نشانههای سگاوندی نشانههایی است که
برای روشن کردن معنی و مشخص کردن آغاز و انجام عبارتها و جملهها و بندها در
نگارش بکار میرود.
این نشانهها که نشانههای نوشتاری هم
نامیده میشوند نشانههایی هستند که برای آسانتر خواندن یک نوشته، بیان یک احساس،
فرمولنویسی در ریاضیات و غیره و یا ایجاد دگرگونی در تلفظ واژهها بکار میروند.
واژه سگاوندی (سجاوندی مستعرب آن است)
از نام ابوالفضل سجاوندی گرفته شده است.
(سگاوند شهری است در دامنه
کوهی به همین نام نزدیک سیستان که مُستَعرَبَش سجاوند است). فرهنگ دهخدا.
(در لغت نامه برهان
قاطع سکاوند یا اسکاوند را کوهی نامیده نزدیک بسیستان، و معرب آن سجاوند است. (فرهنگ
برهان) و برخی آنرا سکاوند گفته و آن نام قریهی است بهروستای غزنین و معرب آن ساوند
است. (فرهنگ آنندراج): در تاریخ سوی قلعه سکاوند
بردندش و پس از آن نیز ندیدندش. (۳)
تاریخچه [ویرایش]
در قدیمیترین متون موجود اثری از
نشانههای سگاوندی دیده نمیشود. در متون باستانی یونان و روم برخی نمونههای
نشانهگذاری مانند دو نقطه رویهم دیده میشود. قرآنهای نخستین بی نشانه سگاوندی
نوشته میشد.
ابوالفضل سجاوندی در قرن ششم هجری
قمری برای راهنمایی قاریان نخستین نشانهها را در نگارش قرآن بکار برد. با همین
انگیزه کاتبان اروپایی کتاب مقدس در سدههای میانه نشانههایی را بکار میبردند.
با اختراع چاپ گرایش به استاندارد
کردن نشانهگذاری متنها بیشتر شد. آلدوس مانوتیوس و نوهاش نخستین کوششها را در
استاندارد کردن نشانهگذاری متنها انجام دادند.
فهرست نشانهها [ویرایش]
نقطه .
خط تیره -
مَدَّک ~
آپاستروف یا بالانقطه ` (در فارسی دری
افغانستان: ناخنک)
علامت سوال یا پرسشنما ؟ (در فارسی
دری افغانستان: سئوالیه)
علامت! تعجب/استفهام/امر/تأکید (در
فارسی دری افغانستان: نشانهٔ ندا، ندائیه، اعجابیه، علامهٔ خطاب).
همچنین
نشانه هاى نقطه گذارى - كه به آنها
نشانه هاى سجاوندى هم مىگويند - علائمى است براى صحيح و سريعتر خواندن متن و
نشان دادن روابط صحيح و منطقى اجزاى مختلف جمله و فهم مقصود نويسنده يا تغيير
لحنهاى او.
توضيح آن كه: در هنگام سخن گفتن،
كلمهها با واسطههاى صوتى به هم مىپيوندد و به كمك آهنگ و لحن كلام، معناى جمله
و ارتباط منطقى اجزاى آن بر شنونده، روشن و آشكار مىگردد، ليكن در زبان نوشتار
چون خواننده از راه گوش، درك مطلب نمىكند، ناچار براى بهتر خواندن و فهميدن بايد
وسيله ديگرى در اختيار داشته باشد، اين وسيله، همان علامتهاى نقطهگذارى است.
نشانههاى مشهور
نشانههاى مشهورِ نقطهگذارى
(سجاوندى) به شرح زير است:
1-
نقطه .
2-
ويرگول،
3-
نقطه ويرگول؛
4-
دو نقطه
5-
:سه نقطه ...
6-
علامت سؤال؟
7-
علامت تعجب!
