۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

هم مطالب مقاله جالب و تفکر بر انگیز است هم معرفی منبعی است بس ارزشمند
حقّ نگهدار



اخلا‌ق و فناوري اطلا‌عات
جام جم آنلاين: اينكه فناوري اطلاعات در حال تغيير دادن جنبه‌هاي بسياري از فعاليت و حيات انسان است شكي نيست. آنچه محل بحث است پيامدهاي اجتماعي و اخلاقي اين تغييرات است. سرچشمه اين منازعات روش‌هاي متعدد تفسير و مفهوم‌سازي رابطه متقابل جامعه - فناوري اطلاعات است.

هر كدام از اين راه‌هاي تفسير و مفهوم‌سازي به فرد امكان مي‌دهد رابطه متقابل جامعه - فناوري اطلاعات را متفاوت [از ديگران] ببيند بنابراين پيامدهاي اجتماعي و اخلاقي را در يك روش متفاوت تعبير كند. اين مقاله (مدخل) با رويكرد پديدارشناسانه به تفسير فناوري اطلاعات و پيامدهاي اجتماعي و اخلاقي آن مرتبط است.

به هر حال، به منظور فهم رويكرد پديدارشناسانه به برخي ديگر از راه‌هاي ممكن تفسير اين ارتباط متقابل [بين جامعه و فناوري اطلاعات] به طور خلاصه پرداخته خواهد شد.
فناوري اطلاعات همه جا حضور دارد و تمام جنبه‌هاي زندگي انسان را فراگرفته است. بسياري از فناوري‌هاي امروزي مانند آسانسورها، خودروها، مايكروويوها و چيزهايي از اين دست براي عمل مداومشان نيازمند ريزپردازنده‌ها هستند. بسياري از سازمان‌ها و موسسات تا حد بسيار زيادي به زيربناي فناوري اطلاعاتشان وابسته هستند.

در حقيقت بسياري فناوري اطلاعات را به عنوان يك راه مقرون به صرفه براي حل انبوه مشكلاتي مي‌دانند كه جامعه پيچيده معاصر ما با آنها روبه‌روست. ممكن است گفته شود فناوري اطلاعات به عنوان فناوري غايب براي حل تمام مشكلات اجتماعي و فناورانه نظير بهداشت، امنيت، حكومت و غيره تفسير شده است. همچنين كسي ممكن است استدلال كند اين با چشم‌انداز پيشرفت و نوسازي اجتماع مساوي است.

براي بسياري واضح به نظر مي‌رسد كه فناوري اطلاعات اين مساله را براي انسان ممكن كرده است كه سيستم‌هاي همكاري و نظم اجتماعي پيچيده رو به گسترشي را بنا كنند، سيستم‌هايي كه بدون آنها جامعه معاصر نمي‌تواند در شكل امروزين خود وجود داشته باشد.

مزاياي اقتصادي و سازماني فناوري اطلاعات چندان مورد ترديد نيست. ترديد عموما درباره راهي است كه فناوري اطلاعات حوزه اجتماعي و بخصوص قلمرو اخلاقي آن را تغيير مي‌دهد يا دگرگون مي‌كند. اين ترديد بيشتر در مورد روش‌هاي متفاوت مفهوم‌سازي و تفسير ماهيت فناوري اطلاعات و روابط متقابل اجتماعي است.

1 ــ ديدگاه‌ها درباره ماهيت فناوري اطلاعات : به نظر بديهي مي‌رسد جهاني با فناوري اطلاعات به نحوي با جهاني بدون آن متفاوت است، اما تفاوت در كجاست؟ آيا اين تفاوتي در سامان است (سريع‌تر، نزديك‌تر، واضح‌تر و...) يا تفاوتي در نوع؟ ما چگونه مي‌توانيم به اين پرسش‌ها پاسخ دهيم؟ آيا فناوري جامعه را شكل مي‌دهد يا جامعه فناوري را يا هر كدام ديگري را؟ ماهيت اين شكل‌دهي چيست؟ آيا اين شكل‌دهي در اعمال است، در طرز فكر است يا چيزي اساسي‌تر؟ مسلما پاسخ‌ها به اين پرسش‌ها قضاوت ما را درباره پيامدهاي اجتماعي و اخلاقي فناوري اطلاعات، وقتي سياست‌ها و دغدغه‌هاي عملي استفاده از فناوري اطلاعات در حوزه‌اي خاص (نظير تجارت، آموزش يا دولت) را بررسي مي‌كنيم، تحت تاثير قرار مي‌دهد.

