پل آنتون دو لاگارد (با نام اصلی پل بوتیچر، ۲ نوامبر ۱۸۲۷ - ۲۲ دسامبر ۱۸۹۱) محقق کتاب مقدس و شرقشناس آلمانی بود. او به عنوان یکی از بزرگترین شرقشناسان قرن نوزدهم شناخته میشود. لاگارد دهها کتاب نوشت که بسیاری از آنها در مورد سیاست بودند. یهودستیزی، اسلاوستیزی و بیزاری او از مسیحیت سنتی، از پیشگامان تأثیرگذار نازیسم بودند.
زندگی و حرفه
پل بوتیچر در ۲ نوامبر ۱۸۲۷ در برلین متولد شد. پدرش، یوهان فریدریش ویلهلم بوتیچر، زبانشناس بود و در دبیرستان فریدریش ویلهلم زبان تدریس میکرد. مادرش، لوئیز، تنها هجده سال داشت. لوئیز چند روز پس از تولد پل درگذشت. ویلهلم داغدار بود. او پسر تازه متولد شده خود را مسئول این فقدان میدانست و با او به سختی رفتار میکرد. تربیت اسفناک پاول باعث شد که او پس از مرگ پدرش هیچ احساسی نداشته باشد.[1]: 4–5 دو عمه مادری، پاول را از نظر عاطفی و مالی پرورش دادند. ارنستین دو لاگارد عمه لوئیز بود و او سرانجام پاول را به فرزندی پذیرفت.[2]: 6
بوتیچر از سال 1844 تا 1846 در دانشگاه هومبولت برلین تحصیل کرد و در آنجا زبانهای شرقی، الهیات و فلسفه را زیر نظر اساتیدی مانند ارنست ویلهلم هنگستنبرگ، که دوست پدرش بود، آموخت. مربی اصلی او فریدریش روکرت بود.[3] او از سال 1846 تا 1847 در دانشگاه هاله-ویتنبرگ تحصیل کرد.[4]
در سال 1852، بوتیچر کمک هزینهای 1000 تالری از پادشاه فردریک ویلیام چهارم برای تحصیل در خارج از کشور دریافت کرد. او از آن برای سفر به لندن و کار در موزه بریتانیا استفاده کرد.[2]: 19–20 او در سفارت پروس در لندن اقامت گزید و به صورت پاره وقت به عنوان منشی سفیر فون بونزن کار کرد.[5]: 100 در راه بازگشت به خانه در ژانویه 1853، بوتیچر در پاریس ماند تا در کتابخانه ملی کار کند. او به ارنست رنان تکیه کرد تا نسخههای خطی را برای او بررسی کند.[2]: 32 متون سریانی که او در خارج از کشور مطالعه میکرد، منجر به انتشار کتاب Didascalia apostolorum syriace در سال 1854 شد.[4]
در همان سال، بوتیچر با آنا برگر ازدواج کرد.[2]: 45 او همچنین تصمیم گرفت نام خود را به افتخار خانواده مادرش به پل د لاگارد تغییر دهد و دوران کودکی دردناک خود را پشت سر بگذارد.[6]: 16 او پیش از این چندین جلد کتاب با نام تولد خود منتشر کرده بود.[7]
در سال ۱۸۵۵، پل دو لاگارد در دبیرستان کولنیشس در برلین زبان تدریس میکرد، جایی که وظایفش شامل تدریس ژیمناستیک نیز میشد.[8] او به انتشار آثار علمی خود ادامه داد، که بخش عمدهای از آن را با هزینه شخصی خود انجام میداد. در سال ۱۸۵۸، او به دبیرستان فریدریشوردرشس منتقل شد. در سال ۱۸۶۶، سه سال مرخصی برای تحقیق به او داده شد. در سال ۱۸۶۹، او کرسی استادی هاینریش اوالد در زبانهای شرقی در دانشگاه گوتینگن را به عهده گرفت.[3]
دههای که طول کشید تا لاگارد به مقام استادی برسد، تلخی دوران کودکیاش را که لاگارد از قبل احساس میکرد، عمیقتر کرد.[3] او دگم و نسبت به دیگران بیاعتماد بود.[9] لاگارد از وابستگیهای حرفهای دوری میکرد و اغلب به همکاران و همسالان خود حمله میکرد. لاگارد در نامهای به آدولف هیلگنفلد، خود را "یک فرد گوشهگیر" توصیف کرد و همزمان از انزوای خود ابراز تاسف و آن را تحمیل کرد.[10]
لاگارد در سال ۱۸۹۱ به سرطان روده بزرگ مبتلا شد و این تشخیص را مخفی نگه داشت. او در ۱۹ دسامبر تحت عمل جراحی برای درمان آن قرار گرفت. این عمل ناموفق بود و او سه روز بعد درگذشت.[2]: 115–9 اولریش فون ویلاموویتز-مولندورف، مداح خود لاگارد، او را مردی تنها توصیف کرد که باد کاشت و طوفان درو کرد.[11]