8-
گيومه « »
9-
پرانتز ( )
10- پرانتز گلدار «»
11- قلاب[]
12- خط تيره -
13- خط ممتد -
14-خط موج دارص
15- خطِّ
تابدار(ابرو)
16- خطِّ مايل /
17- علامت تكرار "
18- پيكان ظ
19- ستاره *
20- نشانه نكته
فهرست نشانهها
نشان/علامت [۶] |
نام |
||||
در فارسی |
در انگلیسی |
فارسی |
فرانسوی |
انگلیسی |
عربی |
. |
Point |
Full stop / Period |
النقطه / نقطة نهایة |
||
، |
, |
ویرگول یا درنگنما |
Virgule |
Comma |
الفاصلة / الشَّوْلَة |
؛ |
; |
Point-virgule |
Semi-colon / Semicolon |
الفاصلة المنقوطة |
|
: |
Deux-Points |
Colon |
النقطتان الرأسیتان |
||
… |
سهنقطه یا تعلیق |
Points de Suspension |
Suspension points |
ثلاث نقطه |
|
– |
خط فاصله یا پیوند |
Le Tiret |
Dash |
الشطه |
|
؟ |
? |
Point Interrogant |
Question mark |
علامة الاستفهام |
|
! |
Point d'exclamation |
Exclamation mark |
علامة التعجب |
||
« » |
" " |
گیومه یا علامت گفتاورد/نقلقول |
Les Guillemet |
Guillemet |
علامة التنصیص |
( ) |
پرانتز یا کمانَک |
Parenthèse |
Parentheses |
القوسان |
|
[ ] |
قلاب یا کروشه |
Crochet |
Square brackets |
المعقوفتان |
|
{ } |
آکولاد (آکُلاد) |
Les accolades |
Curly brackets |
||
/ |
خط مورب یا اِسلش |
Barre oblique |
Slash |
الخط المائل |
|
" |
ایضاً یا تکرار |
Dito |
Ditto mark |
علامة التکرار |
|
* |
Astérisque |
Asterisk |
المُنجَّمة/النُّجيمة |
||
_ |
Tiret bas |
Underscore / Underline |
شرطة سفلیة |
||
’ یا ' |
Apostrophe |
Apostrophe |
الفاصلة العلیا/ الحذاف |
||
° |
Degree |
الدرجة |
|||
\ |
بَکاِسلَش یا خط اُریب وارو |
Barre oblique inversée |
Backslash |
المائلة المعاکسة |
|
| |
Barre verticale/Tube |
Pipe/Vertical bar |
الشریط العمودی/ القناة |
||
~ |
Tilde |
Tilde |
المدة / التلدة |
||
' |
Prime |
Prime |
|||
@ |
Arobase |
At sign |
آت |
||
|| |
Double barre verticale |
Double vertical line |
وجه تسمیه
چرا به اين علائم، «نشانههاى
نقطهگذارى» يا «نشانههاى سجاوندى» مىگويند؟ علت آن است كه در بعضى از اين
علائم، نقطه (.) به كار رفته است، از اين رو، به آنها «نشانههاى نقطهگذارى»
مىگويند؛ مثلاً در شش نشانه از علائم بيستگانهاى كه برشمرديم، نقطه وجود دارد.
اما اين كه به آنها «سجاوندى»
مىگويند دليلش اين است كه مخترع اين نشانهها، اهل «سجاوند»
(از محلههاى عزنين) بوده است. علامه قزوينى در اين باره مىنويسد:
اين اصطلاحِ «سجاوندى» فقط در ايران و
ساير بلاد شرقىِ ممالك اسلامى معمول شده بود و هنوز دوام دارد، چون مخترع اين
علامات و رموز، از اهلِ سجاوند از محالِّ (محلههاى) غزنين - يكى از شرقىترين
بلاد اسلام است - بوده است.(1)
فايده
فايده اين نشانهها، كمك به خواننده
براى فهم بهتر و سريعتر متن است. واقعيت اين است كه برخى علائم سجاوندى مثل نقطه
و ويرگول، گاهى خواننده را از اشتباه خوانى بازمىدارد و مقصود اصلىِ نويسنده را
به او منتقل مىكند و پارهاى ديگر از آنها، سرعت خواننده را بالا مىبرد؛ يعنى
در فهم بهتر، دخيل نيست، اما سرعت را بيشتر مىكند و صرفهجويى در وقت را باعث
مىشود. بخشى ديگر از آنها هم متن را زيباتر مىكنند.
اين هر سه فايده، خصوصاً درستخوانى و
سرعت، كم دستآوردى نيست.
داستانِ حكم مكتوب آن پادشاه را در
مورد يك مجرم شنيدهايد كه يك مكث (همان ويرگول امروزى) او را از مرگ، نجات داد؛
توضيح آنكه: پادشاهى با خشم و غضب، درباره مجرمى اين دستور را نوشت: «بخشش لازم
نيست اعدامش كنيد». اما كسى كه اعدام را اجرا مىكرد وقتى اين حكم به دستش رسيد با
اين مكث، حكم را براى مأموران خود خواند كه: «بخشش، لازم نيست اعدامش كنيد». با
همين ويرگول و توقف، وى از مرگ نجات يافت، بعدها هم پادشاه فهميد كه او واقعاً
استحقاقِ اعدام را نداشته و بىگناه بوده است.
