"پتاح حوتپ" در نامه اى به فرزند خود چنين مى نويسد :
اگر كامياب شدى و خانه خود را آراستى و از ته دل زنت را دوست داشتى شكم او را
پركن و پشتش را بپوشان ... و تا زمانى كه او را در اختيار دارى دلش را شاد نگاه دار، زيرا
كه وى براى كسى كه مالك آن است همچون كشتزار حاصلخيزى است ... و اگر به
«مخالفت با وى برخيزى بايد بدانى كه اين سبب خانه خرابى توست
او در نوشته ديگرى به فرزند خود چنين اندرز میدهد:
هرگز مادرت را فراموش مكن ... چه وى مدت درازى ترا چون بار سنگينى در شكم نگاه
داشته و پس ازآنكه ماههاى حمل تمام شد ترا زاييده.
سه سال تمام ترا به دوش كشيده است و پستان به دهانت گذاشته، به تو غذا داده و از
پليدى و ناپاكى تو روى ترش نكرده است. در آن هنگام كه به مكتب م ىرفتى و نوشتن را
مى آموختى، هرروز از خانه نان و آبجو با خود به نزد آموزگار تو مى آورد
راوندی تاریخ اجتماعی ایران