دانشوری (Scholarship)
پدر پل د لاگارد، ویلهلم بوتیچر، محققی پرکار بود. لاگارد از ماهیت خط تولید نوشتههای پدرش متنفر بود. از قضا، او نیز به همین ترتیب بیش از حد پرکار بود و آثار زیادی را نوشت که ناقص بودند.[6]: 13 او دهها کتاب در طیف وسیعی از موضوعات نوشت و به طور روان بین زبانهای مختلف جابجا شد. تمرکز اصلی او توضیح کتاب مقدس بود.[12] کتابشناسی آثار او در سال 1892 تهیه شد و هجده صفحه داشت.[13]
در سال 1865، او هدف بزرگی را برای ایجاد یک نسخه انتقادی از سپتوآگینتا تعیین کرد. این پروژه در بیشتر دوران کاری او را درگیر خود کرده بود.[14] درست قبل از مرگش، لاگارد برنامههای خود را برای این پروژه به شاگردش آلفرد رالفز نشان داد تا کارش بتواند ادامه یابد.[15] لاگارد برای تولید Prophetae chaldaice (1872)، متنی از تارگوم جاناتان، به Codex Reuchlinianus تکیه کرد. او این کار را در مخالفت شدید با رویکرد نسبتاً جدید Wissenschaft des Judentums انجام داد.[16]
نوشتههای سیاس
لاگارد تا سال ۱۸۴۹ عضو حزب محافظهکار پروس بود، زمانی که این حزب شواهدی مبنی بر خیانت علیه بندیکت والدک جعل کرد. او به شدت سرخورده و از نظر سیاسی بیطرف شد.[1]: 8 [2]: 12–3 لاگارد از اتحاد آلمان در سال ۱۸۷۱ حمایت کرد، اما روحیه کشور جدید او را ناراضی کرد. او شروع به نوشتن در مورد سیاست کرد و در سال ۱۸۷۴، لاگارد Politische Aufsätze (مقالات سیاسی) را منتشر کرد. او یک نسخه از آن را برای توماس کارلایل فرستاد که با نامهای تحسینآمیز پاسخ داد.[5]: 101
مقاله آغازین اولین بار به عنوان یک سخنرانی در نوامبر ۱۸۵۳ ارائه شد.[22]: 1 این مقاله، استعمار آلمان در اروپا را برای ایجاد یک اروپای میانه پیشنهاد میکند. اگرچه او با یهودستیزیِ غیررسمی که در آن زمان رایج بود نیز مینویسد، اما لاگارد تحسین خود را نسبت به نظم و انضباط زندگی یهودیان ابراز میکند. او به طور خاص به یهودیت به عنوان نمونهای از چگونگی سودمندی یک دین ملی برای یک جمعیت اشاره میکند.[22]: 14 مقاله دوم کتاب، این مضمون یک دین ملی را به تصویر میکشد. لاگارد خواستار اخلاقی رادیکال است که در آن اعمال صرفاً «وظیفه یا گناه» هستند.[23]: 74–5
دیدگاههای لاگارد در مورد دین نامنسجم بود. لاگارد برای آیینهای مذهبی و وحی مداوم ارزش قائل بود.[24] او تکرار اولیه مسیحیت را تحسین میکرد اما از آنچه کاتولیک به آن تبدیل شده بود، بیزار بود. او کتاب مقدس را مجموعهای از متون مشکوک میدانست. او پروتستانتیسم را به عنوان یک خیالپردازی استادانه مسخره میکرد.[5]: 104f
لاگارد حس مبهم مشابهی از هویت ملی داشت. او در سال ۱۸۷۵ نوشت: «آلمان، تمامیت تمام آلمانیهای دارای احساس، تفکر و اراده آلمانی است: به این معنا، هر یک از ما اگر خود را در هر لحظه از زندگیاش شخصاً مسئول وجود، سرنوشت و آینده سرزمین پدری نداند، خائن است و اگر چنین کند، هر یک قهرمان و آزادکننده است.»[23]: 167
با افزایش سن لاگارد، تلخیای که او در مورد بسیاری از جنبههای زندگی احساس میکرد، یهودستیزی او را نیز تشدید کرد. لفاظیهای او از تعصب غالب فراتر رفت و به تب توطئه تبدیل شد.[5]: 107 او با آدولف استوکر، بنیانگذار جنبش یهودستیزانه برلین، مکاتبه داشت. او همچنین به جوامع یهودی ستیز عامیانه مانند برنهارد فورستر و ماکس لیبرمن فون سوننبرگ Deutscher Volksverein و تئودور فریچ Deutschsoziale Partei علاقه نشان داد.[25]: 253.
