ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی | تا راهرو نباشی کی راهبر شوی |
در مکتب حقايق پيش اديب عشق | هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی |
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی | تا کيميای عشق بيابی و زر شوی |
خواب و خورت ز مرتبه خويش دور کرد | آن گه رسی به خويش که بی خواب و خور شوی |
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد | بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی |
يک دم غريق بحر خدا شو گمان مبر | کز آب هفت بحر به يک موی تر شوی |
از پای تا سرت همه نور خدا شود | در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی |
وجه خدا اگر شودت منظر نظر | زين پس شکی نماند که صاحب نظر شوی |
بنياد هستی تو چو زير و زبر شود | در دل مدار هيچ که زير و زبر شوی |
گر در سرت هوای وصال است حافظا | بايد که خاک درگه اهل هنر شوی |
****
مِهرپرستی یا آیین مهر آیینی بود که بر پایه پرستش «میترا» (در پارسی میانه «مهر») ایزدایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد. نوع دگرگون شده این آیین بعدها به صورت آیین رازوَری در امپراتوری روم اشاعه یافت و در طول سدههای دوم و سوم پس از میلاد، در تمام نواحی تحت فرمانروایی روم، در سرزمین اصلی اروپا، شمال آفریقا و بریتانیا برپا بود و خدای آن «میتراس» (معادل یونانی میترا) نام داشت. رومیان از این آیین با عنوان «رازهای میتراس» و یا «رازهای پارسیان» یاد میکردند، ولی امروزه محققان با عنوان میترائیسم از آن یاد میکنند.[۱][۲]
پیروان میترائیسم رومی، میبایست مناسکی مشتمل بر درجاتی هفتگانه را برای پاگشاییطی کنند. این مناسک در غارها و یا معابدی زیرزمینی و غارمانند به نام میترائیوم اجرا میشد. میتراس معمولاً به شکل مردی در حال قربانی کردن گاو نر تصویر میشد و اشخاص و همچنین حیوانات دیگری او را همراهی میکردند. مجموعه این نمادها به نشانههای ستارهشناسی، مانند اجرام آسمانی و صور فلکی تعبیر شده و «تاروکتونی» (گاوکُشی) نامیده میشود.[۳]
گرچه در اوایل سده چهارم میلادی و پس از پذیرفتن آیین مسیحیت توسط کنستانتین امپراطور روم، این دین همچون دیگر دینهای پاگان محو شد، اما تاثیری بهسزا بر ادیانی چون مسیحیت بر جای گذاشت.[۴]
محتویات
[نمایش]تاریخچه مهر پرستی[ویرایش]
پیش از زرتشت[ویرایش]
پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد و یا پیشتر)، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیماننامهای بینهیتیها و میتانیها میباشد، به میترا سوگند یاد شدهاست.[۲]
هخامنشی[ویرایش]
از دوران داریوش بزرگ هخامنشی به بعد، آیین زرتشت، دین رسمی ایران بوده است. با اینحال، داریوش و جانشینانش قصد نداشتند شرایط سیاسی سختگیرانهای ایجاد کنند تا باورهای قدیمی را که همچنان نزد بسیاری از نجیبزادگان محبوب بود، از میان بردارند. بدینسان آیین زرتشت، رفتهرفته با عناصر آیین چند ایزدی قدیم در هم آمیخت و یَشتهایی در ستایش ایزدان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شدهاست که در آن مهر، ایزدی نظارهگر بر همه چیز، روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمانها، محافظ نیکوکاران در این گیتی و در آخرت و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی و خداوند نبرد و پیروزیها تصویر شدهاست.[۲]
در آیین مختلط دوران پایانی سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه چندخدایی پیشین آن چیرگی یافته و دیگر از قربانیکردن، که پیروان زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمیشود.[۲]
مهرپرستی در دوره سلوکیان و اشکانیان و راهیابی آن به اروپا[ویرایش]