يا «سعدى» در «كليات» بخش غزليات،
شعرى دارد كه چون مواضع مكث آن روشن نيست، مىتوان آن را چندگونه خواند. ايشان
سرودهاند:
از در بخشندگى و بندهنوازى
مرغ هوا را نصيب ماهى دريا
بحث درباره مصراع دوم اين بيت است كه
واقعاً بايد چگونه خواند تا منظور شاعر، تأمين شود؟ مصراع فوق را مىتوان به چند
وجه خواند:
- مرغ،
هوا را نصيب، ماهى دريا (يعنى خداوند متعال هوا و آسمان را نصيب پرندگان كرده و
دريا و آب را نصيب ماهى).
- مرغ هوا را نصيب، ماهى دريا
(يعنى خداوند متعال، ماهى دريا را غذاى پرندگان قرار داده است).
- مرغِ هوا را نصيبِ ماهى دريا
(يعنى خداوند متعال، مرغ هوا را غذاى ماهى دريا قرار داده است)
اگر شاعر، نشانه مكث و توقف را در اين
مصراع به كار مىبرد، منظور او بهتر فهميده مىشد.
تاريخچه
پيش از رواج اين نشانهها در كشور ما
و در خط هاى ايرانىِ پيش از اسلام، علائم ديگرى وجود داشته كه مربوط به نقطهگذارى
است. براى نمونه در متنهاى اوستايى و پهلوى به اين نشانه برمىخوريم:
... كه ظاهراً معادلِ نقطه است.
در خطِّ پارسى باستان نيز نشانههاى /
و " براى جدا كردن واژهها به كار مىرفته است. از قديم، استادان علمِ قرائت
قرآن كريم از نشانههايى براى انواع وقف استفاده مىكردهاند كه اكنون نيز رايج
است و به آن، «سجاوندى كردن» مىگفتند. علامه قزوينى مىنويسد:
آن چه علامات و رموز در قرآنها براى
علامت انواع وقف از واجب و مستحسن و... يا عدم وقفِ مطلق و ساير علامات و رموز در
قرآنهاى خطى وبسيارى از قرآنهاى چاپى مىنوشتند و هنوز هم در بعضى مىنويسند،
مجموع اينها را روى هم رفته «سجاوندى» گويند.(2)
سپس مىنويسد:
سجاوندى كردن، كنايه از منقّش كردن و
سجاوندى شدنِ مصحف و سجاوندى كردن به شنجرف و آب طلا نوشتن و نوشته شدنِ آيات
قرآنى(3) است.
باز مىنويسد:
سجاوندى، كتابى است در علم قرائت كه
در آن براى علامات اوقاف (نشانههاى وقف) نقطههاى طلا گذارند.(4)
رواج نشانههاى نقطهگذارى در ايران
نشانههاى فعلىِ نقطهگذارى را ما از
اروپاييان گرفتهايم. نخستين كسى كه در ايران درباره كاربرد اين علامتها در خطِّ
فارسى، مطلبى نوشته و اصطلاحاتى پيشنهاد كرده آقاى «حسين فؤادى» است. وى
ديدگاههاى خود را در اين باره در شماره دومِ مجله «مهر» (سال 1313) با عنوانِ
«نشانههاى نگارش» نوشت. سپس مجله «راهنماى كتاب» در سال 1340، نظر خواهى مطرح كرد
كه: «آيا استعمالِ نشانههايى كه اروپاييان در خط فعلى خود به كار مىبرند در خط
فارسى نيز ضرورت دارد»؟
دو دانشمندى كه به اين نظرخواهى پاسخ
دادند آقايان احمد آرام و محمد مشرف الملك بودند كه استفاده از اين علامتها را در
خطِّ فارسى تأييد كردند. از آن پس اين نشانهها در نوشتههاى فارسى رواج يافت و
نويسندگان در چگونگى استعمال آنها دقتهاى فراوانى كردند. امروزه يكى از وظايف
مهم ويراستاران - خصوصاً ويراستاران صورى / فنى - آن است كه نشانههاى نقطهگذارى
را به درستى كنترل كنند.
دقت در استفاده از نشانهها
نگذاشتن علامت، بهتر از استفاده نا بجاست.
