ارسطو با حكومت جباران و مستبدين، مخالف است و اعمال شخص جبار را بدین نحو توصيف مى كند:
سركوب كردن گردنفرازان، راندن مردان قويدل، جلوگيرى از تشكيل اجتماعات، مبارزه با آموزش و بيدارى افكار، جلوگيرى از رفت وآمد از شهرى به شهر ديگر، اعزام جاسوس در بين مردم براى گوش دادن به حرفهايى كه در اجتماعات گفته م ىشود، كاشتن تخم نفاق و افتراق بين مردم. اصل ديگر استبداد فقير كردن مردم است، براى اينكه خلق را به تأمين معاش روزمره خود سرگرم سازد تا ديگر وقت اينكه برضد او توطئه چينى كنند،نداشته باشند. جبار به جنگ م ىپردازد تا فعاليت رعاياى خود را بدان جانب معطوف سازد. جبار جز نابكاران
را
دوست
ندارد
زيرا
تشنه
تملق
و
مجیزگويى
است
و
هيچ
روح
آزادى نيست
كه
در
برابر
او
حاضر
به
زبونى
و
تملق
شود.