۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

آواها نواها و سازهای کرمان

موسیقی نواحی به عنوان بخشی مهم از میراث شفاهی مناطق مختلف، همواره مورد توجه و علاقه ویژه فرهنگ پژوهان و مردم شناسان بوده است. شاید دلیل اصلی این توجه این است که موسیقی نواحی آیینه ای است تمام نما از زندگی مردم هر ناحیه، به طوری که با قاطعیت می توان گفت با بررسی موسیقی هر منطقه، به راحتی می توان با ساختار زندگی، آداب، ارزش ها و سایر ویژگی های آن آشنا شد.

موسیقی نواحی به عنوان بخشی مهم از میراث شفاهی مناطق مختلف، همواره مورد توجه و علاقه ویژه فرهنگ پژوهان و مردم شناسان بوده است. شاید دلیل اصلی این توجه این است که موسیقی نواحی آیینه ای است تمام نما از زندگی مردم هر ناحیه، به طوری که با قاطعیت می توان گفت با بررسی موسیقی هر منطقه، به راحتی می توان با ساختار زندگی، آداب، ارزش ها و سایر ویژگی های آن آشنا شد. در حال حاضر با هجوم همه جانبه فرهنگ بیگانه به تمام نقاط ایران، موسیقی نواحی و به طور کلی میراث شفاهی و فرهنگی ایران زمین در معرض نابودی و فراموشی قرار گرفته است. یکی از نتایج سوء و جبران نشدنی این رویداد این است که جوانان هیچ تمایلی به ادامه راه بزرگان خود ندارند و کورکورانه به تقلید از فرهنگ غربی می پردازند. به این ترتیب می توان هنرمندان موسیقی نواحی امروز را آخرین نسل از خنیاگران نواحی ایران دانست. متأسفانه باید به این واقعیت اعتراف کرد که با رفتن هر یک از این هنرمندان، بخش قابل توجهی از میراث فرهنگی ایران زمین از میان خواهد رفت. این افراد بیشتر از آنچه می گویند می دانند و به هیچ وجه اهل حرف و حاشیه نیستند. در شرایط حاضر هیچ ارگانی در کشور خود را متولی حفظ و تقویت این هنر مقدس نمی داند و اگر هم می داند، هیچ کار اساسی در این زمینه انجام نداده و حداکثر کار خود را به برگزاری چند جشنواره بی اثر و در مواردی بد اثر خلاصه کرده است. اگر اوضاع به همین منوال ادامه داشته باشد، تا یکی-دو دهه دیگر، موسیقی نواحی را فقط در آرشیوها و موزه ها باید پیدا کرد. من بشخصه معتقدم راه های زیادی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان جلوی این فاجعه فرهنگی را گرفت.

در میان استان های کشور، کرمان به عنوان پهناورترین استان منبعی است عظیم از موسیقی و سازهای نواحی. وسعت زیاد این استان و هم جواری آن با استان های هرمزگان، فارس، یزد، خراسان و سیستان و بلوچستان و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری موسیقی و فرهنگ این استان در تقابل با نواحی هم جوار و همچنین وجود اقوام و ایلات مختلف که هر یک دارای آداب و رسوم مخصوص خود هستند، باعث گردیده تنوع فرهنگی و موسیقایی چشمگیر و حیرت انگیزی را در این استان شاهد باشیم.شاید اولین قطعه موسیقایی که هر کس در زندگی می شنود لالایی باشد. لالایی ها در استان کرمان با توجه به تفاوت های فرهنگی و گویش های منطقه ای با تنوع بسیار زیادی اجرا می شود، چون به نظر می رسد برای کودک فقط بار موسیقایی لالایی و آرامش یافتن او از شنیدن فرکانس های منظم حاصل، قابل استفاده است. اشعار لالایی ها بیشتر درد دل ها، بیان رنج ها و ابراز محبت هایی است که مادران برای فرزندان خود داشته اند، بدون اینکه توقع درک و فهمی واقعی را از طرف مقابل خود داشته باشند. این لالایی ها را می توان بر اساس گویش اشعار و فرم های اجرایی به قسمت های مختلفی تقسیم کرد. برای مثال اشعار لالایی های اطراف رودبار به علت روحیه جنگاوری و حماسی منطقه بیشتر به موضوع جنگ یا دلاوری می پردازند، ولی در بین عشایر منطقه موضوع اشعار بیشتر کوچ و غربت و انتظار است.