اگرچه پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمینهای امپراطوری ایران توسط او در حدود ۳۳۰ سال پیش از میلاد، ساختار اجتماعی پیشین ایران از هم پاشید و برای مدتها اثری از مهرپرستی در این سرزمین نبود، نجیبزادگان مناطق مختلف در سرزمینهای غربی امپراتوری پیشین ایران، پرستش میترا یا مهر را از سرگرفتند. شاهان و نجبای مرز ایران و دنیای روم و یونان از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) همچنان بر این کیش بودند.[۲] تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش به سال ۵۷ پس از میلاد، نرون امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود و آداب و تشریفات مهرپرستی را به نمایش گذاشت و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانهای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نمودهاست. میتراداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بودهاست و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه در حدود ۶۷ سال پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را برگزار مینمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کوماژن (جنوب شرق آسیای صغیر) میترا را تکریم و ستایش مینمود.[۲]
تا آغاز قرن دوم میلادی آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی در سرزمین روم یافت شدهاست در صورتی که از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها کتیبه و سنگنبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت به آسانی ممکن نمیباشد و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم رومی توسط نابغهای مذهبی که در حدود صد سال پس از میلاد میزیستهاست تجدید بنا گردیده و به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری افلاطونی و جدید به آن بخشیده شدهاست.[۲][۵]
میترایسم رومی در سدههای سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین کبیر امپراطور روم به آیین مسیحیت که در ان هنگام گسترش یافته بود و پس از پیروزی او در نبرد به سال ۳۱۲ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین از رواج افتاد.[۲] گرچه نمادها و پرستشگاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقیماندهاست.
مهرپرستی در دوره ساسانیان[ویرایش]
شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمیرساند. در نقش رستم هم میترا دیده میشود.
تاریخچه مهر پرستی در آسیای صغیر[ویرایش]
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
اسطوره مهر[ویرایش]
در اروپا بسیاری از خدایان محلی را همدم مهر دانستهاند و اساطیر محلی را به افسانه مهر پیوند زدهاند.
آفرینش[ویرایش]
در باره آفرینش در آیین مهر بسیار گفتهاند ولی مهر در روایت رسمی دین زردشتی ایزد آفریننده نبودهاست. شکل قدیمی مهر در زبان سانسکریت که از همه کهنتر است "میتره" می باشد، در زبان اوستایی و زبان مادی "میثره" تلفظ می شده و در پارسی باستان "میششه"، در زبان رایج بعداز آن یعنی پهلوی ساسانی "میهر" تلفظ می شده که با حفظ املای تاریخی به صورت "میتر" نگاشته می شده است.
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
دو مهربان[ویرایش]
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
زادروز مهر[ویرایش]
میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر وتیر و کمان در دست. برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند. میترا به هنگام تولد کرهای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفتهاست.
مبارزه با گاو امده است که این گاو گاو هرمز (اهورامزدا)است که مهر ان را میگرد وبا خنجری به گردن او می زند خونی که از گاو بیرون می اید شکل مار به خود میگیرد وحیات زندگانی را رقم میزند.
قربانی کردن گاو[ویرایش]
پس از رسیدن به غار، میترا گاو را بر زمین میزند و بر پشت آن مینشیند و چاقوی خود را بر کتف گاو فرو میکند. در این هنگام سگ و مار برای لیسیدن خون گاو میآیند و عقرب برای این که بیضهٔ گاو را نیش بزند. سگ نشان پاسداری، مار نشان زندگی و عقرب نماینده اهریمن است که میخواهد منی گاو را آلوده کند. از محل زخم گاو سه خوشه گندم و نهال تاک در میآیند.این گاو گاوی است که اورمزد خدای بزرگ آفریده تا بدینوسیله فر ایزدی خود را به فرزندانش منتقل کند. در روایات و متون کهن ایرانی آمدهاست که میترا پس از قربانی کردن گاو از آنجا که او ایزد لطف و رحمت است سهم خود از خون گاو (فر اورمزدی) را به روی زمین میپاشد و از آن نوروز و رستاخیز طبیعت پدید میآید.
معجزه آب[ویرایش]
میترا با زدن تیری به صخره از آن چشمهای جاوید به وجود آورد. این همان چشمه آب زندگانی میباشد.
