پر از خود. [ پ ُ اَ خوَد / خُدْ ] (ص مرکب ) متکبر. پرمدّعا. پراِدعا. مُختال . مغرور. خودپسند. کله پرباد:تو از خود پُری زان تُهی می روی .سعدی .