برخى از نويسندگان و ويراستاران در استفاده از علائم، افراط مىكنند، خصوصاً نقطه
و ويرگول را بسيار به كار مىبرند، بعضى هم از اين نشانهها كمتر استفاده
مىكنند؛ به اين دليل كه خواننده خود بايد زحمت بكشد و مكانِ توقف يا مكث كوتاه و
بلند را بفهمد. اينان مىگويند كه اگر خواننده با متن، دست و پنجه نرم كند و با
چند بار خواندن، معنا و مفهوم آن را بفهمد، بهتر در ذهن او مىماند. عقيده اين
گروه آن است كه نشانههاى سجاوندى، خواننده را تنبل بار مىآورد.
اما از اين دو گروه افراطى و تفريطى،
مثل همه كارهاى ديگر، «تعادل» و «حد وسط» پسنديده است. ولى بايد دقيق بود و
نشانهها را در جاى خود قرار داد. نويسندگان و ويراستاران پخته و كار كشته، به اين
علائم توجه فراوانى دارند؛ چنانكه درباره «گوستاو فلوبر» گفتهاند:
تمام صبح را صرف مىكرد كه يك ويرگول
را در جاى خود قرار دهد و تمام بعداز ظهرِ آن روز را صرف مىكرد تا آن را
بردارد.(5)
غربيان به نحوه استفاده از اين
نشانهها بسيار اهميت مىدهند. نويسندگان غربى هر چند كه معمولاً صحيح و مطابقِ
قواعد نگارش مىنويسند، اما ويراستاران آنها بسيار سختگير و نكته سنجاند و از
يك علامت، سرسرى نمىگذرند. يكى از نويسندگان از بحثهايى كه با «رابرت باب
گاتليب» - ويراستار كهنهكار آمريكايى - داشته اين چنين ياد مىكند:
من و «باب» مرتب بر سر دو نقطه و نقطه
ويرگول، با هم جر وبحث مىكرديم. به نظر من، نقطه - ويرگول به اندازه دو نقطه مؤثر
نيست. تيره هم از نظر من خيلى مهم است، من ريتمِ نوشتههايم را به كمك آن تنظيم
مىكنم.
آنچه گذشت، اجمالى از كليات
نشانههاى نقطهگذارى بود، به يارى حق در شمارههاى آينده از چگونگىِ كاربرد اين
نشانهها و جاىگاه واقعى آنها بحث خواهيم كرد.
* * *
پي نوشت ها:
1) ايرج افشار (به
كوشش)، ياداشتهاى قزوينى، ج 5، ص 71.
2) همان.
3) همان.
4) همان.
5) ايزابل زيگلر،
هنر نويسندگى خلّاق، ترجمه خداداد موقر، ص 12.
قس عربی:
الترقیم فی اللغة هو نظام من الحرکات
والعلامات التی تستعمل فی تنظیم الکتابة. یستعمل الترقیم فی الفصل بین کلمات، أو
أجزاء من الجملة. علامات الترقیم هی علامات ورموز متفق علیها توضع فی النص المکتوب
بهدف تنظیمه وتیسیر قرآته وفهمه. علامات الترقیم لاتعتبر حروف وهی غیر منطوقة.
تختلف استخدامات علامات الترقیم وقواعدها حسب اللغة وأیضاً تطور تلک اللغة عبر
الزمن، ومن الاستخدامات الشائعة لعلامات الترقیم فی اللغة العربیة: الفصل بین
أجزاء الحدیث والمعانی، تحدید مواقع الوقوف فی النص، الاقتباس النصی، إظهار التعجب
أو الاستفهام وتحدید علاقة الجمل ببعضها.
من أهم قواعد طباعة اللغة العربیة
(وحتى اللغات غیر العربیة) بعلامات الترقیم هی أن تضع مسافة فقط بعد علامة الترقیم
(ولیس قبلها)؛ باستثناء الأقواس والتی تکون ملاصقة للجملة التی بداخل القوسین ولا
تلامس الکلام الذی یحیط بالأقواس من الخارج، وأیضاً باستثناء الثلاث نقاط (...)
والتی ترمز إلى کلام محذوف أو فترة صمت تتخلل حدیث، هذه النقاط الثلاث تلامس کل ما
یحیطها من کلام على الاتجاهین (وإن کان البعض یجعلها تتبع نفس القاعدة العادیة
لعلامات الترقیم بلصقها بما یسبقها فقط من کلام وفصلها عما یتبعها).
