۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه

قلمکاری، باتیک، چیت

بنا بر سالنامه های چینی پارچه های چاپی از سال 140 پیش از میلاد از هند به چین رفته است . در زبــان فارسی چیت به معنی پارچه چاپی و در اصل هندی است. استرابو مورخ یونانی‌ در اولین سالهای پس از میلاد مسیح می نویسد در زمان وی پارچه های چاپی از هند به اسکندریه میرفت. کشفیات آثار باستانی مصر نشان می‌دهد چیت تا سده چهاردهم به بازارهای آنجا وارد می‌شده است. در دوره ساسانیان چاپ روی پارچه در ایران رواج یافت وروشهای نوینی در تزئین پارچه های ابریشمی‌وکتانی وابریشمی‌ابداع گردید.
نخستین پارچه های چاپی در شمال اروپا از آرامگاه سنت ساســاریوس آرلسی (حـــدود 543 میــلادی) بدست آمده است. این پارچه ها به سبک شرقی درست شده بود. بالاخره وقتی چاپ باسمه ای پارچه در اروپــــا متداول شد، روش کار با شرق تفاوت داشت.
چیتساز اروپای قرون وسطی یعنی از سده سیزدهم به بعد، ماده رنگی را که با چسب ویژه ای درآمیخته بود از قالبهای خود به پارچه منتقل می‌کرد و فقط روی آن نقش می‌بست. از سوی دیگر چیت سازی شرقی رنگهای واقعی که تمام الیاف وپود پارچه را رنگ می‌کند به کار می‌برد.
چاپ قلمکار عبارت است از رنگرزی در قسمتهایی از پارچه و تفاوتش با رنگرزی در این است که در رنگرزی تمام قسمتهای پارچه همرنگ می‌شود ولی در چاپ می‌توان با استفاده از یک یا چند رنگ روی زمینه سفید یا رنگ شده طرح دلخواه را ایجاد کرد.

قلمکار:
قلمکار به نوعی پارچه چاپ شده با قالبهای چوبی گفته می‌شود ووجه تسمیه اش شیوه تولید آغازین آن است، وهم اینکه به گونه ای گسترده در اصفهان وبه شکلی محدودتر در مشهد ودامغان هنوز رونق و رواجی دارد. این فن از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری وهمزمان با هجوم مغول به ایران راه یافت و در گذشته اصفهان، شیراز، بروجرد، همدان، رشت، کاشان، نخجوان، یزد، سمنان، گناباد، نجف آباد، روستاهای فارسان، گزبرخوار، خورزرق، برخوار، لنجان، سبره و... جزو مراکز مهم قلمکـــار به شمار می‌رفتند واز نظر اهمیت پارچه های قلمکار بروجردی در درجه اول قرار داشته است.
نحوه ابتدایی قلمکار سازی بشکلی بوده که ابتدا با قلم روی پارچه های پنبه ای ( واحتمالا ابریشمی) طرحهای مورد نظر را نقاشی کرده وسپس با مواد شیمیایی ویژه ای نسبت به تثبیت رنگها اقدام می‌کرده اند.
لیکن به دلیل نبود هماهنگی لازم بین نقوش ونیز از آنجا که این کار مستلزم صرف وقت فراوانی بود تکامل تدریجی قلمکار سازی باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر و نیز ایجاد هماهنگی ویکنواختی نقوش استفاده از مهرهای چوبی جایگزین استفاده از قلم می‌شود، وجهت فراهم آمدن امکان استفاده عمومی‌ از پارچه های قلمکار استفاده از این روش بر روی کتان، چلوار، کرباس وسایر انواع پارچه نیز رواج یابد، وتحقیقا می‌توان فاصله ی اوایل قرن دهم هجری قمری ( حدود 1502 میلادی) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری ( حدود 1722 میلادی) را اوج قلمکار سازی ودوران اوج هنر وصنعت قلمکار سازی کشور به حساب آورد. چه آنکه در فاصله سالهای یاد شده تقریبا اکثر مردم کشور مصرف کننده پارچه های قلمکار بودند وضمن استفاده از این پارچه جهت تهیه انواع پوشاک به عنوان پرده سفره، پوشش، سجاده، رویه لحاف، بقچه، سوزنی حمام، قطیفه، رویه پشتی، دستمال و نیز کتیبه هایی برای تزئین مجالس سوگواری از آن استفاده می‌کردند وبخشی از تولیدات هم صــــــادر می‌شد.
امروز سه روش ساخت قلمکار وجود دارد که می‌توان جدا جدا یا همزمان به کار برد:
باسمه کار روی پارچه را با آمیزه ای از خمیر کتیرا یــا موم، مهر( باسمه) زده آنگاه پارچه را رنگ می‌زند؛ قسمت مهر شده پارچه سفید وبدون رنگ می‌ماند. سپس این مهر را می‌شویند وبا رنگ های دیگر همین کار را تکرار می‌کنند؛ بخشهائی از رنگها روی هم می افتد و بدین ترتیب نقشهای گوناگونی پدید می‌آید. این روش در ایران متداول بوده وهنوز هم برای بعضی از طرحها از آن استفاده می‌کنند.
باسمه کار، دندانه ی رنگ مانند زاج، کات کبود یا صمغ گیاهی بروی پارچه می‌زند. وقتی پارچه را با بعضی از مواد رنگ کنند رنگ روی این قسمت از نقش مهر اثر کرده وثابت می‌شود و وقتی پارچه را بشویند رنگ قسمتهای دیگر شسته شده واز بین می‌رود و تنها این قسمت باقی می‌ماند. این روش مهمتر از همه است و تا امروز هم به سبب دو رنگی که ضمن چاپ چیت باقی می‌ماند در ایران موسوم است.
باسمه کار رنگ را مستقیما روی پارچه مهر ( باسمه) می‌زند. پاره ای از رنگهای قدیم را می‌توان به این شکل به کار برد، وهمچنین تعدادی از رنگهای مصنوعی امروز را نیز می‌توان مستقیما به کار برد وپیشه ور ایرانی این نوع رنگها را برای دو رنگ دیگر به کار می‌برد.
بیشتر چیتسازان ایران قالبساز استخدام می‌کنند ویا با قالبسازها که قالب را برای هر نقش تعمیر وآماده می‌کنند همکاری دارند.
روشی که امروزه بیشتر چیتسازان ( قلمکار سازان) اصفهان، کاشان و یزد به کار می‌برند باسمه چهار رنگ نامیده می‌شود. نقشه را به دقت به قطعاتی تقسیم می‌کنند مثل قطعه میانه، حاشیه، گوشه وغیره ، تا اینکه قلمکار بتواند اندازه قالبها را کوچک بگیرد. وچون تمام قسمتها به چهار رنگ مشکی، قرمز، آبی و زرد رنگ می‌شود برای هر قسمتی باید چهار قالب درست شود .
برای تهیه قلمکار نقوش مورد نظر به تفکیک رنگ و حداکثر چهار رنگ روی چوبهایی مانند چوب گلابی و زالزالک کنده میشود و سپس به شرح جدول زیر رنگهای مورد نظر مصرف کننده تهیه می‌گردد.