لاگارد یهودیان را بزرگترین مانع در برابر عظمت آلمان میدانست و پیشنهاد کرد که به ماداگاسکار منتقل شوند.[26] در سال 1887، او نوشت: «باید قلبی از فولاد داشت تا با آلمانیهای بیچاره احساس همدردی نکرد و به همین ترتیب، از یهودیان متنفر نبود، از کسانی که - از روی انسانیت! - از یهودیان حمایت میکنند یا آنقدر بزدل هستند که این جانوران موذی را له نمیکنند، متنفر و بیزار نبود. با تریشینلا و باسیلها مذاکره نخواهد شد، تریشینلا و باسیلها نیز پرورش داده نخواهند شد، آنها در اسرع وقت و به طور کامل نابود خواهند شد.»[27] او همچنین از اسلاوها بیزار بود و نوشت: «هرچه زودتر نابود شوند، برای ما و آنها بهتر خواهد بود.»[28]
در سال 1878، لاگارد برای اولین بار مقالات سیاسی خود را در Deutsche Schriften (نوشتههای آلمانی) جمعآوری کرد. او جلد دوم را در سال ۱۸۸۱ و نسخه ترکیبی را در سال ۱۸۸۶ منتشر کرد.[1]: 19 فریتز استرن بر ماهیت بیهدف این نوشتهها تمرکز کرد:
«او همچون یک پیامبر مینوشت؛ نه استدلال میکرد و نه توضیح میداد، بلکه رنجشها و نالههایش، حقایق شهودی و وعدههایش را بیرون میریخت. هیچ چیز شفاف یا سیستماتیکی در کار او وجود نداشت؛ در هر مقاله از موضوعی به موضوع دیگر میپرید و کلیات انتزاعی و پیشنهادهای ملموس را به طور متناوب ارائه میداد. حال و هوای فراگیر کتاب ناامیدی و لحن غالب نوعی قهرمانی نالهوار بود.»[1]: 27ن
مطالعات لاگارد در مورد نسخههای خطی زبان عربی هنوز هم به طور گسترده مورد استناد قرار میگیرد.[17] او ترجمه عربی انجیلها (Die vier Evangelien, 1864)، ترجمه سریانی از آپوکریفای عهد عتیق (Libri V. T. Apocryphi Syriace, 1861) و ترجمه قبطی از اسفار پنجگانه (Der Pentateuch Koptisch, 1867) را ویرایش کرد.[4]
لاگارد در سال 1870 نسخهای از نامشناسی یوسبیوس را منتشر کرد.[18]
او همچنین دانشجوی زبان فارسی بود و کتابهای Isaias Persice (1883) و Persische Studien (1884) را منتشر کرد. در سال 1880، دو لاگارد تلاش کرد تا نسخه سریانی رساله Epiphanius در مورد وزن و اندازهها را بازسازی کند.[19] او نسخههای خطی آپوکریفای قبطی را با عنوان Aegyptiaca در سال ۱۸۸۳ منتشر کرد.[20]
لاگارد چندین جلد از آثار متفرقه مانند Gesammelte Abhandlungen (1866)، Symmicta (I. 1877, II. 1880)، Semitica (I. 1878, II. 1879)، Orientalia (1879–1880) و Mittheilungen (1884) را منتشر کرد.[21]: 97
میراث
لاگارد مشهورترین محقق هفتادگانی قرن نوزدهم بود.[12] یک کتابچه راهنمای مطالعات هفتادگانی که در سال 1920 منتشر شد، نتیجه گرفت که کار لاگارد استاندارد مدرن را برای این حوزه تعیین کرده است.[29] اندکی پس از مرگ او، نیویورک تایمز لاگارد را به عنوان "برجستهترین نویسنده در مطالعات سامی که جهان تاکنون شناخته است" توصیف کرد. لاگارد کتابخانه خود را به انجمن سلطنتی علوم در گوتینگن اهدا کرد. هنگامی که جان دینلی پرینس از فروش کتابخانه مطلع شد و بلافاصله بهترین کتابخانه شرقی در آمریکا را به صاحب آن اهدا کرد، در سال 1893 ترتیب خرید آن را به قیمت 7000 دلار توسط دانشگاه نیویورک داد.[30]
در سال 1894، آنا، همسر لاگارد، بسیاری از نامههای او را در خاطرات شوهرش منتشر کرد.[2]: 1