اکنون دیگر با تهاجم فرهنگی و تغییر نوع زندگی خانواده ها و کم رنگ شدن گویش محلی، گفتن لالایی به فرزند دارد رنگ می بازد و شاید یکی- دو نسل دیگر تنها خاطره ای از آن در دل مردم باشد.

● ترانه ها و مقام های کار

۱) نقش خوانی در قالی باف خانه ها

زنان و مردان منطقه متناسب با کار و پیشه خود ‌آوازها و ترانه هایی را زمزمه می کنند. بعضی از این ترانه ها جنبه کاری دارند و نبود آنها باعث اخلال در کار می شود؛ مانند نقش خوانی در قالی باف خانه ها (کرمان، راور و سیرجان سه قطب مهم قالی بافی استان هستند) که یک نفر به نام نقش خوان با توجه به نقش و رنگ، جملاتی را ادا می کند و بافندگان او را همراهی می کنند. نقش خوانی به عهده یکی از استادان و پیش کسوتان کارگاه قالی بافی است. اکثر نقش خوان ها دارای صدایی رسا و خوش اند و گاهی در بین نقش خوانی به خواندن آوازهای غریبی می پردازند.

به دلیل کم اهمیت جلوه دادن قالی بافی در ایران و سیاست های اقتصادی نادرست و در نتیجه عقب افتادن ایران در رقابت های بین المللی قالی های دست باف، بسیاری از قالی بافان شغل خود را عوض کرده اند و در نتیجه فرهنگ قالی بافی نیز دارد به تدریج از بین می رود.

۲) مقام های ساربانی

متأسفانه این نوع موسیقی در حال انقراض است. در سابق کاروان های شتر حمل و نقل بار و همچنین مسافران را در منطقه و خارج از آن برعهده داشتند. معمولاً ساربان ها برای هدایت و جمع کردن شترها مقام هایی را با نی محلی اجرا می کردند که از مهم ترین آنها می توان به اشتر قطار، اشتر مرو، خجو و گله هی اشاره کرد. علاوه بر مقام های یاد شده که جنبه سازی دارند، ساربانان و عشایر کوچ رو در سفرها به خواندن و نواختن مقام هایی خاص می پرداختند که مهم ترین آنها عبارت اند از: غریبی خونی، ایل و کوچ، ایل بالا و گوگه فارسی. در ضمن در منطقه سازی وجود دارد به نام چوغ که از سنگی درست شده است که روی آن پوست کشیده اند و از معدود سازهای کوبه ای سنگی جهان است.

● موسیقی مذهبی

▪ تعزیه خوانی

مهم ترین مناطق تعزیه در استان کرمان، ننیز، رابُر، هوتک، خانوک، چترود و چوبار است. سازهای تعزیه در گذشته سرنا و دهل و نی محلی بوده است. هنوز هم در سیرجان تعزیه را با سرنا و دهل اجرا می کنند و در مناطقی مانند شهداد به همراهی نقاره اجرا می شده است. نحوه استفاده از نقاره در این مناطق به این صورت است که گروهی گهواره نمادین علی اصغر را حمل می کنند و نقاره نوازها به صورتی که نقاره هایشان به وسیله تسمه و طناب به نفرات جلویی بسته شده است، در پشت و جلوی گهواره به نواختن می پردازند. ضمن اینکه در مناطقی از جمله سیرچ، اندوهجرد، گودیز، شهداد، ده زیار، چترود، دُران و جوشون از سازهای بادی و صدفی شکل به نام سفید مهره استفاده می شده است.اکنون تعزیه خوانی در بسیاری از مناطق ایران رنگ باخته است و استان کرمان نیز مستثنی نیست. اگر تعزیه در مناطقی هم اجرا شود، دیگر آن رنگ و بو و شکل قبلی خود را ندارد و اشکال سازی مدرن و آوازی بدون هویت جایگزین موسیقی ردیفی ایران شده است.

▪ چاووش خوانی

چاووش خوانی عبارت بوده است از مشایعت و یا استقبال از زائران اماکن مقدسه، با لحن و آوازی ویژه که از جوهره موسیقی ردیفی برخوردار است. چاووش خوانی غالباً حالت تک خوانی دارد. گاهی نیز ممکن است به صورت گفت و گوی منظوم درآید، به این معنی که چاووش خوان و نوچه های او بیت ها و یا مصرع ها را به نوبت در پاسخ یکدیگر می خوانند.