نوع و مقدار مواد رنگرزی مصرفی در ساخت رنگها:

مشکی: پوست انار 12کیلو – زاج سیاه 300گرم – روغن کرچک 200گرم – کتیرا 800گرم – زنگ آهن (1)
قرمز: زاج سفید از سولفات آلومینیوم 200گرم – روغن کنجد 25گرم – کتیرا 50گرم – گل سرخ 25گرم (2)
آبی نیلی: پرطاووسی 50گرم (3)- نیل نخودی 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم – جوهر گوگرد 3گرم – کتیرا50گرم – شیره انگور 200گرم
سبز: اسپرک 200گرم – زاج سفید 50گرم- نیل پرطاووسی 50گرم – روغن گلیسیرین 15گرم- کتیرا 50گرم زرد- چوبه 5گرم
زرد: پوست انار 300گرم (4)- زاج سفید 25گرم - کتیرا 50گرم زرد چوبه 5گرم
لازم به تذکر است روغن هایی که برای ساخت انواع رنگها مورد استفاده قرار می‌گیرد فقط در ایجاد محیط رنگرزی مناسب دخالت داشته ومانع از خشک شدن رنگ در داخل شیارهای قالب می‌شوند وامکان عمر طولانی تری برای قالب را فراهم می‌سازند واز کتیرا نیز معمولا جهت ایجاد غلظت مطلوب رنگ استفاده می‌شود وشیوه عمل آوردن آن چنان است که کتیرا را در مدت 10 روز در آب خیسانده ومایع حاصله را صاف نموده وسپس همراه با سایر مواد تشکیل دهنده هر رنگ مورد استفاده قرار می‌دهند.

پارچه:
برای آماده سازی پارچه جهت رنگرزی با این روش چاپ ابتدا آن را مدتی در آب روان وفراوان شستشو می دهند تا آهار ومواد زائد موجود در پارچه از آن خارج گردد.
چنین پارچه ای نیازمند سفید گری نیز هست وبه همین جهت لازم است پس از شستشو بر روی زمین شنی پهن ومرتبا یوسیله ای بر روی آن آب پاشیده شود تا پس از مدتی بر اثر تابش نور خورشید به رنگ کاملا سفید در آید. گاهی نیز قلمکار سازان ترجیح می‌دهند زمینه پارچه را بر رنگ زرد درآورند وبرای این کار معمولا پارچه شسته شده را در تغارهای مخصوص که محتوی محلول گرد پوست انار وهلیله با آب است فرو می‌ برند وبه این ترتیب به آن رنگ زمینه زرد می‌دهند.
در مرحله تولید استاد قالب را ابتدا به رنگ سیاه آغشته نموده و آن را در نقطه مورد نظر بر روی پارچه می‌نشاند وبا ضربه مشت باعث انتقال نقش از روی قالب بر روی پارچه می‌شود. سپس رنگ قرمز به شیوه فوق الذکر چاپ وبعد از خشک شدن رنگ پارچه را شستشو می دهند تا رنگهای اضافی از آن خارج شود .
برای تثبیت رنگهای قلمکار به ازای هر 1000 متر پارچه مقدار 12 کیلوگرم پوست انار سائیده وحدود 90 کیلو مغز روناس را در داخل پاتیلی که در حال جوش است ریخته وآن را هم می‌زنند تا کاملا مخلوط شود .‌آنگاه پارچه هایی که رنگ آمیزی وشستشو شده داخل پاتیل ریخته و حرارت دادن ملایم ادامه می‌یابد.
نحوه جوشاندن پارچه های قلمکار به این صورت است که پارچه ها را قطعه قطعه داخلمایع کرده به وسیله چوب های بلند زیرورو می‌ کنند تا محلول در کلیه نقاط پارچه نفوذ کند وبعد از اتمام کار پارچه ها را مجددا قطعه قطعه خارج نموده پس از خاتمه عمل تثبیت رنگ باری دیگر پارچه شستشو داده می‌شود وبر روی شن پهن ومرتبا روی آن آب پاشیده می‌شود تا زمینه کرم پارچه سفید شود .
چاپ چیت یا قلمکار شامل مراحل زیر است :

الف – پارچه ای که به کار برده می‌شود کرباس دست بافت است. اگر قسمتی از طرح رنگی باشد همانطور که در بالا گفته شد زمینه نقش باید زرد باشد نه سفید‌، در آن صورت کرباس را در محلول پوست انــــار می‌جوشانند سپس آن را آب کشیده خشک می‌کنند .
ب- قلمکار ساز چیت خشک را به صورت توپ روی میز کارش که تخته کوتاهی است می‌گذارد. یک تکه از چیت را می‌کشد وروی تخته پهن می‌کند، نخستین قالب چاپ را بر می‌دارد، و از یک قدح که کنار او است آن را با کات آهن مرطوب می‌کند .
قدری کتیرا به این دندانه اضافه کرده اند که ضمن چــــاپ شره نکند ( ندود) . یک تکه پارچه ( شال) روی قدح رنگ کشیده ودوره آن را با نخ طوری می بندند که پارچه با دندانه تماس پیدا ‌کند، و بدین ترتیب قلمکار ساز همیشه مقدار معینی رنگ خواهد داشت. قالب مرطوب را روی چیت گذاشته وبا دست چپ خود فشار می‌دهند ودست راست را به عنوان چکش به کار می ‌برند ویک ضربه روی قالب می‌زنند. البته برای اینکه دست آسیب نبیند پارچه پشمی‌یا نمد را چند لا کرده دست را با آن می‌پوشانند.
این پارچه یا نمد را ترم می‌گویند. بار دیگر قالب را مرطوب کرده و دوباره آن را روی پارچه می‌گذارد ودقت می‌کند که لبه قالب روی خال دفعه قبل بیفتد وهمین گونه کار را ادامه میدهد.
ج- پس از اینکه چاپ تمام قالبهای سیاه ( مشکی) را کامل کرد قالب مرطوب به دندانه قرمز را به همان طریق پیش گفته در محلهای معین میزند وباز دقت می‌کند که چاپ روی خالهای قبلی باشد
د- وقتی که تمام توپ پارچه دندانه رنگ قرمز وسیاه خورد ، همه آن را به رنگرز خانه می‌برد ودر محلول جوشان روناس فرو می‌برد. در همان حمام اول خطوط مرطوب به قالب کات آهن ، سیاه وخطوط مرطوب به قالب زاج سفید، قرمز می‌گردند. در شستشوهای بعدی محلول اضافی روناس پاک شده پارچه را در آفتاب خشک کرده و دوباره نزد قلم کار ساز می‌فرستند .
ه- رنگ نیلی را با قالب آبی از ظرف رنگ به همان طریق پیش گفته برداشته ورنگ سوم را به کار می‌برد.
و- آخرین مرحله چاپ چیت ، مهر زدن رنگ زرد است که به شکل رنگ آبی انجام می‌گیرد وبدین نحو عمل قلمکاری تمام می‌شود.
ز- پارچه را بار دیگر به رنگرزخانه می‌برند ودر آنجــــــا در آب می‌جوشانند تا رنگ آن ظاهر شود و وقتی در آفتاب پهن می‌کنند رنگ آن کامل می‌شود.
روش دیگر برای بدست آوردن رنگ زرد زمینه که در بند الف گفتیم ؟ نام دارد و از این قرار است : 20 تا 30 پارچه چیت رنگ شده را پس از خیساندن روی زمین پهن می‌کنند، وهر کدام را روی دیگری قرار می‌دهند و روی هر کدام را قدری گرد پوست انار نرم می‌ریزند بعد دیگری را روی آن می‌گذارند آنگاه کمی‌آب روی آن می‌پاشند وچندین ساعت به آن دست نمی‌زنند . پس از اینکه پارچه ها را آب کشیدند در افتاب خشک می‌کنند. این اقدام برای ثبوت رنگ بسیار سودمند است. در مراکز قلمکاری اصفهان وکاشان ویزد که از هر طرح ونقشه‌، در یک زمان به مقدار انبوه تولید می‌کنند، چیتسازان دسته دسته کار می‌کنند‌، هر دسته یک رنگ را چاپ می‌کند وبرای رنگ بعدی آن را به دسته دیگری می‌دهند.

چگونگی چاپ باتیک: چاپ کلاقه ای ( باتیک):
باتیک هنری دستی است که در جنوب شرقی هندوستان، اروپا وقسمتی از آفریقا رواج دارد ونوعی از آن که به کلاقه ای معروف است بیشتر در روستا های اطراف تبریز وبه ویژه در مناطق روستایی اسکو، کهنمو اسکندان ، دیزج، و باویل رواج دارد.
باتیک واژه ای است از جاوه ( یکی از جزایر کشور اندونزی ) که در فرهنگ نفیسی حصار وضریح معنا شده و عوام آن را کلاغی، کلاقی وکلاقه ای می‌خوانند ومی‌نویسند ودر پاره ای از نقاط نیز ( قنوز) که معادل آذری ابریشم است تلفظ می‌شود و وجـــــــه تسمیه اش آن که چون در گذشته های دور معمولا قسمتهایی از پارچه را که قرار بود رنگ آمیزی شود به اشکال خاصی گره زده یا می‌دوختند وسپس مبادرت به رنگرزی می‌کردند چون طبیعتا رنگ نمی‌توانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ کند‌ پس از پایان عملیات رنگرزی وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی که رنگ را جذب نکرده بود در متن رنگی حالت نگاتیو به خود می‌گرفت وباز از آنجا که معمولا فقط از یک رنگ، وبیشتر رنگ سیاه، استفاده می‌شود این نقوش تصادفی حالت پر کلاغ را به ذهن تداعی می‌کرد وبه همین جهت نیز برای متمایز ومشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده کلاغی خوانده می‌شود.
باتیک که بیشتر به پارچه های با چاپ مقاوم در برابر نور، حرارت ، رطوبت ، وسایر عوامل جوی اطلاق می‌شود اصالتا هنری چینی است وبیش از 2000 سال از عمر آن می‌گذرد ودر حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از کشورهای جنوب و شرق آسیا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده می‌کنند. یافته های باستان شناسی موجود در موزه های ایران و سایر کشورهای جهان گواه تولید پارچه هایی با چاپ باتیک را در اختیار گذارد. این گفته قطعی به نظر می‌رسد که تزئین پارچه به وسیله هنر- صنعت باتیک از سالهای بسیار دور وحتی قبل از کشف سایر شیوه های رنگرزی رواج داشته وکسانی بوده اند که با کمک وسایل ساده ای مانند مهرها وقالبهای چوبی ، البسه وسایر پارچه های مورد مصرف عامه را با رنگ های متنوع گیاهی می‌کرده اند.
این شیوه های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی کشور اندونزی تکامل یافته وبا کشف گیاهانی که عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه می‌شود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمد. به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز آور حل کرده ومایع چسبنده ای را که بدست می‌آمد با ماسه نرم یا خاک رس مخلوط نموده و‌آنگاه به وسیله قلمهای مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی می‌کرده اند واز آنجا که پس از رنگ آمیزی وشستشوی پارچه نقاطی که قبلا به وسیله ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی می‌ماند چنانچه صنعتگران قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید یا چند رنگ کردن پارچه را داشتند مجددا قسمتهای رنگ آمیزی شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آمیزی دوباره یا چند باره آن می‌کردند و با تکرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود می‌گرفت .
منبع: www.rugart.org