دویچه شریفن به طور گسترده توسط چهرههایی مانند توماس مان و تئودور هویس خوانده میشد.[31] توماس ماساریک، لاگارد را به عنوان یکی از سخنگویان برجسته فلسفی و الهیاتی پروژه Drang nach Osten آلمان که کشورهای اسلاو را تهدید میکرد، در نظر میگرفت. ماساریک، لاگارد را در کنار هاینریش فون ترایچکه به عنوان مورخ این جنبش، ویلهلم دوم به عنوان سیاستمدار و فردریش راتزل به عنوان جغرافیدان قرار داد.[32]
نوشتههای لاگارد بخش زیادی از پلتفرم حزب نازی را در زمان ظهور آن در سال 1920 پیشبینی میکرد.[33] امپریالیسم او مفهوم راتزل از Lebensraum را که توسط نازیها پذیرفته شد، از پیش ترسیم میکرد.[25]: 173f آلفرد روزنبرگ، نظریهپرداز نازی، به شدت تحت تأثیر نوشتههای لاگارد قرار گرفت. مفهوم مسیحیت مثبت روزنبرگ مستقیماً از لاگارد سرچشمه گرفته است.[34] طرح ماداگاسکار نازی برای جابجایی اجباری یهودیان از آنچه اساساً در کتاب 1885 لاگارد Die nächsten Pflichten deutscher Politik نشأت می گیرد.[26]
دانشگاه گوتینگن اقامتگاه سابق لاگارد را به عنوان تسهیلاتی برای مجموعههای Septuagint خود نگهداری میکند.[35] اتحادیه دانشجویی دانشگاه درخواست کرده است که این خانه تغییر نام دهد.[36][37]
آثار برگزیده
در نقش پل بوتیچر
Horae aramaicae. برلین: prostat apud C. Grobe، 1847.
Rudimenta Mythologiae Semiticae Supplementa Lexici Aramaici. برلین: جی. توم، 1848.
Initia Chromatologiae Arabicae. برلین: Excudebant Trowitzschius et filius، 1849.
آریکا. هال: جی اف لیپرت. 1851.
سرودهای کلیسای کاتولیک قدیمی انگلستان. هال: جی اف لیپرت. 1851.
Acta Apostolorum. هال: جی اف لیپرت. 1852.
Epistulae Novi Testamenti، قبطی. هال: ای. آنتون. 1852.
Wurzelforschungen. هال: جی اف لیپرت. 1852.
با نام پل لاگارد
zur Urgeschichte der Armenier: Ein philologischer Versuch. اتریش، W. Hertz، 1854.
Didascalia Apostolorum Syriace. لایپزیگ: بی. جی. توبنر، 1854.
Libris Veteris Testamenti Apocryphi Syriace. Lipsiae: F.A. Brockhausen، 1861.
Die Vier Evangelien Arabisch. لایپزیگ: F. A. Brockhaus، 1864.
Gesammelte Abhandlungen. لایپزیگ: F.A. Brockhause، 1866.
Der Pentateuch Koptische. لایپزیگ: بی.جی. توبنر، 1867.
Onomastica Sacra، جلد. I & II. گوتینگا، 1870.
چاپ دوم، 1887.
Armenische Studien. گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1877.
Semitica I & II. گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1878/9.
سیمیکتا I و II. گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1877/80.
Orientalia I & II. گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1879/80.
Veteris Testamenti. گوتینگه: W.F. کاستنری، 1880.
Aegyptiaca. گوتینگا: A. Hoyer، 1883.
Mittheilungen I & II و III. گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1884/7/9.
دویچه شریفتن گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1892.
به عنوان ویراستار:
آلکالا، پدرو د. پتری هیسپانی د لینگوآ عربیکا کتاب دوتایی. گوتینگن: آرنولدی هویر، 1883.