پاسخ به اين پرسش‌ها همچنين تا حد زيادي آشكار يا نهان، مبتني است بر هستي‌شناسي يك فرد خاص از فناوري اطلاعات في‌نفسه. ماهيت فناوري اطلاعات شبيه چيست؟ مسلما مواضع هستي‌شناختي متفاوتي امكان دارد و به وجود آمده است. با وجود اين ممكن است براي هدف اين مقاله مفيد باشد كه دست‌كم 3 ديدگاه رايج و متفاوت بررسي شود.

1 ــ 1 ــ فناوري اطلاعات به مثابه يك مصنوع يا ابزار: عمومي‌ترين ديدگاه درباره فناوري اطلاعات، آن را به عنوان يك مصنوع [ساخته دست بشر] يا ابزار مي‌نگرد كه بسادگي در اختيار انسان‌هاست تا به اهداف و نتايج خود برسند. بعضي از اين ابزارها ممكن است مفيد باشند و بعضي نه.

وقتي كاربران يك ابزار يا مصنوع (پردازشگر لغت، تلفن همراه و...) را استفاده مي‌كنند، احتمال دارد [آن ابزار] اثري بر نحوه انجام كار داشته باشد. براي مثال وقتي من با پردازشگر لغت مي‌نويسم، احتمال دارد شيوه نوشتن متفاوتي نسبت به زماني كه از خودكار و كاغذ استفاده مي‌كنم، داشته باشم.

براساس اين ديدگاه ما بايد اثر فناوري اطلاعات بر جامعه را وقتي در فعاليت‌هاي روزمره به كار مي‌رود، بشناسيم. براي مثال ارتباط به وسيله تلفن همراه چگونه روابط متقابل اجتماعي و ارتباطات اجتماعي ما را تغيير مي‌دهد؟ عموما فرض مي‌شود آن فناوري خاص ـ‌ در اين مورد تلفن‌هاي همراه ــ در يك روال كم و بيش يكسان در زمينه‌هاي اجتماعي مختلف عمل مي‌كند.

به عبارت ديگر، اين گونه فرض مي‌شود كه يك فناوري خاص اثرات حتمي مشخصي بر يا در زمينه استفاده خود دارد. اين گونه مفهوم‌سازي فناوري اطلاعات منجر به طرح پرسش‌هايي نظير اثرات اينترنت بر آموزش چيست؟ مي‌شود.

1 ــ 2 ــ فناوري اطلاعات به عنوان ساخت اجتماعي مصنوعات و بازيگران: بسياري از محققان استدلال مي‌كنند ديدگاه تاثير (Impact view) در مورد فناوري اطلاعات، توجيهي كافي از ارتباط بين فناوري اطلاعات و جامعه ارائه نمي‌كند (پينچ و هاگز 1987، بيجكر 1995، لو 1991 و لاتور 1991.) اولا [در اين ديدگاه] اين مساله به حساب آورده نمي‌شود كه فناوري بسادگي به وجود نيامده، بلكه پيامد پيشرفت در وضعيت خاص و پيچيده اجتماعي و فرآيند طراحي است.

در اين فرآيند، پيشرفت و طراحي از بسياري انتخاب‌هاي جايگزين به نفع فناوري‌اي كه هم‌اكنون موجود است ــ مسلما با پيامدهاي مهمي ــ صرف‌نظر شد.

به عبارت ديگر نيروهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي فراواني وجود دارند كه انتخاب‌هاي خاص پيشنهاد شده را مانند راه‌هايي كه انتخاب‌هاي برگزيده طراحي و اجرا مي‌شوند شكل مي‌دهد. (بيجكر، پينچ و هاگز 1987) نه تنها فناوري بر جامعه تاثير مي‌گذارد، بلكه فناوري في‌نفسه نتيجه فراگرد پيچيده و ظريف اجتماعي است. به عبارت ديگر فناوري به صورت اجتماعي ساخته شده است.