وکمثال: لا تکتب أو تطبع الجملة هکذا
"أعتز بلغتی العربیة ، وأحب الخط العربی جدًا !"، بل اکتبها هکذا
"أعتز بلغتی العربیة، وأحب الخط العربی جدًا!" ومن الأسباب وراء هذه
القاعدة سبب قد یساعدک على تذکرها، وهو أنک إذا وضعت مسافة قبل علامة الترقیم،
وفجأة لم یکن فی السطر مساحة کافیة لعلامة الترقیم فی النهایة، فسیبدأ البرنامج
السطر الجدید بعلامة الترقیم، وهذا بالتأکید سیبدو غریباً. ماذا تفعل علامة ترقیم
مثل الفصلة أو النقطتین فی بدایة سطر هکذا؟
[عدل]علامات الترقیم بشکل
جدول لتسهیل الفهم
علامة الترقیم مواضعها المثال
الفاصلة
(،)
بین الجمل المتصلة المعنى.
بین أقسام الشیء الواحد.
بعد لفظ المُنادَى.
بین القَسَم وجوابه.
قلب المؤمن طاهر، ولا یعرف الحقد.
أرکان الصلاة: تکبیرة الإحرام،
والقیام.
یا علیّ، استذکر دروسک.
والله، لأتصدقنّ.
الفاصلة المنقوطة
(؛)
للجمل التی تکون إحداها سببا
للأخرى.ـ أستذکر دروسی؛ طلبًا للنجاح.ـ
علامة الاستفهام
(؟)
فی نهایة جملة الاستفهام.ـ متى استذکرت دروسک؟ـ
علامة التعجب
(!)
توضع فی نهایة الجملة التعجبیة أو
المعبرة عن الفرح أو الحزن أو الاستغاثة أو الدعاء.ـ ما أجمل الإیمان! ـ واحسرتاه! ـ النار
النار!
النقطة
(.)
توضع فی نهایة الفقرة أو الجمل
التامة الدین النصیحة.
النقطتان
(:)
بعد القول قال تعالى: " قل هو
الله أحد "، بعد التمثیل مثلا: هذه العبارة، بعد الشیء وأقسامه أرکان الإسلام
خمسة: 1-شهادة، عند ذکر معانی الألفاظ أهل الکتاب: الیهود والنصارى. الأمثلة مصاحبة للشرح
الشرطة
(-)
بین العدد المعدود اقسام الکلام ثلاثة:
1-اسم 2- فعل 3- حرف .
الشرطتان
(--)
قبل الجملة المعترضة وبعدها -تغمده الله برحمته-
القوسان
()
1-یوضع بینهما
کلمة أو جملة تفسر کلمة غامضة سبقتها.
2.أو الأرقام الواقعة
فی وسط الکلام.
1-الذهب الأسود
(البترول) هو مصدر ثروة دول الخلیج.
2.تدربنا فی
الوحدة (1) على مهارات نحویة.
علامتی التنصیص
" "
نقل مباشر للنص البحث فی اللغة "الکشف" طلب شیء
علامة الحذف
...
توضع مکان الکلام المحذوف مثال: أما أنت...أحسنت صنعاً
علامة الحذف
...
فی نهایة جمله قطعت لسبب مثال: لو لم أرى السیارة قادمة, لحدث...
[عدل]وصلات خارجیة
الترقیم من موقع اللغة العربیة فی
الوسط الدرزی والشرکسی
[عدل]انظر أیضا
ألف خنجریة
أحمد زکی باشا
هناک المزید من الصور والملفات فی ویکیمیدیا کومنز حول: ترقیم
[أخف]ع · ن · ت
ترقیم
علامات عامة
فاصلة ، ٬ ٫ , · نقطة
وفاصلة ؛ ; · نقطة . ۔
· نقطتان : · ثلاث
نقاط … ·
علامة استفهام ؟ ? · علامة تعجب !
· قوسان () · قائم |
علامات خاصة
أت @
· إت & · نسبة
٪ %
اصطلاحات ضبط
وقف لازم ۘ · وقف
ممنوع ۙ · تعانق وقف ۛ
· وقف أولى ۖ · وصل
أولى ۗ ·
نهایة آیة · بدایة ربع حزب ۞ · موضع
سجدة ۩ ·
موجب سجدة ̅ · إقلاب ۢ · إشمام ◊
· إمالة ◊
تصنیفات: ترقیمعلامات ترقیمقواعد
الکتابةیونیکود
نقطهچین ...
پرانتز، دوکمان یا گریزنما ( ) (در
فارسی دری افغانستان: کمانکها، قوسمیان، هلالین)
درنگنما ،
علامت نقل قول " "
گیومه «» (در فارسی دری افغانستان:
ناخنکهای دوتایی)
ویرگول یا نشانه فاصله یا سرکج ، (در
فارسی دری افغانستان: سکته)
نقطه با ویرگول، سرکج با نقطه،
سمیکولون ؛ (در فارسی دری افغانستان: مفرزه)
دونقطه بیانی : (در فارسی دری
افغانستان: شارحه)
سه نقطه یا نشانه تعلیق ...