مراجع
استرن، فریتز سیاست یأس فرهنگی: مطالعه ای در ظهور ایدئولوژی آلمانی. انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، 1961.
لاگارد، آنا دی. پل دو لاگارد: Erinnerungen aus seinem Leben für die freunde Zusammengestellt. آلمان، W. F. Kaestner، 1894.
"در یادگاری: آبراهام کوئنن - پل آنتون دی لاگارد"، نقد آندوور، جلد. XVII، شماره XCVIII. فوریه، 1892. 201–7.
چیشولم، هیو، ویرایش. (1911). "لاگارد، پل آنتون د". دایره المعارف بریتانیکا (ویرایش یازدهم). انتشارات دانشگاه کمبریج
جردن، اسکندر. "توماس کارلایل و پل دو لاگارد از گوتینگن: مکاتبات آنها"، سالانه مطالعات کارلایل، شماره. 34، 2021. 99-126.
رالفس، آلفرد. Paul de Lagardes wissenschaftliches Lebenswerk im Rahmen einer Geschichte seines Lebens dargestellt. برلین: Weidmannsche Buchhandlung، 1928.
Hauck, Albert.Realencyklopädie für Protestantische Theologie und Kirche, Elfter Band. لایپزیگ: J.C. Hinrichs'sche Buchhandlung، 1902. 212–218.
Bonwetsch، G. Nathanael. "Aus vierzig Jahren deutscher Kirchengeschichte. Briefe an E. W. Hengstenberg," Beitrage zur Förderung christlicher Theologie، سری دوم، XXIV:2. Gütersloh: Bertelsmann, 1919. 5-6.
رانز، جورج ادوین، ویرایش. (1920). "لاگارد، پل آنتون". دایره المعارف آمریکایینا.
Pölcher, Helmut M. "ΣΥΜΦΙΛΟΛΓΕΙΝ: Briefe von Paul de Lagarde an Adolf Hilgenfeld aus den Jahren 1862-1887" در Lebendiger Geist: Hans-Joachim Schoeps zum 50. Geburtstag von Schülern dargebracht. لیدن: بریل، 1959. 31.
ویلاموویتز-مولندورف، اولریش فون. «آم سارژ فون پل لاگارد» در ردن و گرداب. ویدمن، 1901. 92.
گیلمن، دی سی. پک، اچ. تی. Colby, F. M., eds. (1905). "لاگارد، پل آنتون د". دایره المعارف بین المللی جدید (ویرایش اول). نیویورک: داد، مید.
گوتیل، ریچارد. «کتابشناسی آثار پل لاگارد»، در مجموعه مقالات انجمن شرقشناسی آمریکا، ۲۱-۲۳ آوریل ۱۸۹۲. مجله انجمن شرقشناسی آمریکا، جلد ۱۵. نیوهیون: انجمن شرقشناسی آمریکا، ۱۸۹۳. CCXI-CCXXIX.
نویشفر، برنهارد. «کتابشناسی – پاول آنتون د لاگارد، زندگی در هفتاد سالگی» در گوتینگن سپتوآگینتا: پروژه سال ویراستاری. ویرایش شده توسط راینهارد جی. کراتز و برنهارد نویشفر. شرکت د گرویتر، ۲۰۱۳. ۲۳۵-۶۴.
هدلی، پی. ال. «بررسی و ویرایش گوتینگن سپتوآگینتا»، مجله الهیات هاروارد، جلد ۲۶، شماره ... ۱، ۱۹۳۳. ۵۷.
هوتمن، آلبردینا، و هری سیسلینگ. سنتهای جایگزین تارگوم: استفاده از قرائتهای مختلف برای مطالعه در منشأ و تاریخ تارگوم، جاناتان. بریل، ۲۰۰۹. ۴۳.
کاچوه، حکمت. "نسخههای عربی انجیلها: مطالعه موردی یوحنا ۱.۱ و ۱.۸"، در کتاب مقدس در مسیحیت عرب. هلند، بریل، ۲۰۰۷. ۹.
نامشناسی یوسبیوس قیصریه و لیبر لوکوروم جروم. ترجمه شده توسط جی. اس. پی. فریمن-گرنویل. کارتای اورشلیم، ۲۰۰۳. ۷.
"آثار اخیر آلمانی"، کتابخانه ساکرا. دارپر، ۱۸۸۱. ۳۸۹.