گفتن این نکته نیز مهم است که چاووش خوانی دیگر همانند قبل در منطقه اجرا نمی شود و هر روز از تعداد چاووش خوان ها کاسته می شود.

● سازهای نواحی کرمان

تعدادی از سازهای کرمان تقریباً از صفحه روزگار محو شده است و تنها به بازسازی و آشنایی دوباره آن پرداخته شده است. تعدادی نیز به خاطر عدم تمایل هنرمندان جوان به سازهای دستگاهی ایران جایگاه اصلی خود را از دست می دهد.

▪ سازهای کوبه ای

ـ سازهای کوبه ای پوست دار

۱) چوغ:

سازی است سنگی که روی یک طرف آن را با پوست بز یا گوسفند می پوشانند. تا دو دهه قبل، این ساز در بین گروهی از ساربانان و شتربانان رواج داشته است، به این ترتیب که ‌آن را با طناب روی شتری به نام شتر سر آهنگ (راه بلد) می بسته اند و ساربان در هنگام بروز طوفان شن از آن به عنوان ساز راهنما استفاده می کرده، به صورتی که برای ایمنی از شن های بیابان روی خود را با پارچه ای می بسته و فقط با ضربه زدن به پوست چوغ، شتران را به دنبال سر آهنگ می کشانده است.

۲) چوغرو:

در روستای بیدخون مَرغک بم شناسایی شده و در هنگام رقص و پایکوبی نواخته می شده است. پوست چوغرو از جنس پوست بز و گوسفند بوده است و دو زنگوله در دو طرف کمانه و تعدادی حلقه فلزی در چهارچوب چوبی آن آویزان است.

طرز نواختن چوغرو نیز بسیار جالب و متفاوت با سازهای دیگر کوبه ای است. اکنون این ساز بازسازی شده است و به عنوان سازی منحصر به فرد در موزه سازهای کرمان نگهداری می شود. کاربرد این ساز پس از شناسایی هنوز همگانی نشده است.

۳) جاریگ:

سازی است استوانه ای و کوچک که بر دو دهانه آن پوست می کشند و داخل آن مقداری سنگ ریزه (ریگ) می ریزند. نوازنده در حال اجرای ریتم بر روی یکی از پوست ها، جاریگ را در حالتی شوک دار پایین و بالا می کند و از برخورد ریگ ها با پوست بالا و پایین، صدایی ایجاد می شود. جنس بدنه در قدیم چوبی بوده است و در حال حاضر برای راحتی، بیشتر از حلب و بدون پوست ساخته می شود.

۴) دُرَک:

نوعی ساز پوستی دو طرفه است که با تسمه به گردن نوازنده آویزان می شود و برعکس دهل، پوست ها موازی زمین قرار می گیرند و به جای چوب و ترکه با انگشتان دست نواخته می شود. معمولاً بر بدنه این ساز زنگوله با نخی از جنس کنف آویزان است و نوازنده در مواقعی زنگوله را بر روی پوست بالایی می گذارد تا در هنگام نواختن و لرزش پوست، صدای زنگ داری ایجاد شود. این ساز توسط گروهی از کولیان سیرجان نواخته می شود و تا به حال نظیر آن در کشور دیده نشده است.

۵) نقاره:

دو نوع نقاره در استان کرمان رایج است: یکی نقاره های سفالی که در مناطقی مانند امیرآباد شول رایج است و دیگری نقاره های فلزی که در مناطقی مانند شهر بابک و شهداد مورد استفاده است.

مراسم نقاره نوازی (نوبت نوازی) که قبل از طلوع آفتاب و هنگام غروب اجرا می شده است، اکنون هنوز در یکی از امامزاده های شهداد به نام امامزاده زید برگزار می شود. در اصطلاح محلی به این نقاره ها طبل امامزاده می گویند و دلیل اجرای آن را یادآوری شکوه و معنویت امامزاده می دانند.

از این ساز در مراسم عزاداری ماه محرم که توسط دسته های عزاداری شهداد انجام می گیرد، نیز استفاده می شود. ریتم اجرایی این نوع نقاره برای مناسبت های مختلف، متفاوت است. در سایر نواحی استان کرمان، نقاره را فقط در مراسم شادمانی به کار می برده اند. در اصطلاح محلی در کرمان به نقاره بزرگ «ناقاره» و به نقاره کوچک «زیل» گفته می شود.