چندنقطه ........
تیره بلند ــ
خط کشیده ــــــــــــ
قلاب، دونبش، افزودهنما [ ]
یک ستاره *
دو ستاره **
سه ستاره ***
آکولاد (در فارسی دری افغانستان: کژک)
منابع [ویرایش]
همایونفرد، مهسا، نشانهگذاری و
اهمیت آن در نگارش، بازدید: نوامبر ۲۰۰۸
فاریابی، پویا، روش املای زبان دری،
پذیرفتهٔ اتحادیهٔ نویسندگان ج.د.ا. (جمهوری دموکراتیک افغانستان)، کابل: ۱۳۶۳
این نوشتاری است خُرد. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
در ویکیانبار پروندههایی درباره نشانههای سجاوندی موجود است.
رده: نشانههای سجاوندی تایپوگرافین
شانههای سگاوندی نوشتن یونیکد.
قس. انگلیسی:
Punctuation marks are symbols that indicate the structure and organization of written language, as well as intonation and pauses to be observed when reading aloud.
In written English, punctuation is vital to disambiguate the meaning of sentences. For example, "woman, without her man, is nothing" (emphasizing the importance of men) and "woman: without her, man is nothing" (emphasizing the importance of women) have greatly different meanings, as do "eats shoots and leaves" (to mean "consumes plant growths") and "eats, shoots and leaves" (to mean "eats firstly, fires a weapon secondly, and leaves the scene thirdly").[1]
The rules of punctuation vary with language, location, register and time and are constantly evolving. Certain aspects of punctuation are stylistic and are thus the author's (or editor's) choice. Tachygraphic language forms, such as those used in online chat and text messages, may have wildly different rules. For English usage, see the articles on specific punctuation marks.
Contents [show]
[edit]History
The first writing systems were mostly logographic and/or syllabic, for example Chinese and Maya script, and they do not necessarily require punctuation, especially spacing. This is because the entire morpheme or word is typically clustered within a single glyph, so spacing does not help as much to distinguish where one word ends and the other starts. Disambiguation and emphasis can easily be communicated without punctuation by employing a separate written form distinct from the spoken form of the language that uses slightly different phraseology. Even today, formal written modern English differs subtly from spoken English because not all emphasis and disambiguation is possible to convey in print, even with punctuation.
Ancient Chinese classical texts were transmitted without punctuation. However, many Warring states era bamboo texts contain the symbols 「└」 and 「▄」 indicating the end of a chapter and full stop, respectively.[2] By the Song dynasty, addition of punctuation to texts by scholars to aid comprehension became common.[3]
The earliest alphabetic writing had no capitalization, no spaces, no vowels and few punctuation marks. This worked as long as the subject matter was restricted to a limited range of topics (e.g., writing used for recording business transactions). Punctuation is historically an aid to reading aloud (vis George Bernard Shaw).
The oldest known document using punctuation is the Mesha Stele (9th century BC). This employs points between the words and horizontal strokes between the sense section as punctuation.
The Greeks were using punctuation marks consisting of vertically arranged dots - usually two (cf. the modern colon) or three - in around the 5th century BC. Greek playwrights such as Euripides and Aristophanes used symbols to distinguish the ends of phrases in written drama: this essentially helped the play's cast to know when to pause. In particular, they used three different symbols to divide speeches, known as commas (indicated by a centred dot), colons (indicated by a dot on the base line), and periods or full stops (indicated by a raised dot).
The Romans (circa 1st century BC) also adopted symbols to indicate pauses.
"On the page, punctuation performs its grammatical function, but in the mind of the reader it does more than that. It tells the reader how to hum the tune."
Lynn Truss, Eats, Shoots and Leaves.[4]
Punctuation developed dramatically when large numbers of copies of the Christian Bible started to be produced. These were designed to be read aloud and the copyists began to introduce a range of marks to aid the reader, including indentation, various punctuation marks and an early version of initial capitals. Saint Jerome and his colleagues, who produced the Vulgate translation of the Bible into Latin, developed an early system (circa 400 AD); this was considerably improved on by Alcuin. The marks included the virgule (forward slash) and dots in different locations; the dots were centred in the line, raised or in groups.