1 ــ 3 ــ فناوري اطلاعات به عنوان افق مداوم معنا و عمل: از نظر يك پديدارشناس، ديدگاه تاثير نيز مانند ديدگاه ساختمانگرا (Constructivist) به رابطه فناوري ــ جامعه، معتبر اما ناكافي است (هايدگر 1977، برگمن 1985، وينوگراد و فلورز 1987، آيد 1990 و درايفوس 1992، 2001.) به نظر پديدارشناس جامعه و فناوري به طور مشترك يكديگر را ايجاد مي‌كنند. آنها شرايط يا امكان مداوم براي بودن آن چيزي هستند كه هستند.

براي آنها فناوري تنها يك مصنوع نيست، بلكه مصنوع از يك رويكرد پيشين فناورانه به جهان به وجود مي‌آيد. (هايدگر 1977) براي مثال ما به عنوان انسان‌هايي كه از لحاظ فناوري در موقعيت درخشاني قرار داريم تمايل داريم ارتباطات را به عنوان مشكلي تلقي كنيم كه راه‌حلي فناورانه مي‌طلبد بنابراين فناوري حاصل نگاه و تماس فناورانه ما با جهان است.

فناوري به جهان اجازه مي‌دهد خود را به روش خاصي نمايان كند. (اينترونا و ايلهاركو 2003) براي مثال شما براي من اگر تلفن همراه داشته باشيد يك فرد متفاوت خواهيد بود در برابر موقعي كه تلفن همراه نداريد. با يك تلفن همراه شما به عنوان فردي داراي قابليت ارتباط يا در تماس بودن [مداوم] نشان داده مي‌شويد.

2 ــ اخلاق و فناوري اطلاعات: 2 ــ 1 ــ تاثير فناوري اطلاعات و كاربرد نظريه اخلاقي: ‌بسياري از مباحث اخلاقي پيرامون رايانه‌ها و فناوري اطلاعات توسط ديدگاه تاثير درباره فناوري اطلاعات مطرح شده‌اند. در اين سنت، تعدادي از مباحث مهم تلقي شده است.

به عنوان مثال آيا رايانه‌ها انواع جديدي از مسائل اخلاقي به وجود مي‌آورند كه نيازمند ‌نظريه‌‌هاي جديد يا متفاوت اخلاقي است يا خير. (گورنياك 1996) اين مباحث اغلب به عنوان تاثير فناوري اطلاعات بر ارزش‌ها و حقوق بيان مي‌شود. (جانسون 1985، 1994) بنابراين ما مباحثي در تاثير سايت‌هاي اينترنتي بر حق حريم خصوصي، تاثير پخش ديجيتالي بر حق دسترسي به اطلاعات، تاثير استفاده غير مجاز از نرم‌افزارها بر حق مالكيت و نظير اينها را مطرح مي‌كنيم.

در اين مباحث جيم مور (1985) استدلال كرده است رايانه‌ها خلاء سياستگذاري را نشان مي‌دهند كه نيازمند انديشه و سياستگذاري‌هاي جديدي است. ديگران استدلال كرده‌اند كه منابعي كه توسط نظريه‌هاي اخلاقي كلاسيك نظير فايده‌باوري و نتيجه‌باوري فراهم شده است براي غلبه بر مشكلات اخلاقي ناشي از طراحي و استفاده ما از فناوري اطلاعات كافي است (گرت 1999.)

صرف‌نظر از اين كه آيا فناوري اطلاعات مشكلات جديد اخلاقي كه نياز به نظريه جديد اخلاقي داشته باشد به وجود مي‌آورد يا نظريه اخلاقي كنوني كافي است، انسان تمايل به مباحثي دارد كه بر پرسش از سياستي متمركز است كه در نظر گرفته شده است تا رفتار را نظم دهد يا درباره آن قضاوت كند.

اين سياست‌ها به عنوان راه‌هايي براي تنظيم كردن يا متعادل كردن ارزش‌ها يا حقوق متعارض در نظر گرفته يا ارائه شده‌اند. براي مثال، ما به چه نوع سياست‌هايي نيازمنديم تا فرزندان خود را وقتي مشغول كار با اينترنت هستند محافظت كنيم؟ اين سياست‌ها چگونه حق آزادي بيان را تحت تاثير قرار مي‌دهند؟ يا ما نيازمند چه نوع سياست‌هايي هستيم تا از حقوق توليدكنندگان محصولات ديجيتال حمايت كنيم؟

2 ــ 2 ــ سياست‌هاي فناوري اطلاعات و يك اخلاق آشكارگرا : ديدگاه ساختمانگرايانه رابطه فناوري اطلاعات با جامعه، تمايل به نوع متفاوتي از تامل در اهميت اخلاقي فناوري اطلاعات دارد. ساختمانگرايان اجتماعي استدلال مي‌كنند فناوري به عنوان يك ساخته اجتماعي، اكنون همچنين سياسي است، بنابراين به عنوان يك قضيه اخلاقي مطرح مي‌شود.