معجزه شکار[ویرایش]
میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار میکند تمام تیرهای او به هدف میزنند و با هر تیر موجودی را شکار میکند. بعد از شکار میترا به سراغ دشمنان خود میرود و آنها را از پای در میآورد. لقب «مهر نبرز» یا «مهر شکست ناپذیر» از همین جا پدید میآید. دومعجزه میترا بعد از تولد از سنگ که در کتابها نماد آسمان است یکی تیر اندازی به طرف سنگ وخروج آب مقدس از آن و دیگری شکار است که در سنگ نبشتهها به شکار گراز نیز اشاره شدهاست.
شام آخر[ویرایش]
در آخرین روز زندگی زمینی میترا، او در ضیافتی شرکت میکند و خون گاو، گوشت او، نان و شراب میخورد. این ضیافت درون غاری انجام میشود.سُل ایزد خورشید نیز (سُل خدای خورشید است و میترا خدای پرتو خورشید. ایزد خورشید طی کارزاری با میترا او را بر زمین زده و پرتو او را از آن خود کردهاست)در ضیافت شرکت میکند.
عروج میترا[ویرایش]
بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عروج میکند. سُل ایزد آفتاب او را سوار بر ارابه مینویی خود کرده و به آسمان میبرد تا در آخرالزمان دوباره به زمین برگردد.
رستاخیز[ویرایش]
در آخر کار جهان آتشی عظیم در تمام جهان درمیگیرد و پیروان میترا از آن آسوده خواهند بود.
مناسک مهری[ویرایش]
مهری آیین سربازی است. راستگویی و درست پیمانی از مهمترین مشخصههای این آیین است.
نوچه که میخواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایشهای بسیار دشواری سربلند بیرون میآمد. نوچه را ابتدا به مهیار میسپاردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش میداد. اما ابتدا باید سوگند میخورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد او را خالکوبی میکردند (دست و پیشانی) تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود. قبل از خالکوبی آزمایشهای زیادی انجام میشد. چشمان نوآموز را میبستند مهیار نوآموز را به جلو میراند سپس ناگهان او را هل میداد و شخص دیگری قبل از زمین خوردن او را در آغوش میگرفت که به این شخص منجی گفته میشد.
درجات هفتگانه مهرپرستی[ویرایش]
- ۱- کلاغ (Corax)
- ۲- نامزد یا پوشیده (Nymphus)
با انجام یک سلسله کارهای دشوار کلاغ میتوانست به مقام نامزدی برسد. یکی از کارهای سختی که باید انجام میشد تا شخص به درجه نامزدی برسد خاموش ماندن بود. علامت مخصوص او مشعل و چراغ میباشد. عنصر آب عنصر مخصوص نامزد بودهاست. نامزدان از جنس مذکر بودند (زنان حق شرکت در مراسم را نداشتند) و به دستیاری پدر به عقد میترا در میآمدند. آن طور که از ظواهر امر بر میآید این ازدواج ماهیت عرفانی داشته ومانع همسری واقعی نمیشدهاست. در واقع نامزدان میترا رازداران آیین میترا بودند.
- ۳- سرباز (Miles)
از این مرحله عضویت در جمع مهرپرستان رسمی میشود. گویا اکثر مهر پرستان تا این درجه بالا میآمدند. در انتهای مراسم به شخصی که میخواست جنگی شود تاجی که در انتهای شمشیری آویخته شده بود پیشکش میکردند. او این تاج را نمیپذیرفت و میگفت که مهر تاج سر من است. گویا داغ مهر را در همین مرحله بر چهره مهر پرست میزدهاند. علامت مخصوص او توبره و نیزه و کلاهخود است. عنصر خاک عنصر مخصوص جنگی بودهاست.
- ۴- شیر (Leo)
بالا رفتن از پله شیر بسیار دشوار بودهاست. شیر باید نیرومندترین همردیفانش میبود. در این مرحله قدرت شخص را آزمایش میکردند. بر دست و زبان شخص عسل میریختند. که به معنی پاکیزگی دست و زبان بودهاست. علامت مخصوص او بیلچهاست که برای به هم زدن آتش به کار میرفتهاست. عنصر آتش عنصر مخصوص شیر بودهاست. بر روی قبر شیرمردان یک شیر سنگی گذاشته میشد.