With the invention of moveable type in Europe began an increase of printed material. "The rise of printing in the 14th and 15th centuries meant that a standard system of punctuation was urgently required."[5] The introduction of a standard system of punctuation has also been attributed to Aldus Manutius and his grandson. They have been credited with popularizing the practice of ending sentences with the colon or full stop, inventing the semicolon, making occasional use of parentheses and creating the modern comma by lowering the virgule. By 1566, Aldus Manutius the Younger was able to state that the main object of punctuation was the clarification of syntax.[6]
By the 19th century, punctuation in the western world had evolved "to classify the marks hierarchically, in terms of weight".[7] Cecil Hartley's poem identifies their relative values:
The stop point out, with truth, the time of pause
A sentence doth require at ev'ry clause.
At ev'ry comma, stop while one you count;
At semicolon, two is the amount;
A colon doth require the time of three;
The period four, as learned men agree.[8]
The use of punctuation was not standardised until after the invention of printing. According to the 1885 edition of The American Printer, the importance of punctuation was noted in various sayings by children such as:
Charles the First walked and talked
Half an hour after his head was cut off.
With a semi-colon and a comma added it reads:
Charles the First walked and talked;
Half an hour after, his head was cut off.[9]
Shortly after the invention of printing, the necessity of stops or pauses in sentences for the guidance of the reader produced the colon and full point. In process of time, the comma was added, which was then merely a perpendicular line, proportioned to the body of the letter. These three points were the only ones used until the close of the fifteenth century, when Aldo Manuccio gave a better shape to the comma, and added the semicolon; the comma denoting the shortest pause, the semicolon next, then the colon, and the full point terminating the sentence. The marks of interrogation and admiration were introduced many years after.[10]
The standards and limitations of evolving technologies have exercised further pragmatic influences. For example, minimisation of punctuation in typewritten matter became economically desirable in the 1960s and 1970s for the many users of carbon-film ribbons, since a period or comma consumed the same length of expensive non-reusable ribbon as did a capital letter.
[edit]Conventional styles of English punctuation
Main articles: Quotation mark#Punctuation and Quotation mark
There are two major styles of punctuation in English: American or traditional punctuation; and British or logical punctuation. These two styles differ mainly in the way in which they handle quotation marks.
[edit]Other languages
Other European languages use much the same punctuation as English. The similarity is so strong that the few variations may confuse a native English reader. Quotation marks are particularly variable across European languages. For example, in French and Russian, quotes would appear as: « Je suis fatigué. » (in French, each "double punctuation", as the guillemet, requires a non-breaking space; in Russian it does not).
In Greek, the question mark is written as the English semicolon, while the functions of the colon and semicolon are performed by a raised point (·), known as the ano teleia (άνω τελεία).
Spanish uses an inverted question mark at the beginning of a question and the normal question mark at the end, as well as an inverted exclamation mark at the beginning of an exclamation and the normal exclamation mark at the end.
Arabic, Urdu, and Persian languages—written from right to left—use a reversed question mark: ؟, and a reversed comma: ، . This is a modern innovation; pre-modern Arabic did not use punctuation. Hebrew, which is also written from right to left, uses the same characters as in English, "," and "?" .
Originally, Sanskrit had no punctuation. In the 17th century, Sanskrit and Marathi, both written in the Devanagari script, started using the vertical bar (|) to end a line of prose and double vertical bars (||) in verse.
Texts in Chinese, Japanese, and Korean were generally left unpunctuated until the modern era. In unpunctuated texts, the grammatical structure of sentences in classical writing is inferred from context. Most punctuation marks in modern Chinese, Japanese, and Korean have similar functions to their English counterparts; however, they often look different and have different customary rules.
Further information: Chinese punctuation, Hebrew punctuation, Japanese punctuation, and Korean punctuation
[edit]Novel punctuation marks
[edit]“Love point” and similar marks
In 1966, the French author Hervé Bazin proposed a series of six innovative punctuation marks in his book Plumons l’Oiseau (“Let's pluck the bird”, 1966).[11] Besides a ψ-shaped irony mark (point d’ironie), these were:[12]
the “love point” (point d’amour: )
the “certitude point” (point de conviction: )
the “authority point” (point d’autorité: )
the “acclamation point” (point d’acclamation: )
the “doubt point” (point de doute: )
[edit]“question comma”, “exclamation comma”
An international patent application was filed, and published in 1992 under WO number WO9219458,[13] for two new punctuation marks: the “question comma” and the “exclamation comma”. The patent application entered into national phase exclusively with Canada, advertised as lapsing in Australia on 27 January 1994[14] and in Canada on 6 November 1995.[15]
[edit]See also
James while John had had had had had had had had had had had a better effect on the teacher, a word puzzle in which proper punctuation must be added to give the sentence meaning
Obelism, the practice of annotating manuscripts with marks set in the margins
Scribal abbreviations, abbreviations used by ancient and medieval scribes writing in Latin
Terminal punctuation
Tironian notes, a system of shorthand consisted of about 4,000 signs
Unicode symbols, characters of symbols that have a well-defined place in plain text, in computing
Usage
[edit]References
^ Truss, Lynne (2003). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. Profile Books. ISBN 1-86197-612-7.
