاگردان جویای علم خود می‌داده و آن‌ها را از دانش بی‌کران خود بهره‌مند می‌‌کرده است. آن پزشک والامقام با استخدام متخصصین بی‌هوشی از خارج، با موفقیت و سربلندی عمل‌های ناممکن را ممکن کرد و بی‌هوشی به روش‌های جدید را رواج داد. از ویژگی‌های خاص آن جراح افتخارآفرین، حضور در جلسه مشاوره‌های پزشکی است. ایشان در هر ساعت از شبانه روز که ضرورت داشت در بالین بیمار و در جایگاه مشاور حضور پیدا می‌کرد و حتی اگر جراح اول مرتکب اشکال شده بود، مسئولیت آن را می‌پذیرفت.
«انفارکتوس روده فرانتر»، «سمیولوژی جراحی»، «هیداتیوز، بیماری هیداتی» از کتاب‌های دکتر یحیی عدل است. آن جراح سرشناس دارای مقاله‌هایی پیرامون فیبروم جدار رحم، فیستول کیسه صفرا و انفارکتوس معاء دقاق است.

 

مشاهیر دانشگاه تهران