۶) کوزک:

مناطق شناسایی شده این ساز، دهستان های نزدیک فهرج و نرماشیر است. کوزک در این مناطق با دو اندازه کوچک و بزرگ استفاده می شود که کوزک بزرگ را با دست و کوبه ای قابل انعطاف (در حال حاضر دمپایی ابری) می نوازند. شکل و تکنیک نوازندگی کوزک خصوصاً کوزک کوچک، بسیار جالب است و با سایر کوزه هایی که در مناطق جنوبی ایران نواخته می شود متفاوت است.نوازندگان برای تولید صدا، هم از بدنه سفال کوزک و هم دهنه آن (به صورت متراکم کردن هوای داخلی آن) استفاده می کنند. جالب اینکه این کوزک شنوندگان را به یاد صدای طبلای هندی می اندازد.

۷) سنگ:

این ساز بدوی علاوه بر مناطق یاد شده در بعضی از روستاهای کهنوج و سبزه و اران نیز نواخته می شود، به این صورت که سنگ ها را به شکل هایی مسطح و تیغه ای می تراشند و در سر ضرب آهنگ ها و ترانه ها به هم می کوبند.

۸) چوبسر (چوب سحر):

چوبی است به ارتفاع بیش از دو متر که با زنگوله، پارچه های رنگی، خرمهره و خرده فلز تزیین می شود. این ساز در بعضی از شعبات ایل قرائی (در اصطلاح محلی، قره ای) به وسیله فردی که به آن «ملا» گفته می شود و با کوبیدن به زمین (با ریتم های نامشخص) به صدا در می آید. به عقیده آنها، این کار باعث دور شدن شیاطین و ارواح خبیثه می شود.

۹) چلیک:

سازی حلبی است که با چوب نواخته می شود. از این ساز در روستای راویز رفسنجان در مراسم مذهبی استفاده می شود.

۱۰) خلخال:

شامل زنجیری است که به آن تعدادی زنگوله آویزان شده است و خانم ها در هنگام رقص و پایکوبی به مچ پای خود می بندند و با حرکت دادن پا، آن را به صدا در می آورند تا با ریتم آهنگ همراهی کند. خلخال بیشتر در بین کولی ها و بعضی عشایر منطقه کاربرد دارد.

▪ سازهای بادی

سازهای بادی استان کرمان شامل سرنا، کرنا، سفید مهره، نی محلی، نی جفتو، نی مشکی، فیقو، شاخ نفیر و سوتک است.

۱) سرنا:

به سرنا در اصطلاح محلی «ساز» و به نوازنده آن «سازی» گفته می شود. باستان شناسان در کاوش های منطقه بشاگرد به نوعی سرنا دست یافته اند که قدمتی هفت هزار ساله دارد. سرنای دیگری مربوط به دوره هخامنشی در موزه ساز کرمان نگهداری می شود. به طور کلی چهار نمونه سرنا در استان کرمان رایج بوده که سه نمونه آن در ایران بی همتاست.

ـ نوع اول:

با بدنه ای یک تکه، مانند اکثر سرناهای کشور. از این سرنا در نواحی سیرجان، شهر بابک، بردسیر (خرمنده و لاله زار) استفاده می شود.

ـ نوع دوم:

‌دارای بدنه ای دو تکه که در اصطلاح محلی به آن «نَرلاس» گفته می شود و قسمت شیپوری ساز از بدنه جدا می شود که از این لحاظ با سایر سرناهای کشور متفاوت است. در جیرفت، بم، قلعه گنج و قسمت هایی از بافت و کهنوج از این ساز استفاده می شود.

ـ نوع سوم:

مانند سرنای نوع اول ولی با ارتفاع بیش از شصت سانتی متر. این سرنا بلندترین سرنای شناخته شده ایران است و در شهرستان منوجان استفاده می شود.

ـ نوع چهارم:

تنها سرنای گلی در جهان است که در روستای سبلوییه زرند بسیار محدود استفاده می شود.

۲) کرنا:

شکل کرنا مانند سرنا است، ولی با ابعادی بزرگ تر. قسمت شیپوری کرنا فلزی و معمولاً از جنس برنج است و در مناطقی از سیرجان، شهر بابک و بافت رایج است. معمولاً کرنا را به همراه نقاره یا دهل می نوازند.