با اين نوع بيان فناوري شامل علائق خاص مي‌شود و ديگران در نظر گرفته نمي‌شوند. اين بدان معنا نيست كه طراحان هميشه از اين مساله آگاهند كه آنان تصميمات اخلاقي و سياسي مي‌گيرند و در واقع آنان در بيشتر موارد آگاه نيستند. آنها عموما مي‌كوشند مسائل روزمره دنيوي را حل كنند.

براي مثال، دستگاه‌هاي خودپرداز بانك يك شخص خاص را در مقابل خود فرض مي‌كند، يك شخص كه قادر است صفحه نمايش را ببيند، آن را بخواند، به ياد بياورد و رمز عبور شخصي را وارد كند. مشكلي نيست بخشي از جامعه را در نظر بگيريم كه خارج از اين فرض هستند.

يك شخص نابينا، يك معلول كه با صندلي چرخدار حركت مي‌كند، كسي كه ضعف حافظه دارد يا به خاطر معلوليت قادر به وارد كردن رمز عبور شخصي خود نيست و مي‌خواهد صورت حساب شخصي خود را بگيرد، از استفاده از دستگاه‌هاي فعلي خودپرداز محروم است.

اگر فناوري اطلاعات سياسي است ــ‌ يعني شامل يا محروم از علايق خاص است ــ بنابراين مستقيم اخلاقي است. از نظر يك ساختمانگرا اين يك راه خاص است كه در آن علايقي در فناوري و فعاليت‌ها ساخته مي‌شوند كه از طريق آن از لحاظ اخلاقي مهم تلقي مي‌شود. (بري 2000) در حقيقت نگراني مهم درباره روشي است كه فناوري اطلاعات اين ارزش‌ها و علايق را در منطق الگوريتم‌هاي نرم افزار و مدارهاي سخت افزار پنهان مي‌كند. (اينترونا و نيسنباوم، 2000.)

2 ــ 3 ــ‌ فناوري اطلاعات، اخلاق و شيوه وجود انسان: براي رويكرد پديدارشناسانه، پرسش‌هاي اخلاقي و طرز تفكري كه در بالا بيان شد، مهم است. با وجود اين بايد از مباحث بالا آشكار باشد كه رويكرد پديدارشناسانه به فناوري اطلاعات و اخلاق تمايلي به درگير كردن خود با اين مصنوع يا آن فناوري خاص ندارد؛ بلكه با رويكرد و حالتي كه لازمه اين مصنوعات يا فناوري‌هاست، مرتبط است، همچنين با روشي كه در آن فناوري‌هاي خاص، وقتي به سمت آنها كشيده مي‌شويم، ما را شكل مي‌دهند.

پديدارشناس ممكن است ادعا كند اين يك ساختار مشترك مداوم است كه اگر مي‌خواهيم تاثيرات اخلاقي و اجتماعي فناوري اطلاعات را بفهميم بايد بر آن متمركز شويم. اين مانع از اين امكان نمي‌شود كه ما بايد همچنين مراقب اثر فناوري‌هاي خاص باشيم، همان‌طور كه فناوري‌هاي خاص را بررسي مي‌كنيم تا ارزش‌ها و علايقي را كه آنها تجسم آنند، بفهميم.

به هر حال پديدارشناس بايد نشان دهد تحليل تاثير و مطالعات آشكارسازي بايد در رويكرد پديدارشناسانه گسترده‌تري قرار بگيرند تا پتانسيل تاثيرگذاري، انتقادي و هنجاري داشته باشند.
*اين مطلب ترجمه بخشي از مقاله: با رويكردهاي پديدار شناسانه به فناوري اطلاعات از دايره‌المعارف فلسفي استنفورد است.
مترجم : غلا‌مرضا رعنايي