۱۴۰۴ تیر ۲۵, چهارشنبه

دریغ و درد! ننگ و نفرین ابدی بر صهیونیزم و بانیان انگلیسی و حامیان امریکایی اش. سحر نزدیک است.

 

عکس‌های محمد بالابلوکی از مهاجران اخراجی افغان؛ «عروسکم ایرانی است، می‌خواهم با من مهاجر شود»

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

    • نویسنده,ناجیه غلامی
    • شغل,بی‌بی‌سی

یک روز گرم تیرماه است در مرز اسلام‌قلعه و دوغارون؛ نقطه‌ای که افغانستان و ایران در آن به هم می‌رسند. اتوبوس‌ها بی‌وقفه از راه می‌رسند. با مسافرانی که از ایران آمده‌اند. نه با میل خود که با اجبار. آن‌ها را با شتاب سوار کرده‌اند و حالا، در این نقطه‌ مرزی رها می‌کنند. باد شدید می‌وزد، ذرات گرد و غبار را به هوا می پراکند و دید را تیره و تار کرده است.

در میان گرد و غبار دختری نوجوان از یکی از اتوبوس ها پیاده می‌شود. بهت‌زده به اطراف نگاه می‌کند. ناگهان جیغ می‌کشد و با دست‌هایش به سر و صورتش می‌کوبد. به لهجه‌ ایرانی می‌گوید «خدایا من را به چه جهنمی فرستادی؟»

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

اینجا، نقطه‌ صفر مرزی است. بر اساس گزارش‌ها، تنها در یک روز، بین سی تا چهل هزار مهاجر افغان را، که به اجبار از ایران اخراج شده‌اند، با صفی طولانی از اتوبوس‌ها به این نقطه می‌آورند. دمای هوا بین ۴۳ تا ۴۵ درجه است. خیمه‌های سازمان ملل که برای پذیرش حداکثر هفت تا ده هزار نفر طراحی شده‌اند، اکنون با موج عظیم تازه‌ای از مسافران مواجه‌اند؛ مسافرانی تشنه، گرسنه و خسته. بسیاری حتی فرصت جمع‌ کردن وسایل شخصی‌شان را نداشته‌اند، و برای خیلی‌هایشان، این اولین‌بار است که افغانستان را به چشم می‌بینند.

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

محمد بالابلوکی، عکاس هراتی، برای ثبت این وقایع به مرز اسلام‌ قلعه آمده است. او پیرمردی را می‌بیند که با عصا، گوشه‌ای نشسته و پریشان و به شدت نگران است. پیرمرد می‌گوید: «برای پیاده‌روی از خانه بیرون رفته بودم… توی خیابان من را گرفتند و بردند اردوگاه و حالا اینجا هستم. همسر و دخترانم از حالم خبر ندارند». او از عکاس می‌خواهد که موبایلش را به او قرض بدهد تا به دخترش زنگ بزند. اما بعد از لحظاتی مکث با سرخوردگی می‌گوید: «شماره‌اش یادم نیست».

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

اکثر کسانی که به اینجا آورده شده‌اند، هنوز سیم‌کارت‌های ایرانی دارند و تقریبا هیچ‌کس را در این سوی مرز، در افغانستان، نمی‌شناسند. خیلی‌ها بدون پول و با دست خالی آمده‌اند. دستمزدشان نزد کارفرما یا صاحب‌خانه مانده و آن‌ها را ‌دست خالی به مرز رسانده‌اند. سازمان ملل کمک مالی اندکی می‌دهد تا مهاجران بتوانند با آن، خود را به شهرهای مورد نظرشان در داخل افغانستان برسانند. اما برای دریافت همین کمک ناچیز، بسیاری ساعت‌ها، و حتی روزها در صف ایستاده‌اند. برخی به‌دلیل گرمای شدید هوا، از صف خارج شده‌اند یا بی‌آنکه چیزی بگیرند، ناگزیر رفته‌اند.