۳) سفیدمهره:

این ساز نوع خاصی از بوق صدفی است که در مراسم عزاداری و همچنین برای اعلان فوت افراد به کار می رفته است، به طوری که برای اعلان فوت ۳ بار در این ساز می دمیده اند. سفید مهره در مناطقی مانند چترود، سیرج، ده زیار، دُران، جوشون، شهداد، گودیز و اندوهجرد رایج است. سفید مهره ای که هم اکنون در روستای گودیز و توسط آقای اکبر محمودی نواخته می شود، دارای قدمتی چهارصد ساله است. این ساز در بین اهالی از حرمتی خاص برخوردار است و حتی بعضی از بومیان بر این باورند که دور کردن سفید مهره از شهر یا روستا برای اهالی بد یمن است.

۴) نی محلی:

این ساز در بیشتر مناطق استان کرمان به صورت لبی نواخته می شود. ابعاد و تعداد سوراخ های نی در مناطق مختلف استان متغیر است. اکثر نوازندگان نی دارای صدایی خوش هستند و در بین نی نوازی به غریبی خوانی و کرتی خوانی، که دو نمونه مهم از سوگ آواهای استان کرمان است، می پردازند.

۵) نی جفتو:

از این ساز بیشتر در نواحی جیرفت، بم، شهداد و بافت استفاده می شود و شامل دو نی کوچک است که به وسیله روده گوسفند به هم متصل شده اند. اکثر نی جفتوها چهار سوراخ دارند، ولی در بعضی مناطق با پنج سوراخ نیز دیده شده اند.

۶) فیقو:

نوعی ساز بادی است که در بعضی مناطق آن را از ساقه جو و در بعضی مناطق با نی می سازند و در برخی مناطق از جنس چوب است. فیقو فاقد سوراخ است و فقط یک صدای واحد را تولید می کند. نوازندگان این ساز را کودکان تشکیل می دهند.

۷) شاخ نفیر:

سازی است بادی از جنس شاخ که توسط قلندران و دراویش دوره گرد استفاده می شود. در گذشته از این ساز در مسیر سفرها و برای دور کردن حیوانات وحشی و ترساندن آنها استفاده می شده، ولی در حال حاضر برای با خبر کردن اهالی محله ها، برای کمک و جمع آوری نذورات استفاده می کنند.

۸) سوتک:

سازی گلی است که در بعضی از مناطق استان و بیشتر به وسیله نوجوانان نواخته می شده است. در حال حاضر پیرترین سوتک ساز ایران با ۹۵ سال سن در شهداد زندگی می کند. نوعی سوتک در استان کرمان ساخته می شود که درون آن را با آب پر می کنند تا صدایی شبیه به صدای پرندگان تولید کند. سوتکی مربوط به دوره ساسانیان نیز در حفاری های منطقه قلعه دختر شهر کرمان کشف شده است.

▪ سازهای زهی آرشه ای

۱) چنگ:

نوعی قیچک است که در اصطلاح محلی به آن چنگ گفته می شود. این ساز در مناطقی از جیرفت، منوجان، کهنوج، قلعه گنج و بردسیر رایج است و به نوازنده آن چنگی گفته می شود. شایان ذکر است به قیچک بردسیر در اصطلاح محلی «کمونچه» گفته می شود.

۲) چنگ قطی:

از قوطی های حلبی و تخته ساخته می شود و دارای سه سیم است. از این ساز در روستای چاه داد خدا و شهرستان منوجان استفاده می کنند.

۳) یروتی:

تا سال ۱۳۴۰ در شهرستان منوجان کاربرد داشته است، اما اکنون متأسفانه منسوخ شده است.با توجه به اینکه این آواها و نواها و سازها اکنون هم کاربرد عام ندارند و برای بسیاری از مردم ناشناخته هستند، این تصور را بکنیم که آیا یک یا دو نسل آینده هیچ نوع آشنایی با آنها خواهند داشت؟ شاید باز تعدادی از این سازها تنها در موزه ها نگهداری شود و یا اینکه اگر بتوان خوش بین بود، در ارکسترها به عنوان سازهای مکمل استفاده گردد؛ البته بدون توجه به نواهایی که با این سازها در طی تاریخ نواخته می شده است.

با امید اینکه این نواها و سازها با کاربردی اصلح در موسیقی و فرهنگ ایران زمین به کار رود.
وبسایت موسیقی هفت نوا