در 'مسیر پیامبری'؛ رابطه خدا و پیامبر از نگاه صدیقه وسمقی
- مسعود آذر
- بیبیسی
ماه گذشته کتابی در اینترنت از صدیقه وسمقی منتشر شد که بازتاب زیادی بین نواندیشان دینی در داخل و خارج از ایران داشت. کتاب "مسیر پیامبری" جدیدترین نوشته این نواندیش دینی است که به گفته خودش نگاهی تازه به مقوله پیامبران و ارتباط آنان با خدا دارد.
صدیقه وسمقی که تحصیلات فقه و حقوق اسلامی دارد، در گذشته به عنوان شاعر و فعال سیاسی و مدنی معرفی میشد اما در دو دهه اخیر بخصوص با انتشار کتاب هایی نظیر "زن،فقه، اسلام"، "بضاعت فقه" و "بازخوانی شریعت" چهره تازهای از او در عرصه اجتماعی و دینی ظهور و بروز کرده و حالا او بیشتر به عنوان یک نواندیش دینی شناخته میشود که نوک پیکان انتقادهایش به سوی فقه و فقیهان، نابرابریهای حقوق زنان و حالا به سوی پیامبران توحیدی نشانه رفته است.
در سالهای اخیر با انتشار هریک از کتابهای خانم وسمقی زاویه و نقاط اختلاف او با حکومت دینی و فقها بیشتر شد و حالا با انتشار کتاب "مسیر پیامبری" سنگ بنایی گذاشته و فرضیاتی را مطرح کرده که نواندیشان دینی به آن ایراد میگیرند و بعضی از آنها، خانم وسمقی را "پیامبری جدید" خطاب میکنند.
وسمقی و مسیر پیامبری
جمله آغازین کتاب مسیر پیامبری با این عبارت شروع میشود که "این حکم خداوند است. این فرمان خداست. خواست خدا چنان است. دستور شریعت چنین است".
صدیقه وسمقی در همان ابتدای کتاب روشن میکند که به دنبال رد پاهای اینگونه جملات میگردد که " خداوند، کی، چگونه و به چه کسی فرمان خود را ابلاغ کرده" و او در این کنکاش و جستجوگری، ردپایی از خدا نمیبیند و میپرسد اگر خداوند چنین فرمانی نداده پس این جملات از کجا میآید؟
صدیقه وسمقی در مقدمه کتاب با اشاره به تفاوت ادیان میگوید هزاران سال است که انسانها براین باورند که یک نیروی آسمانی درصدد ایجاد رابطه با انسان بوده و از آن طریق میخواسته انسان را هدایت کند و به رستگاری برساند اما چرا این رستگاری محقق نشده و چرا هیچ کدام از ادیان نتوانستهاند یکدیگر را قانع کنند.
او به طور مشخص دین اسلام را مثال میزند که فقها پس از سیزده قرن نتوانستهاند با قوانینی که به گفته آنها سرچشمه الهی دارد، باعث رستگاری مردم شوند.
کتاب "مسیر پیامبری" با بررسی تاریخی ادیان توحیدی و غیرتوحیدی به طور مشخص میگوید "وجود انبیای الهی از آغاز خلقت آدم، صرفا یک ادعا است که با گزارههای تاریخی و یافتههای علمی سازگاری ندارد" و نتیجه میگیرد "پیامبری نهادی برساخته انسان است".
او در صفحه ۱۴۲ کتاب مینویسد "من وحی را نه انکشاف خداوند بلکه انکشاف فهم انسان از خدا و هستی میدانم" و بر این باور است که مسیر پیامبری از بالا به پایین نیست و از پایین به بالا است و به عبارتی این موضوع را که پیامبران برگزیده خداوند هستند، رد میکند و میگوید آنچه پیامبران به عنوان وحی به مردم گفتهاند صحت ندارد و یا امکان تایید آن وجود ندارد از این رو آنچه به عنوان "وحی" از جانب خدا مطرح میشود درست نیست و هیچ دلیل و سند قطعی نداریم که بگوید خدا، قصد انتقال پیامش را داشته به جز گفته پیامبرانی که خودشان را برگزیده خداوند دانستهاند.
صدیقه وسمقی به گفته خودش دهها سال براین باور بوده که پیامبران برگزیدگان خداوند هستند و دهها مقاله و مطلب براین اساس نوشته اما حالا معتقد است که انسان در پی ارتباط با خدا بوده و " هر انسانی چنین مسیر سختی را طی کند، برای مردم خویش پیامآور خواهد شد".
او در صفحه ۹۹ کتابش آورده است: "معتقدم پیامبران راه را خود برگزیدند... و با فرمان خدا به خلوت نرفتند".
این پژوهشگر دینی در بخش دیگری از کتاب میپرسد اگر خداوند به دنبال هدایت انسانها است چرا این هدایت شامل همه انسانها در همه نقاط زمین نبوده و یک منطقه مشخص را شامل میشود، چرا در بین پیامبران، زنان جایگاهی ندارند و با اشاره به آموزههای ادیان توحیدی که مقدس شمرده میشوند، میگوید بسیاری از این آموزهها به درد انسان امروز نمیخورد و دست و پای بشر را بسته و به ناچار شارعان دینی دست به تفسیر و تحلیل آنها زدهاند تا آنها را "امروزی" کنند.
