نوشا، روستایی در میان ابرها
نمیدانیم نام «نوشا» را چه کسی روی روستایی گذاشته است که بر فراز کوههای بلند جای دارد. اما هیچ نامی زیباتر و بهتر از نوشا نمیتوان برای چنین روستایی ییلاقی پیدا کرد. نوشا در گویش مازندرانی به معنای «نسیم خنک صبحگاهی» است.
در روستای نوشا، تنها چهار ماه از سال را میتوان در خانههای زیبایش گذراند و زندگی کرد. آن چهار ماه، از روزهای پایانی اردیبهشت ماه آغاز میشود و تا روزهای آخر شهریورماه ادامه دارد. پس از آن باید به جایی دیگر رفت تا از گزند سرما و برف و بوران در امان بود.
نوشا روستایی کهن است و بهگفتهای دیرینگی آن دو هزار سال میرسد. کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که مردمانی که در این گستره در هزارهها پیش زندگی کردهاند، تمدنی درخشان داشتهاند. کاشیها و سفالهایی که در آنجا به دست آمده، پرتوی به زندگی انسانهای دیرینه نوشا میافکند. روشن نیست در آن هزارههای دور، نیاکان نوشایی چگونه سرمای آنجا را از سر میگذراندهاند. اما میدانیم که از تمدن خود یادگارهایی به جا گذاشتهاند.
در نوشا نشانههای تاریخی دیگر هم میتوان جست. رد آن نشانهها را که بگیریم به تاریخ حکمرانانی میرسیم که در آن گستره فرمانروایی کردهاند. گرمابهای کهن، با کاشیکاریهای رنگارنگ، نشان دیگری از تاریخ نوشا است.
چندی پیش رویشگاه یکی از کمیابترین گلهای جهان در روستای نوشا شناسایی شد (خبرگزاری ایسنا). این گل «سوسن چلچراغ» نام دارد و به «مروارید هیرکانی» آوازه پیدا کرده است. پیش از این سوسن چلچراغ را تنها در داماش گیلان میشد دید.
سوسن چلچراغ گلی است که در زیبایی کممانند است. در شب نورافشانی میکند و از دید ژنتیکی از کمیابترین گلهای جهان شناخته شده است. سوسن چلچراغ نخستین گونهی گل ایرانی است که در سیاههی آثار ملی طبیعی ایران ثبت شده است. شگفت این جاست که این گونهی علفی تنها از آغاز خرداد تا آغاز تیرماه گل میدهد. افزونبر اینکه «تکثیر گریز» است و نمیتوان آن را در جایی دیگر کاشت. پیدا شدن رویشگاه تازهای از گل سوسن چلچراغ در روستای نوشا، امید به ماندن این گل کمیاب را بیشتر کرده است. دشواری اینجاست که سوسن چلچراغ به سبب زینتی بودن، بیرویه برداشت میشود و گمان میرفت به تمامی از میان برود. نوشا اکنون با این گل، آوازهای دیگر پیدا کرده است.
به هر روی، شاید چندان شگفت نباشد در این روستا که تنها چهار ماه زندگی در آن جریان دارد، 32 تَن زندگی میکنند. آنها با طبیعت دلربا، کوههای بلند و ابرهایی که روستا را میان خود میگیرند، در کنار چشمهای به نام «میانلت»، روزگار را میگذرانند.