- ۵- پارسی (Perses)
شیر مردی که به سنین بالا میرسد به درجه پارسی دست میابد. درجههای قبلی زمینی و مادی هستند ولی درجه پارسی یک درجه بیشتر روحانی است. و معنی آن وارستگی است. واژه پارسا به همین معنی میباشد. علامت مخصوص او داس است. پارسی نماد ماه است.
- ۶-مهر پویا (Heliodromus)
علامت مخصوص او تازیانه و هاله و مشعل است. مهر پویا نماد خورشید است.در مهر پرستی خورشید جایگاه اساسی دارد شاید بتوان پیروان آن را خورشید پرست دانست.
- ۷-پاتر یا پدر (Pater)
پاتر یا پدر یا پیر یعنی کهنتر و مهتر، نماد خود مهراست. کسی که بدین جایگاه میرسد مهر و مهربانی وجودش را تسخیر کرده و نهایت لطف و رحمت بر مردم میشود. او مسؤل انتخاب اعضای جدید و آشنا ساختن نو دینان به رموز و درجات مختلف دین بودهاست. پیر در عین حال صلاحیت کامل در زمینهٔ ستارهشناسی را داشتهاست. چنین امری نباید باعث تعجب شود وقتی میبینیم که تمام آیین مهر مملو از اخترشناسی است و نمونه آن قرار دادن هفت مقام سیر و سلوک و تشرف تحت حمایت هفت ستارهاست.
آیینهای مهرپرستان[ویرایش]
مهرپرستان در هنگامی که در میترائیوم جمع میشدند گاوی را قربانی میکردند. گوشت این حیوان را کباب میکردند و خون آن را در جامی در زیر مهراب میریختند. این خون را با شیره هوم و شراب مخلوط میکردند و به آن آب حیات میگفتند. این آب مقدس را در جامهای مخصوص به نام دوستکامی میریختند و حاضران آن را به همراه کباب و نان میخوردند. سپس سرودهایی در سپاس از مهر میخواندهاند. در میترائیومها شمع و آتش روشن میکردند که نماد مهر بود.
میترائیومها[ویرایش]
به پرستشگاههای مهرپرستان میترائیوم گفته میشود. این واژه در فارسی و در برخی منابع، به واژه «مهرابه» برگردانده شده که از دو واژه «مهر» و «آبه» ترکیب یافته است . آبه به معنی جای گود است.
ساختمان میترائیومها از یک ورودی سپس دهلیز درونی که به سه راهرو منتهی میشد تشکیل شدهاست. تالار روبرویی بزرگ بوده و تالار اصلی معبد بودهاست. دو راهرویی که در سمت چپ و راست قرار داشتند تنگتر بوده و سقف آن هم کوتاهتر است. مهراب بالای تالار اصلی قرار میگرفت و عبارت بود از گودی اندکی در دیوار که نقش مهر (و گاهی مجسمه او) در حال کشتن گاو در آن دیده میشد دو مهربان نیز در دو سوی او دیده میشدند. در دو طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار میدادند.
روشنی میترائیوم از روزنههای کوچک سقف و یا پنجرههای باریک تامین میشد، به طوری که فضای میترائیوم تقریباً تاریک بود و این برای آن بود که حالت اصلی غار حفظ شود.
مهر در زروانیسم[ویرایش]
در آیین زروانی، میترا داور بین اهورامزدا و اهریمن میباشد.در اعتقادات زرتشتیان در ابتدای عمر هستی زروان (خدای زمان)به هدفمند بودن جهان شک کرده و گمان عبث بودن جهان را میبرد و از این شک و تردید اهریمن پدید میآید و حق و حقیقت که تولد اهریمن را برنمیتابد ناخواه از عالم یقین اهورامزدا را برای مبارزه با آن پدید میآورد.اهورامزدا و اهریمن هر دو در شکم زروان رشد میکنند. اهریمن که طمع دارد تا زودتر از اهورامزدا به دنیا بیاید شکم مادر (زروان) را پاره کرده و بیرون میجهد.توجه اینکه بسیاری از این اعتقادات، مفاهیمی بسیار قابل تعمق و تفکر در خود گنجانده و جای اندیشه و تفکر بسیار دارد. این اعتقاد میتواند بیانگر این امر باشد که خیر و شر هر دو مولود زمان میباشند و در گذر زمان نمایان میشوند.