انجیلهای آپوکریفای قبطی. در متون و مطالعات: مشارکتهایی در ادبیات کتاب مقدس و آباء، جلد. IV شماره 2. ترجمه فوربس رابینسون. انتشارات دانشگاه کمبریج، 1896. xx.
لوگی، رابرت دبلیو. پل دو لاگارد، 1827-1891: مطالعه محافظهکاری رادیکال در آلمان. انتشارات دانشگاه هاروارد، 2013.
لاگارد، پل دی. Politische Aufsätze. Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1874.
لاگارد، پل دی. دویچه شریفتن گوتینگن: Dieterich’sche Verlagsbuchhandlung، 1892.
ویان، وینسنت. «پل دو لاگارد: محافظهکار «رادیکال» قرن نوزدهمی - و پیشروی سوسیالیسم ملی؟»، فصلنامه تاریخ اروپا، جلد. 26، شماره 4، 1996. 527-57.
سیگ، اولریش. پیامبر آلمان: پل دو لاگارد و خاستگاه یهودی ستیزی مدرن. ترجمه لیندا ماریانلو. انتشارات دانشگاه براندیس، 2013.
برشتکن، مگنوس. Madagaskar für die Juden: Antisemitische Idee und politische Praxis 1885 - 1945. Studien zur Zeitgeschichte, Band 53. München: Oldenbourg Wissenschaft, 1998. 16f.
لاگارد، پل دی. Juden und Indogermanen: Eine Studie nach dem Leben. گوتینگن: Dieterichsche Universitätsbuchhandlung، 1887. 339.
سوسی، رابرت. "فاشیسم: ریشه های فکری"، دایره المعارف بریتانیکا. 21 اکتبر 2024.
اوتلی، ریچارد رادن. کتاب راهنما برای هفتادمین. Methuen، 1920. 71-2.
"جلدهای نادر شرقی: کتابخانه پل دی لاگارد که باید در اینجا آورده شود"، نیویورک تایمز. 26 ژانویه 1893. 9.
"Ulrich Sieg: Deutschlands Prophet. Paul de Lagarde und die Ursprünge des modernen Antisemitismus"، Perlentaucher.de.
Masaryk، Tomáš Garrigue، و Saudek، Emil.Das neue Europa: der slavische Standpunkt. آلمان، سی. ا. شوتشکه و سون، 1922. 4، 12.
پل دو لاگارد درباره لیبرالیسم، آموزش و پرورش و یهودیان: نوشته های آلمانی (1886)، تاریخ آلمان در اسناد و تصاویر
اسنایدر، لوئیس. "لاگارد، پل آنتون دی (1827-1891)"، دایره المعارف رایش سوم. رابرت هیل، 1976. 203.
"امکانات Septuaginta-Unternehmen"، دانشگاه گوتینگن. مشاهده شده در 1 ژوئیه 2025.
"خلاصه مجرم: Keine Huldigung für Antisemiten an der Universität Göttingen"، asta.uni-goettingen.de. 25 جولای 2017. بایگانی شده در 2 مارس 2021.
Der Nachlass Paul de Lagarde: Orientalistische Netzwerke und Antisemitische Verflechtungen. اد. هایکه بهلمر، توماس ال. گرتزن، و اورل ویتون. برلین و بوستون: De Gruyter، 2020. 5.
در ادامه مطلب
بهلمر، هایکه. «... همانطور که در موزه بریتانیا ایمن است»: پل دو لاگارد و وام گرفتن دست نوشته های او از مجموعه رابرت کرزن، مجله باستان شناسی مصر، جلد. 89، 2003. 231-38.
هلندر، الیزابت، و استونکل، کنات مارتین، ویراستاران. «پل د لاگارد: درباره رابطه دولت آلمان با الهیات، کلیسا و دین - تلاشی برای جهتیابی برای غیرمتکلمان (آلمان، ۱۸۷۳)». در پویاییهای مذهبی تحت تأثیر امپریالیسم و استعمار. ویراستاران: بیورن بنتلاژ، ماریون اگرت، هانس مارتین کرامر و استفان رایشموت. لیدن: بریل، ۲۰۱۷. ۳۵۴–۶۵.
شمان، لودویگ. پل د لاگارد، زندگی و تربیت دینی. لایپزیگ: اریک ماتس. ۱۹۱۹.
پیوندهای خارجی
ویکیگفتار نقل قولهایی مربوط به پل د لاگار دارد.