^ 林清源,《簡牘帛書標題格式研究》台北:文印書館,2006。(Lin Qingyuan, Study of Title Formatting in Bamboo and Silk Texts Taipei: Yiwen Publishing, 2006.) ISBN 957-520-111-6.
^ The History of the Song Dynasty (1346) states 「凡所讀書,無不加標點」 (Among those who read texts, there are none who do not add punctuation).
^ Truss, Lynn (2004). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. New York: Gotham Books. p. 71. ISBN 1-59240-087-6.
^ Truss, Lynn (2004). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. New York: Gotham Books. p. 77. ISBN 1-59240-087-6.
^ Truss, Lynn (2004). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. New York: Gotham Books. pp. 77–78. ISBN 1-59240-087-6.
^ Truss, Lynn (2004). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. New York: Gotham Books. p. 112. ISBN 1-59240-087-6.
^ Truss, Lynn (2004). Eats, Shoots & Leaves: The Zero Tolerance Approach to Punctuation. New York: Gotham Books. pp. 112–113. ISBN 1-59240-087-6.
^ I Saw Esau by Iona and Peter Opie (published 1943).
^ MacKellar, Thomas (1885). The American Printer: A Manual of Typography, Containing Practical Directions for Managing all Departments of a Printing Office, As Well as Complete Instructions for Apprentices: With Several Useful Tables, Numerous Schemes for Imposing Forms in Every Variety, Hints to Authors, Etc. (Fifteenth - Revised and Enlarged ed.). Philadelphia: MacKellar, Smiths & Jordan. p. 63.
^ Bazin, Hervé (1966), Plumons l’oiseau, Paris (France): Éditions Bernard Grasset, p. 142
^ Revised preliminary proposal to encode six punctuation characters introduced by Hervé Bazin in the UCS by Mykyta Yevstifeyev and Karl Pentzlin, Feb. 28, 2012
^ European Patent Office publication
^ Australian Official Journal of Patents, 27 January 1994
^ CIPO - Patent - 2102803 - Financial Transactions
[edit]Further reading
Allen, Robert (25 July 2002). Punctuation. Oxford University Press. ISBN 0-19-860439-4.
Amis, Kingsley (2 March 1998). The King's English: A Guide to Modern Usage. HarperCollins. ISBN 0-00-638746-2.
Fowler, Henry Watson; Francis George Fowler (June 2002) [1906]. The King's English. Oxford University Press. ISBN 0-19-860507-2.
Gowers, Ernest (1948). Plain Words: a guide to the use of English. London: Her Majesty's Stationery Office.
Parkes, Malcolm Beckwith (1993). Pause and Effect: An Introduction to the History of Punctuation in the West. University of California Press. ISBN 0-520-07941-8.
[edit]External links
Look up Punctuation in Wiktionary, the free dictionary.
Wikibooks has a book on the topic of: English in Use/Punctuation
Wikibooks has a book on the topic of: English in Use/Other Common Punctuation Marks
Larry Trask: Guide to Punctuation A helpful online resource
History of Punctuation, in French Helpful photographs of early punctuation
Punctuation Marks in English: Clarity in Expression
Unicode reference tables:
U2000 PDF (137 kB) General Punctuation
U3000 PDF (98.6 kB) CJK Symbols and Punctuation
UFE30 PDF (65.4 kB) CJK Compatibility Forms
UFE50 PDF (70.7 kB) Small Form Variants
UFF00 PDF (204 kB) Halfwidth and Fullwidth Forms
Ethiopic script
Automatic Recovery of Capitalization and Punctuation of Automatic Speech Transcripts
English Punctuation Rules
An Online Punctuation & Grammar Correction for Dyslexic Writers
The ISO basic Latin alphabet v t e
Aa Bb Cc Dd Ee Ff Gg Hh Ii Jj Kk Ll Mm Nn Oo Pp Qq Rr Ss Tt Uu Vv Ww Xx Yy Zz
Related
Derivations Diacritics History ISO/IEC 646 List of letters Numerals Palaeography Punctuation Unicode
[show] v t e
Unicode
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: PunctuationTypographyلیسی: