۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه

شمس المعارف احمد ابن علی البونی و فقر منابع فارسی

این کتاب تألیف شیخ عارف احمد بن علی البونی [متوفی 622 بنا به آنچه در کشف الظنون آمده]. در کتاب یاد شده مطالبی عجیب و غریب و اعمال و ادعیه ای آمده که هیچ کدام مأخذ و مستندی ندارد و در برخی از این ادعیه صلوات بر آل پیامبر نیز آمده، کسانی که در مورد بونی شرح حال نوشته اند هیچ کدام او را به یکی از مذاهب اربعه اهل سنت و یا دیگر مذاهب نسبت نداده اند (الذریعه، ج 14، ص 226).
در کتاب الذریعه، شیخ آغا بزرگ طهرانی در مورد این کتاب و مؤلف آن می گوید:این کتاب در مورد دعا، اذکار، ختومات، تسخیرات و توسلات به اسماء خداوند و مسائلی از این قبیل مانند خاصیت سوره ها و آیات قرآن و برخی از علوم غریبه.
شیخ عباس قمی در کتاب الکنی والالقاب می گوید:ابوالعباس احمد بن علی القرشی الفاضل الصوفی الجعفری، ماهر در علم اعداد و صاحب کتاب در مورد آن از جمله شمس المعارف الکبری منسوب به بونه می باشد که شهری است در سواحل آفریقا (الکنی و الالقاب، ج 2، ص 99).
در کلام شیخ عباس قمی نسبت تصوف به او داده شده در کتاب تاج العروس زبیدی نیز می گوید او شیخ طریقه بونیه در اعداد و حروف است (تاج العروس، ج 9، ص 146).
مرحوم سید مصطفی خمینی در تفسیرش بر قرآن کریم برخی موارد مطالبی را از این کتاب نقل کرده است (تفسیر القرآن الکریم، ج 1، ص 148، 153، 155، 156، 179، 249 - 252، 331 و ج 2، ص 244، 288).
از مجموع مطالب یاد شده و دیگر مطالبی که راجع به بونی و کتاب او ملاحظه شد شاید بتوان این گونه نتیجه گرفت که اولا به احتمال قوی وی از اهل سنت و صوفی بوده است و یا حداقل شیعه بودن وی ثابت نیست مطالبی را هم که در این کتاب آورده مستند نمی باشد بنابراین نه صد در صد قابل قبول است و نه می توان آن را رد کرد ولی آنچه مسلم است وی در علم اعداد و حروف صاحب نظریاتی بوده.

شيخ محمد باقر ساعدي خراساني
زيبا آفرين

عارف نامي استاد علامه ، شيخ محمد باقر ساعدي خراساني فرزند حاج شيخ حسين مقدس خراساني (1408ق.م) در تاريخ دهم ربيع الاول 1346ق در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. در سال 1360 در سن چهارده سالگي به تحصيل علوم حوزوي در مشهد و قم پرداخت.
اساتيد ايشان در دروس حوزوي عبارت بودند از: شيخ محمد تقي اديب نيشابوري، شيخ غلامحسين اسلامي، حاج شيخ عبدالحسين محقق نوغاني، حاج ميرزا احمد مدرس، حاج ميرزا ابراهيم كلباسي، آقا ميرزا محمد علي حكيمي، ميرزا محمد علي اديب تهراني، شيخ علي محمد جولستاني، ميرزا ابوالحسن شعراني، سيد حسين اديب بجنوردي، سيد احمد شهرستاني، سيد محمد مصطفوي، و شيخ محمد باقر رباني قمي(ياقوت احمر. ص50)
و اساتيد ايشان در دانشگاه عبارت بودند از: سيد محمد مشكوات، محدث ارموي، الهي قمشهاي و محمود شهابي.
ليسانس الهيات و ليسانس علوم تربيتي را از دانشكده معقول و منقول دانشگاه الهيات تهران گرفت.(ياقوت احمر، ص50)
مشايخ اجازات: ميرزا محمد علي اردوبادي(1380ق.م)، سيد فخرالدين امامت(1392ق.م)، سيد محمد رضا بروجردي(1404ق.م)، شيخ محمد حسين بيرجندي(1391ق.م)، شيخ آقا بزرگ تهراني ( 1388ق.م) ، سيد مصطفي خوانساري( 1413ق.م) ، شيخ نصرالله شبستري، سيد عبدالله شيرازي(1404ق.م)، شيخ ابوالحسن شريف عسكري، شيخ علي غروي علياري، شيخ محمد رضا كلباسي(1383ق.م)، سيد محمد رضا گلپايگاني(1414ق.م)، شيخ مجتبي لنكراني، شيخ محمد صالح مازندراني(1391ق.م)، سيد شهاب الدين مرعشي(1411ق.م)، شيخ علي اكبر مروج(1401ق.م) ، ميرزا محمد علي معلم حبيب آبادي(1396ق.م) و شيخ حسين مقدس(1408ق.م)
آثار استاد:
اخلاق حسنه از قيض كاشاني ، پيام آزادي، 1362
پسر بختگان
پيشواري هشتم شيعيان
ترجمه ارشاد شيخ مفيد
ترجمه التحصين ابن فهد حلي
ترجمه المجلي في الكلام و المنازل العرفانيه و سيرها
ترجمه تحفه البرره في مسائل العشره مجد الدين بغدادي، انتشارات منوچهري
تفسير صافي فيض كاشاني تهران، صفا،1363
ترجمه حقايق فيض كاشاني
ترجمه روضات الجنات سيد محمد باقر خوانساري
ترجمه رياض العلماء ملاعبدالله افندي اصفهاني 1366
ترجمه شمس المعارف بوني
ترجمه عصمه الحجج سيد علي اكبر ميبدي كرمانشاهي
ترجمه عيون اخبار الرضا شيخ صدوق
ترجمه فوائح الجمال و فواتح الجلال نجم الدين كبري انتشارات منوچهري
ترجمه فضائل الخمسه سيد مرتضي فيروز آبادي
ترجمه كشكول شيخ بهايي عاملي
ترجمه مشارق الانوار
ترجمه مصباح الشريعه
ترجمه مناقب شيخ محي الدين عربي
ترجمه منظوم منظومه حاج ملاهادي سبزواري
ترجمه منيه المريد شهيد ثاني
ترجمه نفس الرحمن ميرزا حسين نوري
ترجمهي سفينه البحار شيخ عباس قمي
تفسير سوره نور
تفسير منظوم قرآن مجيد
توزيع الدلائل لتوضيح المسائل(فقه)
خورشيد بطحا
ذيل تاريخ علماء خراسان مدرس رضوي
رجال معاصر شيخ طوسي
شرح حال خواجه ربيع
شرح حال شيخ انصاري
شرح حال محقق حلي
شرح مخمس حيدر آقا معجزه
شرح مخمس صفي
شرح منظومه تحفه الحكيم محمد حسين كمپاني
شرح وجيزه علامه مجلسي(رجال )
شهيد راه حق
عيون التواريخ
كشف المفازات عن الطرق و الاجازات
كشكول ساعدي
لطائف صفي
ماده و خدا
مجمع الزيارات
منهاج السالكين
نهمين پيشوا
سير معنوي استاد ساعدي با آشنايي با مرحوم حاج شيخ حسن اديب خاوري در سال 1327خورشيدي آغاز گرديد . سال 1335 خورشيدي اجازه اجمالي از محضر ايشان دريافت كرد و در سال 1379 قمري موفق به دريافت اجازه تفصيلي شد.
به جهت وضعيت خاص مشهد و ايجاد فضاي فلسفه ستيزي توسط شاگردان و مريدان مرحوم اصفهاني، استفاده از عرفان تقريبا وقوع در متن مهلكه بود. لذا درس و بحثهاي فلسفي پيشتر در سكوت و بيسروصدا صورت ميگرفت. و ما از محضر ايشان به اتفاق دوستان بسيار ارزشمند آقايان غلامرضا جلالي و سيد يونس ادياني و علي اصغر حقدار و اين جانب، بهره ميگرفتيم. ابتدا مصباح الانس و بعد هم شرح قيصري. آقاي جلالي براي تدريس از مشهد رفت. آقاي ادياني به تهران عزيمت كرد و آقاي حقدار هم به قم رحل اقامت افكند. و من تنها ماندم و ادامهي شرح فصوص قيصري. و ايشان با همان شور و شوق پيشين و با مطالعه و آمادگي تمام همچنان ادامه ميداد.
ويژگيهاي اخلاقي ايشان كه به ياد دارم و خود در مدت فراگيري از محضر ايشان در درس شاهد آن بودم:
1 – سكوت. تا پرسيده نميشد پاسخ نميداد. كمتر اتفاق ميافتاد كه بدوا و رسا شروع به سخن كنند.
2 - سكونت و آرامش. هميشه آرامش خاصي داشتند.
3 – بد نگفتن از علما. هر گز بد گويي عالم را از ايشان نشنيدم.
4 – رايجترين كلام بلكه جملهي ايشان «نميدانم بود» كه اغلب با لهجه مشهدي آن را ميآميخت.
5 – پرهيز از جدال و مراء و منازعه. اصلا آن روحيهي آرام نميتوانست به جدال و منازعه بپردازد.
6 – كمتر از خود سخن گفتن يا هيچ نميگفت. فقط اين اواخر آشنايي بود كه فهميدم شاعر است و شعرهاي خوبي به خصوص در مدح ائمه دارد. و نيز ياران ائمه. گاه بخشهايي را ميخواند. ولي بسيار كم. خيلي تلاش كردم تا لايههاي پنهان زندگي ايشان را بيرون بريزم نشد. ناكام ماندنم. چون هيچ نميگفت. حتا با ايشان در ميان گذاشتم و خواستم - همان زمان كه مصباح الانس را ميخوانديم و حتا زماني كه فصوص را ميخوانيم - تا در بارهي زندگيشان چيزي بگويند تا بنويسم. اين تعبير ايشان بود: ما كه قابل نيستيم. ما نه سر پيازيم و نه هم ته پياز. زندگي ما چيزي ندارد كه به درد كسي بخورد.
7 – نناليدن عليرغم آن كه در مشهد و كانون نهضت ضد فلسفه و عداوت با عرفان و تصوف شهرهي آفاق است و من يقين داشتم كه با ايشان برخوردهاي ناپسندي شده است هرگز شكوه و شكايت نكرد. و اگر هم حادثهاي را نقل ميكرد بدون تأسف و موضعگيري منفي آن را بيان ميداشت. و گاه ميگفت كه من گلايهاي ندارم. فقط اين اواخر بود كه پارهاي فشارهاي حكومتي ايشان را دچار رنج و عذاب كرده بود. مشكل تراشي براي برگذاري جلسات و در تنگنا قرار دادن خود ايشان كه بازهم گله و شكايتي نداشت. فقط گاهي اشاره ميكرد كه دعا كنيد تا اين گرفتاريها حل شود.
8 - علاقه به اهل بيت. خيلي و بيش از اندازه پاي بند به خاندان اهل بيت (ع) بود. شايد بتوان گفت يك ولايتي به تمام معنا. از حضرت زينب و ام كلثوم با عظمت ياد ميكرد. يك عارف متشرع كامل بود.
9 – اهل رياضت بود و رياضت را در چارچوب شريعت ميپذيرفت و بدان عامل بود. چيزي كه خود نميپسنديد به ديگران توصيه نميكرد. اهل چله و چله نشيني بود.
منابع: ياقوت احمر . سيري در تصوف، مدرسي چهار دهي، انتشارات اشراقي . روزنامه خراسان. آثار استاد . يادداشتهاي شخصي
حسن جمشيدي


صورة غلاف كتاب شمس المعارف الكبرى
شمس المعارف الكبرى أو شمس المعارف ولطائف العوارف مقارنة بشمس المتالف لنفس الكاتب, هي مخطوطةلأعمال سحرية[بحاجة لمصدر] من تأليف أحمد بن علي البوني المتوفي سنة 622 هجري. وقد تم طباعتها حديثا مع الحذف والتحريف[بحاجة لمصدر] في العديد من مواضيعها ولكن ما يزال الكتاب يتناول العديد من امور السحر الغير واضحه، طبع الجزء الأول منه وهو عبارة عن 577 صفحة في المكتبة الشعبية ببيروت عام 1985، بالإضافة إلى احتوائه على اربعة رسائل في نهايته من تأليف عبد القادر الحسيني الأدهمي وهي على الترتيب

§ ميزان العدل في مقاصد أحكام الرمل
§ فواتح الرغائب في خصوصيات الكواكب.
§ زهر المروج في دلائل البروج.
§ لطائف الإشارة في خصائص ابداية كتاب شمس العارف الكبرى للإمام أحمد بن علي البوني الذي يتعلق بالجن والسحر هو كتاب ممنوع في كثير من الدول الإسلامية لما فيه من نصوص لتحضير الجن باعتقاد البعض...

تفاصيل الكتاب
عنوان الكتاب هو :"شمس المعارف الكبرى، ولطائف العوارف", (يختصر أحيانا: شمس المعارف ولطائف العوارف) في أربعة أجزاء ومجلد واحد من ما يقرب من ستمائة صفحة تأليف : أحمد بن علي البوني، المتوفى سنة 622 هجرية. ونص المكتوب تحت عنوانه هو : قال في كشف الظنون :" والمقصود من هذا الكتاب أن يعلم بذلك شرف أسماء الله تعالى وما أودع في بحرها من أنواع الجواهر الحكميات، وكيف التصريف بالأسماء والدعوات وما تابعها من حروف السور والآيات ليتصل بها إلى الحضرة الربانية من غير تعب، ويتصل بها إلى رغائب الدنيا بلا نصب.

أما عن محتوى هذا الكتاب فهو مزيج عجيب من المعلومات المفهومة والغير المفهومة وربما كانت نوعا من التضليل أو كعذر عند عدم عملها بالشكل المطلوب. فهو يتحدث عن الحروف والأسماء وأسرارها وحكمها، الأوقات سعيدها ونحسها، والكواكب والأبراج، النجوم، الأقاليم، الدعوات واسرار الفاتحة والاسم الأعظم، خواص أوائل السور. ويتكلم عن الاختراعات الرحموتية، العزيمة الجلجلوتية، القمقمة، الدعوات المستجابة، الأذكار، قضاء الحوائج الرياضات الروحانية، البدايات والنهايات، وأسماء الله الحسنى وأوقاتها النافعات. وفيه اللطائف التسعة في تأليف القلوب والمحبة وذكر خاتم النبي سليمان، خواص آية الكرسي، فوائد لمقابلة الملوك والحكام والوزراء والقضاة وأرباب المناصب، خواص الأوقاف والطلسمات النافعات، فائدة للزيادة في الرزق [كذا]، وإذا أردت أن تحفظ كل ما تسمع ولا تنساه، عقد اللسان، حفظ المال من السارق، وإذا أردت أن ترمي بالقوس ولا تخطئ في رميك، وإذا أردت أن يحبك كل إنسان، والأوراد، والكثير الكثير من هذا القبيل. وبالكتاب جداول غريبة وأسماء عجيبة ومعلومات مبهمة، وهو في طبعة تجارية رديئة بدون فواصل ولا نقط بين الجمل، وفيه وصفات خطيرة،وشعوذة كثيرة. والشيخ البوني هذا معروف عند المهتمين بالروحانيات والسحر والرمل وما شابه، وله مؤلفات في هذا الميدان كان البعض يبحثون عنها في المكتبات ويقضون الأوقات الغالية في محاولة فك رموزها لتسخير الجن، وبعضهم كان يتعاطى لهذا لشفاء المصابين بالمس ـ حسب زعمهم.

نمادج من الكتاب
الفصل الأول في الحروف المعجمة وما فيها من الأسرار والإضمارات


صورة من المخطوطة الأصلية لكتاب شمس المعارف, نرى مربعا سحريا من النوع 4×4
فصل في ذكر الحروف المعجمة إذ هي أصول الكلام وأساسه وبها يرتفع بناؤه: واعلم أن للأعداد أسرارا كما للحروف آثارا وأن العالم العلوي يمد العالم السفلي فعالم العرش يمد عالم الكرسي وعالم الكرسي يمد فلك زحل وفلك زحل يمد فلك المشترى وفلك المشترى يمد فلك المريخ وفلك المريخ يمد فلك الشمس وفلك الشمس يمد فلك الزهرة وفلك الزهرة يمد فلك عطارد وفلك عطارد يمد فلك القمر وفلك القمر إلى اخر الافلاك والنجوم والطقوس - وهي صفحات طويلة ثم ذ كر استعمالات الحروف من أسماء النجوم مثل [وأما] تصريف فلك الزهرة فله حرف الزاي وله من الأوفاق المسبع وأما تصريف فلك عطارد فله من العدد ثمانية وهو حرف الحاء وله من الأوفاق المثمن [وأما] تصريف فلك القمر فله من العدد تسعة وهو حرف الطاء وله من الأوفاق المتسع وزحل له المثلث المشهور بين العلماء.I

فصل الأبواب الثلاثة
يشمل هذا الفصل على شرح الأبواب الثلاثة وهي الكبرى والصغرى والمتصل: إعلم أن الهياكل والتيجان والحراب والأعمدة والسيوف والمنابر والمزاريق والأحراض والكلاليب والكراسي وهي من باب الكبير لولد هب بن الجان مرزبان شاهنشاه أبي الجن فهم للملوك والأمراء والهرامسة والفراعنة والقساوسة والشعابذة * واعلم أن كتاب عصى موسى والحراسة والألوية والنبوذ وهي من باب الصغير لولد فهصد بن الجان مرزبان شاهنشاه أبي الحارث السيارة والعفاريت والبثارة والطوعة والغطارفة * واعلم أن كتاب الإكليل والسحر ولوح الذهب وكتاب الكرسي وكرسي سليمان بن داود والقبة هي من باب المتصل لولد حفطش بن الحارث بن مرزبان شاهنشاه أبي الجن الخدام والكرسي والوساوسة والأخاطفة والأفاطرة والمستمعة ومعرفة كتاب المناخاة بكلام الطاهنشاه أبي الجن وهو من باب الكبير المتصل المقرون فاعرفه وهو على أحد وجهين من درجة في زمام واحد ثم كسر آخرها على أولها درجة بعد درجة مصوبة ومقلوبة وابتدئ الاسم الأول من الصدر ومن المؤخر مثل ذلك واحدا بعد واحد إلى آخر البابين اسم فاسم فإذا تقدم المتصل فخذ بما بعده من الكبير ثم تبعد الباب فاعلم ذلك./هـ....[ ص 366]. [فصل] في شرح الأسماء الحسنى بعد كل نمط أقول وبالله التوفيق : إعلم أن اسمه تعالى الله هو اسم الله الأعظم وهو من الأذكار المفردة العظيمة فمن ذكره 66 مرة بعد صلاة ركعتين في جوف الليل بعد صوم ورياضة طويلة فإنه ينزل عله سيد الرحانيين الملك كهيال عليه السلام وهو من الملائكة التي تجاه العرش وهو حاكم على 66 صفا من الملائك وفي خلوته فإن الخادم يحضر ويخر ساجدا لله تعالى ويقول في سجوده أسماء عظيمة سريعة الإجابة.... فيقول الله تعالى انزلوا إليه واقضوا حاجته فإنه دعا باسمي الأعظم فينزل ومن معه إلى الذاكر ويقول له أيها العبد الصالح اذكر الله تعالى فيذكر فيرى الأنوار تخرج من فيه ويحصل له خشية وسكينة......../هــ....[ ـص 270]. وهذه النسخة طبعت في عام 1318 هجريا في مطبعة بكفر الطماعين بالازهر الشريف على نفقة المرحوم الشيخ الحسينى نقلا عن المخطوطة الاصلية لكواكب السيارة.

فصول الكتاب
يتوزع الكتاب إلى اربعين فصلا ومنها:

§ الفصل الأول : في الحروف المعجمة وما يترتب فيها من الاسرار والإضمارات.
§ الفصل الثاني : في الكسر والبسط وترتيب الأعمال في الاوقات والساعات.
§ الفصل الثالث : في احكام منازل القمر الثمانية والعشرين الفلكيات.
§ الفصل الرابع : في احكام البروج الاثنى عشر ومالها من الإشارات والارتباطات.
§ الفصل الخامس : في اسرار البسملة ومالها من الخواص والبركات الخفيات.
§ الفصل السادس : في الخلوة وأرباب الاعتكاف الموصلة للعلويات.
§ الفصل السابع : في الأسماء التي كان النبي عيسى عليه السلام يحيي بها الاموات.
§ الفصل الثامن : في التواقيف الأربعة ومالها من الفصول والدئرات.
§ الفصل التاسع : في خواص أوائل القران والايات والبينات.
§ الفصل العاشر : في أسرار الفاتحة ودعواتها وخواصها المشهورات.
§ الفصل الحادي عشر : في الاختراعات والأنوار الرحموتيات، * الفصل الثاني عشر : في اسم الله الاعظم وما له من التصريفات الخفيات.