۱۴۰۴ خرداد ۵, دوشنبه

بزن بچاک

 بزن بچاک.  دور شو، گم شو.  بگریز، جیم شو.

اصطلاح -به چاک زدن؛

به چاک جعده زدن ( عامیانه)

بی سروصدا / پنهانی فرار کردن؛ گم وگور شدن

مثال:

اگه دیدی هوا پسه، بزن به چاک و پشت سرتم نگاه نکن.


بچاک زدن ؛ در اصطلاح عامه ، رفتن . بشتاب رفتن . فرار کردن . گریختن


مؤلف فرهنگ نظام نویسد: «چون زبان ری قدیم و مازندران نزدیک بهم بوده از این لفظ (لفظ چاک که بنا بنوشته ٔ مؤلف در زبان ولایتی مازندران دو طرف رودخانه معنی میدهد) در فارسی طهران یک مثل مانده [ زد بچاک ] یعنی خود را بچاک رودخانه زد و غایب شد» دهخدا.