او به طور مشخص با اشاره به آیات متعدد قرآن از جمله زنان و بردگی، میگوید به دنبال بیارزش کردن جایگاه پیامبران نیست اما وقتی این آیات نیاز به تفسیر پیدا میکنند به این معنی است که "این پیام دارای ضعف و ایراد است و قابل تعمیم به عصر امروز نیست و ما باید دیدگاهمان را نسبت این کتابهای مقدس تغییر دهیم."
منتقدان "مسیر پیامبری" چه میگویند
از زمانی که از انتشار کتاب مسیر پیامبری میگذرد مقالات، نوشتهها و مصاحبههایی در رد فرضیههای این کتاب نوشته شده است.
مصطفی حسینی طباطبایی از نویسندگان و پژوهشگران دینی هفته گذشته با انتشار ویدیویی، فرضیه خانم وسمقی را "خطرناک" توصیف کرد و آن را وسیلهای برای مدعیان دروغین پیامبری خواند و بهانهای برای ظهور پیامبران جدید دانست. او معتقد است نویسنده کتاب پیامبری، خدای پیامبران را درست نشناخته و آنچه نوشته از همین برداشت های غلط از خداوند بوجود آمده است.
آقای حسینیطباطبایی میگوید: خدایی که خانم وسمقی میشناسد صامت، خاموش و بدون هدایت است و خدای کاملی نیست و رو به تکامل دارد. این نویسنده خانم وسمقی را یک "پیامبر جدید" میخواند که دیدگاههای او درباره قرآن و پیامبران اشتباه است و فرضیه او آشفته و به هم ریخته است.
ماه گذشته در "حلقه دیدگاه نو" که محلی برای تضارب آرای نواندیشان دینی در فضای مجازی است، جلسه سه ساعتی با حضور خانم وسمقی و شماری از محققان و نویسندگان دینی برگزار شد. در این جلسه یاسر میردامادی از جمله کسانی بود که کتاب مسیر پیامبری را نقد کرد و گفت یک اصل روش شناختی است که برای حل یک مشکل، باید متناسب با همان میزان مشکل، دست به اصلاح زد و به عبارتی وقتی ماشینی پنجر میشود نباید موتور ماشین را تعمیر کرد.
این پژوهشگر دینی براین باور است که خانم وسمقی برای حل مساله خشونت دینی و آیاتی از قرآن که با شرایط امروز سازگاری ندارد کل صورت مساله را عوض کرده و موضوع وحی را سراسر بشری کرده تا بتواند پاسخی به سوالات بدهد.
آقای میردامادی میگوید با مدل سنتی وحی، که قرآن را "عین" کلام خدا میداند موافق نیست و یک راه حل وسط را پیشنهاد میکند که هم خداوند نقش فاعلی را در انتقال وحی دارد و هم پیامبران به مرحلهای از تجربه میرسند که شایسته دریافت وحی میشوند.
صدیقه وسمقی در پاسخ میگوید او به دنبال راهحل نبوده و قصد داشته به عنوان یک پژوهشگر نتیجه تحقیقش را منتشر کند. او با اشاره به نظریات نواندیشان دینی معاصر گفته است: "در عین اینکه هیچ دلیلی برای اثبات وجود وحی نیست اما به دنبال کم و کیف وحی نبوده و متفکرانی مانند محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش درباره وحی توضیحاتی دادهاند و یکی قرآن را محصول وحی دانسته و یکی نیز رویای رسولانه دانسته اما من فقط خواستهام مسیر پیامبری را بررسی کنم."
بعضی از حاضران این جلسه همانند محسن آرمین از پژوهشگران دینی بر این باور بودند که استدلال خانم وسمقی پایه و اصول محکمی ندارد و برداشتی که او از آیات قرآن کرده به تعبیر گروه داعش از قرآن نزدیک میشود و به نوعی پیامبران را "دروغگوهای دوست داشتنی" میداند.
صدیقه وسمقی در پاسخ به این سوالات میگوید: "من خدا باورم اما خدا را نمیشناسم و نمیتوانم با قطعیت بگویم خدا با انسان ارتباط برقرار کرده است و مکانیزم این ارتباط را نمیشناسم."
او همچنین گفته است: "من پیامبران را دروغگو نمیدانم وگرنه باعث فرهنگسازی و تاریخسازی نمیشدند اما اگر بخواهید آیات قرآن را که میگوید با مشرکان جنگ کنید، زنان زناکار را شلاق بزنید و دست سارق را قطع کنید،را اجرا کنید به همان تفسیر داعش از قرآن میرسید و زمانی که میخواهید فهم متفاوت از این آیات ارائه دهید آن وقت متن قرآن، الهی نیست و عبور از متن است."
صدیقه وسمقی در پاسخ به این سوال که چه نسبتی با اسلام دارد میگوید موحد و خداپرست است و به سنت اسلام نماز میخواند اما خودش را محدود به اسلام نمیداند و از هر فرهنگ و آیینی که مفید باشد بهره میگیرد و خط کشی بین ادیان باید برداشته شود.