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
مهر در زردشتی[ویرایش]
در اوستا سرودی به نام «مهریشت» وجود دارد.
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
میترائیسم و مسیحیت[ویرایش]
نوشتار اصلی: مهرپرستی و مسیحیت
آیین مهرپرستی یا میترائیسم رومی و مسیحیت همانندیهای بسیاری داشته[۹] و امروزه محققان معتقدند که مسیحیت غرب چهارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است.[۱۰]
هر چند چگونگی و میزان این تاثیر به ویژه در بین محققان مدافع دکترین مسیحیت امروزی مورد اختلاف بوده و یا کاملاً رد شدهاست.[نیازمند منبع]
= اثرات مهر پرستی در فرهنگ و تمدن[ویرایش]
مهر پرستی یک دین جهانی بوده و در فرهنگ و تمدن جهان و ادیان دیگر تأثیر گذاشتهاست.[نیازمند منبع]
هنر[ویرایش]
نمونههای سنت مهر پرستی را میتوان در اسطورههای ایرانی مشاهده کرد. از آن جمله پیروزی رستم بر اسفندیار که به دین بهی (آیین زرتشت) معتقد است. در گورهای متعلق به این دوره رسم دفن مردگان در کوزههایی که درب آن به سمت خورشید است معمول بودهاست. میتوان تداوم اندیشههای مهری را در دوره پارتی و تاثیرات آنرا در کیش دوره ساسانی پیگیری کرد .[نیازمند منبع]
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
نمادهای مهری[ویرایش]
چلیپا[ویرایش]
علامت صلیب (چلیپا) رازهای زیادی دارد این علامت از مصر فرعونی تا هند باستان وجود دارد و بنظر میرسد از مهمترین نشانههای مهرپرستان باشد قدیمی ترین علامتهای صلیب کشف شده در حوزه فلات ایران کشف شده و باید به آیین مهر پرستی مربوط باشد[نیازمند منبع] بنظر میرسد که صلیب + ساده شده از شکلها و تصوراتی است که از خورشیدوجود داشته مانند دایرههایی با ۱۶- ۲۴- ۱۲ شعاع یا پرتو بنظر میرسد در یک دوره تکاملی تصویر خورشید از شکل گل آفتاب گردان به علامت+ ساده تر شدهاست و تنها با شکل + و یاضربدر و شکل ستاره پنج پر * در آوردند گفتنی است که علامت * که بر روی کلاه کوروش کبیر دیده میشود نیز نماد خورشید است ولی امروزه آن را با علامت ستاره میشناسیم. شکل ۱۲ پر صلیب هم وجود دارد که ممکن است همزمان آیکون خورشید و ۱۲ ماه سال باشد.اما در مجموع میتوان گفت + صلیب یا چلیپا یا چهار پایه و یا چهار پره ایکون ساده خورشیدتابان است ممکن است ۴ خط آن نماد فصلهای سال و یا نماد ۴ عنصر اصلی آب - باد و خاک و نور باشد.خورشید پرستی و آیین مهر یا میثرا در مصر و ایران و هند و بخشی از اروپا قرنها قبل از مسیحیت وجود داشتهاست احتمالاً آیین مهر پرستی ابتدا در شمال غرب ایران رایج بودهاست اما نشانههای بارز این آیین در ۴ صلیب آریایی نقش رستم قابل مطالعهاست.[۱۱] مهریان به نشانه خورشید، صلیبی را در یک دایره ترسیم میکردند و برای آنان چهار گوشه صلیب نشانه سال خورشیدی آغازین بود. دو گوشه آن نشان از روز و شب و دو گوشه دیگر نماد انقلاب خورشیدی بود. صلیب درون دایره در نقشهای شام مقدس میترا به تصویر کشیده شدهاست.[۱۲] مهریان به صلیب شکسته «א» نیز به نام چرخ خورشید احترام میگذاشتند.[نیازمند منبع]
این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. |
|
پانویس[ویرایش]
- ↑ Roger Beck, “Mithraism,” Encyclopædia Iranica, online edition, 2013, available athttp://www.iranicaonline.org/articles/mithraism(accessed on 19 December 2013).