محمد بالابلوکی، عکاس هراتی، در عکس‌هایش استیصال مهاجرانی را ثبت کرده که با کودکان‌شان، زیر آفتاب سوزان مرز، رها شده‌اند؛ مهاجرانی که در آن لحظه به هیچ‌چیز جز فرار از آفتاب و یافتن سایه‌ای برای فرزندان‌شان فکر نمی‌کنند.

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

پدر و مادری، دو طرف پتویی را گرفته‌اند و با آن، برای چهار کودک‌شان سایه‌بانی کوچک ساخته‌اند. خبرنگار می‌گوید آن‌ها ساعت‌ها، در حالی که خودشان زیر گرما عرق می‌ریختند، مشغول سایه‌بانی از فرزندان‌شان بودند. کودکان، از ترس و خستگی، در زیر آن سایه‌ موقت، خود را به یکدیگر چسبانده‌اند و اطراف را با نگاهی مضطرب تماشا می‌کنند، اولین تصاویری که از افغانستان دیده‌اند؛ سرزمینی که قرار است از این پس خانه و وطن‌شان باشد.

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

دختری هشت ‌نه ‌ساله، با عروسکش آمده است. می‌گوید: «تا زنده‌ام، عروسکم با من خواهد بود. عروسکم ایرانی‌ست، و حالا که من مهاجر شدم… اون هم باید با من مهاجر بشه.»

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

جنگ دوازده‌روزه‌ اسرائیل و ایران، بُعد تازه‌ای به مشقت زندگی مهاجران افغانِ ساکن ایران افزوده است.

مهاجرانی که به اردوگاه‌های مرزی منتقل شده‌اند، می‌گویند «این روزها نه فقط در رسانه‌های رسمی، که در کوچه و خیابان هم، مردم به آن‌ها اتهام جاسوسی برای اسرائیل می‌زنند و می‌خواهند هرچه زودتر به کشورشان بازگردند.» یکی از آن‌ها می‌گوید: «ما در ایران چاه‌کنی کردیم، بنایی کردیم، کفش دوختیم، نظافت کردیم…جاسوسی پیشه‌ای نیست که برایش تجربه‌ای داشته باشیم.» بسیاری از بازگشتگان می‌گویند: «شاید اخراج از ایران، آن‌ قدر هم دردناک نبود، اگر با توهین، تحقیر، کتک و ناسزا همراه نمی‌شد.»

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

مردم محلی در هرات و دیگر ولایت‌های افغانستان، حالا خودشان دست‌ به‌ کار شده‌اند تا با توان اندک‌شان به مهاجران تازه‌ بازگشته از ایران کمک کنند. آن‌‌ها آب و مواد غذایی می‌رسانند و روزانه تلاش می‌کنند صدها نفر را با خودروهای شخصی، از مرز به شهرها منتقل کنند. اما با ادامه‌ روند بی‌رویه‌ اخراج افغان‌ها از ایران، نگرانی‌ها از بروز یک بحران انسانی بزرگ افزایش یافته؛ در افغانستانی که همین حالا با فقر، خشکسالی و گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

اخراج مهاجران افغان از ایران

منبع تصویر،Mohammad Balabuluki

این گزارش بر اساس گفت‌وگو با محمد بالابلوکی تهیه شده؛ عکاس هراتی که این روزها در مرز اسلام‌قلعه عکاسی می‌کند. وقتی از او می‌پرسم آیا تاکنون با چنین صحنه‌ای روبرو شده بود، بغض‌اش می‌شکند. می‌گوید: «دو سال پیش، زلزله‌ مهیبی را درهرات پوشش دادم که نزدیک به دو هزار نفر در آن جان باختند. اما دیدن هزاران نفر سرگردان و بی پناه در مرز، در بدو ورود به سرزمینی که نه می‌شناسند و نه می‌خواهند در آن باشند…برای من حتی از آن زلزله هم سخت‌تر و دردناک‌تر بود.»