- ↑ ۲٫۰۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ Mithraism. In Encyclopædia Britannica. Retrieved June 28, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
- ↑ Roger Beck, “Mithraism,” Encyclopædia Iranica, online edition, 2013, available athttp://www.iranicaonline.org/articles/mithraism(accessed on 19 December 2013).
- ↑ religion :: Introduction of Christianity and Mithraism. InEncyclopædia Britannica. Retrieved December 12, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
- ↑ The Concise Oxford Dictionary of World Religions / Mithra
- ↑ شمایل میترا در ایران و آسیای میانه، دانشنامه ایرانیکا به قلمفرانس گرنت
- ↑ Camille Robert / Lysiane Gauthier /Jean Gilson / Hervé Paitier / Didier Pfost. «Un temple dédié au dieu Mithra à Angers (معبد اختصاص داده شده به میترا در Angers)». (L´INRAP)Musée d'Aquitaine Bordeaux، 7/05/2010. بازبینیشده در 28/01/2011.
- ↑ ANN WUYTS. «Ancient sanctuary dedicated to Mithras discovered in France». The Independent، 29 September 2010.
- ↑ میترایسم در دانشنامه انکارتا
- ↑ religion :: History» The survival of Roman religion. InEncyclopædia Britannica. Retrieved December 12, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
- ↑ دوشیزه ناهید، مادر مهر به قلم محمد مقدم، وبگاه آریابوم
- ↑ «میترایسم و تاثیر آن بر مسیحیت» (انگلیسی). Iran Chamber Society به قلم دکتر زرتشت عطاإلهی، ۲۰۰۸. بازبینیشده در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۸.
منابع[ویرایش]
نقش خورشید و مهر در اساطیر هند و ایران پیر بایار، ژان. رمز پردازی آتش. ترجمه جلال ستاری. تهران، نشر مرکز، ۱۳۷۶، ص ۱۰۴-۱۰۳.
- مقاله کاوه فرخ به زبان انگلیسی
- افشار مهاجر، کامران.حضور نمادها در هنر هاب سنتی ایران.هنرنامه (فصل نامه عملی، پژوهشی دانشگاه هنر)، بهار ۱۳۷۹، سال سوم، شماره ۶، صص ۶۳-۵۱.
- ایونس، ورونیکا. شناخت اساطیر هند، ترجمة با جلال فرخی ـ تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص ۱۴۱.
- عبداللهیان، بهناز، نمادهای مهر و ماه در سفالینههای پیش ازتاریخ ایران، هنرنامه، بهار ۷۸، سال اول، شماره ۲، ص ۶۳-۴۶.
- نلسون فرای، ریچارد، میترا (مهر) در باستان شناسی ایران، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق، مجله باستان شناسی و تاریخ، سال دوم، شماره ۲، ۱۳۶۷، ص ۱۶-۱۳.
- تاریخ ادیان (۱۰ جلد). هاشم رضی. تهران. ۱۳۴۳ خورشیدی
- ادیان بزرگ جهان.هاشم رضی. فروهر. ۱۳۶۰
- ورمازرن، مارتین، آیین میترا، چشمه ۱۳۸۳
- حامی، احمد، بغ مهر ۲۵۳۵
- عالیخانی، بابک، مهر در ایران و هند باستان (مجموعه مقاله)، ققنوس ۱۳۸۴
- دورانت، ویل، تاریخ تمدن (قیصر و مسیح)، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ۱۳۷۲
- رضایی، عبدالعظیم، اصل و نسب و دینهای ایرانیان باستان، دُر ۱۳۸۱
- فرهنگ معین
پیوند به بیرون[ویرایش]
- متن مهریَشت در وبگاه پایگاه پژوهشی آریابوم
- مهرپرستی (میترایسم) در دانشنامه ایرانیکا
- مِهرپَرستی درفرانسه
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔمهرپرستی موجود است. |
|